زردادی
الا قوم هزاره!
چه میپرسی زنیکی تو ازدشمن دوباره
ـ الا قوم هزاره!
بیا با دوستان سازبسست از خود کناره
ـ الا قوم هزاره!
سروپای تو یک کن بهمدیگرکمک کن
حق نان ونمک کن
نباشد غیر وحدت تورا امروز چاره
ـ الا قوم هزاره!
جوانان تو بیدار زعشق خلق سرشار
وطن دارو وطندار
اگر از بامیان و هرات و از مزاره
ـ الا قوم هزاره!
برای حفظ میهن براه ننگ وناموس
بهرفرهنگ و قاموس
زن ومرد تو دایم بسربازی تیاره
ـ الا قوم هزاره!
اگر ملک تو سنگه اگرپای تولنگه
اگردست توتنگه
اگر باشی تو آزاد همش پروا نداره
ـ الا قوم هزاره!
بشرط آنکه باشی توآزاد ازستمگر
زقید جنگ وسنگر
طلا سازی توازخاک به محض یک اشاره
ـ الا قوم هزاره!
مده از دست وقتی که داری ازبرای
تمامی و رهایی
که تا فردا نباشد بدوشت کس سواره
ـ الا قوم هزاره!
که تا فردا نباشد تورا کس درکمینت
بملک و سرزمینت
که تا هرگز نگویند که توهستی چکاره؟
ـ الا قوم هزاره!
که تا ظلم وستم را حقوق بیش وکم را
همه رنج والم را
بیک فرمان بگویی همه بی اعتباره
ـ الا قوم هزاره!
بدست خود کن آباد زمین وخانه ات را
گل وکاشانه ات را
بلطف دیگران باز مکن دیگر نظاره
ـ الا قوم هزاره!
تورا یکروز ایکاش ببینم باز آباد
چو لاله مست و آزاد
دل (زردادی) زین غم همیشه بیقراره
ـ الا قوم هزاره!
يك سرود براي كودكان مليت هزاره:
كودكان نسل نوين
ماييم افتخار وغرور هزاره جات
خوشبختي صبا وسرور هزاره جات
ماييم كودكان نوين نسل آرزو
آينده هاي نزديك ودور هزاره جات
ما ضامن تمدن وفرهنگ سرزمين
مسئول رشد وزاد وظهور هزاره جات
درما نهفته ثروت سرشار زندگي
درما نهفته قدرت وزور هزاره جات
درما نهفته شوكت وشأن هزاره ها
درما نهفته شادي وشور هزاره جات
ما پاسدار عدل ومساوات در وطن
خواهان احترام حضور هزاره جات
خواهيم روز روشن وفرداي تابناك
از صلح واز صلاح امور هزاره جات
خواهيم رشد دانش وفرهنگ خلق را
بهر همه اناث وذكور هزاره جات
نفرين برآن ستمگر وجابر كه امر كرد
بر قتل عام وآتش وچور هزاره جات
(محسن)! هزارسال دگر نشكند كسي
كو بنگرد پجم به تنور هزاره جات.
دوبيتي هاي هزارگي:
نستالجی برای جاغوری
*****
يكك ياري داروم پري وری يه
به راه رفتو مثل كوك زری يه
اگه بوگيم نشاني راس شي اييه
خانه شي پاس كوه (جودری يه)
*****
كوه چارگاه (اوليتو) ره نازوم
داد خداي اوليتو ره نازوم
ز(تمقول) شي گرفته تا (پاي تنگي)
تمام جاي اوليتو ره نازوم.
*****
خودمه اينجي دل مه د(جاغوري)يه
(بوسيد) و(قوغزار) و(ماجري) يه
(غوجور)و(سه پايه گردو)و(لومو)
(زيرك)، (داود)، (حوتقل) و(انگوري) يه
*****
سر كوه (قاده) خاشه نموشه
كاراي خوب وبد تاشه نموشه
تمام روي دنيا ره بگردي
يك شي مثل (سنگماشه) نموشه.
.
*****
زوخت توت اگه خبر ميداشتي
دل ره از كار دنيا بر ميداشتي
بانه مازار د (بابه قل) مورفتي
اگه بيري، خاتو دختر ميداشتي.
*****
قاد سنگاي (پاطو) جاي عشقه
كه (تبقوس) و(پاطو) دنياي عشقه
كاشكه سرمه صدقه پاطو موشودي
كه پاطو جان بلديم خداي عشقه
*****
دلم ره برده (سنگ شنده) برده
امو سنگاي سبيل منده برده
امو پري وري گل دخترون شي
مره ايشته دلم ره كنده برده.
*****
كاشكه سيواي (چهل باغتو) موبودي
كاشكه درياي (الميتو) موبودي
كاشكه چارمغز وزردآلوي(ممدك)
كاشكه نان وكمي دوغتو موبودي.
*****
خدايا كاشكه مه جوالي موبودوم
زرنج ودرد و غم خالي موبودوم
بلده مردم بوخت سيل وسرخاو
پل درياي (چهلجوالي) موبودوم
*****
كاشكه دل مه د(لومو) روي موكه دي
كه از گلهاي (لومو) بوي موكه دي
د بين دخترون ماما گونيم
مره يك بد نمود شي شوي موكه دي.
*****
صدقه وطن شوم صدقه جاجيم شي
صدقه نيماد، شطرنجي و گليم شي
جواني رفت درملكاي مردم
خاتو نكدوم د دل مه ماند گيم شي
*****
بياد مادرم:
دليم تنگه دليم تنگه بلده تو
بلده كشكاو وپيركي ودلده تو
بلده نان بوته وقورتي واوگره
بلده شير روغو وشير مليده تو.
-----------------
به دخترون قومویوم
*****
مره رواج وطن خوش نه مايه
توي وتويانهء زن خوش نه مايه
جوانا دخترون تازه بالغ
به شوي پير دادن خوش نه مايه.
*****
رضاي مرد وزن شرط خدايه
خدا از كس راضي كه زن رضايه
خاتون جوان وشوي سالخورده
به پيش خلق وخالق بد نمايه.
*****
حقوق مرد وزن ها يك رقمه
كه زن ازمرد ها نه هيچ كمه
مردک سالاري وشوهر پرستي
براي مردم ما كته غمه
*****
اگه زن خانه باشه خانه خوبه
بهر سطح وبه هر پيمانه خوبه
زمرد جاهل وخودخواه وبیراه
گمانم آدم ديوانه خوبه.
*****
به ملك مو هنوز گله يه تويه
درداي دخترو نه از گفتويه
دواي درد دخترون ازمو
فقط مكتب رفتو مكتب رفتويه
*****
پول گله دختر خوره مونن نخت*
دختر خوره رايي مونن پس بخت
خدا اوقراي* شيخاره كنه بور
كه جوانا ره به پيرا موكونن عخت*
*****
دل مه ازي توره تلخو تلخويه*
كه دختر دروطن سنگ پلخويه*
پدر رسم بردگي ره نالد
كه جاي دخترو مانه گلخويه.
*****
شيخا موگين گله دختر حرامه
وليكن (شير بها ) فتواي امامه
نموفامن مگر شيخاي گمراه
كه هردو يك فقط فرقشي دنامه.
_________________
*نخت- نقد
*اوقره-چشم
*عخت- عقد
*تلخو- تلخان
*پلخو- پلخمان
******
اين سرزمين كيست؟
اين سرزمين كيست كه انسان مهار شد
قانون بزور وجبر وستم استوار شد
آزادي وعدالت وحق وبرابري
تنها بروي كاغذ و تنها شعار شد
شهروديار ودهكده وباغ وراغ او
ويرانه شد خرابه شد وماين زار شد
اين سرزمين كيست كه كار فروش خاك
بر رهبران چو قاعدهء ماهوارشد
چندين كرت بمدت كمتر زدو دهه
تحت الحمايه گشته وسلب اختيار شد
كشور بدور محور بيگانه چرخ زد
محتاج نان ارزن وجو وجوار شد
اين سرزمين كيست كه خاين زخون خلق
در بنزهاي پنجصد وششصد سوار شد
از جنگ وجهل وظلم وستمها وقتل عام
مشهور گشت وراهبر روزگار شد
اين سرزمين كيست كه كلتور ودانش و
بود ونبود وثروت او تار ومار شد
بتهاي (باميان) كه شكوه هزاره* هاست
ازدست بد ترين كسان انفجار شد
دانش بدار جهل بياويخت وهمچنان
اهل هنر زكشور وميهن فرار شد
اين سرزمين كيست كه زن درملاي عام
با تير بسته گشته ويا سنگسار شد
انسان بكوچه همچو بره ذبح گشت و يا
در شاخ وپايه زينت ريسمان دار شد
قاچاق وقتل ودزدي همه مود روز گشت
بيحرمتي بناموس كس افتخار شد
اين سرزمين كيست كه توب وتفنگ وتانك
اسباب فخر وقدرت و افزار كار شد
آن مرغ صلح را كه خدا آفريده بود
آنجا بچنگ باشهء * شيطان شكار شد.
اين سرزمين كيست كه ازدرد ورنج او
روح وتنم فسرد ودلم بيقرار شد؟!
(محسن) مباش منتظر فصل رستخيز
آنجا كه كار شد درآنجا بهار شد.
آنكس كه دوست داشت وطن را وكار كرد
او درميان ملت خود شهريار شد.
م.زردادی
*- هزاره-هزار سال
*-باشه- بازشه-شهباز
بالا
بازگشت