تنش میان امریکا و کرزی !!
این عنوان خبری بود که شب 7 سنبله 1388 رادیوئی فارسی فرانسه پخش نمود . عنوان خبر فوق اینحانب را متوجه نمود که باید در مورد اظهار نظر و در مورد خبر فوق تبصره ئی نمائیم . چندی قبل کرزی گفته بود من با امریکا کشتی نرم دارم کرزی چه باشد که با امریکا کشتی نرم بگیرد . این انگلیس است که با امریکا وارد کشتی نرم شده است . باید امریکا در همان وقت به سر وقت کرزی میرسید زیرا کرزی بدستور باداران انگلیسی خود پا را از گلیم خود فراتر کرده بود . آما متاسفانه امریکا زمان را بارها در مسائل کشور ما از دست داده است . حتی بجای رسیده است که کرزی اعلان کشتی نرم با او میدهد .
اعلان کشتی نرم در حقیقت اعلان جنگ است به چه دلیل امریکائی ها این اعلان کرزی را جدی نگرفتند . گذشت نا معقول امریکا بارها در مقابل کرزی و باند وی کرزی را آنقدر گستاخ ساخته است که فعلاً با نماینده خاص امریکا مشاجره لفظی مینماید .. شاید روزی برسد که امریکا را اخطار هم بدهد . و یکجانیه به نفع انگلیس کنار آید .
در این مورد باید اظهار کرد . کرزی با کدام قدرت و توان با ولینعمت خود یعنی امریکا
تنش مینماید . این مطلب روشن است کرزی این قدرت را از کجا پیدا کرده است ؟ که با
نماینده بزرگترین قدرت جهان و از همه مهمتر دولتی که کرزی بیچاره را از آوره گی و
گمنامی به آخرین درجه قدرت رسانید . که خودش ساده لوهانه بارها این مطلب را یاد
آوری کرده و باید اظهار میکرد که من حتی رویا را چی میکنی به خواب هم نمی دیدم . که
به این قدرت برسم . باید گفت که اصلاً تنش میان کرزی و امریکا نیست بلکه تنش اصلی و
واقعی میان امریکا و پیر استعمار کهن دولت انگلیس میباشد . کرزی از قدرت و توانائی
دولت انگلیس با نماینده خاص دولت امریکا یعنی آقای هالبروک مشاجره لفظی مینمائید .
و با پرخاش گری آقای هالبروک را گسستاخانه جواب میدهد .
حال باید به عقب بر گردیم دولت امریکا در گذشته نه چندان دور چه اشتباهاتی را در
مورد کشور ما کرده است که دولت انگلیس توسط کرزی و تیم بدنام و فاسد اش امریکا را
فشار میدهد . و خلاف آرزو و اراده امریکا با کسانی که امریکا آنها را ناقض حقوق بشر
میداند متحد میشود و علیه دولت امریکا موضوع گیری خصمانه و خاینانه میگرد . کرزی
بعد از تقریباً هشت سال چهره واقعی خود را به امریکائی ها نشان داد . باز هم اگر
امریکائی ها با کرزی کنار آیند در حقیقت به یک شکست فاحش مواجه میشوند اگر چه کرزی
بعد از توافقات بن و بقدرت رسید از همان روز های نخست با دشمنان امریکا به مشوره
انگلیس کنار آمد . بطور مثال بار ها میگفت در کشور از یکصد پنجاه طالب بیش نیست . و
هم به بسیار دیده درائی و پروئی اظهار میکرد که خودم طالب بودم هیچ کس حق ندارد
تحت نام طالب کسی را اذیت کند . دولت امریکا را فریب میداد و هزاران هزار طالبی
که کشتار و جنایت در کشور ما کرده بودند . و در زندان های جبهه متحد در جنگ رویا
روی اسیر شده بودند . تمام آنها را عفو و رها نمود . که اکثریت شان دوباره مسلح
شدند و علیه نیروهای صلح جامعه جهانی در نبرد هستند .
در اینجاه چند سوال در ذهن انسان پیدا میشود طالبانی که بعد از حوادث 9 و 11 سپتمبر نابود و پراگنده گردیده بودند چطور آهسته آهسته در صورتیکه نیروهای قدرت مند نظامی کشور های اروپا و امریکا در کشور ما هستند و با آن ها در نبرد قرار دارند طالبان رشد مینمایند و منظم میگردند .. و با سلاح های جدید آمده پیکار میشوند . آیا این توانائی را کرزی و تیم اش دارد ؟ آیا این توانائی را پاکستان دارد ؟ بعضی از تحلیل گران سیاسی نا آکاه در رادیود ها و تلویزیون ها بار ملامتی را بدوش پاکستان می اندازند . پاکستان توانائی آنرا دارند که طالب شکست خورده و پراگنده را بار دیگر سر سامان بدهند و به یک قدرت تبدیل نمائید و علیه امریکا به کار بردند این کار فقط کار انگلیس است . زیرا انگلیسها ایجاد گر طالبان بودند ، هستند و حامی ان ها میباشد در حقیقت دولت انگلیس در طول همین هشت سال طوری رفتار نمودند که در این مورد یک ضرب المثل زبان فارسی است دزد را میگوید دزدی کن و صاحب خانه را میگوید هوشیار باش !
اگر چه سیاست های دولت انگلیس بعد از سقوط دولت دموکراتیک روشن بود به چه دلیل دولت مردان و سیاسون امریکا نیت شوم انگلیسها را درک نکرده بودند . همیشه از سیاست های انگلیس در مقابل وطن و مردم ما که همه سیاست های اش خصمانه بود پیروی میکرد . ای کاش دولت مردان و سیاسون امریکا سیاست های مزورانه انگلیس را در سال 1371 درک میکرد و فعلاً هم با تأسف از کشور ما شناخت دقیق ندارد .
یک سوال در این جاه پیدا میشود دشمن مشترک مسعود و امریکا طالب و القاعده بود ( انگلیس ) به چه دلیل امریکا با دشمن دشمن اش یعنی احمد شاه مسعود دشمنی کرد ؟
شاید پاسخ این سوال را امریکائی ها نداشته باشند . پاسخ این سوال این است که امریکائی ها از کشور ما شناخت نداشتند و تمام مشوره ها سیاسی را در مورد کشور ما از انگلیس ها و یا اعمال نفوذی دولت انگلیس در درون دولت امریکا مانند خلیل زاد بود میگرفتند این است جواب درست .
در حقیقت جنگ امروزی در کشور ما جنگ میان انگلیس و متحدین داخلی انگلیس مانند کرزی و تیم آن ، طالب و القاعده ( متحدین نظامی و قومی کرزی ) بد نام ترین چهره های جهاد و مقاومت که فعلاً در گرد کرزی قرار دارند ، حزب اسلامی گلبدین سران قبائل ولایات جنوبی و شرقی کشور ما و نیروی های مرموز و مخفی انگلیس که تا حال چهره شان افشا نشده است مانند رمضان بشر دوست ، حزب اوغان ملت وغیره نیرو های عقب گر او بی فرهنگ از یک طرف و دولت امریکا از جانب دیگر متاسفانه دولت امریکا تنها و درمانده است ..
در این مورد یک مثال تاریخی بخاطر من آمد .
در اوآخر قرن نزدهم و اوائل قرن بیستم دولت تزار روسیه در حال پیشروی در آسیا و بحر الکاهل بود . و هم روز به روز قدرت مند میشد . دولت انگلیس توان مقابله نظامی را در خشکه بخصوص در آسیا با دولت تزاری روسیه نداشت اولاً کوشش نمود که دولت آلمان و دولت قرانسه را متقاعد بسازد . تا با دولت تزاری روسیه در گیری و جنگ نمایند آما آن دو دولت حاضر نشدند و به خواست انگلیس جواب منفی دادند . آما دولت انگلیس دولتی نیست که عقب برود و برنامه خود را عملی نسازد همان بود که دولت جوان و پر قدرت آسیائی را یعنی جاپان را کمک و تشویق نمود که با دولت روسیه تزاری در جنگ شود . همان طور هم شد . و در جنگ 1905 دولت روسیه تزاری شکست فاحش خورد . در حقیقت کبر و غرور دولت روسیه را انگلیس نابود کرد توسط دولت جاپان منفعتی که دولت انگلیس از این شکست روسیه نصیب شد همان بود که قرار داد 1907 را با دولت روسیه تزاری نمود که خود را از انزوا و نابودی تاریخی نجات داد .
فعلاً در کشور ما انگلیس خود اش مستقیم با دولت امریکا درگیری نه مینماید . بلکه توسط متحدین داخلی اش که از سالهای قبل آماده کرده است . با امریکا در جنگ است . در این مورد مثال های فروانی است آما از حوصله مضمون هذا خارج میباشد . در رهبری متحدین داخلی انگلیس علیه امریکا کرزی قرار دارد .
یک بار دیگر یک ضرب المثل فارسی صدق میناید به همین حال زار و نا توان امریکا ضرب المثل چنین است .
خود کرده را نه درد است و نه درمان .
اگر امریکا هر چه زود تر از خواب غقلت بیدار نشود در این چال نامرئی عنکبوتی انگلیس خود را نابود مینماید . اگر چه اعتبار و وجه سیاسی و نظامی امریکا خدشه دار شده است . آما دولت امریکا قدرت خود را از دست نداده است متحدینی در سطح جهان و منطقه دارد . آما در داخل کشور ما تا فعلاً هیچ متحدی ندارد .
دولت امریکا با قدرت های منطقوی مانند روسیه ، چین ، ایران و هند کنار بیآید . و هم در داخل کشور ما متحدینی برای خود پیدا نمائید . امریکا هر چه زودتر آن ها را چه در داخل کشور اند و چه در خارج کشور پیدا نماید . و با آن ها کنار آید زیرا دیگر چاره ئی ندارد . باشنده گان اصلی این مرزبوم از جمله دشمنانان تاریخی دولت انگلیس هستند . که تاریخ شاهد مداعای ما است . ضرورت به تشریح ندارد .
انگلیس ها مزورانه همیشه مشخصاً از یک آدرس واحد علیه مردم اصیل ، شجاع ، با فرهنگ کشور ما قرار گرفته بودند و امریکائی ها را فریب داده این مردم شریف ، اصیل و با فرهنگ را همیشه با توطیه های مشخص در زمانه های معین با حاشیه کشیده حاکمیت را به نفع خود یک دست ساخته است . این تذویر برای مردم آزاده و اصیل این سر زمین معلوم بود . در طول چند دهه اخیر با وجود فشار های فروان انگلیسها در اثر مقاومت های مردم شجاع و با فرهنگ کشور ما موفقیت نهائی نداشته اند .
انگلیس ها بعد از اینکه امریکائی ها در کشور ما در حال نبرد با طالبان بودند . این جنگ را نا تمام مانده قوای امریکا را بطرف عراق کشانیده در حقیقت یک درگیری بی فائده دیگری را برای دولت امریکا خلق نمودند . و هم صدام از جمله شخصیت های بود . اگر به نفع امریکا نبود مخالف امریکا هم نبود . آنرا توسط امریکا نابود کرد و امریکا در عراق در یک جنگ بی مفهوم درگیر ساخت در عراق هیچ دست آوردی ندارد . بدتر از همه دولت مردان آن وقت امریکا شعار های میان تهی و عاری از حقیقت را درآن زمان دادند . البته این هم به تشویق دولت انگلیس ها بود . از جمله شرق میانه بزرگ ، نابودی دولت ایران ، رژیم های فرسوده عربی را کنار زدن ، رفتن بطرف آسیای میانه وغیره وغیره که همه این شعار های بی بنیاد عملی نگردید . بلکه وجه سیاسی و نظامی امریکا در سطح جهان خدشه دار گردید . بدتر از همه دو نفری که تیوری پر داز طالب سازی و کرزی سازی بودند . از کشور ما بطرف عراق رفتند و آن دو نفر خلیل زاد و لختر ابراهیمی بودند .
اگر چه دولت انگلیس با این دو در گیری امریکا هم در کشور ما و هم در عراق در جنگ بی مفهوم در گیر نموده قناعت نکرده بلکه میخواست امریکا را با ایران نیز درگیر نماید . آما امریکائی ها متوجه شدند خوشبختانه با ایران درگیر نشدند . بار دیگر در مسئله گرجستان دولت انگلیس میخواست دولت امریکا را با روسیه پر قدرت ترین کشور جهان مواجه نماید . آما خوشبختانه دولت امریکا این بار نیز از درایت سیاسی کار گرفته با روسیه درگیر نگردید و تیر انگلیس به هدف نخورد . در مورد کمیسون انتخابات باید گفت :- تمام کارمندان کمیسیون فوق چه در کابل و ولایات از طرف کرزی مقرر شده اند . در حقیقت کمیسون انتخابات بیطرف نمیباشد . بناً بالای کمیسون فوق مردم ما اعتماد ندارند . و در تمام جعل کاری های انتخاباتی همین کمیسون نقش داشته است . در مقرری های رده های بالائی کمیسون انگلیس ها نقش قاطع و تعین کننده دارند .
در اخیر نتیجه گیری :-
در بعٌد داخلی :-
1. دولت امریکا در این زمان حساس تاریخی کشور ما نه باید از تیم کرزی حمایت نماید از یک توطئه بزرگ جلوگیر نماید بهترین فرصت برای امریکا است زیرا در این وقت مردم کشور ما از کرزی و تیم جنایت کار آن با وجود گذشته تقریباْ هشت سال حکومت نا کار آمد آن از توطیه تقلب موجود در انتخابات و سیاست های عقب پرده انگلیس ها آگاهی کامل داشته هر اقدام امریکا را علیه این تیم نابه کار با جبین کشاده استقبال مینمائید .
2. اگر امریکا از توطیه انگلیس جلوگیری نکند نه تنها کشور ما در این توطیه غرق میشود بلکه امریکا به شکست بزرگ جبران نا پذیر به سطح جهان و منطقه مواجه میگردد . آنوقت است که باید امریکائی ها مواضع دفاعی خود را مشخصاً در جغرافیای امریکا اتخاذ نمایند .
3. دولت امریکا در این زمان حساس تاریخی کشور ما متوجه مسئولیت های خود باشد . و نگذارد یک بار دیگر تروریزم جهانی به رهبری انگلیس در پوشش طالب و القاعده در کشور ما و منطقه مسلط شوند تصمیم عمیق و عاقلانه میتواند در این مسئله یگانه راه نجات و غلبه بر توطیه ها میباشد .
در بعد خارجی :-
1. امریکا باید چهره واقعی انگلیس را در سطح جهان افشا نمائید . و خط خود از خط انگلیس بصورت روشن مشخص نماید با این عمل یک تعداد کشور های قدرت مند اروپائی را که در طول قرن نزدهم و بیستم از انگلیس دلی خوشی ندارد مانند آلمان ، فرانسه ، روسیه و هالند صادقانه بطرف خود میکشاند .
2. دولت موجوده پاکستان را کمک نماید . آما قبائل شمال غربی پاکستان که لانه تروریزم جهانی میباشد همدست با نیروهای نظامی پاکستان از وجود دهشت افگنان پاکسازی نمائید .
این بود فشرده مشکلات کشور ما و منطقه دیگر بدولت امریکا تعلق دارد چطور تصمیم میگیرد . زیرا بارها در سایت ها در گذشه ها از خطری که متوجه کشور ما و امریکا است آگاهی داده بودیم .. مانند مضامین ذیل :-
1. امریکا به بیراهه میرود .
2. امریکا درمانده شده است .
3. امریکا از کشور ما شناخت ندارد .
4. قبائل دو طرف خط دیورند لانه های وحشت و تروریزم جهانی است .
آما فهمیده نشد به چه دلیل امریکا مقابل این توطیه های نهایت خطر ناک بابی اعتنائی برخورد نموده و مینمائید.
با احترام
( آرین نژاد )