نور محمــــــــد خـر می
آنچه من در انتخابات افغانستان مشاهده کردم
نوشتۀ : پیتر. دبلیو. گالبریث واشنگتن پست ، یکشنبه 4 اکتوبر 2009
ترجمه وتلخیص : نورمحمد ( خرمی)
( یاد داشت مترجم :
خوانندۀ عزیز!
به خاطر ارجگذاری به مساعی صادقانه وشجاعانۀ پیتر گالبریث معاون سابق نمایندۀ خاص سرمنشی ملل متحد در افغانستان ، در جهت تعمیم دیموکراسی ومردمسالاری درکشور بلاکشیدۀمان، ودرگام نخست درجهت برپایی یک انتخابات نسبتاً آزاد،عادلانه وشفاف ، مقالۀ اوشانرا که بازگوکنندۀ حقایقی انکار ناپذیری از تقلب سازمان یافته در انتخابات ریاست جمهوری است ، بدون کم وکاست وتصرف ترجمه نموده به خدمت تقدیم میدارم. با مطالعۀ این مقاله درخواهید یافت که درین تقلب بی سابقۀ انتخاباتی برعلاوۀ مامورین دولتی وکارمندان کمیسیون انتخابات درمحلات رآی ذهی مامورین عالیرتبه ای چون وزیران،کمیسیون مرکزی انتخابات حتی شخص رئیس جمهور ونمایندۀ خاص سرمنشی ملل نتحد در افغانستان نیز دست داشته اند.)
با احترام ن .م. ( خرمی)
قبل از سبکدوش ساختن بنده از مقام معا ونیت نمایندۀ خاصش در افغانستان، جلالتمأب بان کی مون سرمنشی سازمان ملل متحد ، آخرین هدایتش را بمن چنین ابلاغ کرد: « به مطبوعا ت حرف نزن». در واقعیت بمن حالی شده بود که منحیث بازیگر تیمی باقی بمانم که از آن بیرون ساخته شده بودم.
از آنجاییکه اختلافات من با مافوقم ، آقای کای ایدی، دپلومات نارویژی ، بقدر کافی تا آنوقت ( نه از اثراشتباه من یا او) اشتهار یافته بود، من صرفاً تقاضا کردم که اعلامیۀ مربوط به سبکدوشی بنده ، دلایل واقعی را منعکس کند. آقای آلین لیرای، مقام مسؤل بخش« حفظ صلح ملل متحد» ونزدیکترین مقام مافوق بنده در نیویارک،پیشنهاد کرد که مللل متحد بگوید که بنده به علت « عدم توافق در رابطه اینکه هیأت همکاری ملل متحد در افغانستان ، یوناما در برابر تقلب انتخاباتی چگونه عکس العمل نشان بدهد »، فرا خوانده شده ام. با وجودیکه این کاملاً دقیق نبود ، ـــ زیرامناقشه بر سر این بود که آیا ملل متحد در برابر تقب وسیع انتخاباتی عکس العمل نشان خواهد داد ـــــ با آنهم من موافقه کردم.
برعکس، ملل متحدفراخواندن مرا براساس « منافع علیای هیأت »، عنوان کرده و مسؤ لین مطبوعاتی ملل متحد به خبرنگاران در رابطه با پس منظر موضوع چنین افاده کردند که ضرورت سبکدوشی بنده به علت « مناقشۀ شخصی» با آیدی ، با شخصی که باوی دوستی پانزده ساله داشته وکسیکه که مرابا همسر آینده ام معرفی کرده بود ؛ بوجود آمده است.
من شاید حتی این را نیز به عنوان یک عمل غیر صادقانۀ مربوط به یک مشاجرۀ که چند ماه قبل اتفاق افتاده بود ، تحمل میکردم اگر بهای آن اینقدر سنگین نمی بود. برای هفته ها ، آ یدی، تقلبات در انتخابات اخیر افغانستان را یا کاملاً نادیده میگرفت ویا آنرا کم بها داده ، بمن میگفت که او تشویش دارد حتی بحث کردن در مورد تقلب، اختلافات در کشور را شعله ورخواهد کرد. اما به نظر من تقلب واقعیتی بود که ملل متحد بر آن اعتراف میکرد ویا اینکه خطر از دست دادن حیثیت ملل متحد را نزد اکثر افغانهای که از رئیس جمهور کرزی حمایت نمیکردند، پذیرا شود.
من همچنان خود را مدیون آن عده از همکاران خود احساس میکردم که دریک محیط خطرناک وظیفه اجرا کردند تا افغانها یک انتخابات شفافی را برپا دارندـــــ حد اقل پنچ تن از آنان بمن گفته اند که آنها وظیفه ای را که به آن عشق میورزیدند به علت بروز وقایع نفرت انگیزی که منجر به سبکدوشی من گردیده است، ترک میکنند.
انتخابات افعانستان که در20 آکست برپا شد ، میتوانست نقطۀ عطفی باشد درجهت عبور این کشور از سی سال جنگ بسوی ثبات ودیموکراسی. در عوض چیزی برعکس آن اتفاق افتاد. رقمی تا 30فیصد آرای مربوط به کرزی تقلبی بودند وتقلبات کمتری نیز به نفع کاندیدان دیگر صورت گرفت. در چندین ولایت از جمله در قندهاراز چهار تا ده چند آرای ریخته شده ثبت گردیدند. تقلب در انتخابات بزرگترین پیروزی استراتیژیک را برای طلبان درجنگ هشت سالۀ شان برضد ایالات متحده وشرکای افغانی آن به رمغان آورد.
نحوۀ برگذاری این انتخابات از قبل قابل پیشبینی بود. برخلاف رای گیری سال 2004 که بر پایی آن توسط ملل متحد رهبری شده بود، این انتخابات توسط « کمیسیون مستقل انتخاباتی» افغانستان برگذارگردید. علی الرغم نام آن ، این کمیسیون از متملقین تابع کرزی وتمام هفت تن اعضای آن از طرف وی تعین گردیده اند. با این وجود نقش جامعۀ بین المللی درآن خیلی وسیع بود. ایالات متحدۀ امریکا وکشور های غربی بیشتر از 300ملیون دالر را رابرای رایگیری دراین انتخابات پرداخت کردند، کارمندان تخنیکی ملل متحد پیشگام اجرأت در بخش وسیعی ای از این پروسه ، از جمله چاپ ورقۀ های رایدهی، توزیع مواد انتخاباتی، وطرح پلانهای برای جلوگیری از تقلب بودند.
بخشی از وظیفۀ مرا رهبری تمام این بخش های مساعدتی ملل متحد تشکیل میداد. در ماه جولای من آگاه شدم که حد اقل 1500 مرکز رأی دهی ( ازجملۀ 7000مرکز) درجاهایی موقعیت خواهند داشت که هیچ کسی از کمیسیون مستقل انتخابات، اردو ملی افغانستان وپولیس ملی افغانستان به علت نبود امنیت ، هیچگاهی از آنجا ها ، بازدید نکرده اند. واضحاً این مراکز رأیدهی در روز انتخابات باز نخواهند بود. حداقل موجودیت آنها در کتابها نیز سؤ تفاهم بزرگی را خلق خواهد کرد اما من از خطر تقلب بیشتر مشوش بودم.
کارمندان کمیسیونهای محلی را به مشکل میشد در ردیف عناصری مسلکی با تجربۀ در امر انتخابات به حساب آورد؛ ئر بسیاری موارد آنها اجنتهای بازیگران محلی قدرت ،عمدتاً متمایل به حامد کرزی بودند. اگر هیچ یک نا ظران مستقل یا نمایندگان کاندیدان، (اگر دهندهدگان را مد نظر نگیریم) نمیتوانستند به این مراکز بروند، این تعداد از کارمندان کمیسیون انتخابات میتوانستند صندوق ها را از اوراق رأی دهی پر نمایند بدون آنکه آنها را به اینگونه موقعیتها ببرند. ویا اینکه بسیار ساده میتوانستند راپور بدهند بدون اینکه ورقۀ رأی دهی ای در صندوق باشد.
یکجا با سفرای کشور های کلیدی متحد ایالات متحده ، من وزیران دفاع و داخلۀ افغاستان وهمچنان رئیس کمیسیون انتخابات را ملاقات کردم. ما خواهش کردیم یا پلان قابل اعتماد برای تامین امنیت این مراکز رأی دهی را عرضه کنید ( چیزیکه مسؤل اردوبرایم گفت که این امر غیر ممکن است) یا اینکه آنها را مسدود نمایید. عجیب نبود که وزرا ــــ آنهایی که مامورین رئیس جمهوری بودند که از تقلب بهره میگرفت ـــ اعتراض کردند که چرا حتی این موضوع را مطرح کردم. آیدی بمن هدایت داد که بیشتر ازاین در رابطه با مراکز رآی دهی «جادویی» بحث نکنم. در روز انتخابات این مراکز صدها هزار رأی جعلی برای حامد کرزی تولید کرد.
به همین گونه در یک مرحلۀ حساس پروسۀ انتخابات ، بمن هدایت داده شد که معضلۀ تقلب را تعقیب نکنم. هیأت ملل متحد یک قرارگاه انتخاباتی 24ساعته را در جریان رأیگیری ودر مراحل اولی شمارش آرا برپاکرد. کارمندان من صدها شواهد از وقایع وحوادث مربوط به تقلب را از سراسر کشور جمع آوری کردند، واز همه مهمتر معلومات دررابطه به اشتراک پائین رأی دهندگان ولایات عمدۀ جنوب که بر عکس آرای بیشتری ازین ولایات راپور داده شده بود را، راپور دادند. آیدی بما دستور داد که این معلومات را با هیچکس به شمول « کمیسیون شکایات انتخاباتی» که یک نهاد مورد پشتیبانی ملل متحد که قانوناً مؤظف به بررسی تقلبات انتخاباتی است ؛ شریک نسازیم. طبعاً همکاران متحییر از آن بودند که اگر این معلومات مورد استفاده نبوده است پس چرا اوشان با قبول ریسک این معلومات را جمع آوری کردند.
در اوایل سپتمبر من آگاهی یافتم که « کمیسیون مستقل انتخابات» در نظر دارد پالیسی اعلام شده اش مبنی بر مقابله با تقلب را کنار بگذارد تا با شد باشامل شدن آرای تقلبی کافی که بتواند مجموع آرای حامد کرزی را به بالاتر از 50 فیصد برساند از رفتن انتخابات به دور دوم جلوگیری به عمل آورد. هنگامیکه من با کمشنر انتخابات صحبت کرده واز اوتقاضا کردم که به طرزالعمل های تجویز شدۀ اولی وفاداربماند، کرزی پروتست رسمی را صادر نموده مرا متهم به مداخلۀ خارجی نمود. آمر مافوق من جانب کرزی را گرفت.
افغانستان از لحاظ منطقوی وقومی عمیقاً منقطب است. هم کرزی و هم طالبان منسوب به قوم پشتون هستند. عبدالله عبدالله رقیب عمدۀ کرزی، نیمه پشتون ونیمه تاجک است ولی ازلحاظ سیاسی با تاجکها که درشمال عمده ترین ودرسطح کل افغانستان دومین قوم بزرگ افغانستان است ، یکی پنداشته میشود. اگر تاجکها متیقن شود که چانس کاندیشان برای رقابت در دور دوم انتخابات درنتیجۀ تقلب از وی گرفته شده است، عکس العمل آنها بصورت ساده ، برسمیت نشناختن اقتدار دولت مرکزی خواهد بود. شمال تا حال نیز بصورت بالقوه دارای اتانومی بوده است ، این گونه انتخاباتها میتوانند یک تشنج دیگر را درخط قومی به اضافۀ تشنج موجود میان دولت وطالبان که ایندم عمدتاً جنگ داخلی میان پشتونها پنداشته میشود، خلق کند.
از هنگامی که عدم توافق من با آیدی علنی گردید، آیدی وحامیان وی استدلال کرده اند که ملل متحد قیمومت ومندیت مداخله درپروسۀ انتخابات افغانستان را ندارد. این از لحاظ تخنیکی نادرست است. شورای امنیت سازمان ملل متحد به هیأت ملل متحد هدایت داد تا از مو سسات انتخاباتی افغانستان برای برگزاری یک رأی گیری « آزاد ، عادلانه وشفاف» نه از یک رایگیری تقلبی حمایت نمایند.
با در نظر داشت سهمگینی وضع موجود ـــــ وبا موجودیت بیش از یکصد هزار از سربازان ایالات متحده و قوتهای ایتلاف در کشورـــــ این از منافع مشهود جامعۀ بین المللی است تا اطمینان حاصل کند که انتخابات افغانستان باعث بدتر شدن وضع درین کشور نگردد.
رئیس جمهور اوباما در افغانستان به یک همتایی مشروعی نیاز دارد که بتواند هر آن ستراتیژی جدیدیرا که برای کشور طرح میگردد عملی نماید. مگر تخلف گسترده در انتخاباتی که در 20 آگست براه انداخته شد ، عملاً باعث خواهد شد که نزد بخش وسیعی از مردم افغانستان حکومتی حاصل ازین آرا فاسده هیچگونه اعتباری نخواهد داشت.
در همین آوا نیکه من این سطور را مینویسم ، « کمیسیون شکایات انتخاباتی» ده فیصد از آرای مشکوک را بررسی می نماید . اگر بررسی نشان بدهد که این نمونه ها تقلبی اند، کمیسیون در حدود 3000 صندوق را به دور می اندازد، که میتواند باعث رقابت دور دوم میان کرزی وعبدالله گردد. انتخابات دور دوم بذات خود یک پاد زهری است دربرابر چلنچ انتخاباتی افغانستان. مشکلات وسیعی که زمینۀتخلفات در دور اول را فراهم آورد باید مدنظر گرفته شوند. بصورت خاص باید تمام مراکز رآیگیری « جادویی» باید از لست کتابها کشیده شوند ( کلمۀ « بسته » برای چنین مراکز درست نیست زیرا آنها اصلاً
باز نگردیده بودند) و کارمندان انتخاباتی ای که راه را برای تقلب هموار ساختند باید تعویض شوند.
کمیسیون انتخاباتی طرفدار کرزی بخودی خود این کار را نمی کند. حل چنین پرابلم ها ، قاطعیت رئیس هیأت ملل متحد در افغانستان را می طلبد ـــــ کیفیت کاری که تاکنون کمبود آن احساس میگردد.
By Peter W. Galbraith
Sunday, October 4, 2009