عزیز عظیمی
سمبول رنگها و داد از بیرنگی!
"زنهارکلام را به دروغ نآلائید " زمانیکه سخن از عفت کلام داریم در قدم نخست بائیست که خود کلام را از دروغ نگهداریم ، چون کلام که به دروغ آلوده شد قدسیت اش را از دست میدهد .
من روزی از روزگاران درد دلی داشتم با خوانندگان این سایت و حقایقی را نوشتم از کارنامه های وزارت امور خارجه افغانستان تحت عنوان (قانون مداری در وزارت امور خارجه) من هر گز نمیخواهم دروغ بنویسم وبر کسی تهمت و افترأ ببندم من با هیچ کس عقده شخصی و دشمنی ندارم ،بلکه دشمن سر سخت بی عدالتی ، دروغ ، خیانت و جفا به مردم ووطن میباشم .
درهفته گذشته در سایت خاوران مطلبی تحت عنوان (تاکید بر لزوم رعایت عفت قلم و بیان ) از سفیر افغانستان در بلغارستان به نشر رسیده. خواستم تا با استناد نوشته آنجناب که صفحات چندی را در وصف خود نگاشته اند، چیزی بنویسم تا خوانندگان خود قضاوت کنند و فریب لفاظی های پر زرق و برق را نخورند. جناب در مضمون خود سراسر از استعداد، صداقت، تقوا، عدالت، آزادگی ... و هر جا کلمه ای مقدسی را در ذهن داشته ، در وصف خویش بکار برده اند .
جناب عالی !
کسانی از نوشته های مردم در هراس اند و خواب آرام ندارند که خیانت کردند، جفا کردند و حق مردم را گرفتند انان از روزی میترسند که مبادا سر پوش از خیانت های که به حق این ملت انجام داده اند ، بر داشته شود. من واقعیت نوشتم و واقعیت مینوسم . فقط یکبار اگر وجدان دارید به ان رجوع فرمائید و سر را درگریبان کنید و بیاندیشید و صادقانه قضاوت کنید که کی کلام را به دروغ می آلاید؟ من و یا شما ؟
جناب عالی از خود زیاد توصیف نمودید بلی به مهارت های تان من سلام میفرستم چرا باز هم کوشش دارید که حتی واقعیت ها را در حصه خود تان هم کتمان دارید اگر عضویت هیچ حزب سیاسی را نداشتید اما همیشه در خدمت احزاب قرار داشتید و در زمان قدرت هر حزب از ان حزب سر قدرت توصیف داشتید چنانکه امروز .
شما حتی در دوران حاکمیت طالبان هم یک ادم خوش خدمتی بودید بلی این نشانه ضعف شماست نه قدرت تان. شما در هر زمانه ساختید و هر زمانه را توصیف کردید فقط بخاطر منافع شخصی خود هیچوقت استقرار فکری نداشتیدو به اصطلاح پله ترازو به هر طرف سنگین بود به همان طرف لوط زدید . در زمان طالبان هم انها را برادر و ملا صاحب خطاب مینمودید و دست تکان میدادید و قکر نموده بودید تا شاید اینکار دوام بیابد و شما هم سر جای تان . اما زمانیکه از بخش سیاسی کنار زده شدیدو کس دیگری از طالبان در این پست مقرر شد و خود تان هم هنوز در وزارت موجود بودید ( مکتوب مقرری این شخص در شعبه مامورین موجود است میتوانید مشاهده فرماهید ) فضا را برای خویش تنگ یافتید و نا چار به دامن احمد شاه مسعود پناه بردیدو رحمت خدا بر مسعود که شما را در کنار گرفت . شما که از شخصیت مسعود شناخت داشتید و هم توصیف نمودید چه شد که در زمان حاکمیت خلق ( با وجودیکه زندانی هم شدید) در کنار مسعود نبودید و جهاد نکردید مثلیکه در زمان جهاد منافع تان در کنار حزب خلق زیاد تر بود از جهاد در کنار مسعود؟
جای بسیار تعجب است که محترم بار بار از ازادگی ، غرور ، انساندوستی و وطندوستی حرف میزنند . کدام آزادگی ؟ ان ازادگی که بار ها بخاطر قدرت و پول حتی در نزد طلبان گردن نهاد و یا بخاطر بدست اوردن پست سفارت نزد وزیر و معین ... گردن کج نهاد و مداحی کرد . هیچگاه به این ادم ها نمیتوان صفت و نام مقدس ازاده و به اعمالش آزادگی راپسوند زد.
و یا همان انساندوست و ووطندوست که بخاطر منافع شخصی خود و اولاد های خود روی حق انسان های دیگر پای مینهد و یا بخاطر رسیدن به قدرت با وطن فروشان و جاسوسان دیگر سر جوال میگیرد. بلی حقوق خواندید استاد حقوق شدید تا خوب یاد گیرید که چگونکه حقوق دیگران را پایمال نمود ازرعایت قانون برای دیگران سخن گفتید اما خود قانون را سوختاندید.
باید خوب بدانید وطن که خراب شد و مردم بدبخت و بیچاره شدند و وطن معامله شد همه توسط همین حقوقدانان مثل محترم شما و دیموکرات های مثل اسپنتا بود که ملک و مردم تباه شدند . اول نمره های که ملک و مردم را تباه کنند مردم نفرین میفرستند . بلی وطن بیمار است ، شما و امثال تان غده های سرطانی . مردم اولاد صالح این وطن را ارج مینهند و کسانیکه تخم بیعدالتی و قانون شکنی را کشت میکند نفرین میفرستند. خیانت ، خیانت است خواه کوه باشد و خواه کاهی .
اقای پنجشیری ! بدون بی خبری همه ادارات را غرق در فساد خواندیدبدون از وزارت خارجه ، آیا شما نماینده وزارت خارجه اید و یا از ارگان های دیگر . شما از وزارت خود بگوئید نه از دیگران ، شما ائینه اعمال خود را پیش روی دیگران نیاندازیدو استین الوده خویش را بدامان دیگران پاک نکنید . شما مهارت شعار دادن را خوب میدانید. دیگر مردم از شعار ها خسته اند ، حرف نمیخواهند بلکه عمل خوب و شایسته را میطلبند
وقتیکه حرف از فساد میگوئیم رشوت ستانی تنها فساد نیست که وزارت امور خارجه باین مرض دچار شده، بلکه هر عمل خلاف قانون که در اداره سر زند فساد است. هر گاه در اداره بر خورد دوگانه در مقابل کارمندان ازطرف آمر صورت میگیرد فساد است، هر گاه یک کارمند بی واسطه صرف از معاش دولتی بهره مند است و دیگری از معاش های دالری خارجی در پهلوی معاش دولتی و ده ها امتیاز دیگر این هم فساد است ،هرگاه شخصی صادق و باتجربه با سالهای کار خویش روی نمایندگی های سیاسی را نمی بیند و ان دیگری بعد از یکماه و یا چند ماه در نمایندگی ها احراز کرسی میکند باز هم فساد است و اگر ده ها جوان لیسانس و ماستر ما روز ها بخاطر کاریابی از یک اداره به اداره دیگر سرگردان باشند و دیگری سهل و آسان بتواند تا پنج عضو خانواده اش را در یک وزارت مقرر نماید این هم فساد است خیانت است و جفا. که امروز گلوی کارمندان بی واسطه را میفشارد.
تاکید داشته اید که عضویت هیچ حزب و سازمان و گروهی را از سرخ ، سبز ، سیاه و شیر چائی نداشته اید
1. آيا تخلص پنجشيری نشانه منطقه پرستی و قوم پرستی نیست؟
2. کسی که با پول حق العضویت های حزب دیموکراتیک خلق ،بزرگ شده و اکنون ان پول ها در خون تان اجین است ، در مسکو تحصیلات کرده و در دوران حاکمیت همان رژیم همچنان در پست های بلند با چاپلوسی و مداحی کار نموده، اکنون همان سرخ را به بدی یاد میکنيدو از عضویت در گروه کار قبل از آن و از عضویت در حزب خلق منکر میباشید. بعدا" با اقای مسعود کار کردید همان سبزی که اکنون از ان منکر اید و میگوئید که عضویت سبز را نداشتم . میرسیم با سیاه طالبان ، مگر در انزمان در وزارت خارجه تشریف نداشتید و برای ان سیاه خوش خدمتی و مداحی ننمودید؟ بدان که برای سیاه هم قابل قبول نبودید و اینکه سیاه هم چهره اصلی تان را شناخت و از بخش سیاسی بر کنار بعدا" فرار را بر قرار و به دامن همان سبز که امروز بدش میگوئید پناه بردید ایا اینطور نبود؟ و بالاخره رنگ شیر چائی را که عالیجناب با ترکیبی از رنگهای سرخ و سبز و سیاه ، امروز حلقوم مبارک تان صدای دیموکراسی را غلغله میکند که همان رنگ شیر چائی است .
ببنید با چه ترکیبی از رنگ ها سر سرخ، سینه سبز، میانه سیاه و پای شیر چائی ( پیر پنج رنگ ) هنوز عضویت هیچ جریانی را این بنده خدا نداشته است.
3. اگر یک لحظه استعداد های دروغین منحصر به فرد فامیل تان را بپذیریم (حتی اگر بخواهید من کاپی ورق ارزیابی پسر تان را به سایت میگذارم ) کار کرد پنج نفر از یک فامیل در وزارت خارجه خود گواه آشکار از فساد نیست؟ با وجدان خود قضاوت کنید اگر بیدار است. و یا کدام رقابت بین المللی...؟
4. از بار بار زندانی شدن با افتخار ذکر کردید . از جمله یک مرتبه آن جرم جنائی بوده که عفت کلام را حفظ میکنم ورنه...
5. از تقوا و پاکی جناب عالی ، خواننده محترم میتواند از دوران وزارت عدلیه، دوران مسکو، دوران سفارت تاجکستان و همچنان جاده... پرسان نماید.
محترم ! خود تان دامن خویش را بالا نزنید یکبار بخود و دیگران بیندیشید ، عادلانه قضاوت کنید، به حق مردم تجاوز نکنید و یک زره ای به فکر مردم و این ملت بیچاره باشید و بالاخره آخر عمر از خدا بترسید که همین دنیا، دارمکافات و مجازات است .
ز انگشت آز، دامن تقوی سیه مکن این جامه چون درید، نه شایسته‌ی رفوست
بالا
بازگشت