پوهندوی دکتورشفیق الله انوری

  

هدف تلاش برای طعمۀ بزرگ

 

* مترجم  :  پوهندوی دکتور شفیق الله انوری

 

ازسال ١٩٠٠ میلادی به اینطرف  کشور افغانستان  یکی ازپلانهای موردعلاقۀ  آلمانیهابوده است  . اززمان اشغال افغانستان در سال ٢٠٠١ میلادی این کشور به یک پایگاه نظامی طیارات پیمان ناتومبدل گردید . درینجاجدیدترین سلاح های نظامی خلاف حقوق ملی وبین المللی ، موردتطبیقات وازمایش قرار میگیرد . در اثر بمباردمان نیروهای نظامی پیمان ناتو تلفات مردمان ملکی زیادمیشود . درزمان سابق  کشت وزرع تریاک صرف درمناطق سرحدی مشترک بین پاکستان وافغانستان مروج بودامااززمان حضور نیروهای پیمان نظامی ناتو تولیدموادمخدربصورت تدریجی بالا رفته ودرسرتاسر ٣٢ ولایات افغانستان گسترش یافته وهروئین از آن استخراج میگردد. قرار احصائیۀ ملل متحد، افغانستان در سال ٢٠٠٨ میلادی بمقدارمجموعی ٨٢٠٠ تن موادمخدرراتولیدنموده که درحقیقت امر کشورما به یک دولت مافیایی موادمخدر مبدل گردیده است . چون ساختارهای زیربنایی کشور تخریب گردیده ، فلهذامیزان بیکاری بین ٥٠ و٧٠ فیصد قراردارد .

درشروع قرن بیستم افغانستان از نقطۀ نظر موقعیت جیوستراتیژیکی آن نیز موردتوجه رهبران آلمان قرارداشت . این بدین معنی بودکه هرگاه آنهامیخواستندقدرت بزرگ جهان شوندبایدانگریزهاراشکست دهند. درین راستاهدف عمدۀ شان هندبرتانیوی بودکه تنهاازطریق افغانستان بدان میرسیدندواین دری است به سوی هندوستان . ستیراتیژیست های امپراطوری در جنگ اول جهانی به اساس علاقه ودلچسپی امپراطوری آلمان آنرافارمولبندی نمودند .

هیتلر در سال ١٩٤١ میلادی سرقوماندان نیروهای نظامی اش راتوظیف نموده بودتاپلانی رادر رابطه باافغانستان تهیه وترتیب نماید . بعداز سعی وتلاش برای پیروزی برلین بر اتحادشوروی بایدافغانستان اشغال میگردیدتاازینطریق به هندراه میافت واز آنجاانگریزهارا موردحمله قرارمیداد .

 بعد ازحادثۀ یازدهم برج سیپتیمبر سال ٢٠٠١ میلادی حکومت وقت آلمان بدون قیدوشرط مطابق مادۀ پنجم قراردادپیمان نظامی اتلانتیک شمالی راه رابرای اشتراک غیرمحدودنظامی نیروهای دفاعی فدرال درجنگ مقابل طالبان درافغانستان بازساخت  . درینجاچراکشور جمهوری اتحادی آلمان از سرحدات تعین شدۀ درقانون آساسی آن نی ،بلکه بصورت فوری ازهندوکش دفاع مینماید. اکثریت قاطع مردم جمهوریت اتحادی آلمان حضور واشتراک نیروهای نظامی شان رادرجنگ افغانستان ردمینمایند . درینجاازابتدای اشغال افغانستان نیروهای مخصوص کوماندوی آنهادرعملیات جنگی اشتراک داشتند . از مدت کوتاهی بدینطرف در شمال افغانستان نیروهای این کشور درجنگ تباه کننده وخانمانسوز بصورت آشکاراقراردارند که درآن سلاح های ثقیله مورداستعمال قرارمیگیرد . درینجاکسانیکه واقعیت هارابیان نمیکنند، مردم رافریب میدهند .

حکومات جمهوری اتحادی آلمان برای پیاده ساختن نیروهای نظامی شان درخارج تاکتیک های راتعقیب مینمایندکه آنهادرابتداباارسال نیروهای امورصحیۀ نظامی در کشور کمپوچیا آغازوباارسال طیارات تورنادو ( Tornado) واواکس ( Awacs) در افغانستان ختم نمودند . این کشور قبلآ اظهارنموده بودتااین نیروهاازحکومت کرزی درکابل حمایت نمایند. اما بزودی به اشتراک درجنگ کشانیده شدندوبه نیروهای شان عام وتام صلاحیت دادندتابیرحمانه برزمند،طوریکه اکنون مادرشمال افغانستان شاهدآن بودیم . کشور ماپرندۀ آزاداست . هرکسی که هرچه دلش بخواهددرینجامیکند . باحضورداشت نیروهای نظامی درافغانستان ، سیاست نظامی گرانۀ خارجی آلمان یک اندازه سرعت یافته وراه رابرای عملیاتهای آیندۀ نیروهای نظامی جمهوریت اتحادی آلمان فدرال در دیگر قسمت های جهان مساعدساخت .

اشغالگران مدام الوقت ازبدوی ایام استعمار ( کلونیالیزم ) برای سیاست های اشغالگرانۀ شان دلایل تبرئه آمیزی رادریافت نموده اند . در شرایط امروزی افغانستان طالبان افراطی را دلیل یافتندکه قبلآ خودشان اینها رابمیان آورده واز سالهای ١٩٩٤ تا ١٩٩٦ میلادی آنهارابه قدرت رسانیده بودند .

حقوق بشر درهیچ یکی ازکشورهای جهان مانندمیهن من پایمال نمیگردد. این کشور درهندوکش به بزرگترین محل فحشای آسیای میانه مفسوداست . تنها به تعداد٥٥٠٠٠ بیوه زنانیکه در کابل زنده گی شباروزی شان رابه گدایی کردن ادامه میدهند، موردتوجه هیچکس قرارنمیگیرند . یک قانون فیصله شده ازطرف هردوخانۀ ملت  ( اولسی جرگه ولویه جرگه ) وتائید رئیس جمهور در اثر واردنمودن فشار بین المللی بصورت موقتی معطل قرارداده میشود .  مطابق این قانون زنان متأهل مجبور ساخته میشوندتابرخلاف مقاومت شان ، هرگاه شوهران شان خواسته باشند بایدباآنهاهمبستر شوند . دختران جوان  وعدۀ از اطفال اعضای بدن شان رامتضرر ومعیوب میسازندتادر مقابل چنددالری به مردان کهن سال فروخته نشوند . هیچکس نمیتواند اظهار نظر آزادنماید . خبرنگاران وژورنالیستان  انتقادگر درمحل اقامت شان به قتل میرسند . زمانی که تلویزیون ها  پروگرام های انتقادی رادر موردکدام  یک مامور عالیرتبه دولتی نشر مینمایند ، بصورت فوری  ازطرف نیروهای امنیت ملی افغانستان متوقف میگردد . انسان میتواند بیان یک لست مفصلی ازاینچنین فشارها ، معضلات و مضیقه ها راادامه دهد .

نظامیان  برای انجام دادن فعالیتهای اعمارمجدد وبازسازی  مسؤل نبوده ، بلکه ا ین وظیفۀ نیروهای کمک کنندۀ ملکی پروژه های انکشافی میباشد . چیزی راکه سربازان خارجی درین بخش به شکل تظاهر  انجام میدهند ،صرف بمنظور بلندبردن پذیرش شان از طرف مردم میباشد . چنین کمکهای اعمارمجددوبازسازی در محلاتی انجام داده میشودکه در آنجاجنگسالاران حاکمیت داشته وبصورت مشترک باقوای اشغالگر فعالیت مینمایند، درغیر آن هیچنوع فعالیتهای اعمارمجددصورت نمیگیرد وچنین ادعامیگرددکه گویا بیدون امنیت امکان پذیر نمیباشد . در ولایت مرکزی بامیان افغانستان که در آنجاکاملآ  آرامی مستقر است وعملیات های جنگی درین مناطق صورت نمیگیرد، درینجا اشغالگران حتی به انداز ۀ مبلغ یک ایرو ( پول اروپایی) بنام کمک بمنظور فعالیتهای اعمار مجددوبازسازی مصرف نمی نمایند .

اکنون جنگ پیمان نظامی ناتو درهندوکش نسبت به جنگ جهانی دوم طویلتر شده وبیدون اینکه پایان آن قابل درک باشدطول خواهدکشید . در اثر بمباردمان های بی تفاوت نیروهای نظامی ناتواکثریت مردمان ملکی بشمول زنان واطفال کشته شده ، ساختار های زیربنایی وتمامی قریه جات وقصبات بشمول مساجدو آماکن  مقدس ویران گردیده ودرنتیجه یک تعداد مردم به گروه های مقاومت میپیوندندوآنراتقویت میبخشند . به اساس ارقام ارایه شده ازطرف کشورهای غربی از سال ٢٠٠١ میلادی به اینطرف شش هزار نفر مردمان ملکی ازبین رفته  درحالیکه افغانهای محل این ارقام رااضافتر ازپنجاهزار کشته وانمودمیسازند . از زمان به قدرت رسیدن  اوباما به اینطرف جنگ نیز مانندسابق بیدون کم وکاست دوام دارد وهنوز هم تلفات وتخریبات مادی ومعنوی را بمیان می آورد . با دادن شعار های " تأمل کن ! "  و " جریان را نگهدار ! " مانند شعار " قوای نظای در افغانستان هنوز زیاد شود ! " قسمیکه تام کونیگ  ( Tom König) نمایندۀ  خاص اسبق ملل متحدبرای افغانستان درخواست نموده بود ، نی صلح و نی بازسازی  ونی تشکل یک ملت سر وسامان میگیرد . تاریخ افغانستان این رابطور خاطره آمیز تائید مینماید که افغانهاباید بصورت مکمل قدرت حاکمیت وتعین حق سرنوشت شان را خودشان در دست گرفته  وبیدون قیمومیت وپشتیبانی اجنبیان راجع به سرنوشت وساختارهای سیاسی آیندۀ کشور شان تصمیم اتخاذ نمایند .

 " کسیکه آ(a)میگوید ،نبایدبی(b) بگوید. وی نیز تشخیص کرده بتواندکه آ(a) غلط بود . " این معرفت برتولت بریخت (Bertolt Brecht) رابایدرهبران سیاسی ونظامی ناتورعایت کرده وغلطی های راکه درقضایای افغانستان انجام داده اند، آنرا تصحیح نمایند  .

 

مأخذ :

*  Baraki , M . ( 2009 ) : Reiche Beute im Visier . Zeitschrift RotFuchs . 12.jahrgang,Nr.141. Oktober . Seite 19 .

ش .انوری

برلین جرمنی ١١/١٠ / ٢٠٠٩

 

 


بالا
 
بازگشت