محمد عوض نبی زاده

 قسمت دوم

عملکرد دوگانه وناموفق هفتسالهء دولت افغانستان

عدم نظارت جامعه جهانی از بازسازی نا متوازن در کشور

فقدان یک دولت دیموکراتیک در افغانستان سبب شده است تا ایجاد  یک ‏ملت واحد در کشور شکل نگیرد، و زمانیکه این وحدت نضج گرفته متاسفانه دیکتاتوری ظهور کرده است، و این همزستی ملی را به بهانه حفظ امنیت مرز ها و ‏حاکمیت ملی( استبدادی) از زمان امیر عبد الرحمن تا کنون ، نسل کشی ها ، تلاش برای محو هویتها ، فصل خونین جنگهای تنظیمی و میان گروهی و قتل عامهای اتنیکی و مذهبی امارت طالبان خدشه دارساخته و فضای اخوت و برادری را متشنج گردانیده اند. ‏ افغانستان تاهنوز از گروه های پراگنده قومی به یک ملت همبسته چهره عوض نکرده است. اگر مردم افغانستان درچوکات یک ملت همبسته و همگرا عرض وجود نمایند، قبل ازهر چیز باید شرایط رشد فکری  و اندیشه ء ملی فراهم گردد. این شرایط که درعرصه های متفاوت مناسبات و روابط اجتماعی، زمینه را برای شکل گیری تفکر واندیشه ملی فراهم مینماید تا درکشوری مانند افغانستان با تکثر فرهنگ ونمادهای متفاوت قومی، که به تدریج باید  از حالت نماد های متکثر به یک ملت واحد وقابل پذیرش همگانی تبدیل گردد. اما بر خوردهای خونین اتنیکی ، قومی و مذهبی در تا ریخ معاصر افغانستان   ، بخوبی  مشت مبلغین ، موجودیت ملت واحد ، وحدت ملی را باز کرد و نشانداد ، که سکوتهای موقتی نمیتواند تجسمی از وحدت ملی باشد . مردم افغانستان باید فاصله زیادی را تا رسیدن به وحدت ملی پایدار طی کنند . وحدت ملی نه با آرزو و حسن نیت چند زمامدار و نخبه ء سیاسی  بوجود می آید اما پروسه نسبتا طولانی است ، که باید از متن واقعیتهای  ، تاریخی، سیاسی و فرهنگی مردم عبور داده شود ، و این مسا له بدون مشارکت واقعی همه اتنیهای جامعه ، در قدرت ، اداره امور جامعه ، فرهنگ  ، اقتصاد امکان پذیر نیست. مردم و روشنفکران کشور اعم از پشتون، تاجیک ، هزاره و ‏ازبک  و سایر اقوام کشور که از تفوق طلبی مذهبی و قومی طالبان به ستو ه آمده بودند،  در انتخابات  برای حامد کرزی رأی دادند، ‏تا باشد اعتماد قومی در یک روند دیموکراتیک تحت زعامت وی ایجاد ، وهمبستگی ملی ‏شکل گیرد. اما اینبار بازهم تیر مردم  افغانستان به هدف نخورد، و سیاست های مطلق گرایانه رئیس جمهور عملاً ‏همزیستی قومی را به  مخاطره انداخته است. دولتمردان کنونی افغانستان ، سنت عملکرد دولت های گذشته را تکرار می کنند وتا این رویکرد تغیر ننمايد در حیات اجتماعی مردم افغانستان تغیری رونمانخواهد شد و میلیارد ها دالر کمک جامعه ء بین المللی -  به نام مردم افغانستان  - درجیب ها وبانک های شخصی خواهند ریخت.و بلند منزل های مافیای قدرت در شهر ها وشهرک ها سر بلند خواهندکرد ولی فقر ، چون هیولای بنیاد بر انداز در زنده گی مردم افغانستان چیره خواهد بود واضحاً این پایان کار نیست، اقوام با هم برابر و برادر افغانستان ‏روزی در یک نظام دیموکراتیک این پیوند را تشکیل خواهند داد و بنام یک ملت واحد در کنار هم در یک ‏فضای صمیمت و همدلی زیست، کرده و نظام سیاسی دموکراتیک در کشور را بوجود خواهندآورد . یکی از اهداف آقای کرزی و طرفدارانش اینست که مناطق امن هزاره جات  را در پوشش کوچی وغیره در جنگ و خون ریزی بکشانند و بعد دامنه این جنگ را در ولایات غربی و شمال  کشورتوسعه بدهند تا با همین بهانه جنگ و ناامنی «زمان ریاست جمهوری » خویش را برای چند مدت دیگری نیز تمدید نماید.. متأسفانه که یکی از نواقص عمده کلیه اقوام ، و به خصوص مردم هزاره  همین گونه «خوش باوری ها» بوده که در طول تاریخ فریب حکام خودکامه، افغانستان را خورده و همچنان از گذشته تا حال «درس عبرت» نگرفته و همیشه قربانی سیاست های نظام های استبدادی و تمدن ستیز در کشور گردیده اند.شرایط بوجود آمده پس ازسقوط رژیم  طالبان توقع میرفت فرصتی فراهم شود که اندکی ازتنشها وبد گمانی های  تک قومی کاسته و با خاموش شدن جنگها وتنشهای قومی، زبانی ومذهبی وایجاد دولتی با مشارکت نمایندگان اقوام وکمک های نظامی، اقتصادی وعمرانی جامعهء  بین المللی برای مردم ودولت افغانستان سرنوشت این کشور را با  آینده جدیدی برای تامین صلح وثبات  امید وار میسا خت. و برای فراهم آوردن این فرصت، نیازمند حمایتهای جدی سیاسی، اقتصادی وفرهنگی جامعه بین المللی در جهت برداشتن موانع همسازگاری اقوام و کاهش نا خویشتن داری های اجتماعی از زمره ء مهمترین شکل این گونه حمایتها تلقی میگردید. ولی با تآسف  جامعه جهانی  در ین باره  تجربه خوبی از خود تبارز نداده است .بازسازی بدون تبعیض و مطابق تعین و تثبیت اولویت های مناطق مختلف کشور یکی از وظایف ملی و اخلاقی  حکومت و جامعه جهانی میباشد .  بخصوص جامعه جهانی و کشور های کمک دهنده  مسولیت جدی برای نظارت از تحقق پروگرام باز سازی در  مناطق  نیاز مند وحسابگیری از دست اندر کاران دولتی و انجو ها را به عهده دارند و در برابرمردم افغانستان جوابده و پا سخگو میباشند. برای بیرون رفت از معضله کنونی لازم است تا جامعه بین المللی و دولت  اگر در مبارزه با تروریزم و آوردن صلح و ثبات در کشور ما صادق هستند بهتر است با پذیرش واقعیت های عینی و ذهنی جامعه با انعطاف های لازم از سقوط دوباره کشوربه مرکزتروریزم  جلوگیری نمایند و برای شکستن بن بست کنونی ضروری است تا در ساختار حکومت کنونی با وارد ساختن شخصیت های با پشتوانه مردمی تدابیر لازم را با دید وسیع وبازتری فراقومی و فرا گروهی اتخاذ  نمایند.  افغانستان یک کشور محروم از تمام ضرورت های اولیه ودر گیر سه دهه جنگ و ویرانی و فقر در طی هفت سال اخیر به صورت غیر مترقبه شاهد دگرگونی ها و برنامه های غیر عادی و  نا آشنا بوده است که این برنامه ها و پروگرام ها در بسیار موارد  نه تنها ضرورت های اولیه مردم ما را مرفوع نساخته و به اقتصاد ورشکسته کشور کدام کمک را انجام نداده است فقط برای استفاده جویان و تاراجگران پول توانسته است که بازارخوبی کمایی  پول به دست آوردن را مهیا سازد .برنامه سازان برای انکشاف و ترقی افغانستان هنوز نداسته اند که ضرورت های اولیه این مردم چیست و چی را باید در اولویت قرار میدادند. بنا در سالهای اول  تحولات و بعضا حالا هم با عجله دست به تطبیق پروگرام های غیر بنیادی و بی هدف میزنند و انهایی که دست هایشان به این کیسه های پول میرسد بدون در نظرداشت دانش و تجربه کافی در ایجاد یک سازمان و یا برنامه دولتی و یا غیر دولتی پول های کمک شده به نام  مردم فقیر افغانستان را به نام های این و آن به تاراج  میبرند که از جمله میتوان ازتاراج  مقادیر هنگفت پول تحت نام  ایجاد هزاران  سازمان و برنامه دولتی و غیر دولتی نام برد که  در بسیاری موارد این سازمانها  دور نما و هدف مشخص نداشته و نه تنها برای کشور و مردم فقیر ما کمک را انجام داده نمیتواند بلکه حساسیت ها و سوالهای  را در میان مردم ما ایجاد مینماید . ولی امیدواریم که این  حالت ادامه نیابد تا افغانستان دیگر از این مصیبت ها نجات یابد .

نزدیک به هفت سال پس از سرنگونی طالبان، آینده افغانستان هنوز روشن نیست. برغم ده‌ها هزار نیروی نظامی‌خارجی و میلیاردها دلار کمک مالی، این کشور همچنان با فقر شدید و ناامنی ناشی از حملات تروریستی و مرگبار متعدد مواجه است.کابل به مانند پایتخت یک کشور تحت اشغال می‌ماند. دیپلمات‌های خارجی و مقامات سازمان ملل متحد به علت خطر ربوده شدن اجازه ندارند به تنهایی در خیابان‌ها تردد کنند؛ بنابراین پشت پنجره‌های دودی موتر های خود به تردد مشغولند. تعداد زیادی از  خیابان ها و جاده‌های بزرگ تبدیل به سنگرهای سمنتی ، وخط مقدم تبدیل شده است.گرچه جامعه جهانی و مسوولین دولتی همواره ازبازسازی وتامین عدالت اجتماعی وجامعه مدنی حرف میزنند مگر در عمل مردم  کشور اثرات باز سازی رابه زندگی خودها احساس نکرده اند پس چگونه مردم  میتوانند بالای کارکرد های جامعه جهانی و دولت کنونی ومفاهیم  مشارکت ملی  باور واعتماد نمایند   برای بیرون رفت از معضله کنونی لازم است تا جامعه بین المللی و دولت اگر در مبارزه با تروریزم و آوردن صلح و ثبات در کشور ما صادق هستند در سیاست های شکست خورده هفتسال گذشته شان باز نگری نمایند  وبهتر است با پذیرش واقعیت های عینی و ذهنی جامعه ما با انعطاف های لازم از سقوط دوباره کشور در منجلاب بدبختی جلوگیری نمایند که او ضاع  موجودنه به نفع مردم افغانستان ، نه به نفع جامعه بین المللی و نه هم به نفع حلقات قوم پرست حکومت کنونی خواهد بود. نیروهای خارجی و جامعه بین المللی ازین بیشتر فریب مهره های شکست خورده خود را نخورند و نگذارند که حلقات قوم پرست و مغرض در حاکمیت کنونی از همه امکانات نظامی، اقتصادی و سیاسی شان درجهت تامین منافع شخصی و گروهی خود و تخریب دیگران استفاده نمایند. جامعه جهانی به خاطر حل اساسی و دائمی مسایل کشور از انتصاب افراد بدنام و منفور در مناصب دولتی در خارج و داخل کشور جلوگیری بعمل آورد. در توسعه و تامین باز سازی  متوازن بدون تبعیض   بر اساس  نیاز های بنیادی  مردم هر ولایت در زمینه ایجاد اشتغال به کار و کاهش فقر و بیکاری گام های موثری برداشته و  با قاچاقچیان مواد مخدر بدون انعطاف و استثنا و با جدیت بیشتری برخورد صورت گیرد ومصلحت اندیشی ها کنارگذاشته شوند.انکشاف متوازن بازسازي ونوسازي در هفت سال که گذشت، درکشوروجودنداشته گرچه مناطق هزاره نشین کشور در مدت هفتسال اخیر از با امن ترین مناطق افغانستان بوده است زیرا مردم هزاره علاقه مندی دلسوزانه به خاطر صلح و ثبات دارند و بخوبی درک میکنند که در شرایط صلح آمیز مردم هزاره نفع بیشتر  را نصیب خواهد شد . ،  جای تعجب است که از جمله سه هزار کیلو متر سرک قیر ریزی شده در کشور صرف یک سرک  چند صد متره در بامیا ن قیر ریزی گردیده است که:- اولین سرک قیر ریزی شده بامیان، با تبلغات گوش کر کننده افتتاح شد.. کار سرک کابل – هرات با بسیار کندی و تعلل  به پیش می رودو از قیر ریزی واسفالت خبری نیست و هنوز دولت روی سرک بامیان  ـ کابل جدی کار نمی کندوفقط فریب دادن مردم است وبا این وضعیت ۴ـ ۵ سال طول خواهد کشید تا این سرک تکمیل گردد.

مردم هزاره از جامعه جهانی تقاضا دارندتا برای اشتغال یابی جوانان هزاره وانکشاف مناطق هزاره جات در بخشها ی زیر ساخت اقتصادی – اعم از سرک – برق – استخراج معادن - زراعت عصری – شهرک سازی وغیره از طریق موسیسات  اقثصادی کشور های جهان سرمایه گداری نمایند  و همچنان تحقق خواسته ها وتقاضای برحق وعادلانه ذیل  را از جامعه جهانی و  دولت کنونی مطالبه مینمایند :--  حل معضله کوچی ها باید بصورت دایمی و همیشگی   - تطبیق پروژه  سرک شاهراه آسیا ئی از کابل- هرات از طریق هزاره جات  صدور فرمان  ایجاد ولایات جدید پشنهادی جاغوری–  بهسودو پنجاب مناطق هزاره جات - رفع لغو و  ازبین بردن فرمان تبعیض پسندانه سردار هاشم که علیه  مردم هزاره شش دهه قبل صادرکرده بود بطورعملی و عینی و زمینه شمول فرزندان مردم هزاره اعم از پسر و دختر در موسیسات تحصیلات عالی نظامی – پولیس و بورس های خارجی جهت تحصیلات عالی بدون تبعیض فراهم  ساخته شود و زمینه شمولیت جوانان مردم هزاره در مقام های عالی نظامی- پولیس – وزارت خارجه – در مقامات عالی وزارت خانه های دیگر ودر ولایات - متناسب با شعاع وجودی و ترکیب نفوس  که مردم هزاره  سومین قوم در افغانستان  است تامین گردد.

یکی از روش سیاست مداران حاکم درهر جامعه تحمیق مردم است وبه خاطر دوام حکومت شان به انواع حیله ونیرنگ وشعار های فریبنده  مردم را سر گرم می سازند تا متوجه کم کار ی ،بی لیا قتی ویا بی عدالتی آنها نگردد ودر باره  منا طق هزاره نشین کشور چندین سا ل است که از این شیوه استفاده می شود وتنها با دادن شعار های فریبنده وبه نام اینکه این مردم صلح دوستند آنهاراازمطالبات برحق شان به دور نگه داشته اند ،.  بخوبی میتوان  کم کاری وبی توجهی مسوولین دولتی را در اجرای امور کاری شان درک نمود که چه گونه  برای تثبیت اولویت ها و توازن تحقق  باز سازی  و تامین مشارکت ملی وعدالت اجتماعی ما نع تراشی و بهانه گیری مینمایند. برخورد همراه با تبعیض  مسوولان دولتی افغانستان در ادوار گوناکو ن نسبت به انکشاف اقتصادی و اجتماعی در هزاره جات که قلب پر طپیش کشور را تشکیل میدهد برای جامعه هزاره  همیشه سوال برانگیز بوده است سران دولت های وقت کوشش داشته اند تا با حیله وفریب صدای اعتراض مردم هزاره  دفع الوقت کرده وبا وعده های بی نتیجه وبی ثمر مردم را اغفال نمایند. مردم افغانستان در سر زمین واحدی زيست می نمايند پس در سرزمین واحد باید میزان بازسازی و انکشاف اقتصادی به گونه ء متوازن ومتعادل آن  به منصه ء اجرا در آید. باوجود سرازیر شدن میلیارد ها دالر کمک جامعه جهانی به افغانستان  بخاطر باز سازی وعمران وطن ما - با کمال تآسف درین قرن بیست ویکم هنوز هم  بیش از ششصد خانواده فقیر مردم هزاره در مغاره ها زندگی میکنند  وهشتادو پنج فیصد مردم مناطق هزاره نشین کشور در زیر خط فقر  قرار دارند  ودر زمستان سال روان خطر فاجعه انسانی در ین ساحه متصور میباشد.  و این کمک ها کدام اثری برزندگی مشقت بار مردم  این ساحه وارد  نکرده است و زندگی مردم مناطق هزاره نشین بد تراز دوهزار سال قبل که نیاکان شان که درین منطقه زیست مینمودند گردیده است.در حالیکه در ولایات نا آرام کشور هم بودجهء با ز سازی ، هم بودجه به نام جنگ، هم بودجه به نام کشت بدیل مواد مخدر پرداخته میشود وهم پول قاچاق مواد مخدر و از هر طریق امکانات مالی در آنجاها سرازیر میگردد . در مناطق مانند جنوب ، شرق ، جنوب شرق و جنوب غرب افغانستان که شمشیر طالبان در گردش است و جامعه ء جهانی از لحاظ نظامی بیشترین مصرف نظامی را در این مناطق متحمل میشوندو درهر نوبت عملیات گسترده ای را براه می اندازند - اگر مکتبی ، ساختمانی ویا سرکی ساخته شود. به زودی کمین گران طالبی آنهارا منهدم می نمایند ولی بنا بر سیاست دولت کنونی زیاد ترین بودجه ء انکشافی در همین مناطق اختصاص یافته است . برخلاف مناطقی که از امنیت کامل بر خوردار است ،  که هزاره جات یکی از امن ترین نقاط افغانستان می باشد ، خبری از بازسازی  در آن محلات وجود ندارد.اگر یک سیاست مرموز در قبال هزاره ها در یک استراتژی بدخواهانه از سوی دست های نا پیدا ، اعمال نمیگردید ، بامیان یک موزیم نا منقول است.  هنوز دهها استوپه ، رواق ، بت های خوابیده ، شهر غلغله  ، دره فولادی ، آبشارهای طبیعی با آبهای معدنی ، شهرهای در زیر خاک خوابیده ،  چهره ء تاریخی بامیان را به مثابه یکی از مناطقی با تاریخ باستان ، برجسته می سازد که اگر بازسازی آن روی دست گرفته می شد وبرای کشفیات آثار تاریخی بودجه ای لازم اختصاص می یافت. باستان شناسان غربی به منطقه فرا خوانده می شد وزمینه ء آسایش آنها وسیاحان خارجی فراهم میگردید ، در آن صورت هزاران توریست سالانه به بامیان می آمدند و با وارد شدن اسعار ،  در طی یکی دو سال مصارف باز سازی باميان تلافی می گرديد. ازآنجائیکه هزاره جات در قلب افغانستان موقعیت داردو کوهستانی ترین  مناطق کشور را میسازدومنابع غنی زیر زمینی در بطن این کوه پایه ها مدفن است اگر کمی توجه ودلسوزی صورت گرفت این سر زمین به غنی ترین وشکوفاترین ساحات افغانستان مبدل میگردید. مردم فقر زده ومظلوم هزاره جات می پرسند که در ین سر زمین صلح آمیز هزاره جات  بی عدالتی  تا چه  وقت  ادامه خواهد یافت؟

 چنانچه درین روزهای نزدیک نشست توسعه شهری و فرهنگی بامیان در کابل.با شرکت شماری از مقامهای بلند پایه دولت افغانستان و فرستاده ویژه دبیر کل سازمان ملل برای بررسی منابع مالی و راههای اجرایی شدن این برنامه برگزارشد. که در این نشست جلیل شمس، وزیر اقتصاد افغانستان، از برگزار کنندگان این نشست گفت جلب کمک و ایجاد هم آهنگی میان دولت افغانستان و نهادهای کمک کننده خارجی از اهداف عمده این نشست است. نهادهای کمک کننده و دولت افغانستان در این نشست وعده کردند که در زمینه نگهداری زیربناهای تاریخی و زیرساختهای این ولایت کمک خواهند کرد. اما مقدار این کمک ها در این نشست مشخص نشد. ، مسئولان تاکید کردند که "پسماندگی" بامیان به توجه ویژه ای نیازمند است.ا ین مقامات می پذیرند که ظرف هفت سال گذشته توجه چندانی به باز سازی ولایت بامیان نشده است. گرچه این نشست بخاطر کمپاین تبلغاتی انتخابات ریاست جمهوری برگزار شده بود و بیشترمصرف سیاسی مبلغین را احتوا میکرد ولی روی همرفته بالای بی توجهی و عدم با زسازی طی مدت هفت سال اخیردر بامیان صحه گذاشتند که تبعیض  و غیر متوازن بودن باز سازی در کشور را از طرف حکومت کنونی برملا میسازد. مردم بامیان باید دیگر فریب تبلغات این مبلغین دروغگو و فریبکار را نخورند که درین مدت هفت سال گذشته نیز چندین بار رهبران کنونی به مردم بامیان درضمن چندین مسافرت تبلغاتی وعده باز سازی داده بودند که تاهنوز جامه عمل نپوشیده است آنان صرف به مردم  بامیان شعار تبلغاتی و حرف تحویل دادندو رفتند که دوباره برای اخذ رای ضرورت پیدا کردند و این جلسه نمایشی را درباره بامیان برگزار نموده اند تا مجددا این مردم را تحمیق و فریب دهند. مردم بامیان به این آقایون میگویند دیگر نمیتوانید  این مردم را فریب بدهید. واز طرف دیگر قند هار وبامیان به عنوان دو منطقه، بر تری خواهی ومحرو میت، مثال اورده میشود ، بعید نیست که،کسانی از دایره انحصار با بها نه های چون : حفظ  وحدت و منافع ملی ، بگویند که، این حرفها  وحدت ملی را می شکند، نباید هزاره پشتون ، تاجیک و ازبک ویا  قندهار وبامیان گفته شود !!  اما مسول این بحرانها  ونا بسا ما نیها  گردانند گان اداره  وسیاست گران بی انصاف هستند، اگر می خواهند از اعتراض مردم وفر یاد افشا گرانه  در امان باشند،خود واعمال شان را اصلاح نماید. ولی استبداد بنا بر خصلت  فریب کارانه که دارد هر گز متو جه اعمال نفاق افکنا نه خود  نمی گردد، مستبدان تاریخی همیشه ،گناه خویش را به عهده مظلومان که فریاد تظلم خواهی شان بلند است میندازند. اقدامات دولت در ارتباط  با معتدل سازی سیاسی،  چون مشارکت ملی،دمو کراسی، ازادی بیان، حقوق شهر وندی وحقوق بشر، ومسایل باز سازی مناطق اقوام  مختلف کشور، در حد ریا کارانه بوده است  که: مردم هزاره هنوز هم به جرم هزاره بودن از تمامی امتیازات ملی و مسا عدت های جامعه جهانی، با ریا کاری محروم می شوند، ، مردان وزنان  مردم هزاره کار وخانه و جوا نان شان دانشگاه  و امکا نات تحصیلی ندارند، وهنوز هم در ادارات دولتی  کشورش نقش وحضور مناسب نیا فته که در سفارتخا نه های کشور خود تو هین وتحقیر می شوند ،  جوانان هزاره که با ظلم وتعدی از بدست اوردن بورسهای تحصیلی  محروم می گردند، انگاه حق دار ند که به گفته ها وتبلیغات جامعه جهانی و این دولت اعتماد  نکنند،  اما بعد از هفت سال و  بر گزاری ده ها کنفرانس - با میان، نه اباد شده است و نه هم صا حب سرک، هزاره ها باور دارند که: اگر باز سازی بامیان و دیگر مناطق شدیدأ محروم هزاره  جات منظور دولت می بود، بدون تشکیل کنفرانسهای  بی نتیجه تا هنوز به اجرا در می آمد و عملی می گردید.  مردم هزاره می بیند که هنوز هم  ازا قوام برتری خواه جنرال، وزیر ویا سفیر به دنیا می آید، هنوز هم فقط آنان برای کشور صا دق ودلسوز، می باشند ودیگران غیر مطمین!  ، بامیان همچنان ویران باقی خواهد ماند، که تفکر همنوایی با هزاره هنوز در افغانستان،ایجاد نشده است، بدین جهت معتقد هستیم،که کنفرانس انکشافی .. بامیان که امروز در شهر کابل بر گزار گردیده است، از همان بازیهای بی ثمر و شاید هم تحمیق گرانه باشد، که پیش از این نیز بار ها تشکیل  گردیده وفرا موش شده است.  ،اما انچه که می بینیم تا هنوز سهم بامیان کنفرانس ونصیب قند هار ابادانی بو ده است وباز سازی  ولی این دو گانگی در یک کشور متحد در قدم اول رسوا کننده، گردانندگان سیاسی کشور و جامعه جهانی می باشد.

 رویکرد ها :-

- سایت آریایی زیرعنوان  عملکرد متناقض دولت های افغانستان نویسنده:- نو اندیش  . 

  - سایت آریایی زیرعنوان   مصارف هنگفت بیجا برای برنامه های غیر بنیادی و بی اساس داکتر جلیله سلیمی.

 - سایت سمنگان زیرعنوان سهم بامیان کنفرانس ونصیب قندهار ابادیست نویسنده زضا ضیائی.

 - سایت بی بی سی زیرعنوان  نشست توسعه شهری و فرهنگی بامیان در کابل.

- سایت آریانانت زیرعنوان  بازسازی افغانستان منبع: اکونومیست   ترجمه سعید شجاعی.

- سایت کاتب هزاره زیرعنوان  بی انصافی و عدم توازن درتطبیق باز سازی نویسنده :- صاحب این قلم .

-     یادداشتهای صاحب این قلم  .                 7 --  -  ماه- نوامبر- سال – 2008 . میلادی

 

 

++++++++++++++++++++++

 

افغانستان در قلب قاره آسیا قرار دارد که برطبق تا زه ترین احصائیه سازمان ملل متحد افغانستان 32 ميليون نفرجمعيت دارد که 42 درصد آنان تنها با 14 دلار در ماه زندگي مي کنند. اين کشوربا 257 مرگ در هزار نفر سومين کشورازنظرميزان مرگ و مير است و متوسط عمردر اين کشور 41 سال اعلام شده است . وتنها نيمی از مردم افغانستان با سواد هستند که از آن میان زنان 35 درصد را تشکيل مي دهند . مفسرین سیاسی عامل اصلی بی ثباتی کشور ما را مربوط به خط دیورند و منطقه ای بنام  مناطق قبایلی  ایالت  صوبه وسرحد پاکستان ویا  پشتونستان که درهمجواری افغانستان قرار دارد میدانند که از چندین دهه  به این طرف موردتوجه و بررسی کارشناسانه کشورهای غربی بخصوص آمریکا قرار داشته که با مداخله شوروی سابق در سال 57 شمسی قسمتی از این معادله به زمان های دیگری موکول گردید.هرچند برخی از غربی ها با کمک پاکستان می خواستند تا افغانستان بصورت تمام و کامل فدای آرمان های منطقه ای موهوم و مبهم بنام قضیه ء پشتونستان کنند اما مداخلات دیگری از سوی ایران و برخی از کشورهای عربی و مجددا روسیه از این طرح  آنها جلوگیری بعمل آورد و آنان را به واکنش های گمراه کننده ای برای مدت زمانی در مسیرهای انحرافی هدایت نمود که این سیاست به مرور زمان به گسترش و نفوذ  قوم پشتون  در قدرت کمک و آنان را در پست های کلیدی حاکمیت افغانستان بحیث قوم  حاکم تثبیت و تقویت نمود.مردم افغانستان در سه دههء اخیر تاریخ معاصرخویش گروه های های سیاسی افراطی ای چپ وراست را زیرنام  آیدیالوژی ـ ناسیونالیستی ، مارکسیستی ، ملی ـ دموکراتیک - اسلامی و اسلام افراطی به تجربه گرفته اند. اکثرا روشنفکران فعال در عرصه سیاسی در سه دهه اخیر به ده ها حزب، سازمان ، گروه های سیاسی و نظامی تقسیم شده بودند. آنها متاسفانه با سرسختی و تعصب حیرت انگیزی با همدیگر در مبارزه و جدال خونین  قرار داشتند. گروه های سیاسی راست وچپ درافغانستان  گرچه از لحاظ عقیدتی  و تشکیلاتی خصوصیات ایدئولوژیک  داشت اما  بعضآجنبه برتری جوئی های قومی و قبیلوی را نیزبصورت درد آور با خود حمل میکردندو اقدامات کاری رهبران اصلی ایندو گروه که اکثرا از  میان اقوام برتری خواه بودند نتوانستند  تا  صلح وثبات را در کشور استقرار بخشند . ­پس از پایان دوره جنگ سرد، دردو دههء اخیرو بخصوص بعد از حوادث تروریستی 11 سپتمبر 2001 در ایالات متحده امریکا و سقوط رژیم طالبان، پروسهء آیدیالوژی زدائی در میان روشنفکران افغان بصورت طبیعی و از پائین درمیان نسل دوم و جوانان  رشد نموده و امیدواری های درباره آینده شکوفای کشورفارغ از گرایشات ایدئولوژیکی بوجودآمده است اگر این جریانها حمایت گردد نیروهای جدید سیاسی فارغ از نظریات گذشته تشکیل خواهند شد . در افغانستان با برخوردتک قومی وتک حزبی هیچ یک ازآنان پیروزی نظامی و سیاسی بر دیگران نداشته و ندارد باید همه اقوام  یکدیگر را قبول نموده و جهت اداره و سازندگی کشور با هم رقابت سالم داشته باشند. وباگذشت و صمیمیت، به منافع خود و همه اقوام کشور فکرکنند.افغانستان کشوریست کثیرالقومی بیش ازسی قوم و اتنیکهای بزرگ و کوچک در آن زیست دارند ومیتوان افغانستان را سرزمین اقلیت های قومی و اتنیکی دانست زیراهیچ یک ازاقوام به تنهائی خود نفوس اکثریت را درین کشور  تشکیل داده  نمیتواند . ازجمله بیش ازسی قوم درافغانستان اقوام پشتون- تاجک- هزاره وازبک چهارگروه قومی بزرک تر را درین سرزمین تشکیل میدهند . اقوام هزاره افغانستان براساس احصائیه سازمان ملل متحد در کنفرانس بن یکی از سومین گروه قومی درین کشوراست که در  ساختار و تشکیل  دولت کنونی بحیث سومین گروه قومی درنظر گرفته شده است جامعه هزاره نیروی مستقل سومی مطرح در سطح ملی به این باور است که ، منافع اقوام پشتون – تاجیک وازبیک و سایراقوام کشور جدا ازمنافع اقوام هزاره نمی باشد.  درباره هویت تاریخی و اتنیکی مردم هزاره جات کتاب های تاریخی جداگانه ویا  در بخشی از کتاب های تاریخ عمومی افغانستان و همچنان در مجلات – روزنامه ها و در یک دهه اخیر در رسانهای انترنتی داخلی و  بیرون مرزی کشور نوشته ها و نظریات  مورخان  و نویسندگان مشهور داخلی و خا رجی چاپ و نشر گردیده است که درباره  قدامت تاریخی سرزمین هزاره جات و هویت اتنیکی و منشا نژادی جامعه هزاره نظریه های تحقیقی سود مند با ارزش و قابل قبول را ارایه نموده اند وبه قول  مرحوم غبار مورخ مشهور افغانستان:- تقریبآ پنجهزار سال پیش از هزاره جات بنام ( ستا گید یا ) نام بر ده شده است شا ها ن هزاره جات قبل از اسلام  بنا مها ی کو شانیها و یفتلیها و شیران با میان که از اولا ده آنان بودند  که بعدآ این  شاهان بنام های هزار بنده – شار و ریو شاران  یا د میشدند که عمدتآ در دو نقطه تا ریخی این سر زمین  بنام های ( پشین) یا افشین یکاو لنگ کنونی و ( سو رمین )  سر پل فعلی که پایتخت تابستانی و زمستانی ایشان بودند حکومت  میرا ندند . مردم  هزاره  از اقوام اصيل و بومي اين سرزمين اند كه قبل از ( چنگيز ) خان  بنام غوزه يعني غرجستان معروف بوده و سلسله شاهان غور و شارهاي باميان از ميان همين اقوام بوده اند. مردم هزاره از نژاد ترک و مغل بوده   كه پيش از ميلاد مسيح فرزندان يكي از خوانين ورئيس قبيله ترك هاي توكيو در كاشغرستان و ساحه ختن و ياركند “ياركنت “ واورومچي بنام آچيل خان بعد ازشكست درمقابل ژوان - ژوان ها جانب تخارستان ميآيد  و در قبايل و اقوام  مردم هزاره اين نامها ی ترکی را داريم : تاتار، خلج ، خلخ ، قرلوق - قللغ ، توركمن ، چوگل “چگل” ، نايمان وغيره . هزاره جات 300 قبل از میلا د تا 724 –به نام های بربرستان و بعدآ غرجستان و هزارستان یاد میشده است .اغلب محقیقان عقیده دارند که اکثریت شاخه های اقوام هزاره زیرعنوان دای قرارمی گیرندکه دای بیانگر شناخت ازشاخه ها وپیوند قومی مردم هزاره است . دای بشکل پیشوند دراسمای  دا یزنگی، دایکندی، دایدهقان، دای چوپان، دای میرداد ، دای ختای، دای میر کشه ، دای کلان ، دای میر ک ، دای قوزی ، دای فولاد و دای ز نییات وغیره  اتصال یافته است . افغانستان از لحاظ موقعیت جغرافیائی و جیو پولیتیک خویش دارای اهمیت استراتیژیکی منطقوی و منابع مواد خام میباشد.و مناطق هزاره جات در قلب کشورنیز  دارای نقش مهم و برازنده سیاسی و منابع غنی مواد خام  است وهزاره جات مرکزی  در قلب افغانستان  قرار دارد که در گذشته های بسیار دورو بخصوص  باترویج دین مبین اسلام درین سرزمین هزاره جات باستان  از طرف اعراب بنام غرجستان یاد گردیده اند  غرجستان نامیست اسلامی و جامعه هزاره برخلاف دیگر اقوام کشور دارای یک ساحه جدا گانه جغرافیائی مختص بخود میباشد  که در گذشته های خیلیها دور مرکز غرجستان را بنام دایزنگی میگفتند که امروز بنام ولسوالی پنجاب ولایت بامیان یاد میشود . نخبگان هزاره باید بالای تشکیل و ساختار یک ایالت غرجستان که شامل چندین ولایات غرجستان مرکزی باشد و مرکز ایالت غرجستان پنجاب امروز و دایزنگی سابق تعین گردد  تبادل نظر و مشوره نما یند  .برای اتصا ل نمودن مناطق غرجستان مرکزی با ساحات غرجستان شمالی کشور ضروری پنداشته میشود تا ولایت جدید غرجستان شمالی بنام  ولایت دره صوف تشکیل  و دره صوف فعلی مرکز این ولایت تعین و بخش های از یکاولنگ- سنگ چارگ – شولگره –چارکنت  راشامل واحدهای محلی ولایت جدید دره صوف ساخته شوند.که بدین ترتیب ولایت جدید دره صوف در کنار ولایت سرپل غرجستان شمالی فعال میگردد.  .  غرجستان و یا هزاره جات ، سرزمینی که بزرگترین معدن آهن را در خود جا داده است، بزرگترین تندیس از بودا در آن وجود دارد که در جهان نظیر ندارد و صدها پیکره دیگر در میان آواره های خاک آن باقی است، غرجستان، سرزمین عاری از خشونت وکینه جویی، عاری از ستم و ستم پذیری ومملو از صفا، صمیمیت و عشق. ولی برعکس تنها عشق نیست که در آسمان هزاره جات سایه افگنده و بلکه عقاب فقر تبعیض محرومیت سیاسی  نیز منقار گشوده است و بجای عشق فلاکت – تشتت استبداد حکومت می راند دیدن کودکان پابرهنه بامیان، اشک چشمان دختران بی بضاعت یتیم در بامیان که هنوز در قرن بیست و یکم در مغاره زندگی می کنند بی اختیار اشک از چشمان سیاحان بامیان اگر وجدان انسانی اش زنده باشد و به رسوبات نا میمون قوم پرستی و اندیشه های تنگ قومی محصور نباشد جاری می سازد، پیکره خاکسترشده بودا انسان را تا عمق سیاه استبداد فردی و  قومی هدایت می کند، و تا عمق فجایع و مصیبت های که در بامیان حدود یک قرن پیش تا امروز اتفاق افتاده پیش می برد و به گفته محسن مخمل باف را که «بودا از شرم فروریخت» در ذهن هر انسان با احساس زنده  می سازد و باور می کنی که بودا از دیدن این همه فجایع شرمیده و خجالت کشیده است و اشک چشم دختران یتیم و پسران پابرهنه را تحمل نتوانسته و باالاخره فروریخته است. یکی از روش سیاست مداران حاکم درافغانستان  تحمیق و فریب مردم است و به خاطر دوام حکومت شان به انواع حیله و نیرنگ و شعار های فریبنده  مردم را سر گرم می سازند تا متوجه کم  کار ی ، بی لیا قتی و یا بی عدالتی و  افزون خواهی قومی  آنها نگردد و در باره  منا طق هزاره نشین کشور چندین سا ل است که از این شیوه استفاده می شود. و تنها با دادن شعار های فریبنده و به نام اینکه این مردم صلح دوست و صلح پسندند، آنهارا از مطالبات برحق شان به دور نگه داشته است. بی خیال و منکر از اینکه  مردم این ساحه نیز انسانند و مانند بقیهء مردم  کشور صلح می خواهند ولی نان ، کار  و  سرک هم ضرورت دارند،  به باز سازی ، صحت و معارف  هم نیاز دارند، و باید به نیاز های  اولیه این مردم هم توجه گردد. مدت هفت سال از وعده های مقامات دولتی به مردم صلح دوست  هزاره جات  می گذرند و اینکه امنیت بیشتر از همه جا درین  سر زمین حاکم بوده، اما اهمیت  آن  تا هنوز برای دولت  کنونی معلوم نشده است. مردم نه سرک نه کسب وکار دارد نه یک  شهر, نه شفاخانه , کلینیک  و مکتب  و نه دانشگاه فعال و اکمال شده  نه پل و پلچک و نه بندهای برق و آب وغیره  که در حد شأ ن وشوکت شان باشد . چند سال از افتتاح  کار سرک کابل – هرات  می گذ رد و با این وضعیت کاری آن که به پیش می رود هرگز به این زودیها به آن دست نخواهیم یافت . چندین سا ل است که ماستر پلان شهر بامیان نهائی نمی شود ، به جای  اینکه موقعیت  باستانی بودن بامیان یک امتیاز برای مردم آن باشد، باعث محرومیت آنها شده است و فقط کنفراس ها و سمینارهای آن در توکیو و جاپان، پاریس و آلمان و کابل- بامیان برگزار می شود و از رسانه ها پخش می شود وبس! این است تحمیق مردم با شعار های فریبنده! در حالیکه در ولایات نا آرام کشور هم بودجهء با ز سازی ، هم بودجه به نام جنگ، هم بودجه به نام کشت بدیل مواد مخدر پرداخته میشود وهم پول قاچاق مواد مخدر و از هر طریق امکانات مالی در آنجاها سرازیر میگردد . این وضعیت تا کی و تا کجا ادامه خواهد یافت؟ و در ین سر زمین صلح آمیز هزاره جات  بی عدالتی تاچه وقت  دوام خواهد داشت؟ . - مسولین اموردولتی اگر نبود امنیت کافی در مسیر راه از طریق میدان  دلایل عدم پیشبرد کار سرک کابل -  هرات را  بهانه  میاورند.  پس میتوان کار سرک کابل –هرات را از طریق بامیان  بطرف میدان - کابل  هرچه زود تر آغاز کنند . زیرا در مسیر راه بامیان  الی میدان وردک امنیت کامل بر قرار بوده وهیچگونه موانع امنیتی در ین ساحه وجود ندارد و نباید عدم  امنیت  در ساحه ولایت میدان وردک باعث سکتگی در کار اعمار سرک مذکور شود .  بعد ازسقوط رژیم طالبان مناطق هزاره نشین با وجود برخوردار بودن از امنیت کامل  ولی متآسفانه از جانب دولت برای بازسازی آن کمتر توجه گردیده است که دولت با تبعیض و بی میلی درباره بازسازی ساحه مذکور عمل نموده اند . بازسازی بدون تبعیض و مطابق تعین و تثبیت اولویت های مناطق مختلف کشور یکی از وظایف ملی و اخلاقی  حکومت و جامعه جهانی میباشد .  بخصوص جامعه جهانی و کشور های کمک دهنده  مسولیت جدی برای نظارت از تحقق پروگرام باز سازی در  مناطق  نیاز مند وحسابگیری از دست اندر کاران دولتی و انجو ها را به عهده دارند و در برابرمردم افغانستان جوابده و پا سخگو میباشند. برای بیرون رفت از معضله کنونی لازم است تا دولت و هم جامعه بین المللی اگر در مبارزه با تروریزم و آوردن صلح و ثبات در کشور ما صادق هستند بهتر است با پذیرش واقعیت های عینی و ذهنی جامعه با انعطاف های لازم از سقوط دوباره کشوربه مرکزتروریزم  جلوگیری نمایند و برای شکستن بن بست کنونی ضروری است تا در ساختار حکومت کنونی با وارد ساختن شخصیت های با پشتوانه مردمی توسعه داده و تدابیر لازم را با دید وسیع وبازتری فراقومی و فرا گروهی اتخاذ  نمایند.  در صورت  برگزاری انتخابات ریاست جمهوری  و پارلمانی احزاب – گروه ها و شخصیت های مستقل همسو و غیر همسوی سیاسی  جامعه هزاره باید کمیته ء همآهنگی را برای این منظور تشکیل تا ازطریق آن تصامیمی مشترک را اتخاذ ومنافع عمومی و حیاتی جامعه هزاره را درین برهه از تاریخ بطور شایسته و منا سب  تامین نماید و مردم هزاره یکنفر کاندیدمشترک را در مقام ریس جمهور و دو نفر را همراه  با کاندیدان اقوام پشتون و تاجک  بحیث معاونین ریس جمهور در حوزه های انتخاباتی معرفی و بصورت متحد از  این سه نفر کاندیدان مورد نظر پشتیا نی و حمایت همه حانبه بدون کدام سیاست بازی و معامله - همه احزاب – گروه ها وشخصیت های مستقل سیاسی همسو وغیر همسو بعمل آورند. در ولایات و شهر های که مردم هزاره با اقوام دیگر طور مشترک زیست دارند در  حوزه های انتخاباتی این مناطق و ساحه های انتخاباتی از طرف تمامی احزاب – گروه ها  و نخبگان سیاسی  یک و یا چند تن از کاندیدان توافق شده و مشترک را معرفی نمایند تا نمایندگان بیشتر را در پارلمان اعزام کرده بتوانند.  احزاب – گروه ها و نخبگان سیاسی همسوو غیر همسوجامعه هزاره باید در معادلات – چانه زنیها و توافقات انتخاباتی با نمایندگان احزاب– گروه ها و نخبگا ن سیاسی اقوام پشتون – تاجک و ازبک موقف و موضیعگیری واحد هم آهنگ اتخاذ نمایند. درغیر آن صدمه بزرگ و جبران ناپذیری را برمنافع عمومی و حیاتی جامعه هزاره وارد خواهد نمود. رهبران سیاسی مردم هزاره در طول تاریخ گذشته کشور همواره برقرارکننده ای تعادل و توازن قدرت درحاکمیت و ضریب خوب در  معادلات قدرت در کشور بوده است. گرچه تا هنوزهیچ یک از رهبران ونخبگان سیاسی مردم هزاره خود ها را به مقام ریس جمهور و معاونین ریس جمهور کاندید ننموده است ولی جامعه هزاره به حد لازم بلوغ سیاسی و عزم ملی  رسیده اند . وبی توجهی  و کم کاری حکومت کنونی را در طی تقریبا  هفت سال اخیر تجربه و ازآن کمک های میلیارد ها دالری جامعه جهانی حد اقل بازسازی درمناطق هزاره جات صورت نگرفته اند که مردم هزاره جات آنرا لمس میکردند . رهبران دولت کنونی  صرف باشعارها و تبلغات دلخوش کننده این مردم را مصروف ساخته و کدام کارعملی برای باز سازی  درین ساحه انجام نداده است . جامعه هزاره دیگر فریب کاندیدان مقام ریاست جمهوری و معاوینین آن و بخصوص آقای کرزی را نخواهد خورد . درین انتخابات مردم هزاره جات در بدل پشتیبانی از هر کاندید به این مقامها تقاضا های زیر را پیش از برگزاری انتخابات به ایشان پیشکش وارایه  ومعاهده کتبی با ایشان عقد میدارد که عملی نمایند .-اول - معضله کوچی ها باید بصورت دایمی و همیشگی حل و فصل و به این مشکل زخم ناسور گونه برای ابد خاتمه داده شود.- دوم – در تطبیق پروژه  سرک شاهراه آسیا ئی از کابل- هرات از طریق هزاره جات تعلل و کارشکنی های مقامات دولتی  بطور قاطع بدون سیا ست بازیها ی قومی برطرف و هرچه زود تر اسفلت کاری سرک از طریق بامیان بطرف کابل نیز آغازشود و پیشبرد کار احداث سریع شاهراه را شخصا ریس جمهور آینده تحت نظر خویش قرار دهد.- سوم- تمام ولایات جدید پشنهادی مناطق هزاره جات و بخصوص ولایات جدید جاغوری–  بهسودو پنجاب-  رامنظور نموده تا این ولایات جدید مناطق هزاره جات درکنار ولایات  بامیان و دایکندی فعالیت خویش راآغاز نمایند . چهارم :- رفع ولغو ازبین بردن فرمان تبعیض پسندانه سردار هاشم که علیه  مردم هزاره شش دهه قبل صادرکرده بود بطورعملی و عینی لغوگردد و زمینه شمول فرزندان مردم هزاره اعم از پسر و دختر در موسیسات تحصیلات عالی نظامی – پولیس و بورس های خارجی جهت تحصیلات عالی بدون تبعیض فراهم ومیسرگردانیده شوند و زمینه شمولیت جوانان مردم هزاره در مقام های عالی نظامی- پولیس – وزارت خارجه – در مقامات عالی وزارت خانه های دیگر ودر ولایات - متناسب با شعاع وجودی و ترکیب نفوس  که مردم هزاره  سومین قوم در افغانستان  است تامین گردد . با تحقق این خواسته ها وتقاضای برحق وعادلانه جامعه محروم هزاره ریس جمهور جدید بالای رآی و پشتیبانی مردم هزاره درانتخابات ریاست جمهوری آینده حساب نماید وهر کاندید ی که به این خواست قانونی مردم هزاره لبیک گوید مردم هزاره درین مورد آمادگی صادقانه دارند تابا ایشان تفاهم نمایند . مدت هفت سال از عمر دولت کنونی زیر نام دموکراسی سپری میشود که در ظاهر امر این نظام طرفدار دموکراسی صاحب قانون اساسی وقوای ثلاثه ء اجرائیه – تقنینیه و قضائیه میباشند ولی در واقعیت این نظام تک قومی و تک گروپی عمل میکند که بطور نمونه از شمولیت مردم هزاره در بدنه  تشکیلات وارگانهای های اولی – وسطی و عالی– وزارت های دفاع – داخله و امنیت ملی و  خارجه - موسیسات تحصیلات عالی نظامی و پولیس  مانند نظام های استبدادی سلطنتی–جهادی و طالبی گذشته جلوگیری و ممانعت  بعمل میاید تا اردو و پولیس– امنیت ملی از حالت ملی شدن شان عاری ساخته شوند و در دیگر وزارت خانه ها نیز وضعیت بد تر ازآن بوده است که در باره  محرومیت سیاسی جامعه هزاره درین مدت هفت سال عمل میگردد. نخبگان سیاسی و روشنفکران دلسوز جامعه هزاره  بیایید چشم های خود را از ظاهر بینی نجات دهیم. که ظاهربینی نشانه این است که هنوز از تجربه های گذشته خود عبرت نگرفته و درس نیاموخته ایم. بیایید نه به پیروزی های ظاهری خود دلخوش باشیم و نه از شکست های ظاهری خود دچار یأ س ونا امیدی شویم. هر آنچه امروز داریم کف ها و حباب هایی بر روی آب اند. این کف ها و حباب ها دیر یا زود محو می شوند اما آنچه می ماند آب و دریا است. چشمان خود را بمالیم و از خواب بیدار شویم و مسئولیت خود را جدی تر و سنگین تر بدانیم.دوستان، یاد بگیریم که هر آنچه داریم بخشی از هویت و تاریخ و فرهنگ ماست. یاد بگیریم که بی پرده تر ظاهر شویم و بی پرده تر سخن بگوییم. این حد اقل کاری است که می تواند ما را در یافتن راه فردا و در نقطه ای که از آنجا باید آغاز کنیم، کمک کند.   درشرایط پیچیده سیاسی موجود کشور این رسالت بزرگ بدوش رهبران سیاسی - نخبگان وروشنفکران مردم هزاره قرار گرفته تا این رسالت ودین داد خواهانه ملی و قومی را به شایستگی  به انجام رسانند. انحراف و تخطی ازین اصول قبول شده خیانت به منافع ومصالح جامعه هزاره پنداشته میشود.نخبگان سیاسی و روشنفکران نسل دوم جامعه هزاره که  سابق در احزاب و گروه های سیاسی  راست وچپ عضویت داشتند واکثریت آنان از تجارب کاری و اندیشه های سیاسی سودمند  برخوردارند باید بخاطر انسجام سیاسی و قومی جامعه هزاره خط فکری واحدی را درمورد مردم شان ارایه و مطابق آن مردم شان را رهبری و هدایت نمایند و از اعتبار – نفوذ و تجارب مفید رهبران سیاسی موجوده مردم هزاره شامل در حاکمیت کنونی مستفید گردند و به هیچ یک از افراد نفاق انداز از بیرون وداخل جامعه هزاره اجازه ندهند که این رهبران کنونی و سابقهء جامعه هزاره را تخریب نمایند . چون این رهبران سمبول  و ابهت سیا سی جامعه هزاره در شرایط کنونی کشور میباشند . نباید از اعتبار و حیثیت شان در میان جامعه هزاره و مرد م افغانستان کاسته شود.-نخبگان سیاسی مردم هزاره باید از طریق رسانه های جمعی بزبان فارسی و زبانهای خارجی درباره قدامت تاریخی و بومی بودن و هویت قومی  اقوام هزاره کشور که سومین ملیت در سطح افغانستان میباشد به مردم جهان وکشورهای جامعه جهانی معرفی نماید.برای باز سازی مناطق هزاره جات اولویت های ضروری و بخصوص زیر ساخت های اقتصادی در ین ساحه بوسیله متخصصین اقتصادی مردم هزاره فهرست گردیده و کمک های دولت و کشور های کمک کننده و همسایه  جلب شود.از تاجران و سرمایه داران مردم هزاره تقاضا گردد تا برای اشتغال یابی جوانان هزاره وانکشاف مناطق هزاره جات در بخشها ی زیر ساخت اقتصادی – اعم از سرک – برق – استخراج معادن - زراعت عصری – شهرک سازی وغیره سرمایه گداری نمایند .

  رویکرد ها

- سایت کابل پرس- هزاره ها ارتش افغانستان را ترک می کنند حکم هاشم خان سالها پس از مرگ او نافذ است, نويسنده: جعفر رضايی

- سایت کابل پرس- وزارت دفاع ملی و موج تبعیضات فهرست 20 برید جنرال و تورن جنرال  مربوط به اقوام پشتون و تاجک نويسنده: رنجبر

- سایت شبکه اطلاع رسانی افغانستان - سارا پیلین، معاون جان مک کین، نامزد جمهوری خواهان برای انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده،    قسمتی از رازهای آمریکا را در افغانستان فاش کرد.

 سایت آریائی بی انصافی برای تثبیت اولویت هاو عدم تـوازن در تطبیــق باز ســــازی. نويسنده:  صاحب این قلم

-   یاد داشتهای صاحب این قلم .          - 19   ماه –اکتوبر– سال – 2008 – میلادی


بالا
 
بازگشت