داکتر دستگیر رضایی
ضرورت ایجاد بازار سرمایه در افغانستان( بورس اوراق بهادار)
در شرایط حاضر موجودیت بازار سرمایه یکی از عناصر ضروری ومهم در نظام اقتصاد بازار بحساب میرود. زیرا بازار سرمایه بازاریست که به وسیله آن کمپنی ها وشرکت ها سرمایه مورد نیاز خویش را برای توسعه های دراز مدت( معمولآ باسر رسید زیاده از یکسال) تهیه وتدارک می کنند. این بازار شامل بازار سهام وبازار اوراق قرضه(ابلیگیشن) میباشد وبا بازار پولی-بانکی بازار مالی را تشکیل میدهند به عباره دیگر. بازار سرمایه و بازار پولی –بانکی دو بازوی تشکیل دهنده بازار مالی می باشد. بازار سرمایه از روی نحوه عرضه اوراق بهادار به بازار اولیه وبازار ثانویه تقسیم میشود . بازار اولیه بازاری است که در آن یک اوراق بهادار میان سرمایه گذاران توزیع می شود( مانند پذیره نویسی سهام یا خرید اوراق مشارکت برای اولین بار ازناشران آن)وبازار ثانویه بازاریست که اوراق بهادار صادر شده در بازار اولیه در آن مبادله میشود.مانند خرید وفروش سهام در بورس کشور های جهان ویا به زبان ساده تر سهام واوراق قرضه ای که برای اولین بار منتشر میشود از طریق پذیره نویسی در بازار اولیه عرضه میشود واگر تبادلات میان خریداران وفروشندگان باشد معمولآ در بازار ثانویه صورت میگیرد. بورس مکانی است که درآن سهام شرکتهای گوناگون تولیدی خدماتی و سرمایه گذاری داد و ستد می شود. مردم به بازاربورس بازارسهام هم می گویند. اما نام رسمی و قانونی آن "بورس اوراق بهادار" می باشد." که منظوراز اوراق بهادارهمان برگه های سهام شرکتهاست. به مکانی که در آن عمل داد و ستد انجام می گیرد "تالار معاملات بورس "گفته می شود.
مشخصات بورس اوراق بهادار عبارت از وجود مکانی مشخص برای داد وستد سهام، قیمت شفاف سهام وقدرت نقد شوندگی سهام می باشد. معاملات خارج از بورس نیز شامل بازار سرمایه اند.
بازار پول:- بازار وسایل وابزار مالی کوتاه مدت ( اکثرآ با سر رسید کتر از یکسال)است وحجم عمده آن اوراق قرضه واسناد خزانه می باشد.ابزار های مالی مانند گواهینامه سپرده در بازار پول مورد مبادله قرار می گیرد.
انواع دیگری از ابزار های مالی به غیر از سهام واوراق قرضه( مانند قرار دادها ومعاملات آتی بروی فلزات گرانبها) وجود دارد، اما اغلب صندوق های مشاع mutual fund ، در سهام واوراق قرضه سرمایه گذاری می کنند.به همین تر تیب ممکن است یک صندوق مشاع در بازار سرمایه یا بازار پول ویا هردو فعالیت داشته باشد.تفاوت بازار سرمایه وبازار پول از دید سرمایه گذاری عبارت از:
- بازار پول ریسک کمتری نسبت به بازار سرمایه دارد.
- در بازار پول نقد شوندگی بیشتر از بازار سرمایه است.
- بازده متناسب با ریسک در بازار پول کمتر از بازار سرمایه است.البته این موضوع در بازار های مختلف بصورت متداوم ممکن صدق نکند. برای مثال سود بانکی در حال حاضر در بسیاری از کشور ها پائین تر از بازدهی سهام است و بر عکس آن در آینده خواهد بود.
یا اگر مشرحتر گفته شود ، بازار سرمایه در واقع بازار سازوکاری است که به کمک آن مردم به خرید وفروش کالا وخدمات می پردازند. بازار ها نیاز مند بازیگران وزمان کار مشخص هستند وخریداران در بازار دارای قدرت انتخاب مناسب هستند ومیتوانند ازبین کالا ها وخدمات بهترین آنها را انتخاب نمایند.فروشندگان نیز به خریداران بسیاری دسترسی دارند.از اینرو هزینه های ارتباطی کمتری را می پردازند. بازار سرمایه نیز مشابه هر بازار دیگری است. اما مهمترین کالای این بازار سرمایه است. همانطور که گفتیم بازار سرمایه بخشی از بازارهای مالی است.بازار سرمایه در مقابل بازار پول جایگاه تآمین دراز مدت سرمایه شرکت هاست.بازار سرمایه زیربنای فعالیتهای تجارتی وصنعتی دولتی وخصوصی است.بازارسرمایه واسطه ای برای وجوه درازمدت به منظور تشکیل دارائی های سرمایوی است و وجوه این بازار از سرمایه گذاران انفرادی وشرکت های سرمایه گذاری، بانکها، صندوق ها ودیگر دارندگان وجوه بدست می آید. ووجوه مذکور جهت تآمین مالی طرح های کسب وکار وتوسعه ای شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار مورد استفاده قرار میگیرد. به سخن دیگر بازار سرمایه وجوه را از بخشهای دارای مازاد جمع آوری می کند و آن را به سمت کسانی که نیازمند تامین مالی هستند هدایت می کند. کارایی بازار سرمایه حاصل عملکرد بازیگران ونیرو های رقیب درآن است. در کشور های پیشرفته بازار سرمایه وبخصوص بورس اوراق بهادار مهمترین جایگاه تامین سرمایه واحد های تجارتی وصنعتی است در حالیکه در کشور های کمتر انکشاف یافته ویا همچون افغانستان تمرکز تامین مالی برسیستم وشبکه بانکی است.
سرمایه در برگیرند پول وهم غیر از پول نیز است . اما مفهوم اصلی بازار سرمایه بازار مبادلات سرمایه ای مانند اوراق بهادار ونیز اهداف سرمایه گذاری افراد ومؤسسات است، مانند بورس اوراق بهادار. اما بازار پولی مکانی جهت مبادلات ارزی وپولی اعم از دریافت یا سرمایه گذاری تسهیلاتی ونیز تبدیل ارز از آن استفاده میشود.
حالا این دیگر ثابت شده است که سرمایه گذاری در بازار سرمایه یکی از روش ها ی ایجاد درآمد، حفظ وافزایش سرمایه و گمانه زنی اقتصادی می باشد و منافعی معین را نیز با خود دارد. مانند:
- کنترول نقدینگی در جامعه، بورس اوراق بهادار یک فرصت سرمایه گذاری مطلوب برای سرمایه های اندک ایجاد میکند وزمینه توزیع عادلانه ثروت را مهیا می سازد. .مزایای بزرگ وبا اهمیت برای جامعه چون: - استفاده از پس انداز های خورد وکوچک شهروندان، هدایت سرمایه های سرگردان، کمک به رشد صنعتی شدن کشور، رشد تولید ناخالص ملی ومهار تورم و......... را دارا می باشد.
ضرورت، زمینه ونحوه ایجاد بازار سرمایه ( بورس اوراق بهادار) در افغانستان!
ضرورت ایجاد بازار سرمایه در افغانستان را نیازمندی شدید به منابع تامین سرمایه گذاری ها در بخش های اقتصاد ملی وتوسعه اقتصادی تشکیل میدهد. باید جایگاه طبیعی بازار اوراق بهادار بمثابه مهمترین منبع تامین سرمایه واحد های صنعتی تجارتی آنگونه که در اقتصاد بازار معمول است ، مشخص ساخته شود. وماده دهم قانون اساسی افغانستان مصوب 22 قوس الی 14 جدی سال 1382 خورشیدی" دولت، سرمایه گذاریها وتشبثات خصوصی را مبتنی بر نظام اقتصاد بازار، مطابق به احکام قانون، تشویق، حمایت ومصؤنیت آنها را تضمین می نماید". اساس معتبر حقوقی در زمینه ای میدان دادن به همچو تشبثات می باشد.
از دیگر زمینه ها میتوان از موجودیت انجام معاملات غیر رسمی فاقد استندرد در خرید وفروش اسعار یا تبادله ارز در سرای شهزاده ودیگر مارکیت های صرافی وجلب پول های شهروندان تحت عنوان حسابهای بخت، قسمت وغیره توسط بانکها بشکل غیر موثر وحتا غیر مشروع نامبرد.
نحوه ایجاد آن میتواند به شیوه های معمول در جهان عملی گردد. بورس اوراق بهادار میتواند به شکل شرکت سهامی بر اساس شرایطی تشبثات خصوصی ویا اداره ساخت دولت، موسسه عامه باشد. در شکل اولی آن در مالکیت سهامداران ودر شکل دومی در مالکیت دولت قرار میگیرد و فعالیت ان براساس اساسنامه ای استوار است که ترتیب ایجاد وعملکرد ارگان بورس، ترکیب اعضای آن، شرایط پذیرش وغیره را معین می سازد. در راس بورس کمیته بورس ویا( شورای اداره کنندگان) قرار دارد.
دولت باید قوانین لازم را در زمینه نافذ نماید . ادارات مربوطه ( وزارت مالیه ، بانک مرکزی، شورای عالی سرمایه گذاری(سرکرتریت آن ایسا)، اتاق های تجارت وصنایع، شورای عالی اقتصادی ودیگر مراجع زیربط) در زمینه دست بکار شوند. وراه های عملی را پیشکش نمایند.البته قانون بانکداری افغانستان بخصوص ماده سی وسوم آن دست بانکها را درانجام بسیاری از اموری مربوط به بازار سرمایه وبازار مالی در مجموع باز گذاشته است ، ولی لازم است به صورت مشخص در زمینه بازار سرمایه( سهام واوراق قرضه) اقدامات عملی ومقتضی صورت گیرد.
باید صندوق های مشاع و بانکهای خاص سرمایه گذار ایجاد گردد تا بصورت مشخص به معاملات اوراق بهادار بپردازند و بانکهای افغانستان نیز درجلب منابع به عیوض جلب پول های شهروندان در حساب های بنام های بخت وقسمت وغیره که احتمال شانس یرد در آن بسیار اندک وبرای اکثریت مساوی به صفر است ، به نشر اوراق سهام به قیمت های مناسب بپردازند تا به شکل مشروع وعادلانه منافع بانکها و مشتریان تضمین گردد.
شرکت های و تشبثات نیز در عیوض اخذ کریدت های با نرخ سود بالا از نشرسهام وفروش آن در تامین منابع سرمایه گذاری استفاده نمایند .
سکتور های ترانسپورت هوائی، بانکها، مخابرات، هوتل داری در شرایط موجود از جاذبه خوب سرمایه گذاری برخوداراند. میتوانند با نشر وفروش سهام افزایش قابل ملاحظه را در سرمایه وبالا بردن ظرفیت خدماتی شان بوجود آورند.
اتاق های تجارت وصنایع افغانستان باید زمینه های تمرین وآموزش(تریننگ وکوچنگ) را برای متشبثین علاقمند به این بخش از طریق کارشناسان ،مربی ها وآموزگاران داخلی وخارجی مهیا سازند.
ا یجاد روحیه وذهنیت مثبت سرمایه گذار از طریق راه اندازی تبلیغات واطلاع رسانی در زمینه ودر نتیجه ایجاد فرهنگ سرمایه گذاری درتآسیس بازار سرمایه نقش عمده میتواند داشته باشد.
تآثیر دولت در ایجاد بازار سرمایه خیلی دارای اهمیت است. بویژه در افغانستان که اقتصاد آن در حالت گذارقرار دارد و نیازمند شدید به منابع مالی می باشد، نقش نظمدهی دولت در آن فوق العاده بارز می باشد.
هرگاه دولت و سکتور خصوصی بتوانند بازار سرمایه را ایجاد نمایند و اطمینان شهروندان وسرمایه گذاران را در کل بدست آورن، آنگاه حتا زمینه خوب سرمایه گذاری های کلان را در عرصه های پرهزینه ویا سرمایه بر مانند استخراج معادن وسایر عرصه های استراتیژیک اقتصادی از منابع داخلی وخارجی را فراهم ساخته میتواند، که باعملی شدن آن چرخ اقتصاد از سرعت ورونق بالا برخوردار شده ودر هر دور زمینه های اشغال و منابع خوب درآمد را به بودجه دولت فراهم می سازد و بصورت تدریجی در درازمدت نتنها خود کفائی را در بودجه عادی سبب شده ، بلکه بودجه انکشافی را از وابستگی کمک ها وقرضه های خارجی آزاده ساخته وباعث مازاد درآمد نیز خواهد شد.
برای درک نقش موثر دولت واشنائی بیشتر به موضوع مورد بحث خالی از مفاد نخواهد بود تا در اتی به تاثیر دولت بر عملکرد بازار اوراق بهادر ومفاهیم اساسی اشاره داشته باشیم:
تاثیر دولت بر عملکرد بازار اوراق بهادار
مفاهیم اساسی : - سهام ، ابلیگیشن، نرخ اوراق بهادار، بازار های اولیه وثانویه اوراق بهادار، بورس اوراق بهادار، معاملات داخل بورس وخارج بورس، شاخص بورس، قیمت اسمی سهم( قیمت اولیه سهام در بازار اولیه)، پرتفویporfoilo ( بمعنای کیف چرمی بزرگ وعبارت از سبد سهامی که برای کاهش ریسک سرمایه گذاری تهیه میگردد)، کارگزار( بنگاه های معاملاتی که خرید وفروش سهام را انجام میدهد)، حق تقدم خرید( حقیست فابل نقل وانتقال که از زمان خرید سهام جدید توسط صاحبان واحد تجاری به نسبت سهامی که مالکند به ایشان تعلق میگرد بطور مثال اگر فردی 2درصد سهام یک شرکت را دارا باشد در هنگام صدور سهام جدید 2 درصد سهام جدید را حق تقدم دارد)، PE (نسبت میان قیمت ودرآمد هرسهم را گویند اگر این نسبت برای یک شرکت بیش از یک شرکت دیگر باشد، نشانده آنست که بازار نسبت به در آمد سهام شرکت در آینده خویش خوش بین است)، شاخص کل( عددی که نشانده بازدهی بازار است . وتغییر آن به مثبت ویا منفی نشاندهند تغییر مثبت ویا منفی کل بازار است)،سود پیش بینی شده EPS ( سود عایدی شرکت در برابر هر سهم که توسط شرکت پیش بینی میگردد . وسود پیش بینی شده در قیمت هر سهم تآثیر مستقیم دارد)، تعدیلEPS )تغییرات EPS را تعدیل گویند. رشد آن تعدیل مثبت وکاهش آن تعدیل منفی نامیده میشود)، سود تقسیمی DPS ( عبارت ازسود پس از کسر مالیات برآزای هر سهم که توسط شرکت پرداخت میگردد). صندوق مشاع Mutual Fund مشاع در لغت بمعنای درهم آمیختن، صنوق سرمایه گذاری مشاع در اقتصاد(بورس) سرمایه گذاری یک شرکت در مجموعه ای از اوراق بهادار( سهام شرکت های داخل بورس، خارج بورس، اوراق مشارکت و...) می باشد. که این وسیله سرمایه گذاری توسط افراد تامین گردیده وپس از کسب سود، برحسب میزان سرمایه افراد،سود تقسیم میگردد، در این حالت افراد سرمایه گذار دارنده برگ سهام نیستند بلکه برگه مشاع در اختیار دارند. باوجود روحیه دولت محوری مردم افغانستان وگرایش نچندان به بخش خصوصی در کشور با توجه به اینکه این این صندوق مابین اقتصاد دولت وبازار قرار میگیرد( از یک طرف تضمین دولت وجود دارد واز طرفی دیگر سرمایه ها در بخش خصوصی سرمایه گذاری می شو.د) این صندوق میتواند اعتماد به بازار را در درازمدت رشد داده و حرکت سرمایه ها را به سمت بازار سرمایه اسان سازد.البته در دراز مدت باید فرهنگ سازی امکان حضور مستقیم سرمایه در بازار را فراهم نمود. صندوق مشاع عمدتآ دو هدف را دنبال می کند: 1- تامین هدف خرد 2- تامین هدف کلان. در بحث تامین هدف خورد،با شکل گیری صندق مشاع ما شاهد جمع آوری نقدینگی راکد از کوچکترین واساسی ترین عنصر اقتصاد، یعنی افراد خواهیم بود، این هدف با اینکه در ابتدا امری در ابعاد کوچک به منظور مشارکت مردم در سرمایه گذاری وافزایش عدالت از طریق توسعه مالکیت سهام نزد عموم مردم می باشد ودر عمق مطلب تامین کننده هدفی کلان در کشور می باشد که در ابتدا موجبات رشد بازار سرمایه بوسیله سرمایه های سرگردان داخلی فراهم گردیده است واز سوی دیگر در صورت رواج این صندوق ها واستقبال مردم، از موضو.عات مخربی چون تورم تا حدودی جلو گیری میشود، در نتیجه اگر این هدف خرد باشد ولی اهداف کلان را در پی خواهد داشت. اما در تامین هدف کلان، با رواج این امر شاهد رشد شاخص های اقتصادی کشور به خصوص رشد یازار سرمایه خواهیم بود که رشد بازارسرمایه خود موتور رشد هر چه بیشتر اقتصاد را مجب میشود. صنوق مشاع دارای سابقه وتاریخچه میباشد، در سال 1924 برای ایجاد اولین صندوق مشاع Boston securities زمانی که سه تن از مدیران شرکت سرمایه هایشان را باهم جمع کردند، نمی دانستند که ایده مشاع تا چه حد معروف خواهد شد.ایده جمع آوری سرمایه ها برای سرمایه گذاری در اوسط قرن 19 در اروپا آغاز شد. اولین صندوق جمع آوری سرمایه ها در 1893 برای هیات علمی دانشگاه هاروارد تآسیس شد.امروزه بیش از 10000 صندوق مشاع با ارزش بالغ بر حدود 7 ترلین دالر در امریکا وجود دارد.
در ایجا سخن را با ارزوی تاسیس وفعالیت پر رونق وموثر بازار سرمایه در افغانستان در آینده نزدیک ختم میکنم.
20 اکتوبر 2009 هالند داکتر دستگیر رضایی
ایمل: ghulam333@hotmail.com