خوشه چين
رستا خیزملی؟
یا مرجع دیگری
اگركبوتري روي بام ننشست و جاي ديگري نشست چه بايد كرد ؟
كبوتربه درد نميخورد
قبل برینکه راجع به اصل عنوان صحبت شود
سرخ رفقا + سبز برادران = سیاه
8صبح صفحۀ آریائی در نظرم جالب افتاد.
اگرنظر نویسنده تنها این باشد که رفقای سرخ + برادران سبز در«تورسیا» افتیده اند.وسیاه چه کارهای را انجام داده است وازین به بعد توسط این هاچه کارهای را انجام میدهند. می بینم که زمان برای ما چه تجربه را مثال میدهد.
رفیق بودن افتخار است. نام رفیق را درعمل بد ساختن عبب است. برادر بودن عیب نیست از نام برادر استفادۀ نا جایزوخلاف شرع عیب است گناه نا بخشید نی است.به مقام ومنزلت عیاری رسیدن اثبات مردانگی است. به این مقام خلاف نورم های پذ یرفته شده، خودرا معرفی کردن گناه است.
نگفته ام که «عیارم» من ولی از«عیار» بودن خوشم می آ ید. بلی بستر سبز عیاران را قلبه کرده ام تا ازروح وخرد «عیاران» دانۀ پربار«عیاری» از آسمان نیلگون آبی خراسان برزمین شخم زدۀ مستعد به نسل نو(( افغانستان)) بریزد وسبز نماید.
اماازنظرمن ترکیب رنگهای(( سبزوزردبا رنگ سرخ))رنگ چهرۀ را میدهد.
اگرغلط نکرده باشم چهاررنگ اصل است((سیاه سفید،سرخ وزرد)).
درکشورایام جوانی ام علاوه بروظیفۀ معلمی خود حرفۀ عکاسی را هم بلد بودم ، فلمها را که عیب می داشت قلم میزدم و اصلاح مینمودم وعکسهای سیاه وسفید را رنگه میکردم. با ریگمال نوک قلم های نرم را باریک میساختم و بعد فلم هارا روتش میکردم وعکسها را پوزیتیف تاعکس زیبا معلوم شود وعکاسان برای جلب ضرورت مندان عکسهای قشنگ و اصلاح شده را در عقب ویترین میگذاشتند تا مشتریان خوبی برای خود پیدا نمایند.
یاد عکاسی های محافل عروسی بال روم انتر کا نتیننتال، باغ بالا ، هوتل کابل آ ریا نا و هوتل مرمر بخیر ودامادان وعروسانی که اکنون صاحب نواسه ها اند یا دشان بخیر.
عکسهای سیاو سفید را رنگه میکردیم طوریکه رنگ سرخ « رفقا را » با رنگ سبز(( برادران)) ترکیب مینمودم ازان رنگ چهرۀ (( سبزینه رنگ تیار میکردید)) .
"کمتر از ذره نه ای پست مشو مهر بورز"
"تا به خلوت گه خورشید رسی رقص کنان"
اگر طوری شود که به این مطلب پی ببریم عواملیکه ازلحاظ سیاسی(( جنگ سرد)) باعث ایجاد برادران ورفیق های متضاد گردید را به بررسی بگیریم . فابریکۀ تولید رفیق دیگربه مفهوم دیروز وجود ندارد. برادران دیروزی هم ارزش خودرا از دست داده اند.
امروز ضروراست که ازاندیشه های سرخ و سبزدرهاون(( عیاران))مخلوط و مرکب بکوبیم تا اندیشۀ والای انسانی را انسانی تربسازیم.
بگوئیم که ای انسان.
چون ذره گرچه حقیرم ببین به دولت عشق
که درهوای رُخت چون مهر پیوستم
«حافظ»
امروز دیگریادی ازبرادرورفیق به مفهوم« سیاسی» ارزش خودرا از دست داده است. افسوس ای هموطن صد افسوس.
جنگ
"اكنون تو و خواب و خنده در گهواره،"
"در گوشه اي از بهشتِ اين سيّاره؛"
"با دلهرۀ دوزخِ فردا گويم:"
«اي سوخته، اي گرسنه، اي آواره!»
ای هموطن تورا در سراسر جهان بی وطن میگویند. وطن ناموس است. تورا در سراسر جهان بی ناموس می خوانند. با این حرفها دیگرازین نام های داده شده برای ما افغانها باید راه بیرون رفت را دریافت نمود.
ناموس وطن مربوط میشود به اینکه چطور عزت از دست رفتۀ خودرا دوباره بدست بیاوریم. درین رابطه میبینیم که:
عقل وعاطفه چه میکنند؟
میگوید او انسانهای آ زادۀ افغان اگر از خود برای سازنده گی چیزی یاد نداری از سگ بیاموز.
"گربۀ
كه نَبود ز خطر پروايش"
"از شيشۀ شكسته زخمگين شد پايش"
"سگ آمد چركِ و زخمِ او را ليسيد"
"نگذاشت در اين خسته دلي تنهايش!"
گوش میشنود، چشم می بیند. قلب بین نه وآری عمل میکند. عقل به عاقل وظیفه میدهد. ازدل درد مند خود بپرس که دلت برای توبرای انجام یک عمل انسانی و اخلاقی چه هدایت میدهد.
دل به عاقل میگوید که میدانی یا نه نام دوم من قلب است.ارزش قلب را طبیبان میدانند وارزش دل را عاشقان.
از«دوبی چه میرود یک شوت» دُ ک دُ ک میکنم، ثانیه شماری مینمایم اندازه عمررا به محاسبه میگیرم که زمان ازما میگیرد و میبرد. با لآخره ازعدم به هست آ مده بودیم و به عدم میرویم ، لکه های سرخ ، سبز و سیاه درلوحۀ سفید تاریخ عبارت ازاعمال ما خواهد بود که زمان درآ ئینۀ تاریخ برای نسلهای فردا نشان میدهد.
ظلمتِ
كور
"بر چهرۀ شب ستاره اي پيدا نيست؛"
"از عشق در اين ظلمتِ كور آوا نيست:"
"در ذهنِ جهان نورِ حقيقت مُرده ست"،
"انگار كسي منتظرِ فردا نيست."
عقل به عاقل میگوید که تودرمن نیستی من درتوهستم که برای توعاقل میگویند. اگر از ت بیرون شوم بعدآ برای تو میگویند بیعقل. گاهی شنیده باشی
اگر یگان غلطی از جانب بعضی ها سرمیزند . به آ درسش میگویند که این آ دم عقل خودرا از دست داده است.
هرعاقل حق دارد که بگوید.
کیها ، کیها ، کیها؟؟؟
بلآخره کیها برای نسل های امروز فردای نا روشن را بنیاد نهاد؟.
کیها درحلقۀ بیگانگان درگیر شده اند و کیها داو طلبانه ماشین دشمن را در جاده های خاکی عزت وشرف وطن ما میرانند کی چک سفید برای ویرانی وطن بدست آورد؟ کی به امر بیگانه کُشت واز کشور ما ما تمسرا بوجود آورد، تاراج کرد ، تخریب کرد ویران کرد وهزاران نوع کیهای دیگر؟؟؟؟؟؟؟؟؟.
خوشه چین عاقل حق دارد. میگوید من خجالت میکشم که بگویم دولت موجودۀ افغا نستان متعلق به افغانها است.
بروید همه حرف هارا ازعکس یاد گاری آ قای کرزی((طالب)) بپرسید.
نمیدانم که در سرلوحۀ کشور اشغال شده ما چه نوشته شده است.
رستا خیزملی؟
یا مرجع دیگری؟
به رستا خیز ملی باید که سر تکان داد.
از نقش رنگ سبز درروی تکۀ سیاه باید پرهیز کرد.
رستاخیزملی برای تو عزت و شرف می بخشد
رنگ سبزدرپیکر سیاه،عزت وشرف را گرفت و باخود برد ملت بیچاره و ناتوان را در ماتم غم نشانده است
چراکه هرکس ترس خودرا از فرزند امریکا(( القاعده وطالب)) اعلان میدارد. ولی این رانمیگویندکه دشمن به بهانۀ((طالب والقاعده))ملت راخفه کرده است. ملک مارا صاحب شده است. این ها با این ترس و وحت گویا! از بوجود آ مدن دوبارۀ طالب روی صحنه به حضوردائمی امریکا درکشورما مشروعیت می بخشند درانتخابات تحت سایۀ امرکائیها سهم میگیرند.همان بیتی که به رهبری رکستر شوروی خوانده میشد،اکنون عین بیت به زیرریتم ارکسترامریکا خوا نده میشود.
بیتی که مورد پسند جهان سرمایه نیست
کس نگوید که د ست وپا افگاراست
کاسه لیسی چه زیبا وعجب کاراست
اشغالگر،هی، هی، هی میخندد:
میگوید
پیشت بشینم ریشت بکنم
درمقابل این خندۀ های نیش دار وتمسخرآ میز
مگرخوشه چینان چه میخواهند که راه عیاری پیشه کرده اند؟
بلی! اینها میخواهند که بگویند ازجمع خوشه های اصل «گندی اصالت» برای خرمن اصول میسازند. بخاطریکه خود طبق اصول به حاکمیت ملی خود نایل آئیم.
درینجا اصول عبارت است از: در دا ئره خرد چرخیدن، درتاروپود دماغ تنیدن و بافتن، بازبان گفتن، به پای خود رفتن به سوی آ زادی وبدست خود گرفتن وازان حفاظت کردن وحمایه کردن است.
چرا؟وبازهم چرا؟ عقل به عاقل میگوید به چراها باید که جواب بدهی.
جواب: دشمنان آب خط کردند «ماهی» گرفتند. کاه دود کردند روباه گرفتند. دام وتور و دو گزه شاندند از کرگس باشۀ دست ساختند. این کرگس را درنقش باز به پرواز درآ وردند. تا کفترکان« بیگناه» این پیام آ وران راه و رسم زندگی صلح و انسانیت را به ترس وادارند. به خود راه پیدا نمایند که به لانه هایشان هجوم ببرند جنگلات و مزارع « غلجات» شان را به خود بگیرند.
عیسی ره به دینش موسی ره به دینش برای مسلمانان راه و قبله از1386 سال قبل به این طرف تعین شده است.
تعرض به مذهب تعرض به دین، تعرض به فرهنگ وسنت های پذیرفته شده تعرض به سر زمین، هرگونه تعرض زیر هر عنوانی که باشد.گناه نا بخشیدنی است. ولو زیرهرعنوانی که باشد.
درمقابل هرنوع تعرض حق دفاع محفوظ است.
این حرف را تنها من نمی گویم گنجشک هم ثابت کرده است که با تیغ پنجه نرم مینماید.
عقل به عاقل میگوید که نویسنده های گران قدرما درهردورۀ تاریخی، تنها ازمسایل ظاهری قضایا عکس برداری کرده اند. به علتها وریشه یابی مسایل کمترتماس گرفته شده است.
«عیاران» حس همدردی و برادری را با اعراب ازگذشته ها به این طرف به اثبات رسانده اند ولی حاکمیت این نمک حرامان را با لای خود نپذیرفته اند.
26 سال جنگ سیاه جامگان و سفید جامگان اظهرُا لمن الشمس است.
ادامه دارد