محمدامین فروتن
این یاد داشت را با زهم به مسأ له انتخابات ریا ست جمهوری افغانستان اختصاص داده ام که این موضوع با گذشت هرروزابعاد تازه ای را می یابد و همین پهلوهای جدید آن باعث میشود تا برای نویسنده گان و تمامی اهل قلم جامعه ما به یک سوژه جالب و شگفت انگیزی مبدل شود ، دیروزچهار شنبه مورخ ۱۶ سپتامبر ۲۰۰۹ مطابق با ۲۵سنبله ۱۳۸۸ هجری شمسی مطبوعات چاپی و برقی گزارش دادند که به اساس اعلام آخرین نتائج قسمی انتخابات ریاست جمهوری افغانستان حامد کرزی رئیس جمهور و کاندید انتخابات ریاست جمهوری افغانستان باکسب ۵۵ در صد کل آرائ حساب شده برنده انتخابات ریاست جمهوری افغانستان محسوب میشود . پیوست با این اعلام دکتر فداحسین ملکی سفیر جمهوری اسلامی ایران در کابل ناگهان طی یک کنفرانس مطبوعاتی نظریه تشکیل دولت ائتلافی در افغانستان را مطرح ساخت که واکنش های شدیدی از تحلیل گران امور افغانستان را برانگیخت و برخی از شخصیت های حقوقی و حقیقی به شمول روزنامه نویسان و اصحاب مطبوعات چنین اظهارات را مداخله آشکار در امور داخلی افغانستان عنوان کردند . در گرماگرم ارائیه چنین یک طرحی که از سوی یک مقام رسمی و مسؤل سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در راستای حل بحران افغانستان ارائیه گردیده بود ، آقای حسن قشقاوی سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی در یک کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد که « انتخابات افغانستان يك امر داخلي اين كشور است و جمهوري اسلامي ايران علاقه مند به برقراري امنيت و ثبات و تبلور حاكميت اراده مردم بر افغانستان مي باشد و برگزاري انتخابات نيز عاملي در راستاي تحكيم حاكميت نهادهاي قانوني بوده و جمهوري اسلامي ايران از آن استقبال مي نمايد.
سخنگوي وزارت امورخارجه با ارزيابي نتايج تحولات انتخابات افغانستان خاطرنشان ساخت: هر فردي را كه مردم افغانستان انتخاب كنند رئيس جمهوري قانوني افغانستان مي باشد و جامعه جهاني مسلماً او را به عنوان رئيس جمهور افغانستان مي پذيرد. همه كشورها بايد به منتخب مردم افغانستان احترام بگذارند و آنرا بپذيرند.
قشقاوي درخصوص تحركات قدرت هاي خارجي درخصوص انتخابات اظهار داشت: كشورهاي خارجي حق دخالت در امور كشورهاي ديگر از جمله مسئله انتخابات را ندارند و نبايد نظرات خود را بر ديگران تحميل كنند و ملت افغانستان ثابت نموده است كه تحميل خارجي را نمي پذيرد.
سخنگوي وزارت امورخارجه در پايان تصريح كرد: جمهوري اسلامي ايران به همه نامزدهاي انتخابات افغانستان توصيه مي نمايد كه منتظر نتايج نهايي انتخابات در ۲۶ شهريور(۱۷سپتامبر) باشند و تحت تأثير تبليغات سوءخارجي قرار نگيرند و هرگونه نظري هم دارند در چارچوب قوانين افغانستان و با صلاحديدهاي داخلي تعقيب گردد. وي اختلافات اخير در مورد نتيجه انتخابات در افغانستان را داخلي خواند » *
تیغ خونین شانگهائی برگلون حوادث افغانستان و منطقه !!
در اوج این گونه اظهارات ضد ونقیض مقامات سیاسی جمهوری اسلامی ایران و با اعلام نتائج قسمی و غیر رسمی انتخابات ریا ست جمهوری اسلامی افغانستان ، پیام تبریکی شخص احمدی نژاد که پس از برگزاریی یک نمائیش خونین انتخاباتی در ایران از سوی آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری « ولایت فقیه » ایران به کاخ سعد آباد راه یافته است عنوانی حامد کرزی همتای افغانی خود با یک عجله بینظیر وشگفت انگیزی صادر گردید . انگیزه و نیت اصلی ودرونی این اقدام شتاب زده آنگاه برملا گردید که وزارت های خارجه روسیه و جمهوری خلق چین دوعضوبرجسته و قدرتمند کنفرانس شانگهای یا Shanghai Cooperation Organization مبنی بر حمایت ازاعلام نتائج قسمی انتخابات ریاست جمهوری افغانستان بیانیه های جداگانه ای را صادر نمودند . ارسال پیام شتاب آلود تبریکیه ای محمود احمدی نژاد عنوانی حامد کرزی و صدور بیانیه های دوکشور قدرتمند کنفرانس شانگهای (چین و روسیه) مبنی بر حمایت از اعلام نتائج قسمی و غیر رسمی انتخابات افغانستان حکایت از یک تصمیم کودتائی منطقوی دارد که در راستای مدیریت بحران افغانستان از سوی مراکز امنیتی کنفرانس منطقوی شانگهای اتخاذ شده است . در تصویر چنین اعلامیه هاو اخبار و روایت های صریح و ر وشنی بود که با همه عظمت های خیره کننده و ویژه گی های شگفت انگیز « مافیائی »که زمین و فضای انتخاباتی در افغانستان را رنگین ساخته بود و تا هنوزهم این حکایت ادامه دارد ، دکتورین منطقوی ساختن بحرانات در منطقه بویژه کشورهای جنوب غرب آسیا و آسیای میانه از سوی کشور های عضو سازمان همکاری های منطقوی «شانگهایShanghai Cooperation Organization » بصورت طبیعی و نامرئی به شکل مرموز کودتائی همچون شمشیر خونینی است که با مطالعه روان شناسی سیاسی مردم و کشور های ساکن در این حوزه فرود می آیند .
دست درازی های صریح و روشن روسیه و چین به مثابه اعضای قدرتمند سازمان همکاری های منطقوی « شانگهای Shanghai Cooperation Organization » در برگزاریی انتخابات کشورهای ایران و افغانستان که بروی یک تصادف عجیبی همزمان در هر دو کشورهمسایه یعنی ایران و افغانستان برگزارگردید پرده از برخی معاملات پنهانی نیز برداشت ، چنانچه برخی گزارشهای محرم امنیتی که حتی به بعضی از منابع نشراتی در منطقه نیز سرایت کرده است ، حکایت از پرداخت ماهیانه مبلغ یک مِلیون دالر از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران به شخص جلالتمآب کرزی رئیس جمهوری افغانستان دارد . که همین مطلب از سوی یکی از چهره های بلند رتبه سیاسی و امنیتی طی گفتگوی مفصلی که با نویسنده داشت با این استدلال که جمهوری اسلامی ایران از بدو جهاد افغانستان تا اکنون با « برادران » افغانی خود از هیچ نوع کمک دریغ نکرده است مورد تائید قرار گرفت ، البته این منبع اعطای کمک های دالری به شخص جلالتمآب کرزی را بدون آنکه رقم دقیق آنرا ذ کرکند در را ستای پروژه حمایت از شیعیان افغانستان و سهم دادن آنها در قدرت سیاسی افغانستان عنوان کرد وگفت که جمهوری اسلامی ایران فریضه الهی ومسؤلیت تاریخی وایمانی !! خود میداند که درمانده گان وبیچاره گان عالم را که مورد ظلم وستم واقع میشوند با هر نحوممکن در برابر مستکبران و ستمگاران جهان یاری رسانند !!
آنگاهی که وسیله هدف را توجیه کند !
میگویند ،شخصی که از درد شدید شکم شکایت داشت و به شفاخانه رفت و عکس گرفت ، معلوم شد که چند دانه قاشق ها در داخل شکم اش موجود است ، سپس داکتر از مریض پرسید که این قاشق ها ازکجا آمده است ؟ مریض بلا درنگ درجواب داکترگفت ؛ آقای داکتر ! مرتبه ای قبل که نزد خودت برای معالجه آمده بودم شما یک شربت را برایم تجویز کردی و گفتید که روزی سه قاشق بخورم من هرروز سه قاشق را صرف کرده ام که چندان فایده نکرد . !!
با درد ودریغ که داستان زندگی ملت ومردم فقیر افغانستان نیز با این بیمار ی که از درد شکم رنج می برد و نزد داکتر مراجعه کرده بود شباهت دارد . مگر قبل از اینکه به اصل « مشروعیت ویاهم عدم مشروعیت اصل انتخابات درافغانستان» که« شاه بیت » و روح اصلی مطبوعات مافیائی افغانستان را تشکیل می دهند برسیم مکث کوتاهی نیز به برخی مفاهیم و واژه های انکار ناپذیر حقوقی بیا ندازیم که مستلزم و شرط اصلی حقانیت و یاهم عدم حقانیت برگزاریی انتخابات آزاد و دمو کراتیک در افغانستان شناخته میشوند . تا در آئینه آن مفاهیم پراعتبار حقوقی لزوم و ضرورت برگزارئی انتخابات عمومی را بنگریم .
۱ : دولت و مشروعیت ( راه یافت تاریخی و تیوریک آن ) : چنانچه اکثریتی از فلاسفه وجامعه شناسان دنیابراین باورندکه«منشأ مشروعیت دولت » تنها به حوزه فلسفی سیاسی تعلق ندارد ، بلکه به روانشناسی اجتماعی نیز مربوط می شود در پرتو این فرآیند جامعه شناسانه تاریخی بررسی اصل دولت و منشأ آن هرگز از بررسی دقیق و علمی مشروعیت آن جدا نیست . تعریف وترسیم درست از « دولت » راهی است که از محور شناخت « مشروعیت » عبور میکند . لهذا ضرورت وجود « مدیریت سالم » ، « کارآزموده » و باکفایت برای اداره و مدیریت جامعه قابل کتمان نیست . تجربه کنونی از زندگی در جهان معاصر حکایت از این واقیعت دارد که اساسأ دولت پاک به مثابه مدیریت راستین و عادلانه ، در قلمرو واقیعت های قابل لمس و غیر قابل انکار امروزی رسالت بسی خطیر وتاریخی داردکه بر تناب های مستحکم مکانیزم خردمندانه جمعی یا همانا « اجتهاد پویا و دینا میک علمی » گِره زده شده است . واضیح است که در شرائط کنونی جامعه افغانی که فضای سیاسی و فرهنگی بویژه امنیتی و اقتصادی کشور حال وهوای دیگری دارد نه میتوان نهادی بنام دولت در جامعه افغانی را با ضریب بلند ی از نظام مردم سالاری و دمو کراسی مورد ارزیابی قرار داد و تخمین زد اما نباید وجود چنین شرائط سیاسی ،فرهنگی واقتصادی را زمینه ساز برائت فعالان سیاسی و نهاد های شبه مدنی درجامعه افغانی دانیست.از سوی دیگر یکی از مباحث مهم جاری درفضای فکری وسیاسی کنونی افغانستان « مشروعیت انتخابات » است که عده ای از شبه روشنفکران و کارگزارانی که شرکت سهامی مافیائی بنام « دولت جمهوری اسلامی افغانستان! » را اداره میکنند می کوشند تا چگونگی اجرا ی چنین انتخابات را به مثابه وثیقه مشروعیت هشت سال گذشته بویژه سه چهار سال آخیر که « فصل خونین ذبح امید ها ی» مردم جنگزده افغانستان آغازیدن گرفت مورد استفاده قرار دهند . همچنان فضای سیاسی – فرهنگی میهن مان نیز چون جولانگه آرائی است که با صورت بندی « استبداد مافیائی » در قالب « دولت جمهوری اسلامی افغانستان » در کار القای ضد انسانی ترین دید گاه ها در پوششی از گرامیترین و جذاب ترین عناوین مانند « انتخابات آزاد » ومشروع بوده که نسل جوان ما نیز در شرائطی خاصی از چنین گفتمان معیوب متأ ثر گردید ه است . این گفتمان منسوخی که بنام « انتخابات آزاد » در جدار های نامشروعی از تاریخ حداقل سه ، چهار سال آخیر میهن ما باز تولید گردیده است و از آن به مثابه مرحله گذار و رود خانه ای استفاده میگردد که فرصت سوزی های درد ناک تاریخی را در کالبد آرمان ها مجروح و شکست خورده یک تمدن بزرگ انسانی شستشو کنند . میتوان جریان « انتخابات آزاد و دموکراتیک در افغانستان » را به حال گروهی از « رهزنان حرفوی» و « دزدان سر گردنه » در جامعه تشبیه کرد که قافله ها و کاروانهای مردم را که اموال تجاری و غیر تجاری را بسوی یک هدف معلومی حمل می کنند با یک شبخون دسته جمعی و ظالمانه به تاراج برند وحین تقسیم اموال به غارت برده شده تمامی موازین « عدالت و حقوق شهروندی » را مراعات کنند !!
چنین است وضع آشفته « انتخابات آزاد و دموکراتیک در جامعه ما » .
گفتیم که مشروعیت یک نهاد اجتماعی بویژه دولت مشروع ملی در جوامع انسانی بخصوص در کشور های عقب مانده جهان سوم منوط و مربوط به آن است که بتواند از تمامیت ارضی ، استقلال و حاکمیت مردمی ، بالاخیره حقوق و آزادی های فردی شهروندان دفاع کند . مگر با درد و تأ سف فراوان که با سپری شدن هشت سالی که از بدو انعقاد کنفرانس تاریخی بن سپری می شود خواسته اصلی زمامداران شماره اول کشور ما تا هنوز هم از جامعه جهانی و فرماندهی نظامی ائتلاف جهانی ضد تروریزم این است که حین عملیات نظامی بویژه حملات هوائی متوجه تلفات شهروندان بی گناه غیر نظامی باشند . !!
جالب ترین و درعین حال مسخره آمیزترین درخواست رژیم کابل از جامعه جهانی این است که حتی المقدور نیروها و سربازان بیشتری از آرتش کشور های خارجی را وارد افغانستان سازند ، رژیمی که با سپری شدن هشت سال حضور نظامی و لوجستیکی جامعه جهانی در افغانستان برعلاوه ازاینکه درمبارزه با تروریزم و مخالفین خود از کمک ده ها هزار ارتش منظم بیگانه برخوردار و بهره مند بوده است ، ده ها ملیارد دالر را نیز بصورت وجهه نقدی بنام « باز سازی کشور افغانستان » حیف و میل ساختند !! چنانچه تمامی مردم دنیا شاهد استقبال و حمایت جلالتمآب کرزی رئیس جمهور اسلامی افغانستان از درخواست مک کريستال، فرمانده امريکايي نيروهاي ناتو مبنی بر ازدیاد عساکر ناتو و سربازان ایالات متحده امریکا بوده اند . هیچگونه تردیدی وجود ندارد که جنرال مک کریستال جنرال اردوی امریکا که از تجربه های عملی در عراق نیز برخوردار است ، در سلسله مأ موریت های اضطراری خود برای جبران شکست ها وناکامی های استراتیژیک ایالات متحده امریکا از « بارک اوباما » رئیس جمهور امریکا به حیث فرمانده لشکر امریکائی و همچنان فرمانده عمومی آرتش مشترک ناتو به افغانستان مأموریت یافته اند زمینه ساز سناریوی اعلام حمایت آقای کرزی بوده باشد .
بافت حقوقی جمهوری اسلامی افغانستان!!
شبکه مافیائی که به عنوان « دولت جمهوری اسلامی افغانستان » در متن حقوقی ای بنام قانون اساسی فورمولبندی شده است ، جمهوریت و اسلامیت دو مؤلفه بنیادینی اند که چنین حکومتی را تشکیل می دهد . واضیح است که رکن جمهوریت مظهر اراده ء انسان و رکن اسلامیت نمایانگر اراده ء خداوند است . که جمهوریت مطروحه در قانون اساسی از نوع دموکراتیک است و با انواع جمهوری های نخبه گرا ، اشرافی ، طبقاتی ومحدود تفاؤتهای معنی داری دارد ، زیرا به ظاهر رأی مستقیم و برابر همه افراد و شهروندان جامعه ، با صرف نظر از پایگاه طبقاتی ، قومی ، نژادی ، جنسیت ، ثروت و قدرت تعیین کننده سرنوشت و انتخاب کننده نهاد های حکومتی و فرآیند های تصمیم گیری سیاسی است . شگفت انگیز است که قانون اساسی جمهوری اسلامی افغانستان به مثابه میثاق ملی نه تنها مغائر با سنت های پوسیده وحاکم بر جامعه افغانی تدوین گردیده است بلکه اکثریتی از تدوین کننده گان این قانون نیز در حوزه باور و اعتقاد برآن دچار مشکل عجیبی شده اند . زیرا گفتمان اندیشه های دینی معاصر با قرئت مردم سالار و دموکراتیک آن از هرگونه آشتی با قرئت طالبانی از دین که ریشه در قرئت تاریخی دینی دارد بی بهره میباشد . البته چنین فضای پارادوکسیال و متضاد را فشار جامعه جهانی و قوانین اساسی آنها که بیشتر فاقد عدالت اما مالامال ازآزادی خواهی اند پُرمی سازد ؛ آری ! آزادی که ایدیولوگ برجسته و اطریشی الاصل یهودی تبارکارل رایموند پوپر Karl popper خود را مجاز میداند که حتی به جنگ افروزی و قتل عام مخالفان یا اعمال سلطه استعماری بر کشورهای فقیر جهان فتوی دهد ، در پرتو ودرسایه چنین دیدگاهی بوده که قانون گذاران قانون اساسی افغانستان به مثابه میثاق ملی بدون هضم محتوای مفاهیم مهم و حیاتی همچون انطباق دیانت با مردم سالاری و دموکراسی در بستر فرهنگ تاریخی و دینی مردم افغانستان با کاپی کردن قوانین اساسی کشور های جهان بویژه آنعده کشور های که در ائتلاف جهانی ضد تروریزم اشتراک دارند بسنده نمودند . وجود چنین تناقض آشکار میان قرئت و گفتمان سنتی از دین اسلام که بر تصمیم گیری های اکثریتی از قانونگذاران قانون اساسی افغانستان سایه افگنده بوده و جوهر اصلی قرئت دینی که با پیشرفت های علمی و خلاقیت های ذهنی انسان نه تنها انطباق دارد بلکه چنین انسانی را که بر مسند خلافت الهی نشسته است ستون فقرات یک جامعه اخلاقی و متمدن معرفی میکند ؛ تنها با توهومات شرک آلود ، دروغ و ریأ کاری های ذلیلانه رونق می بخشند . اینجاست که حاکمان و زور گیران با مشروعیت کاذب در تاریخ و جامعه حضور می یابند . با این توضیح که ازدیدگاه ما هرچندکه دموکراسی نوعی متد ولوژی، و نه ایدیولوژی است که بهترین روش ممکن برای همزستی اجتماعی و رفع تعارض های سیاسی و حکومت کردن است و به هیچ وجه ، قاعده حاکمیت اکثریت ، معیار وملاک ذاتی باور ها ، مکتب ها ، اندیشه ها نه می باشد . حاصل سخن اینکه با گذشت هشت سالی که از عمر اداره کنونی سپری میشوند ، بهترین و گوهربار ترین فرصت های تاریخی را که پس از حادثه غمناک یازدهم سپتمبر نصیب مردم فقیر و جنگزده ما شده بود بدست حاکمان دست نشانده بومی و مداحان سیاسی آنها در همدستی با مافیای بین المللی به خاک فرورفتند . هیچگاه با براه انداختن سناریو های کومیک و درعین حال تراژدیکی که بنام « انتخابات آزاد » در میهن خونین ما بر پا گردیده است نه میتوانند نا مشروع بودن کالبد اصلی و پوسیده « دولت جمهوری اسلا می افغانستان» را تطهیر کند . هرچند به نحو مشروع !! و بدون اندکترین « تقلب و تخلفی !! » برگزار گردد .
اما چه باید کرد ؟
این پرسشی است که دغدغه اصلی تمامی روشنفکران و نویسنده گان دلسوز جامعه ما را تشکیل می دهد هرچند من به عنوان کسی که خود از تحولات تاریخ وجامعهء درد دیده خود می آموزم و رنج ها و درد ها بهترین آموزگاران من بودند وهستند و در اکثر یتی از نوشته ها و تحلیل های خودم به این پرسش مکثی کرده و پاسخ داده ام مگر از اینکه پاسخ مستقل به این سوال آغاز یک مبحث جداگانه ای را ایجاب میکند که در یک فرصت دیگری به آن خواهم پرداخت .
یار زنده صحبت باقی
27 سپتمبر 2009
* به نقل از خبر گزاریی جمهوری اسلامی ایران و واحد مرکزی خبر ایران –تهران