بومان علی قاسمی

مرگ مارگیر از نیش مار است

 

قرار داد تقسیم   شبه قاره هند به تاریخ 13 مارچ 1947 میلادی  به امضا رسید   و حزب مسلم لیگ به رهبری محمد علی جناح  توانست  با امضای این قرارداد  قسمت از شبه قاره هند را  بنام پاکستان  از وجود کشور عظیم هند  جدا نماید .

بتار یخ های 14 و 15 اگست 1947 نقشه هندبریتانیایی تغیر نموده و  پاکستان کنونی  در قسمت شمالی و شرقی هندوستان  افزوده شد .

خط دیورند که در زمان سلطنت عبدالرحمن خان پادشاه افغانستان ، با انگلیس ها امضا شده بود و مرز بین افغانستان و هند بریتانیایی شناخته میشد ، خط فاصل بین پاکستان جدید التاسیس و افغانستان  شناخته شد .

درحالیکه شماری از سیاست مداران  پشتون های  پاکستانی به رهبری خان عبدالغفارخان  این تقسیم بندی را نپزیرفته و با تاسیس پاکستان مخالفت ورزید ند.

دولت شاهی افغانستان  که دران وقت محمد ظاهر بادشاه و قدرت سیاسی در دست عمویش شاه محمود خان بود  از عبدالغفار خان  حمایت نموده و  خواهان ازادی  و تاسیس کشوری بنام پشتونستان در قسمت شمال غربی و غربی پاکستان گردید.

 دولت وقت افغانستان  در موضوع  تشکیل و ازادی کشوری بنام پشتونستان سخت کوشید و شمار زیادی از افراد این خطه را از شهروندان  اصیل افغانستان به مراتب  بیشتر در امتیازات شریک ساخته و شامل مدارس و مکاتب دولتی ساخت و از خزانه مردم فقیر افغانستان  برای افراد این خطه  پول های  هنگفتی را به مصرف میرسانید .

 پاکستان نو پا  در دهه شصت و هفتاد میلادی دوبار  با هندوستان درگیر جنگ شد و در سال 1972 قسمت شرقی این کشور بنام بنگله دیش از پاکستان جدا گشت .

 بعد از سرنگونی نظام شاهی درافغانستان در سال 1973  سردار محمد داود خان رئیس جمهور وقت افغانستان  که یکی از حامیان   ازادی پشتونستان و بلوچستان بود  با  تشویق  رهبران  پشتون های  زیر خط دیورند و ازادی خواهان بلوچ  و مسلح ساختن  شمار زیادی از اهالی  این مناطق ،  مخالفت خود را علیه دولت پاکستان اعلام داشت .

دولت افغانستان در رادیوی ملی اش که یگانه رسانه در کل کشور بود، درحالیکه بجز دری و پشتو  به کدام زبان محلی افغانی دیگر نشرات نداشت ، اما برنامه خاصی را بنام  پشتونستان روزانه نشر مینمود و  رهبران  احزاب سیاسی  پشتون و ازادی خواهان  بلوچ را که علیه حکومت وقت پاکستان دست به شورش زده بودند پناه داده و ازانان حمایت مینمود .

 ذوالفقار علی بوتو نخست وزیر وقت پاکستان  نیز علیه  موضع گیری های افغانستان اقدام نموده و دست به یکسلسله کارهای سیاسی  و تبلیغاتی علیه افغانستان میزد .

 درحین وقت  به علت  اختلافات سیاسی  که بین افغانستان و پاکستان وجود داشت ، حکومت های افغانی همیشه روابط نیک و حسنه را  با کشور جمهوری هند داشتند .

 پاکستان  بعد از جدایی بنگله دیش  در صدد جدا نمودن ناحیه کشمیر از هند شده و  همیشه  فکر جدایی کشمیر را  در سر داشت .

 با کودتای  26 اپریل 1978 در افغانستان به رهبری حزب دموکراتیک خلق و کودتای نظامی به رهبری جنرال ضیاالحق  در پاکستان  وضعیت در منطقه متشنج ترگردید.

حکومت افغانستان از ازادی خواهان بلوچ در ایالت بلوچستان حمایت علنی نموده و شماری از سران بلوچ را به رهبری میرخیربخش مری  در افغانستان  نه تنها پناه داد بلکه از انان حمایت نمود و فرزندان ذوالفقارعلی بوتو رهبر اعدام شده حزب مردم پاکستان را در کابل تحت حمایت و تربیه نظامی قرار داد .

 جنرال ضیا الحق  اداره آی اس ای  را که  مربوط به استخبارات ارتش پاکستان بود دست باز داده و جنرال اختر عبدالرحمن را  که یک جنرال باتجربه  نظامی بود  به ریاست این اداره گماشت .

 با تجاور قوای شوروی سابق بر افغانستان حکومت نظامی پاکستان سخت در هراس شده و  براین باور بود که اگر از خود ابتکاری به خرچ ندهد و دست و پانزند ، در میان دو دشمن بزرگ هند و شوروی نابود خواهد شد .

زمامداران نظامی پاکستان آرامش شان سلب شده بود و سخت در تنگنا قرار گرفته بودند .

با اعدام ذوالفقار علی بوتو  کشور های غربی بر پاکستان بی اعتماد شده و  دولت های شیخ نشین عرب از حکومت نظامی پاکستان ازرده بودند .

اداره آی اس آی  پاکستان  با جلب و تشویق رهبران و قوماندانان احزاب جهادی و تربیه مجاهدین در اردوگاه های نظامی  توانست  توجه جامعه جهانی را  بسوی  جنگ و جهاد  افغانستان علیه قدرت بزرگ شوروی جلب نماید .

 پاکستان به زود ترین وقت  از پیکار مجاهدین افغانستان  نفع قابل ملاحظه را برده و توانست که مرز های شمالی و شمال غربی خود را  از تجاوز مصئون نگه دارد .

 به ادامه ان  آی اس آی  به جلب و جذب رهبران مذهبی  در کشمیر تحت سلطه هند پرداخته و گروه های شبه نظامی و ترورستی را دراین خطه  زیر تربیه گرفت تا  از انها  در جنگ های  ترورستی علیه نیروهای هندی استفاده نماید .

 کمک های که از جامعه جهانی  به سرکردگی امریکا و کشور های عربی  بنام کمک به مهاجرین و مجاهدین افغانستان ، بدست پاکستان قرار میگرفت  برعلیه حکومت های هند و افغانستان و قوای شوروی مستقر در افغانستان به مصرف رسیده و مددگارخوبی برای  محافظت  مرز های پاکستان  ثابت گردید .

جنگ  افغانستان در حالیکه  رقابت بین ابرقدرت های بزرگ یعنی ایالات متحده امریکا و شوروی وقت بود و امریکا سخت میکوشید تا انتقام شکست نیروهایش را در ویتنام از شوروی ها بگیرد که برای عملی شدن این برنامه  از هر نوع همکاری با  دولت نظامی پاکستان دریغ نمی کرد . چنانچه چارلس ولسن عضو کانگرس ایالات متحده در حین سفرش به پاکستان و بازدیدش از جبهات مرزی مجاهدین افغانستان در سال 1987 میلادی  درنزدیکی خوست  اظهار داشته بود که " در جنگ ویتنام پنجاه و هشت هزار امریکایی ما کشده شده است ، تا انتقام انرا از روس ها نگیریم ارام نخواهیم نشست ."  اما پاکستانی ها اهداف مشخص خود شانرا دراین جنگ در نظر گرفته و رهبری جنگ مجاهدین با دولت افغانستان  و قوای شوروی را مستقیمأ سازمان استخبارات  آی اس آی  در دست داشت . که در حقیقت میتوان  ادعا کرد که سرقوماندان اعلای گروه های مجاهدین  مستقر در پاکستان ، جنرال عبدالرحمن اختر بود .

 جنرال ضیا الحق رئیس جمهور پاکستان اظهار داشته بود که "جنگ در افغانستان به یک سرعت مشخص  جاری نگه داشته شود تا پاکستان را در خود فرونبرد "

 آی اس آی  به رهبری  جنرال اختر عبدالرحمن  براین باور بودند که  کابل پایتخت افغانستان باید  از راه های مختلف  مورد حمله قرار گیرد .  درحالیکه دران وقت  درحدود نیم ملیون شهر وند  افغانستان در کابل سکونت داشتند و شمار زیادی از این  شهروندان  با حکومت های وقت  اختلاف سلیقوی  و ایدیولوژیکی داشتند . اما اختر عبدالرحمن رئیس آی اس آی  همیشه شعارش همین بود که " کابل را باید متواتر زیر آتش گرفت ".

 فرماندهان مجاهدین در ولایت های همجوار کابل به  دستور اداره آی اس آی  پاکستان   حملات ترورستی و  بمب گذاری ها را  در شهر کابل  سرعت بخشیده و  برعلاوه ان  کابل را هدف موشک های  دور برد  نیز قرار میدادند.

 هندوستان  در ضمن همکاری نظامی  با دولت حزب دموکراتیک خلق، درتربیه نیروهای علمی افغانستان نیز در کنار کشور های بلوک شرق سابق  سهم بارز داشت .

 پاکستان  با تربیه و تاسیس  گروه های بنیاد گرای اسلامی  و حمایت همه جانبه از انها  دران زمان نفع خوبی برده و تاحدی که بعد از خروج قوای شوروی از افغانستان و سقوط حکومت  داکتر نجیب الله  و همچنین بروز اختلاف بین حکومت مجاهدین به رهبری برهان الدین ربانی و پاکستان ، از این نیروها استفاده کرد و حکومت منظمی را زیرنام نظام طالبانی  در افغانستان  بوجود اورد .

 کشته شدن داکتر نجیب الله  رئیس جمهور اسبق افغانستان  بدست  اداره آی اس آی ، پس از تصرف کابل توسط طالبان ، و پس از فروپاشی نظام طالبان توسط نیروهای بین المللی ضد ترورزم به رهبری امریکا ، نا امن ساختن مناطق جنوب و شرق افغانستان  و زنده کردن  بقایای طالبان ، همگی از دست اندازی های این اداره شمرده میشود .

 اداره استخبارات ارتش پاکستان یا آی اس آی  تضمین کننده بقای پاکستان و محافظ تمامیت ارضی این کشور است و هر کاری را که برای بقا و حفظ تمامیت ارضی کشورش  بهتر به نظر رسیده ، در مقابل کشور ها و حکومت های مختلف همسایه  که  جنجال ارضی  و مرزی  را بااین کشور دارند در پیش گرفته و از ان به عنوان سلاح استفاده نموده است .

 اما  ضرب المثل قدیمی است که "  مرگ مارگیر از نیش مار است "

اکنون با افزایش بنیاد گرایی و قدرت مندی گروه های بنیاد گرا در پاکستان که اساس ان در دوره زمامداری جنرال ضیا الحق  توسط اداره آی اس آی گذاشته شد ، تمامیت ارضی و امنیت پاکستان در خطر است  و پاکستان خود به دام این افعی ترورزم  افتیده که راه نجات از ان  نهایت دشوار به نظر میرسد .

اکنون در ایالت های سرحد و بلوچستان  بنیاد گراها و حامیان انها  از قدرت و نفوذ قابل ملاحظه یی برخوردار اند و در ایالت های پنجاب و سند نیز این  نیرو ها به چشم میخورند.

مناطق مرزی قبایل که  کاملا تحت اداره طالبان است به پناه گاه و تربیه گاه ترورزم بین المللی تبدیل شده است و رهبران طالبان دراین مناطق  حکمروایی کامل دارند .

 در حمله ترورستی  که  بتاریخ هفتم ماه روان میلادی  در مقابل سفارت هندوستان در کابل  بوقوع پیوست و دران بیش از دوصد تن کشته و زخمی شدند  ، دولت افغانستان  اداره آی اس آی را  مسئول این  حمله انتحاری دانست اما سید یوسف رضا گیلانی نخست وزیر پاکستان  درحالیکه  هزاران کیلو متر دور تر از اسلام اباد در مالیزیا ، در یک کنفرانس شرکت داشت ، بسیار با جدیت  ابراز داشت که  پاکستان دراین حمله دست نداشته است .

 اما اقای گیلانی شاید راست بگوید، چون اداره آی اس آی پاکستان  هیچ گاهی به  افراد ملکی  مانند رئیس جمهور و یا نخست وزیر و اعضای کا بینه کشورش اعتماد ندارد و موضوعات  محرمانه را بجز از افراد مسئول این ارگان هیچ فردی نمیداند .

 سیاست مداران پاکستانی به حدی از این اداره حراس دارند  که  بقای حاکمیت و زمامداری شانرا در اطاعت از این اداره می بینند و در غیر ان  به زود ترین فرصت  توسط یک کودتای نظامی  حکومت شان ساقط خواهد شد .

 بنأ  اداره آی اس آی در حالیکه  به  بنیاد گراهای اسلامی  در ان طرف خط دیورند دست باز داده و با طالبان افغانی کمک های مالی و نظامی میکند ، در حقیقت این اداره در محاصره  افعی های  قرار گرفته  که دو دهه روی انها کار کرده و انها را بزرگ ساخته است و اگر وضعیت برهمین روند ادامه یابد میتوان ادعا کرد که  در اصل  این اداره  برای نابودی  و برچیدن نقشه سیاسی پاکستان از جغرافیای زمین  گام برمیدارد .  نه برای سالمیت ارضی  پاکستان .

 

 

منابع :

 

کتاب شکست روس                        اثر دگروال محمد یوسف عضو اداره آی اس آی پاکستان.

خاموش مجاهد                               اثر دگروال محمد یوسف          رر          رر      رر .

سایت بی بی سی                            اردو   و دری

افغانستان پس از طلوع جمهوریت      نویسنده صاحب قلم  .

 

 


بالا
 
بازگشت