احمد صدیق دلیر

 

چهار تن سکه، پنجصد کیلو زیورات و تعدادی آثار تاریخی

از  مرزکه  پکتیا به پاکستان انتقال گردیده است


 

رزنامة ملی انیس (1383ش) می نویسد: «چهار تن سکه باب، پنجصد کیلو زیوارت و یک تعداد آثار تاریخی در جریان سالهای 1992 تا 1993م از منطقة میرزکه ولایت پکتیا طور غیرقانونی حفاری و به پاکستان انتقال گردیده است. پروفسور بوباراشی متخصص و باستان شناس آسیای مرکزی و هند مطلب فوق را به آژانس اطلاعاتی باختر اظهار داشته گفت: سکه ها، زیوارت و آثار گنجینة میرزکه ولایت پکتیا مربوط به قرن دوم الی پنجم  قبل از میلاد و بعضا مربوط به دوره های سکندر کبیر و امپراطوری هخامنشی می باشد. پرو فیسور بوبارشی علاوه نمود: آثار به دست آمدة متذکره بعد از انتقال به پاکستان به کشورهای امریکا، جاپان، سویس، انگلستان و جرمنی به طور قاچاق انتقال گردیده و مردم با مشاهدة آثار گمان می کردند که این آثار از مناطق همجوار دریای آمو به دست آمده است. وی اظهار داشت که من با اخذ اطلاع از موجودی این آثار در کشورهای متذکره از نزدیک آن ها را مشاهده نموده و از آن ها عکس برداری نموم و زمانی که عکسهای آثار را به باشندگان میرزکه نشان دام، آنها تاکید کردند که همه این آثار از گنجینه میرزکه آن ولایت بطور غیر قانونی حفاری گردیده و بعد از طریق پاکستان به سایر کشورها قاچاق گردیده است. پروفیسور بوباراشی به ارتباط اهمیت و ارزش آثار به دست آمده از گنجینه میرزکه ولایت پکیتیا گفت این بزرگترین گنجینه در سطح جهان بوده و ارزش مجموعی آن به میلیون ها دالر می رسد و در میان سکه های به دست آمده سکه یی وجود دارد که بیست میلیون دالر ارزش دارد. یک قسمت این آثار بطور کتله یی در بعضی از کشورها وجود دارد و یک قسمت دیگر آن نزد یک تعداد اشخاص است که بطور انفرادی آن را خریداری نموده اند و از جمله بیشترین قسمت که سه تن وزن دارد در شهر باسل سویس موجود است. پروفیسور بوباراشتی علوه نمود که وی مورخ بوده و طی پانزده سال علاوه از تالیف یک تعداد کتاب ها در رابطه با باستان شناسی یک کتاب را که حاوی تصاویر سکه ها، زیورات مجسمه ها و سایر آثار به دست آمده از گنجینه میرزکه ولایت پکتیا می باشد و در این کتاب تصاویر مذکور معرفی گردیده است تحریر نموده ام. وی گفت: این آثار باید به افغانستان برگردانیده شود و این وظیفه را من به دوش گرفته ام تا به افرادی که این آثار در نزد شان است قناعت داده شود که آثار متذکر مربوط به افغانستان بوده و در انتقال دوبارة آن به افغانستان همکاری نمایند تا جزو میراثهای فرهنگی افغانستان شناخته شوند.»

بلی خوانندة عزیر وقتی این خبر را شنیدم واقعا احساسات عجیبی برایم پیدا شد شاید از ده ها مورد غارت سرمایه های مادی و معنوی سرزمین ما یکی همین مورد خاص باشد که مردم از آن اطلاع حاصل نمودند و آن هم به وسیلة باستان شناسی که فقط وظیفة انسانی خویش را با شجاعت و اخلاص انجام داده که مردم افغانستان همواره از وی به نیکی یاد خواهند نمود. بلی کشوری که سالهای دراز جنگ های تحمیلی همه ابعاد زندگی آن را متاثر ساخته است مردم و ملتی که سرما و گرمای آن به سبب فقر و بیکاری در هر فصل جان صدها هموطن داغدیدة ما اعم از طفل، مرد و زن را به کام مرگ می کشاند. فقری که عزت، آبرو و همه افتخارات تاریخی کشور و مردم ما را زیر سوال کشیده و ملت قهرمان ما را بر هر در نادری محتاج گردانیده. در حالی که ما در سرزمین خویش همه جیز را داریم. قسمی که خوانندگان آگاه اند قیمت یک سکة این گنجینه می تواند کانون سرد هزاران خانواده از هموطنان ما را گرم و چشم هزاران، انسان این سرزمین را روشنی بخشد.

سرزمینی که نقشة جغرافیایی آن صرف به روی کاغذ مانده و هرگز کسی به فکر دیواری در گرداگرد آن نیست تاملت را از شر دزدان سرمایه های مادی و معنوی آن نجات دهد.

سرمایه هایی که افتخارات تاریخی و فرهنگی ما است و امروز در بیرون از مرزها زینت موزه های شخصی بزرگترین ناقضین حقوق بشری در برابر ملت و سرزمین افغان ها هستند. من از همه احزاب سیاسی، نهاد های مدنی و هر فرد ملت می طلبم تا با اتفاق از هر امکانی بر دولت و جامعه جهانی فشار وارد نمایند تا قضیة بازگرداندن این سرمایه های ملی را جدی پیگیری نمایند. این یک قضیة ملی است که امروز خواست هر افغانی وطن دوست است. پیگیری این قضیه می تواند متباقی سرمایه های مالی و معنوی ملت ما را از شر دزدان آزاد مصونیت بخشد. چهار تن سکه ای که ما می توانیم بزرگترین موزیم سکة دنیا را داشته باشیم. 

 

  


بالا
 
بازگشت