صلح سیاه یا مرک دیموکراسی وعدالت

 

نویسنده:عبدالقدیر صوفی زاده

مزار –افغانستان

عقرب - 1387

نومبر- 2008

مردم ما گواه اند که بعد از حادثه یازدهم سپتمبر درامریکا و تفاهم مشترک اروپا و امریکا علیه طالب و تروریزم درکنفرانس بن آلمان نه تنها برای حق تعيين سرنوشت سياسی مردم افغانستان توسط خود مردم ، بدون قومی گرایی ، زبان گرایی و سمتی گرایی برای ايجاد نظام سالم سياسی مبتنی بر دموکراسی ، پلورالیزم یا کثرت گرايی ودیموکراسی مبتنی به عدالت اجتماعی تاکيد شد، ودر این کنفرانس همواره به نقش زنان ، احزاب سیاسی و نیرو های دیموکرات در ايجاد دولت فراگير مردمی و ملی ، با رعايت آزادی انسان ، حقوق بشر و دموکراسی وعدالت تاکيد شده بود.

برطبق فيصله های کنفرانس بن حکومت مؤقت و مجلس کبیر اضطراری و تعيين زعامت انتقالی تحقق يافت و برای تسويد قانون اساسی کميسيونی نيز تعيين گرديد تا سند يک وثيقهً سرنوشت ساز ملی را به مردم افغانستان رقم بزنند و آنرا در معرض قضاوت مردم افغانستان قرار بدهند.

با وجود این همه، کمک های جامعه جهانی ، قیل وقال شبه دیموکراتان ، داخل دولت وتکنوکرات ها در این چند سال گذشته هيچ بهبودی در وضع امنیتی و اقتصادی مردم کشور ما آورده نتوانستند ، بلکه فشار هاو تهديدهای نظامی طالبان والقایده در کشور ، آخر الامر باعث تحمیل صلح سیاه وننگین دولت با این زورمندان وتبهکاران سیاه دل وتروریست خواهد شد و این صلح سیاه وننگین خلق ستم کشیده رادوباره وادار به فرار از کشور و زنان را دوباره در حصار چادری خواهدکرد،و هنوز که هنوز است سايهً شوم حاکميت تفنگ و طالب سالاری از سر مردوزن این سر زمین دورنشده است که حامیان دولت نیم بند میخواهد تا دوباره طالبان را به همکاری انگلیس هاوارد حاکمیت نمایند واین اتحاد ناکام به قاچاق موادمخدره ، قاچاق اطفال و دزدی داراءی های ملت خواهد افزود.

هموطنان :واقعيت اينست که مردم وخلق های ستم دیده کشوردر طول تاريخ و مخصوصا در سه دههً اخير بيشترين قربانی ، ظلم و ناروايی و درد و مصيبت را از استبداد گذشته وحال متحمل شده اند، اکنون نيز درمعرض انواع بی عدالتيهای اجتماعی ،اقتصادی،سیاسی ،قومی وفرهنگی قرار دارند ، در وضعيت موجود با آنکه طالبان تا حال به صلح سیاه وننگین انگلیس وتیم حاکمیت گرا نایل نشده اند،اما ترس بر جامعهً مرد و زن افغانستان چنان مستولی گردیده که هيچ فردی جرئت ندارد با طالبان مقابله کند دلیل اینکه همه روزه جامعه جهانی از شکست و نا توانی خود در برابر تروریزم میگویند،این تبلیغات گسترده امریکا و اروپا میرساند که در درآزمدت این ها میخواهند این صلح سیاه را بالای مردم ما تحمیل نمایند.

با کمی دقت در می يابيم که : در نظامی که دموکراسی مبتنی به عدالت نباشد ادعای کثرت گرايی و عدالت اجتماعی واراده ملت ها، ادعای بيجا و بی معنايی خواهد بود. عدالت اجتماعی بدون دموکراسی و بدون رجوع به آراء مردم تحقق ناپذير است.

حاکميت ملی ، بوسيلهً دموکراسی تمثيل ميشود ، بدون دموکراسی و بدون حق انتخاب کردن وانتخاب شدن ، عدالت اجتماعی به کرسی نمی نشيند و استبدادجای عدالت اجتماعی ودیموکراسی را ميگيرد.

درنظامی که درآن عدالت ،آزادی وتقوای سیاسی درفعاليت های اجتماعی ، سياسی ، فرهنگی و بازسازی آن سهم شايسته نداشته باشند ، آن نظام يک نظام غير دموکراتيک است و از نظام طالبان هيچ فرقی ندارد؟

همين اکنون درشهر کابل وولایات کشورصدهاهزار زن ومرددرجنگ برضد قشون شوروی ، جنگ های تنظيمی اخوانی ها ویا جنگ مردم علیه قشون پاکستان و طالبان بخاطر اعاده حیثیت شان اعضای فامیل خود ، زمین ودارایی خود رااز دست داده اند ، زندگی رقت آوری دارند. کدام يک از رهبران تنظيمها و طالب ها وتکنوکرات های آمده از اروپا وامریکا ، که صدها مليون دالر ازخون اين جان باخته گان در حساب های بانکی خود در خارج و داخل ذخيره کرده اند ،آیا کدام کمکی انسانی به این آواره گان کرده اندکه نی ؟

اگر با این صلح سیاه قانون اساسی افغانستان از دموکراسی تهی ساخته شود این قانون مردم و جامعهً افغانستان را درنظر مجامع بين المللی کوچک و عقب مانده جلوه نمی دهد؟ ، قضاوت کنید که جامعه جهانی ملياردها دلار کمک به افغانستان برای برپائی نظام تند رو طالبانی به افغانستان نکرده است، بلکه برای احياء دموکراسی که ربع يک قرن است ازاين کشور رخت بربسته بود ، و گروه های قدرت طلب خود خواه، دموکراسی را ازاين کشور بيرون رانده بود ، داده ميشود ونه به خاطر گل روی درباریان قومی .

هموطنان مسلمان ورنجدیده شما آگاه باشید که تمام بشریت از بنياد گرايی نفرت دارند و اينک نيروهای بين المللی برای نابودی تروريزم که فرزند حرامی بنياد گرائی است مبارزه میکنند و امروز درافغانستان مصروف پيکار استند. مگر دولت در همکاری به انگلیس وسعودی ها با این فرزند حرامی میخواهد صلح سیا وننگین را انجام دهد وبالای ملت ومردم افغانستان آنرا تحمیل کند ، مردم باید بیدار باشند تا این سیا پوشان قرن دوباره بالای تان حاکم نشوند .

همطنان :آیا این جنگ سالاران وابسته به طالبان در افغانستان نبودند که فرياد مردم افغانستان را به آسمان بلند ساختند ، بلکه فرياد موسسات امداد رسانی  بين المللی را نيز از طريق رسانه های گروهی به آسمان بلند کرده بودند. به عقيدهً مردم افغانستان ، تلاش های طالبان و شرکاي تروریستی شان بمنظور دوباره به قدرت رسانیدن و حکومت کردن جای بسيار نگرانی است.

کارنامه های ويرانگرانه، آدم کشی و آدم ربائی و تجاوز برجان و مال مردم و تعدد مراکز قدرت درپايتخت و تشديد اختلافات زبانی و قومی وسمتی و نژادی وغيره در حکومت و امارت اسلامی هنوز درياد و خاطرمردم کابلستان، شمال ،شمال شرق و شمال غرب افغانستان برجايست و فراموش نگرديده است.

همين بی بندوباری افراطی تنظيم ها بود که سبب رويکارآمدن رژيم طالبان به رهبری ملاهای بی سواد،و دزدان دارایی ملت گرديد ، طالبانی که بنيادگرا تر از آقای ربانی ، سياف ، محسنی ، حکمتيار ،مزاری ،محقق ،مجددی و گیلانی بودند و هستند ، واین ها بودند جهاد را برضداستادربانی ، سياف و مزاری و شرکای تنظيمی شان ، جنگ مقدس برای پيروان شان پنداشته بودندو بخاطر تقدس اين جنگ بود که:

اگر احمدشاه مسعود دست به مقاومت در برابر طالبان بی فرهنگ تا آخرين رمق حيات نمی زد، مدتها پيش آقای ربانی و سياف وحکمتيار و محسنی وخلیلی وغيره فرار ازوطن را بر قرار ترجيح ميدادند و دنبال قدرت نمی گشتند و امروز دوباره دست به صلح سیاه همراه باکرزی و اروپایی ها وامریکایی ها نمی زدند.

اين گردهم آئی ها و کنفرانس  های تحريک آميز مطبوعاتی و بنياد گرايانه قوای ایتلاف ،ایساف ،ناتو ودولت کرزی به خاطر مذاکره با طالبان  به نفع تروریزم جهانی بوده ، وزنگ خطری است که مردم را بجای گردآمدن بدور محوریت صلح ودیموکراسی ، بدور بنيادگرايی که امتحان بی کفايتی خود را در تطبيق حکومت امارتی ساخته خود به مردم داده اند بسیج مینماید ،و بيشتر این کنفرانس ها مردم را بدور طالبانیزم نزديکتر ميکند.

آگاهان ، خبرگان و روشنفکران کشور بايد جدأ متوجه حرکت ماجراجويانه محافل قومی افغانستان باشند، مردم افغانستان يکبار فريب اين رهبران رادر توافقات بن خورده اند و ديگر نخواهند خورد.

وظيفهً تمام هوادارن دموکراسی ،جامعه مدنی ،سیاسیون چپ وراست ومیانه وفادار به مردم ومدافعان برابری حقوق زنان بامردان در این کشوراست تا دسايس شومی که برای ناکامی دموکراسی و به ميان آوردن يک نظام طالبانی فاقد ارزشهای دموکراتيک که از خارج کشور ديکته میشود ، خنثی کنند و نگذارند که کشورما يک بارديگر آماج بنيادگرائی و به پرورشگاه تروريزم مبدل گردد. مردم افغانستان به چنين صلح سیاه ای که ارزشهای پذيرفته شدهً بين المللی و آزادی های مدنی راپايمال نماید،ضرورت ندارند وآنرا تقبيح ميکنندو علیه آن مبارزه میکنند.

هموطنان : نکتهً قابل توجه اينست که این ارتجاع دوسر افغانستان پیش زمینه های همکاری به طالبان را بعد از توافقات بن ریختند،ورئيس جمهورمنحیث يک رئيس دولت قانونی ، طالبان را مردمان خوب توصيف نمود، سوال اينجاست که تا کنون هيچ مقام باصلاحيتی ملی و بين المللی ، گروه های طالبی را بخاطر کشتار وويرانی های آنها درکشور، نبخشيده است ، حال ايشان براساس کدام حق قانونی صلاحيت دارند که با این ها به صلح سیا وننگین تن دهند وآن فقط یک چیز میتواند باشد ،درعرصه بین المللی منافع اقتصادی خارجی ها ودر عرصه ملی منافع قشر قومی وبس .

بااحترام

عبدالقدیر صوفی زاده

 

 


بالا
 
بازگشت