ملت حامی مشـــکلات اجتماعی
تقلید هــــای کورکورانه شکل دهنده اصـــــلی مشــــکلات های اجتماعی
نویسینده: حمیدالله زریاب
تاریخ: 3/4 – عقرب – 1388 مطابق به 25/26 – NOV—2009
اجنت هــــای سیاسی کشور هـای خـــارجی و حــــــــــامیان داخــــلی آنها در دهـــه های اخــــــیر هـ ش برای نیـل آمـــدن به اهـــداف سیاسی شـــان و فروپاشی وحـــدت ملی در افغانســــتان چنان زحمت کشیدند و کــــار کــــردند که نه تنهــــا آنچـــه که موجود و به چـــــشم دیده میشد به غـــارت بردند بلکــــه آنچــه که از چشم پنهـــــان بود نیز با خود بردند و جامعه را از آن نکته فلـــــــج ســـاختند.
آنهــــا در اثر ایجـــاد بی اعتباری میان مردم در بعضی از مناطق کشور شــروع به تبلیغـــات کردند تا اذهـــــــــان مردم را تخریش و فــــرهنگ عقلانی آنهـــــا را تضعیف نمـــایند. تا بتوانند آنچــــه که میخواهند بدست بیـــــاورند. که به حـــد کافی به اهــــداف خویش نیل گــــردیدند. و حتی در بعضـــی از مناطق کشور فــــرهنگ عقــــــــلانــی اجتماعی چنان ضعیف گـــردیده بود که حتی خوب و بد خویشرا بدرستی تفکیک کــرده نمیتوانستند.
البته این به این معنی نیست که مردم چنین بودند. بلکه مـــردم صـــادق و راستکار این مرزو بوم با اعتقاد و ایمــان که به خـــداوند داشت به آنهــــا باور کـــردند ولی آنهـــا خدا ناترسانه در برابر این ملت مظلوم عمل کـــــردند. حامیـــان اجنت هـــــای مختلف در مناطق به ســـرپرستی پرداختند و اراده هـــای شخصی خویشـــرا جاگــــــــزین قانون اجتماعی و حتی در بعضــــی مناطق جاگـــزین قانون الهی نیز نمودند و مردم برای اینکه زنده بمــــــــــــانند به برده گـــی پرداختند و ناچــــار از احکام دور از شعور و منطق آنهــــا پیروی کـــــردند.
ظلم، اســـتبداد، زورگوئی، غـــارت آشکار، تجــاوز جنسی، ازدواج هـــای بزور و غیره از جملــــه قوانین رایـــج بود که تا امروز در بعضـــی از مناطق ادامــــــه دارد. امـــا بعد از ختم دهه هفـــتاد و شــروع دهه هشــــتاد و سـر کار شـــدن حکومت جــــدید یک امیدواری برای آنان که تحت ظلم و اســـتبداد اشخاص و افــراد به نامهــــــــــــای ( قوماندان، ملک، خان ) و غیره وغیره قــــرارداشتند پیدا شـد و فکر کـــردند که فرصت برای بلند کـــردن صدای شـــان پیداشد و عقده هــــای انتقـــام جویانه آنهـــا چنان جوشان و خــروشان می بالید گوئی مرغی از بند صــــــیاد آزاد و به ا نتقـــام جوئی میپردازد.
امــــا متاســـفانه!
آنچـــه که تصور میرفت و آنچـــه که آنهـــا فکر میکردند هیچگاهی تعمیل شـــده نتوانست. ســـران حکومت آنچنان با کار و فعالیت هـــای بی ثمر مشغول و مصــروف بودند که گوش شنوای صدای مــــردم را با قفل هـا و زنجـــیرها بســـته بودند که این عمل آنهــــا نه تنهــــا از حجم خشونت، ظلم، اســتبداد، زورگوئی، غارت، تجـــاوز هـــــای جنسی و غیره کاسته نتوانست بلکه جـــرئت بیشتری برای عاملین این فســــاد نا شـــایسته بخشید.
اگـــر از دید تحقیق بنگـــریم و متوجـــه شویم این همـــــه دوباره به خود مـــردم بر میگـــــردد. زیرا این مــــــردم اند که تشکیل جامـــعه داده اند. این مردم اند که یکی را منحیث رئیس جمهور. دیگری را منحیث وزیر و غــــــیره و غیره انتخـــاب و وکیل خویش انگاشته اند.
فقط کـــافیست خود انســـان دارای یک شعور و منتطق عاقلانه باشد. تا بتواند خوب و بد را تفکیک کند. دانســـــتن خوب و بد کاری مشـکلی به نظــر نمیرسد. و آنچــه که از عقل دور باشد نپذیرفتن آن نیز مشکل نیست. ولی این ما شاملین اجتماع هســـتیم که ظلم را برخود حـــاکم میسازیم و خود را قید و پابند یک قانون که اخــیر آن به صفــــــر رقم میخورد ســـاخته ایم. و هر بلای آمـــده را از جانب خـــداوند میدانیم. و متوجـــه این نیستیم که خود انســـــــان یگانه عامل پریشــانی، بدبختی و بلا هـــای اجتماعی است. زیرا خـــداوند ظالم نیست. خداوند عادل است و بربنده گـــان خود رحم دارد و هیچگاهی ذلت بندهء خود را نمیخواهد اگر میخواست اینهمه نعمـــات را برای بنده گـــــان خود در روی زمین هست نمیکـــــــرد.
و در تامین وضع گذشته و فعلی خود مــــردم افغانســتان نقش بس ارزندهء را بازی کــرده و میکنند. و به آنها وقت دادند تا در کشور مـــا تجاوز و یک ترافیک و تراکم اجنت هـــای سیاسی را نهادینه ســـازند. که این از دیدگــــــاه بنده همه از یک تقلید کورکورانه سرچشمه گــرفته که هم در برابر دین و هم در برابر قــــانون اجتماعی این جفـا صورت گـــرفته است.
مثلا:
اگــر یک شخص از جانب بهای هـــا و وهــابی های پاکســتانی در افغانســتان آمد و گفت که مذهب شیعه را نمــی پذیرد و چند نکته غلط و چند حدیث تحـــریف شده را در برابر آن یکجـــا کرد. و به مردم تبلیغ نمود و مــــــــــردم افغانســـتان بدون اینکــــــه به احکـــام الهی و کتاب آسمـــانی مراجعه نمایند کورکورانه به عقب آن هـــا دویدند. و به برادر کشـــی پرداخـــتند و وحدت ملی را در هم شـــکستند. که قــــرآن با اینگونه رفـــــــتارهای انســــان در تضـــاد بوده و چنین میفرمــــاید.
ولا تقف ما لیس لک به علم ، ان سمیع و البصــر و الفؤاد کل اولئک کان عنه مسئولا( سورة اســـراء آیة 36 )
ترجمه:
از آنچــــه را که نمیدانی پیروی و متابعت نکن، چون گوش و چشم و دل از این متابعت و پیروی کورکـــورانــــه مســؤلند.
و اذا قیل لهم اتبعوا ما انزل الله قالوا بل نتبع ما الفینا علیه آبائنا او لوکان آبائهم لا یعقلون شیئا ولا یعتدون.
( سورة بقرة آیة 170 )
ترجمه:
وقتی به ایشـــان گفته میشود از آنچـــه خدا نازل فـــرموده پیروی کنید، میگویند ما از پدران خود پیروی میکنــــیم ، مگــر نه اینطور است که پدران آنهــــا چیزی نمیفهمیدند و هــــدایت نشده بودند.
در افغانســـتان اسلام میراثی است شاید بیشترین نفوس افغانســـتان از احکام دین با خبر نباشند و فقط آنچـــــــــــــه اینگلیس، مزدوران پاکستانی وی و حامیان داخلی تبلیغ میکنند برایشان قابل پذیرش و تعمیل است.
اما!
راه بــــیرون رفت :
باز ســـازی تعمـــیرات و جاده هـــای خراب شده توسط راکت هـــــــا وغیره به بسیار آســـانی و در چند ســــــــال کوتاه صورت گـــرفت زیرا پول هـــای مواد مخـــدر در جیب هــــای استفاده جویان قبلی جوش میزد. و همـــــــــه
یکنواخت فــریاد میزنند تا ســرک ها و غیره مناطق شـــان بازســازی گــردد. در رســـانه هـــا همه روزه ســـــرو صدا هـــای گوناگون از بازســـازی شنیده میشود.
ولی تا هنوز هیچ صـــدای از هیچ رســانهء نه صوتی، نه تصویری، نه چـــاپی شنیده نشـــده کـــــــه یک ضــــربه سنگین که بر پیکــــر عقلانیت ما وارد شـــده و آنرا از بین برده است و بیائید آنرا بازســــای نمــــــائیم. از دید بنده
همه چیز در یک کشور بر یک اجتماع ســـالم استوار است. و اجتماع ســـالم بر فـــــرد سالم و فـــــرد ســـالم وقتی میتوانیم باشیم که دارای یک فـــرهنگ عقلانی قوی، شعور عادلانه و منطق سالم باشیم. و از آنچـــه که با دین، ایمان و قــــرآن در مغایرت قـــرار دارد پرهیز نمــــائیم. درست ما در شــرح فوق تذکـــــر دادیم که اجنت هـــای سیاسی بالای مـــردم ظلم کـــردند و مردم ناچــار به برده گـــی پرداختند زیرا بی دفـــــــــاع بودند. امـــا همانطوریکه خــــداوند ظلم را نمیپذیرد مظلومیت و آرام نشستن در برابر ظـــالم را نیز نمیپذیرد. و خاموش نشستن در برابر ظــالم به معنی صبر نیست و خـــداوند هیچگاه به تو چیزی نمیدهد تا تو حـــرکت نکنی اگــر خاموش نشستن به معنی صبر بود. امــروز اسلام وجود نداشت.
اگــر خاموش نشتن به معنی صبر میبود امــروز دین یزید جهانگیر بود.که الحمدالله اینطور نیست. و راه بیرون رفت از این معضـــله مرتبط به مسؤلیت هـــای فردی در قبال جامعه است. من مسؤلیت هــا را برای بازســازی ، ترمیم جامعه و تعمــیم یک فـــرهنگ اســـلامی در اجتماع به کته گوری هـــای مختلف تقســـــیم بندی نموده ام.
تعمیم فرهنگ عقلانی و اســلامی در وجود نســل جدید و مسؤلیت والدین:
نســل جدید که اجتماع فـــردا را تشکیل میدهد ومانند نهــــال های با ثمر عمل میکنند ترویج فـــرهنگ اســـــــلامی و دوری ازضــرر تقلید هــای کورکورانه را باید در وجــود اینها کـــــــاشت و ثمر آنرا گرفت کـــــه من ( 50% ) مسؤلیت آنرا بـه دوش پدران و مــــادران بزرگوار میگذارم و آنهـــا نقش بس ارزندهء را در ترمیم و اصـــــــــلاح اجتماع دارند.
ما امروز پدر هــا و مادر های را میشناسیم وقتی کودک شــــان جای میروند به مهمانی و غیره اولین نصیحت آنـها این است پســرم/ دخترم وقتی آنجــا رفتی زود زود نان بخور گرسنه نمانی؟
به این نمیاندیشند که اگــر یک طفل زود زود ( به عجله ) نان بخورد شاید در گلویش بند ماند. و یا شاید در معـــــده اش بند مانده اپاندکس شود. و بعد از برگشت از مهمـــانی و غیره اولین سوال آنهـــا از کودک این است پســـــــــرم /دخـــترم در خانه فلان چـــه خوردی؟
این فـــرهنگ اسلامی و افغانی نیست!
این فــرهنگ کشور هـــای همسایه است که در اثر نابســامانی هـــای داخلـــــــی در کشور و توسط اجنت هـــای و مزدوران و حامیان شـــان درکشور ترویج گـــردیده است. من از پدران و مادران احــترامانه خواهشمندم کــــــــــه چنین نکات را مراعـــات و در تربیه ســالم فرزندان شـــان حتی الامکـــان کوشش نمایند.
مسؤلیت جوانان در قــبال ترویج یک فـــــرهنگ عقلانی و اســلامی:
جونان نیز یک اجتماع بزرگ را در کشور تشکیل میدهـــند که دارای نیرو هــــای قوی مانند فکـــــری، جســـــمی و فزیکی و غیره هستند. و خود یک هسته اســـاسی در اصــلاحات نابســامانی ها و مشکلات اســـاسی پنداشـــــــته میشود. و از نظــر علم روانشــناسی داشتن یک اخــلاق اجتماعی و آراسته با آن نه تنهـــا در محبوبیت آنهــــــــــــا افـــزوده بلکه آنها را در راه دریافت یک راه درست در مســـیر زنده گـــی شان نیز کمک مینماید. زیرا صبر و شکیبائی از جمله بهترین نعمت هـــای خداوند است که در وجود هـــر جوان نهفته است امــــا اینکــــه از آن چگونه اســتفاده میشود مربوط به شخص میباشد.
بنابرین تبلیغ در مجالس و نشست هـــای رسمی و غیر رسمی فقط برای پنج دقیقه از طــریق جوانان جهت اصـلاح اجتماع و ترویج فـــرهنگ اسلامی گام ارزندهء برای پیشرفت آن شمرده میشود. بخصوص در مجــالس که جوانان هم سن گـــرد هم میایند از اهمیت ویژهء برخوردار است. از اینرو جوانان نیز (20% ) مسؤلیت دارند تا در ترویج فـــرهنگ اسلامی و اصــلاح اجتماع سهم گرفـــــــــــــته آنچـــه که دیگران انجام میدهند پرهیز و مانع دیگــران شوند.
درکشور مــــا یک خطــای بزرگ که در تشکیل و تعین نظــام سیاسی و ستراتیژی صورت گـــــرفته جبران ناپذیر و غیر قابل ترمیم است. تشکیل حکومت جـــدید موقت، انتقــالی و پنجســاله و اعلان نظــام دموکراسی برای مـردم افغانســـتان خود یک نقص و پشت پا زدن مرحــله دموکراسی در افغانســتان بوده است. دلایل که موجــــــود است اینست. در صورتیکه مردم افغانســـتان مفاهیم دموکراسی را ندانند و درک نکنند که دموکــراسی یعنی چه و بدون اینکه از حقوق شــــان آگــــاه شوند و دولت بدون اینکه تبلیغـــات برای درک مفاهیم دموکــراسی از طــرق مختلف بپردازد با عجــله تام به انتخـــابات پرداختند و در تنور گــرم نان زدند. و مــردم افغانســـتان دموکراسی را بمنظور خودسری هـــا و ترویج فســاد اداری و اخلاقی اســتفاده کــــــــــــردند زیرا آنها معنی دموکراسی را نمیدانستند. آنهــــا فکر میکردند دموکراسی یعنی هر چــــــــــــه دلت میخواهد بکن و دموکراسی یعنی خودسری. و پسران و دختران جوان دموکــراسی را یعنی مدل پرستی دانسته بخصوص بعضــــی
از دخــتران جوان دموکراسی را یعنی انداختن چادر از سر شـــان و پوشیدن لباس هـــای نیمه برهنه و یا مــردانــه که پوشیدن لباس هــــائیکه بدن انســان را نمایان ســازد خود در دین اســلام حـــرام و غیر عاقلانه است. و از مدل هـــای کشور هــای دیگر اســـتفاده کرده تقلید مینمایند. در اینجــاست که ما تقلید کورکورانه را محــــکوم مینمائیم و آنچــه که با فــرهنگ اسلامیت و افغانیت در تضــاد قرار دارد تقبیح کــرده رد مینمائیم.
شـــاید با خواندن این مقــاله بعضی از هموطــنان ما به این بیاندیشند که من مانع پیشــرفت و ترقی آنهــا میگــــردم که چنین نیست. البته تقلید کورکورانه چه در پوشیدن لباس و چه در کار هـــای دیگر از دید اســلام حـــــــرام و در اجتماع ما قابل قبول نیست. بناً از جوانان خواهشمندیم تا نکات فوق را رعـــــایت وضم اصــلاح اجتماعی و ترویج فـــــرهنگ اسلامی رضــایت خداوند را نیز کسب نمایند.
مسؤلیت رســـانه در قبال ترویج یک فـــرهنگ عقلانی و اســـلامی:
یک مسؤلیت مهم و برازندهء که رســـانه در اصــلاح جامعه و ترویج یک فــرهنگ با شعور دارد. متاســــــــــفانه در افغانســتان در آن هیچ نوع توجــــه نه از طــرف وزارت اطـــلاعات و فـــرهنگ و نه از طــرف خود رسانـــه هــــا صورت گـــرفته است. و حتی بعضی از رســـانه ها را کشور هـــای غیر اســلامی برای ترویج فـــــــرهنگ دینی و عنعنوی خودشـــان که با اســلام در مغایرت قــرار دارد حمایت و ترغیب مینمایند. و آنانکـــه حامی و دست آویز آنهـــا میگردند فقط به پول میاندیشند و بس. فقط چند رســانهء محدود برنامـــه هـــای تربیتی و اصــلاحی دارند و بس. که من از تلویزیون تمدن و کــــارمندان آن بخصوص آقای آیت الله محسنی ابراز قدردانی نموده که در ترویج اخــلاق و فـــرهنگ اسلامی همه روزه برنامـــه های ویژهء دارند. و من (30% ) مسؤلیت تربیت، اصــلاح جامعه، ترویج فــرهنگ اسلامی و محو کامل تقلید هــــای کورکورانـــــه را بدوش رســـانه ها واگـــذار میکنم. زیرا رســـانه ها زبان گویائی جامعه هســـتند کــــــه بیشترین نفوس را دارند و از اینکه رســـانه ها در نظــام دموکــــــراسی جای اول و والای را دارند، همچــنان مسؤلیت سنگین را نیز بــــه عهده دارند. امـــا متاسفانه در افغانســـتان فــرهنگ مسؤلیت پذیری در سطح عام وجود ندارد.که در رسـانه هـــایما بیشتر دیده میشود. اگــــر مسؤلین محــترم رسانه ها روز یک ســـاعت در لابلای برنامـــه های خویش نکــــــته های مهم تربیتی را جـــا دهند شاید بیشتر از ( 30% ) تاثیر داشته باشد و اصــلاحات صورت گیرد بخــــــصوص در پرورش اطــفال بسیار یک نقش ارزندهء را بازی میکند. من امیدوارم که مسؤلین محترم رســـانه هــــا نــــــــه تنها برای پول بلکه برای کسب رضـــای خداوند و اصلاح این ملت نیز فکــر نموده نکات مهم وجدانی را رعـایت نمایند.
اینجـــاست که مسؤلیت تمامی نا حنجـــاری ها دوباره بدوش خود مــردم افتاده و مردم باید از چگونگــی عملکـــرد اجنت هـــای سیاسی کشور های همســایه و حامیان و مزدوران آن باخبر و آنها را نگـــــذارند تا سبب تباهــــی این ملت شوند. و نگذارند تا وحدت و یکپارچگـــی را درهم شکنند و فقط بالای ما حکومت کننند. ایجـــاد یک رســـانه که مردم را بتواند از حقوق شـــان آگاه ســـازد در چوکـــات دولت یک امر ضــروری پنداشته میشود. امـــا از اینکه نظــام حکومت ما دموکراسی بورژوازی است متاسفم. امیدوارم که چنین روزی در زنده گی خود ببینم که افغانســتان آزاد و مطــابق شریعت اســلامی رهبر گزیده اند، نظام سیاسی، اقتصــادی، علمـــــــــــــی و فــرهنگی خویشرا مطابق دین مقدس اسلام بر گزیده اند و همه در صلح و صفا و صمیمیت زنده گــی میکنند.
و میخواهم یک وبلاگ ایجـــاد کنم که فقط حقوق مدنی، اجتماعی، فردی و غیره را تبلیغ و ترویج نمـــایم، اگـــــــر خواست و رضــای خداوند و همکاری شما ملت غیور بود موفق خواهم شد.
و الحمدالله رب العلمین.
درود بر پیامبر اسـلام و امت های او.