درویش نیک اندیش
رژیم فاشیستی اوغان ملتی خلقی کرزی، مانند گذشتگانش که در قرآن مجید مهر
کردند وسربریدند، رای مردم ترکتبارافغانستان را با پول بنگ وتریاک از ژنرال
دوستم خرید وبعد ازاطمنان خاطر، دوستم را دو باره تبعید وتبعید ومتآسفانه تبعید کرد
وای برما که هنوز « نادانــــــــیم » !
درس آزادگی وآزاد اندیشی را از بن وبیخ ما برکنده اند ومارا با خودمان بیگانه ونا آشنا ساخته اند. در بندمان می کشند، ظلم روا میدارند، سرمان را به دار مستبدانه می آویزند، انسان درجه چند رده بندی میکنند وروزش که آمد خود با پای خود به زیر ساتور وشکنجه گاه این زورگویان بی هیچ واین فاسدان تا گلو غرق شده در فساد وخون ریز، می دویم وافتخار هم میکنیم ؛ حتا توان از خود دفاع را در برابر این بربران خرد باخته نداریم ولی در برابر خویش بهادر زمان ورستم دستان وافراسیاب دورانیم ! یعنی که خود کش بیگانه پرور، خود فراموش دیگر شناس، نمک بی پاس زور پسند ویا گروگرای رمق باخته ای بیش نبوده ونیستیم !
البته اگر به پسمنظرتاریخ نگاه عمیق بداریم وحافظه تاریخی خویش را بدون مصلحت طلبی ابلهانه بکار بندیم، خواهیم دید که، بارها این تاریخ سفاکی وبیرحمانه را خود بدست خود بر خود بازگرد داده ایم ومشت سنگینش را هم بدون شک بر دهن خورده ایم. سخن را بدارازا نمیکشم وبطور کوتاه این تکرار وبازگرد تاریخ را بدست خودمان از دوران امیران کورگر ومزدوران انگریز می آغازم.
همین ما نبودیم که، امیرسفاک وخون آشام عبد الرحمان خان را دو دسته آوردیم وبه اریکه قدرت نشاندیم ودیری نگذشته بود که، کشتار وسربریدن را درمیان آن گروهی شروع کرد که به قدرتش رسانده بودند؛ از کله، مناره جورکرد و بسیاریها را مانند اقای دوستم به جاهای نا معلوم تبعید کرد وخود مزدور برملاء انگریز ویکی از وطن فروشان معلوم الحال شناخته میشود. به همین ترتیب، امیران بعدی تا زمان امان الله خان ، ما نبودیم که امیرحبیب الله خان کلکانی را به جای دستگیری دشمنی کردیم وقوت رژیم فاشیستی خاندان یحی را بیشتر ودر تحلیل نهایی نادرخان غدار وآدمخوار را به تخت شاهی رساندیم وعواقبش را هم تاجیک وهم هزاره وهم ازبیک چشید وهرچه شخصیتی که بود همه را بدار قبیله آویخت، تا اینکه فرزند قهرمان زمان ، خالق با شهامت جان کثیفش را گرفت وجامعه ومردم را نفس کشیدن آسان ساخت. درود بر روان پاک واندیشه شهامت افزایش باد !
چگونه چوچه های انگریز، با ترفندهای قبیلوی دوستم را با پای خودش به صحنه کشید ودر نقش یک کمپاینچی ازش کارگرفت وبعد از اطمنان خاطر دوباره به تبعیدگاهش فرستاد؛ ! ویا وعده هایکه این اقای کرزی تقلب سالار برای رهبران خود باخته وحدت داده است، درعمل پیاده خواهد ساخت؟ هرگز نی، زیراکه خوب میداند که ملیت غیور هزاره بیشترین رایش را برای فرزند زحمتکش خودش یعنی رمضان بشر دوست داده اند وبه هرگونه فریب وچال ونیرنگ رهبران خود فروخته ومزدورشده ی کرزی نه گفتند وبیزاری خویش را در عمل به اثبات رساندند.
این اقای ژنرال دوستم را نگذاشتند که با مردمش خدا حافظی نماید . آیا در آینده جایگاه وپایگاهی در این رژیم فاشیستی وقبیله گرا خواهد داشت؟ یا اینکه مردم ورای پاک این باشندگان را مفت ورایگان درصندوقهای تقلب افزای آقای کرزی طور هدیه ریخت وجنبش و خودش را فدای کامیابی کرزی کرد؟ با کدام انگیزه ومرام دست به چنین کار زد؟ بهتر وهزار بار شرافتمندانه ترنبود که، مردم را، طرفدارانش را می گذاشت آزادانه به هرکسی که میل داشتند رای بدهند؟ با تحمیل خاطر بالاخره رای مردم شبرغان را در پای صندوقهای قاتلین فرزندانشان ریخت واین حکومت فاشیست، وقت این را هم برایش نداد که از تبعات رای وکمپاین گلو پاره کرده اش باخبر شود. موصوف را تبعید کرد وکسی نمیداند که روی چه ملحوظات؟
حالا دیده میشود که در افغانستان سیاستمداران پخته وکار آزموده ی آزاده خیلی کم است وبیشترین این سیاستمداران سیاست بازهستند وزور وزر بر آنها ارزشمندی وافرتر داشته، آینده ومشارکت ملی وحقوق مردم وبرابری ملی نزدشان به پشیزی ارزش ندارد با تآسف . اما این مردم هستند که همیشه قربانی میدهند، فرزندانشان فدای شیوه های کوته بینانه وعوامفریبانه چنین رهبران زبون وترسو میشوند وهمیشه راه فرار آنها باز بوده وجان دادن وتلفات را مردم بیچاره متقبل شده اند؛
از سوی دیگرانسان بسیار نا امید میشود که، تلقین تا کدام حد در بطن وضمیر انسانهای مطرح افغانستان تآثیر انداخته وحتا ما در رسانه های دیداری دیدیم که، آقای سید منصور نادری، پیر وپیشوای فرقه ویا آیین اسماعیلیه، در کمپاین آقای کرزی، این مرد سراپا بد نام وفساد پیشه تقلب سالار، نزدیک بود که دستهای این فاشیست را ببوسد، در حالیکه روزانه صدها مرید ومرشید دستهای این سید آزاده را می بوسند وبه آن باورمند هستند، با تآسف که آقای سید منصور نادری هم مانند دیگران، بر آزادگی پشت پای زد وزبونانه از تیم چرس وتریاک وسیستم فساد وتقلب آقای کرزی اعلان حمایت نمود وبا پای خود ، در دره کیان رفته برای کرزی خان که همه جایدادهای این پیر پارسا را غصب کرده است وقرار معلوم در تنگنای زندگی قرار داشت واز این رژیم فاسد شاکی بود، کمپاین کرد وتمام مریدان واهل اسماعیلیه های افغانستان را با جبر وتحمیل وادار کرد که از چنین رژیم فاسد حمایت کرده رایشان را برای کرزی بریزند؛. انسان بالای کیها باور داشته باشد؟ لازم بود که این اقای سید منصور نادری، مردم وپیروانش را بدون تحمیل افراد واشخاص ، می گذاشت که در فضای آزاد رایشان را برای هرکسیکه میل داشتند، میدادند وبا وجدان آسوده به زندگی آرام خویش ادامه میدادند. مگر حضرت پیر شاه ناصر دارای چنین خصلت وشیوه زورپرستی بود؟ اگر شما خود را جزء پیروان طریقت آن میدانید، کجا آزادگی وکجاطریقت پاک وسلوک شایسته ای ناصرخسرو وارتان؟ در زمان ناصرخسرو جبر وظلم وشاه پرستی وپول هدیه دادن ودربارگرایی صد بار بیشتر از امروز بود، ولی آن آزاده خراسان تبعید شرافتمندانه، نه خود فروشانه را هزار بار از ناز ونعمت در بارهای فاسد ترجیع داد وبدخشان را انتخاب کرد واز بلخ نامی به قیمت نه گفتن در برابر دربار فاسد، مانند این دربار فاسد کرزی، عزم دیار یمگان کرد واین کار بود که ناصرخسرو هرگز نمی میرد وتا زمانیکه آزادی وآزادگی در روی زمین است، نام ناصرخسرو زنده خواهد بود، درود بر روان پاک وخرد شایسته ی ناصرخسرو آزاده باد !
از اقای خلیلی ومحقق حاجت به بیان نیست . آنها اعیان هستند ودراین روزها نه نامی از ایشان برده میشود ونه صدایشان را کسی شنیده است، خود بخود سقوط کرده اند؛ دربارهای فاسد را خصلت چنین بود، عنصری وار اگرچه دانش هم داشته باشند، از صفحه دید وشنید مردم کنار زده میشوند وکسی را توجه به چنین افراد معامله گر جلب نخواهد کرد. اما دراین میان ژنرال دوستم فدای توطئه یاران پشت صحنه شده وآنرا دست پا بسته در دهان کرزی انداختند وهرچیزیکه کرزی خواست، طبق مرامش به هدف شوم وضد خواست مردم شمال نایل آمد ودوستم را سوی استفاده کرد ومطابق میل ودستور طالبان وگلبدین از خاک پدریش بیرونش کرد ویا بیرونش کشید وتبعیدش نمود؛ روی این دلایل گفته شده، وچیزیکه انجام یافته، چاره نیست وچه باید کرد را هزار بار هم تکرار کنیم به نظر من راه نجات را در نخواهیم یافت وراه نجات بدست مردم است ومردم خود بیندیشند وزود فریب هرکس را نخورند وارزش واهمیت خویش را اینقدر ساده وارزان بدستور این وآن نفروشند، زیراکه عواقب آن در آینده خیلیها منفی وبه ضرر این مردم خواهد بود.البته یا ما از اصلمان دور شده ایم ویا دورمان ساخته اند، تا از ما بسود خویش وبسود بقای خویش وبسود اقتدار خویش استفاده کنند ومارا فریب دهند. این برماست که بند اسارت را برکنیم واین قفس ترفندی را بشکنیم وخود را در یابیم وراه علاج را پیدا کنیم وبه قول مولوی بزرگوار عمل نماییم، تا به مرام پاک واندیشه ی بی آلایش وخود شناسی محکم برسیم :
هرکسی کو دورماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویـــــــش
امیدوارم که از این گفتار بالایی حد اقل ملیتهای با همسرشت وهمدیگر فهم که تاریخ مشترک دارند وآینده با تفاهم نیز پیشروی دارند، کمی تکان بخورند وبه خود آیند ودست بدست هم داده، سبب نجات خویش از این گرداب کشنده فاشیزم شوند. انتظار هیچ معجزه نباید نشست وبا اتکا به خداوند ونیروی خویش دست بکار شد وبدنبال فرد ویا رهبریکه به ارزش مردم اهمیت قایل نیست ، هرگز نرفت ومیمونوار به هر دستور فریبنده نباید سرتعظیم جنباند؛ ! شاد وموفق باشید.