خوشه چين
شرکت درانتخابات
جو سیاسی امروزقبول این چنین چوبک زدن ها وچراغک افروزی ها را به بی خردان آ درس میدهد.
انتخا بات جاری حکم می نماید که همیشه دستان سیاه ازآستین سبز بیرون آ مده است.به این خاطراست که دنیای سبزوخرم ما به واحه ودشت سوزان مبدل گشته است. فریاد شما ازهمین حا لا ازگلوی تان بر می آید در در ودیوار کوچه و پس کوچه پیچیده وبه سوی کهکشانها با لا میرود و مسیر قرنهارا می پیماید انگشتان تان روی کاغذ را نقش و نگاری مینماید. در آرشیف تاریخ ثبت میشود دربیداری و آگاهی خلق ها و مردان آ یندۀ این سر زمین مفید واقع میگردد.
هرکس مطابق فهم، درک، ذوق وعلاقه برای دل خوشی دوستان و آ شنایان خود یک شی را نتخاب مینمایند. کسی تربوز، کسی انگور، یگان یگان تا (( کدو)) را انتخاب مینماید. انتخاب تربوز،انگوروخربوزه، انار،سیب، ناک، برای صحت مفید است. اماانتخاب کدو، بادرنگ تخمی وتره« کج خیال» درنقش سرتاج میوه ها سرانجام باعث خجلت خانواده ها میگردد.
من درینجا خدمت قلم بدستان ادبا و شعرا،خبرگان تاریخ نویسان وقصه پردازان که حق شاگردی را نزد هریک شان دارم. مطلب زیرین را انتخاب نموده ام تا با خواندن آن حال و احوال سمرقند وبخارای آن زمان را که انسانهای طرازیک آن دوره درقالب نظم وشعرمی آوردند. سمرقند و بخارا را با نوع نازک خیالیها با همان جملات خاص وزیبائی کلامش،فرهنگ خلقهای کوهها دره ها ووادیهای هند،ترک،شیراز وسمرقند وبخا را دریک جمله جمع و ترکیب نموده بخاطرهدف انسانی دربخشش نوع تحفه با هم رقابت میبکردند.
حافظ شیرازی:
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل مارا
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را
صائب تبریزی:
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را
چو عاشق چیز میبخشد از آن خویش میبخشد
نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را
استاد شهریار:
اگر آن ترک شیرازی* به دست آرد دل مارا
به خال هندویش بخشم تمام روح و اخراء را
چو عاشق چیز میبخشد بسان مرد میبخشد
نه جون صائب که میبخشد سرو دست و تن و پارا
سرو دست و تن و پارا به خاک گور میبخشند
نه بهر ترک شیرازی که برده جمله دلها را
ناتولی درخشان:
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل مارا
چه جای بخششی دیگر سر و روح و بخارا را
کسی را چیز میبخشند که در وی حاجتی باشد
نه بهر ترک شیرازی که خود بخشیده جانها را**
وبخوانند که انسانهای امروزما، بلست، بلست،خشت،خشت، مهره به مهره ،فرهنگ خلق های کشورهای منطقه وکشور خودمان را تحت عناوین مذهب دین وآ ئین، زبان ، قوم ، نژاد، منطقه ومحیط، تکه تکه، پارچه پارچه نموده تخریب وویران نموده به بوی بشکۀ نفت ودودچرس،تریاک، بنگ ومفره وهیروئین وبخاطرگل روی حاکمیت درقدرت سیاسی، غزنه،هرات، ام ا لبلاد بلخ باستان وبگرام تاریخی، بامیان وشهرهای مهم درمجموع کشور ومناطق آنطرف دریای آمووغیره وغیره را بخاطر اهداف شیطانی ووحشانی در یک رقابت نا سالم وطن مارا به تحفه میدهند.
عیاران میگویند افغانها باید که انتخاب خودرا داشته باشند. بهترین انتخاب عبارت است ازداشتن وطن آزاد مستقل غیروابسته است.
ازتربوزمادر دلدل جورنشود.
اگرچنین شد شوهر، زن خودرا لت وکوب مینماید بخاطریکه دلدل کره است هنگام سوارشدن کمرش می شکند.
شنیده بودیم که می گفتند
علی آبادچه عجب شهری است.اما ازدیوانه خانیش کسی خبر نبود.
یک سوال؟
ازهمه شخصیت های مستقل و غیر وا بسته ، احزاب و سازمان های سیاسی ، گروها ی راجستر شده سیاسی درحاکمیت موجود،پرسیده میشود همۀ شما هارا به خدا به وجدان و به شرف تان سوگند میدهم که جواب بدهیدهمین لحظه کشور افغا نستان دراختیارکی است؟.
چرا طفره میروید؟چراحقایق را بازگوئی نمیکنید.؟ چرا؟ درریشه یابی حل معضلات تاریخی نمی اندیشید. چرا درشرایط موجود، تمامی کانالهای میدیا،رادیو تلویزیون وسایت های انترنتی را دروصف خودوبدگوئی دیگران مصروف ساخته اید؟.
طوریکه توهم آنقدرقابل توصیف نمیباشی واوهم آ نقدرقابل بدگوئی نیست.
این حرف ها را درینجا مینویسم که هریک شما دارای انرژی قوی میباشید. از مسایل جنجال برانگیز که به مانند پاشیدن نمک به زخمها، زخمها را تازه میسازد. تن وجود به سوزش می آید. سودی را ببارنمی نشا ند. جوسیاسی امروز این چنین چوبک زدن ها وچراغک افروزی ها را به بی خردان آ درس میدهد.
اما شما هریک تان درذات خود فریاد میباشید فریاد توده میباشید فریاد ملیونها انسان گرسنه میباشید شما فریاد عقب ماندگی جامعه میباشید شما فریاد فقر و بد بختی میباشید فریاد تان بخاطر فقر زدائی با لا نمائید. زیرا که هرگونه مرض در وجود ضعیف ولاغر حمله ور میشود ومقصد خودرا میخواهد که بدست بیاورد. فریاد شما ازهمین حا لا ازگلوی تان بر می آید در در ودیوار کوچه و پس کوچه پیچیده وبه سوی کهکشانها با لا میرود و مسیر قرنهارا می پیماید انگشتان تان روی کاغذ را نقش و نگاری مینماید. در آرشیف تاریخ ثبت مینماید در بیداری خلق ها و مردان آ یندۀ این سر زمین مفید واقع میگردد.
انتخابات برای کی و برای چه؟؟
لوحۀ بن پاک شود.
این فورمول از همان آغازغلط بود
بخاطریکه فیصلۀ بن دولت نا کارآ مد وبی کفایت زائید.
قدرتهای بزرگ جهانی، کشورهای اسلامی وکشورهای منطقه، تحت نظر سازمان ملل متحد. جلسه ترتیب دهند. درجلسه باید اعتراف صورت بگیرد که حوادث جاری افغا نستان ناشی ازدوران« جنگ سرد است» آفت های آفریده شده بالای این مردم بی دفاع از جانب دوبلاک شرق وغرب بوده است.
درافغانستان هیچ کسی نمی گوید که کابل ازما نیست. وهیچ کس درکابل بیگانه نیست. شهرکابل مرکز است. و تمثیل کنندۀ وحدت ملی. همه طرف های درگیر،چپ ، راست وبی طرف، ازبهترین ها تحت نظر ملل متحد دولت موُ قت درکابل ساخته شود. بعدآ انتقالی، بعدآ دولت به اساس انتخابات آزاد بوجود آید. تابه انجام رسیدن این مأمول(( دولت کاملآ متکی به خود)) به شکل دورۀ (( یک سال)) یکی از اعضای دائمی شورای امنیت ملل متحد این دولت را رهبری نماید.
اگرچنین نباشد: شركت درانتخابات ریاست جمهوری افغانستان به هردلیلی که باشد هیچ دردی را دوا نمیکند به جزاز تحقیر توده های سرکوب شده به نفع سرکوب گر. اگرگفته شود که کم از کم و یا توقعات نا چیز وبی ارزش، خواسته های که اصلآ بدست آ ورده نمیشود و یا انتخاب بین بد و بدتر.(( بدی که همیشه بد وبد ترشده است)) به بقا وادامۀ کثافت کاری هاکمک نموده وبه دولت نا کارآمدو خائین به وطن و ملت عمر درازا میدهد. راشی ومرتشی باهم کنارمی آیند. چرا؟بخاطریکه ساختار سیاسی افغانستان ازهمان کنفرانس بن مسیرغیرمشروعیت خودرا می پیماید.
ا گر به طرف کوه نگاه کنی که کوه بلندا ست. میدانی که کوه برف گیراست. کوه ها سبب میشوند که چشمه سارها بوجود بیایند. هم چنان میدانی که کوه چیزی بیش از زمین نیست. کوه فقط تودۀ ازخاک وگل سنگ وسنگ چل ومیباشد. اما نا گفته نباید گذشت که درداخل این تودۀ خاک، گل وسنگچل، انواع سنگهای قیمتی ، فلزات، طلا ، زمرد یاقوت لا جورد و غیره یافت میشود.
به کوها به نظر احترام ببینید و به توده ها ی سا زنده وخلاق ارزش قایل شوید و احترا م کنید.
خدا ازحرکت کوه وآتش فشانهای کوهها نجات بدهدهرمانع راازسرراه دورمیسازد. ((خلقهای انسجام یافتۀ که آب ازریشۀ عیاری مینوشند.))
اگرماهیت کنفرانس وموضع گیری واقدامات سیاسی کنفرانس بن(( تشکیل دولت درغیاب مردم)) راآنگونه كه واقعآهست بشناسیم،اگربه طوردقیق مفهوم شركت درانتخابات دراین نظام صادرشده رادریابیم،آنگاه به عقیدۀ بعضی ها گویا !" راه ممکن" اما اخلاص مندان ننگ و ناموس وطن میگویند که"راه ممکن" همیشه آدرس غلط داده است.
اززمان تشکیل کنفرانس بن که به ابتکارغربیها (( استعمارگران تاریخی)) صورت گرفته است. در مطبوعات و رسانه های گروهی به جزاز تروریزم وجنگ با القاعده وطالب ومبارزه با مواد مخدر چیز دیگری شنیده نمیشود. اما تذکر کلمات ازقبیل معلم، استاد،روشن فکر، زحمت کش،کارگر،دهقان،کسبه کار،انسان رسالت مند،قشرجوان وبالنده بکلی فراموش گردیده کسانیکه نقش تعین کننده را درعمران آبادی وامنیت کشوربازی مینمایند برای رسانه ها و اطلاعات جمعی تطبیق از پلان های تعلیمی، تربیتی ، انکشافی وغیره وغیره وغیره را گذارش میدهند.
درمجموع هدف انتخا بات درسراسرجهان گزینش انسان سالم وخرد مند و ایجاد گر که حمایۀ قشر اگاه خردمندا ن و نخبگان را با خود دارد . برا ی بهبودی آ یندۀ کشور میباشد.
اما در افغا نستان برخلاف کشورهای جهان گزینش فرد یا گروه هی است که ماشین جنگی کشورمتجاوزرا به چرخ بیاورد نه بهبود وضع معشیتی ملیونها انسان گرسنه وناتوان را.
این دسترخوان کلان که هموارشده است. هزاران کاسه لیس را هم ازسمت چپ و هم ازسمت راست به دورخود جمع نموده است. خوشا به حال کسی که درکا سه لیسی دوردسترخوان کرملین د پلوم سرخ را بدست آورده باشد.
نباید غافل بود که کشورخانۀ مشترک، زحمت کشان دهاقین ، کارگران معلمین و استاذان، پیشه وران، زنان و مردان آزاده گان،نسل با لنده ورشد یابنده ازهرقوم قبیل ومذهب افغا نستان میباشد.اینها خواهی نخواهی ازتنگنای ستمهای گوناگون (( استعماری، طبقاتی، قومی،مذهبی، لسانی)) وغیره بیرون می آ یند.آیندۀ که میخواهند بسازند حق مسلم آنها است.
بلی!«عیاران» میدانند که درزیراین آسمان مصنوعی((مافیای بین القارۀ))انتخابات جریان دارد.آسمانی که همیش سنگ ها ی ا سمانی را برسر ملت ما بارانیده است.
بدانید که این آسمان آسمان خدائی نیست که تغیر نا پذیر باشد. رنگ آسمان خدائی آبی است. ازسطح هموارش نورآفتاب ومهتاب وستاره گان،میتابد ومردم در پرتو این روشنائی دیگرازهیچ تاریکی ترس وهراس ندارند.
فعلآ آسمان مصنوعی بالای سرما ساخته شده است وستون این آسمان همان دزدان چراغ بدست تحت نام « اکثریت خاموش» بعضآ پیشوایان مذاهب ورهبران جهادی میباشند.
این آسمان برخلاف آسمان خدائی خاکی است. روی آسمان پوشیده ازدودغلیظ کینه و نفرت بغض وعداوت ودشمنی.......میباشد بدین خاطر است که روشنائی کمتر به زمین میرسد ومردم ازتاریکیها هراس دارند.باید که این آسمان مصنوعی و خاکستری را شکافت تا نورخورشید ازآسمان حقیقی به تابان آید. ما باید بدانیم که چرخ فلک براِی آزار دادن بینوایان ومظلومان درگردش نیامده است.گله وگذاریها ی بیجا و بی مورد ازدامان چرخ وفلک انسان هارا به سوی نا امیدیها میکشاند.
چرخ وفلک میگویند که شما افغانها گمراه وبی راه کسانیکه به دنبال این جنت فروشان خریداران دوزخ روان میباشید. ای انسانهای بیچاره ونا توان افغان باید که معنی چرخ وفلک را پیدا نمائید. بلی چرخ خودرابه معرفی میگیرد ومیگوید که ماچرخ عبارت ازآفتاب درمرکزنظام شمس دیگرمجموع مهتاب زمین وآفتاب همه ستاره ها نظام شمس راساخته ایم. مابه تنهائی هیچ بوده ایم مگر در اتحاد هم یک سیستم بهم پیوسته میباشیم که چرخ را میسازیم ما ((چرخ)) دراثرجذب ود فع همدیگردرفضای لایتنهاهی(( فلک)) وبیکران درحال تعادل قرارگرفته ایم خدا نا خواسته اگریکی از تشکیل دهندۀ نظام شمس از مدار خطا خورد، به خدا معلوم که سرنوشت همه موجودات روی زمین به کجا خواهد کشید.
آفتاب میگوید با دو چشم خود ببینید که روغن ونخ باهم اتفاق مینمایند نام دیگری را بنام شمع کمائی مینمایند که پروانه ها عاشق آن میشوند وخودرا درآن شمع میسوزانند بدانید که این شمع به تنهائی خود روشن نگردیده است. بلکه به همت گوگرد. خود گو گرد ترکیب (((( H2SO4 ازهایدروجن،سلفرواوکسیجن میباشد.
شما آ دم ها از شمع ونخ چه کمبودی دارید شما اگر با هم کنار بیا یید ماهیت انسان بودن را با لای خود و همنوع خود تطبیق نمائید بدانید که از اتحاد انسانها جهان در تغیر می آ ید.
شما انسانها افغان که بطرف من آفتاب مینگرید ما دوعنصرهیلیوم وهایدروجن خود میسوزیم .تبدیل به یکدیگر می شویم یعنی هایدروجن به هیلیوم وهیلیوم به هایدروجن ازسوختن وساختن همدیگر به تمام موجودات روی زمین روشنی وحرارت می بخشیم به یاری خدای بزرگ طبعیت زنده را سازمان میدهیم و به شما انسانهای روی زمین نور می بخشیم که رازپنهانی را کشف مینمائید.
برای اینکه همیش از روشنی من استفاده نما ئید کو شش کنید که ابرهای تیره و دودغلیظ را که شیا طین لعین درفضای کشورتان ایجاد کرده اند دورکنید. درین را ه ازتیکه داران جنت وخریداران دوزخ فیض میبرند آنها را شنا سا ئی نمائید.
آ فتاب میگوید من به آفتاب بودنم افتخار مینمایم مگر شما آدم ها که درافغا نستان زندگی مینمائید و مسوُلیت کشوری را به عهده دارید چطور؟ بروید تحت روشنائی آ فتاب انسان را تعریف نمائید و اشرف مخلوقات بودن انسان را در افغانستان به اثبات برسانید. این بهترین انتخاب است که انسان را به مدارج عالی میرساند. نا گفته نباید گذشت انسانهای نیک سیر، خیر خواه، آگاه ، آ زاد، صادق وراستکار خدا جو وبا خلق خدا شفقت دلبری و دلربائی داشتن عبارت ازهمان آفتابی است که ازفضای بلند کشور به سوی تاریکیها نور می تاباند.
به امید آنروزیکه خلقهای بی دفاع کشورما حقایق را ازمیان تاریکیها بدست آورده بتوانند