حامدکرزی حکم رهایی یکی از تاقضین حقوق بشری را صادرکرد

 

نویسنده:ماسترانجنیر عبدالقدیر( صوفی زاده-درخیل)

کابل-افغانستان

12 جوزا 1387

01/06/2008

در این روز های  مطبوعات افغانستان وخبر های سر چوک از یکجاشدن حزب  تروریستی  حکمتیار با دولت تباری کرزی خبر دادند وآقای کرزی حکم رهایی یکی از جنایت کاران جنگی  وناقضین حقوق بشر در جنگ های تنظیمی شهر کابل را صادرکرد  ،حلقات حکمتیار در درون دولت کرزی   در دور وپیش آقای غیرت بهیر قدرت نمایی میکردند وتلویزیون ها این دست بوسی های حلقات حکمتیار را در جریان اخباردر درون دولت وپارلمان به نمایش میگذاشتند و افرادی هم در گفتار دموکرات ودر عمل سیادل و وابسته گان تروریستها با دیدن این سیا دل میبالیدند وبدو بدو به دنبال آن میرفتند افسوس وصد افسوس که .

اکنون در دولت تباری کرزی تأمین پروسهءصلح ،خلع سلاح ،وحدت واقعی ملی و حاکمیت ملی در کشور وابسته به تأمین دموکراسی و عدالت اجتماعی یا تأمین دموکراسی به عنوان حکومت مردم بر مردم نیست حالانکه در دموکراسی ها این امری است لازمی و اجتناب ناپذیر.

 زیرا در فقدان دموکراسی طوریکه تجربه نشان داده ،مبارزات جانبازانهء مردم ما، ایثار و قربانیهای ایشان همیشه وسیلهءدر معاملهءقدرت های بزرگ برای به قدرت رسانیدن دیکتاتوران ومستبدان گردیده وبوده است .

پذیرش و تعمیم دموکراسیی متضمن آزادی به مثابهء حق ذاتی و طبیعی و اجتماعی همه انسان ها در جامعه است و نه ناقضین حقوق انسانی ،ولی تا آن زمان که عدالت اجتماعی در جامعه بر قرار نگردد دموکراسی منحیث یک اصل نظام مردمی نیز تأمین شده نمی تواند،اساسی ترین موءلفه های عدالت اجتماعی ودموکراسی عبارت اند از:

-عدالت قومی ونه تمامیت گرایی قومی وتباری .

-عدالت فرهنگی ، نه فرهنگ ستیزی .

-عدالت زبانی و مذهبی ، ونه دشمنی با زبان ها و مذاهب .

-عدالت بین اقشاروطبقات اجتماعی فقیروغنی جامعه ، و نه فریب فقرأ به نفع غنی ها.

-عدالت بین زنان ومردان براساس معیارهای حقوق بشری ونه تباری .

-عدالت میان همه باشندگان کشور به عنوان شهروندان مساوی الحقوق در وطن مشترک شان افغانستان .

به نظر نویسنده دموکراسی و عدالت اجتماعی دو روی یک سکه ویا دو رخ یک کاسه اند و موجودیت یکی بدون دیگر قابل تصور نیست .

عدالت پسندی بین مردم توسط زعیم سیاسی باعث اعتماد سیاسی اقوام وملیت  های افغانستان شده و این اعتماد وحدت سیاسی اقوام وهویت رهبری کننده سالم دولت ،حکومت ،قوه مقننه وقوه قضاییه را بوجود می آورد.

در غیر آن دولت های مركزی وفرد گراباداشتن فرهنگ سیاسی تفرقه افگنانه ، بی اعتمادی های سیاسی را ، بین اقوام و ملیت های افغانستان بوجودآورده وباعث بحران خودی یا درونی شده ودولت از پاهین تا بالا به فساد غرق میشود واین فساد زعیم را مجبور به تن دادن به قوم گرایی نموده وباعث بربادی نظام وحاکم شدن شهونیزم  قومی ومذهبی در نضام میگردد.

بخاطر رفع این بی اعتمادی ها و بی عدالتی ها اگر دولت قدرت اجتماعی تمام اقوام و مردم افغانستان را با خود داشته باشد ، باید تفاهم سیاسی بین القومی را بوجود آورده ، از منافع قومی و زبانی خود بگذرد ، این تفاهم میتواند اصل قانونیت كه دراکثر دیموكراسی ها و دولت ها به اساس قانون رأیج است تأمین گردد در غیر آن این آش و کاسه باعث دربند کشیدن دموکرات ها و تفکر دموکراسی  وآزادی فاشیزم وشهونیزم مثل : غیرت بهیر، داماد گلبدین حکمتیار گپگوی وهمه کاره حزب تروریستی  اسلامی، روزشنبه تاریخ 11 جوزا 1387در یک نشست خبری در کابل اعلام کرد که برای صلح و ثبات افغانستان "حتی الوسع" تلاش خواهد کرد.

 ومن نمی دانم که یکی از ناقضین حقوق بشر در قتل  65000 نفر کابلی چطور به خود جراءت میدهد که قبل از معذرت خواهی از مردم ودادن براءت از جانب مردم  از صلح وثبات سخن بمیان بیاورد .
آقای بهیر روز پنجشنبه از زندان پلچرخی کابل آزاد شد و در سال 2002 میلادی از سوی نیروهای امنیتی پاکستان در اسلام آباد دستگیر و بعد به کابل منتقل گشته و تسلیم قوت های  نظامی امریکایی گردید ،و در زندان پایگاه هوایی بگرام  زندانی گردید وممکن در اثر توافقات پشت پرده امریکایی ها ، حزب تروریستی حکمتیار ودولت تباری کرزی این شخص  ده روز قبل از رهایی به زندان پلچرخی در کابل منتقل گشت وهمچنان در زمینه .
کارشناسان سیاسی واجتماعی رهایی آقای بهیر را بخشی از برنامه همسویی و توافقات پنهانی رییس جمهور کرزی با برادر حکمتیار می خوانند. بعید نیست که رهایی اعضای خانواده و طرفداران آقای حکمتیار از زندان های دولت افغانستان و امریکایی، یکی از شروط پیوستن وی به حکومت آقای کرزی باشد.
این در حالی است که گفته می شود برای اولین بار نظامیان امریکایی نامه برادر زاده آقای حکمتیار را نیز به خانواده اش تسلیم داده اند. شهاب برادر زاده آقای حکمتیار نیز در حال حاضر در پایگاه هوایی بگرام زندانی است.
آقای بهیر در اظهارات خود بیان داشت که به هیچ یک از زندانیان بگرام تاکنون تفهیم اتهام نشده است و از وی نیز در طول مدت بازداشت اش صرفا "امریکایی ها" بازجویی کرده اند.
آقای بهیر به خاطرات تلخی از دوران بازداشت خود در زندان بگرام اشاره کرد اما از خبرنگاران خواست که از وی در این مورد هیچ سوالی نپرسند، زیرا "خاطرات تلخ گذشته" را به یادش می آورد.
این در حالی است که گفته می شود اکثر زندانیان بازداشتگاه بگرام و حتا گوانتانامو با این شرط از سوی نظامیان امریکایی رها می‫شوند که در مورد خاطرات خود از جریان بازداشت خود به کسی چیزی نگویند.
آقای بهیر هرچند در این نشست خبری خودش را منسوب به "تحریک اسلامی" خواند و گفت که شرایط زندگی کنونی اش با شرایط زندگی حکمتیار و ملا عمر فرق دارد، اما ایشان قبل از این نماینده حزب اسلامی آقای حکمتیار در لندن بودند و پس از توافقات دولت مجاهدین با حزب اسلامی به صفت سفیر افغانستان در پاکستان گماشته شد.
نکته بسیار جالب در مورد این نشست خبری آن بود که دعوت نامه این نشست خبری را سخنگوی وزارت امور پارلمانی به رسانه ها فرستاده بود.

سخنگوی وزارت امور پارلمانی در این دعوت نامه در مورد این که میان آن وزارت و آقای بهیر و حتا جریان رها شدن وی از زندان چه ارتباطی موجود است، هیچ توضیحی ارایه نکرده است.
برای رسانه ها نیز این ابهام ایجاد شده است که واقعا میان رها شدن آقای بهیر، و هم‫چنان میان او و وزارت امور پارلمانی چه ارتباطی وجود دارد که یک نهاد دولتی با استفاده از نام و موقف دولتی چنین کاری را انجام می دهد.

البته اگر قرار است در مورد رهایی هر زندانی چنین لطفی از سوی وزارت امور پارلمانی صورت بگیرد، خوب است که کار دعوت به نشست های خبری رها شدگان از زندان های دولت افغانستان و حتا زندانیان بازداشتگاه بگرام و گوانتانامو در لایحه وظایف وزارت امور پارلمانی علاوه گردد.

اکنون تأمین صلح و،وحدت واقعی مردمی  و حاکمیت مردم سالار در کشور وابسته به تأمین دموکراسی و عدالت اجتماعی با تأمین دموکراسی است :

زیرا در فقدان دموکراسی واقعی ، مبارزات جانبازانهء مردم ما، ایثار و قربانیهای ایشان همیشه وسیلهءدر معاملهءقدرت های بزرگ برای به قدرت رسانیدن دیکتاتوران ومستبدان گردیده است .

 

                            بااحترام

                           12 جوزا 1387

                         01/06/2008  

 


بالا
 
بازگشت