داکتر سخی اشرف زی سیدکاغذ
استراتیژی سیاست های سالم اقتصادی در کشور
به سلسله پیوسته به گذشته در مسایل اقتصادی کشور
قبل از اینکه درمورد سیاست های موثر اقتصادی که متضمن رفع بیکاری مضمن در یک مدت کوتاه و پیشرفت های اقتصادی در کشور جنگ زده خواهد شد به خوانندگان محترم تقدیم شود نخست یک تبصره کوچک در مورد انتخبات کشور وکاندید های ریاست جمهوری به عرض میرسانم .
بتاریخ 23 جون صدای آلمان مصاحبه آقای اشرف غنی احمد زی را نشر کرد که در ویب سایت جرمن افغانستان آن لین نشرشد :"آقای احمد زی توضیح نموده که پلان دهساله وچارچوب بیست ساله برای افغانستان دارد". وی علاوه نمود که در هربخش طرح منظم دارد که این طرح ها را با آقای حامد کرزی رئیس جمهور در یک مباحثه تلویزیونی درمیان خواهد گذاشت اما این پلان ها را برای ملت افغانستان ارائه ننمود:
طوریکه در جهان معمول است یک کاندیدات ریاست جمهوری طرح اقتصادی , روش های اجتماعی وسیاست بین المللی خودرا بیش از پیش توسط دستگاه های نشراتی کشور به سمع مردم رسانیده وشخص کاندیدات بایست یک تیم قوی اقتصاد دانها ومتخصیصین اداری وسیاسی را که باوی همکاری میکنند به وطندران معرفی نموده نشست ها وسیمینار ها متعدد برگزار میکند ودراین گردهمآئی ها پالیسی جدید را بطور مشخص ومشرع با اتباع کشور توسط دستگاه های نشراتی در میان گذاشته و به اهل خبره ومتخصیصین نیز موقع را میسر ساخته داده تا روی جزئیات این پروگرام ها بحث کنند واگر بعضی از این پروگرام ها مطابق به شرایط بخصو ص کشور قابل تطبیق نیست از مردم واهل نظر مستقیما نظر خواهی کنند. آقای اشرف غنی احمد زی , عبداله عبداله و همچنان سائیر کاندید های ریاست جمهوری یک طرز العمل ویا یک پروگرام سیاسی واداری که توجه همه طبقات مردم راجلب نماید ارائه نتوانسته واین گیرودار وقیل وقال را صرف یک بازی سیاسی ویک کمپین انتخاباتی میدانند.
در مورد مشکل اقتصادی واجتماعی کشور به تعداد زیاد اشخاص رسیده بادانش وچیز فهم افغان نظریات خیلی مفید وجامع توسط رسانه های نشراتی در داخل وخارج ازکشور به نشررسانیده اند ولی با تاسف که گوش شنواه نه در حکومت آقای کرزی موجود بوده ونه کاندیدهای رئیس جمهوری به نظریات این متخصیصن علاقه گرفته اند وفکر میکنند که کاندید ها خود دانش آنرا دارند که به تنهائی ودر یک مدت کوتا موفق به حل این پروبلم های پیچیده کشور شوند. ماوشما بهتر میدانیم که این اشخاص که به حیث کاندید های ریاست جمهوری مصروف فعالیت انتخابی اند بتازگی پابه عرصه سیاست گذاشته اند ویک پروگرام مشخص سیاسی واجتماعی ارائه نکرده اند و یک سیاست مدار نمی تواند که به تنهائی متخصص اداری , اجتماعی واقتصادی نیز باشد . به هرصورت بر میگردیم به اصل موضوع . اینجانب یک سلسله نظریات وروش های اقتصادی را توسط هفته نامه ها ویپ سایت های اروپائی به نشر سپردم وامید وارم که روش های اقتصادی که زیلا توضیح میشود توجه اهل نظر را جلب نموده و هر یک از این نکات را به بحث کشیده و یا با مفکوره ای بکرونظریات پرمحتوای خویش دراین بحث اقتصادی سهم بگیرند
سعی میشود که دراین نوشته دوموضع حاد زراعتی واقتصادی را که متضمن رفع بیکاری مضمن در یک مدت کوتاه وهمچنان طرح یک انکشاف اقتصادی در یک دور دراز مدت خواهد شد به بحث کشید.
اول: پروگرام رفع بیکاری در یک مدت کوتاه :
افغانستان یک کشور زراعتی است واز جانب دیگر چون مدت سی سال است که کشور مصروف چندین جنگ بزرگ وکوچک با قوای متجاوز , طالبان وجنگ قوم گرائی وقبیلوی است و نسبت تخریب زیربنای تعلیم وتربیه ونبودن مکاتب جوانان ما ویا کار گران ما همه بی سواد, بی رزوگار و بدون داشتن یک کسب ومحروم از همه خدمات اجتماعی اند که با شکم ها ی گرسنه وپاهای برهنه در سرک های کابل وشهرهای بزرگ دیگر برای دسیابی به یک لقه نان پائین وبالا رفته و برای هر کاری که برای خود وفامیل خود عاید ی دست وپا کنند و فامیل را از تهلکه گرسنگی نجات دهد حاضربوده ولو اگر پیوند به گروه مخرب وجنائی طالبان هم باشد.
پس در همچه یک حالت اضطراری حکومت با ئیست در مرحله اول پروگرام های کار را ایجاد وبه مردم گرسنه خویش یک عاید انی خلق نماید . شاید سوالی خلق شود که یک پروگرامی که تا ثیر آنی اجتماعی را دربر داشته باشد چه خواهد بود .؟
در همچه یک حالات اضطراری طرح , تطبیق وتقویه پروژه های کوچک وبزرگ زراعتی اهمیت بسزا را دارا است
اول: پروژها ی کوچک زراعتی زود رس است وبه یک مدت کم عموما شش ماه نتیجه تولیدی دارد .
دوم : از جانب دیگر کار گران زراعتی اگر بی سواد وکم سواد هم باشند ولی چون قوای کار خودرا عرضه میکنند وتوسط قوای جسمانی مانند بیل زدن زمین ها ی بائیر را آماده زراعت ساخته کانال ها وجویچه ها حفر ونهال ها تربیه واشجار را بخوبی غرص کرده میتوانند ودرعین حال که فعالیت تولیدی دارند به تجربه زراعتی شان روز بروز افزود میشود.
.سوم: چون افغانستان به کمبود مضمن مواد زراعتی دچار است واین پروژه های زراعتی به تدریج حاصلات زراعتی کشور را بهبود بخشیده ودرمدت کوتا مردم را از گرسنگی نجات خواهد د ر دور دراز مدت به تدریج کشور از نگاه زراعت به یک کشور اکتفابخود تبدیل خواهدشد .
چهارم : ذخایر عظیم آب اگر در داخل افغانستان بطور اقتصادی استفاده شود کشور ما نه تنها سرسبز بل به محیط زیست وشرایط اقلیمی کمک بزرگی خواهد نمود ومزید بر آن به تعداد زیاد کارگر دربخش زراعت جذب واگر مبالغه نشود در یک مدت کوتا افغانستان محصولات زراعتی خود را در به کشور های جهان وبخصوص کشور های همسایه صادر خواهد نمود. نظربه شرایط جیو فزیکی که سرزمین ما دارد بند های بزرگ وکوچک احداث شده وساحه بزرگ زمین های لامزروع وبائیر کشور که در حدود صدها هزار جریب زمین است آبیای وهم به مقدار هزار ها میگاه وات انرژی برق که اسا س وزیر بنای صنعت را تشکیل میدهد تولید خواهد شد تولید.
نظر به سروی های مختلف به مقدار هفتاو وپینج ملیارد متر مکعب آب افغانستان سالانه به کشور های همجوار به هدر رفته وصرف بیست وپینج فیصد آن یعنی بیست وپینج بلیون ملیارد متر مکعب در بخش زراعت اسفتاده میشود راجع به ضایعات آبهای سالانه در افغانستان این جانب تحت عنوان"( کشور قحطی زده سالانه پنجاه بلیون دالر به ممالک همجوار اهدا میکند". در هفته نامه ها ویپ سایت های سویدن, آلمان به نشر رسانیدم که خوشبختانه نماینده های پارلمان کشور متوجه این نقیضه بزرگ اقتصادی شده در پارلما ن ضیعات آبهای افغانستان را تحت بحث گرفتند.
در گذشته هم یک سلسله نوشته هاراجع به موضوعات مختلف اقتصادی داشتم که فکرمیکنم که به مطالعه خوانندگان محتر م رسیده باشد یکی از این مقاله ها در مورد احیای صنایع کوچک به نشر رسید. دراین نوشه ها صنایع به طور عموم به سه گتگوری تقسیم شده بود که عبارت اند از:
اول : صنایع تولیدی که توسط قوای کارگر یک تولید بوجود میاآید ودراین نوع صنایع ضرورنیست که کارگر ماهر یابه عباره دیگر کارگر دارای دانش تخصیصی باشدو دراین نوع صنایع صرف به قوای کارانسانی نیاز است که مثال آنرا در تصدی ها وپروزه های زراعتی میتوان یافت .
دوم : صنایع که قسمت اعظم جریان تولید را مواد خام میسازد.مانند معادن که اجزای مهم تولید آنرا موادخام تشکیل میدهد که عبارت از معادن ذغال , آهن , مس,سنگ های زینتی مرمر وغیره که برای تولید آن سرمایه های بزرگ ومتناسب بکار است وهم در جریان تولید این نوع مواد به کارگران ماهر ونیمه ماهر ضرور ت است , افغانستان دارای معادن متعدد است ولی نظر به کمبود سرمایه وفقدان دانش صنعتی است که ازاین نوع معادن تا حال بهره برداری صورت نگرفته وهم تولید این نوع مواد دوره دراز مدت ومتوسط مدت را بکاردارد .پس بهتر است که افغانستان پلان ها وپروگرام های اقتصادی را طرح وبا کشور ها وکمپنی های بزرگ بطور( جایند وبنچر) این معادن را استخراج نموده وهم در یک دوره دراز مدت به تربیه کارگر ماهر افزوده میشود و مزید برآن مواد خام زیر بنای تولیدی اشیای صنعتی دیگر را تشکیل خواهد داد وهمچنان تولید خویش را به کشور های زی علاقه صادر خواهد نمود. .
افغانستان در پهلوی آ نکه توسط تصدی ها وپروژه های زراعتی برای مدت کوتا برای بیکاران کار خلق میکند ودر دور دراز مدت ازمعادن خویش نیز استفاده اقتصادی مینماید.
سوم: صنایع که به سرمایه ها ی بزرگ ودانش تخصصی نیاز دارد مانند نفت وگاز , در افغانستان نفت وهمچنان گاز بطور وافر وجود دارد ولی سعی شود که که دراین بخش سرمایه گزاری های بزرگ جلب شود .که البته این نوع سرمایه گزاری مربوط به شرایط سیاسی , ذخایر عظیم مواد زیر زمینی ویک زیربنای سالم انفراستروکتور کشور است .
سیستم اقتصادی افغانستان مانند وضع سیاسی واجتماعی آن خیلی درهم وبرهم است ویک نظام ویا سیستم اقتصادی وجود ندارد , روش های اقتصادی کشور یک حالت انارشی بازار را بخود گرفته , اقتصاد افغانستان یک اقتصاد وارداتی مهض ومتکی به کمک های خارجی است , تجارت قاچاق در مناطق وولایاتی که همجوار کشور ها ی همسایه اند رونق خوبی دارد وتولید کوکنار بخصوص در ولایات جنوبی ومشرقی کشور تحت کنترول طالبان است وتوسط قاچاق مواد مخدر طالبان منطقه فعالیت های تروریستی خویش را تمویل میکنند. وضع بیکاری در شهر کابل وسائیر شهر های بزرگ تاثر کننده است وقرار تخمین نزدیک به نصف نفوس شهر کابل وهمچنان درشهر های بزرگ ولایات بیکار ویا قسما بیکار اند. وضع اقتصادی مردم قابل ترحم است , سرمایه دار ثروت مندتر شده وغریب به پائین ترین سویه زندگی بشری نزول نموده وروش وتعادل جامعه ما ورشکسته شده .حکومت کرزی ویا هر کاندیدات دیگر که موفق به برنده انتخابات شد بایست طرح یک پلان آنی زراعتی را که منجر به استخدام مردمان بیکار شود روی دست گرفته ومردم مارا از بدختی نجات بخشد .