جليل پرشور
چشم ديدها و نقاط نظرمن
درمورد :
جلسهً وسيع ترقيخواهان درهالند
درمورد فعال شدن : بخش چهارم كميتهً تحقق دهندهً اهداف اتحاد طلبانهً جلسهً هالند ( كميتهً سازماندهی وهمآهنگی امور)
اكنون كه يك ماه از جلسهً پرسروصدای اتحاد طلبانهً (19 اپريل)هالند كه يكی از پركميت ترين نشست های ترقی خواهان افغانستان دربـيرون از وطن به شمار ميرود؛سپری گرديده است ؛ لازم است تا اقدامات بعدی ايراكه اعضای كميسيون تدارك جلسه كه اكنون به نام کمیتهً سازماندهی و همآ هنگی امور در اروپا ،فعاليت خودرا آغاز خواهد كرد ، مورد ارزيابی قرار دهيم وپيرامون نتايج كار اين كميته ومعرفی نماينده گان چند حزب و حلقه از طريق اعلاميه های تاكنون صادرشدهً آنها، بحث مختصری نماييم .
قبل از آغاز هر بحث وتبصره ً بايد با تمام صراحت اعلام بدارم كه هدف از برشمردن نكات ضعف ونقيصه، جلب توجه رفقا ودوستان برای برطرف كردن مشكلات تاهنوز حل ناشده بوده ونوشتهً من جنبهً تخريبی وكم ارزش وانمود كردن كار وتلاشهای رفقا راندارد.زيرا، همه ميدانيم كه هيچ حزب وطن پرست وهيچ انسان بااحساس ملی ومترقی به حكم وظيفه ،دين ملی و مسووليت وجدانی، دراين شرايطی كه آخرين امكانات وتواناييهای ملی ومردمی ما به وسيله ً دشمنان معلوم ومجهول همدين وهمزبان ولی مزدور اجنبی وحاميان اديان وافكار ديگر ، نابود ميگردد، نميتواند نظاره گر حوادث وانكشافات خونين مردمی باشد كه درعمق فقر ،تنگدستی ، بی امنييتی ومحروميت بازور وتزوير كشانيده شده اند. ازينرو ، هرتلاش اتحاد طلبانه ووحدت خواهی ترقيخواهان وطن پرست شيفتهً آزادی ورفاه مردم را بايد حمايت كنيم ودرموفقيت آن سهم شائسته بگيريم. زيرا، از يكه تازی ، خودخواهی ، از خود راضی بودن وخودرا بهتر ازهر گروه وتشكل دانستن ويا دست روی دست نشستن ودرانتظار مراجعهً رفقا ، متحدين وتمام سيلی ياًس ونااميدی خورده گان سياسی نشستن، جز ضياع وقت وخودرا فريب دادن حاصلی ندارد.بايد پل واقعی تامين ارتباط بين بخش های جداشده ، ازهم دور مانده ودرحال تفرقه ومخالفت های بی لزوم غير طبيعی قرار داشتهً رفيق ، متحد وحتی مخالفين شريف ووطن پرست خود شويم.
همه اشتراك كننده گان جلسهً هالند به خاطر دارند كه درختم كار آن جلسه ،بی تحملی تعدادی از اشتراك كننده گان از يكطرف وعدم توجه مسوولانه ًرياست بخش اخير جلسه از طرف ديگر، دست به دست هم داده وباعث آن گرديد كه يكی ازكليدی ترين وبا ارزش ترين نظر وتوافق شركت كننده گان جلسه « تعين نام ، تركيب ووظايف مشخص» كميتهً ادامه دهندهً وظايف اتحاد طلبانه ًجلسه ،سردرگم وناتمام باقی بماند. اين سردرگمی ، به خصوص از آنجهت نيز قابل دقت وانديشه است كه ميكانيزم شركت افراد مستقل اثر گذاروآنهائيكه به نام حلقه وكميسيون خودرا معرفی ميكنند ويا شناخته ميشوند ، درجريان جلسه از طرف شركت كننده ها با وجود طرح پيشنهادی رفيقی دراين زمينه ، مشخص وتعين نگرديد ورسميت نيافت .
ازآنجائيكه، هدف اساسی همهً وطنپرستان وترقيخواهان شركت كننده درجلسه وخارج آن ، تامين اتحاد صادقانه وواقعاًعملی همه مبارزين دموكرات وعدالتخواه ميباشد؛ لازم است درموارد ذيل با دقت ودلسوزی تماس بگيريم ودل به دستآوردهای ناچيزی خوش نكنيم كه سرانجام هيچ حاصل مشهودی در عمل به دست ما نيايدوجداييهای فعلی به افتراق ودشمنيهای عميق تبديل گردد . اين تشويش وجود دارد كه كاری نكنيم كه به جای عناصر كليدی احزاب ، گروه ها ونماينده گان حلقات وشخصيت های مستقل صاحب صلاحيت فكری ، عملی ،برخوردار ازحمايت مردمی ،خوش نام، با تجربه ،اثر گذاردرمبارزات دشوار فعلی وآمادهً برگشت به وطن ،غرض مبارزه وكمك به همه رفقای داخل ، افرادی را برای پوره كردن نصاب لازم(!) ويا ايجاد كميت های نمايشی كه دربردارندهً هيچ سودی نخواهند بود ؛ دراين كميته گرد هم جمع كنيم وسناريو های قبلی شكست خورده را بارديگر تكرار وبعد مدتی بارديگر با سجدهً سهو جديد ، ازسر آغاز نمائيم .
بايد، صريح بگوئيم كه تعدادی از رفقا ودوستان روشنفكر مستقل ويا غير وابسته به تشكلهای فعلی ( كه احتمالاًحلقات مخفی ونيمه مخفی ای نيز داشته باشند ) ،شايد هيچ فرد ديگری را نسبت به خود مستحق شركت دراين نوع كميته ها ندانند.اين درحاليست كه درحلقات بالايی آن احزاب وگروه هايی كه قشرفوقانی شان ازطريق دموكراسی واقعی انتخاب نگرديده است، وضع بهتر از اين نيست. علت اين نوع موضعگيريها نيز روشن است وتا حدی منطقی . زيرا درچنين فضای متشنج ، بی اعتمادی ، بعد بزرگترين شكست سياسی، دوری ازوطن وزنده گی درمحيط پردردورنج مهاجرت وانقطاب های رنگارنگ سياسی ، تشكيلاتی وقومی – زبانی ، نميتوان توقعات بلند بالايی ازاين مردمان شريف وطن خود داشته باشيم. ازين رو، به ما جدا ً ضروری است كه دراين موارد بادقت تام عمل نمائيم وبه دستان خود ما،مشكلات بعدی را اساس نه گذاريم .
لازم به تذكر است كه شخصيتهای واقعی وطن پرست از ابراز نظر های سودمند ومعقول سياسی آزرده نه شده وعصبانی نه ميگردند. بااستفاده از اين بُعد فكری وظرفيت سياسی حلقات مسوول احزاب وحلقات خورد وبزرگ وآنهائيكه خودرا حلقه ميدانند؛ استفاده نموده مطرح ميسازم كه : آيا، داشتن بيشترين رقم نماينده گی ، خاصتا ً برای آنعده از حلقات روشنفكری دراين كميته را ميتوان دستآورد سياسی مشترك دانست وتبارز قدرت كمی وكيفی آنها درجامعه ارزيابی كرد .؟
درحاليكه تعدادی از رفقا درنوشته های شان ( درسايت پندار) ودرنوشتهً رفيق صديق وفا، پيرامون كميت گروه ها وافراد شركت كننده دركميته وميكانيزم انتخاب شخصيت های مستقل اثر گذار ، ابراز نظر كرده اند وطالب تعمق وژرف نگری درزمينه شده اند .ميخواهم ازجانب خودم در اين مورد، اضافه نمايم كه: هدف من وامثال من ، به هيچ وجه شامل شدن خودما دراين كميته ازطريق چانه زنی های بيمورد نيست. آرزوی ديرينهً ما، جمع شدن رفقا ورفتن صادقانه به سوی اتحاد های سالم سياسی ونهايتا ً وحدت اكيدا ً ضروری وسر نوشت ساز رفقا وهمرزمان پراگنده شدهً ماست كه حركت های سينه خيز اخير ، جرقه هايی از اميد واعتقاد برای رسيدن به اين هدف عالی را دربرابر چشمان بهت زدهً مان به نمايش گذاشته است. اين جرقه ها را بايد به شعله های داغ وخاموشی ناپذير تبديل نمائيم.
ازينرو، شامل ساختن شخصيتهای حزبی اثرگذاروغيروابسته به احزاب وحلقات فعال تشكيلا تی موجود رفيق دركميتهً تحقق بخشندهً اهداف جلسهً وسيع نيروهای ملی ، مترقی ودموكرات ( 19اپريل) درهالند، نه بايد براساس معيارهای سنتی ، بيحاصل وقراردادی گونه، نمايشی باشد وصرف به حضور فزيكی بعضی ها اكتفا گردد ويا برای انتظارات خاص از آنها درمواقع رای گيری ها دراكثريت پيدا كردنهای كم اهميت وبی اثر درمبارزات فعلی سياسی ، عضويت آنها را طرف حمايت قرار دهيم. ما ،نبايد به سان حكومت های خودكامه ازموجوديت يكی دونفر ديگر انديش درتركيب حكومت وشورا،خودرا علمبرداردموكراسی تاجداروانمود سازيم. نظر ما اينست كه وطن پرستان واقعی ، مبارزين صادق وشخصيتهای مردم دار ومخالف با تعصبات قومی- زبانی ومحلی راكه دربين حلقات روشنفكری وصفوف حزبی مان جای پای دارند ولو فرمان بردار ومطيع نباشند به اين كميته برای آن راه دهيم كه مبارزه به تحرك ، صراحت ، قاطعيت وخط مشخص فكری وسياسی صد فيصد علنی وقابل شناخت ودسترسی برای عادی ترين افراد جامعه ضرورت دارد ونميشود بيشتر ازين با داشتن سابقهً طولانی مبارزه وتجزبهً سياسی ، ريشه داشتن دراعماق قلوب زحمت كشان وتاريخ مبارزات عادلانه ، آزادی بخش وترقی خواهی ،گُنگ وسرپوشيده سياست وعمل كنيم.
لازم به ياد آوريست كه هرفرد وطن پرست وصادق بايد به اين اصل مسوولانه بينديشد كه حضور شخصيت های بافهم ، با تجربه، باشهامت ، فداكار ،عاشق وطن ومردم زحمت كش آن ، مفتون آزادی وسربلندی ميهن مشترك مان،پابند دموكراسی وتحمل ديگر انديشان، طرف حمايت ياران وهمرزمان ، مبرا از تعصبات كور قومی وزبانی،مخالف بابرتری جوييهای كشنده ً اتنيكی وتباری، مبارز راه اتحاد وطن پرستان ووحدت همرزمان ورفقا ، راستگو وغير متملق ،دشمن بنياد گرايی ومداخلات خارجی درامور داخلی وطن، متعلق به تمامی اقوام وفرهنگهای افغانستان ، آمادهً مبارزه وفعاليت ومهمتر ازهمه آمادهً برگشت به آغوش مادر وطن زخمی وقابل دلسوزی وقرار گرفتن درصف ياران مقاوم وفقير وتهيدست داخل كشور ، برای مرهم گذاری به زخمهای ديرينهً صدها هزار فاميل شهيد ، زخمی ومعلول ومعيوب جنگهای تحميلی عليه وطن ما از سوی ارتجاع چند رنگ جهانی ودارنده گان ساير اوصاف بزرگ انسانی ، دركار، فعاليت واستقامت دادن تلاشهای اين كميته بسيار ضروری وحتميست.
خوشبختانه ، شخصيتهای دارای اوصاف برشمرده شدهً بالا، دربين خلقهای زحمت كش وطن، درصفوف مبارزين ووطنپرستان ، ازجمله دربين لشكر عظيم رفقا ، ياران ومتحدين ما وحتا دربين مخالفين سياسی ما كم نيستند. لذا، برای كار عميق واساسی ، برای تهداب گذاری سالم اين بنای عظيم فكری وتشكيلاتی ، بايد وسايل نيل به هدف را ،شريفانه، دموكراتيك، دقيق و كم عيب انتخاب كنيم وبه دوردستها بينديشيم.بايد درفكر اين باشيم كه حتمی نيست كه اعضای اين كميته جز لشكريان شامل جلسهً هالند باشند. مابايد واكيدا ًبايد با رفقا ، دوستان، متحدين ومخالفين سياسی وطن پرست مان باب مذاكره وتفاهم را باز كنيم وازلحاظ تركيب دركار كميته امكاناتی را مدنظر بگيريم كه بتواند اين هدف را پيگيری كند .
يكی از مشكلات ديگری كه همين اكنون درتركيب افراد معرفی شده ً بعضی گروه ها وافراد تعين شده ولی اعلام ناشدهً احزاب اصلی كميسيون تدارك جلسهً هالند دركميسيون سازماندهی به نظر ميرسد ؛ عدم مراعات تركيب قومی وزبانی شخصيتهای معرفی شده است. ازآنجاييكه ، متاسفانه هنوز فعاليتهای سياسی دروطن ما از اين ناحيه آسيب پذير ميباشد، بايد به اين امر توجه ميشد ويابايد توجه جدی مبذول گردد؛ زيرا فردا دير خواهد شد.
قرار اطلاع ، مسوولين ارشد بعضی از احزاب رسمی درتركيب اعضای سه گانهً آن حزب دركار كميته اشتراك ميكنند. اگر اين اطلاع دقيق باشد ، بهتر وموثر تر خواهد بود كه دراين زمينه از طرف ساير احزاب نيز برخورد پروتوكولی صورت گيرد. زيرا با حضور يابی بزرگان ومسوولين احزاب ، كاركميته از حاصلدهی به مراتب بيشتر برخوردار ميگردد وفيصله های كميته از كاغذ پاره های عادی به فيصله های دارای قدرت اجرايی ارتقا مييابند. اگر ، چنين شد، متيقن هستيم كه نخبه گان واثر گذاران غير حاضر در جلسهً هالند ولی حاضر درفيصله های گروهی قبل وبعد آن جلسه وساير شخصيت های كليدی ديروز رفيق ودوست ومخالفين باشرف سياسی مان ، ترغيب خواهند شد تا دركار كميتهً تامين اتحاد وطن پرستان افغان، اشتراك نمايند وجبههً وسيع نيروهای همسو شكل گيرد.
آيا، شركت دادن نماينده گانی از مراكز فرهنگی دركار اتحاد طلبانه ومبارزه جويانهً سياسی كميتهً مورد نظر، كاريست مفيد وضروری؟ آيا، اشتراك مراكز فرهنگی درچنين فعاليتها ، با استقامتهای كار صنفی وفرهنگی خود آنها درمغايرت قرار ندارد وسوال برانگيز نخواهد شد .؟ از طرف ديگر اگر اشتراك يك مركز فرهنگی را دركار سياسی كميته مفيد ميدانيم؛ چرا برای اشتراك ده ها انجمن ومركز فرهنگی ديگر دراين كميته ، ازايشان دعوت به عمل نمی آوريم.؟ازطرف ديگر من، نظر تعدادی ازرفقای ديگر را كه يكسان بودن حق نماينده گی حلقات كوچك را با احزاب كليدی شامل كميته زير سوال برده اند ، برای تعميل دموكراسی وعدالت ، طرف توجه قرار ميدهم. توقع ما، از رفقای اين حلقات اينست كه برابر با توان شان، حق نماينده گی وعهده دارشدن وظايف خطيری گردند كه بعدا ً به دوش شان قرار خواهد گرفت. زيرا، بعد انسجام امور تشكيلاتی ، هر حزب ، گروه وحلقه ، باييست افراد واعضای شان را به مراجع ذيصلاح كميته كه بعدا ً بايد تشكيل گردد، معرفی بدارند. نميشود ، نماينده گان دركميته بدون پشتوانه ًلازم ( كمی وكيفی)درجامعه وحلقات روشنفكری داخل وخارج وطن ويا اثر گذاری ضعيف وغير قابل لمس درپروسه باشند.
ازين گذشته، بارديگر درمورد هدف اساسی جلسه وفعال شدن كميتهً تداوم بخشنده وتحقق دهندهً آرزوهای اتحاد طلبی ومشاركت جمعی سياسی وطن پرستانهً تمام احزاب و حلقات وشخصيت های دارای عقايد يكسان ويا به هم نزديك بايد به اين اصل بينديشيم كه هدف اساسی ومركزی ما از كميتهً مورد نظر چيست ؟ آيا، واقعا ًما درفكر ايجاد اتحاد سياسی حزب گونه ويا جبهه هستيم ويا اينكه ميخواهيم تشكيلات اداری گونهً سالهای اخير فعاليت( جبهه ً ملی پدروطن) را احيا كنيم كه تمام سازمانها ی اجتماعی نيز درعضويت آن درآيند ولی درعمل هيچ تحركی نداشته باشند.ابراز اين نظر به هيچ وجه به معنی ناديده گرفتن وياكم زدن اين تشكل ها وحلقات نيست بلكه هدف آنست تا ازاين ساختار ها درجاهای لازم استفاده شود وساحهً فعاليت های وسيع اجتماعی شان محدود نگردد.
ازين گذشته ، ميخواهم درمورد نامی كه رفقا ودوستان موظف شده برای كميتهً مورد نظر گذاشته اند، مكث نموده توجه جدی ايشان را برای انتخاب يك نام بهتر كه بتواند دروجود هر ترقيخواه حزبی وغير تشكيلاتی ،تحرك وعلاقه مندی به مبارزه واتحاد وطنپرستانه ايجاد كند، جلب نمايم.شما لطفا ً به نام گذاشته شده در در پيشانی اين اعلاميه ، توجه كنيد.( کمیتهً سازماندهی و همآ هنگی امور در اروپا) اين نام بيانگر هيچ حركت مشخص سياسی وحدت طلبانه، مبارزه جويانه واتحاد خواهی نيست وبيشتر به رياست ادارهً امور شورای وزيران ديروز وامروز شباهت دارد تابه نام يك نهاد ويا كميتهً مبارز وطن پرست وحدت خواه واتحاد طلب برای همه ترقيخواهان ودموكراتهای وطن.توجه داشته باشيم كه نامها اثرمندی جدی درمعرفی، جلب توجه ونظر مساعد افراد دارد .ازين رو ،اميد وخواهش مااينست كه دراولين جلسهً كميته ( اسم با مسمی يی) برای آن انتخاب كنند ويا ازطريقی ازرفقا طالب ابراز نظر شوند.
به اين متن های گرفته شده از سايت مشعل، توجه كنيد.
اطلاعیه مورخ 12.05.2008
نخستین اجلاس مشورتی کمیته سازماندهی و همآهنگی امور به اشتراک نماینده گان احزاب موُسس اجلاس وسیع نیروهای ملی ، مترقی و دموکرات افغانستان دراروپا تدویر گردید .
طبق توافقنامه ایکه در اجلاس 19 اپریل سال روان در شهر ایندهوون کشور هالند به تصویب رسید نماینده گان جدیدا معرفی شده احزاب متذکره اولین نشست شانرا شب دوشنبه 12 ماه می تدویر نمودند. در این نشست پیرامون طرزالعمل کار کمیته و چگونگی سهم گیری شخصیت های مستقل و نماینده گان حلقات راجستر ناشده جر و بحث سازنده صورت گرفت و تصمیم اتخاذ گردید تا در گام نخست یک اتاق پالتاک باظرفیت بزرگتر جهت تدویر جلسات تاسیس وهمچنان ایمیل جدید که بتواند بحیث آدرس کمیته مورد استفاده قرار گیرد راجسترگردد.
کمیته سازماندهی و همآهنگی امور از حلقات گروۀ کار ، عیاران وفدراسیون فرهنگی غرجستان که نماینده گان خویشرا غرض ادامه کاربه کمیته معرفی نموده اند اظهار سپاس مینماید واز سایر حلقات تقاضأ به عمل میاورد تا نماینده گان خویشرا به آدرس کمیته معرفی بدارند .
کمیته سازماندهی و همآهنگی امور
آدرس ایمیل کمیته سازماندهی و همأهنگی امور . c.s.h.o@hotmail.com
1 :شورای اروپايی نهضت فراگير ترقی ودموكراسی طی اعلاميه ً نوشت:
« برمبنای توافقنامه اجلاس 19 اپريل و اعلاميه مورخ 6/2/1387 هيأت اجراييه مجلس موسسان نهضت فراگير مبني برپشتيباني از فيصله های اجلاس و تفويض صلاحيت معرفي سه نماينده از جانب هيأت رييسه شورای اروپايي برای کميته سازماندهي و هم آهنگي امور در اروپا فيصله بعمل آمد تا نماينده گان نهضت فراگير از جمع اعضای هيأت رييسه تعيين ومعرفي گردند ،که پس از آن رفقا حبيب منگل،فضل احمدطغيان و کاوه کارمل، اعضای هيأت رييسه شورای اروپايي نهضت فراگير برای عضويت در آن کميته، ، از سوی رفيق شفيق الله توده يي پيشنهاد و پس از ارزيابي و کنکاش گسترده اعضای هيأت رييسه به اتفاق آرأ مورد تصويب قرار گرفت. »
2 :دراعلاميهً ديگر ميخوانيم:
«کميسيون مؤقت تفاهم و وحدت اعضای سابق حزب وطن (ح.د.خ.ا.) در شهر هامبورگ دو تن از اعضای کمسيون- رفقا: سليم صابری و شفيع صديقی را با تفويض صلاحيت برای عضويت در کميتهء سازماندهی و هم آهنگی در اروپا معرفی کرد. »
|
***********************************
ابراز نظر درمورد
اولين جلسهً مشترك دوستانهً چند حزب ،گروه وشخصيتهای سياسی
مستقل ترقيخواه ودموكرات درهالند
سرانجام ،بعد تلاشهای فراوان وحدت خواهان حزبی واتحاد طلبان ترقيخواه وطن
دراروپا ، جلسهً وسيع نيروهای( ملی ، دموكراتيك وترقيخواه) درشهر«ايند هوفن »
كشورهالند، به جای جلسهً تامين كنندهً وحدت حزبی مجموع گروها وحلقات رفيق ، با
شكوهمندی واشتراك وسيع رفقا ودوستان وطن پرست مان، داير گرديد.
اين گردهمآيی را كه ميتوان بعد ازجلسهً تاريخی وتاسيسی نهضت ميهنی ، يكی از
پركميت ترين جلسات اروپايی نيروهای ترقيخواه ووطن پرست افغانستان ارزيابی كرد
،با وجود داشتن كمی ها وكاستی های فراوان ،بايد آن را گامی به جلو دانست ونمادی
ازاولين نشانه های آب شدن يخ های قريب به دودهه يخبندان سياسی وبهتر شدن جو
ملتهب درروابط رفقا ودوستان شان ارزيابی كرد وبرای آن طرف حمايت قرارداد كه همه
پيروزی ها وتحقق اهداف نبيل سياسی ووطنی تاكتيكی ودورنمايی به يكباره گی نصيب
مان نميگردد. لذا، برای هركدام ما اكيدا ًلازم است تا برای پيروزی اهداف محدود
بيان شده درفيصله نامهً رسمی جلسه وآرمانهای وسيع ومقدس انعكاس داده نشده ومجال
مطرح شدن نيافته ًاعضای گروه های رفيق ورفقای بی گروه وبی تشكيل ولی وحدت طلب
وده ها شخصيت اثرگذاروتحول طلب مهمان( ناظر) درجلسه وساير رفقا ومبارزين صادقی
كه يا زمينهً اشتراك شان بنابر سهل انگاری مساعد نگرديد ويا خود بنابر پاليسيها
وموضعگيريهای موجه (!) ويا غير مفهوم شان قصدا ً درجلسه اشتراك نكردند ،به صورت
صادقانه، پيگيروبا اميدواری مبارزه وتلاش نماييم.طوريكه بارها گفته شده بود ،كه
راه بازوجاده درازاست. اما ،بايد اعتراف كنيم كه ما به قول معروف ، هنوزدرخم يك
كوچه ايم . اگر حركت مان درحد فعلی ادامه يابد، ماسالها درمدخل اين كوچه باقی
خواهيم ماند.
بنا ً ، وظيفه ملی ومكلفيت اخلاقی مااست كه بايداين راه( وحدت خواهی واتحاد
طلبی) را تا آخر صادقانه بپيماييم وازهرنوع گذشت ، قربانی وفداكاری برای تامين
وحدت صادقانهً رفقا واتحاد راستين ترقيخواهان ودموكراتان آزادی دوست وعدالتخواه
وطن ، از طريق تحمل ديگران وديگر انديشان دورونزديك ، برای شكل گيری نيروی عظيم
سياسی وطن پرست غرض بازگشت صلح ، آرامش وعدالت واقعی اجتماعی ونابودی فقر ،
هرنوع ظلم وتبعيض وبرتری طلبيهای قومی ، زبانی و منطقوی وفاميلی ، دريغ نكنيم .
بايد، همه گروه ها وشخصيتهای شركت كننده وابراز نظر كننده درجلسه ، به آنچه
گفتند ، شنيدند واستقبال كردند، صادق باقی بمانيم واز التهابی شدن مجدد جو به
وجود آمده واميدوار كننده بهر قيمتی كه ميشود برای آن جلو گيری كنيم كه بی
اتفاقيهای موجود تحول طلبان عدالتخواه افغانستان ، هر فرد با احساس ووطنپرست را
خسته ومايوس ساخته واعتماد شان را نسبت به هر گروه ورهبر سياسی ومذهبی خدشه دار
ودر مواردی ازبين برده است.
لذا، وظيفهً اكيدا ً ملی ووطنپرستانهً هر گروه وشخصيت واقعا ً وطن پرست ودلسوز
به حال مردم فقير ومظلوم ، مردم طرف انواع تجاوز، چور وغارت قرارگرفته و كليه
مدافعينِِ ِ باشنده گان دارای حقوق مساوی شهروندی يك وطن بزرگ وتاريخی هويت
باخته وتا هنوزاسيرپنجه های شوم وخون آلود كه همين مردمان وطن ما افغانستان است
،كه اختلافات درون حزبی وگروهی – قومی – زبانی وشخصی خودرا كنار بگذارند و با
تمام صداقت وفداكاری برای نجات وطن كه دشوارترين روزهای خودرا باثر تداوم
مداخلات ارتجاع سياه و بنيادگرايان خون ريز خارجی وداخلی وتصفيه حسابات ابر
قدرتها برای تغيير خريطهً جهان براساس منافع سلطان سفاك وسيری ناپذيرجنگل ،سپری
ميكندهرچه زودتر كنار بگذارند ، به خود آيند وازخوابهای خرگوشی كه فكر ميكنند (
اگر آنها نباشد، آسمان سقوط خواهد كرد)بيدار شوند . ماحق نداريم كه برای تحقق
اهداف جيوپوليتيك وجيو استراتيژيك اربابان وقدرتمند جهان ، بيشتر ازين منافع
ملی ووطنی وسرنوشت مردم ووطن خودرا قربانی كنيم وهر تجاوز ومداخله را توجيه
منطقی وسياسی نماييم.
نبايد، به خاطر اهداف مستور ، گروهی ، شخصی ومحدود ، به آرمانها واهداف بزرگ
انسانی ، به رفقا ومتحدين ما وبه منافع اكثريت مردم زحمت كش وقربان شدهً وطن ،
باهر نيروی جابر وستمگر داخلی وخارجی متحد گرديم وازاين نوع فعاليتهای سياسی به
حيث تختهً خيز رسيدن به قدرت استفاده نماييم. ما اعتقاد راسخ داريم كه تحقق
بخشيدن به اهداف وحدت طلبانه جلسهً وسيع هالند ،برنامه وهدف هميشه گی وآرمانی
ما باشد ؛ نه هدفی تاكتيكی ، زودگذر، نمايشی وصرف برای تهيهً فلم وويديوی سياسی
كه بتوان برای چانه زدن با جيزگران بزرگ سياسی واقتصادی جهان ويا حاكم بروطن ،
از آن استفادهً ابزاری كرد ويا خدای ناخواسته ازپيـ گيـ ری وتحقق بخشيدن اهداف
ونظريات ارائه شدهً آن به سان تصاميم همآيش بزرگ كابل ،شانه خالی كنيم.
بنا ً، ازهمه شركت كننده گان جلسه وازهمه وشخصيتهای اثر گذار آن گردهمآيی ،
صميمانه تقاضا ميكنيم كه برای تحكيم اتحاد ،وسيع شمول شدن وبرخورداری آن از
قاعدهً هرچه وسيعتر، به سوی رفقا ودوستان مان دست رفاقت، صميميت، همكاری ،
تشريك مساعی دراز كنيم وتلاش نماييم تا زبان مشترك بين همه نيروهای اصيل مردمی
ودموكراتان عدالت خواه ضد بنياد گرايی به وجود آيد وسياست وافتخارات گذشته را
ازحبس انحصار ويكه تازی رهايی بخشند.مابايد به بزرگی آرمانها وديد سياسی مان
درجامعه بارديگر مطرح گرديم وهمه خودرا بارديگربه مانند گذشته های پرافتخار
ومشترك مان، فرزندان وخدمتگذاران همه اقوام ومناطق وطن خود ،در عمل تبديل
نماييم .
جلسهً 19هم اپريل درهالند، بدون ترديد يك جمع آمد پركميت ، يك جلسهً باشكوه ويك
فرصت خوب برای تقارب واتحاد ترقيخواهان بود.ايكاش دراين جلسه ً تاريخی جای ده
ها گروه وصدها شخصيت اثر گذار سياسی رفيق ، دوست وهمراه ما خالی نميبود وبا
موجوديت وابراز نظر های سالم وسودمند شان برغنامندی وقوتمند شدن جلسه ازلحاظ
كمی وكيفی می افزودند. حال به ما لازم است كه بايد باكل صداقت به سراغ آنها
برويم وازهمكاری وهمراهی ايشان دربسا موارد مهم وحياتی بهره مند گرديم. ازين
روبايد برای غنی شدن وبه ثمر رسانيدن اهداف اصلی وتحقق نيافتهً آن حلسه و
سايرآرزوهاييكه نيك اند ووطنی ومفيد به حال مردم ما، تلاش جدی شود وهرچه زودتر
كميتهً صاحب صلاحيت كاری ،اثرگذاروطرفدارجدی وحدت واتحاد رفقا وهمهً وطنپرستان
به اساس مصوبهً جلسهً وسيع هالند تشكيل وآغاز به كار نمايد. هرنوع تعلل دراين
زمينه ،بدون شك جفا درحق مردم محتاج وشريف وطن ورفقا ودوستان خسته از بی
سرنوشتی وبی اتفاقیهای طولانی خواهد بود وبه هيچ صورت قابل بخشش واغماض نيست.
اما درمورد جلسه :
ما چند رفيق، با استفاده ازچهار وسيلهً نقليه ( سرويس، كشتی ، ريل وموتر) بعد
20 ساعت راه پيمودن درآب وسرك، خودرا به هالند ، اين ميعاد گاه تجديدتعهدها و
تصميم گيری های مهم سياسی نسل سرگردان مبارزين بيرون مرزی هموطن رسانيديم كه
گفته ميشود ،علت به زيارت مبدل شدن آن كشوربرای حضوريابی هميشه گی رفقای ما ،
بنابرعدم امكان خارج شدن وداخل شدن مجدد تعدادی ازنخبه گان قابل حرمت ماست كه
متاسفانه درجلسهً اخير با وجود نداشتن اين مشكل ، مارا از ديدارمباركشان بی
نصيب ساختند وجلسه را كم رنگ وچشمان بسياری را برای پاليدن شان درداخل تالار
مدتهامشغول نگهداشتند.ايكاش آنها وهم قطاران وهم طرازان ديگرشان به جلسه دعوت
میشدند ،دركار جلسه سهم فعال ميگرفتند وابراز نظر ميكردند. اينكه ، چرا دعوت
نشدند ودرجايگاه هميشه گی شان حضور پيدا نكردند، قابل سوال است. به خصوص كه
جلسهً فعلی منحصر به اعضای حزب ديروز ومسالهً جنجال برانگيزوحدت حزبيها نبود كه
متاسفانه تاهنوز طرف قبول تعدادی از قرارداشته گان درراس وقاعدهً هرم تشكيلاتی
ديروزبرباد رفته وامروزنامعلوم ،قرار نميگيرد.
ما، ساعت يازده ونيم به مدخل تالاررسيديم . تعدادی ازرفقا درآنجا هنوزايستاده
بودند وهرتازه وارد با ياران ودوستان ، خاصتا ًبا آشنايان قديمی شان با گرمی و
حرارت «بغل كشی وروبوسی »ميكردند. فضای بيرون وداخل جلسه با گردهمآييهای قبلی
كاملا ً فرق داشت وپيشانی ترشيهای متعصبانه وپلان شدهً پارينه ً ناشی ازعدم
تحمل ديگرانديشان و مخالفان تشكيلاتی ،اما، رفيق وهمرزم ديرينه، جای خودرا به
لبخند وكنار آمدنها ولو درظاهرعوض كرده بود. اگرچه بعضی شخصيت های ناقرار
درداخل تالار وناراض(!) كه درسابق تصميم گيرنده گان وهمه كارهً اين نوع جلسات
بودند ، اجازهً نقش بستن لبخند را برلبان ودورشدن چين های پيشانی شان راازجبين
های مبارك شان تا اخير جلسه ندادند وگمان ميرود كه صرف با حضور مبارك شان جلسه
را همراهی كردند وبرسايرين منت گذاشتند.
بالاخره كار جلسه با دوساعت تاخيررسما ً آغاز گرديد . از آنجاييكه ،جلسهً
مذكورمحدود به شركت نيروها وشخصيتها ی ( رفيق ) نبود، بنا ً ، ازين به بعد
دراين نوشته من ( واژه ً ) آقا ويا محترم را درمورد شخصيتها به كارخواهم
برد.علاوهً نمودن اين پيشوند را نيزبرای آن مراعات ميكنم كه خدای ناخواسته
تعبيرنادرست صورت نگيرد ودلالت بر بی احترامی من نسبت به شخصيتهای رفيق ودوست
ما نكند.ازطرفی تعدادی درآن محفل وساير گردهمآييها ، بيشتر واژه ً رفيق را
استعمال نميكنند. با اينكه اين شيوه واستعمال انواع القاب های اداری گونه ً
دولتی ، ديگر كارآمد ندارند وكاملا ً بيهوده است ، تظاهراست وريشه درحسن روابط
واحترام حقيقی ودرونی انسانها ونهاد ها دربرابر يكديگر ندارند. چه بهتر از اين
خواهد بود كه يكديگررا با نام های اصلی و تخلص های مان بدون تعريفها وتمجيد های
ساخته گی يادكنيم وهمديگررادرظاهرارجمند وگرامی وعزيز نگفته ودرعمل وخفا تخريب
نكنيم وقبركن يكديگر نباشيم .
كارجلسه، با سخنان افتتاحيهً محترم شمس الحق شمس، شخصيت سرشناس جوانان ديروز
ومسوًل شورای آلمان حزب متحد ملی افغانستان آغاز گرديد وبعد تلاوت آياتی چند
ازكلام ربانی بوسيلهً شيخ ادامه يافت.اودرضمن معرفی هدف جمع شدن حضار درمحفل ،
اشتراك كننده گان را غرض احترام به تمام شهدا وقربانيان راه سعادت وخوشبختی
انسان دعوت به بلند شدن ولحظهً سكوت نمود وبعد انجام اين فريضهً ملی وظايفش
راادامه داده ونامهای اعضای هيًت رئيسه، سكرتريت وكميسيون فيصله نامه ً جلسه را
قرائت وازايشان خواست تاجاهای شان را اشغال كنند. آقای شمس، بعد اجرای اين بخش
كار خودش ، آقای رحمت الله بيژنپور را كه اولين رئيس نوبتی جلسه بود معرفی كرد
تا كار جلسه را نه از ميان هيًت رئيسه بلكه از پشت ستيژكه درنوع خود ابتكار(!)
تازه بود رهبری كند.
آقای بيژنپور، درمقام رياست آن جلسهً توافقی ، چندين حزبی وچند گروهی، ابتكاربه
خرچ داد ودرضمن صحبت پيرامون شخصيت های انقلابی وجهادی ديروز، به صورت غيرمسلسل
وبادرجات متفاوت همسويی ومحبت نسبت به آنها اززنده يادها نورمحمد تره كی ، ببرك
كارمل، طاهربدخشی،بحرالدين باحث، داكتر نجيب الله ، محمود بريالی ياد آوری
نموده وازاحمد شاه مسعود به صفت قهرمان ملی شهيد، ازعبدا لعلی مزاری به صفت
اسطورهً مقاومت ملی وازعبدالمجيد كلكانی به صفت شهيد بزرگ ودوست شخصی شان ياد
آوری كردوبروح ايشان ،درود فرستاد .
نثاردرود وفرستادن دعا درحق رهبران جهادی ومخالفين مسلح حاكميت دموكراتيك خلق
افغانستان دريكی ازپركميت ترين ومهم ترين گردهمآييهای گرو های دارای وابسته گی
طولانی با حزب وحاكميت دموكراتيك خلق افغانستان ،بيانگر اين حقيقت است كه
فرزندان حزب ما باديد جديد تحمل پذيری نسبت به ديگران ، حتا با مخالفين سرسخت
مسلح جهادی ديروز شان فكر ميكنند وازفرهنگ عالی ای برخوردارند كه دراين جلسه
درمورد شخصيت های مخالف ديروزما ، ازخود متبارز ساختند. اين درحاليست كه درتمام
جلسات گروه های جهادی ومدعی ملی گرايی وتعدادی مدعی چپیبودن، جزدشنام واتهام
به آدرس رهبران وحتا اعضای عادی حزب وطن ويا دموكراتيك خلق افغانستان،خبری نيست
. درآن مجالس ،نه تنها ازدرود ودعا خاصتا ًدرحق به ابديت پيوسته گان وده ها
هزار شهيد حزب ما ، خبری نيست؛ بلكه اتهام زنی وفحش وناسزا های ناجوانمردانه
تاهنوز ادامه داردوبا كمال تاسف كه حتا افراد روشنفكرو فرهنگی شركت كننده در آن
محافل ، نمی توانند ويا نمیخواهند درزمينه ابرازنظرخيرخواهانه ويا سالم
نمايند.تحمل پذيری وبُعد فكری شركت كننده گان جلسهً وسيع هالند، مارا واميدارد
تا به آنهاييكه هنوزبقا وعزت(!) شان را دربی عزتی واهانت ديگران جستجو ميكنند؛
بفهمانيم كه بهتر وسالم تر فكر كنند وازديگران ياد بگيرند.
قابل ذكراست كه آقای بيژنپور، درضمن تماس درموارد ديگر، پيام فوزيه كوفی
نمايندهً مردم بدخشان درپارلمان افغانستان ،عنوانی همآيش نيروهای ملی ودموكرات
دراروپارا كه قبلا ً از طريق بعضی سايتها به نشر رسيده بود به خوانش گرفت .
آقای بيژنپور، رئيس نوبتی بخش اول جلسه، ازمحترم امان الله استوار،مبارزقديمی،
يكی ازاولين كادرهای حزب دموكراتيك خلق افغانستان، يكی از موًسسين جريان خلق
كارگر ، سالها رهبر گروه كار ، فعال سياسی درنهضت های ميهنی ودموكراسی واكنون
نمايندهً حزب آرمان مردم افغانستان واولين سخنران احزابی كه شامل كميسيون تدارك
جلسه بودند، خواست تا بيانيهً شان را به نماينده گی حزب آرمان مردم افغانستان
به خوانش بگيرند. جناب استواردرعقب ستيژ ظاهر شد وباوجود مشكلات صحی ايكه داشت
، شروع به خواندن مقاله ً طويلی كرد كه به قول خودشان نه برای آن محفل بلكه
درجواب سوالات دوست همرزم شان جناب فاروق فردا تهيه كرده بودند. اينكه چرا آن
نوشته را دراين جلسهً خاص قرائت كردند، بخود شان معلوم ومتعلق است.مقالهً ايشان
باوجوددربرداشتن مطالب سودمند ولی غير متعلق به اهداف جلسه ، طرف توجه حاضرين
قرارنگرفت و متاسفانه ضعيف بودن نورچراغ های سالون ووضع نامساعد صحی سخنران
درخوانش مقاله ، سكته گی های پيهم به وجود آورد كه باعث مطالبهً قطع خواندن
مقاله ازطرف تعدادی ازشخصيت های موجود درجلسه ، رئيس جلسه ويكی دونفر از اعضای
هيًت رئيسه ً جلسه كه بعدا ً خودشان نيز با خوانش مقاله های تحليلی وخبری خارج
از موضوع ، راه سخنران اولی را ادامه دادند ،گرديد . تا آنكه آقای امان الله
استوارمجبورشد تامقاله اش را ناتمام گذاشته وستيژرا ترك كند.
عكس العمل تعدادی ازحاضرين درمخالفت با ادامهً خوانش بيانيهً آقای امان الله
استوار، با تمام معيار های همسويی ، تحمل پذيری ، اتحاد طلبی ومكلفيتهای حتمی
يك شنوندهً سياسی متعهد درداخل تالارهای گفتگو وجروبحث وفعاليتهای سياسی،
مغايرت داشت ونبايد دربرابر او وسخنرانان بعدی واساسی جلسه از چنين اسلحهً باز
دارنده استفاده ميگرديد. هرگز توجيه پذير نيست كه چرا شخصی را ركلام ميكنند ،
رهبرويا نمايندهً حزب جديدی معرفی واورا درنشستی بزرگ سهيم ميسازند وبعدا ً حتا
حق سخنرانی به اونميدهند. درحاليكه برای جناب استوار صاحب نيز لازم بود كه اگر
مشكلی درطويل بودن مقاله وعدم خوانا بودن متن مشاهده ميكردند، متن را به وسيلهً
شخص ديگری طرف قرائت قرارميدادند ويا نقاط نظر شان را مطابق روحيه واهداف جلسه
درچند جملهً شفاهی بيان ميكردند.
سخنران بعدی كه ازطرف رئيس جلسه معرفی شد، محترم خليل زمر، كادرسرشناس وقديمی
حزب دموكراتيك خلق افغانستان ومعاون حزب فعالين صلح افغانستان بود. اشتراك
وسخنرانی آقای زمر، بعد بيشترازسی وسه سال دريكی ازجلساتی كه اكثريت قاطع شركت
كننده گان آن را اعضای حزب سابقهً خودش تشكيل ميدادند، خود می تواند رويداد
جالب باشد.« تصميم دارم تا درمورد علل دورساختن جناب خليل زمر،ازتشكيلات حزب
دموكراتيك خلق افغانستان كه زمانی ازچهره ها ومهره های اساسی آن حزب بود ،
مطلبی را نوشته وتقديم تان نمايم. بايد ازاين رازسربه مُـهرنيزپرده برداری گردد
» .
آقای زمر، با قرار گرفتن درعقب ستيژ به خوانش مقاله ً تحليلی شان پيرامون
افغانستان ، مشكلات متعدد وارتباط اين مشكلات با مسايل جهانی ومنطقوی آغازكرده
و نسبت طولانی بودن مقاله وتحمل ناپذيری شنونده ها به سرنوشت آقای استوارمبتلا
گرديد وصدای اعتراض ( بس كن ، طولانی است وكفايت ميكند و..) اورا مجبور ساخت تا
مقالهً شان را ناتمام گذاشته و به جايگاه قبلی شان دررديف اول هيًت رئيسه
برگردد. نظر من اين است كه بايد ، به اومجال داده ميشد تا صحبت خودرا ادامه
ميداد .زيرا بسا موارد دلچسپ تحليلی درنوشتهً شان وجود داشت كه قابل استفاده
بود. ولی متاسفانه آقای (زمر) نيزدرمورد هدف اصلی جلسه وراه های تحكيم وتوسعهً
اتحاد، به مانند سخنران قبلی دربيانيهً اش كمتر تماس گرفته بود .ولی دربخشی
ازسخنان آقای خليل زمر، درمورد ضرورت درك اوضاع جديد وتشكيل حزب وجبههً ايكه
باترك ايدولوژی گرايی بايد استوار گردد ، تماس گرفته شده بود.
به صورت عموم درصحبتهای جناب خليل زمر،كه بادقت نوشته شده بود ؛ كنارآمدن با
دولتمردان فعلی مدنظربوده وازتبصره درمورد موجوديت ومحكوم كردن قوت های خارجی
خاصتا ًقوای امريكا نه تنهاازطفره رويی كارگرفته شده بود، بلكه باصراحت
ازموجوديت وفعاليتهای نظامی اين نيروها بنابر وضع آشفتهً سياسی ونظامی فعلی وطن
،حمايت گرديده بود.علاوتا ًدربيانيه ًايشان هرنوع مبارزه طلبی با نيروها
وقوتهای داخلی وخارجی ايكه دردستورمبارزه ًنيروهای دست چپی قراردارد ، بحثی
گنجانيده نه شده بود.
آقای صلاح الدين صميم ، رئيس شورای اروپايی كنگرهً ملی سخنران بعدی بود كه به
نماينده گی از حزب مربوطه اش دعقب ستيژقرار گرفت. جناب صلاح الدين «صميم» بعد
مشاهدهً مخالفت تعدادی ازحاضرين جلسه با خواندن مقاله های تحليلی دوسخنران قبل
از خودش، مقالهً دست داشته ً خودرا كنار گذاشت وبا صحبت شفاهی كوتاه، مستدل
ومنطقی ، پيرامون ضرورت اتحاد وهمبسته گی نيروهای تحول طلب جامعه ، نقاط نظر
حزب كنگرهً ملی وشخص خودش را بيان كرد.
محترم ياسـين بيدار، رئيس شورای اروپايی حزب متحد ملی افغانستان، قبل ازايراد
بيانيهً ا ش ، پيام محترم نورالحق علومی رئيس حزب متحد ملی را عنوانی شركت
كننده گان همايش ها لند ، قرائت كرد . جناب (بيدار) درمقالهً تحليلی خود
پيرامون اوضاع داخلی ، وظايف ترقيخواهان ومشكلات گروه های مختلف سياسی نسبت
كمبود كادرهای مسلكی واثر گذار وخاتمه دادن به بيتفاوتيهای موجود مسولين احزاب
درمورد كادرهای مجرب سياسی صحبت نمود.
آقای ياسين بيدار، بالای قضايای كليدی مبارزه وفعاليتهای سياسی تماس گرفت ولی
بمانند سخنرانهای قبلی نتوانست تمام نوشته اش را به خوانش بگيرد. درحاليكه
درمدت زمانی كه درعقب ستيژ قرارداشت درمورد اتحاد وهمبسته گی ترقيخواهان مطالب
سودمندی را مطرح كرد.
رئيس جلسه، آقای بيژنپوردرآخرين زمان مديريت جلسه، از محترم شفيق الله توده يی
رئيس شورای اروپايی نهضت فراگير ترقی ودموكراسی افغانستان، دعوت كرد كه بيانيهً
نهضت را بمناست اين گردهمآيی قرائت كند. بنا ً، آقای توده يی درعقب تريبون قرار
گرفت وبه خوانش مقالهً نهضت آغاز كرده گفت: چون من بيانيه ام را كوتاه كرده ام
، اگر سكتگی رخ دهد ببخشيد.( او نيز باكسب تجربه ازواكنش حضار واقدام سخنرانان
قبلی ، بيانيه ً خودرا كوتاه ساخته بود)بايد يادآوری گردد كه در سخنان آقای
توده يی نيز بر ضرورت اتحاد وهمبسته گی تاكيد شده بود.اودراين مورد گفت: (معلوم
است که در جامعه سیاسی ما که به شدت متشتت ومنقطب شده است ، تامین همبستگی
واتحاد های سیاسی کاری سهل نیست . ولی ناممکن هم نیست و اگر اراده ء قاطع سیاسی
،پی گیری وابتکاری درمیان باشد وبر سلیقه ها و ایگویزم گروهی وشخصی غلبه شود
وبر اشتراکات فروان سیاسی اتکا به عمل آید ،همبستگی درشکل وحدت عمل ، اتحاد های
سیاسی کوتاه مدت ودرازمدت ووحدت سازمانی نیروهای ملی ومترقی کشوربه طور قطع و
قطع و تاکیداً به طور قطع یک هدف دست یافتنی میسر است .)
نوت:
ابراز نظر پيرامون بيانيه ها ، اهداف وعملكردهای احزاب شركت كننده وانتظارات ما
از نحوهً فعاليت كميتهً موظف وساير مسايل مربوط به آن جلسه ، دربخشهای بعدی
مورد بحث قرار خواهند گرفت وبه شما تقديم خواهد شد.
****
ازآنجاييكه بيانيه ها ومقالات اكثريت قاطع ابراز نظر كننده ها درجلسهً وسيع هالند، درسايتهای انترنيتی نشر گرديده است؛ من ضرورتی به تكرار نشر وتبصره ً طويل پيرامون آنها نمی بينم . ازين رو با تذ كر اينكه در آن جلسه ، برعلاوه ً رفقا و دوستان نام برده شده دربخش اول اين گزارش ، به ذكر نام اين رفقا و دوستان ( فريدسياوش، شمس كشمی،سليم صابری، سرور منگل، فيض الله البرز، جليل پرشور، بصير كامجو ،آصف احمدی، داوود عزيزی ، نورمحمد سنگر،احمد شاه قادری ،راضيه شهرستانی، احسان واصل( خواندن پيام نهضت فراگير) ، خانم نسرين منصور،عطا الرحمان تقصير( خوانش شعر) دكتور شفيقه رزمنده، بانو پروين منصور،بانو اميليا اسپارتك،خانم نوريه باركزی ، حسن ضمير) كه هركدام ايشان نيزصحبت وابراز نظر كردند وذوات آتی ( فرهاد همدم، وحيد قدرتی ،نجيب الله مسير) نظريات وپيشنهاداتی به جلسه ارائه كردند .
قابل ياد آوريست كه رفقا ودوستان هريك: (ياسين بيدار ، صديق وفا ،جاويد جويا ، احمد شاه قادری ، حبيب منگل، امان الله استوار ، جليل پرشور ، صلاح الدين صميم ) درمورد ايجاد كميته ً كاری تحقق بخشندهً اهداف جلسه صحبت نموده وبعدا ً توافق نامهً كميسيون تدارك جلسه وقطعنامهً آن« كه متاسفانه هرگز به رای گيری گذاشته نشد ) ازطرف عدالقيوم ميرزاده وخانم نسرين مفيد به خوانش گرفته شد .ازآنجاييكه متن صحبت ها واسناد قبلا ً نشر گرديده است من به ذكر اسمای ابراز نظر كننده بسنده نموده وپيرامون موارد اساسی وكليدی مورد نظر وطرف توقع رفقا صحبت ومعلومات ارائه ميدارم.
قبل از پرداختن به اين مكلفيت، ضروری ميدانم تا تكرار نمايم كه : من باوجود خواندن ،شنيدن ودريافت بعضی پيام های انترنيتی مبنی بر محكوم كردن وبيحاصل شمردن جلسهً ( 19 اپريل) هالند ، اعلام ميدارم كه ازجمع شدن آن تعداد رفقا ودوستان ( كه متاسفانه درهر گزارش تعداد شان تغيير مصلحتی داده ميشو د) درزير يك سقف وبعد مدتها رقابت های ناسالم ودشمنيهای بی مفهوم وقابل محكوم كردن، حمايت بيدريغ خودرا از حضور بهم رسانيدن اين تعداد از رفقا ودوستان وطن پرست دراين جلسه وساير جلسات وگردهمآييهای از اين نوع ولو از طرف هر حزب وگروه وطن پرست وترقيخواه دعوت وسازمان داده شود، ابراز ميدارم وجلسهً هالند وآن جلسه ويا جلسات مماثل را به فال نيك ميگييرم . اميدوار هستيم تا ده ها هزارانسان دارای وجدان های آگاه وطن پرستی وعدالتخواهی صادقانه واحساس مسوليت ملی ، بيشتر ازين منتظر باقی نمانند ودست به دست هم داده ، خود ، راه مشترك ونجات بخش را بدون مشوره وقومانده های غير مفيد ، جستجو نموده ووحدت ويك پارچه گی شان را بازيابند ودراين روزهای جدا ً خطرناك وسرنوشت ساز برای مردم ووطن ما، نقش شان را به طور سالم وبا شجاعت وسربلندی ادا نمايند .
چرا، بايداز گردهمآيی ( 19 اپريل درهالند ) حمايت كنيم ؟
برای اينكه مهر وتاپهً تك حزبی نداشت. شيوه ها واساليب قوماندانيت نظامی وتحجر تشكيلاتی درآن به قوت هميشه گی ودايمی جلسات گذشته نبود. فضای جلسه از حداقل دموكراسی برخوردار بود واحزاب شامل كميسيون تدارك جلسه ، باوجود عدم برابری فاحش دركميت ونفوذ داخل وخارج وطن وموجود درجلسه( باوجود اختلاف شديد دركميت افراد تشويق كنندهً بعضی از سخن رانان) ازحق ابراز نظر يكسان برخوردار بودند. درآن جلسه ، برعلاوه ً منسوبين احزاب وگروه های دارای ريشه ً واحد( تعلق به حزب وطن ويا دموكراتيك خلق افغانستان) ، تعدادی از ديگر انديشان غير مرتبط با حزب ديروز وجمعی از ديگرفرهنگيان وفعالان سياسی مستقل وشخصيت های غير وابسته به تشكلات موجود رفيق ولی دارای سابقه وادعای حزبی بودن درشرايط فعلی ، باجمعی از منتقدين حزب وحاكميت ديروز ( ما) اشتراك داشتند .
جلسهً هالند، اگرچه با مهارت خاص وتدابير سنجيده شدهً سياسی ، جاگزين وبديل جلسهً وحدت حزبيها ، كه زحمات وسيعی درزمينه ً قناعت دادن تعدادی ازكادرها به ضرورت دعوت وسهم گيری فعال در آن به خرچ داده شده بود وتعداد بيشماری ازرفقا منتظر برگزاری و مشاركت درآن بودند، گرديده بود. اقلا ً توانست كه يك گام مهم ( اگرچه ضعيف وابتدايی)درجهت نزديكی رفقا وتغيير جو ملتهب بی اعتمادی بردارد وفضايی را مساعد سازد كه ياران ديرينهً رزم پيكار طولانی درراه سعادت وخوشبختی مردم افغانستان، درمحيط افسرده ساز ودلگير مهاجرت باهم ديدار تازه كنند وبعد سالها كشمكش وتبليغ وتخريب بيموجب عليه همديگر ، دركنار هم بنشينند وبرای رفع كدورتهای كه همه قربانی آن شده ايم ، روحا ً اندكی آماده شوند .
جلسهً نيروهای ( ملی ودموكراتيك ) به همه راهيان خسته وواماندهً ناشی از شكست دراماتيك حاكميت ديروز، به همه بيوطن شده ها ( نسل مهاجر ،سرگردان وبی اتفاق ) ومبارزين صاحب افتخار وعزت درداخل وطن ، اين اميدواری را به وجود آورده است كه بارديگر ميتوانند ، صفوف شان را منسجم سازند ، متحد گردند ودور آرمانها واهداف ملی ومترقی وطن پرستانه وعدالت خواهانه ، مطابق شرايط جديد سياسی وطن وجهان، حلقه زنند وجنبش نيرومند سراسری ودموكراتيكی را به وجود آورند كه متعلق به افراد واشخاص محدود امتياز طلب ، قوم گرا ، روزگذران، بهانه تراش و تسليم ترس ونا اميدی شده ً غير علاقمند به برگشت به وطن ، نباشد وكليه امور وفعاليتهای آن دركليه عرصه ها متعلق به مبارزين واقعی وطن باشد واساس كار آن با دموكراسی بنا يابد .
لذا، ميخواهم با تمام صراحت ، اجتماع سياسی ونسبتا ًوسيع الشمول اخيردرهالند را ( با وجود غيابت وكمبود حضور تعداد ديگری ازگروه ها ، حلقات وشخصيت های وطن پرست دموكرات وهمرزم) د رآن جلسه، علی الرغم تمام كمبودها ونواقص آن وبا وجود نشرنوشته ها وتحليل های محدود نگرانهً دوستان ، رفقا ومخالفين ، حمايت نموده وبه رفقای گرامی ايكه جايگاه ومقام تبارز انديشه واهداف شان درجلسه ، نسبت عدم حضور يافتن شان خالی بود، به عرض برسانم كه ازچنين محافل وگردهمآييهای رفيقانه بايد استفاده كنند وازتعصب بيجا وغيرمفيد درزمينه خود داری نمايند.هرگز نبايد توقع برده شود كه چرا، رفقا وهمرزمان ديروزما به حقانيت آرمانها ، انديشه، عمل وآرزوها ی نيك هريك از سازمانها وحلقات حزبی مدافع حزب ديروز، به اساس اعتقادات وايمان گذشته، بدون متبارز ساختن ومطرح كردن مجدد آن اهداف ومكلفيت های موجود مان درقبال آن تفكر وتشكل واحد، دراين نوع جلسات وگردهمآييهای خورد وبزرگ ، اعلام همبسته گی وپيوسته گی نميكنند . متاسفانه ، بسا مبارزين وشخصيت های با تقوا وصادق حزبی ديروز، فعاليت شان را محدود به تماسهای تيلفونی وتماسهای انفرادی دراين عصر رسانه ها ومتوفر بودن وارزان بودن وسايل ارتباط جمعی ( تيلفون وكمپيوتر) خاصتا ً دراروپا وامريكا ، ساخته اند . پيشنهاد من اينست كه بايد، اين شيوهً ناكارآمد وفرسايشی را تغيير دادوبا تمام توان وارد ميدان عملی مبارزه گرديد تا هرانسان موافق ومخالف ،موجوديت وفعاليت علنی ومشهود مان را درك كند .
اخيرا ً، بايد به همه رفقاييكه هدف شان جمع شدن رفقا وياران ، زمينه سازی برای وحدت واتحاد وطن پرستانه، زير پاكردن قواعد ونورمهای خودساختهً يكه تازی ، خودمحوری ، كمزدن ساير ين ، ونقطهً پايان گذاشتن به دوريها وافتراقات كشندهً موجود دربين رفقا وسايرترقيخواهان است ، تدوير اين جلسه را تبريك گفته وبرای عملی شدن اهداف تبارزيافتهً محدود درجلسه ومجال انعكاس نيافته ً وسيع تروباقی مانده دردرك واحساس رفقا ودوستان شركت كننده وبيرون جلسه را ازطريق اتخاذ تدابير دلسوزانه، عملی وشفاف دموكراتيك ، آرزو ميبريم.
اميد است ، كميتهً ايكه عنقريب از طريق احزاب وشخصيت های مستقل به صورت سالم ودموكراتيك انتخاب ميگردد ، همه كمبود ها ، نواقص وناملايمات موجود ، ازجمله گفتگو وكنار آمدن باساير حلقات وشخصيت های موثر وطندوست را برای رسيدن به توافق نهايی وعملی مبارزات دادخواهانه ووطن پرستانهً مشترك ، برطرف نموده ووظايف حياتی واصلی اين هدف بزرگ را به درستی وبااحساس مسووليت ، انجام دهد ومادرزمانی نه طولانی، شاهد اتحاد وتوافق اكثريت شمول وطنخواهان وترقی پسندان دموكرات مردم دوست افغانستان باشيم.
كمبود ها ونواقص جلسه
جلسهً وسيع نيروهای ترقيخواه درهالند، مشكلات فراوانی نيز داشت كه پارهً ازآن كمبود ها را ازروی همسويی ونه دشمنی، غرض برطرف ساختن مشكلات ودرپيش گرفتن تدابير سالم ، برای عدم تكرارآنها درهر اقدام بعدی ، ياد آوری ميكنم.
1 : بايد اين جلسه درنوع خود دموكراتيك ترين جلسه می بود. تالاربايد با شعار ها ی مناسب نوشته شده به زبانهای زنده ً اقوام وطن خاصتا ً ( ازبيكی، تركمنی ، بلوچی ، پشه يی ، نورستانی واردو )و بارنگهای مختلف ( نه فقط با سه پارچه شعار سفيد( كه طرف استفاده برای كفن ومرده است و نهايتا ً سمبول تسليم طلبی وختم مقاومت است« نه برای ترسيم رنگ زنده گی وادامهً مبارزه » و غير معمول درجلسات احزاب وگروه های سياسی ترقيخواه ودموكرات وانقلابی ) مزين ميشد وبرخورد جلسه ً وسيع با موضع رسمی دولت كه ازبين زبانها فقط به زبانهای پشتو وفارسی ، زبانهای رسمی ميگويد، فرق ميداشت .
2 : دراين جلسه ، بايد سرودهای ميهنی و حماسی ، آنچنان شور وهيجانی را خلق ميكرد كه اثر وخاطرهً آن تا اعماق روح ووجدان هر شركت كننده اثر ميگذاشت وتا دوردستها به گوش سايروطن پرستان می رسيد وتاثير مينمود. نه آنكه بعد خسته گی راه ، خسته گی جلسه مزيدی برمشكلات ميشد وروحيهً تحمل نا پذيری وعدم گوش دادن به سخنرانيها را كه برای شنيدن آن ، شركت كننده گان جلسه، مسافات طولانی راطی نموده بود ند تقويه ميكردودركار جلسه اخلال به وجود می آورد.
3 : آيا، بهتر نبود كه اين جلسه دارای هيت رئيسه نميبود ويك نوع برخورد جديد دموكراتيك صورت ميگرفت كه همه شركت كننده ها خودرا دارای حقوق مساوی وكاملا ً يكسان درك ميكردند وبرداشت جديدی مينمودند كه همه امور به سوی خوبيهای هرچه بيشتر سير ميكند وبا كليشه گراييها وتفوق طلبيها ، وداع ميگردد. درغير آن اگر هيت رئيسه ضرورت بود، چه مشكلی به وجود می آمد كه اگرتعداد اعضای آن به كمتر ازنصف تقليل می يافت وآنها نيز به اساس انتخاب مستقيم شركت كننده ها ، برگزيده ميشدند .
4 : آيا، بهتر نه بود كه رئيس آن جلسه ً مهم را اعضای جلسه انتخاب ميكردند نه كميسيون تدارك. درغير آن اگر فرض بود تا رئيس از بين مسوولين احزاب كميسيون تدارك انتخاب گردد، آيا، بهتر نبود كه به جای سه رئيس دوريی وگروهی ، يك نفر شان كه درفن ادارهً جلسات مهارت ميداشت وسخنگوی مجموعی گروه ها ، احزاب وحتا شركت كننده ها ميبود ، نه منعكس كنندهً نظريات بی لزوم شخصی خودش ويا قسمی گروهش.
حتماً ، بايد قبول كنيم كه متناوب بودن رياست جلسه ، گواه زنده ً دموكراسی ورهبری جمعی درجلسه بود. آيا، انتخاب رئيس واحد دارای صلاحيت ولو به هر گروه ودستهً شامل كميسيون ويا خارج آن تعلق ميداشت ، به مراتب بهتر از تشتت وپراگنده گی وبی كنترولی يی نبود كه دردوران رياست سه گانه ً جلسه ، حاكم بر اوضاع بود ودرتشديد خسته گی وفرار افراد ازداخل تالار نقش منفی خودرا ايفا كرد.
كی ، ميتواند از ادارهً ناسالم ، منشهای فردی ، شعارهای بی لزوم وضعف كنترول جلسه يی به آن بزرگی وپركميت ترقيخواهان دارای سابقهً طولانی مبارزه وآشنا به تدوير همچو جلسات راضی باشد. چرا، دراين مورد دقت لازم قبلی صورت نگرفته بود وتدابير ضروری اتخاذ نشده بود.آيا، اگر يكی از سخنوران داخل تالار را ولو نماينده ومسوول كدام گروه نبود ، ازجمله اگر يكی از رفقای ( زن) سخنور را رئيس جلسه انتخاب مينمودند، آيا، آسمان به زمين ميخورد وخدای نا خواسته عزت ووقار كسی زير سوال ميرفت ويا نقض ديسيپلين سياسی وحزبی ميشد.؟ ابدا ً نی .!
باكمال تاًسف يكی از نقاط ضعف جلسه، فقدان رهبری سالم ومديريت بود كه بسا مشكلات را خلق كرد وعوارض جانبی منفی ايرا به وجود آورد كه برنتايج جلسه اثرات ضعيف سازملمومس خودرا تحميل كردوباعث هرج ومرجی گرديد كه تعدادی ازشركت كننده ها به جای نشستن بربالای چوكيهای شان دردهليز تنگ ويا نزديك چايخانه كه اساسا ً نبايد دروقت جلسات چای سرد وگرم توذيع ميكرد وبايد مسدود ميبود، به قدم زدن ميپرداختند وبه ندای روسای سه گانهً ( قوای ثلاثه) آقايان( رحمت الله بيژنپور ،خليل زمر وشفيق الله توده يی) اصلا ً گوش نميدادند.قوتمند بودن معنوی رياست جلسه ،برعلاوهً ادامه يافتن طبيعی وسالم جريان كار ، از قصه گك خوانيهای داخل جلسه ميكاهد وازاعلان تفريح های تحميلی وابتكاری ويا مجبوری درجريان جلسه ممانعت به عمل ميآورد.
دراين مورد ، پيشنهاد ميكنم كه در آينده بايد تلاش شود تا رئيس جلسه ، يك فرد سخنور ، صريح الادای كلمات و بيانگر اهداف دسته جمعی باشد واگر ازبين زنان انتخاب گردد موثريت بيشتر دارد . فراموش نكنيم كه ما با وجود ادعاهای هميشه گی مان درمورد تساوی حقوق زنان بامردان ، نقش آنها را ضعيف ميدانيم ويا كم رنگ ميسازيم.دراين زمينه دربخش مربوط صحبت خواهم كرد.
5 : از آنجاييكه درتبليغات پيرامون جلسه ً وسيع ازجمله در (اعلاميه و فراخوان كميسيون تدارك ودراسناد پايانی ) جلسهً وسيع از مشاركت نيروها وشخصيت های مستقل سياسی نام برده شده است، آيا، بهتر نبود كه دركار سكرتريت جلسه وكميسيون تدارك توافقنامه ، دونفر از مستقلين به اساس انتخاب آزاد خودشان مشاركت داده ميشدند ونقاط نظر شان را دراسناد تسجيل وانعكاس ميدادند. هم چنان قابل ياد آوری ميدانم كه اگر اعضای اين دو بخش نيز با رای علنی شركت كننده ها انتخاب ميگرديدند وسند توافقنامه نيز از حمايت آرای علنی شركت كننده ها برخوردار ميگرديد ،اعتبار بيشتر وقوت مزيد قانونی می يافت.
مجال ندادن به تعدادی از شخصيت های موثر برای ابراز نظر
درجلسهً وسيع هالند، شخصيت های مهم سياسی وفرهنگی حزبی ، دولتی وغير حزبی ديروز وفعال سياسی امروز اشتراك داشتند. دراين جلسه ، متاسفانه برای تعدادی از شخصيت ها كه از راه های خيلی دور مانند محترم دكتورسليم مجاز كه از جنوب امريكا آمده بودوزحمات فروانی را برای جمع شدن روشنفكران قبلا ً متحمل گرديده بود وهمچنان برای شخصيتهای اثر گذار وشناخته شدهً ديگری از جمله آقايان بشير بغلانی ، داكتر هارون اميرزاده كه مقالهً تحقيقی ای درزمينه تهيه نموده بود وهم چنان به محترم مجيد سكندری ، خوشه چين وتعدادی ديگر مجال سخن رانی داده نشد وبه سخن رانی آقای بصير كامجو با ثرعصبانيت ومخالفت چند نفر كه تحمل شنيدن تبديل نام افغانستان به خراسان را كه دربيانيه ً آقای كامجو گنجانيده شده بود نكردند، خاتمه بخشيده شد.
دراين زمينه ميخواهم باصراحت ابراز نظر كنم كه باوجود مخالف بودنم با هر نوع ابراز نظر هايی اينچنانی كه باعث برهم خوردن حداقل تفاهم باقيمانده دربين نيروهای تحول طلب جامعه گردد وباوجود عملی نبودن ومفيد ندانستن ابراز ومطرح كردن چنين نظريات درشرايط فعلی وطن تقسيم شده به اقوام ، مذاهب ، مناطق وزبانها ، نه ، به منافع وتعلقات اقتصادی واجتماعی ريشه يی وتلاش گروه ها وافرادی برای تعميق اين نوع اختلافات سود آور برای ستمگران وغارتگران داخلی وخارجی، بهتر ومفيد تر ميدانم كه شخصيت ها وسيساست مداران درحد صلاحيت فكری طرف ادعا وشرككت كننده درآن همايشی كه آن را نقطهً تحول تغييرات مثبت سياسی قلمداد ميكنند، تحمل شنيدن هر نظر وعقيده ً سياسی وملی را داشته باشند وازتحجر وبلند كردن تازيانهً تكفير سياسی برار خاموش كردن هيچ دوست، رقيب ، حريف وحتا مخالف ودشمنی درميدان سياست های آرام وجنگ عقل ومنطق ، استفاده نكنند. به برداشت من ، به آقای كامجو بايد وقت داده ميشد تا سخنانش را بدون مداخله تمام ميكرد وآنگاه معقول ترين وبامنطق ترين فرد مخالف طرح نظريهً ايشان از جا بلند ميشد وبا منطق كوبنده يا اورا قناعت ميداد ويا شكست ميداد وپشيمان ميساخت. استفاده از ستون پنجم درچنين موارد با مبارزهً سالم سياسی درتضاد است ومارا ضعيف وانمود ميكند.
علاوه از آن بايد وانمود گردد كه مردم ما به مشكلات عظيمی مواجه اند كه طرح تبديل نام افغانستان به خراسان، ايجاد لوی پشتونخواه ، دعوای خاكهای مناطق غربی وشمالی ازدست رفتهً وطن ، چسپيدن بالای عمق تاريخی اين قوم وآن زبان وثابت كردن ريشه های تاريخی تباری وطول دوره هار حاكميت اين قوم وآن قوم ، نه تنها در شرايط فعلی خونين وفلاكت زده ً وطن بلكه هيچگاهی هيچ دردی را دوانميكند وشايد عملی شده نتواند. بگذاريد ، تا مردم ما اززير بارفقر ، جنگ وظلم واستبداد غارتگران داخلی وخارجی نجات يابند ، سطح دانش وفرهنگ شان درحد مطلوب ابراز عقيده ً آزاد ودموكراتيك رشد كند و خودشان قدرت تصميم گيری پيدا نموده بتوانند وآنگاه سرنوشت شان را ، تغيير نام وطن شان را ، ادغام اقوام سرحدات شرقی ، شمالی وغربی را با وطن فعلی ويا مدغم شدن خودرا با ساير اقوام در آنسوی سرحدات ، به اساس ارادهً آزاد ، منافع واقعا ً ملی ودموكراتيك خودشان نه به اثر تفتين وفعاليت های تخريبی استخبارات بيگانه وعوامل داخلی آنها ، برای تحقق اهداف جيوپوليتيك ابر قدرتها ، تعين كنند ورقم بزنند.
مرا عقيده بر اينست كه استعمال كلمات ركيك به آدرس آقای كامجو از طرف يكی دونفر درمدخل دروازهً ورودی تالار كه خود آنها به اين حرف من متوجه خواهند شد، دور از معيار های سالم و لازم اخلاق مترقی ،روشنفكری واهدافيست كه جلسهً وسيع نيروهای ترقيخواه ودموكرات درهالند به خاطر تحقق ويا پیريزی آن تدوير يافته بود.ميخواهم درضمن يادآوری نمايم كه عشق ومحبت با اخلاص در برابر تمام اقوام، زبانها ومردمان شريف وزحمت كش هموطن متكلم بهر زبانی كه آن را زبان مادری خود ميدانند، رسالت ودين وطن پرستانهً همهً ماميباشد. اما، وقتی دربرابرنظريه ای مبنی بر تغييرنام افغانستان ، حساسيت نشان ميدهيم ، به حكم مصالح ملی وتامين وحدت ملی باييست كه از شنيدن اشعار وترانه های ( دادپشتنو وطن ) ويا( ای سرزمين تاجكان ويا ترك تباران ) نيز خشنود نگرديم وبايد عليه كاربرد آن ، مخالفت كنيم . من به دوستان ورفقاييكه حق داشتند تا درمخالفت با تغيير نام افغانستان به خراسان ( پيشنهادیهً غير قابل عملی وبدون خطر) آقای بصير كامجو ، ابرازمخالفت كنند، پيشنهاد ميكنم كه برای تامين عدالت ، برابری وبرادری وثبوت عدم جانبداری شان ازافكاربلند پروازانهً قومی ، ازطريق ابلاغيه ای سخنان بويگين ونفرت انگيزوكيل كوچيها درپارلمان را كه تمام اقوام غير پشتون وطن ما را ( مهاجر وساكنان غير بومی ) افغانستان خوانده است ودرصحبت بعدی نه تنها ابراز پشيمانی نكرده است بلكه مواضع قبلی تماميت خواهانه وضد ملی خودرا تحكيم مزيد نيز بخشيده است ، باصراحت محكوم كنند وصف شان را از چنين گروه های ضد ملی جدا نمايند .درغير آن اين خموشی را كه ادامهً ده ها مورد خاموشی سوال برانگيز ديگر( ازجمله درمورد مترادف دانستن واژهً افغان با پشتون) وغيره است ، بايد چه نوع تعبيير وتفسير كرد. وچطور افراد خموش دربرابر چنين سخافت ها، به خود حق ميدهند كه طرح زنده شدن خراسان را بدون دليل وبرهانی محكوم كنند. درجريان جروبحث های سياسی ، صدها مورد ومساله مطرح ميگردد كه بايد طرف مناقشه قرار گيرد . عصبانيت راه حل نيست.
من، نه از موضع زنده شدن دوبارهً قلمرو آبی وخشكه ً خراسان( كه محال است و غير قابل دسترسی) به اين عقيده هستم كه حق دفاع از زنده ماند ن ووطنی از خود داشتن، جز حقوق طبيعی تمام افراد جامعهً بشری ميباشد. پس درصورتيكه وكيل كوچيها وهمدستان پشت پردهً اوكه مردمان سرزمين هزاره نشين وطن ما ، كوچيها را غاصبين اراضی وممتلكات خود ميدانند ، ساير اقوام را بيگانه دانسته وجز مردم اصلی افغانستان نمی شمارند ؛برای اقوام ديگر ازجمله برای شخصيتهای مثل آقای بصير كامجو كه به قوم وزبان ديگری تعلق دارد ودروطن خودش به وسيلهً شخصيت(!) قانون گذار بيگانه ووارد شدهً مهاجر خوانده ميشود ، چه راهی برای ادامهً حيات آبرومندانه باقی ميماندجز آنكه برای بازگشت ويا زنده شدن ديروزی تلاش وابراز نظر كند كه در آن همه ساكنان فعلی اين وطن دارای حقوق يكسان گردند وهيچ كسی اصلی وفرعی ودرجه اول ودرجه دوم وسوم قيمت داده نشود. متاسفانه، ما كه افغانستان موجود را ازدست داده ايم ، بيوطن وبی خانه شده واسير دردهای سوزندهً مهاجرت هستيم ،نه تنها ما قادربه دفاع ازهمين جغرافيای موجود وطن نيستيم، بلكه دولت فعلی با لشكريان پرعدد خارجی نميتواند امنييت خودرا درپنجصد متری رياست جمهوری تامين كند، چه رسد به خراسان پهناور وپشتونخواه بی سرحد وهزارستان درلفظ ومقاله .!!!
اگر قرار است عليه تعصب وقوم پرستی مبارزه گردد . بايد عليه هر نوع قوم پرستی ، بلند پروازی ، تحجر قومی ، زبانی ومحلی – مذهبی مبارزه شود وافكار فاشيستی را درداخل وخارج وطن به طور يكسان محكوم كنيم. نميشود قوم پرستی خودرا حق طلبی وحق طلبی ديگران را حق تلفی بدانيم. اين نه انصاف است ونه بامعيار های جهانی حقوق بشر وراه ها ووسايل نيل به وحدت ملی مان، همسويی دارد.
آخر بايد صاف وصريح بگوييم كه چه فرقی بين ستمكشان ومظلومان پشتون ، تاجك ، هزاره ، ازبيك ، تركمن ، بلوچ ، پشه يی ، نورستانی ،سِك وهندو وساير اقوام عزيز وطن ما وجود دارد؟ طوريكه بين ستمگران وغارتگران اين اقوام وخونخواران جهانی غير مسلمان نيز فرقی موجود نيست. ماچرا بيمورد ابراز احساسات ميكنيم وبه ناحق دربين خود به دشمنيهای بيمورد ادامه ميدهيم. بسيار شايسته است كه مظلومان هر قريه اولا ً عليه گرگان محلی آدم خوار محل شان دست به كار شوند . نمی شود ظالمان ،خائنان وحتا مردمان شريف اقوام ديگر رابد گفت وتخريب كرد وبا خائنين وغارتگران هم زبان وهم قوم خود، همنواگرديد ويا درمورد خيانت ها ومظالم استخوان سوز شان از چشم پوشی كار گرفت. درحاليكه ، هربلست خاك وطن وهر انسان باشرف آن ، مال مشترك ما وافتخار همگانی ماست.
بااستفاده از فرصت ، ازجناب بصير كامجو نيز تقاضا ميگردد كه از برخورد تعدادی ازافراد درآن جلسه دربرابر خودشان مايوس نگردند ودرك وفهمی كه خود از آن نماينده گی ميكنند استفاده نموده دربدست آوردن وتحقق شعار ها واهدافی مبارزه كنند كه امكان عملی شدن آن موجود وبه نفع تمام مردم وطن باشد وبرمشكلات موجود چيزی نيفزايد. زيرا وطن ومردم ما درشرايط فعلی به هراتحاد واتفاقی ضرورت دارد كه بتواند از خونريزی مزيد زخمهای خون چكان فعلی جلوگيری نمايد.
واخيرا ًدراين بخش تبصره پيرامون جلسه متذكر ميگردم كه: بايد همه مسوولين گروه ها وشخصيت های مستقل به اين عقيده رسيده باشند كه تحمل تدوير همچو جلسات ، بارديگر درهيچ نقطهً از هالند ، برای رفقا ودوستان ساكن درسايركشورهای اروپايی ( شايدبه جز كشورها ومناطق همسرحد با محل هميشه گی جلسات) از لحاظ مخارج اقتصادی ، طول مسافت وزمان رفت وبرگشت غير اقتصادی خاصتا ً برای رفقا ودوستانيكه كاررسمی دارند وبنابر عدم تدارك قبلی وپلان شدهً جای شب باش ، كمبود تالارهای بزرگتر ومهمتر ازهمه برای تامين عدالت حقوقی وبرابری بين رفقا ودوستان شركت كننده درچنين جلسات ،باقی نمانده است. لذا، انتقال اين نوع گردهم آييها را ولو محدود تر نيز شوند، بايد به هامبورگ ويا دنمارك كه نقطهً مركزی دراروپا ميباشند، درنظر گيرندتا سروصدای بيشتر به وجود نيايد ورفقای هالند ، اقلا ً برای يكبارهم اگر شود اين مشكلات رفقارا درك كنند.شرايط زنده گی ، مصارف وساير پرابلمها برای همه تقريبا ً يكسان است. نبايد به خاطر چند نفر ، بالای چند هزار نفرآنهم طور دايمی فشار وارد كرد.اين عادلانه ودموكراتيك نيزنيست. درحاليكه تعدادی از چند كيلومتری خانه های شان نيز نميخواهند دركارجلسات مشاركت داشته باشند.
درموردنقش زنان وجوانان درجلسه
باكمال تاسف، باوجود آنكه حزب ما ورفقای جداشده ازپيكر ديروزی حزب كه هركدام شان احزاب جديدی را فعال ساخته اند، از نخستين پرچمداران مبارزهً راه آزادی وبرابری حقوقی زنان درجامعه بوده وتلاشهای فراوانی را توام با قربانيها وفداكاريها دراين راه انجام داده اند . ده ها تن از كادرها ورهبران اين نهضت بزرگ اجتماعی وسياسی به حبس وتبعيد مواجه گرديده بودند. نقش زنان در مقامات كليدی احزاب وحتا درجريان جلسات ازجمله جلسه های داير شده تا حال درهالند ، بسيار ضعيف بوده وتا سالهاست كه جلسات ما، ازطرف مردان قديمی وكهنه كار حزب داير و سرپرستی ميگردد ودرهيچ جلسه ای خودرا مكلف به واگذاری رياست جلسه به يكی از زنان مبارز وچيز فهم سياسی ندانسته ايم. درحاليكه يك زن وارد به سياست از جهتی ميتواند كه مديريت سالم ترداشته باشد كه درادعاها وكشيد گيهای فعلی نقش شان بسيار ناچيز وضعيف وحتا درمواردی غير قابل احساس است . مبلغين ونطاقان زن درصفوف مبارزين وطن ما واز جمله دربين رفقای ما خوشبختانه بسيارند .بايد تلاش كنيم تا آنها جايگاه شايستهً شان را دركليه مراحل ومقامات تشكيلاتی وفعاليتهای سياسی پيدا كنند. ما به آنها هديه وتحفه نميدهيم ، فقط بايد درسر راه شان مانع ايجاد نكنيم .
بايد، به مادران وخواهران همرزم مان كمك كنيم كه اختلافات شان را كه اكثرا ًدرشرايط فعلی ناشی از موضعگيريهای خصمانهً ما ميباشد، كم كنند وبه دورزعامت مبارز وقديمی سازمان دموكراتيك زنان افغانستان وساير سازمانهای عاشق آزادی وطن وبرابری زنها بامردان جمع شوند ونقش شان را برای تحقق اهداف انسانی ووطنپرستانهً كه به دوش شان قرار دارد انجام دهند. ما نه بايد زنان مبارز ومادران حماسه آفرين سياسی مان را به خاطرعدم تاييد شان از گروه ها ودسته جات موجود مان ، تخريب كنيم ويا كم نقش بسازيم .
چوانان، اين نيروی سازند واميد امروز وفردا دراكثر فعاليت های ما حضور ونقش شان غائب است .در باغی كه به جای درختان قديمی ،سوخته وافتيده بر روی زمين ، نهال های جديد وسالم غرس نگردد ، بعد چند سال به بيابن وخرابه شباهت خواهد داشت ، نه به باغ . ما به اين مرحله خيلی نزديك شده ايم. اگر احساس مسووليت نكنيم و سياست داوطلبانه كنار رفتن از پيشقراولی ابدی وحتمی درهر نوع شرايط زنده گی شخصی وسياسی را درپيش نگيريم ودادن مجال به نسل های دوم وسوم مبارزين رابا كمك صادقانه به آنها با استفاده از تمام توان ، عقل وتجربهً دست داشتهً مان به هدف اصلی مبارزهً فعلی مان مبدل نسازيم، بدون شك ما مرتكب يك اشتباه غير قابل جبران ديگر خواهيم شد كه اين بار به طور ابدی نام ونشان سياسی ماباتمام آرمانهای نسل فداكار وبه خاك وخون خفتهً ديروزمان وامروز تشنهً وحدت ومبارزه را به دستان خود دردل زمين دفن خواهيم كرد .
لذا، بايد به نخبه گان صادق ووطن پرست جوانان ديروز ، مجال داده شود تا درآگاه ساختن وتشكل جوانان فعلی وطن كه خوشبختانه مليونهاتن شده اند وشرايط دشوار وطن ، مداخلات متعدد خارجی ، مردم فريبی وغارت اموال بيت المال وداراييهای شخصی مردم به وسيله ً فريب كاران بااستفاده از اعتقادات وخوشباوری مردم ، آنهارا آگاه ووطنپرست بار آورده ورشد داده است ، بدون تشويش از هرمصيبت واتهام تشكيلاتی ، اقدام كنند ودربسيج جوانان به نفع آرمانهای صلح ، ترقی ، دموكراسی وعدالت مبارزه نمايند .
متن صحبت خودم درجلسه تا آنجا كه به يادم است
از آنجاييكه ، من نيز درجلسهً هالند چند دقيقه صحبت شفاهی داشتم وسايت داران محترميكه وظيفهً رسمی گزارش رويداد جلسه را به دوش داشتند روی هر عاملی كه بوده درمورد محتوای سخنان من چيزی ننوشته اند ولی ساير سخنرانيها را بازتاب وسيع داده اند. ازين رو قسمتهای از آن صحبت را در اينجا بازنويسی وخدمت تان تقديم ميكنم .
(( رفقا ودوستان گرامی ! ميخواهم به خاطر اين جمع شدن تعداد وسيعی از رفقا ،كه باثر اقدامات تعدادی از اين خدا ناترسها ييكه درراس احزاب وگروه ها قرار دارند ازهم دور شده ايم، ازبس خوشی ، اشك شادی بريزم . بااينكه ميدانم كه عدم حضور تعداد قابل ملاحظهً از گروه ها وشخصيت های رفيق ، همرزم ووطن پرست ديگر ما دراين جلسه، خواه بنابر دلايلی كه نزد خودشان است ويا باثرغفلت وكوتاهی اقدام دعوت كننده ها ،خوشی مارا كم ميسازد. ما، متيقن هستيم كه راهی جز وحدت واتحاد وطن پرستانه ، انتخاب ديگری نداريم .
بخش سوم
درجلسهً (نزدهم اپريل)هالند ، من نيزچند دقيقه صحبت شفاهی داشتم . چون سايتها ييكه وظيفهً رسمی گزارش رويداد جلسه را به دوش داشتند ؛ روی هرعاملی كه بوده درمورد محتوای سخنان من چيزی ننوشته اند؛ و ازآنجاييكه متن تمام سخنرانيها بازتاب وسيع يافته است ؛ غرض معلومات رفقا ودوستان عزيز، مطالب ارائه شده درآن جلسه به وسيلهً خودم را دراينجا بازنويسی وخدمت تان تقديم ميكنم .اين را بايد قبلا ً به عرض برسانم كه : عين كلمات وجملات بكار برده شده درآن جلسه ، شايد بدون تغيير مورد بازنويسی قرار نگيرند.اما، نوشتهً حاضر، محتوای اصلی صحبت مرا انعكاس ميدهد.
آغاز سخن:
(( رفقا ودوستان گرامی سلام به شما !
ميخواهم به خاطراين جمع شدن موجودكه باهدف نيك برای تقارب مجدد رفيقانه ، براه انداخته شده است و به مناسبت اين حضوربهم رسانی وسيع رفقاودوستان ديروز ، كه متاسفانه باثراقدامات تعدادی ازاين خدا ناترسها ييكه درراس احزاب وگروه های فعلی قراردارند ازهم دور شده ايم، ازبس خوشی ، اشك شادی بريزم و فرياد وچيغ خوشی سردهم. بااينكه ميدانم ،عدم حضورتعداد قابل ملاحظهً ازگروه ها وشخصيتهای رفيق ، همرزم ووطن پرست ديگرما دراين جلسه، خواه بنابر عدم تمايل ودلايلی (!) كه نزد خودشان است ويا باثرغفلت وكوتاهی اقدام دعوت كننده ها ،خوشی مارا كم ميسازد. اما، اشتراك اين جمعيت بزرگ ، خود پيروزی قابل ملاحظه بوده و متيقن هستيم كه ازآنجايی كه ،راهی جز وحدت واتحاد وطن پرستانه ، انتخاب ديگری نداريم ، ديريا زود سايرنيروها وشخصيت های تا حال دوراز مفاهمهً فعلی به اين لشكرترقيخواهی ووطن پرستی خواهند پيوست ويا ما بايد حتماً به سوی آنها برويم واز تمام وسايل وامكانات برای ايجاد زمينه های دوستی وتفاهم با ايشان استفاده نموده وبا آنها يكجا ومتحدشويم .
درست به خاطر دارم كه قبل از تدوير اين جلسه، تعدادی ازاحزاب وشخصيت های رفيق حاضر دراين جلسه درمورد جبهه ً ملی واحزاب مترقی شامل آن ازجمله حزب متحد ملی ، تبليغات ديگری را براه انداخته بودند . حال كه حزب متحد ملی واحزاب ديگری كه تا همين اكنون عضويت جبهه ً ملی وجبههً متحد ملی را دارا بوده ودراين جلسه اشتراك فعال دارند وامروزمتعرضين نسبت به تشكيل جبهه ً ملی وطرف اعتراض قرار گرفته شده گان( اعضای جبههً متحد) ، كه همه رفيق واز ياران ديرينهً هم اند، مشتركا ً درجهت شكل گيری اتحاد جديد سياسی دراين تالارجمع شده اند ؛ ميتواند قابل سوال باشد كه آيا، مواضع مخالفين دربرابرجبهه های متذكره تغييركرده است ويا احزاب شامل آن دو جبهه درمورد دوام عضويت شان درجبهه های موجود ، تجديد نظرخواهند كرد. اين مطلب را برای آن ياد آوری ميكنم كه دراين اواخر نه تنها از اتحاد جديد ، بلكه از بوجود آمدن جبهه ً ملی ودموكراتيك نام برده ميشود.
توضيح سوال بالا ازاين جهت ضروری ميباشد كه تعدادی ازرفقا منجمله خودم ، ازمدتها به اين سودرمورد ضرورت جدی بازگشت به ميز مذاكرهً رفيقانه ، غرض وحدت صفهای پراگندهً فعلی مبارزين همرزم ديروزی مان ،مطالب فراوانی را نوشته ونشر نموده وتا هنوز دراه تامين وحدت دوبارهً رفقا ، مصممانه مبارزه ميكنيم. از اين رو بايد بدانيم كه هدف از جلسهً فعلی تامين وحدت سازمانيست ويا تشكيل اتحاديهً جديد ويا ساختن جبههً وسيع ملی ودموكراتيكی كه باری دركابل وچند باری دراروپا ازطرف فعالان بعضی از تشكلهای رفيق ، از آن نام برده شده است.
آنچه ما،قبل ازتدوير اين جلسه درك كرده بوديم؛ هدف ازاين گردهمآيی ، تامين وحدت دوبارهً (حزب وطن ويا دموكراتيك خلق افغانستان) نيست.دقيق بودن آن درك درعدم اشتراك تعداد ديگری از گروه ها وحلقات رفيق كه اگر صحبت پيرامون وحدت ميبود ، آنها حتماً اشتراك ميكردند ويا سهيم ميگرديدند؛ به خوبی معلوم است. اما، اين جلسه را برای آن نميتوان جبهه سازی جديد نيزقيمت داد كه تقريبا ً نصف احزاب شركت كننده دراين همايش، همين اكنون عضويت جبهه های فعال داخل كشور را دارند. پس بايد بدانيم كه به خاطر تحقق چه هدفی جمع شده ايم.ازطرفی بنابر عدم معلومات قبلی درمورد آجندای اين جلسه، بهتراست سخنرانيها وابراز نظر ها ، مستقيما ً بالای موضوع وهدف كليدی جلسه متمركز گردد واز صحبتهای تحليلی وتكراری جلوگيری شود.
صحبت های طولانی وتقريباً مشابه همه نماينده گان احزاب سازمان دهندهً اصلی اين جلسه ً وسيع، مرا وادارميسازد كه از شما رفقا ودوستان محترم بپرسم : آيا بهتر نبود كميسيون تدارك با بيانيهً مشترك به جلسه می آمد ونقاط نظرمشترك احزاب شامل كميسيون تدارك را دركليه عرصه های سياسی وفعاليت های بعدی تشكيلاتی مورد هدف شان منعكس ميساخت وازاين طريق ، نه تنها دروقت صرفه جويی ميشد، بلكه همه شركت كننده گان به پيروزی حتمی اين تلاش اتحاد طلبانه ً موجود ومشترك ، بيشتر متيقن ميگرديدند واين درك برای شان پيدا نمی شد كه تاهنوز هر حزب وگروه مقالهً خودرا ميخواند ودرهيچ موردی تا حال توافق ندارند.
دوستان عزيز ! اين درست است كه مهاجرت وبيوطنی همه ً مارا كم حوصله وناقرار ساخته وتحمل را ازما گرفته است. باوجود اين مشكل ، آيا، برای هركدام ما اشتراك كننده های اين جلسه ًمهم ، به صفت فعالان سياسی سابقه دار، مراعات نمودن نظم وديسيپلين جلسه وگوش دادن به سخنانی كه غرض شنيدن آن از فاصله های دوربه اينجا آمده ايم ، لازم واكيدا ً ضروری نيست.؟ آيا ، برای عده ًلازم بود واست كه درچند ساعت محدود نيزنميتوانند بصورت نورمال درجلسه اشتراك كنند وبايد حتما ً به سوی نوشيدن چای گرم وسرد بروند وكار ونظم جلسه را اخلال كنند.؟
چرا، درتمامی جلسات خود نميتوانيم درمورد جايگاه ، نقش وحقوق زنان برخورد عادلانه كنيم. چرا درمقامات تاحال نافذ ساخته شدهً تشكلها ی مربوط رفقا ودراين جلسه به صورت خاص كميت زنان اشتراك كننده وتعين شان درهيت رئيسه ودوكميسيون كاری آن بحدی ناچيز است كه كمتر احساس ميگردد. درحاليكه باسواد ترين واثر گذار ترين زنان مبارز وانقلابی را حزب ما به جامعه تقديم كرده است كه همه فعالين سازمان دموكراتيك زنان افغانستان درراس شخصيت شناخته شده ًمبارز ملی و جهانی نهضت زنان ، رفيق دكتور اناهيتا راتب زاد ، گواه بارز اين ادعای ماست كه متاسفانه درهيچ جلسه وگردهمآيی ای دعوت نميشود.
آيا، لازم است كه با وجود جمع شدن دراين تالار ، براه اندختن تبليغات وسيع درمورد اتحاد وهمبسه گی ، دادن اميد واطمينان به رفقا ودوستان مبنی بر حتمی بودن موفقيت اتحاد وتشريك مساعی، درهمين جلسه بارديگر ازطريق كف زدنهای گروهی وابراز احساسات بيمورد دربرابر افراد ونمايندگان خاص احزاب مربوطهً مان وعكس العمل سرد وحتا تحريك آميز درمقابل ساير شخصيتها ونمايندگانی كه باخود افراد بيشتری را نتوانسته اند به اين محفل بياورند، باز دربلند شدن بوی ناخوش آيند گروه بازی وتفوق طلبی ، اقدام كرديم. بهتر آن بود واست كه محبت ، همسويی، احساسات وعواطف مان را با تمام گروه ها واحزاب شركت كننده دراين اتحاد طلبی وسايرينی كه اهميت وارزش كنار آمدن را دارند ولی هنوز زمينه برای شان مساعد نشده است تا درزير سقف واحد باما يكجا بنشينند ،تقسيم كنيم وواقعاًوسيع تر وفراگير تربينديشيم وصادقانه عمل نماييم.
وقتی به گذشته نگاه ميكنيم، سرنوشت واحد ، تفكرتقريبا ًيكسان وتعلق تشكيلاتی واهداف متشترك تمام احزاب شامل كميسيون تدارك وهمسويی عقيدتی اكثريت قاطع شركت كننده گان اين محفل به ياد ما می آيد وبلادرنگ اين سوال درذهن ما پيدا ميشود كه اين كدام اختلافات بود واست كه مارا ازهم دور ساخته است. درحاليكه متن های قرائت شده ًاحزاب ( دراين گردهمآيی )جز دريكی دومورد كه آنها نيز قابل جروبحث ومفاهمه اند، همه بيانگراهداف مشترك بوده وصرف دروجود جملات و كلمات گوناگون بيان شده اند. پس دراينصورت مارا گودال عميق اختلافات سياسی وعقيدتی ازهم دور نساخته است ؛ بلكه منافع شخصی، گروهی ، زبانی ، قومی ومحلی ، كنشهای فردی وعدم اعتماد واحترام متقابل جمع سبوتاژ ها ودسائس شيطانی ارتجاع داخلی وغارتگران ومداخله جويان خارجی ، باعث اين دوريها گرديده است كه هرچه زودتر بايد دررفع آن اقدام گردد وبه شياطين لعنت فرستاده شود.
رفقا ودوستان گرامی !
آيا، برای همه ًما جای شرم نيست كه به خاطرچند واژه كه همهً آنها ميتوانند برای ما قابل قبول باشند ؛ بينهم می جنگيم وتحمل شنيدن ( پوهنتون درپهلوی دانشگاه، افغانستانی دركنارافغان، خراسان درپهلوی افغانستان،تعليم وتربيه به جای معارف) وغيره رانداريم ودشمن يك ديگر شده ايم. دركشوريكه هرروزخون ده ها نفربه اثر حملات گروهای بنياد گرای طرف حمايت خارجی وخارجيهای گويا ضد تروريست ،ميريزد .آيا، دوام اين اختلافات ، خاصتا ً برایما وطن پرستان ، شرم آور نيست.؟ بازی كردن با اين اصطلاحات و با فرهنگ وآرمانهای بزرگ انسانی ما درمخالفت بوده وتعميق اختلافات قومی ورفيقانهً تا حال باقيمانده درحال جا خالی كردن به مسابقه دراتهام زنی وخورد ساختن شخصيتهای يكديگر،برسراين واژه ها، به ما هيچ افتخاری را نصيب نخواهد كرد .برعكس اين شيوه های ناسالم همسويی ،تشديد عمدی دشمنی ورقابتهای ناسالم به جای رفاقت های صميمانه وبی غَل وغَش ديروزِ به تاريخ سپرده شده، فقروبد بختی ملتی راكه ما آن هارا بمانند جان مان دوست داريم وخودرا فرزندان واقعی آنها ميدانيم ،هرگزتداوی وبرطرف نخواهدكرد.
بياييد، اين اختلافات بيمورد وسايركشيده گيهای سياسی گونه و خود ساخته ،شخصی وعدم ريشه دارسياسی وعقيدتی را هرچه زودتربرطرف نماييم واتحاد بزرگ وطن پرستان وترقيخواهان افغانستان را به وجود آورده، ساحهً كشمكشهای بيمورد فعلی سياسی درخارج را ترك وبه اثر مند واقع شدن درعرصهً مبارزه درداخل وطن توجه جدی نماييم وشعار به پيش به سوی داخل وطن رفتن را درعمل پيشه ومطرح كنيم.
ازينرو، خواهش وپيشنهاد ميكنم كه بايد اكثريت قاطع شخصيتهای موثر درمبارزه وسازنده گی مجدد وطن، خاصتا ً آنهاييكه دعوای ميراث دررهبری وپيشكسوتی در مبارزه ميكنند ودراين ديارپردردورنج مهاجرت وبيوطنی به بسا مشكلات ازجمله عدم پذيرش پناهنده گی مواجه اند ، با افتخارتمام به آغوش پرمهروپرعطوفت مادر وطن، كه هنوزاززخمهای آن خون ميچكد واسير پنجه های شوم وخون آلود بيگانه وخوديهای بيگانه پرست است، برگرديم ومبارزه ومقاومت را به صورت متحد و يكپارچه درداخل وطن ، درپهلوی هزاران فرزند صادق ومقاوم آرمانهای عدالتخواهی ودموكراسی طلبی كه هدفی جز رفاه زحمت كشان وبازگشت به صلح وامنييت وشگوفايی وطن ندارند؛ادامه دهيم وبه نيروی واحد وتوانمندی مبدل گرديم كه تقويه كنندهً اميد وطن پرستان وبازدارندهً هر توطئه وخيانت داخلی ومداخلهً خارجی باشد. دوری دوامدار وبی فايده ، با شاًن وعزت وطن پرستان ومبارزين حقيقی مغايرت دارد.بياييد به داخل وطن برويم وخودرا ازاين انواع تشويشها نجات دهيم.
ميخواهم با صراحت وباوجود تمام مخالفت ودشمنی با گروه های تندرو، افراطی ومتحجر مذهبی وسياسی گونهً موجود ، ازشما بخواهم كه حقيقت وطن را درك كنيم وبه اساس آن حقايق عينی كه متاسفانه درشرايط دوری ازوطن درك آن برای ما مشكل است ، تدوين كنندهً سياست های تاكتيكی وستراتيژيكی شويم كه مارا به طور ذهنیگرايانه ازقبول وموجوديت فعال ونيرومند نيروها وكميتهای سياسی وحزبی ديروز و امروزخود ما،متحدين ما ومخلفين ودشمنان ما، دورنسازد وبه اين عقيده و باورنباشيم كه غير ما ديگران وجود ندارند. ما، مكلف هستيم تا باقبول اين حقيقت كه گروه ها وتنظيم های دشمن،مخالف ، رقيب وتا حدودی معتدل جهادی، مذهبی ،
، قومی ، شبكه های استخباراتی پاكستانی ،عربی وغربی پرقدرت ،گروه های ملی گرا(!) وحتا طالبی درعرصه های مختلف سياسی ، اقتصادی ،سياسی و اجتماعی فعلی وطن ،مسلط اند، سياستها وبرنامهً دقيق حزبی خودرا تدوين نموده وازطريق مشاركت وابراز نظرهمه افراد ونيروهای همسوی بالفعل وبالقوه ً مان آن را به جامعه تقديم نماييم.
باشعاردادن های صرف جلساتی، نمیتوانيم برمشكلات غلبه كنيم ، درجامعه به صورت نيرومند مطرح گرديم وبه اهداف مان برسيم. دوران ناديده گرفتن سايرين( چه راستی وچه چپی )به سر رسيده است . بايد شيوه های سالم رقابت ومبارزه را جستجو كنيم ومتحدانه به پيش برويم.
تعدادی ازرفقا به خوبی ميدانند كه درطول چندسال گذشته « خاصتا ً بعد تاسيس نهضت های فراگيرميهنی وترقی ودموكراسی افغانستان» باثر اختلاف باشيوه های كارغيردموكراتيك واز قبل تنظيم شده به وسيلهً تعدادی از شخصيت های كليدی آن تشكلها ، مخالفت ها وآزرده گيهايی بين من وايشان به وجود آمده بود، من به خاطر حرمت به جلسهً وسيع وتحقق اهداف اتحاد طلبانهً آن ، يكجانبه ختم اختلافات خودرا به خاطرمصالح ومنافع بزرگ سياسی باايشان اعلام مينمايم .« اما ، ازقرائن معلوم ميگردد كه آن آتش بس ،با اينكه يكجانبه بوده ولی من به تعهدم پابند باقی ميمانم. دراين مورد به حيث نمونهً كوچك ، عدم تبارزيك سطرازصحبتم درجلسهً هالند را درسايت مشعل، گواه و شاهد ادعايم ميدانم. طوريكه درانعكاس رويت جلسات قبلی نيزعين برخورد صورت گرفته بود.»
بخش ديگری از صحبت من كه متعلق به تشكيل كميتهً تداوم بخشندهً اهداف اصلی جلسهً ( نزدهم اپريل) درهالند بود ؛ بر ضرورت معرفی شخصيت های اثر گذار وصاحب نظر متمركز ميگرديد. من اعتقاد داشتم وباورمند هستم كه با حضورفزيكی شخصيتها، ولو سابقه دار ، باايمان وجدا ً معتقد به تشكلات موجود، نمی توان در تحقق اهداف بزرگ سياسی وتدوين خط روشن، قابل قبول برای اكثريت رفقا ( احزاب ، حلقات وشخصيت های مستقل)وخواست جامعه وحداكثرمبرا از لغزشهای سياسی وتيوريك ، دست يازيد وموفق شد. بايد كميه ً مورد نظرازآگاهان سياسی ، شخصيت های وارد به امورات مختلف جامعه ،رشد وترقی اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی وطن وغيرجانبداردرمسايل جنجال برانگيز قومی وسمتی وگروهی كه دارای ساير مميزات لازم وضروری، ازجمله دلسوزی به امر وحدت مجدد حزب وحزبيها ، باشند ، تشكيل شود تا پروسهً همسويی ، تقارب ، اتحاد وسرانجام وحدت صادقانهً رفقای ما، باثر تلاشهای ايشان تحقق پيدا كند وما به نيروی قوتمند واحد مبدل گرديم.
درمورد واژهً مقبول ومقدس وطن پرستی بايد به اين مسالهً مهم وحياتی توجه جدی مبذول گردد كه چطور ميتوان از مليونها انسان هموطنی كه( افغان ) گفته ميشوند تقاضای فداكاری وجانبازی درراه سرزمين وسيعی را كردكه افغانستان نام دارد ولی ازمجموع قلمرو پهناورووسيع آن ، برای اين مردمان مظلومی كه ازآنها ذكربه عمل آمد؛ وقرنها نسل بعد نسل درراه حفظ وآبادی آن نه تنها عرق ريزی كرده اند بلكه خونهای گرم وداغ شان را فدا نموده اند ؛ يك وجب زمين برای گذراندن شب وروزوتهيهً مواد غذايی اوليه وضروری غرض ادامهً حيات شان ، تخصيص وسهمی داده نشده است .چرا ، برای دفاع ازوطن آنهايی پيش قدم نميگردند كه هزاران جريب زمين دولتی وشخصی مردم را بازورونيرنگ شيطانی ازخود كرده اند وهميشه صدر نشين ، پرمدعا وواجب الاحترام ،غيرمسوول وغيرجواب ده به هرمرجع مردمی وقانونی نيز ميباشند . درحاليكه، قربانيان راه دفاع وطن درديروز وامروز،فرزندان مردمان مظلوم و خانه به دوشان فقيروتهی دست جامعه است، نه طبقات بالايی دراقتصاد ،سياست ومدعی رهبری دين ومذهب . متاسفانه، همين مردمان مظلوم وطبقات فقير وزحمت كش جامعه اند كه بنابرداشتن خوش بينی بيش ازحد ضروری واعتماد بيجا به هركس وناكس ، سطح پايين درك سياسی وباورهای كشنده وغير طبيعی به اجاره داران دنيا وآخرت ،هميشه به حيث گوسفندان قربانی ، فدای هرشكار سياسی و مكاره گی تاجران دينی شده اند وخواهند شد .
«قابل ذكر است كه: دومرتبه ، امر قطع صحبت از طرف رئيس جلسه دريافت كردم »
بايد اين تشويش را داشته باشيم كه نداشتن جای پای دروطن ، رفته رفته دراثر تداوم مهاجرت ،تعدادی را ازداشتن حُب وطندوستی بيگانه خواهد كرد.لذا،آمادگی برای برگشت به موقع به وطن ، يكی از اولويت های كاری مارا بايد تشكيل دهد. علاوه از آن بايد برای آنكه به هرباشندهً وطن ما به مفهوم واقعی كلمه افغان اطلاق شود ؛ درحل مشكلات متعدد ازجمله بيخانه گی ومهاجرت وكوچ كشی اجباری و هميشه گی مردم ما به خارج و داخل وطن تلاش گردد وبرابری حقوق تمام آحاد مردم دركليه ساحات تثبيت وتضمين گردد تا بتوانيم همهً باشنده گان وطن را افغان دارای حقوق يكسان ببينيم وبناميم .
لذا، يكی از مسووليت های عظيم ترقيخواهان ودموكراتهای وطن پرست بايد اين باشد كه برای نابودی فقر ، ظلم وبيعدالتی وبرای سير شدن شكم مليونها انسان محتاج وطن مبارزه كنند. گرسنه گان قبل ازدموكراسی تحفهً پيچيده شده دربسته بنديهای راكتها وبمب های زمينی وهوايی بيگانه های دلسوز تر (!) ازخودما نسبت به مردم و وطن ما، به نان ، دوا ، كار، خانه ، مصوونيت،عدالت وتساوی حقوق شهروندی ضرورت دارند. برای هيچ گرسنه وفقيری ، سازوآوازونغمه های دلكش وفلم های رنگهً تلويزيونی ولوامكان ديدن وشنيدن آنها نيزميسرگردد ، با ،بوی نان كندم وحتا جو وجواری ، تامين سلامتی وختم توهين وتحقيروداشتن كلبهً گلين مستقل ، قابل مقايسه نبوده ، تعويض وطرف قبول آنها قرار نميگييرد.
ازين روست كه بايد بالای اتحاد وطن پرستان ووحدت رفقا وهمرزمان مان، صادقانه توجه كنيم واز هيچ امكان وفداكاری دراين زمينه به صورت عملی وصادقانه برای آن دريغ ننماييم كه تنها اين وطن پرستان وگروه ها وشخصيت های بی نفس وكم نفس جامعه اند كه با تقوای حقيقی شان ميتوانند برزخمهای تاريخی مردم شريف وغارت شدهً وطن ، مرهم گذاری نمايند ولقمهً نان مردم را ازچور وغارت شدن مزيد نجات دهند. حوادث وانكشافات گذشته نشان داد كه جز وطن پرستان وترقيخواهان واقعا ً چپی ووطن پرست، اكثريت قاطع مدعيان دينداری وناسيوناليزم افغانی به شمول شاه متوفا ونخبه گان خانواده اش، درقباله نمودن وفروختن داراييهای عامه ومردم مصروف بودند وهستند.اين تنها اكثريت قريب به اتفاق فرزندان ونخبه گان حزب ودولت دموكراتيك خلق افغانستان ( تمام شاخه ها وحلقات جدا شده از آن) بودند كه درپهلوی ارتكاب پاره ً اشتباهات طبيعی وغير طبيعی دولت مداری ،هيچ مال ومتاعی را جمع آوری نكرده وبرای بازمانده گان شان ازخود به ميراث نمانده اند. بنا ً ،بما لازم است كه اين نيروهای پراگنده وبا تقوا ( لجام زننده گان حقيقی نفس اماره)را متحد ويك پارچه سازيم.
ازآنجاييكه ، وطن عزيز ما بدترين مراحل زنده گی وموجوديت خودرا به حيث يك كشور آزاد ومستقل ديروزازسرميگذراند وهر روز خون ده هاتن از فرزندان وطن ونيروهای خارجی وتخنيكران ونظاميان كمكی به دولت فعلی واقتصا دوطن ازطرف خونريزترين شبكه ها و نيروها كه خود ديروز وامروز به وسيلهً نظاميان وجاسوسان پاكستانی وعربی تربيه شده وبيشترين مصارف مالی ومساعدت تخنيكی امريكا را دريافت ميكردند ، ميريزد. وظيفهً وطن پرستانهً خود ميدانم كه پيشنهاد نمايم كه برای نابودی تروريزم خونريزريشه داشته درتاريك خانه های جاسوسی ونفرت انگيزی مذهبی پاكستان ،اين دشمنان آشتی ناپذير مردم ووطن ما كه هيچ تغيير وتحول دولتی وسياسی ای تا حال موقف آنها را درقبال وطن ما بهبود نه بخشيده وتغيير نداده است، بايد اتحاد بزرگ ضد بنياد گرايی را به وجود آورده واگر ( شيطان رجيم ) نيز درنبرد برای دفع وطرد مداخلهً خون ريزپاكستان وعمال آن عليه مردم ووطن ما، صادقانه عمل كند ، بايد به حكم منافع مردم ووطن آنها را كمك كرد. امروز ، آن وقتی رسيده است كه مارِ زخمی وزهری انتقام جو را كه بيشترازدودهه ازطرف پاكستان برای نيش زدن مردم ما طرف استفاده قرار گرفته است، عليه خود مداریان مكار پاكستانی ، به كاربرد.
موفق باشيد.
پيروزباد اتحاد صادقانهً تمام وطن پرستان افغانستان ووحدت رفقای عزيز حزبی مان ! ))
**************************************************************************************************
اما، درمورد نقاط نظر انتقادی وابراز نظر های بعضی از دوستان محترم شركت كننده در جلسه ،خاصتا ً آنهاييكه يا صحبت نكردند ويا زمينه برای شان مساعد نه شد وبعدا ً مقاله های شان را نشر نمودند ؛ وهمچنان پيرامون نقد از ديروزحزب وحاكميت دموكراتيك خلق افغانستان ونحوهً فعاليت ها واصول اعتقادی اعضای حزب ، درديروز وامروزبايد به عرض برسد كه : اكثريت اعضای ديروزی حزب ما، بعد تحليل وارزيابی دقيق اوضاع گذشته ، مواضع فكری ، اقدامات عملی ، مداخلات بيشرمانهً گروه ها وكشورهای ظلم گستر ومتجاوز وتغييرات سالم وناسالم درعرصه های سياست وفعاليتهای حزبی ، خاصتا ً مبارزات وطن پرستانه وانقلابی، از كليشه گرايی ، توتم پرستی واحساسات خشك غير مفيد فاصله گرفته اند.
آنها درضمن به وجود آوردن تغييرات مثبت و كيفی فكری وعقيدتی درنظر وعمل شان، با فداكاريها وجانبازيهای فراموش نشدنی ياران بی برگشت شان وخودشان درراه سعادت وخوشبختی انسان زحمت كش ، ترقی وطن ، شگوفايی فرهنگ ودانش وطنی وبشری ودرامر مبارزه عليه ظلم وبيداد ، تحجر وبنياد گرايی ، چورو غارت داراييهای مردمان وطن شان وهمه كشورهای جهان سوم به وسيلهً اژدهای سيری ناپذير داخلی وجهانی ، قصد ، تصمصم واراده ندارند كه به امر ارباب ستمگر جهان ، به امر ويا اوامر استعمارگران جديد ، سنگر مبارزه ونبرد مقدس خلقها وزحمت كشان را ترك نموده ، لباسهای فاخر طرف قبول قصور نشينان ستم وبيعدالتی را به تن كنند ونه خودرا بلكه وجدانهای شان را مطابق مصالح ومنافع ديگران بازسازی (!) كنند.
مبارزهً مان ادامه دارد. البته نه با تحجر وديد ضيق ونه با گذشتن از تمام ارزشهای بزرگ ديروز وامروز. ماهمگام بابشريت به سوی عدالت وبرابری درهمه شوون حيات اجتماعی وبدون كم ارزش دادن به مردم وطن ما وساير ملل فقير وغارت شده بلكه بابرابری حقوقی همه انسانها درنظر وعمل به پيش ميرويم وبا چشمان باز وبا عقل ومنطق وبا قبول ارزشها ومعيارهای جهان شمول فرهنگ وتمدن بشری، به مبارزهً مان ادامه ميدهيم.
ما همان طوريكه درداخل وطن به موجوديت برادران خورد وكلان اعتقاد نداريم وهمه را دارای حقوق مساوی ميدانيم ؛ درساحهً جهانی نيزبرای خود مان وهزاران مليون انسان زحمت كش وفقيرنگهداشته شده ، بادارو فرمانده تام الاختيار را دراين كرهً خاكی قبول نخواهيم كرد. اين دقيق است كه ازدست ما چيزی شايد ساخته نشود ومبارزه وتبليغات ما ، جايی را نگيرد وستم گران جهان به زانو نشوند. ولی با وجدانهای راحت وگردنهای برافراشته به حيث انسانهای صاحب اراده واستقلال رای ، انديشه وعمل شريفانهً انسانی به زنده گی مان ولوبافقر وتنگدستی وانواع محروميتها وتهديد ها ادامه خواهيم داد. اما، هيچ وقتی داوطلبانه وبا توهين واهانت به خودما وهمسنگران فداكار ما ، درخدمت ظالمان وغارت گران دور ونزديك ، مسلح وغيرمسلح ، نكتايی دار ويا عمامه به سر، قرارنخواهيم گرفت . اين بدان معنا نيست كه برای تامين منافع ملی وبرگشت صلح و امنييت دروطن، همكاری با نيروهای مطرح موجود را با حقوق معين ، برابر ومشخص بودن حدود اين همكاريهای های ضروری درلحظات سرنوشت ساز كنونی ، كفر وخيانت قيمت دهيم. ما ميگوييم كه برای همكاری برای بازگشت آرامی وطن، تامين صلح و به دست آوردن هر خوبی وپيروزی واقعا ً افغانستان شمول ازطريق عمل قانونی ودموكراتيك بلی، اما برای قبولی بی چون وچرای اوامر ، اهداف وديكته هرنيروی خارجی وداخلی دروغگوی ، مردم فريب ،غارتگر، خون ريزوفرهنگ ستيز،به خاطر به دست آوردن لقمهً نان چرب ويا موقف سياسی ، به قميت تحمل بدنامی ورسوايی ابدی ، نی وصدبار،نی.!