سخی ارزگانی

چهار سال قبل از امروز انتخاب رئیس دولت

هجده میزان مصادف با روزیست که چهار سال قبل مردم میهن ما با اشتیاق تمام در انتخابات ریاست جمهوری کشور شرکت کردند و آقای حامد کرزی را به سمت رئیس دولت برگزیدند تا به وسیله رهبری دولت جدید مرارت های مردم مداوا، ویرانی ها به آبادی ها، دشمنی ها به دوستی های پایدار مبدل گردند. و خلاصه اینکه بحران ناشی از سه دهه جنگ حد اقل کاهش یابد و بار دیگر مردم شاهد فقر، بی سرنوشتی، ترور، اختطاف، تجاوز، گردن زدن، غارت و کشتار دسته جمعی نباشند .

باید اعتراف نمود که پس از سقوط حاکمیت سیاه امارت اسلامی طالبان از سال 2001 میلادی تا کنون کارهای خیلی ارزشمند هم صورت گرفته که قبل از این قسما یا وجود نداشتند و یا مجددا اعمار گردیدند. مثلا در زمینه های جاده ها، مخابرات، معارف، بهداشتی، تعمیرات، قوای امنیتی، تنظیم ادارات دولتی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، هنری، ورزشی، مشارکت نسبی اقوام در حاکمیت، حضور اقشار اناث در جامعه، آزادی مطبوعات، تصویب قوانین مختلف، اعتبار مجدد پول افغانی، سیستم بانکی، ایجاد روابط دیپلوماتیک با کشورهای خارجی و... یکی از دست آوردهای مهم کمک های جامعه جهانی و اداراه مؤقت، انتقالی و دولت انتخابی افغانستان می باشد که نباید از آن اغماض نمود.

اما در این رابطه از آغاز تا حال که بیش از هجده میلیارد دالر امریکایی کمک های جامعه جهانی در کشور ما سرازیر گردیده است، با هجم آن کار های قابل وصفی صورت نگرفته اند. از این مبلغ به صورت اخص در 16 ولایات ناآرام جنوب و شرق کشور بیشتر مصرف گردیده و در 18 ولایات امن شمال، غرب و مرکزی کشور کمترین توجه صورت گرفته که یک تبعیض علنی را بازتاب می دهد. جای بس تعجب می باشد که به ویژه  در امتداد هفت سال حاکمیت آقای حامد کرزی در مرکز شهر بامیان به اندازه 2 کیلو متر جاده از سوی دولت ساخته شده است. کار اعمار سرک کابل تا بامیان که چندین مراتبه توسط دولت افتتاح شد و در طی این هفت سال کار آن را تعمدا به پایان نرسانیده است. ولایت دایکندی که از همه بیشتر مستحق بازسازی و نوسازی می باشد که باز هم مورد توجه مقام ریاست جمهوری قرار نگرفته است. و همچنان بدخشتان، غور، سمنگان، بادغیس، سرپل، جوزجان، میمنه و.... نیز به سرنوشت بامیان و دایکندی گرفتار می باشند. آیا این چنین تبعیض در مورد ولایات شمالی، غربی و مناطق هزاره خلاف کرامت انسانی، اصول اسلامی، مصالح ملی، مصوبات میثاق های بین المللی، اعلامیه جهانی حقوق بشر و ضد قانون اساسی کشور ما نمی باشد؟ آیا نتیجه رأی دادن مردم به آقای حامد کرزی به هدر نرفته است که حال مناطق شان از بازسازی و مساعدت های لازم کمک های جهانی محروم می باشند؟

از چهار سال بدین سو بوده که تدریجا قبیله سالاران تکتبار، اکثریت  شخصیت های اقوام تحت ستم را از قدرت سیاسی در حاشیه رانده و کرسی های کلیدی دولت موجوده را در انحصار مطلق قومپرستان نیکتایی دار، ریش دار، مسلمان نما و طالبان قرار دارند که یک بحران جدید سیاسی را از این ناحیه خلق نموده اند که مسؤلیت آنرا آقای حامد کرزی، باند های افغان ملت، حزب اسلامی، طالبان تسلیم شده و سایر قبیله پرستان تکتبار به عهده دارند. افزایش بی سابقهء کشت خشخاش، تولید مواد مخدر، قاچاق و احیای مجدد تروریستان طالبی، القاعده و سایر همفکران شان نیز یکی دیگری از افتخارات آل قبیله تک قومی حاکم در کشور با حمایت انگلیس ها و به خصوص در ولایات جنوب، شرق و غرب کشور می باشند. سازماندهی و تسلیح مجدد کوچی های پاکستانی توسط پشتونسالاران دموکراتمآب از مرکز قدرت ریاست جمهوری کشور در اشغال خونین ولایات شمال و به خصوص در مناطق بهسود، دایمرداد، ناور، دایکندی و سایر نقاط هزاره  دست آورد دیگری دولت منتخب آقای حامد کرزی و باند قبیله گرای شان با حمایت برخی از حلقات خارجی و به ویژه استخبارات پاکستان نیز می باشد.

تحویل دهی نیمه عریان و مخفیانه قدرت های محلی توسط دسته های قومگرای دولت و بعضی از نیروهای خارجی به طالبان، حزب اسلامی حکمتیار، حقانی وغیره در ولایات جنوب و شرقی کشور از جمله خدمات آقای حامد کرزی و تیم قبیله گرای وی به تحکیم فاشیزم قبیلوی و شؤنیزم حاکم در کشور می باشد که به آن مباهات می ورزند.

گسترش بی امنیتی، عملیات انتحاری، اختطاف، غارت و حتا جنگ های مسلحانه علیه قوای دولتی و خارجی یکی از طرزالعمل و سیاست های استخارات پاکستان می باشند که توسط طالبان و سایر همکاران شان در کشور ما انجام می گیرند  تا صحنه را برای اقوام غیر پشتون تنگ تر نموده و قدرت سیاسی را برای دسته نشاندگان استخبارات پاکستان و انگلیس ها تخلیه کنند و اقوام غیر از خود را از صحنه حاکمیت سیاسی- اجتماعی وغیره کاملا خلق سلاح کنند.

در بستر این دو سال اخیر آقای کرزی با حلقات قومگرایان خود محور خویش نه تنها باعث تقویت آگاهانه تروریستان طالبی، القاعده، مولوی حقانی و حزب اسلامی حکمتیار در مناطق پشتون گردیده، بلکه ناامنی ها، بمب گذاری ها و حتا جنگ های مسلحانه را تحت پوشش کوچی در ولایات غرب، شمال و به ویژه در دایکندی، دایمیرداد، بهسود، ناور، حجرستان، مالستان و سایر مناطق کشور نیز عمدا گسترش داده اند.

مهم تر اینکه از روز اول تا کنون نه تنها آقای حامد کرزی و دسته های قومی شان علاقمند مبارزه علیه کشت کوکنار، تولید مواد مخدر، قاچاق، طالبان، القاعده، حزب اسلامی حکمتیار و مولوی حقانی نبودند، بلکه حلقات خاص قوای خارجی و مشخصا نیروهای انگلیسی نیز هرگز به نابودی زرع خشخاش، قاچاق، طالبان، حزب اسلامی، مولوی حقانی و القاعده در هردو طرف خط مرزی دیورند نبودند و هنوز هم نیستند.

پس گسترش فاجعه آفرین ناامنی، فقر، بیکاری، ارتشاء، عدم جمع آوری اسلحه از جنوب- شرق، خروج سرمایه داران ملی از کشور، توسعه قومگرایی، تمامیت خواهی، فرار مجدد عودکنندگان به خارج وطن و... بعد دیگری از نتایج نارکارآمدی مقامات دولتی و عدم رهبری آقای حامد کزی و دسته های خاصی جامعه جهانی در افغانستان می باشند که بحران فرسایشگر کنونی را به مردم عرضه نموده  و بحران کشور را طولانی تر می نمایند.

آیا این صداقت مردم نبود که در پای صندوق های رأی شتافتند و آقای کرزی را انتخاب نمودند تا مصائب شان رفع گردند، نه اینکه از رأی مردم این چنین سوء استفاده صورت گیرد  و مردم را بار دیگر به روزگار سیاه نشاندند؟ آیا با به قدرت رساندن بقیه طالبان در حاکمیت سیاسی کشور بار دیگر زمینه های نسل کشی اقوام تحت ستم کشور ما به طور خزینده در ولایات غربی، شمالی و مناطق هزاره مساعد نخواهند گردید؟

در امتداد این چهار سال دوران ریاست جمهوری انتخابی به اثبات رسید که آقای کرزی آنچنان که قبلا به مردم وعدهای فراوان بازسازی، مساعدت و نوسازی را داده بود، به انجام هرگز صداقت خود را عملا ثابت ننمود و به صورت مطلق پشتوانه خود را در جامعه از دست داد. و اکنون آقای حامد کرزی و همقطارانش در دامن طالبان، حزب اسلامی حکمتیار، مولوی حقانی، القاعده و قبایل هردو طرف خط دیورند پناه برده تا  کرزی را در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده یاری رسانند.  

 خلاصه، کنش ها و سیاست های ضد دموکراتیک که توسط علم برداران عبدالرحمن خانی و ملا عمر خانی در این مدت هفت سال از مجاری حاکمیت سیاسی و طروق دیگر در کشور صورت گرفته اند، خود زمینه های تجزیه افغانستان را به نفع حلقات اجانب غارتگر و آزمند جهانی و منطقه آماده نموده که برای تمام اقوام و مردم وطن مشترک ما فاجعه بزرگی دیگری را به بار خواهند آورد.

این دیگر به هوشیاری لازم و سطح شعور آگاهی سیاسی مردم ما تعلق دارند که بیش از این فریب دشمنان بومی و حامیان خارجی آنان را نخورند و در انتخابات ریاست جمهوری آینده به کسی رأی دهند که ممثل اراده، خواست، نیاز و آرمان های والای تمام مردم اعم از مسلمان و غیر مسلمان افغانستان باشد.

جمعه 19 ميزان 1387 خورشيدی برابر با 10 اکتوبر 2008 ميلادی/ آلمان

www.kateb-hazara.net
Email: info@kateb-hazara.net

 


بالا
 
بازگشت