الف.س.الیم
پنجه های مفلوک
شیطان
با پنجه های مفلوک
در تنش
سرمه در چشمان
در مسند عدالت و ایمان
نشسته است
و با طغیان
خو ن ها ز گلون پاره ها
بر چلم بزرگش
که ز دندان
بنی آدم است
تکیه می زند
و گل ها را
درآتش می سوزد
در گشتزار سوختهء مغزم
" در گشتزار سوختهء مغزم "*
تصویر های تو
تصویر های او
تصویر های مرگ های نامجاز
ورد هم می چرخند
--------
در گشتزار سوختهء مغزم
حرف های پوچ
حرف های هیچ
حرف های نابجای
با بای فساد
گرد هم می گردند
--------
" در گشتزار سوختهء مغزم "
هرچند گاه
هادثهء
آ تش می زند
--------
" در گشتزار سوختهء مغزم "
تا هنوز
دانه های قوغ
مو ج می زند
تا آ خرین رگ حیات را
در من خشک کند
--------
" در گشتزار سوختهء مغزم "
" خنده های فاحشه های کنار راه "*
چون باد های تند
آن قوغ دانه ها را
موج می زند
*شبگیر پولادیان