خوشه چين

 

پرنده های مهاجر

هوشیارتراند

 

   پرنده های مهاجرنسبت به سیاست مدارهای دُگم وساکن هوشیا تراند. 

    به امیدآن روزیکه کشورماازوجود دیوانه های سیاسی نجات یابد.

دیوانه را وُشت کردن

درکف پایش انگُشت کردن

مطلب که به سر رسید

با دیوانه پُشت کردن

چنانچه که روسها با جریانات چپ پشت کردند. گفتند که چرا؟گفت دهلچی زمانه به راست کوبید ما به طرف چپ چرخیدیم وکنون به طرف چپ میکوبد ما به طرف راست می چرخیم. ایکاش این چرخ زدنها را درزیردهل استاذ دری لوگری یاد میگرفتیم ورنه تباه نمی شد یم. امریکائیها میگویند که اتن یک مجهوله را یاد نداشتیم دهل کوب سه مجهوله میکوبد هرکس که دم دهل را گرفته نتوانست مسخره میشود. بنآ صحنه را باید ترک کرد. این دهل ارهت همیش دردورا ن است.چرخ ارهت را،زمانی یکی به دنبال میکشد زمانی کس دیگری این دهلچه گکها ی که ازعمق چاه (( به رنگهای سرخ و سبز)) بالا می آیند، آب را درکام گردانندۀ چرخ میریزانند. خود آب ماده حیاتی است. اگرآب وجود نداشته باشد حیات ماهیت خودرا ازدست میدهد آب ثابت وتغیرنا پذیراست. همه اشیای کثیف را پاک میسازد مگر خودش کثیف نمیشود. درجریان حرکت حتی کثافت ها را با خود انتقال میدهد تاکه دورازانظارته نشین شود.پشم داری پشم؟ پشم نریا ماده.؟مراد ازپشم نروماده چیست؟. پشم گوسفند.پشم قچ ویاپشم خسی؟اوبرادر،حرفهای عجیب وغریب را بیان میکنی.مراپشم کاراست پشم. چرا کلمۀ خسی را درمیان آوردی؟بلی!قچ ازجمع گوسفندان وبوقه ازجمع گاوان برای رمه وگله همیشه دردسرخلق میکنند. بی نظمی وماجراهارا ایجاد مینمایند. دهاقین ومالداران گوسفندان قُچ وگاوهای بوقه را به دومنظورخسی مینمایند.      

 1- برای جلوگیری ایجاد ما جراها درمیان رمه وگله.                                             

   2- گوسفندا ن قچ که خسی شدند فقط به چریدن علاقه میگیرند. چاق میشوند.دمبۀ شان کته میشود روغن فراوان میدهند  وبوقه ها ازمستی میمانند راکت پرانی ونیزه بازی ننموده خاک زمین را با پای پیش از زمین به سوی شکم خود کش نمی کند دوزانورا به زمین نمی خوابانند وشاخ خودرا به زمین نرم گورنمیکنند وهو اوم نمیگویند. بعدآ به حیث قلبه گاورام شده مطیع وفرمانبرداردرزیر یوغ گردن مینهند به امرقلبه ران زمین راپاره مینمایند. بلی(( بادآورده را باد میبرد)) ما مردم، این بوقه جنگیها و قچ جنگیهای(( خسی شدۀ)) باد آورده به قدرت را درکشورخود دیده ایم که خودرا بدست باد داده اند. واین خاک بدست باد افتیده چشم توده ها را کور کرده است تاکه چیزی را نبینند. بلی ! کشورهای بزرگ برای خود مهره های خسی شده وبی درد وسرکار دارند. اول مهره هارا اینجا انتخاب مینمایند بعد ازپرورش مقدماتی درآنجا میبرند و خسی شان میسازند واپس جهت قلبه رانی دوباره ذریعۀ تیاره روان شان مینمایند.یکی هو...... میگه ودیگرش از پشت او نعره میزند. ننۀ کبیرمیگه مگرهرقلبه ران کارخودرا مینماید تا از زمین حاصل بردارد. دلال پشم فروش میگوید که بمن پیسه دارها پیسه داده اند که پشم را قریه به قریه ده به ده از گوسفند داران و مال دارها به قیمت ارزان بخریم وبه ممالک خارج چون انگلستان و امریکا وکشورهای صنعتی دیگر صادرنمایم.درآنجا ازین پشم تکه های مرغوب وزیبا میبافند دوباره به قیمت خیلیها گران به کشورواردمینمایم.وازپوست شان پاپوش جمپربالاپوش تیارمینمایند. کسانی اینهاراخریده میتوا نندکه ازامکانات پولی برخوردارباشند نه دهاقین ومالداران.بازهم همان حاکمیتهای مافیائی. تابه اینجا که نوشته آمده ایم حرف دیوانه های سیاسی را توقف میدهیم تاکه بار دیگرنوبتش برسد. ببینیم ماکه مخلوق خدا هستیم وخدا وند متعال برای چشم را برای دیدن گوش را برای شنویدن ، بینی برای بو ئیدن، زبان را برای درک ازلذت، جلدویا پوست بدن برای درک از سردی و گرمی و نرمی و سختی و هکذا پارا برای حرکت ازیکجا به جای دیگر و دست را برای گرفتن ودراختیاراوردن وتصرف کردن. تا که به ماهیت زند ه پی ببری و به زندهگی معنی ببخشی و بدانی که زنده گی یعنی چه(( خوردن، نوشیدن، زادو ولد کردن، تفکر کردن،ایجاد گری وخلاقیت ونوع آوری درزنده گی)) است.ازجمله مخلوقات خدا وند متعال پرنده ها اند.پرنده ها انواع و اقسام به رنگ های مختلف اند. پرنده ها همیش مسیر هوای گرم را دنبال مینمایند تا که زنده بمانند طبعآ محیط هوای نسبتآ گرم ومعتدل برای تداوم زنده گی محیط سالم است. زمانیکه اسبتداد سرمای فصل زمستان بیداد میکند. بهار برای نجات مظلومان درحرکت می افتد دشت ودامن وصحرا ی زمستان ازعظمت وهیبت فصل بهاری،خجالت زده شده به گریه آغازمینمایند.ازگریه وزاری فضا ومحیط زمستان آبها،چشمه ها کاریزهاجویبارها ودریاها بوجود می آیند. سبزه ها مورها ومورچه ها به بوی بهاردرحرکت می آیند.یعنی بهارجنبنده وسازنده به پرندهای محیط گرم و سوزان پیام می فرستد که زمان زمان نسل گیری ونسل دهی است.فضای بوجود آ ورده ام ، برای ابرازعشق ومحبت، ساختن لانه وکا شانه وخواندن ترانه. پرنده ها درحرکت می آیند ازهر فامیل وخانواده، ازاواسط ماه دلو شروع میکنند به مهاجرت. طبعآ این فاصلۀ هزارها کیلومترراه را درفضا پیمودن، حوصله وتدابیرمیخواهد. طبعآ پرنده ها حین حرکت برای خود مناطق ومحیط را هدف قرارمیدهند که درآنجا بروند برای خود لا نه بسازند. دانه بچینندو بخورند وزاد ولد نمایند. بخاطررسیدن به این هدف،مناطق گرمسیررا از ترس آ تش سوزی های تابستانی مبادا لانه های شان(( بگونۀ افغا نستان درجنگ برادر با برادر))  دربگیرد ازین منطقۀ دوزخی یعنی محیط استوائی را ترک میگویند به سمت مناطق بارده و معتدله پهنۀ وسیعآسمان آبی را شنا کنان گویا که خدای بی نیازاین گنبدآبی را به استقبال کاروان موچوچه های بیگناه باچراغهای قندیل ازجانب شب چراغانی نموده است. وزمین پوشیده از پارچۀ سبز مخملی، نقش ازگلهای رنارنگ که درمسابقۀ زیبائی باهم دررقابت بر خاسته اند. وبلبلان چهچه کنان ، فچ فچ کنان و کلنگان و شاه کلنگان قروقروکنان شاد و خوشحال به سرعت خویش ادامه میدهند ازارتفاع بلند کوههای هندوکش وسطح مرتفع پامیر گروه گروه حلقه حلقه عبورمینمایند.ببینید خیلی کلنگان و مرغ های آبی را ، در فضا در جریان به سوی هدف، یکی درپیش رو ودیگران به شکل قطارزاویۀ حاده را میسازند. طبعآ هوا مانع است برای سفرباید هوا پاره شود. پرواز ازین پرنده ها طوری تنظیم میگردد که همه بطورمستقیم سنگینی هوارا مساویانه به شانه میکشند. مرغ اول تایک قدم وبعد اتوماتیک مرغ دوم جای اول را ومرغ سوم موقف سرخیل همینطوردیگرو دیگرا ن درحال اشغال مسوُلیت سنگین سفر. بدون اینکه مرغ اولی بگوید که من همیش اول میباشم دیگران به تعقیب من. ومیگویند ما وشما اتفاق مینمایم متحدآ خودرا به منزل برسانیم هرگاه که به منزل رسیدیم هرکه پی کارخویش برای ساختن دنیای خویش مصروف میگردد. اینکه گفته میشود پرنده های مهاجرنسبت به سیاست مدارهای دُگم وساکن هوشیار تراند.جاه داردکه انسان بگوید ودرباره بنویسد.ارزش انسانیت ازهمین نقطه منشأ میگیردکه کاری میدانی ازعهده اش برآمده نمیتوانی نکن واگراشتباه کردی به اشتبا هت اقراربکن واگرکاری که به طورناخود آگاه جبرآبا لایت تحمیل شد.بگوکه این کارنا خواسته با لای من تحمیل شده است. به جواب حریفان خود بگوید:آتش در گرفت تروخشک یکجا میسوزد.اندیشۀ ما پابرجااست. منتهی درعمل ازبا لا تا به پائین یک اشتباه بود. راهی را که انتخاب کرده بودی راه درست بود. پیش دشمن سرخم کردن ابلهی است. ما خواسته بودیم که ثواب کنیم بدبختانه که نا فهمیده کباب کردیم. بلی! با قبول همه اشتباهات آنهایکه علیه ماهیاهوی دارند.بلی ! هیاهوی وقتی با ارزش است که علیه اشغال گر فریاد با لا کنی نه علیه کسانی که در سطح مظلوم شکست کرده اند. اشغال گری که همین اکنون گرباتمام ابعادش فاجعه آفرینی دارد.هیاهوی وقتی با معنی است که ازخود دست آوردی داشته باشند. درحالی که خودش درگیراشتباه است. چطوربخود حق میدهند که بگویددیگران مجرم اند.کشتن انسان در هر حالت گناه است اگر از مواضع دولتی باشد ویا ازمواضع اپوزیسیون، این قدر ترور، ازخانه کشیدنها، از موترپائین کردنها وغیره وغیره اگردنبال شود...... سخن ها فراوان است که کوزه را برای آدم میدهد حوض را ازآب پرنمائی،هرکس باید که ریگ گندم خودرا خود بچیند. و انگشت ندامت بگزد نویسنده های توان مند دشنام نامه نمی نویسند. درپی علل وعوامل برمی آیند به مانند یک استاذ طوری رهنمای مینمایند که مجرم خود درد درون سوز داشته باشد.هیاهوی کردن وماجرا جوئی برای انسان شخصیت نمیدهد. ذریعه یک قفاق هزارروی را آدم سرخ نمی گرداند. با آنهم ازاوشان ترسی را به خود راه نمی دهیم. بلکه ما از کسانی هراس داریم علیه جمع ما(( اشغال سرزمین)) چشم دوخته اند اگرامروز اوبا من سرنا سازگری دارد عیبی نیست. فردا فرزندان مان یک دیگررا درآغوش میگیرند. دشمن به آدرس هریکی ما درمراحل مختلف این ادبیات را علیه ما استعمال مینماید که میگوید اینهاکه همه خراند ما پای پیاده میرویم! این قدرچریدی دنبه ات کو؟! یگان وقت گله مینمایند.خبرندارندکه باد آورده را باد میبرد.باگرگ دنبه میخورند باچوپان گریه می کنند. امریکائیها علنآ اعلان میدارند که  ما صرف برای اقلیت فروخته شده و اکثریت غیرجنبنده نیازداریم.مثلا اقای کرزی کارراانجام میدهد برای امریکائیها با مادران پدران که فرزندانشان بخاطرجنگ امریکا کشته میشوند با آنها یکجا گریه میکند. وامروزبعضآ چپیهای ما بخاطراشتباه ماسکوتوبه نامه داده اند ازاندیشۀ خود برگشت کرده اند. یگان یگان تا خواسته اند درجمع اقلیت فروخته شده ها پیوست شوند ویگان دیگرهم میخواهند که درجمع اقلیت فروخته شده بپیوندند.

به امیدآن روزیکه کشورماازوجود دیوانه های سیاسی نجات یابد.

 

      


بالا
بازگشت