فضل احمد طفیان

ضرورت اتحاد سياسی برپایۀ برنامۀ مشترک

 ورهبری انتخابی جمعی 

 

هیچ نیروی سیاسی درافغا نستان  به تنهائی  نمیتواند، دراوضاع بسيار پيچيده وتنش آلود کشور، درمبارزۀسیاسی مؤثر یا پیروزباشد. پس ضرورت مبرم است که برای آزادی،استقرار حاکمیت ملی، دموکراسی وتأمين عدالت اجتماعی ونجات وطن وانسان آن باید صادقانه همدیگرفهمی وراه های عملی اتحاد سياسی رایافت ودرعمل اجرا وبه نمایش گذاشت.وبایدتوجه مبذول داشت که بدون پروگرام مشترک سياسی  رسيدن به آرمان با لا محال خواهد بود.کسا نيکه ازامراتحاد سياسی بخاطر کسب امتيازبيشتر، سرباز مِيزنند ویا درآن راستا کج دارومریزعمل ویا سنگ اندازی ميکنند به منافع ملی، زندگی وسرنوشت مردم وطن باوروعلاقه ندارند. اگرباوربرای نجات وطن خون آلود ومرد می که حيات غم انگيز روزافزون دارند. پس وجود این همه بی تفاوتی،تفرقه،گروه بازی های خودخواهانه ،معا مله گرانه چه ضرورت است؟ حتی دیده شده که دربسا موارد افراد واشخاص معين اتحاد رابی لزوم خوا نده،هياهوی سياسی کاملآ نمایشی  محدود وبی نتيجه را بهترگفته همکاری فعال وصادقانه درسازما ندهی شکل یابی پروسۀ اتحاد،انجام نداده اند.باید بواقعیت انگيزۀ های افتراق جامعه  توجه گردد.میتوان  پی برد که آیندۀ افغانستان به اتحاد نیروها وپلورا ليزم سياسی که با ورمند به دمو کراسی وارزش های اعلاميۀ جهانی حقوق بشر باشد، بستگی دارد. فقط وجود عقلانيت این ارمان را می پرورد که با ایثار وصداقت،همبستگی واتحاد،نيروهای سياسی موجود را سازمان دهد که بسوی هدف مطلوب ثمرآفرین باشد. 

   به تأ سی ازهمين انديشه ونیاز مبارزۀ هدفمند ،تعداداز نیروهای دموکرتیک و مترقی تلاش نمودند، اجلاس 19 اپریل را درشهراندهوفن ها لند برگزار نمایند. تعداد زیاده از(500) نفرنیروهای مترقی ودموکرات باقبول دشواریهای زندگی مهاجرت وباوصف دیدگاههای متفاوت ازکشورهای اروپائی وامرِیکا دراجلاس حضوربهم رساندند.هرچندکه دراجلاس کاستیها ی وجودداشت،اضافه برآن خود بینیها، مخالفتها ،سنگ اندازیها، زیاده روی ها واخلال گریها ی خلاف فرهنگ سياسی ازجانب تعداد انگشت شمار هم دیده شدکه نارضایتی های را بارآورد. اماروان وتأکيد برهمبستگی،همگرائی ، هم سخنی ، نیرو های ملی ، ترقی خواه و دمو کراتیک را قویأ به نمایش گذاشت وانعکاس داد.شکوه وعظمت جمع آ مد، این بود که درآن نخبگان، وفعالان آگاه سیاسی باگرایش ونظریات مختلف حضورداشتند ونسبت به همدیگرتمایل مثبت نشان داده ضرورت ایجادوحدت وتساوی حقوق ملی حاکمیت ملی،دموکراسی وپلوراليزم سياسی راه پایان بحران وهمنوایی به ارمان مردم افغانستان اکيدأ برشمردند. وپيگری آنرا دین انسانی،وطن دوستانه ومترقی خواندند. پس ازاجلاس (19) اپریل پاسخها و واکنشها ،نظریات وبرسیهای گو نا گون هم درحمایت وهم درنقد اجلاس ازجانب اشتراکننده گان درسایتها ی انترنیتی انتشارگردید،که  از بسا جهات قابل توجه و آموزنده بود.تاحدی معلوم است که بد نبال اندیشه های اجلاس تعداد ازاحزاب،حلقات وگرایشهادرداخل وخارج کشوردر برابر پرسشها ومسایل تازه قرارگرفتند،والزام خوانده شده که باید فعالتروسازگار بادیگران قدمهای سیاسی استواربه پيش گذاشته توانایهای خودرا درهمه عرصها به نمایش بگذارند که به اربابان تاریخ سازخارجی شناخت صاحبان اصلی سرزمين قابل اعتناباشد.بایدبگویم که  یاد آوری این موضوع برعلیه هيچ گروه، سازمان سياسی یا فرهنگی مخالف اجلاس ویا ستایش ازاجلاس  نیست،بلکه بيان نفس تکاپو وانگيزه های برگذاری اجلاس است که بازتاب گسترده داشته است،باید آنرا پاس داشت. برای اینکه اتحاد وهمبستگی وپخش تفکرنوین سیاسی که درمحورآن ایجاد« جبهۀ وسیع و دموکراتیک خواهدبود».اساسی ترین کارآ نرا تشکیل میدهد ودرآ ینده هم کمیتۀ سازمان دهی و هماهنگی امورکه ازدرون اجلاس برآمد،درین راستأ گام خواهد گذاشت وآنچه که به طورکلی این حرکت راازگذشته متمایزمینماید. اندِیشۀ جهان بینی تازۀ آن، تحمل پذیرش شنیدن اندیشه ها ودیا لوگهای مستقيم سازنده با همه حلقات  مختلف فکری،جستجوی راه های مناسب برای پخش وپیش برد مفکورۀ دموکراسی ، رعایت حقوق بشر،عدالت اجتماعی و نظام سیاسی  مبتنی برقانونيکه خواست مردم جامعه رابيان کند، ميباشد.اما این رویداد نباید آ نهائی را که بنا بردلایل دراجلاس حضورنداشتند؛نگران سا زدکه باشتاب واکنش نشان دهند. بلکه انتظار این است که آرزوهاواهداف اجلاس راتکميل وتوضيح فرمایند وکميت بیشتراز 500 نفر نمایندگان، احزاب ، حلقات، شخصیتها ی آگاه اشتراکننده وتصامیم آنهارا کم بها وکم رنگ نشان ندهند که به روان  جامعه سیاسی ارمانگراآسيب میرساند وروحيۀ رزمجوئی عادلانه را تضعیف نموده  تداوم بحران راسبب ميگردد.باردیگر خاطرنشان ميگردد وضع بحران زای کشوربرهمه وطن دوستان ونیروهای جانبدار دموکراسی حکم مينماید که برای بيرونرفت از بحران وپایان  خونریزی ونگاه داشتن وطن واحد باید ازگروه بازیهای تنگ بی حاصل انصراف نمایند. ودرجهت اتحاد ملی ووحدت سياسی احزاب وروشنفکران ميهن پرست براساس برنامۀ مشترک تلاش پيگير انجام داد که  پیامش آیندۀ تابناک وطن را به گوشهای شنوا برساند وبه کارزارمبارزۀ برحق بکشاند. این مهم نیست که حوادث بد درکجا مارا درخود می پيچا ند ویا بکام خودميکشد.بلکه مهم آنست که مابتوانيم صادقانه ازخیمه های تنگ سازمانی وخود محوری  بیرون شده وخط فاصل را از ميانه بردارِیم وازانگيزۀ جداییها بگذریم وباپِيوندهای تنگاتنگ نقش ودین انسانی خودرا در برابرمردمان مصيبت دیده امروزونسلهای آیند انجام دهيم. منظورازیاد آوری موضوع بالاتوصیۀ اخلاقی به هيچ سازمان،گروه وشخصيت سیاسی،ملی وفرهنگی نیست ولی نالۀ جانسوزازاوضاع دردآلودوناهنجار کشوراست. مخاطب من انسان وطن بخصوص آگاه هان ودردمندان است. آنهایکه آوازمرا مِیشنوند،ميگویم که راه علاج درد، فقط اتحادعمل، کاروحرکت مشترک به هدف نجات وطن است.

  برهمگان روشن است.افغا نستان ازلحاظ سیاسی و نظامی وارد مرحلۀ جدید گردیده است.سرنوشت حاکمیت ودمو کراسی  که ازخارج برده شده است روشن نيست،اوضاع پیچیده گی خاص پیداکرده ، وجودچالشهای گوناگون(داخلی وخارجی) بسيار نگران کننده است.دوام جنگهای خونریز وویرانگر ،تولید وترافيک موادمخدر، فساد اداری،فقر،بیکاری،قحطی وقیمتی درکشوربيداد ميکند. نیروهای تشکيل دهندۀ دولت که باحمایت خارجيها به دوران آمده اند،کفایت وتوانایی کار،تقوا ودلسوزی بوطن ومردم را ندارند ولی با تکيه برتداوم سنتها ادعای تاریخ سازی دارند وبه اندیشۀ دوران ساز مورد پسند، مردم وزمانه را که دموکراسی واقعی وانسان محوری جوهرآنست اعتقاد ندارند.

 انحصار قدرت برطبق قانون اعتراض برانگيزکه بعد ازتصویب دستکاری شده  دردست رئیس جمهور قوم گراکه درعين حال رئیس حکومت هم است،ميباشد. وجود پارلمان بی کفایت وبی صلاحیت که فيصله های آن مطابق دلخواه ارباب قدرت نبا شد، اعتبارتطبيقی نميابد ودرداخل دولت قطب بندیهای قومی وگروهی را سبب گردیده است.همچنان بنياد گرائی اسلامی که بنام تروریزم والقاعده معرفی است بااعلام جهاد برضد رژیم وحاميان خارجی اش عمليات های انتحاری وجنگهای چریکی راسازمان ميدهند که ازکنترول خارج است،جنگ را فرسایشی وزوال دولت را نشان ميدهد. بادرک اوضاع بالا نماینده گان احزاب بیرون مرزی( فعالین صلح افغانستان، کنگرۀ ملی افغا نستان، حزب متحد ملی افغا نستان، نهضت فرا گیر دمو کراسی و ترقی ) به شمول تعدادی ازحلقات  محافل سیاسی،محافل وشخصیت های مستقل سیاسی به این نتيجه رسيدند که هیچ نيروی سياسی به تنهای به حل وفصل مسایل  افغانستان قادرنيست،با ید راه بیرون رفت ازوضع را بيابندوبرای رهیافت  مشترک وگفتمان گسترده ، گام های موُثروسودمندی رابردارند که برگزاری اجلاس یادشده وایجاد«کميتۀ سازماندهی همآ هنگی نيروها» نتيجۀ آن است. وکسانيکه دراین حرکت سياسی نميخواهند،هم سفرشوند،دایم  مورد احترام خواهند بود. بجااست که  گفته شود احزاب میزبان دراجلاس (19) اپریل کلیه تلاشهای لازم را برای ایجاد  زمینۀ گفتمان وهمایش انجام داد ا ند که آ غاز پایه گذاری اتحاد وهمبستگی  وسیع نیروهای ملی ، مترقی  و دمو کرات دروضع موجود افغانستان ميباشد. اگرچه برخی ازنمایندگان سیاسی بنابرملاحظا ت  که داشتند، اشتراک نکردند ولی طیفهای مختلف سیاسی  دراروپا وامریکا، کا نادا،افغانستان،پاکستان  آسیای میانه را درحمایت ازهمایش  برانگیخت که امید واری، شکل گیری اتحاد سیاسی  ائتلاف وسیعی نيروهارا بیشترساخته  است.

  لازم به یاد آوریست که چشم اندازوویژه گی جنبش تحول خواهانه چنين است که باوجوداختلاف وتفاوت نظربراساس مشترکات مِيتوان دریک جبهۀ وسیع ودمو کراتیک وبه بيان دیگرباپلوراليزم سياسی درکنا رهم قرارگرفت. درپيوندبااین امر هرگونه تعبيروتفسير،چپ وراست سیاسی که به تفکرهمگرای تأثِيرسؤبگذارد، مصلحت وطن پرستانه نخواهدبود. افزون برآن با مبارزِین  مذهبی دیگرا ندیش که « تعصب را خامی » میدانند، بادموکراسی وارزشهای اعلا ميۀ جهانی حقوق بشر ناساز گار نيستند،بااحترام صادقانه به اعتقاد ، فضيلت،توانایی ومقام انسانی شان بانگاه مساعدوفرهنگ بالابرخوردصورت خواهدگرفت.

البته نشان دادن  تمایل به همسوئی فکری بیان گرآ نست که زمان  برای یک اتحاد سیاسی  فرارسیده وچنین اقدامی  بیش ازهروقت دیگربا اسرع وقت ضرورت است.البته تلاش برای ایجادچنین اتحاد،بستگی واحتياج به آن داردکه نيروهای موافق که مخا طب قراردارند،برنامۀ مشترک خودرا به جامعه پيشکش نمایند که مردم آرمانهای انسانی، برادری وبرابری رادران بيابند؛خروش رستا خيز نجات ميهن،آهنگ  تازۀ محيط آزادگی وانسانی برپا ميدارد.انتظاراین است که وطنپرستان وهمه انهایکه طرفدارآزادی،صلح ، وحدت ملی،حاکميت ملی،تساوی حقوق ملیتها،دموکراسی وعدالت اجتماعی هستند؛ازفرصت موجودهرچه زود تراستفاده نموده دور ازهرگونه تعصب وخود محوری درپروگرام واحد جبهۀ نجات وطن متحد شوندوبا اجرای نقش انسانی وتأریخی رفع مسؤليت نمایند. 

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت