اندر سیرت جاوید لودین
خیر اندیش
چنان شنودم که یوم یکشنبه، خمس جولای سنه دوهزارو نهم عیسایی، جمعیتی از افغان های مقیم کانادا که دیپلومات ها، روشنفکران،متخصصان وشخصیت های کار کشته ی سختی ونرمی روزگار دیده را نیز شامل بودندی، به سفارتکبرای افغانستان در کانادا رفتی، تا سفیر جدید التقرر دولت مطبوع شان ( جاوید لودین ) را خوش آمدید گویندی وبه دار القرار سفارت بنشانندی. وبشنودندی که جناب سفیر،درچه حال و روز گار است وچه پیامی از حکومت خود،برای مردمش،آوردی جناب سفیر،برغم برخی از دولتمردان موجود و ولینعمتان خود که ریشی نمایشی بر روی دارند وبه اصطلاح قبای ملی !! بتن، لباس شیک اروپایی به تن داشتی، به محضر مهمانان ظاهر شدی که جوانی شیک، آراسته، زیبا، و از نعمت سواد و دانش معاصر و دیپلوماسی! برخوردار زبان انگلیسی ! دان و زبان فهم و اوضاع جهان ومنطقه را سهل وساده ، سبک وسنگین کردی
در این مجلس، نماینده گان اجتماعات ، سازمانها، احزاب وگروهها ورسانه های خبری وتلویزیونی ، به نماینده گی از دهها هزار پناهجوی افغان در کانا دا،که زشتی ودرشتی و بی انصافی فراوان از سفیر اسبق ( عمر صمد ) به دل داشتی آمدندی که از سفیر تازه وارد، چه خواهند شنید و چه بایستی کرد.سخنگوی مجلس، گفتی که جناب سفیر ،تازه از سفر دور و دراز آمدی وچون این رنج سفر را با ( پای شتر و مرکب) طی طریق کردی، ما، بیشتر از این مزاحم مزاج عالی نمیشویم معی الوصف، به یکی دو پرسش های ما، باید پاسخی گفته ایند.وآن اینکه آیا سفیر جوان که زمانی هم رییس دفتر وسخنگوی رییس جمهوری بوده اند، و از اوضاع داخل مملکت نیک میدانند،آیا نقش قدم های سفیر اسبق آقای عمر صمد را دنبال خواهند کردی، یا بر نامه های جدید و اصلاحی در کار سفارت خواهند داشتی؟
نماینده دیگری از رسانه ای پرسیدی که درطی هفت سال، سفارت افغانستان در کانادا،قدمی در راه بهبودی وضع مهاجران افغان نبرداشتی جز غارت اموال و دستبرد به دارایی وعواید سفارت و بی توجهی به حال پناهجویان .پیوسته به فکر زر اندوزی بودی و تجارت پیشگی و نه سفارت پیشگی.انتخابات ریاست جمهوری در پیش است و تقسیم وزارت ها و ریاست ها به خویش، نظر جناب عالی در زمینه چگونه باشد؟» سالهای دراز پیش، علامه سید جمال الدین گفته بودی:« بد بختی یک ملت، زمانی آغاز شدی که نا دانان، سخن گفتی و دانا یان،خموشی اختیار کردی....» در این مجلس،همان سخنان پر مغز سید و دیگر هیچ! انجا، جوانکی نادان و بی تجربه سخن گفتی وپیران کار کشته وسختی و درشتی روزگار دیده خاموش بودی وبر ریش تراشیده سفیر نو به دوران رسیده ،خندیدی که سخن به گزاف گفتی واکت دموکراسی کردی گرچه شیخ اجل سعدی گفته امدی که :« توانگری به هنر است، نه به مال وبزرگی به خرد است، نه به سال اما باز بقول سعدی که :
تا مرد، سخن نگفته باشد
عیب وهنرش، نهفته باشد
اقای سفیر، بجای آنکه از برنامه های اصلاحی خود وجفا هاییکه در حق سفارت و پناهجویان روا داشته شده سخن گفتی، با زبان گسسته وگریخته با ربط و بی ربط داد سخن دادی و از جمله گفتی که:« سفارت، خانه ی همه ما است رسانه ها، نقش مهمی در باز تاب کار کرد های ما دارند.انتخابات، سرنوشت حکومت را تعیین نمیکند،بلکه تداوم دموکراسی نو پا است که در راس آن جلا لتماب کرزی قرار دارند.من امید وارم که انتخابات شفاف و آزاد، پیش برده خواهد .تعدد کاندید ها، مساله را پیچیده ساخته است. مساله امنیت انتخابات هم خیلی جدی است.. .» و چنین بودی سخنان فرمایشی و از قبل پیشبینی شده ی جناب سفیر که البته با دشواری وگسسته وگریخته افاده شدی نه انچنانکه اکنون به قلم امدی..
آگاهان گفتندی که جناب جاوید لودین، در کودکی از شیر پودری وچوشک انگلیسی استفاده کردی ودر انجا دیپلومی هم بدست آوردی وجوانی صد در صد انگلیسی مآب و وفا دار به ولینعمتان خود بودی در کنفرانس (بن) به حیث ترجمان استخدام شدی و با همین دلیل بودی که درحکومت آقای کرزی،راه صد ساله را،یکشبه طی کرده وبه ریاست دفتر و سخنگویی ایشان رسیدی و چون سخنان به گزاف فراوان گفتی ،ودر زد وبند های داخل سلطنتی و حکومتی ذیدخل، مورد غضب کرزی (تیم امریکایی) قرار گرفتی واز مقام سخنگویی ریاست جمهوری، تنزل مقام یافته به سفارتکبرایی ممالک سکند ناوی ( مقیم ناروی) رسیدی ( زهی تنزل مقام) و در انجا نیز در محضر بزرگان فرهنگ و سیاست، چنین سخنان به گزاف گفتی راویان اخبار وناقلان آثار روایت کنندی که جناب سفیر در ناروی، چنان مصروف امور سیاسی !! بودی که ماهها مکاتیب و رساله های مردم به مطالعه ی او نرسیدی و کار گزاران دفاتر سفارت، امور مملکت خویش، خود دانستندی و خود،اجراات نمودندی تا انکه به مقام سفارت افغانستان در کا نادا، عز تقرر حا صل کردی.که کا ناد،مملکتی است دارای نام ودستگاه والا تر و اقتدار بیشتر که به مملکت افغانستان هزاران تفنگدار و سر باز گسیل کرده با دالر ها ی فراوان و مصارف گزاف وچشمداشت های بیشتر .و ما را از وزیر امور خارجه، جناب داکتر سپنتا گله وشکایتی نبودی،که در عزل و تقرر چنین اشخاص بی کفایت، در چنان پست ومقام مهم و با صلاحیت ،اهتمام ورزیدی. چون دانستمی که این جاگزینی ها،از صلاحیت ایشان نبودی.چون خود با چنین ملاحظاتی، از خارج به کشور خود آمدی و به چنان منصبی، رسیدی.که دیگران رسید ندی.بر طاق ایوان فریدون نوشته اند:
_ جهان ای برادر، نما ند به کس دل اندر جهان آفرین بند و بس
مکن تکیه بر ملک ودنیا وپشت که بسیار کس چون تو پرورد وکشت
چو آهنگ رفتن کند جان پاک چه بر تخت مردن، چه بر روی خاک ( سعدی )
_____( _ جولای 2009 )
بالا
بازگشت