محمدالله وطندوست

کوچی ها یا طالبان


در ولایات مرکزی کشور با رسیدن تابستان تشویش و دلهره آغاز ګردیده است  عده یی بنام کوچی با سلاح های سبک و سنګین درین ولایات سرازیر شده اند و عده یی از هموطنان مظلوم ما را از خانه و کاشانه شان اواره ساخته اند.
این مهمانان نا خوانده که از سالیان متمادی هر سال درین مناطق یورش می برند،خاطرات حزن انګیزی از خود بجا  ګذاشته اند و هر سال باعث قتل و کشتار،غارت و دزدی و خرابی علف چر ها و زمین های زراعتی مردمان بومی منطقه می ګردند  امسال نیز که هنوز تابستان بمعنی واقعی کلمه در آن مناطق نیامده،یورش کوچی ها باعث آوارګی عده یی از هموطنان شده و حتی در بعضی ولوسوالی ها منجر به زخمی شدن یک عده ګردیده است  چند نفر نیز بر طبق اخبار منتشر شده به اسارت برده شده اند  کوچی ها با بزرګان منطقه به مذاکره حاضر نشده و به حل مسالمت آمیز قضیه علاقمندی نشان نداده اند. 
پدیده کوچی ګری که خود یک پدیده کهنه قرون وسطایی است،از برکت حاکمیت قبیلوی سالها و قرن ها استمرار یافته،عده یی هموطنان مظلوم ما را در سرګردانی دایمی قرار داده است  زحمت کشان کوچی،از مظلوم ترین،عقب مانده ترین،فقیر ترین و بی سواد ترین کتګوری افغان ها بوده در شرایط نهایت دشوار حیات بسر می برند  کوچی های زحمت کش همچون سایر زحمتکشان کشور تحت ستم فوق العاده اقتصادی قرار داشته از جانب خان ها و ارباب ها و سر خیل های خودی بیرحمانه استثمار می شوند  انان نه تنها مالک هیچ چیز نیستند،بلکه سرنوشت اعضای فامیل شان نیز از جانب سر خیل ها و خان ها تعین می ګردد  کوچی های زحمتکش توسط حاکمان جبار قبیلوی در طول سالهای متمادی در برابر خلق های زحمتکش وطن مورد سو استفاده قرار ګرفته،با ترزیق روحیه تفوق طلبی آنان را وسیله سرکوب دیګر زحمتکشان قرار داده اند  حاصل این همه کشمکشها و دشمنی های دیر پا فقط و فقط به سود خان ها،اربابان و حاکمان بوده،نتیجه آن قتل  زحمتکشان کوچی و غیر کوچی بوده است 
اظهارات وکیل به اصطلاح کوچی ها در مجلس نماینده ګان،که غیر از کوچی ها همه اقوام وملیت ها را بیګانه و غیر اصیل دانسته بود،نشان دهنده عمق توطیه و دسیسه ایست که از جانب پاکستان،طالبان و القاعده به کمک طالبان نیکتایی پوش داخل حاکمیت براه انداخته شده و نتیجه آن را در ولایات هزاره نشین به چشم سر مشاهده می کنیم
پرګرام های پر سر و صدای خلع سلاح که در مناطق مرکزی و شمالی تا حد زیادی مورد تطبیق قرار ګرفت،مردم بومی منطقه را در حالت اسف باری بی دفاع نموده،بر عکس سر خیل ها و خان های کوچی ها با در دست داشتن سلاح های ثقیل و خفیف هر ګونه ظلم و دشمنی را به کمک اسلحه می توانند انجام دهند  سال ګذشته وضع چنان اسف انګیز بود که حتی دولت آقای کرزی مجبور شد به اصلاح کمیسیونی را موظف نماید تا کشمکش های ایجاد شده را حل و فصل نماید  طبعا کمیسیون حل و برسی کشمکشهای کوچی هابا مردم محل همچون سایر کمیسیون ها به نتیجه نرسید و معضله کوچی ها همچنان باقی ماند که امسال با دیګر جوانه  های از کشمکش ها،حق تلفی ها و تجاوز به مال و ناموس مردم بومی از همین حالا مشاهده می ګردد  سوال اینجاست که همین کوچی ها،که نه تذکره تابعیت دارند و نه ورقه هویت،اصلا تابع کدام کشور اند و تعداد شان به چند نفر می رسد؟آیا در ولایات مرکزی که هزاران دهقان زحمتکش از کمبود زمین و آب رنج می برند و قادر به تامین مواد مورد ضرورت خود شده نمی توانند امکان تامین زنده ګی کوچی ها وجود دارد؟اګر چنین امکانی میسر است و دولت تنظیم کننده رابطه کوچی ها با مردم محل اند،این همه سلاح خفیف و سنګین چرا به اختیار کوچی ها ګذاشته می شود؟کی ها این سلاح ها را به اختیار آنان قرار می دهند؟ارګان های دولتی؟استخبارات پاکستان؟طالبان؟ یا هر سه منبع در تفاهم با هم به چنین عمل خاینانه و ضد بشری مواصلت می ورزند؟حدس و ګمان ها اینست که هر سه منبع در تفاهم با هم برای بقای حاکمیت قبیلوی در کشور و استمرار دشمنی  ملی در افغانستان کوچی ها را مسلح می سازند و در منطقه اعزام می دارند  در چنین حالتی آیا می توان از عدالت اجتماعی و وحدت ملی حرف زد؟آیا در جمهوری به اصطلاح دموکراتیک،که اسلامی هم است،با چنین روش حکومت داری می توان ملت سازی کرد و از حقوق شهروندی بحث نمود؟
به عقيده صاحب نظران با چنین روش ها نمی توان از دموکراسی،حقوق بشر،آزادی های مدنی و حق مساوی شهروندی صحبت نمود  روشهای حیله ګرانه محانل حاکم کشور در قبال معصله کوچی ها جز تعمیق اختلافات ملی و دامن زدن به خصومت های قومی نتیجه دیګری نمی تواند داشته باشد  مردمان بومی نیز امروز این درک و فهم را پیدا کرده اند که استفاده افزاری از کوچی ها توسط حاکمیت قبیلوی فقط و فقط دشمنی با مردم افغانستان است و تشدید هر چه بیشتر استثمار زحمتکشان.

برای حل اساسی و دايمی اين معضله يگانه راه اسکام کوچی ها در مناطق که کوجی ها با مردمان آن مناطق وجوه مشترک دارند. زمین های بیکرانی در جنوب،جنوب شرق و جنوب غرب کشور وجود دارد که دولت با تامین آب درین مناطق می تواند این زمین ها را قابل سکونت نماید و با ایجاد شهرک ها و فارم های زراعتی کوچی های آواره وطن را مسکون نماید  طبعا با اسکان کوچی ها فرزندان آنان از نعمت سواد و دانش بهره مند می ګردند و در طول زنده ګی دو سه نسل پدیده کهنه قرون وسطا یی کوچی ګری که در قرن بیست و یکم موجودیت آن مایه شرم دولت مردان کنونی است،به تاریخ سپرده می شود و دیګر از این مردمان زحمتکش،خان ها،اربابها و حاکمان استفاده افزاری کرده نمی توانند
این مسله نیز قابل ذکر است که توقع انجام چنین وظیفه بزرګ از دولت کنونی صادر شده از خارج،بیهوده است  دولت دست نشانده فعلی نه صلاحیت انجام چنین وظایف بزرګ را دارد و نه اراده آن را  لذا این وظیفه خطیر همچون ده ها وظیفه مبرم دیګر بعهیده دولتیست که به اراده مردم متکی بوده و با رای مردم حاکمیت ملی را به نماینده ګی مردم تمثیل کند  چنین دولتی زمانی ایجاد می ګردد که نیرو های ملی،مترقی و دموکرات کشور بخاطر نجات مردم از درد ها و رنج های بیکران شان متحد شوند و مردم را در تامین حاکمیت شان یاری رسانند
برای رفع فوری معضل کوچی ها با مردم منطقه،روشنفکران کشور بایست صدای اعتراض خود را علیه سیاست های خاینانه دولت در قبال مسله،بلند نمایند و با بسیج مردم در اعتراض مسالمت آمیز علیه این سیاست ها نقش خود را ایفا نمایند
در غیر آن طالبان در لباس کوچی ها،با تفاهم عناصر معلوم الحال در حاکمیت فعلی،سیاست زمین سوخته و نسل کشی را که قبلا از جانب آنان چندین بار تجربه و تطبیق شده،بار دیګر مورد تطبیق قرار می دهند و دشمنی ملی را هر چه بیشتر تعمیق می بخشند

محمد الله وطندوست
 


بالا
 
بازگشت