قیوم بشیر

 

شما را بخدا کسانی را در رآس بگمارید

 که لااقل سواد درک و فهم داشته باشند!!!

       وزارت فرهنگ واطلاعات هر کشوری مسلمآ جایگاهء نشر فرهنگ و عنعنات مردم آن کشور بوده و می بایست بعنوان عالی ترین مرجع حکومتی در مقابل فرهنگ های بیگانه ایستاده گی نموده و بنحوی در پرورش و نشر فرهنگ ملی آن سرزمین خدمات شایسته و قابل توجهی را انجام دهد. بدین ملحوظ توقع میرود تا در کشور جنگزدهء ما نیز که در طی سه دههء گذشته مورد تاخت و تاز فرهنگ های بیگانه قرار داشته و با دسایس گوناگون مواجه بوده ، این خدمات بنحوی احسن انجام یابد. اما با کمال تآسف و تآثر عمیق باید یادآور شد  که بدبختانه کسانی در راس این ادارهء خدمات فرهنگی ما قرار گرفته اند که هر روز با عناوین مختلف و دسایس و توطئه های  گوناگون نه تنها خدمتی انجام نمیدهند ، بلکه با اعمال و کردار ناشایست خویش تیشه به ریشهء ادبیات و فرهنگ غنامند سرزمین ما می زنند که اگر توجه اصولی در رفتار ، گفتار و حتی کردار این عالی جنابان صورت نگیرد ، باید خاطر نشان ساخت که دیر یا زود هجوم فرهنگهای بیگانه دامن گیر کشور ومردم ما خواهد شد که دراینصورت برای مقابله با آن دیر خواهد بود. هموطنان عزیزما که اینک مطلب حاضر را مطالعه می نمایند بخوبی می دانند که موجودیت و یا بهتر بگویم حضور افرادی ناآگاه و غیر مسئول و متعصب در رآس وزارت اطلاعات و فرهنگ نه تنها به زیربنای فرهنگی کشور ما لطمه وارد نموده ، بلکه ضعف اداری دولت آقای کرزی را نیز بنحوی به اثبات میرساند.  همه ما بخوبی شاهدیم که سال گذشته برخورد های کاملآ غیر منطقی در مورد بکارگیری کلمات سچهء فارسی مانند دانشگاه ، آموزشگاه وامثال آن که بصورت ناآگاهانه به عنوان کلمات بیگانه بدان برخورد صورت گرفت نه تنها لطمه به روح و روان وزارت اطلاعات و فرهنگ کشور ما زد، بلکه تحصیلات جناب وزیر را نیز زیر سوال برد. 

و امروز می بینیم که یک قدم از آن هم فراتر گذاشته  شده و به عقاید و اعتقادات نیمی از اقشار ملت ما  دست درازی صورت گرفته  و با عنوان نمودن جلوگیری از بوجود آمدن اختلافات مذهبی و غیره هزاران جلد از کتب اعتقادی و اجتماعی را که توسط یکتن از ناشران کشور ما در آنسوی مرز ها درکشور ایران( صرف بخاطر هزینهء کمتر و کیفیت بهتر چاچی ) بچاپ رسیده و قرار بود در بازار های کابل از طریق فروش آنها هم لقمه نانی برای چندین فامیل بدست آید و هم  این آثار با ارزش به دسترس خواننده گان و شیقته گان فرهنگ قرار گیرد ، متاسفانه توسط ادارهء گمرگ ولایت نیمروز توقیف و به امر غلام دستگیر آزاد ، والی نیمروز به رود هیرمند ریختانده می شود و برای اینکه  از زیر بار این مسئولیت شانه خالی نماید  وی چنین میگوید:

 شماری از این کتابها اختلاف برانگیز بود و در این کتابها به مسائل قومی و مذهبی دامن زده شده بود"

وی در بخش دیگر می گوید: در زمان توقیف این کتابها ، مسئولان اداره های ارشاد و حج و اوقاف ، دادستانی ، امنیت ملی و اطلاعات وفرهنگ این ولایت حضور داشتند. به گفته وی نمونه هایی از این کتابها برای بررسی های بیشتر به وزارت اطلاعات وفرهنگ در کابل فرستاده شد. و تصمیم انداختن این کتابها به رودخانه توسط وزارت اطلاعات و فرهنگ و دادگاهء عالی افغانستان گرفته شده است.

 اما انداختن  کتاب هاییکه اخیرآ در رودخانهء هیرمند ریختانده شدند بطور حتم نشاندهندهء یک حرکت مزبوحانهء اختلاف برانگیز و تبیعض گرایانهء افراد خودخواه ، کم مطالعه و حتی بیسوادی را میرساند و به  نمایش می گذارد که بدبختانه در رآس امور کشور ما قرار گرفته اند و برای سرپوش گذاشتن به این اعمال مفتضحانهء خویش میخواهند مسئولیت این کار را بدوش این و آن بیاندازند. هرچند شاید بواقع چنین باشد، زیرا طی چند سال گذشته برخورد های غیر مسئولانه ای را از سوی وزارت اطلاعات وفرهنگ کشور دیدیم.

   این درحالیست که ابراهیم شریعتی ناشر و وارد کنندهء این کتب میگوید:  وی تا بحال بیشتر از 140 عنوان از کتب و آثار نویسنده گان ، محققان ، و شاعران افغان را در ایران چاپ نموده که افغانستان در پنج قرن اخیر ، چاپ  تمامی آثار استاد خلیل الله خلیلی ، برگزیدهء غزلیات بیدل ، دیوان عایشهء درانی ، تاریخ احمد شاه ابدالی ، دیوان ملک الشعراء قاری عبدالله نیز از جملهء این کتب بوده است.  

و اما در پاسخ به سخنان والی نیمروز ، آقای عبدالمالک کاموی، رئیس ادارهء قوه قضائیه افغانستان گفت که از صدور چنین حکمی توسط دادگاه عالی اطلاعی ندارد!!!   

 و از سوی دیگر دین محمد مبارز راشدی ، معاون وزارت اطلاعات و فرهنگ طی صحبتی به بی بی سی گفت: روند توقیف ، بررسی و به آب انداختن این کتابها در کل با مداخلهء نهاد ها و اشخاص مختلف و با غرض ورزی همراه بوده است.

وی علاوه نمود که " کتابهایی که به رود خانه انداخته شدند ، جزئی از کتابهایی است که هیچ مشکلی ندارد و در افغانستان همیشه بوده و در آینده هم خواهد بود" 

نامبرده در بخشی دیگری از صحبت هایش افزود:" دو مشکل در این تصمیم گیری وجود دارد: یکی در نفس قضاوت در این کتابها ، که مورد استفاده مردم است ، چرا ممنوع قلمداد می شود و دیگر اینکه روند ممنوع کردن این کتابها عجیب است . ما در روند اجرایی خود قانونی نداریم که کتابی که ورودش ممنوع باشد آن را به آب بیندازیم." 

وی می گوید که : " در صورتی که کتابی ممنوع دانسته شود باید واپس به وارد کنندهء آن مسترد شود ونه اینکه به رودخانه انداخته شود."  

هرچند نمیخواستم  صحبت در بارهء مسائل قومی ، مذهبی و بهتر بگویم سلیقوی را به بحث بگیرم ، اما اعمال ناشایست و غیر منصفانهء والی نیمروز مرا واداشت تا نکاتی را برای روشن شدن اذهان عامه ؛   خود وی و امثال او روشن نمایم تا شاید ازین پس مرتکب تکرار چنین اشتباهاتی نشوند..  

آری !لازم است تنها به چند عنوان ازین کتب اشاره نمایم :                                                                

 1 -  شناسنامهء افغانستان -  باید یاد آوری نمود که ازبین بردن  این کتاب در قدم اول واهمه داشتن جناب  والی  از امکان روشن شدن  هویت اصلی او و  افراد مانند اورا به اثبات میرساند و الا چه مطالبی را میتوان در شناسنامهء افغانستان یافت ؟ 

2 – هزاره ها -  اگر به گفتهء جناب والی توجه شود، چنین استنباط میگردد که کلمهء هزاره خود خلاف ملیت آقای والی میباشد و بدین سبب بدون مطالعه کردن متون درج شده در این کتاب ، وی چنین نتیجه میگیرد که کتاب هزاره ها حتمآ مسائلی را دارد که خلاف دیگر ملیت های موجود در کشور میباشد و لازم است هرچه زودتر از بین برده شود.  

3 – نهج البلاغه – این کتاب مجموعهء نامه ها و سخنان حضرت علی (ع) ، سردار رشید و فاتح خیبر میباشد. ازبین بردن این مجموعهء با ارزش تنها یک دلیل میتواند داشته باشد و آن اینکه پیروان فقه جعفری حضرت علی (ع) را بعنوان نخستین پیشوا و امام خویش می شناسند.در حالیکه آقای والی متآسفانه آنقدر در تعصبات کورکورانهء مذهبی خویش غرق شده است که حتی فراموش کرده است که حضرت علی (ع) و یا (کرم الله وجهه) داماد خاتم الانبیاء محمد مصطفی پیامبر بزرگوار اسلام و همچنین چهارمین خلیفه از خلفای راشدین میباشد. که متآسفانه جناب والی با نشان دادن تعصبات خشک و پوچ خویش حتی بر عقاید پیروان فقه حنفی نیز دست رد زده و بدین ترتیب هویت اصلی خویش را برملاء ساخته است.  آیا این عمل وی دامن زدن به مسایل قومی ، مذهبی و غیره بوده نمیتواند؟  

او که با چنین اندیشه ء غیر منطقی به مقابله با فرهنگ ملی و اسلامی مردم ما برخواسته است با کمال وقاحت و دور از انصاف و با گردن  برافراشته مفتخرانه اعلام میدارد که کتب متذکره خلاف عقاید مردم ما بوده و در آن مسایل تفرقه انگیز منتشر شده است.

  با یقین میتوان به اثبات رسانید که وی حتی یک صفحه از این کتابها را نه خوانده است ، نه علاقه به خواندن آن داشته و نه سواد درک و مطالعهء آنرا داراء میباشد.

بسا جای تآسف و تأثر است که افرادی مانند وی بر اریکهء قدرت تکیه زده و بدبختانه بر گردهء ملت ما سوار شده اند و امور کشورما را بدست گرفته اند.

     امروز که در آستانهء انتخابات دیگری در کشور خود قرار داریم ، با توجه به کارشکنی ها ، دسایس ، توطئه ها ، برخورد های غیر منطقی  لسانی ، مذهبی و سلیقوی بعضی از افراد طی دورهء جاری ریاست جمهوری آقای کرزی ، لازم است از همه کاندیداهای محترم ریاست جمهوری بخواهیم تا در صورت برنده شدن درین انتخابات ، اشتباهات دولت فعلی را مد نظر گرفته و ضوابط را بر روابط ترجیح دهند تا نشود یکبار دیگر مرتکب چنین اشتباهاتی گردند که  جبران آن کاریست بس دشوار و حتی شکننده برای اعتبار دولت آنهاخواهد بود.و لازم است بگوییم شما را بخدا کسانی را در رآس بگمارید که لااقل سواد درک و فهم داشته باشند  و بتوانند خود را پابند اصول و قوانینی که بر اساس قانون اساسی کشور استوار میباشد دانسته ، همآهنگ ساخته و  وفق دهند. 

و لازم است از همه هموطنان عزیز و گرانقدر خویش نیز بخواهیم که هوشیارانه و با درک مسائل مهم حیاتی به کسی رآی دهند که بتواند خدمتگذار واقعی و  راستین مردم و سرزمین ما باشد. انشاالله.

 


بالا
 
بازگشت