مهرالدین مشید
پاسخی به فراخوان نجات کتابخانۀ عامۀ کابل ( * )
من به نماینده گی از جمعی کتاب خوانان ، کتاب داران و کتاب دوستان از فراخوان سایت آریایی مبنی بر نجات و رهایی کتابخانۀ عامۀ کابل از تهاجم مشتی ثروتمند فرهنگ زدا ، فرهنگ دشمن و شکمبو نهایت ابراز سپاس کرده و از احساس گرداننده گان این سایت برای بر انگیختن احساسات مردم مظلوم افغانستان بر ضد عناصر تاراجگر و بی باک آنهم بر حریم کتابخانۀ بزرگ کشور( کتابخانۀ عامۀ کابل ) نهایت تقدیر به عمل آورده و این فراخوان را مشت کوبنده یی بر فرق آن سیاه دلان ثروتمند تلقی نمودم ؛ البته به این امید واری که این ها با وجود همدستی تنگا تنگ این عناصر با حاکمان سیاه دل و خیره سر در زیر بار شرم آلود جنایت ملی خود مانند یخ ذوب شوند و از فرط شرم بترکند . دردناکتر این که در این عمل ننگین دستان شرم آلود مقامات ارشد دولت به شمول شخص اول کشور دخیل بوده و با وجود آگاهی از اصل موضوع در این رابطه سکوت اختیار نموده و از اعمار تعمیر عزیزی هوتک در بخش توسعه یی کتابخانۀ عامه جلوگیری نکرده است . این سکوت مرگبار بصورت آشکار پرده از خیانت های زنجیره یی در این کشور بر میدارد که طی هشت سال گذشته مردم محروم افغانستان ناگزیرانه شاهد آن هستند و گواه بر این واقعیت است که حکومت کابل چنان در چنگال مافیای مواد مخدر و مافیای قدرت و سرمایه خورد خمیر شده که هر نوع قانون شکنی ها و قانون زدایی ها در گسترۀ آن جامۀ قانونیت پیدا کرده و بستر این حکومت در واقع میدان بزکشی یی گردیده است که صرف چاپ اندازان زر و زور دارتر به خوبی از عهدۀ افگندن "بز" غنیمت به "دایرۀ حلال" آن برآمده می توانند وبس . آشکار است که در چنین میدان تاراجگری ها برنده ها کی ها اند وبازنده ها کی ها هستند . بصورت قطع برنده آنانی هستند که زر وسیم فراوان دارند و با خیل اسپان بزکش بر اریکۀ قدرت سوار اند و با حق سکوت دهی و حق سکوت گیری فریاد های در گلو شکستگان تاریخ را سنگین تر از گذشته در گلو ها می شکنند و با حق سکوت گیری از حادثه سازان تاریخ "برهان قاطع" را بر ناف مظلومین در هر عصری و نسلی میگذارند .
با خواندن این فراخوان از این ساید ابراز سپاس کرده و با خود گفتم که در این بازار مکارۀ حق خواری ها آنهم در سایۀ فریب جدید سیاسی تنها رسانه ها هستند که به مثابۀ منادیان راستین با ترک هر گونه مصالحه و سازش های سیاه کارانه و ترک بده و بستان های سیاسی صادقان چون شیرمردان وارد معرکۀ نبرد حق بر ضد باطل می شوند و با صدای رسا فریاد های در گلو شکسگان را به گوش مردمان میرسانند . این منادیان راستین هستند که بدور از حق سکوت گیری های بزدلانه و جا طلبانه فریاد های پیامبرانه و حق خواهانۀ خویش را با کام دریدۀ به گوش جهانیان میرسانند . بدین وسله بر خود اتمام حجت کرده و با زبان گویا و قلم رسا با سره و ناسره کردن و تفکیک حق از باطل شمشیر باور قاطع را به کام آنانی میگذارند که چشم های خویش را از دیدن حقیقت بسته ، در گوش های خود پنبه گذاشته اند تا سخن حق را نشوند و چنان پرده های ضخیم باطل بر گوش ها و چشمان آنان سایه افگنده است که هر گز واقعیت های حقیقی را ندیده سخن حقی را نمی شنوند . به تعبیر قرآنکریم "ختم الله" شده اند . در این فضای سهمناک حق کشی ها حق خواری ها تنها رسانه ها اند که بی هراس قدعلم کرده و طنین حق خواهی را بر می افرازند . فراخوان سایت آریایی برای رهایی "کتابخانۀ عامۀ کابل" جلوه یی از این قیام بی باکانه و نور بار است که در موجی از سکوت حاکمان کابل نسبت به غضب و تجاوز به حریم کتابخانۀ یاد شده فریاد دلنشین رهایی بخش و عدالت پسندانه را برای در امان ساختن این کتابخانه از تاراج و دستبرد برافراشته است .
به یقین دریافتم که در این رویا رویی ها تنها قلم بدستان اند که در کنار رسانه ها به گونۀ سپاهیان پاسدار به پیش شتافته و برای حفظ ارزش های اصیل فرهنگی ، اماکن فرهنگی و آبدات تاریخی اگر هیچ کاری ازدست شان برآمده نمی توانند ، دست کم می توانند تا قلم ها را برهنه گردانیده و به فاش گویی بیاغازند و حافظ وار بی هراس به فاش گویی زبان بکشاید . چنانکه او می گوید : "
فاش میگویم و از گفتۀ خود دلشادم بندۀ عشقم و از هر دو جهان آزادم
طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق که در ین دامگۀ حادثه چون افتادم
گرچه این فاش گویی ها کار و بار این جهانی این مردان بزرگ را به زهر و روز روشن شان را به شب تار مبدل کرده است ؛ اما این پاکبازان چابک سوار و رهروان پیشتاز هر گز دلهر نشده و با پای جان به رزم بیداد رفته و بر ستمگاران غریده اند و بر خاینین و جنایت کاران عربده کرده اند . این غریدن ها و عربده های آنان مانند سنگ شناوری در درازنای زمان جاری و ساری است تا باشد که در هر عصری وهر نسلی به مثابۀ فریادی ظلم افگن هر ستمگری را از پا بیفگند .
یاد داشت :
این نوشته به فراخوان سایت آریایی برای نجات کتابخانۀ عامۀ از چنگال غاصبان زمین و شرکای آنان نوشته شده است .