نویسنده : مهرالدین مشید
هرطرح امریکایی چه منطقه یی وغیرمنطقه یی اوضاع افغانستان راپیچیده ترمیسازد
حالاکه بحران امنیتی ، سیاسی واقتصادی درافغانستان درزیرچترفاسدترین حکومت ازجمع پنج نظام فاسددرسراسرجهان سربه اوجهانهاده است . اوضاع نابسامان اجتماعی به مثابۀ کابوسی برروان افغانهاچه درداخل وچه درخارج کشورسایه افگنده است واندیشۀ رهایی کشورازآشوب کنونی به مثابۀ وسوسۀ پایان ناپذیرمشغلۀ فکری هرافغان بااحساس ووطن دوست راتشکیل داده است . این وضعیت هرافغانی رانگران گردانیده است تابرای رهایی کشورازبن بست کنونی راهی راجستجونمایندوباارایۀ طرحهاوبرنامه های اصلاحی نقش انسانی وملی خودرادرقبال مردم ووطن خودادانمایند. درمیان این همه تلاشهاسوال مهم این است که چه طرحی وازسوی چه شخصی وگروهی میتواندحلال دشواریهای موجوددرکشورباشد وکدام نسخه های صلح قابل دقت وتامل است . این موضوع بویژه برای مردمی مهم وحیاتی است که خارجی هاطی قرون متمادی تاریخ یویژه درسه دهۀ اخیرباارایۀ طرحهای گوناگون به اشکال مختلفی سرنوشت آنهارابه بازی گرفته اند وهیچ یک ازآنهانتوانسته اند، گره گشای چالش های دشواری باشندکه مردم افغانستان راسخت دست وپاگیرکرده اند. هرگاه طرحهای صلح برای افغانستان راازطرح کوردویس دردهۀ هشتاددرزمان تهاجم شوروی به افغانستان تاطرح پنج فقره یی سازمان ملل متحد زیرنظر بنین سوان نمایندۀ خاص سرمنشی ملل متحددرامورافغانستان درزمان سقوط حکومت نجیب و طرح اسلام آبادزیرنظرنوازشریف به اشتراک رهبران مجاهدان ونفی طرح بنین سوان ونشست های بگرامی وسروبی میان مسعودوحکمتیارباپادرمیانی حمیدگل رییس استخبارات پاکستان ، اعجازالحق فرزند ضیاالحق ودیگرمقامات پاکستانی درسایۀ زدوبندهای نظامی وسیاسی تاایجادجنبش طالبان به کمک مالی وتسلیحاتی عربستان سعودی وامریکاو حمایت های لوژستیکی ، سیاسی ونظامی اسلام آبادتاتوافقنامۀ بن هرکدام موردمطالعه قراربگیرندودرهریک نقش بیگانه هابه مثابۀ تصمیم گیرنده گان اصلی به بررسی وتحلیل گرفته شود ، اندکی رازپشت پردۀ این مذاکرات برملاخواهدگردیدکه چه دستان نیرومندی درعقب این مذاکرات زیرنام "صلح" درکاربه برده کشیدن ملت افغانستان نقش های شیطانی رابازی کرده اند. این طرح هاهیچ کدام نتوانست ، درازراۀ بن بست درمعضلۀ افغانستان راچه درزمان تهاجم شوروی سابق وچه درزمان تهاجم نظامی پاکستان زیرنام تحریک طالبان وچه درزمان تهاجم امریکازیرعنوان فیصلۀ شورای امنیت ملل متحدهموارنماید. هرگاه روی چندوچون طرح های یادشده ترکیزشود، به خوبی دریافته خواهدشدکه علت اصلی ناکامی طرح های یادشده بیرون محوری آنهابوده است که باهمان شتاب که بافته شده بودند ، باهمان سرعت ازهم پاشیدند وگاهی هم باوجودنتایج درنزدیک مدت، بزودی دردرازمدت کارآیی خودراازدست داده اند. علت نتایج مقطعی آنهاهم حجمی ازشتابزده گیهایی بوده که درمواقع خیلی دشوار، آشوب بارواضطراب آلودبه راه افتاده بودندکه درمقطع خاص وشرایط ویژه کارآیی خودراداشته وبه مجردیکه شرایط خاص عوض گردیده است ، درنتیجه پاسخگوی شرایط تازه نبوده ، ازسویی به صورت گسترده وهمه جانبه ظرفیت حل قطعی اوضاع سیاسی ونظامی کشوروازسویی هم ظرفیت جوابگویی نیازهای واقعی واساسی مردم رانداشته وازکارافتاده وتنهابه شکل سیاهۀ درکاغذهاباقیمانده اند.
علت اصلی شکست وناکارآیی طرح های یادشده وابستگی آن به کشورهای خارجی بوده که بیشترزیرنفوذمستقیم خارجی هارقم یافته بودند . ازهمین روهمه یکسره به موزه های طرح های سیاسی جهان سپرده شدند.
حالاکه برشانه های مردم ما هنوزسنگواره های توافقات بن سنگینی داردودردجانکاۀ ناکارآیی هاوناتمامی های آنرابرپشت وپهلوی خوداحساس مینمایند وباچشمان بازمیبینندکه چگونه فاجعه هارابدنبال خودآورده است . نه تنهافاجعه حتابزرگترازفاجعه به مثابۀ تراژیدی دردناکترازهرفاجعه یی سرنوشت مردم مارابه خاک وخون کشانیده است . دراین میان نفوذاستخبارات پاکستان درهرطرحی باحضورقدرتمندامریکامشهوداست . امریکایی که درزمان کلنتن تنهابااشتراک نکردن دربازیهای المپیک روسیه درسال 1979باروش سازشکارانه یعدازعقدچندین قراردادباوزارت خارجۀ رژیم تحت الحمایۀ مسکواعتراض خودرادربرابرتهاجم شوروی نشان دادوبارویۀ غیرفعالی نظاره گرانتقامجویی های خودازشوروی سابق ازجنگ ویتنام بودوبعدهادرزمان حکومت های ریگان و پدربوش باسرازیرنمودن اضافه ترازپانزده بلیون دالربرای مجاهدان ازطریق پاکستان ، استخبارات این کشوررادست بازی برای مداخله درامورافغانستان داد. امریکاباتوجه وآگاهی ازسیاست های ضیاالحق دررابطه به افغانستان ازاوحمایت آشکاری به عمل آوردوازآن وقت تاکنون امریکاسیاست های خویش رادرقبال افغانستان ازدید پاکستان عملی مینماید. ازهمین رواعطای کمک های مالی ده ملیارددالری امریکابرای پاکستان بعدازکمپاین مبارزه باتروریزم راشماری کارشناسان یک نوع تقویۀ غیرمستقیم طالبان خوانده اند. اردوی پاکستان ازمصارف این پول هااسنادی شفافی دردسترس نداردکه جنرال های پاکستانی این پول هاراچگونه به مصرف رسانیده اند. پاکستان بویژه منابع استخباراتی آن چنان نفوذ وسیعی حتادرسطح منطقه دارندکه هیچ طرحی رانمیتوان بدون نقش این کشورقابل پیریزی دانست. حضورونفوذاستخبارات پاکستان درقضایای افغانستان دربسیاری مواردچنان چالش آفرین است که هرطرح ملی رابرای حل منازعۀ افغانستان عقیم مینماید. باتاسف استخبارات پاکستان به کمک امریکاچنان درکشورمادست بالایی داردکه دست پیشدست ترین استخبارات جهان راپیش ازرسیدن دراین کشورازآرنج قطع مینماید. هرگاه سرنخ رابطۀ استخبارات پاکستان درمیان رده های بالای سیاستمداران ورهبران افغانستان بازشود . شاید این گزارش نویسندۀ "نبردباسایه ها"(1)به نقل ازیکی ازوزرای پیشین طالبان که درموردحقانی چنین نوشته است : "حقانی نورچشمی آی اس آی است ، کارمندان ارشدآی اس آی هرچندگاهی ازمراکزوپایگاه های اودیدن مینمایند ، اردوی پاکستان ازتمام مخفیگاه های طالبان ومحل سکونت آنهاآگاهی کامل دارد، هرزمانیکه خواسته باشد، رهبران طالبان رامیتواند ، دستگیرنماید واین برای اوقابل شگفتی نیست ".رابتوان برمصداق سخن " مشت نمونۀ خروار" تلقی نمود.
بانگاۀ دقیق ازتحلیل مرزاسلم بیگ (2) رییس ستادارتش سابق پاکستان ازحادثۀ ممبی به خوبی میتوان میزان آگاهی ونفوذاستخبارات این کشوررادرافغانستان دریافت وازاهدف درازمدت این کشوردراین کشوروکشورهای منطقه آگاهی حاصل کرد . اسلم بیگ که 39 سال دراردوی پاکستان خدمت کرده است وبعدازمرگ ضیاالحق سمت لوی درستیزاین کشوررابرای سه سال داشت درانتقال قدرت ازنظامیان برای غیرنظامیان باآمدن بوتدنقش داشت. وی دراین تحلیل دیدگاۀ خودراپیرامون نقش استخبارات هندمتمرکزگردانیده است ودررابطه به سازمان " سافرون" سخن رانده است واین سازمان را همانندهتلر، استالین یاموسولینی نیرویی فاشیستی خوانده است ومیگویدازایده ئولوژی یی موسوم به " هندواتوا" بهره میگیرد. دست آنهارادرحادثۀ ممبی دخیل میداند.
باتوجه به نفوذ انکارناپذیراستخبارات جهانی مانند سازمانهای جاسوسی سیا ی امریکا، راو هند، ام آی – 6 انگلیس ، بی ان دی آلمان، موساد اسراییل ، آی اس آی پاکستان، ته ماندۀ کاجی بی سابقه درپوشش استخبارات روسیه درافغانستان به مشکل میتوان طرحی رادرکشوربدورازسایۀ نفوذاستخبارات یادشده پیریزی وعملی نمود.
برای کارآبودن وملی بودن هرطرحی قبل ازهمه بدورنگاه داشتن آن ازنفوذ خارجی هالازم است ؛ زیرانفوذ خارجی هادرهرطرحی ازوزنۀ جامع بودن وصبغۀ ملی بودن آن میکاهد. درحالیکه میزان موثریت عملی شدن هرطرحی دردرازمدت واسترتیژیک جامع بودن آن است که ناگزیری اجماع ملی رادرپی داردوزمانی طرحی درازراۀ بن بست آفرین اجماع ملی راموفقانه طی نمود. دراینصورت بخش مهمی ازکارهای دشوارکه همانا سهمگیری همه ملیت ها، گروه ها واقوام ساکن درافغانستان رادرچوکات وحدت ملی واقعی درراستای چنین طرحی به نمایش میگذارد، انجام خواهدیافت . گذشتن هرطرحی ازمحک اجماع ملی درسطح بزرگ ملیت ها، گروه هاواقوام ساکن دراین کشور، بخش مهم واساسی آن است تابتوان هرطرحی راازدمبریده گی هادرحوزه های گوناگون رهانید.
حالازمان آن فرارسیده است که چگونه میتوان طرح جامع وکاملی رابرای حل منازعۀ افغانستان پیریزی کردتابتوان بصورت قطعی جلوفاجعه های بعدی رادراین کشورجنگ زده گرفت. شاید آوردن چندسطری بروی صفحۀ کاغذساده باشد؛ ولی آنچه مهم است اینکه بااستفاده ازچه راهکارهایی به آن بعدعملی بخشید. طوریکه دربالااشاره شد، بخش مهم هرطرحی گذشتن آن ازمحک اجماع ملی است . هرطرحی دربستراجماع ملی مشروعیت پیدامیکندنه دربسترتنگ گروه هی ، قومی وحلقاتی . درقدم اول هرطرح بایدراه رابرای مذاکره میان مخالفین دولت ودولت افغانستان بازنمایدوتازمانیکه میان این دوجناح درگیرتوافق همه جانبه وکلی یی صورت نگیرد ، هرطرحی فاقدمحتوااست . درحالیکه دربرابرهرطرحی حضورنیروهای خارجی درافغانستان به مثابۀ دیوارآهنینی ایستاده است. مخالفین دولت هم خروج نیروهای خارجی رادردستورهرطرحی پذیراشده اند. بااین حال هرطرحی بایداززیرعینک سردمداران نیروهای خارجی درافغانستان بگذردو بویژه موردقبول امریکاباشد ؛ یعنی هرطرحی دراول بایدقناعت جامعۀ جهانی راباتوجه به تامین منافع آنهابرای خروج آنهاازافغانستان فراهم کندوازوسوسه های استرتیژیک آنهادرقبال افغانستان دست کم بکاهدتا این طرح درقدم دوم به دست کمی ازخواست های طالبان پاسخ درست گفته وزمینه سازمقدمات مذاکرات میان تمامی جناح هااعم ازدولت ، گروه های سیاسی داخل درقلمروحاکمیت وطالبان باشد. این درحالی است که هنوزچالش هاییکه دربرابراین طرح وجوددارد، به اینجاهاپایان نمییابدودشواریهای زیادی هنوزدرفراراۀ آن قراردارد که تنهاباخروج نیروهای خارجی هم پایان نمیگیرد. هماناچارچوب های کاری این طرح است که درواقع ارکان اصلی آنراتشکیل میدهد که درشماری مواردقانون اساسی افغانستان به مثابۀ دیوارجادویی دیگردربرابرآن ایستاده میشود، نه تنهادیواری دربرابرصلح ؛ بلکه به مثابۀ دیواری پرازبن بست ترازآن دربرابرمردم بیچاره وفقیرافغانستان قرارگرفته است ، دیواری به ظاهر خیلی زیباوباهفت قلم آراسته درمیان هواخواهان نظام ریاستی ونظام پارلمانی ، پرازکاستی های نامریی ومملوازتمایلات غرب گرایانه وآذین یافته با57 پارچه سنگ نبشتۀ جعل وتحریف (به قول داکترمهدی عضولویۀ جرگۀ اضطراری که درمصاحبه باتلویزیون نورین ابرازکرد) آنهم به قصدغلبه برهواخواهان نظام غیرریاستی که پیروزی هواخواهان نظام ریاستی رامسجل نمود. این قانون نه تنهایک دیوار ناشکننده درمیان ریاستی خواهان وپارلمانی خواهان ؛ بلکه دیواری ازآنهم ضخیم تردربرابرمنافع مردم وتعالی ارزشهای فرهنگی که هرنوع استفاده جویی ها، خودسری ها، قلدریهاوارزش زدایی راتوجیۀ ارزشی میکندوزیرنام مشروعیت یافتن " اقتصادبازار"( بازارآزاد) و" آزادی رسانه ها" درمتن این قانون چالش های عجیب وغریبی رافراراۀ مردم ماقرارداده است . گویااین دومفهوم فرش جادویی شده است که درهرخانه یی به خودرنگی رامیگیردوحتابی آنکه بدانی درهرمکانی چون خاردربرابرچشمان آدمی سبزمیشود. درحالیکه جهان غرب بویژه اروپا بعدازپنج قرن تجارب طولانی وطی نمودن فرازونشیب های زیاددربسترتحولات مدنی جوامع گوناگون آن به این مهم دست یافته است وباطرح قوانین متمم ومکمل ازکمی هاوکاستی های آنهاجلوگیری کرده است . باایجادسیستم ونظام منحصربه آن جوامع بربسیاری ازچالش هادراین موردپاسخ گفته است که آنهم جوابگوی نیازهای جامعۀ غربی است باتوجه بویژه گی های فرهنگی ومدنی آن که دربسیاری جهات بافرهنگ ماتعارض آشکاری دارد. بگذریم ازده هاوصدهادیواردیگری چون گرایش های جناحی، قومی ، زبانی ، فرقه یی وسمتی اعم ازشرقی ، شمالی ، جنوبی وغربی وپاینی وبالایی که هرکدام چون سدمحکمی درپیشروی هرطرحی قدبرمی افرازند که برداشتن هرکدام تلاشی پیگیروجدیتی خستگی ناپذیرمی طلبدکه سنگ های خارای آن "عصای سیاسی راسوزن وبوت های رهبری" رابه پوست سیرمبدل مینماید.
این همه دشواریهایی بلندترازهرقله یی که درمقابل هرطرحی عرض اندام میکنند. آیابه ساده گی میتوان هرکاغذنبشته ییراطرح ملی خواندوآنراسندی برای رهایی کشورازبن بست کنونی دانست؟ شایددرحرف پاسخ آن خیلی ساده باشد ؛ ولی درعمل بسیاردشواروچالش آورخواهدبود. باتوجه به چالش های فراراۀ تامین صلح وثبات درکشورآیاطرح سه ماده یی وحیدداکترعبدالوحید(3)میتواندخاروخس دشواریهای موجوددرکشورایک آن بروبد. وی طرح خودرااین چنین ارایه کرده است :
ایجادجرگۀ انتقالی که سهمگیری اقشارگوناگون افغانستان رادریک تفاهم مشترک زمینه سازباشد.
این جرگه ضرورت نهادهای انتقالی رامطرح کند وتازمانی کارکند که صلح سراسری رادرکشورمیسربگرداند.
این جرگه حکومت رابه یک ادارۀ وسیع البنیادبسپاردتاقانون اساسی رانیزتغییربدهد. کارتاجایی به پیش برودکه این جرگه به مرکزعنعنه یی ایجادصلح وثبات درکشورتبدیل شود . ازنظراوانتخابات درافغانستان ممکن نیست وشرایط برای آن آماده نمی باشد . بنابراین اولویه جرگه رایگانه بدیل ممکن برای حل منازعۀ افغانستان میداند.
گیریم ایجادجرگۀ انتقالی کارسازباشد؛ بااستفاده ازچه میکانیزم هایی میتوان چنین جرگه ییرابوجودآوردتابتواندسهمگیری اقشارگوناگون کشوربویژه نیروهای متخاصم رابایکدیگردوریک میزبنشاند. درحالیکه این میکانیزم نقش کلیدی رابرای فروکش کردن منازعه درافغانستان دارد. بجاخواهدبودتااین میکانیزم بوجودآید وروی آن کارشود. این زمانی ممکن است که امریکاروی منافع استرتیژیک خوددرافغانستان تجدیدنظرنماید؛ معادلات سیاسی گذشته راموردتجدیدنظرومعادلات تازه ییراباتوجه بابه پرامترهای جدیدبه بررسی تازه بگیرد. مشکلی که امریکاهمین اکنون هم درافغانستان به آن مواجه است ودادوفریادوبی باوری حامدکرزی هم نسبت به سیاست های امریکاوهم پیمانان اوازهمین جاناشی شده است که سرانجام اورابا ادارۀ فاسد ومدیریت خیلی ضعیف به طناب دارخشم آلودونفرت بارملت برابرکرده است. چنانکه سخن گوی وزارت خارجۀ افغانستان بهین درواکنش به این سخنان
باب دوهوپ شفر منشی عمومی ناتو(4)که وی باانتشارمقاله یی درروزنامۀ واشنگتن پست ضمن مقاله یی باانتقادازدولت افغانستان آن راناکارآمدتوصیف کرده است . وی گفت : دولت افغانستان بصورت تقریبی به اندازۀ طالبان درافزایش شورش هاواوضاع وحشتناک نقش داشته وبه اندازۀ طالبان قابل سرزنش است . وی افزوده است : مسألۀ اساسی درافغانستان نه حضورتعدادزیادی ازطالبان ؛ بلکه عدم حضورکارآمددولت افغانستان وادارۀ خوب این کشوراست وافزوده است که افغانهادولتی درفراخوروفاداری اعتمادشان دارند، درچنین حال توان شورشی هاگرفته خواهدشد. وی تاکیدکردکه جامعۀ جهانی بایددولت منتخب افغانستان راحمایت نمایدودرضمن یادآورشده که جامعۀ جهانی تلفات سنیگینی رادراین کشورمتحمل شده است وتوقع جامعۀ جهانی ازاین دولت این است که بااقدام های ملموس وقویتری برای ریشه کنی فسادوافزایش کارآیی حتادرجایی که گزینش های سیاسی مشکل است ، به عمل آورد.
چنین بود.
وی (5)گفت که فسادتنهادرحکومت افغانستان دخیل نیست ، بلکه فساددرکارموسساتی نیزوجودداردکه باجامعۀ بین المللی رابطۀ تنگاتنگی دارندوهم افزودکه جامعۀ جهانی تفنگ سالاران خاص خودرادارد که آنهابرای حکومت افغانستان مشکل آفرین هستند. وی به مبارزه برضدفسادازطرف حکومت اشاره کردوافزودکه مبارزه بافسادزمان زیادی رامی طلبد. درسخنان بهین یک چیزصراحت داشت وآن راهکارچندپهلوی امریکادرافغانستان است که دربسیاری موارددست حامدکرزی راهم ازپشت بسته است. برای ایجادچنین میکانیزمی قبل ازهمه امریکابایدواداربه تجدید نظراساسی دراسترتیژی زورمحورانۀ خوددرافغانستان شود. درواقع این میکانیزم است که امریکابادستیازی به گزینۀ تازه یی موضع دولت کابل رادربرابرطالبان بازهم نرمترودرنتیجه زمینه رابرای مقدمات مذاکره میان تمامی نیروهای متخاصم دراین کشورفراهم مینماید. این میکانیزم کاردبران تیزی راماندکه باتانی تمام دربرابرتشنج وخشونت های متمادی درکشور"خنجرآبداری" بکشدوبه اندام پرخشونت اوضاع این کشورجامۀ زیباییی ببرد.
این جرگه دراولین گام خودباده هادشواری مواجه خواهدبودوپیش ازرسیدن به مرحلۀ واقعی انتقالی راۀ درازی درپیش خواهدداشت وتنهاکوتاه شدن همین راه است که باطی شدن آن مراحل دیگرطرح یادشد ه قابلیت عمل شدن راپیرامینماید. رسیدن به اصل اجماع ملی واقعی درسطح ملی که ممثل راستین ارادۀ مردم افغانستان باشدکه پایه واساس هرطرحی همین سرآغازکارجرگه خواهدبود. دراینصورت زمینه برای تغییرقانون اساسی نیزمیسرخواهدشدوارادۀ ملی برای هرنوع تغییرات درقانون اساسی بدون مداخلۀ خارجی هاآماده تروفضای تغییردرآن شفافترازهرزمانی جلوه خواهدکرد . اینکه این جرگه باچه شرایطی وتحت کدام برنامه یی برای مدتی ادارۀ کشورراتاتحویلی آن به یک ادارۀ انتقالی به پیش خواهدبرد. بازهم نیازبه میکانیزمی داردکه دریک روندسالم زمینۀ پیش بردن ادارۀ کشوررازطریق این جرگه میسربگرداندتاآنکه همه چیزراآماده برای انتقال به یک ادارۀ انتقال نماید. چیزی که درطرح یادشده صراحت ندارد، شایدیک نوع سکوت اودرموردنیروهای خارجی درافغانستان است . درحالیکه نحوۀ خروج نیروهای خارجی درافغانستان نقش کلیدی رادرهرگونه طرحی داردکه فراخوان اجماع ملی درسطح مخالفان دولت ، دولت وموافقان آن است . حضورنیروهای خارجی درکشورشایدبازتاب دهندۀ منافع عده یی باشدکه قدرت خودرادرسرنیزه های آنهامی بینندوبه نحوی خویش رادراسترتیژی آنهادرافغانستان شریک میدانند.
درکناراین طرح ، طرحهای دیگری زیرعنوان برگزاری کنفرانس ها وغیره نیزارایه شده اندکه هدف هریک به نحوی گشودن بن بست سیاسی کنونی درکشوروتامین صلح وثبات درآن است. ازآن جمله ازطرح جرگۀ صلح افغانستان (6)به رهبری امین زی نیزمیتوان یادآورشدکه براح حل اوضاع افغانستان باحضورملاعمروحکمت یار خواستاربرگزاری یک کنفرانس بین المللی گردیده است . این جرگه برگزاری یک جرگۀ عنعنه یی ملی رابامخالفان دولت ، طالبان وحزب اسلامی وشخصیت های سیاسی خواستارشده است .
چندی قبل روزنامۀ راۀ نجات (7)به نقل ازهمایون جریرگفت که قراراست "کنفرانس بین الافغانی" به اشتراک نماینده گان دولت نیروهای مخالف به اشتراک طالبان وحزب اسلامی دریکی ازکشورهای اسلامی به کمک مالی افغان های خیربدون حضورخارجی هابرگزارشود. پیش ازپخش این خبر ، خبرنگاربی بی سی درکابل ازاشتراک برخی ها به نام رهبران جهادی نیزدراین کنفرانس سخن گفته بود .
شماری کارآگاهان سیاسی چالش های زیادی رافراراۀ این گونه کنفرانس هاارزیابی نموده وامکانات حل اوضاع دشوارافغانستان رادرتصمیم گیری همچوکنفرانس هاکمترمی بینند . درکنارسایردشواریهای نظامی درکشوروجود گروه ها وحلقات گوناگون بااندیشه های متفاوت راازجمله موانعی عنوان مینمایندکه برسررال این گونه کنفرانس هاقراردارد ؛ اما بازهم درصورتی که درمعامله برای تقسیم قدرت اگرمشی اساسی سیاسی ، فکری وارزشی درکارنباشد، میتواندگروههای نامتجناس تررازیریک چترجمع نمایدکه بازهم دردرازمدت شکننده به نظرمیرسد.
دراین اواخر غیرت بهیر(8)دامادحکمتیاروسابق نمایندۀ حزب اسلامی دراسلام آباد، دریک کنفرانس خبری درلندن ازطرح صلحی خبردادکه درآن خواستارتعیین تاریخ برای خروج نیروهای خارجی گردیده است. وی گفت که نیروهای خارجی قرارگاه های خودرابه اطراف شهرهاانتقال بدهندوتاتاریخ خروج شان طبق جدول زمانبندی درآنجاهابمانند. وی افزوددرصورتیکه ضرورت به نیروهای خارجی باشد، نیروهای ازکشورهای اسلام به غیرازهمسایه هامیتوانند، برای تامین صلح درکشورحضوریابند. وی حکومت انتقالی بیطرفی را پیشنهادکرده است که برای مدت شش ماه زمام اموررادرافغانستان بدست بگیرد. اماوی ازچگونگی تشکیل دولت انتقالی وجزییات آن چیزی نگفته است که چگونه وباچه راهکاری میتواند بوجودآید.
هرچه باشددرشرایط کنونی طرحی شایدبربن بست های سیاسی ونظامی درکشورپایان بدهدکه بدورازنفوذخارجی هاباشددرکوتاه مدت زمینه سازگفت وگوی بین الافغانی باشد . ازسویی هم دردنیای امروز بریدن رابطه باجهان ناممکن وحتاحل معضلات ملی کشورهانیزدرچارچوب داخلی آنهاناممکن به نظرمیرسد. بویژه زمانیکه گروه های مخالف بادولت هاچون افغانستان دربیرون ازخاک این کشورمجالی برای تربیه، تجهیزوتمویل خویش رادارند. درچنین شرایطی دشواری های ملی کشورهاخودبه خودشکل منطقه یی وحتافرامنطقه ییرابه خودمیگیردکه حل منازعۀ آن به همکاری های کشورهای منطقه راایجاب مینماید. ازهمین روحل منازعۀ کشورهایی چون ا فغانستان که بحزان سیاسی ونظامی آنهاتا بیرون ازمرزهای آن کشیده شده باشد، برای حل بحران آن همکاری های کشورهای منطقه یی وبویژه همسایه های آن حتمی ولازمی است. درچنین حالتی بازهم به طرح هایی نیازاست که دریک طرح بازنگری شده ، بتواندزمینه سازحل نهایی بحران به بن بست کشیده شدۀ کشورباشد.
طرح منطقه یی
ازهمین رواست که حتامقامات امریکایی و اروپایی نظر به پیچیده بودن جنگ درافغانستان واهمیت منطقه یی آن باتوجه به موقعیت استرتیژیک وجیوپولیتیک افغانستان درازراۀ دشواری رابرای دق الباب کردن صلح سراسری دراین کشوردرپیش می بینندوهنوزحتانتوانسته اند، سیاهه ییرادرسطح جهانی ارایه بدهندکه بتوانددربرابرجنگ وخشونت بدیل خوبی واقع گردد. باوجودتاکیدبوش وهمپیمانان اوبرسیاست های جنگ طلبانه وخشونت باروگریزاوازواقعیت های عینی جهان شماری ازسیاستمداران درغرب متوجه شده اندکه جنگ راۀ حل نهای معضلۀ افغانستان نه ؛ بلکه مذاکره ومصالحه راکوتاه ترین راه برای رسیدن به کوره راۀ دشوارصلح سراسری درافغانستان برشمرده اند؛ ولی بنابه تاکیدبوش برای جنگ صداهابرای حل منازعۀ افغانستان به گونه های مختلفی خفه شدودرنتیجه به باروبرگ نیشست.
گفتنی است دراواخرزمامداری بوش صداهای مقامات غربی برای حل منازعۀ صلح آمیزافغانستان بیشتربلندشد ووزرای دفاع وخارجۀ کشورهای بریتانیا، ایتالیا، آلمان درمصاحبه هایی خواستارحل منازعۀ صلح آمیزافغانستان شدند ویگانه راه مذاکره ومفاهمه باطالبان رابرشمردند. بعدازآنکه پترائوس به سمت فرماندۀ نیروهای امریکایی درشرق میانه وآسیای مرکزی تعیین شد. وطرح اودررابطه به ایجاد"شورای بیداری " درعراق تاحدودی نتیجه دادوتوانست درشهرالانوارصلح نسبی رابرقرارنماید . خواست این تجربه راعلیرغم مخالفت پیترمکی وزیردفاع کانادا (9)باپترائوس که برنامۀ پیاده شده درعراق رایک به یک درافغانستان قابل تطبیق نمیداند ،
درافغانستان نیزعملی نماید وسخن ازایجادلشکر"اربکی" به قول او"محافظت اجتماعی "درافغانستان زد . وی دراین طرح خودبرگرداندن شماری فرماندهان طالبان رابه زنده گی مسالمت آمیزگنجانیده است. گرچه او(10)بعدترگفت که هرگونه طرح ازجمله گفت وگوی بامخالفان مسلح دولت باید جزوطرحهای افغانستان باشدنه طرح های نیروهای خارجی . وی مشکل موجوددراافغانستان راطرح کاهش تعدادآنهایی خواندکه بایدکشته یادستگیرشوندوتاکیدکردکه چنین طرحی باید پیداشود. باتوجه به این دشواری درجامعۀ افغانی وی میگویدکه امریکانمیتواندتاکتیک های عراق رادرافغانستان به کاربگیرد. وی بعدازرای زنیهای زیادبامقامات کاخ سفیدوپیش بینی سیاست های تازۀ اوباماباتوجه به مشوره های شماری همپیمان های امریکابالاخره حل منازعۀ افغانستان رادرطرح " حل منطه یی " به جستجوگرفت. راپوری رادراین زمینه برای اوباماارایه کرد. چنانکه او (11)درانستیتیوت صلح امریکاگفت که بعدازهفت سال مطالعۀ جنگ امریکادرافغانستان راپوری رابرای اوباماارایه کرده است . بعیدنیت که این طرحش حاوی نکاتی باشدکه برای حل اوضاع افغانستان کنفرانس منطنقه یی رایش بینی کرده است . وی (12) دراین اواخرگفته است که برای حل بحران افغانستان همکاری های کشورهای منطقه جون ایران ، پاکستان، روسیه وکشورهای آسیای میانه لازمی است . به باوراوموضوع افغانستان میتواند، دریک کنفرانس منطقه یی حل گردددرهمین راستابودکه درجمع شماری ازکارشناسان ارشدامریکایی (13)پیوست که بدین باوراند : " باوجوداینکه کسانی درایران خواهان حکومتی درافغانستان به شکل طالبانی نیستند؛ ولی هستندحلقه یی دراین کشورکه میتوانندبرای نیروهای ایتلاف وافغان مشکلات خلق نماید. باوجوداین همه دشواری هامیگویندامریکاوایران درشماری مواردچون جلوگیری ازقاچاق موادمخدرنظرمشترکی دارندوافزوده اندکه ایران درعراق هم منافعی دارد، مانند تجارت وزیارت اماکن مقدس عراق ازسوی ایرانیها است که ازآن گذشته نمیتواند. تلاش های ایران درعراق نتوانست ازاامضای معاهدۀ استرتیژیک صلح این کشورباامریکاجلوگیری نماید؛ ولی بازهم ایران ناگزیراست تادرسیاست خوددرعراق تجدیدنظرنماید. پترائوس دراین کنفرانس تاکیدکرده وافزود که ایران وامریکادرکنارختلافات شان هدف مشترکی نیزداررند. درهمین کنفرانس ، گفت که او فرداکنفرانسی درکابل برگزارو طرح جدیدش رازیرعنوان برنامۀ محافظت اجتماعی درافغانستان تشریح خواهدکرد. . بعدازاین حل منطقه یی مسألۀ افغانستان توجه بیستری رادرامریکابه خودجلب نمود بیرابطه نخواهدبوداگرگفته شودکه این سخن اوباما (14)که او پروسۀ مذاکرات امریکاباایران راسرعت خواهددادتازمینه رابرای حل منطقه یی افغانستان به اشتراک کشورهای همسایۀ آن چون ایران ، پاکستان وکشورهای آسیای میانه فراهم نماید. بسیاری ازجریانات درمنطقه راتحت شعاع خوددرآورده وبسیاری کارشناسان راواداربه تجدیدنظردررابطه به حل موضوع افغانستان نمود. چنانکه نشریۀ شورای روابط خارج امریکااززبان خانم البرایت(15) وزیرپیشین وزارت خارجۀ این کشورنوشت :" پاکستان مرکزتوطیه هادرجهان است . کشوریکه دارای بم هسته یی است وازثبات خوبی برخوردارنیست . باتوجه اوضاع پاکستان ودیگرکشورهای همسایۀ افغانستان ، امریکابرای حل اوضاع افغانستان بایدبه حل منطقه یی روآوردکه درآن پاکستان وایران نقش فعال وموثری داشته باشند".. گزاف نیست اگرگفته شودکه این حرفهابسیاری ازتصمیم گیری های امریکاراحتاپیرامون ارسال نیرهای تازه تحت شعاع درآورد. چنانکه الخلیج آنلاین چاپ امارات متحدۀ عربی (16) نوشت که نشست محرمانۀ فرماندهان پنتاگون باحضورآدمیرال مایک مولن ، لوی درستیزودیویوید پترائوس فرماندۀ نیروهای مرکزی امریکایی درشرق میانه درموردافغانستان بی نتیجه ماند. مایکل مولن ارزیابی ناقصی ازاسترتیژی نظامی درافغانستان داشت که لوی درستیزامریکاهنوزباارزیابی وی موافقت نکرده است . پترائوس دراین نشست باارایۀ گزارش 20 صفحه یی خواستارتصویب طرح کاهش تدریجی قوادرعراق شد. ازسویی هم فرماندۀ تفنگداران امریکایی تلاش میکند تامتناسب به تصمیم واشنگتن اعزام سی هزارسربازامریکایی رابه افغانستان روی دست گیرد.بالاخره تصمیم برآن شدکه این برنامه باتوجه بااوضاع امنیتی عراق ودرپیش بودن انتخابات شوراهای ولایتی ، فرستادن نیروهای بیشترتاسال آینده ویاآغازسال 2011به تعویق افتد.
دراین شکی نیست که طرح حل منطقه یی منازعۀ افغانستان توجه بسیاری ازکشورهای همسایۀ رابنابرمنافع خاص شان دراین کشوربه خودجلب کرده است ؛ زیرا برخوردهای استرتیژیک امریکابرای انزوای کشورهای همسایۀ افغانستان ازوقایع این کشوربه ویژه ایران سببب برانگیختن آنهاگردیده بودکه چراغ سیزنشاندادن اوباماهم برای ایران جهت مذاکره باامریکامیتواندکمی آب سردبرخشم آتشین ایران نسبت به امریکابریزدتااین کشورباعلاقۀ بیشتری به طرح منطقه یی صلح افغانستان نگاه نماید. دراین طرح نه تنهاکشورهای همسایۀ افغانستان خویش رادراوضاع افغانستان دخیل مییابندوباعلاقمندی بیشتری به آن نگاه مینمایند ؛ بلکه باگام پیش گذاشتن هایی کمی ازاستفادۀ ابزاری مبارزه باتروریزم امریکا می کاهندومشت های بازوتمامیت خواهانۀ آنراکه برای تاراج منطقه بازشده است کمی می بندند. ازسویی هم احیای اندیشۀ منافع منطقه یی سبب استحکام بیشترمناسبات میان کشورهای منطقه گردیده که این خوددست درازامریکارادرمنطقه کوتاهترمیسازد. دراین شکی نیست که امریکابرای رهایی خودازباتلاق افغانستان ازهرنوع تلاشی استقبال نمایدوحتادرتبانی بابریتانیاکشورهای دوست عنعنه یی خودچون دولت سعودی راترغیب نمایدتابا پادرمیانیهامیان مخالفان دولت افغانستان ودولت باب مذاکره رامیان آنهابازنمایدودولت سعودی هم بنابرموقف دینی خوددرجهان مداخلۀ خویش رادراین مواردیک امردینی به حساب می آورد وبااستفاده ازروابط گسترده وحسنۀ خودمیان دولت هاوگروه های اسلامی بتواندبه مثابۀ وزنۀ سنگینی دربسترمذاکرات قراربگیرد. ازهمین رواست که به تعقیب دیدوبازدیدهامیان نماینده گان دولت ونماینده گان طالبان درجده
شهزاده مقرین بن عبدالعزیزمشاورامنیتی ونمایندۀ خاص ملک عبدالله به کابل آمدویاحامدکرزی ، وزرای کابینه ورهبران جهادی ملاقات کرد . وی قبل ازرسیدن به کابل وارداسلام آبادگردید وبعدازملاقات بامقامات آنجابه کابل آمد. سفروی به دنبال تلاشهایی صورت گرفت که دولت سعودی برای تامین صلح وثبات درمنطقه آغازکرده است. قبل ازاین حامدکرزی نامه ییراعنوانی پادشاۀ سعودی ارسال وازوی خواسته بودتاردرروندصلح درافغانستان سهم بگیرد. سعودی باتمام کشورهای منطقه رابطۀ خوبی دارد وتلاش این کشوربرای تامین صلح درسطح منطقه میتواندموثرباشد. وی بعدازبازدیدازدهلی دوباره عازم کشورش خواهدشدونتیجۀ مذاکرات خودراباکشورهای یادشده یه مقامات سعودی خواهدرسانید.
این تلاش هابرای رسیدن به یک طرح کلی برای حل نهایی اوضاع افغانستان درحالی صورت میگیردکه بارک اوباماسرگرم دوگزینۀ نظامی وسیاسی برای پایان دادن به جنگ افغانستان است . چنانکه خبرگزاری فرانسه (17)درتحلیلی نوشته است که به نظرمیرسد اوبامایک استرتیژِی دپلوماتیک منطقه یی راهمچون یک استراتیژی نظامی برای جلوگیری ازتبدیل شدن افغانستان وپاکستان به پناهگاههای جدیدبرای جنگجویان دنبال کند. لاچلام کارمیخایل نویسندۀ این مضمون نوشته است باوجودبرنامه های وی برای دههاسربازجدیددرافغانستان هیچ راۀ حل نظامی دردرازمدت ممکن نیست . این درحالی است که گزینۀ نظامی درراهکاراوبامادرافغانستان هنوزارجحیت دارد؛ ولی کارشناسان محو دشواریهای امنیتی درافغانستارامهمترازهرراهکاری میداندکه این دشواری رابیشتردامن بزند . ازهمین رو آژانس خبری شین هوا(18)نوشت که استقرارامنیت درافغانستان بزرگترین دشواری موجوددراین کشوراست.
گفتنی است که تلاشهای پترائوس هم بارفت وآمدهایش درکشورهای پاکستان وقزاقستان ، ازبکستان ، قرغزستان ، تاجکستان ، آذربایجان وروسیه جهت دریافت راۀ اکمالاتی تازه به نیروهای ایتلاف بیشتربرگزینۀ نظامی اتکاداردتاگزینۀ سیاسی زیرپوشش دپلوماتیک منطقه یی یاعنوانی دیگر.
شایدتلاشهای منطقه یی برای حل منازعۀ افغانستان درکوتاه مدت همسایه های آزمندآنراواداردکه بر بزرگ خواهی های خویش نسبت به این کشوربیفزایند که دراینصوردت افغانستان میتواندبااستفاده ازحضور نیروهای جهانی دراین کشوربرای دادوستدسیاسی باهمسایه های خودچنۀ نیرومندتربزند. ازسویی هم اختلافات تاریخی کشورهای هندوپاکستان برسرکشمیرواختلاف افغانستان وپاکستان برسرخط دیورند ازجمله مشکلاتی است که راۀ حل منطقه یی رابه چالش میکشد. تلاشهای سیاسی منافع گوناگون کشورهارادرمنطقه برمی انگیزد. دراین موضوع کشورهایی بیشترحساس اندکه دروجودافرادمسلح قبایلی دوطرف دیورند چشم دیداسترتیژیک دارند. ازهمین رواست که پای هنددرحل منطقه یی اوضاع افغانستان باقوت ترازبسیاری ازکشورهاکشانده میشود. همین اکنون تلاشهای سیاسی همراه بارفت وآمدهامیان پایتخت های کشورهاازکابل – اسلام آباد، کابل – هند، کابل – واشنگتن ، واشنگتن – اسلام آبادو هند- واشنگتن گویای چنین اهمیت است که ازسفراخیروزیرخارجۀ هندبه کابل بعدازسفرحامدکرزی به این کشوربعدازسفرزرداری به کابل میتوان یادآورشدکه ناشی ازعلاقمندی هندبه موضوع مبارزه باتروریزم است . ازسویی هم عدم توازن نیروهامیان کشورهای منطقه شماری کارآگاهان رابه دیدگاۀ بدبینانه یی نسبت به حل اوضاع افغانستان کشانده است . به باوراین ها کشورهای قدرتمنددرروند چنه زنیهادست بالاتری خواهندداشت ودرنتیجه کشورهای ضعف بازنده خواهندبود. ازهمین روبه بدین باوراندکه منطقه یی ساختن مسألۀ افغانستان به نفع همسایه های آزمندآن خواهدبود. بنابراین به حل بین المللی معضلۀ افغانستان تاکیدمینمایند. تاافغانستان ازوجودنیروهای خارجی دراین کشوربه حیث وزنۀ سنگین تراستفاده نماید.
یه هرحال هرچه باشددرازراۀ صلح دراین کشوربایدناگزیرپیموده شود؛ زیراجنگ درهیچ برهه ازتاریخ نتوانسته است ، برگ برنده رابدست مهاجمی درمبارزه بامردم افغانستان بدهد. هریک بالاخره ناگزیرشده اندکه درآخرترک مخاصمت نمایندوراۀ مصالحه رادرپیش بگیرند. طرحی برای تامین صلح درافغانستان میتواند، عملی باشدکه درپروسۀ آن کشورهای همسایه چون ایران ، پاکستان ، کشورهای آسیای میانه ، روسیه، چین وهندبه شمول کشورهای عضوناتووامریکادرآن نقش داشته باشندوحتاازتوافقات به عمل آمده نیزمیتوانند ، نظارت وحمایت نمایند؛ زیراکشورهای یادشده به نحوی دراوضاع افغانستان تاثیرگذارهستند وکشورهای یادشده افغانستان راازعینک منافع خودنگاه مینمایند. آنچه مهم است اینکه زمینه سازی های مقدماتی برای عملی شدن طرح روندی بس پیچیده ومهم است که دربرگیرندۀ انعطاف پذیری های امریکاوناتوتاسرحد خروج نیروهای شان ازافغانستان به شمول انعطاف پذیری های لازم دولت افغانستان ومخالفان آنها درافغانستان درسایۀ تصمیم گیریهای ملی وجستجوی راههایی برای پرکردن خلای بوجودآمده ازناحیۀ خروج نیروهای ناتووامریکا.
برای پرکردن چنین خلایی تفاهم نیروهای درگیردرافغانستان مهم وضروری است تابرسرنحوه وچگونگی آن به توفق نهایی برسند. هرشخصی ، گروهی وکشوری درسطح ملی ، منطقه یی وبین المللی باتوجه به منافع ملی افغانستان ومنافع متقابل این کشورباهمسایه هایش میتوانندبرای ایجادوتسریع روندصلح درافغانستان سهم بگیرند. بدون شک چنین روندی بیشترطرف قبول تمام نیروهای درگیردرافغانستان خواهدبود. ازاینکه جنگ افغانستان باتوجه به حضورنیروها ی ناتووامریکاابعادبین المللی به خودپیداکرده است وهمین وجهۀ بین المللی جنگ درافغانستاباتوجه به صدورنیروهای مخالف دولت افغانستان ازخاک پاکستان خواه ناخواه حل آنرانیزفرامنطقه یی گردانیده که دستیابی به هرنوع راۀ حلی حضورکشورهای ناتو، امریکا، روسیه ، چین ، ایران ، هند، پاکستان وکشورهای آسیای میانه رالازمی گردانیده است . بنابراین طرح منطقه یی راکه اوبامابرای حل اوضاع افغانستان درنظردارد، باآنکه به حل منطقه یی اذعان داردکه درآن حضورکشورهای امریکا، ناتو، رسیه ، چین ، هند، ایران ، پاکستان وکشورهای آسیای میانه حتمی ولازم پذیرفته شده است . معلوم است که چنین طرحی درحرف منطقه یی است ؛ ولی درعمل طرح فراگیروبین المللی است .
آنهاییکه خواهان طرح حل بین المللی افغانستان هستند، استدلال میکنندکه درحل منطقه یی افغانستان کشورهای قدرتمندمنطقه بادست بالاتری درراستان منافع خودبه حل ناقص افغانستان خواهندپرداخت . این حرف گمانه زنیهاییراتقویه مینمایدکه درعقب این طرح مشوره های پاکستان نهفته نباشد. ازاینروهواخواهان طرح بین المللی افغانستان باوردارندکه دراینصورت بلندپروازیهای همسایه های قدرتمندتحت شعاع سیاست های قدرت های بزرگتردرمحورمنافع مشترک همسایه هادست کم ازتوازن بیشتری بهره مند میشودکه منتج به سیاست های متوازن منطقه یی شده وازسویی هم ازسؤ ظن کشورهای بیرون ازمنطقه دربسیاری ساحات نیزمیکاهد.
مداخلۀ خارجی هادرافغانستان طی دهه های اخیرآنقدراوضاع رادراین کشورپیچیده ودشوارگردانیده است که حالاکارازدست این ملت رفته است وهمسایه های آزمندافغانستان چنان اوضاع این کشوررامتشنج گردانیده اندکه باهرچه پیچیده شدن آن دست خارجی هاراازآنسوی مرزهانیزدرازتربدینسوکشانیده اند. هدف ازپیچیده ساختن جنگ افغانستان بوسیلۀ خارجی هاهم بیرون رفتن کارازدست افغانهابودکه حالابه این مامول خودنایل آمده اند وامروزحرف اول رادرموردافغانستان امریکامیزندتامردم افغانستان که درواقع تصمیم گیرنده گان اصلی آنهااند نه مردم افغانستان وشایداین فرصت رابرای مردم افغانستان هرگزمساعدنسازندکه پیرامون اوضاع کشورشان حرف اول رابزنندوناگزیراندتادنباله روخارجی هاباشند . مردم ماکمترانتظاردارند که تصمیم گیری درارگ جمهوری برای شان سرنوشت سازباشدتاتصمیم گیری درکاخ سفید . چنین است سرنوشت ملتی که خودبرای تعیین سرنوشت ، رهایی وآزادی خویش لنگ لنگانترازهرمردمی گام برمیدارند. وچشم به دیگران دوخته اند تااوبامایی درکاخ سفیدبیاید وسرنوشت خودرادرزیرشمشیرتصمیم اوتعیین یافته دریابند . بنابراین مردم هیچگاهی به طرح هایی چشم ندوخته اند که ازبیرون برآنهاتحمیل شود واینگونه طرح هادرسطحی که باشند ، دوای مفیدی برای رنج های بی پایان مردم ماشده نمی توانند .
ازآنچه گفته آمدآشکارمیگرددکه خارجی هاآنقدراوضاع افغانستان راپیچیده گردانیده وبه سرحدبن بست رسانیده اندکه زمینه تامین صلح رادرافغانستان برای اجرای هرطرحی ناممکن نموده اند واوضاع سیاسی ونظامی افغانستان راچنان دشوارگردانیده اندکه درآخرین تحلیل اوضاع بروفق مرادآنهابه پیش برودوهرچه بخواهند، همان شود. این حدس وگمانهاراتقویه مینمایندکه هرطرح امریکایی چه منطقه یی وغیرمنطقه یی اوضاع افغانستان راپیچیده ترمیسازد بازیهای امریکادرافغانستان زیرنام مبارزه باتروریزم گواۀ براین ادعااست . چنانکه ترکی الفیصل (19)شاهزاده ورییس سازمان استخبارات سعودی درمصاحبه باشبکۀ سی ان ان گفت : امریکابرای دستگیری بن لادن تلاش جدی نمی کند. امریکایی هاخیلی زوددست ازدستگیری ویافتن وی برداشتند ودراین رابطه موضع عقب نشینی رادرپیش گرفتند. مخفی ماندن بن لادن درمناطق قبایلی به دلیل منقاعدساختن کسانی است که باوی درارتباط اند، نه تلاش هایش برای مخفی ماندن .
باتوجه به بازیهای سیاسی ونظامی امریکا درافغانستان طرح هایی به نام این وآن ازطرف این شخص وآن شخص درواقع مصداقی است بر حرف " خررنگ کن " که بوسیلۀ شماری آگاهانه وناآگاهانه برای فریب مردم ماارایه شده اند. هدف ازاین طرح هابه ویژه طرحهای امریکایی به بیراهه کشانیدن اذهان مردم مااست وعلت اساسی آن هم توفیق نیافتن طرحی است که بصورت واقعی ظرفیت حل اساسی اوضاع افغانستان رادارد.
منابع ورویکردها:
1- دشمن شماره یک امریکادرافغانستان ، پیمان ملی ، شمارۀ 154
2- تحلیل مرزاسلم بیگ ازحادثۀ ممبی، چراغ ، شمارۀ 1214
3- رادیوآزادی ، 27 نوومبر، اخبارصبح
4- مشکل افغانستان بی کفایتی دولت است نه طالبان ، اراده ، شمارۀ 1465
5- رادیوآزادی، 19 جنوری، اخبارصبح
6- برگزاری یک کنفرانس بین المللی باحضورملاعمروحکمت یار، راۀ نجات ، شمارۀ 1066
7- نفرانس بین الافغانی یاتلاش دیگربرای معامله ، راۀ نجات ، شمارۀ 220 ؛ تلاش دامادگلبدین حکمتیاربرای مذاکرۀ دولت باطالبان ، راۀ نجات ، شمارۀ 220
8- دسولی لپاره حزب اسلامی یوزلی بیاخپله غوشتنه مطرح کره، ویسا، شمارۀ 816
9- رادیوآزادی ، 22دسمبر، اخبارصبح
10- ویسا، شمارۀ 805
11- رادیوآزادی ، 10 جنوری ، اخبارصبح
12- یوآزادی ، 21جنوری ، اخبارصبح 11: 22
13- رادیوآزادی ، 9 جنوری ، اخبارصبح
14- رادیوآزادی ، 10 جنوری ، اخبارصبح
15- رادیوآزادی ، 6جنوری ، اخبارعصر
16- نشست بی نتیجۀ قوماندانان پنتاگون د مورد افغانستان ، اراده ، شمارۀ 1457
17- اوبامایک استرتیژِی دپلوماتیک منطقه یی رادرافغانستا ن دنبال مینماید، ویسا، شمارۀ 818
18- ویسا، شمارۀ 818
19- امریکابرای دستگیری بن لادن تلاش جدی نمی کند، ویسا، شمارۀ 820