لطف الله راشد
افغانستان؛ مارکیت جهانی قاچاق جنگ افزار؟
روزنامه ی تایمز چاپ لندن به تازه گی افشا نموده که ارتش امریکا از ابتدای مبارزه علیه تروریزم در افغانستان نزدیک به 222 هزار میل سلاح مختلف به افغانستان انتقال داده است اما هیچ نوع اطلاعی از این سلاح دردست نیست .
به اساس این گزارش ارتش امریکا بعد از دسامبر سال 2004 تا جون 2008 بیش از 87 هزار جنگ افزار مختلف شامل سلاح کمری، ماشیندار و هاوان به افغانستان فرستاده اما هیچ سندی که نشان بدهد این اسلحه درکجا و به چه کسانی توزیع شده در دست نیست .
گزارش تایمز همچنان آورده است که به صورت مجموعی از 135 هزار میل سلاح اهدایی امریکا و 21 کشور جهان به افغانستان، درحال حاضر اطلاعی دردست نیست و ممکن است این اسلحه در افغانستان به بازارهای سیاه به فروش رسیده باشد .
هرچند افغانستان به خصوص نوار مرزی این کشور در سه دهه ی گذشته محل فروش ، توزیع و قاچاق جنگ افزار های مختلف بوده اما سیاست همزمان توزیع وجمع آوری سلاح دراین کشور بعد از آغاز نبرد با تروریزم و فروپاشی طالبان در این کشور اوج و رونق یافت.
هرچند به باور کارشناسان نظامی سلاح روسی از محک آزمایش کار آیی و توانایی از میان انواع سلاح کشورهای مختلف که به عناوین گوناگون طی بیش از سی سال گذشته وارد میدان نبرد افغانستان شده بود؛ موفق بدر آمده و درکنار آن مقدار زیاد این اسلحه به عناوین گوناگون و در مقاطع مختلف زمانی از سوی کشورهای بزرگ جهان بالای افغانستان به فروش رسید، اما با سقوط رژیم طالبان و حضور نظامی ایالات متحده ی امریکا در افغانستان برنامه های مختلف جمع آوری این سلاح و جایگزینی بی مورد و بدون هیچ دلیل موجه ی اسلحه ی به مراتب با کیفیت پایین به عوض آن در ارتش و پولیس ملی کشور تطبیق شد .
دولت افغانستان و نظامیان امریکایی با تطبیق برنامه های پیهم دی دی آر و دایاگ دها هزار میل اسلحه مختلف سبک وسنگین را از نزد ارتش سابق و گروه های مسلح محلی بدست آوردند اما آنچه مشخص است این که در حال حاضر اسلحه ی جمع آوری شده که بیشتر آن روسی بود نزد سربازان ارتش و پولیس ملی و جود ندارد و جایگزین آن ماشیندارهای بی کیفیت هنگری و چکی شده است که به گفته ی نظامیان، بیشتر سربازان افغان را درجریان نبرد با شورشیان، همین اسلحه به دام مرگ کشانده است.
سال گذشته ایالات متحده ی امریکا قرارداد 300 ملیون دالری خود با یک تاجر روسی که مسوولیت فروش این اسلحه را به پنتاگون داشت ظاهراً به دلیل بی کیفیت بودن این سلاح فسخ نمود اما این زمانی بود که نظامیان امریکایی نزدیک به پنج سال پیهم از این تاجر چنین اسلحه ی بی کیفیت را خریداری نموده بودند و ظاهرا به بی کیفیتی و نا کار آیی آن پی نبرده بودند
تازه ترین آمار در برنامه ی آغاز نو برای افغانستان که مسوولیت جمع آوری سلاح را دارد نشان می دهد که از طریق برنامه ی دی دی آر (خلع سلاح ارتش سابق ) نزدیک 4128 میل سلاح سنگین و35119 میل سلاح سبک جمع آوری شده وهمچنان در برنامه ی دایاگ(جمع آوری سلاح از نزد افراد و گروپ های مسلح غیر مسوول ) حدود 43 هزار میل سلاح سبک و سنگین و بیش از 36940 تن مهمات مختلف جمع آوری شده است. به اساس این ارقام از مجموع سلاح اردوی سابق مجاهدین نزدیک به 40 هزار میل سلاح سبک و سنگین به این برنامه تسلیم داده شده است. در حالی که این ارقام به تناسب تشکیل اردوی مسلح سابق که ترکیبی از نظامیان ارتش سابق و مجاهد ین( شامل 10 قول اردو، 40 فرقه ، 38 لوا ،132 کندک مستقل شامل قوت های زمینی ، هوایی ، گارنیوزیون ها ومدافعه ی هوایی) که به ادعای سران مجاهدین بیش از صد هزار نفر شامل آن بود و تنها در پروسه ی دی دی آر خلع سلاح شدند به مراتب کمتر است و بدون شک در ارائه ی این ارقام از سوی مسوولان دولتی به نحوی ادعا میشود که نزدیک به 50 درصد اردوی سابق مجاهدین را افراد بدون سلاح وسربازان بی تفنگ تشکیل می داد اما این ادعا کمتر و شآید هم هیچ ازسوی مجاهدین تایید نشود .
در عین حال آمار منتشر شده از سوی رسانه ها درغرب نشان می دهد که ایالات متحده ی امریکا و 21 کشور شامل در ائتلاف مبارزه علیه تروریزم در افغانستان در طی نزدیک به هفت سال گذشته بیش از135 هزار میل سلاح را به ارتش و پولیس ملی افغانستان کمک نموده اند.و این پروسه در حال حاضر نیز جریان دارد.
ورود بی رویه ی سلاح ومهمات درسی سال گذشته و آماربدست آمده از اسلحه ی موجود در کشور تفاوت بزرگ را نشان میدهد .هرچند بحران بعد از دهه ی هفتاد در افغانستان زمینه ی انتقال و فروش دها هزار میل اسلحه ی سبک و سنگین را از این کشور مساعد نمود اما باآنهم از اسلحه ی بجا مانده از طالبان، مجاهدین و اسلحه ومهماتی که در دوران مقاومت با طالبان وارد افغانستان شد به علاوه ی دها هزار میل سلاح کمک شده ی کشورهای ائتلاف ضد تروریزم همه و همه تنها مقداری از آن باقی مانده که ممکن پیش از تکمیل تشکیل ارتش 134 هزار نفری و پولیس بیش از 60 هزار نفری به پایان برسد.
بیشتر باورها براین است که افغانستان درکناراین که میدان معرکه ی ابرقدرت های جهان بوده دربیش ازیک دهه ی اخیر مارکیت بزرگ و گذرگاه عمده ی قاچاق و فروش اسلحه ، مواد مخدر و آثار باستانی نیز بوده است. بربنیاد برخی گزارش ها در حال حاضر بسیاری از قاچاقبران افغان از عمده ترین معبر قاچاق مواد مخدر دربدخشان، بلخ و ساحات ماورای کوکچه به آنسوی مرز مواد مخدر می فرستند، اما دربدل آن اسلحه مشهور کلاکوف روسی که اسلحه ی مورد پسند گروه های تروریست به خصوص افراد القاعده و تند روان است را بدست می آورند . این اسلحه ی دلپسند به ساده گی از شمال افغانستان به جنوب کشور ، آنسوی دیورند و حتی به باور بسیاری از مردم تا نزدیکی های خلیج فارس انتقال داده میشود.شاید این یکی از اشکال ساده ی قاچاق اسلحه در نوع خود باشد که توسط مخالفین دولت افغانستان صورت میگیرد اما آنچه سوال برانگیز و درعین حال حیرت آور است گزارش روزنامه ی تایمز بریتانیایی در مورد لادرک بودن نزدیک به 87 هزار میل اسلحه درافغانستان وسکوت مقامات امریکای درقبال این گزارش است.
نظامیان امریکایی در قبال این گزارش هیچ واکنشی از خود نشان ندادند برعلاوه شواهدی که در گذشته ارائه شده باور ها مبنی به این که این اسلحه به نحوی به دسترس مخالفین دولت قرار گرفته را دراذهان مردم پر رنگ می نمایاند.چندی پیش یک نماینده ی مردم ولایت زابل در شورای ملی کشور مدعی شد که قوای امریکایی مقداری سلاح و مهما ت را ازطریق هوا به مناطقی که طالبان درآن حضور دارند پرتاب نموده اند. هرچند این عمل در آنزمان از سوی برخی از مقامات امریکایی در افغانستان یک اشتباه خوانده شد، اما موجودیت صدها موتر نوع رینجر ( این موتر ها کمک امریکا برای ارتش و پولیس ملی افغان است) نزد طالبان نیز جمله ی صد ها پرسشی است که در ذهن شماری از مردم افغانستان خطور کرده و تاهنوز نتوانسته اند جواب قانع کننده یی برای آن در یابند.
در ماه های اخیر جنگجویان تندرو درآنسوی دیورند ظاهراً توانستند با حمله به کاروان نیروهای اکمالاتی ناتو که مهمات جنگی را از بندر کراچی و از طریق گذرگاه خیبر به افغانستان انتقال می دهند چندین موتر و نفربر زرهی را بدست آورده و باخود به غنیمت ببرند اما این واقعه آن چنانی که باید، ازسوی نظامیان امریکایی جدی گرفته نشد وبه زودی به فراموشی سپرده شد .
در آغاز عملیات مبارزه علیه تروریزم درافغانستان نیروهای امریکایی از قدرت دستگاه های ردیابی و تثبیت کننده خود که به ادعای آنان این وسایل قادر است اهداف خود را که بالاتر از چهار سانتی متر ارتفاع داشته باشد در روی زمین تثبیت و ازبین ببرد حرف هایی به رسانه ها گفته بودند اما هیچگاهی حاضر نشدند در جریان تاراج وسایط زرهی و مهمات جنگی خود در گذرگاه خیبر از این دستگاه ها و عملکرد آن برای لااقل ازبین بردن وسایط و مهمات به یغما برده شده و جلوگیری از فعالیت آن به نفع تند روان استفاده کنند .
گذشته از آن بعد از این تاراج تصاویر بیشمار جنگجویان طالب درکنار این وسایط در رسانه ها به نشر رسید اما چگونه می توان باور کرد که خبرنگاران وعکس برداران از محل موجودیت و تردد این وسایط آگاهی بدست آورده بتوانند اما پنتاگون و سازمان بزرگ سیا از آن آگاهی نداشته باشد و برای محو آن عملی را اجرا کرده نتواند ؟
در کنار این ورود دها تن مواد خوراکه،پوشاک، و ضروریات سربازان امریکایی به بازارهای کابل، جلال آباد، تورخم و بلاخره پشاور که بیشتر مورد دسترس تندروان است و ممکن از بسیاری از این وسایل استفاده نمایند نشان می دهد که در تنور گرم افغانستان نان های بزرگ و لذیذی برای عده یی از فرصت طلبان در سراسر جهان طبخ می شود .
بازی های جمع آوری سلاح پر قدرت و خریداری ملیارد دالری اسلحه ی بی کیفیت در حالی در افغانستان عملی گردیده که سازمان ملل متحد سالانه ده ها ملیون دالر را برای برنامه های مختلف جمع آوری اسلحه از نزد مردم در افغانستان هزینه می نماید اما با وجود این همه تلاش و مصارف در کنار این که مقداری اسلحه از این کشور جمع آوری شد اما دها هزار میل سلاح دیگر به طور مرموز و بی حساب وارد این کشور گردید.
از این وضعیت تنها برداشتی که شاید بتواند نزدیک به یقین باشد این است که دست قاچاقبران بزرگ اسلحه و باند های مخوف مافیایی در این کار دخیل است و بعید نیست که برخی از مقامات افغان و دولت های کشورهای بزرگ جهان از این راه به نفع خود ثروت اندوزی نکرده باشند و نکنند .