خوشه چين

 

مبارزه ادامه دارد

 

مبارزه جدی شده وبی امان میشعارد.عیارتخم راستی و صداقت را درزهن نسل جوان میکارد، خائن با شنیدن این شعاربه خوف آمده، سروجا ن وتن کل بدنش همه میخارد.

 هرکه بنده خداست یا چهاریار

مبارزان حقیقی«عیاران» اند چون شمع همیشه فروزان ازمیان قلب عاشقان، عاشق  به انسان والا، حقیقتی است که درمیان دسته های گل جامعه درروغن خود سوخته وازخود می پرسد که چرا درطول زمانه ها،علم برداران جهالت(( تاریکی)) دانشمندان((روشنی)) را وشخصیتهای ملی وسیاسی را گردن زده اندواین سنت هنوزدرجامعه مارواج دارد.؟درسالهای بعد نسل برخاسته ازشرا یط نوین به اعمال ونظریات این قهرما نان صحه گذاشته اند هدایای آنها را دنبال میکنند.  پاسخ این مطلب به محورعلم ودانش چرخ میزند.

وباید همه چراه ها دروازه های اکادمی علوم،مؤ سسات تعلیمی تربیتی وحقوقی ومدنی را زنجیر کوب نماید.

علم برداران،علم ومعرفت،سینما گران وهنرپیشگان افغان(( داخل وخارج)) نطاقان وسخن وران با وجدان شما میتوانید ارزش خودرا ازتصویر با لا تعین نمائید. اتحاد دلسوزی ومهربانی شما برای دفاع غو ث زلمی آب حیات است.

تذکرجدی غوث زلمی یکی ازژورنا لستان چیره دست با دانش نطاق وسخنور شیرین کلام دردام دسیسه هموارشده درپیش رویش به گونه سیاستهای حاکمان اعراب درحریم خراسان پیچ خورده است.    

 آزادی حق طبعی اوست که باید به آن دست یابد.   بدانیدکه امیرابومسلم خراسانی((عیارمعروف ومشهور)) یکی ازسرلشکران جهان اسلام بود.کورنمکی حاکمان اعراب بلوسیله تا به اکنون درحق مردم ما جریان دارد.

پیرمردن یکی از رخنه های مرگ است.

دولت ایجاد شده به شیوه کهن روی تهداب ریگی سقوت زود رس است

 گماشتگان اجنبی درچنگال اراده بیگناهان وتوده ها!

امپراتوران فکرمیکنند که گویا! روئسای جمهور کشورهای عقب مانده بازیچه دست آنها میباشند. بالای قوغ آتش به نفع آنها هنرنمائی مینمایند.روئسای جمهوربا اراده ومصمم میدا نندکه ازهمه هنرنمائیها،هنرنمائی روی قوغ آتش خطرناک است.با فهم ازین مطلب که نه خیرنه ! بازگشت به اراده ملت آدم را ازجمله بزرگترین اشرف مخلوقات معرفی کرده وبه او چهره توان مند می بخشد.

توده های مسلمان بیان مینمایند که سوء استفاده ازموقف  عقیده، زراندوزی، به کیسه خود، به خاک وخون کشاندن مردم بیگناه آن هم به نفع دشمنان سعادت وخوشبختی مردم.

محاسبه  می طلبد.

بلی صدای مبارزه ازحنجره عیاربالا میشود،فاصله مبارزه باپاهای عیارپایان می یابد، مبارزه، ارمان است. برآورده شدن آرمان شریفانه،هدف ا ست. هدف روشنائی است که به رنگ سرخ درچشمان بیننده تجلی می یابد. حقیقتی است که پرتوافشانی نموده، رقص کنان پای کوبان، خرمن گیسومی افشاند. فرمان روا است. لوح سفید نصب مینماید. ازپشت کوها زبانه میکشد. ازعقب موانع طریق سطوح دیگری بازتاب می یابد. چنانچه روشنی ماه دوهفته دردل عشاق چنگ میزند.نوروسیله است برای شناخت ودرک حقایق ازتاریکیهاوموهومات ، نوروحقیقت بهارازپشت قله ها زبانه میزند وشعله میکشد.تأثیرات گرمای خودرا برخاک می اندازد.هوای خشک سوزان وخاک سکوت وآرام را به شور وشعف می انگیزد.درپرتوحقیقت خاک ازچانته خودهزاران چیزهای پنهانی را بیرون میکشد.جهان خاکستری را به دنیای سبز وانواع، گلهای رنگا رنگ، پرنده های گوناگون به رنگهای مختلف،حیوانات قسما قسم وا نسان های با جلدهای مختلف، مبدل میسازد.بلی ظالمان درطول تاریخ، خوا ستند که حقایق را پنهان کنند،گلویش باتیغ بران جهالت ببرندومرگش را جشن بگیرند.ولی نشد که برای ابدبه این عمل دست بزنند.مگرحقیت جنبش عیاران((وجدان،شرف، صداقت،وفا به عهد،حیثیت،ناموس داری،پاس آب ونمک، ضدیت باستم، محبت به انسان)) به ما نند نورآفتاب حقیقتی است که ذریعه(( قلم بد ستان،شعرا،هنر پیشگان،سینماگران،نطاقان)) این ایجاد گران ونا قلین فرهنگ نوین درمیان توده ها تأثیرگذاربوده، توده هارا بوجد می آورد،زمینه های اتحاد اتفاق،اقوام وملیتهای با هم برادربا حقوق برابر را، دوشادوش هم درکنارهم درمقابل ظلم و ستم، متحد و یک پارچه میگرداند.

پس مبارزه برای بدست آوردن آزادی وایجاد زمینه های حیات بهترحتمی است. حتمی بودن مبارزه یعنی حرکت شورانگیزوقهرمانانه،علیه فساد،ضد ستم،ضد، تباهی بی گناهان، نا برابری، فقرنکبت،پامال شدن عزت وکرامت انسانی.آنگاه خواهی شنید که مبارزه جنبش عیاران طلسم شب را شکستاند.شفق دمید، لوح سفید برصفحه زمین هموار گردید. مردوزن،پیروجوان،به مانند سیل خروشان، سطح آب را با لا بردند. فرعونها و نمروت ها درمیان سیل غرق گردیدند. درسرزمین مهرومحبت باردیگر«عیاران»خواهند گفت که مابندگان خدا میباشیم همه زیبائی کلام ما،مهرو محبت ما ریشه دراراده خداوندی دارد. جنبش عیاران میگویند که ماملت واحد میباشیم.همان گونه که کشورهای غربی دوره جهالت را پشت سرگذاشتند.هنگامه آفریدند،به خودآمدندازوحشیگری بیرون شدند.کینه ونفرت راازسینه وزهن خود بدورانداختند پته به پته به سوی آسمانهابالارفتند،به دامن علم وخردچنگ زدند. درحیطه صلاحیت خود، به کرامت انسانی توجه کردند.درشيوه كشوردارى،قانون مدارى، برابرى همگان دربرابر قانون: فرمانروا ورعيت،جنرال وسرباز گمنام، فقيروثروت مند، دارا و نادار،وابستگان به حاکمان وناوا بستگان ارج گذاشتند. درشیوه اداره خود بنا به خواست زمان وتقاضای ملت دگرگونی آوردند.وبانگاهِ دقيق روى اصل آزادى درساختارحكومتى خود ويا آن دراهرم قدرت چه جايگاهى براى اين اصل درنظرمیگرفتند وچه سان ازآن براى پيشبردهدفهاى خودوسيا ستهاى راهبُردى بهره میبرندوتاچه اندازه به مردم وصاحبان انديشه مجال میدا دند ازاين حقِ خدادادى درژرفا بخشيدن به باورهاى خود ومردم ونگهدا شتِ حکم را نان وكارگزاران ازلغزشها بهره ناروا بردند ازجا به جا کردن حكومتها ومقا مهای دولتی ،استفاده کردند، به سرزمينها و واديهاى حاصل ده وكشف ناشده اى رهنمون شدند.بلی این کارآنها است که همه چیزرا اززمین تا به آسمان تسخیر کردند وازان خود میسازند. مگردرکشورماحیوانات وحشی زندگی مینمایند که بعضاً هوشیا ترین مارا اهلی ساختند وبعد ذریعه آنهاجامعه مارا درتاریکی محض قرارداده اند وسوال های دیگر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟.

تا که احمق درجهان باشد مفلس در نمی ماند.

در مسابقه بار بری خر از خر پس نمی ماند

اگرپس ماند بینی اش از بریدن است

  مگرما جنبش عیاران با استفاده از تجارب آنها میخواهیم که عشق به انسان، وفا به عهد، صداقت، ایمانداری، مردم شناسی، قدرشناسی بزرگان ودانش مندان، پاس آب و نمک، ناموس داری وناموس پروری را درکشوربلا کشیده خود پیاده نمائیم. احساس واندیشه های خدا داد ما مارا بر می اگیزاند. تا که اول به پا برخیزیم، رستا خیز بیا فرینیم، دست ملت را برای بیرون راندن دشمن ازیک آستین بیرون آ وریم. 

ژیره زما واگ ئی دملا  

باز هم جنبش عیاران تکرار احسن بیان میدارند  که ما افغانها ملت واحد هستیم میخواهیم که(( غوث زلمی وغوث زلمیها))اززندان امریکائیها رها شوند.مجاهد، ملا، مولوی،استاد،معلم، شاگرد،محصل،توانگر،ناتوان،زن،مرد،پیر،جوان،کارگر، کارفرما، ملاک ودهقان، هنرمند، هنردوستان،ادیب شاعر،حقوق دان اقتصاد دان، همه باهم درکنارهم، چه مجاهد، چه غیرمجاهد با ادا کردن جمله که،درزمان انجام کارهای ولسی، دسته جمعی، یاحشرکارگران نعره میزدند هرکه بنده خدا است« یاچهاریار»صلاحیت کشورداری خودرا خود به اختیارخود میگیریم.

  

 


بالا
بازگشت