+

 

محتاج

 

عريف فساد از نظر من

 اين نوشته نه گزارش است و نه مصاحبه و نه هم مقاله در باره مو ضوع خاص .

 اما در واقع مجمو عه امار ارقام و شواهد است كه عملا در كابل نو يسند ه انرا به چشم ديده و لي به دليل نا توا ني و بي تفاو تي مسولين دولتي در راستا ي مقابله به ان شخص و نها دي تصميم نگرفته است.

فساد با در نظر داشت، فرهنگ شعائير و قوانين در كشور هاي مختلف تعاريف متفاوت دارد، اما در افغانستان بر مبناي ضوابط، فرهنگ و ارزشهاي قانون هر عمل و تصميم كه موجب نقض ضوابط و مفاد قانون گردد، فساد است.

و يا هم بر مبناي اثر گذاري منفي كه پروسه فساد در افغانستان از خود بجا مانده فساد اقدام وحركت است كه بر خي اشخاص و افراد از اختيارات دولتي استفادة شخصي براي كسب منافع فردي ميكنند .

 اين اقدام در واقع نتايج منفي پيامد داشته، و آهسته آهسته ميزان نفرت و بدبيني نسبت به حكو مت بالا برده است.

علاوه از سبك ساختن موقف دولت، تمام شعائير، قوانين و سيستم كه در واقع باعث بالا بودن  اعتبار دولت اند، مسخ شده و روحية انارشيزم در بدنه  اداره عامه  توسعه و روز بروز ميزان  بي عدا لتي در نظام رايج ميگردد.

در اداره عامه افغانستان بويژه در مربوطات وزارت داخله، محاكم، حارنوالي ها و برخي مسؤولين محلي به آساني طرفداران خط فساد شناخته مي شود.

بطور مثال بتاريخ 24 /10/ 1387 شخصي بنام اياز الدين از مربوطات حوزه هفت با  موترش اختطاف شد، جسد نيمه جانش 24 ساعت بعد تر از ولسوالي بگرامي پيدا، به شفاخانه منتقل و بعداً از مرگ نجات يافت.

دو هفته بعد از اين واقعه پوليس وقتي كه  موتر شخص اختطاف شده را پيدا كرده، مبلغ 40 هزار افغاني از شخص اختطاف شده بنام شريني تقاضاكرد .

و يا هم در برخي ولسوالي هايي كه قاچاق مواد مخدر جريان دارد، ولسوالان با دادن رشوه بنام شريني در مناطق كه مراكز قاچاق است خود را تعيين ميكنند.

 اين رشوه معمولا براي والي ها جهت دادن موافقه ، ما مو رين وزارت داخله ، ارگانها ي محلي و اعضاي پارلمان داده ميشود ..

اعضاي پارلمان با توجه به نقش ، نفوذ و روابط كه دارند در جهت تقرر انها تلاش كرده و به اين وسيله خط فساد ميان والي ها ، ما مو رين وزارت داخله ، ارگانها ي محلي و پارلمان تهداب گزاري ميگردد.

يكي از اين اراكين در سال 1387 ماه سرطان توسط لوي حارنوال .... تعليق وظيفه شد اما اين شخص با پرداخت پانزده هزار دالر به شخص لوي حارنوال دوباره به وظيفه مقرر و تا اكنون مصروف انجام وظايف است.

گفتنيست كه اعضاي پارلمان در جهت تطميع و داد ن پانزده هزار دالر  به لوي سارنوال نقش داشتند .

حتي در داخل پارلمان اشخاص مهم از او حمايت نموده و اين نمونه يك نوع فساد مشهور و روشن است.

با در نظر داشت مثال هاي مستند كه، ارائه شد، طرفداران خط توسعه فساد، در پارلمان، ارگانهاي محلي، حارنوالي و والي ها پيوند مرئي و غير مرئي دارند..

هر زماني كه مسأله منافع مطرح باشد اين خطوط با توجه به موقعيت اداري، سياسي و اجتماعي كه دارند با هم متحد شده و از روند فساد حمايت ميكنند.

مردم در جهت مبارزه با فساد تا وقتي انگيزه دفاع و مبارزه را دارند كه، بدانند قانون و دولت از آنها حمايت ميكند، اما زمانيكه يك ترويج كننده فساد با يك محور  تصميم گيري اداري با همدست ميگردد مقابله اصلا در چنين حالت كار بي نتيجه ميباشد  ،  زيرا در عقب هر فساد  حمايت والي، پارلمان و حارنوالي ديده ميشود ، با كدام امكان در برابر چنين محور ها با دست خالي  ما توانايي مقابله را داريم.؟

در افغانستان كساني كه بصورت حرفوي به ترويج كننده گان فساد مبدل شده اند، صاحب مهارت هاي خاص در جهت تطميع جوانب ذيدخل بوده و به آساني ميتوانند، جوانب را كه در اداره هاي دولتي نقش تفتيش و كنترول را دارند راضي سازند. اول با پيشكش كردن تحفه، هديه مهماني حتي برگزاري مراسم ختم زمينه نزديكي را با آنهارا  مهيا كرده و بعد تا پيوند ارتباط مستقيم به خاطر بدست آوردن اهداف خود كار ميكنند.

من شخصاً در چند مورد كه خط ترويج فساد(قاچاق مواد مخدر) را شناختم با همكاري دوستان شخصي مبارزه خود را شروع كردم. اطلاعات كه داشتم در مورد شخص مروج فساد، به لوي سارنوال، معين مالي و اداري وزارت داخله حتي رئيس ارگانهاي محلي تسليم كردم.

 اما افراد شخص مذكور شب به خان من آمده با گذاشتن نامه تهديد آميز نوشته بودند، «تلاش بس است، و اين فرصت آخر است.»

با در نظر داشت آنچه گفته شد، كسانيكه در اداره عامه افغانستان متهم به فساد هستند، اشخاص زيرك هوشيار و در حمايت مقامات بزرگ دولت اند. اين افراد در پارلمان وزارت داخله، حارنوالي و حتي برخي ميان مردم پايگاه اجتماعي دارند. زيرا در روند فساد معمولاً داد و ستد مادي مطرح بوده و در جامعه مانند افغانستان كه بحران نيرومند حضور دارد، اكثر اشخاص و افراد كه به كسب يك موقعيت موفق شدند، با استفاده از حيطه صلاحيت استفاده نا جايز مينمايند.

در مورد بدست آوردن برخي اهداف و حل برخي مشكلات در محاكم تا جايي كه تجربه دارم، شيوه هاي كار متفاوت است، اما در مورد دست يابي به برخي تصدي هاي دولتي مانند تعين شدن ولسوال قوماندان امنيه در ولسوالي هاي كه قاچاق مواد مخدر صورت ميگيرد، بايد به خاطر موافقت و الي با در نظر داشت اهميت و موقعيت وظيفه مبالغ متعددي را پرداخت، كه حد اقل  ده هزار دالر و حد اكثر 30 هزار دالر ميباشد.

برخي اعضاي پارلمان و تا سطوح رهبري وزارت خانه ها هستند اشخاص كه همين اكنون در مناطق تجارت ترياك ولسوالان قوماندانها ا منيه را مقرر نموده و حمايت ميكنند.

بصورت مستقيم و مشخص، آنهايي كه تا شش سال پيش حتا مالك منزل شخصي نبودند، ولي امروز در شهر هاي مهم صاحب بلدينگ لوكس، ماركيت، هوتل و ساير امكانات اقتصادي اند  در واقع از مدرك رشوه  پولي مذكور را جمع كرده اند.

حارنوالي، محاكم و پوليس ملي از زمره ارگانهاي اند كه، بيشتر به فساد آلوده بوده و از سطوح بالا و پايان متهم به ترويج فساد اند.

فساد نسبت به هر زمان اگر در افغانستان توسعه يافته و هيچ زماني مانند امروز ما شاهد فساد نيرومند در عرصه هاي مختلف نبوده ايم. علت توسعه فساد نبود كنترول از امور دولتي، و استخدام كدر هاي غير مسلكي و حمايه محور هاي بزرگ قدرت از افراد و اشخاص متهم به فساد است.

در شرايط كنوني جهت كاهش فساد بهترين راه آن است كه، از نحوه كار كرد اداره عامه در همه سطوح سيستم كنترول و مراقبت جدي ايجاد گردد.

 ضمنا من شخصا در اداره خود به خا طر ريشه كن كردن فساد صلا حيت ها ي

 ما لي را به چند نفر تقسيم نمو ده ضمنا در اخر هفته از اجراات كنترول ميكنم.

لا اقل در اخير هر ماه اداره هاي كه مسؤول داد و ستد مالي و پولي اند، گزارش شفاف از اقدامات خود ارائه ميدهند. سيستم اداري در اداره عامه افغانستان در برخي موارد پيچيده بوده، به خا طر نظارت و شفافيت لازم است، سيستم ساده ايجاد گردد.

در هر وزارت خانه، سيستم تفتيش ماهوار به وجود آمده، و در اخير هر ماه اداره هاي كه حساب مالي و پولي دارند، براي پاسخگوي آماده باشند.

علاوه از سيستم تفتيش ماهوار وزارت در داخل اداره يك نهاد مسؤول و نظارت كننده، هفته وار از جريان اجراات كنترول كند

. اين گروه از ميان كارمندان مجرب، تأسيس شده و مسايل مالي را هفته وار تفتيش نتايج كار خود را به خا طر ترو يج فرهنگ شفافيت به ساير كار مندان گزارش بدهد .

 

 


بالا
 
بازگشت