محمد یعقوب هادی
گذری برفضای کمپاین های انتخاباتی
گفتگوها، مناظرات ، مصاحبه ها ی نامزدان انتخابات موعود ریاست جمهوری همانگونه که شایسته گی وارزنده گی واهداف نامزدان را توضیح میدهد ضمنأ یک سلسله روابط وضوابط عدهء آنان نیز مشخص شده میرود، که شامل روابط مخفی با سیاست گذاران دول خارجی، داشتن پول وسرمایه بی حساب، معاملات نامشرع ملیتی، زبانی، سمتی وقومی، ارتباط با افراد مسلح غیر قانونی که عمدتأ طالبان خوانده میشوند میباشد عده ای به اساس همین ارزیابی ها به عنوان کاندیدان اصلی ومطرح یاد میگردند (نویسنده قبلأ در مقالهء زیر عنوان حقیقت کاندیدان اصلی ومطرح در اینباره اظهارنظر نموده است.) در این صورت اگر نیک بنگریم دولت آینده در وجود این عده کاندیدان دولتی میتواند باشد که وظایف دولت موجود را دنبال خواهد کرد. احتمالأ تغیری که به وقوع می پیوندد قسمأ تعویض اشخاص وافراد خواهد بود که گویا چهره دولت را متغایر نشان بدهدو بس. در نهایت بخاطر داشته باشیم که مردم زیر چتر قدرت چنین کاندیدان «اصلی ومطرح» که در نهایت کاندیدان فرعی هم با آنان پیوست میشود شکر گزار هیچ چیزی نخواهند بود
ازاینکه باز هم سرنوشت مردم به دست پولداران وسرمایه داران ومجریان منافع دول خارجی رقم بخورد. آیندهءناخوش همچنان انتظار مردم را خواهد داشت. چرا این مساله دیگر کاملأ روشن است که روابط این عده کاندیدان با دول خارجی به خاطر بقای خود شان درقدرت است، که در بهترین حالت آن منافع یک شخص با منافع یک دولت خارجی به معامله قرار داد میشود. ویا کاندیدان «دارا» که بخاطر غضب قدرت دولتی پول وسرمایه شانرا مصرف میکنند بازهم منافع یک گروپ سوا از منافع یک ملت مورد نظر است. چرا که پول و سرمایهء را که این فرادستان با هنر های بسیار جفا کارانه از حاصل جبر خود بر دیگران بدست آورده اند بیدون کدام منافع نمیتوانند رایگان از دست بدهند، وآنرا خرچ و نثار ملت ومملکت بسازند
اگر واقعأ آنان مردم دوست ، ووطنخواه بودند از همین مردم ومملکت صاحب اینهمه پول و دارائی نمیشدند.
سوء استفاده از عدم اگاهی عامهء مردم خیانت و جنایت است. به هیچ صورت نمیتوان قبول نمود آنچه را که رسانه های خبری از حضور مردم در کمپاین های انتخاباتی عدهء از کاندیدان نمایش وگزارش میدهند ، این جمع آمد ها حقیقت آرزو های قلبی مردم را باز گو نمائید. چرا که اگر در میان همین جمعیت های فریب داده شده بروید وپرسان بکنید که انتخاب شان کیست ؟ بی درنگ میگویند انتخاب شان شخصی است که برای آنان خدمت کند . پس معلوم است که این اظهارنظر ساده ونیازمند، به معنی آن است که برای مردم خدمتی انجام نشده است. واین کاندیدان کسانی اند که یا مقطعی ویا به نحوه در سیاست گذاری های که به وضع حاضر انجامید شرکت داشته اند. لذا چگونه مردم میتوانند به کسانی رای بدهند که با سرنوشت مردم بازی کرده اند. این فریبکاری ها در حقیقت سوق دادن مردم به انتحار دسته جمعی است، که متاسفانه دست های با سوء استفاده ازاحساسات پاک مردم برای سرنوشت موهوم مردم وتامین منافع یک گروپ جفا کار وزر اندوز زیر نام کاندیدان اصلی ومطرح در نظر دارند این مردم رنج کشیده را بازهم در دوزخ خواستهای نامشرع خودشان عذاب بدهند
وقتی مصاحبه هاو مناظرات عدهء از کاندیدان مشاهده میشود واقعأ دل هر انسان با احساس خون میشود، که سرنوشت مردم عذاب سوختهء ما بدست ومعامله چه کسانی میتواند رقم بخورد. واقعآ انسان به عذاب روحی گرفتار میشود، وقتی میبیند کسانی که جو دو اسپ را تقسیم کرده نمیتوانند آستین بالا زده اند که سرنوشت یک ملت ومملکت به دست آنان رقم بخورد. جفا کاران به اساس این ریشخند زدن به ریش مردم پیش زمینه های یک تقلب پیشرفته را پیش بینی کرده اند. فریبکاران پیش بینی کرده اند که بلاخره این کاندیدان پیش کرده شدهء شان که آنان را در این مقاله کاندیدان فرعی میخوانم در یک مقطع خاص زمانی به نفع یکی از ستمگران میگذرند و نشان داده میشودکه گذشتن ده نفر نامزد انتخابات ریاست جمهوری که اصلأ بی هیچ گونه پشتوانهء مردمی در لست نامزدان جا داده شده اند باعث شمارش رای بیشتر کاندید محوری کمپلکس ستمگران وجفا کاران شده است . از روی این نمایش که اینهم نوعی از تقلب ودر حقیقت یک تقلب پیشرفته است. این بازی مستهجن به راه انداخته شده است. اما بیاد باید داشت که سنارسیت های این توهین وتمسخر به یک ملت تاریخی بوسیله مردم روسیاه وناکام خواهند .
یکی از اینگونه نمونه های افشاگرانه اخیرأ درمصاحبهء جالب ودرعین حال باز گو کنندهء یک سلسله محرمات از طریق تلویزیون پیام افغان به نشر رسید. شخصی بنام آصف وردک که در رهبری شورائی بنام شورای همبستگی ملی قرار دارد با یکتن به اصطلاح خودش، قوماندان صاحب گروه طالبان مصاحبه میکند وسوالاتی را با استشارهء قسمی جوابات آن، از این قوماندان صاحب در خصوص انتخابات موعود (سال1388) می پرسد او میگوئید ما با انتخابات مخالف نیستیم اما ما کاندید خود را داریم . بلاخره بعد از «پالپوت» کردنهای چند او کاندید خود را معرفی میکند که آغا صاحب است . و با تکرارِ پرسش آقای آصف وردک او میگوئید آقای سید جلال کریم کاندید آنها ست. انتخاب طالبان به گفتهء آن قوماندان صاحب کسی است که با نام او بیشتر ین مردم افغانستان اصلأ آشنا نیستند. زیرا که آقای سید جلال در افغانستان زندگی نکرده است او در عربستان سعودی وآنهم تحت وارسی مستقیم درباریان پادشاه عربستان سعودی بزرگ شد وبلاخره در کار های مشاوری دربار پادشاه هم منصوب شد. این در حالی است که طالبان بطور جدی مورد حمایت عربستان سعودی قرار دارند . همه بیاد داریم ملاقات مخفی طالبان ، تنظیم حکمتیار وآقای کرزی برادر ریس جمهور با میزبانی وساطت پادشاه عربستان در مطبوعات درز پیدا کرد که موضوع آن با همه پرس وپال ها در آنوقت چندان افشا نگردید. از همانوقت سر صدای نامزدی سید جلال بالا شد یعنی در نتیجهء آن گفتگو ها مجرای دیگر باز میشود و سید جلال وارد میدان ساخته میشود. موضع حامد کرزی در قبال طالبان با نامگذاری های میانه وتند ،خارجی وداخلی ودعوت از آنان سلسلهء رازها ورمزهای پش پردهء از این قبیل است که حزب اسلامی در وجود نماینده گلبدین به جانب کرزی وطالبان به جانب نفر مشخص عربستان ظاهرأ تقسیم میشوند نتیجه اینکه آنانی که متشدد استند نامشان بسر شان است وآنانیکه معصوم جلوه داده میشوند باطن شان متلاطم است.
با اینهمه مردم راه نجات را از دست نداده اند. چنانچه خداوند انسانها را به تفکر امر فرموده است. راه نجات و رفتن بطرف بهروزی، در نتیجهء خوب فکر کردن مردم در بارهء این نامزدان انتخاباتی ازروی پندار، گفتار وکردار این کاندیدان میسر میشود . در اینصورت حتمأ مردم به این نتیجه میرسند که به زر اندوزان،چپاولگران، فریبکاران ودروغگویان که هم از حیث عقاید وهم از حیث آرزو ها، با باور های مردم بازی کرده اند و به اساس تصادف وتوافق به صحنه امده اند رای نمیدهند. لذا انتخابی که باقی میماند کسانی اند که به اساس تعهد با خود، با خدا، وبا مردم خادم ملت ومملکت استند. یعنی آنانیکه راستی ، وپاکی پیشهء شان است، دل ودماغ شان یکی است ، صادق ووفادار به مردم ومملکت میباشند انتخاب مردم خواهند بود. پیروز باد خدمتگذاران مردم