محمد ناصر کوشان

 

حکومت یا انارشی ؟

 

 

متأسفانه حکومت افغانستان به یک نظام انارشی لگام گسیختهء شباهت دارد که هیچ توجه برای بهبود وضع زندگی مردم ندارد. یکی از خصوصیات بارز این نظام های انارشی همانا موجودیت بیش از حد فساد و نابسامانی در ادارات مختلف حکومت ، تزئید تعصبات قومی و خلاصه شدن قدرت سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی کشور بدست یک تبار و حلقه خاص فاسد میباشد. با تأسف فراوان که حکومت فعلی افغانستان به حد جدی به این مریضی مبتلا بوده و هیچگونه توجه از طرف رئیس جمهور منتخب افغانستان که در رأس  هر سه قوه بوده و داراری صلاحیت های قانونی ایجاد تغیرات غرض رفع این مشکل میباشد صورت نمیگیرد.

 

قابل ذکر است که اکثریت از وزرای کابینهء حکومت افغانستان از نظر عامه مردم افغانستان در کارهای شان بطور کلی نامؤفق بوده و هیچ برنامهء مثمر را تا هنوز برای بهتر شدن وضع زندگی مردم در ادارات مربوطه شان پیاده نکرده اند ولی از همه أسف بارتر این است که همین وزرای ناکام به صورت متداوم از طرف رئیس جمهور کشور مورد حمایت همه جانبه قرار گرفته و حتی ناکامیهای آنها تقدیر شده و به وزارتخانه های مهمتر دیگر غرض اجرای مأموریت معرفی میشوند. به نظر من دلیل عمدهء اینکه آغای رئیس جمهور به گفته عام با وزرای خود از بینی بالا سخن گفته نمیتواند موجودیت تفاوتهای ایدیالوژیک بین وی و اکثریت از وزرای کابینه موصوف میباشد که این امر بیشتر چهره مصلحتی کابینهء وی را برملا ساخته چرا که تعداد اعظم ازین وزرا بنابر مصلحت های تا حدی روشن از طرف کشورهای کمک کننده به رئیس جمهور پیشنهاد و اعراض کرسی نموده اند و اینها کمتر خود را جوابگو به فرد اول کشور ومردم عام میدانند زیرا برای آنها کسب رضایت بادارهای خارجی آنها در اولوهیت قرار دارد ، که همین امر باعث گردیده تا تغیرات جدی درین سطوح بمیان نیآید.

 

قابل تذکر است که تا زمانیکه قانون بالای تمام افراد جامعه افغانی بصورت یکسان تطبیق نشود این مصؤنیت پذیری اشراف و طبقه زورمند جامعه در مقابل قانون بمرور زمان به یک فرهنگ ناگوار تبدیل خواهد شد که عاقبت آنرا من منحیث یک افغان خیلی ها خطیر برای نسل های آینده این کشور میدانم.  از جانب دیگر دامن فساد اداری در تمام سطوح اداری کشور به صورت سرسام آور در حال گسترش بوده و این پدیده پلید در حال تبدیل شدن به یک فرهنگ پلید بین اقشار مختلف کاری افغانستان میباشد و اکثرآ در مواقع مختلف طور ادعا میشود که علت افزایش این پدیده پلید همانا پایین بودن معاش مامورین حکومتی میباشد ولی پرسش اینجاست که آیا وزرایکه در اثر اختلاس های عظیم مالی فراری میباشند درین کتگوری شامل اند و یا اینکه دولتیکه قادر به پرداختت حقوق ماهوار هزارها دالر به یک مشاور خارجی و داخلی در دستگاه مختلف حکومت میباشد قادر نیست تا لا اقل حقوق مأمورین عادی خود را تا اندازه ایکه زندگی روزمره این قشر مظلوم تأمین شده بتواند بلند برد ، مطمنا که قادر میباشد. ولی متأسفانه که حکومت افغانستان یکبار هم به عمق قضیه توجه جدی ننموده و اقدام لازم را غرض زدودن این سرطان روی دست نگرفته است و فرصت های بسیار طلایی را در ظرف 7 سال گذشته درین راستا تا الحال از دست داده است.

 

قابل یادآوری است که در پهلوی تمام این نابسامانیها موجود در افغانستان افزایش کشت مواد مخدر در کشور نیز تصویر کلی افغانستان را در جهان به پیمانه وسیع خطشه پذیر ساخته و دیگر افغانها به حیث مردمان دارای فرهنگ غنی و مردمان طرفدار ترقی در جهان یاد نمیشوند بلکه در اثر افزایش تولید این سرطان خبیثه و موجودیت دیگر پدیده های شوم در کشور بنام های تروریست و مردمان ضد ترقی و پیشرفت شناخته میشوند که کریدت آن در مجموع به دولت فعلی افغانستان تعلق میگیرد.

 

به نظر من علت تمامی این نابسامانیها عدم توجه جدی دولت در اوایل حکومت مؤقت به متوقف ساختن فساد اداری و کنترول کشت مواد مخدر بود زیرا بزرگان چه خوب گفته اند که ( وقایه بهتر است از علاج ) ، همچنان با وجود روی کار آمدن ادارات مبارزه با مواد مخدر مردم در مجموع امیدوار بودند که شاید تا اندازه بمرور زمان جلو تولید این مواد در افغانستان گرفته شود ولی چون درین تجارت سیاه اکثریت افراد بلند پایه دولت دخیل اند بناء این ادارات ایجاد شده هم منحیث هماهنگ کننده قاچاق مواد مخدر در خفا فعالیت نموده و هیچگاه قادر به محاکمه کشاندن عاملین اصلی قاچاق این مواد نمی باشند و دولت هم در عین زمان چون بیشتر با رعایت مصلحت ها دنبال بقای خود میباشد ترجیح میدهد تا درین زمینه سکوت اختیار نموده و تمام انتقادات درین مورد را وارونه جلوه دهد.

 

از طرف دیگر مسؤلین درجه اول افغانستان کما کان دلایل ناکامی خود را بالای مراجع دیگر انداخته و یا به اصطلاح عام برف خود را روی بام دیگران میریزند و با این کار تا اندازه هم توانسته اند مؤفق جلوه نمایند و خاک روی چشم مردم ریزند و از احساسات ملی مردم در برخی موارد سوء استفاده نموده در حالیکه به نظر من اگر شرایط بهشت را هم به اینها آماده سازید چون ظرفیت کاری ندارند مطمینا که هیچ کار از دست آنها ساخته نیست و چنین افراد سست عنصر بزودی بدام حلقات جاسوسی کشورهای همسایه افتاده و از آنها در خرابی افغانستان به وجه احسن استفاده بعمل میآید. قابل ذکر است که بادرنظرداشت 30 سال اخیر اگر دولت مردان افغانستان از خرد سیاسی معقول کار می گرفتند دیگر امروز کشور ما از لحاظ سیاسی به مراتب از کشورهای همسایه با ثبات تر و از لحاظ اقتصادی به مراتب از کشورهای همسایه پیشرفته تر میبود اما دولت مردان ما بیشتر سیاست را تابع احساسات خود ساخته اند و بدون درنظرداشت منافع ملی افغانستان در سدد برآورده شدن آرزوهای سیاسی و جاه طلبی های خود همیشه بوده اند که اگر این چنین دوام نماید بدون شک افغانستان به زودترین فرصت داشته های فعلی خود را نیز از دست خواهد داد و بیشتر بی ثبات خواهد شد.

 

به امید یک افغانستان سربلند و مترقی

 

 

به قلم

محمد ناصر "کوشان"

ایالات متحده امریکا

 

 

 

 

 


بالا
بازگشت