وزارت «فرهنگ» با اعمال «بی فرهنگ»
عيدمحمد عزيزپور
مدتهاست که کارهای وزارت فرهنگ افغانستان، باعث شگفتی و تحیر بسیاری از مردمان در داخل و خارج افغانستان شده است. این وزارت که وظیفه اش حمایت از فرهنگ، ایجاد شرایط رشد و رویش فرهنگ مادی و معنوی و ایجاد زمینه برای انکشاف پدیده ها و آثار فرهنگی در کشور است، کارهای را انجام میدهد که درست مخالف وظیفه اش است. گاهی به بهانه های مقابله با اعمال ضد اسلامی و ضد افغانی ، روزنامه نگاران را از وظیفه سبکدوش میکند و گاهی هم مردم را از سخن گفتن به زبان مادری ایشان ممنوع میسازد، و زمانی دیگر به بهانۀ اختلاف برانگیز بودن کتابها، هزاران جلد کتاب را به دریا می اندازد.
بدریا انداختن هزاران کتاب به آب هلمند بی فرهنگترین عملی است که از سوی یک وزارت - یک ادارۀ رسمی دولتی - مسما به «وزارت فرهنگ»، صورت میگیرد. هیچ انسانی دارای عقل سلیم با چنین عملی دست نمی یازد. موی به سر انسان راست میشود که وقتی شنیده میشود که این عمل از سوی مسئولان فرهنگی و دولتی یک کشور انجام یافته است.
وزارت فرهنگ که یکی از ارگانهای مهم دولتی در کشور است، مطابق قانون اساسی کشور وظیفه دارد که «براى پيشرفت علم ، فرهنگ ، ادب و هنر پروگرامهاى موثر طرح نمايد» نه اینکه جلو پیشرفت علم، فرهنگ، هنر و ادب را بگیرد. از سوی دیگر خواندن، نوشتن و بیان عقیده یکی از حقوق اساسی انسان است. ماده ٣٤ قانون اساسی بیان میدارد که «هر افغان حق دارد فکر خود را به وسيله گفتار، نوشته ، تصوير و يا وسايل ديگر، با رعايت احکام مندرج اين قانون اساسي اظهار نمايد. هر افغان حق دارد مطابق به احکام قانون ، به طبع و نشر مطالب، بدون ارايه قبلي آن به مقامات دولتي ، بپردازد»
اما این حق وقتی در عمل پیاده میشود که انسان به منبعهای معلوماتی دسترسی داشته باشد که این بذات خود یک حق انسانی و اسلامی است. اما وزارت فرهنگ با اعمال خود بزرگترین مانع برای دسترسی به منابع علمی و پژوهشی قرار گرفته است که خود یک رفتار ضد قانونی، ضد فرهنگی و ضد اسلامی است.
در دین مبین اسلام آموزش علم برای هر مرد و زن مسلمان فرض است. همچنان رفتن تا به چین برای طلب علم کار ستوده است. اما این اصل را چگونه یک مسلمان در زندگی اش تطبیق کند، وقتیکه در افغانستان مقامهای دولتی دولت اسلامی به بهانه های مختلف مانع از تلاش مردم برای دستیابی به آگهیهای علمی و پژوهشی شوند.
آنچه که مبرهن است، این است که اعمال این وزارت و دارودستۀ آن نه صبغۀ قانونی دارد، نه صبغۀ ملی و نه هم صبغۀ اسلامی. یگانه علت این بدکنشیهای مذبوحانه، تعصبهای بیمورد قومی، زبانی و مذهبی است که از سوی این گروه در برابر منابع معلوماتی زبان فارسی و درین مورد خاص در برابر پیروان مذهب شیعه افغانستان پیاده میشود.
اما جناب وزیر و عمالش این را باید بدانند و دریابند که با این کار و کردار نمیتوان در جهان کنونی مانع گسترش منابع و افکار شد. انداختن کتابها به رود هلمند ممکن است عطش فرهنگ ستیزی آغای وزیر و عمالش را کمی فرو نشاند. اما راه تشنگان و علاقه مندان به علم و فرهنگ را هرگز نخواهد بست. پس چنین اعمال بیهوده جناب وزیر صاحب رهی به دهی نخواهد برد و غافله همچنان بدون مانع در راهش به پیش خواهد رفت.