نویسنده  : مهرالدین  مشید

 

کارنامۀ هرزمامداری زیرسیطرۀ امریکاپروندۀ ناتمامی ازفسادوخیانت است

 

جامعۀ جهانی درافغانستان شکست خورده است وافزایش انتقادات آنهابرضدحامدکرزی درواقع پرده کشیدن بروی ناکامی ها، ناکارآیی هاووشکست های مفتضحانۀ آنهادراین کشوراست . استراتیژی ترفندآلودجامعۀ جهانی به رهبری امریکادرافغانستان همراه باامرونهی های بیش ازافزون آنها ازجمله عوامل مهمی هستند که دربسیاری موارددست حامدکرزی رانیزازپشت بسته است واوناگزیرانه به فرمایش های جامعۀ جهانی گوش فراداده است واین گوش فرادادنهای پیهم تیغ ازدمارنظام بیماراورابیرون کشیده است . جامعۀ  جهانی بنابرسیاست های یک جانبه وسودجویانه درتبانی باکمپنی ها شرکتهای بزرگ ساختمانی وقراردادی ازهمان روزهای اول راهی راخواست ، درافغانستان بپییمایدکه دیگرمهاجمان نیزازپیمودن آن معذورپینداشته شده وعاجزمانده اند. جامعۀ جهانی تنهادرحوزۀ نظامی راۀ اشتباه رانپیمود؛ بلکه درحوزه های کمک های مالی واقتصادی برای بازسازی افغانستان نیزراۀ اشتباه آلودراطی نموده است که باتوجه به بسیاری ازبرخوردهای عمدی آنهاحتانمیتوان اسم "اشتباه" رابرعملکردهای آنهاپذیرفت .  جامعۀ جهانی به رهبری امبریکابی توجه به ویژه گی های تاریخی وملی افغانستان وکم گرفتن احساسات بیگانه پذیری ودشمن ستیزی آنهاکه ازاعماق گرایش های دینی وملی آنهاسرچشمه گرفته است ، برای غضب وادارۀ این کشورازدرزورگوییهامغرورانه وتکرویهای ددمنشانه استفاده کردند واین شگرد نامیمون وناعاقبت اندیشانه راه رابرای شورشگریهای بزرگتردرافغانستان بازکرد وبرخوردآمرانه وظالمانۀ نیروهای امریکایی وناتودربرابرمردم بیدفاع این کشورزیرپوشش مبارزه باتروریزم هرروزبرآتش خشم وانزجاراین ملت برضدآنهاافزودورگه های بیگانه ستیزی افغان هاراهرچه بیشترتحریک نمودوآنهاراناگزیربه مقاومت سراسری دربرابرنیروهای خارجی نمود. 

مشی جنگجویانۀ نیروهای خارجی بویژه رفتارمغرورانۀ وبی اعتنای سربازان امریکایی دربرابرمردم افغانستان وحملات بدون وقفۀ آنهاهمراه  با تلاشی های بدون موجه وخانه به خانۀ ودستگیری وبه زندان کشانیدن ده ها انسان بیگناه حتابدون مشوره واطلاع دهی مقامات محلی درمناطق جنگی به خصوص ساحات جنوب وشرق کشورازهمان روزهای اول به مثابۀ ناقوسی به صدادرآمدکه به نحوی مردم مارابه مبارزه وچلنج دربرابرخوددعوت نمودندودرنتیجه  عصیان مردم افغانستان رابرضدخودبرانگیختند؛ البته  عصیان خانه براندازیکه نه تنهاسبب ویرانی وتباهی خانه وکاشانۀ خودآنهارافراهم کرده است ؛ بلکه درآتش بیباک وخونین آن نیروهای ناتووامریکایی نیزهرآن میسوزند. فرمانروایان غرب که حاضرنیستندتاازحوادث دردناک تاریخ درس های بزرگی بگیرند وعلیرغم پیروی غرب ازفلسفۀ لیبرالیزم درمقیاس فردگرایی افراطی آن درراهکارهای سیاسی ونظامی خودنقش فردرادرتاریخ به هیچ گرفته اند. درحالیکه  دربررسی واژۀ" تکامل درتاریخ" (1)بیشترین عنایت روی " جامعه" صورت گرفته است . ازآنجاکه تاریخ سازان دربرهه های تاریخ فردبوده است . سزاواراست که بطورخلاصه دربارۀ تکامل "فرد" اشاره یی شود. پایه واساس شخصیت انسانی فردکه مبنای تفکرات وگرایش های متعالی اواست که درمتن خلقت اوبادست آفرینش نهاده شده است .  درست است که انسان برخلاف نظریۀ افلاطون شخصیت ساخته وپرداخته شده به دنیانمی آید ؛ اماارکان پایه های شخصیت خودراازآفرینش دارد، نه ازاجتماع . اگربخواهیم بااصطلاح فلسفی سخن بگوییم ، باید گفت که مایۀ اصلی ابعادانسانی انسان اعم ازاخلاقی ، هنری ، فلسفی وفنی صو رت نوعیۀ انسانی ومبدأ فضل اونفس ناطقۀ اواست که باعوامل خلقت تکون مییابد" جامعه" انسانراازنظراستعداد های ذاتی یاپرورش میدهدویامسخ مینماید.  نفس ناطقه نخست بالقوه است وبصورت تدریجی به فعلیت میرسد. غرب میخواهندبادست کم شمردن هرنوع ارزش های فردی وجمعی وکم گرفتن شهامت ها وتسلیم ناپذیری افراددراشکال ملتهاچرخ تاریخ رابه میل خودبه شانۀ لجاجت به حرکت درآورند؛ ولی ای کاش اگرمهاجمین غرب یک بار کتاب گریگوری فیفر(2)نویسندۀ کتاب "قماربزرگ ؛ تاریخ  جدیدازجنگ شوروی" درافغانستان رامطالعه مینمودند ، حداقل اندکی ازچندوچون تهاجم شوروی درافغانستان آگاهی حاصل مینمودند، بعیدنبودکه درتصمیم گیریهای جهانخوارانۀ آنهاتاثیرگذارمیگردید .  گریگوری فیفر این کتاب رابعدازورودتانکهای شوروی به افغانستا نوشته است . معتقداست که دیدگاۀ رایج دربارۀ مداخلۀ کرملین درافغانستان این است که شوروی به دنبال توسعه طلبی ارضی دراین کشوربود؛ ولی واقعیت امرچیزی پیچیده ترازاین دیدگاۀ رایج است . وی دراین کتاب نوشته است که درسال 1979 کمونیست ها درافغانستان مسلط بودندوبه شیوۀ تهاجمی راۀ مدرنیزه کردن این کشورراطی میکردند، آنهازمین هارمی سوختاندندوصاحبان آنهارامی کشتند. همزمان به این مشاوران بریژینف که درحال مریضی بود، اطلاعات اندکی رادرموردجنگ افغانستان برای اومیدادندتاآنکه یک سال طول کشیدوبالاخره شوروی تصمیم گرفت تاازشرکمونیست های افغانستان رهایی یابد ونیروهای خودراداخل این کشورنماید. وی دراین کتاب به موضوع مهمی که اشاره مینماید، برخلاف تصوررایج ، کرملین هیچ تصمیمی برای حمله به افغانستان نداشت وفقط درخواست رهبران کمونیست  افغان وتصویرسازی آنهاازوضعیت موجوددرافغانستان زمینه سازمداخلۀ شوروی شده است.!!

به نوشتۀ فیفردوسؤ قصدبه جان رهبران کمونیست افغان ، شوروی راواداربه مداخله دراموراین کشورکرد، مداخله ییکه شکست پرمصرف رابرای مسکورقم زد. وی باورداردکه تجربۀ خونین وخوفناک سربازان روس ومردم بومی درجنگ افغانستان می تواند، درس هایی برای نبردنیروهای ایتلاف که اکنون درافغانستان هستند، داشته است. باتاسف که چشمان رمامروایان غرب رچنان ثروت وقدرت کورکرده است که تاب دیدن حقیقت راازآنهاگرفته است وجهان راباهمه عظمت ها شکوه وجلالش درانبان زوروزرمشاهده مینمایند. این زورگویی هاوخودسری هادرغرب است که با باربارتکرارشدن تاریخ درجهان هستی مادی ومعنوی ملتهانابودوهزاران هزارانسان قربانی قدرت طلبی های ددمنشانۀ جباران تاریخ میگردد. چه معناداراست پیام مهاتیرمحمدصدراعظم سابق مالیزیابرای اوباما . به نوشتۀ روزنامۀ نیواستریتزتایمز(3)، ماهاتیرمحمدصدراعظم سابق مالیزیا نامۀ شرگشاده یی برای اوبامافرستاده است واندیشۀ اورامبنی بر"ایجادتغییر" ستوده وازوی خواسته است تابه تفکرات عصرغارنشینی درکاخ سفیدپایان بدهد. وی دراین  نامه خاطرنشان کرده است که جنگ های امروزی مانند جنگ های حرفه یی زمان کهن نیست که درآن سربازان ونظامیان درمقابل هم قراربگیرند ؛ بلکه جنگ های امروزی جنگ های تباه کنی اندکه سبب کشته شدن هزاران انسان بیگناه میگردند. ماهاتیرمحمد درحالی این پیام رابرای اوبامامی فرستدکه اوهنوزهم برای "تغییرجهان" راهبردعصرغارنشینی رادردستورکارخویش قرارداده است . بعیدنیست که اوهم چون بوش های تاریخ به موزه های سیاسی جهان رهسپارشوندوبازهم روزنامه های امریکایی چون نیویارک تایمز(4)که این چنین حرفهارا:"آیاکسی میداندکه بوش کجااست ؟ مدتی است که ازاو خبری نیست . آخرین تصاویرکه ازاوبخاطرداریم ، جاخالی دادن ازیک جفت کفش سایزنمبرده است که دربغدادبه سمت اوپرتاب شده بود. درحالیکه امریکادرگیرجنگ درعراق وافغانستان است واسراییل درحال کوبیدن فلسطینیان درغزه است واقتصاداین کشورنیزدروضعیت بدی بسرمیبرد. ؛ امانبایداجازه داده شود. وی که این میزان خسارت به امریکاواردکرده است ، به همین راحتی ازآن فرارکند".

بعیدنیست که این حرفهارادرفرداهای نزدیکی بعدازبه بتۀ نقدکشیدن سیاست های اوباماچون اسلافش درمورداونیز تکرارنمایند.  این روزنامه بافراخوانی ازمردم خواسته است تابرضدبوش دست به تظاهرات بزنند تارسواییهای شکنجۀ زندانیان گوانتانامو، فریب کاری های متخصصانه ، سؤ استفاده ازهراس قابل درک افکارعمومی به گونۀ ترساندن مردم امریکاازبم هسته یی عراق ، فاجعه های اقتصادی ، طرح کاهش مالیات به نفع زورمندان ، نابرابریهای روزافزون اجتماعی وبصورت کل فهرست جرایم اورابرضدملت امریکابرملاسازند. به گفتۀ این روزنامه اوازکارهای خودهنوزهم پشیمان نیست چنانکه درمصاحبه یی باشبکۀ ای بی سی امریکاگفته بود" من زمان زیادی رابرای نگرانی نسبت به تاریخ کوتاه مدت اختصاص نمی دهم . درموردتاریخ بلندمدت ترهم دراصل نگران نیستم ؛ زیرامن برای خواندن آن دراین دنیانخواهم بود".

شگفت آوراینکه اوباطفره رقتن ازباری ازمشکلات بحرانزای مالی واقتصادی امریکا وفاجعه آفرینی هایش درسراسرجهان درواپسین لحظات  انتقال قدرت هنوزهم غرق آرزوهای واهی به خاک وخون کشانیدن انسانهای بیگناه است . چنانکه درمصاحبه بافاکس نیوز(5)گفت : "امیدوارم که دولت بعدی امریکاکه  افتخارخدمت به این کشورنصیبش شده است ، به واقعیت های جهان وابزارهایی که درحال حاضربرای حفاظت ازامریکادربرابرحملات دیگردارد ، دقت نظرداشته باشد" واعلام کردکه او امیدواراست تا بارک اوبامابادقت تاکتیک های بحث برانگیزبازجویی ودیگرسیاست هایی که دولت وی برای مبارزه باتروریزم ازآنهااستفاده کرده است ، آنهارامودردارزیابی قراربدهد". وی تاکیدکردکه امریکاهنوزهم موردتهدیدقرارداردودربرابراین تهدیدبایدجدی بود، ولی نگفت که این تهدیدازجانب که وچه کشوری است . ازجانب ایران یا القاعده ویاکوریای جنوبی .

این درحالی است که روزنامه هایی چون واشنگتن پست(6) ازارقام هزینه های نظامی سرسام آوری سخن زده اندونوشته اندکه هزینه های جنگی امریکادرافغانستان وعراق تاسال 2018 به 1.7 تریلیون دالرمیرسد. استف ام کوسیاک نویسندۀ این تحقیق به کانگرس نوشته بود که امریکا819.6ملیارددالرراتاآخر سال مالی 2008به منظورتامین مصارف جنگی درجنگ عراق وافغانستان به تصویب رسانیده بود . سال مالی 2008 دولت امریکادرآخرسپتامبر2008 به پایان رسیده است . دراین گزارش آمده است که مصارف جنگ برای حکومت امریکادرسال 2001 صرف 17 ملیارددالرافزایش یافت  . زمانیکه طالبان ازافغانستان بیرون رانده شدند. این مصارف به 93 میلیارددالرفزایش یافت وباشروع تهاجم امریکابه عراق درسال 2003 مصارف ارتش امریکادرسال 2008 سربه 182 ملیارددالررسانید. وهزینه های امریکادربخش نظامی درافغانستان راتاآخرسال 2008  ،  186ملیارددالرتخمین کرده اند . بوش باصرف این مبالغ گزاف نه تنهاامریکارادرچنگال بحران تاسرحدنابودی فروبرد؛ بلکه بابه بازی گرفتن سرنوشت مردم افغانستان تاسرحدتباهی های خطرناک جهان رانیزبه کام بحران مالی واقتصادی وخیمی کشانیده است . هرگاه دهم حصۀ پول یادشده برای بازسازی  این دوکشوربه کارمیرفت ، شکی نیست که هردوکشوربه شگوفایی اقتصادی ورفاه مادی میرسید. برعکس بوش بنیادهای اقتصادی هردوکشوررابیشترویران کردودرحوزۀ بازسازی های زیربنایی هردوکشورگام ناچیزی هم نگذاشت. درحالیکه امریکاازده ملیارد دالریکه تاسال 2010برای بازسازی افغانستان وعده داده است، تنهانیمی ازآنراتاحال برای این کشورپرداخته است وبس .  ببینیدکه تفاوت ازکجاتابه کجااست.

امریکانه تنهادرعرصۀ نظامی درافغانستان شکست خورده است واین کشورراباتلاقی برای نیروهای خودوناتوگردانیده است وباقبول شکست هادرحوزه های سیاسی واقتصادی ، درحوزه های  یادشد ضربۀ شدیدی برپیکرجامعۀ افغانستان نیزواردکرد . ازنگاۀ سیاسی افغانستان رانسبت به هرزمانی بی ثبات گردانیدودرتامین امنیت وآرامش دراین کشورکوتاه آمد. رابطۀ افغانستان راباهمسایه های نیرومندش دست کم گرفته وبه گونه یی باپرداختن به امرونهی های آمرانۀ سیاسی این  کشوررابه نحوی به انزوانیزکشانیده است . درحالیکه کشورهای همسایۀ ا فغانستان باتوجه به منافع حیاتی خودخواهان مناسبات مستقل وگسترده یی بااین کشورهستند. برعکس مریکاتلاش کردکه روابط سیاسی واقتصادی افغانستان راباهمسایه هایش تضعیف نمایدوحتادربسیاری موارددست به مداخلات اقتصادی زدومانع برقراری مناسبات اقتصادی میان کابل وهمسایه هایش بویژه ایران گردیدکه  این به نوبۀ خودهمسایه های آنراواداشت تابابازیهای مزورانه سیاسی ودوپهلوبه نحوی درترویج فساداداری درکشوربکوشند . ازهمه بدتراینکه بابازیهای سیاسی مضحکه  ازحکومتی حمایت سیاسی به عمل آورد که بامدیریتی ضعیف وناتوان مقدرات ملتی راطی هفت سال به بازی گرفته است . درحالیکه این بازیهای سیاسی بادست کم گرفتن ناتوانایی های ادارۀ ناکام کابل ، حضورنیروهای ناتووامریکارابه کابوسی حیرت زادراین کشورمبدل کرده است.

بی توجهی امریکابه مسألۀ مهم بازسازی زیربنایی سبب کاهش کاریابی وافزایش فقرشدکه به نوبۀ خودسبب فاصله گرفتن  مردم ازدولت وپیوستن آنهابه مخالفان شدکه این روند  فساداداری رادرکشورنیزبالاتربرد. ازسویی دیگرتحمیل سیاست اقتصادبازاربرگردن این ملت  ساطوری بودکه برجبین خورده تاجران اصابت کرد، آنهاراورشکست نمود.  رفتن شماری تصدیهای دولتی به کام سرمایه داران بزرگ وشرکای خارجی آنهاازاثربی توجهی مقامات مسؤول زمینه رابرای بیکاری های مزمن وفساداداری فراهم کرد. گرچه این سیاست های عمدی امریکانمیتواند ، برکم درایتی ها بی مدیریتی های کرزی وتیمش پرده بکشدوآنهارابری ذمه بسازد؛ ولی نقش امریکادراین حصه آشکارتروتعیین کننده تراست .

بی توجهی های عمدی امریکابرروندبازسازی افغانستان وتقویه نکردن پایه های نظام حاکم دراین کشوربه دلیل نبود افرادکارآگاه ومتخصص میدان رابرای انجوهای داخلی وخارجی وکمپنی های چندین ملیتی فراهم نمودتابیشترین کمک های جامعۀ جهانی رافراچنگ آورند ونظربه گزارش های موثق وتحقیقی یک فیصدی کم آن درافغانستان به مصرف رسیده است. ارقام وآمارهانشان میدهدکه  ازسال 2001 تا2008 جامعۀ جهانی   8 . 4 ملیارد دالرکنفرانس توکیو، 12ملیارد دالررا دربرلین و 14 ملیارددالررادرلندن برای افغانستان وعده دادند وازاین جمله تاحال 17 ملیارددالرآن برای افغانستان داده شده است. (7) مبلغی هم که به مصرف رسیده است ، بیشترحیف ومیل انجوهاوپیمان کارهای داخلی وخارجی شده است. نظربه گزارشهای موثق حتاده تاپنج درصدآن هم صرف بازسازی  عادی درکشورنگردیده است.

یکی از عوامل شکست امریکادرعرصۀ نظامی دست کم گرفتن تواناییهای اردوی افغانستان بودکه به اساس معاهدۀ ننگین (8)میان سران جبهۀ متحدملی شمال به رهبری جنرال فهیم( بعدازسقوط طالبان بوسیلۀ امریکارتبۀ مارشالی یافت) مبنی برخلع سلاح اردوی افغانستان ونابودی سلاح های سنگین اردوی این کشورراه رابرای نابودی اردوی افغانستان  فراهم کرد که امریکابنابرمشوره های پاکستانی هافریب خوردندواشتباۀ بزرگی رادرموردافغانستان مرتکب گردیدند. درحالیکه موجودیت اردوی نیرومند درافغانستان نه تنهاتواناییهای نظامی این کشوررادربرابرهمسایه های بزرگ خواه وحریص آن افزایش میداد؛ بلکه امریکاوناتوراهم درجنگ شان برضدالقاعده یاری میرسانید. ازسویی هم موجودیت اردوی نیرومندملی درکشورسبب وحضورپرقدرت آنهادرهمه جامایۀ هراسی میشد، برای قلدران ، گردنکشان وقانون شکنان که درنتیجه سبب کاهش فساداداری درکشورنیزمیگردید وعصای قوی یی دردست حامدکرزی برای مبارزه ونابودی فسادونبردباالقاعده میبود. اینجاست که میتوان گفت تاختن غرب برحامدکرزی وانتقادازحکومت اوعلیرغم ناتوانیهای مدیریتی او آنقدرهامنطقی  نیست. کوتاه بینی های امریکادرافغانستان درعرصه های گوناگون باسیاست های دمبربده وچندین سرش  درافغانستان این وسوسه رادراذهان ایجادمینمایدکه گویاحرفهای کارشناسانی چون بارسلان یک چنرال متقاعدروسی ، درمصاحبه با لاس انجلس تایمز(9) دربرابراین پرسش که درموردحامدکرزی چگونه نظرداری گفت : "من اورانمی شناسم ، تنهااینقدرگفته میتوانم که اویک رییس جمهورناکام است". تاحدودی قابل بازنگری است و این بازنگریهاازیک سوتیغ ملامت رابرشکم امریکاوازسویی هم گرانسنگ بازخواست رابربارمسؤولیت آقای حامدکرزی می افزاید . به این گمانه زنیهادامن میزندکه آنچه درافغانستان میگذردواوضاع حکایت ازآن دارد، همه بیانگراین است که امریکاخواسته است تا چنین اوضاع بحرانی درافغانستان ادامه پیداکندواوضاع تازمانی بدینگونه به پیش برودکه خواست اصلی امریکانه تنهادرافغانستان ؛ بلکه درسطح منطقه برآورده شودوتاآنزمان قربانی مردم افغانستان درکابوس مبارزه باتروریزم یک امرناگزیری خواهدبود.  

راهبردهای سیاسی ناکام امریکادرافغانستان که ته ماندۀ آن حکومتی بیماروناتوان وعلیل دراین کشور است . دنباله روی امریکاازسیاست های بریتانیادرافغانستان گفتۀ  "پل فیتزالیند والیزابت گولد"(10)

نویسنده گان کتاب " تاریخ نامریی : افغانستان قصۀ ناگفته " رابه خاطرمی آوردکه درجنوری آینده منتشرخواهدشدودرآن  نوشته است : همین استرتیژی سبب سقوط امان الله شاۀ جوان افغان شدکه بریتانیادولت قوی ومدرن اوراکه باعث بیدار ملتهای آسیامیشد، به ضررخودمیدانست وبرهمین اصل امریکانیزمخالف تقویۀ اردوی افغانستان جهت استحکام موقفش درامتدادخط دیورندبود". درحالیکه این روش  نه تنهاحامدکرزی هاوخلف اورابه قربانی میگیرد؛ بلکه این سیاست امریکادرمنطقه افغانستان رابطرف روسیه وچین نیزمی کشاند.

باتوجه به ویژه گی های ذاتی وسیستم اقتصادی واجتماعی نظام امپریالیستی وسیاست های جهانخوارانۀ آنها زیرنفوذ مستقیم سرمایه داران بزرگ که داستان حکمروایان آنهامالامال ازتهاجم ها، تجاوزهاولشکرکشی  های خونین برضدکشورهای فقیرجهان است که درهربرهه یی ازتاریخ به بهانه های مختلفی کشورهای آسیایی وافریقایی راموردتجاوزقرارداده اند . دیروزگویابه نام صدورترقی وپیشرفت داراییهای این کشورهارابه غارت بردند، سرمایه های معنوی آنهاراچپاول نمودندوهزاران انسان آسیایی وافریقایی رادزدیدندوبه اردوگاه های برده گی سوق نمودند که شایدحضورشخصیت های چون اوباماهابه حیث زمامروای کاخ سفیدهرگزنتواند ازرنج های صدهاسالۀ آنهاچیزی بکاهد؛ اما امروززیرنام صدوردموکراسی ، آزادی وحقوق بشر هستی ملتهای شرقی رادارند، محوونابودمیسازند وشگفت آورتراینکه حالاباحربۀ تازه یی این همه ناروایی های خودرازیرنام مبارزه باتروریزم به نحوی مشروعیت بخشیده اند که درپای پروندۀ خونین خونین خود مهروامضای زمامداران مستبدومزدوری فراچنگ آورده اندتاتجاوزوآدم کشی های خودرا اندمشروعیت ببخشند. ازویژه گی همچونظام های تحت حمایت بیگانه پیدااست که ماهیت واقعی آنها جزبه اسارت کشانیدن ملتی چیزدیگری نیست . ازآنروگسترش فساد، جنایت وخیانت ، بی بندوباریهای سیاسی ، اقتصادی واجتماعی همراه بااختلاس هاواختطافهاوچپاولها درچنین نظام هایک امرعادی وروزمره است که  فقر، ظلم ، مسکنت وتنگدستی درهمچوکشورهادرزیرقیمومیت نظام های امپریالیستی  هرآن بیدادمینماید . ازاینکه پایۀ اساسی این نظام هابربنیادکسب منافع استعماری نهاده شده است . ازآنروموجودیت رابطۀ گرگ ومیش میان دولت وملت وافزایش فاصلۀ زنده گی میان فقراوتوانگران درچنین نظام هایک امرناگزیری به شمارمیرود که زمامداارن مزدورآن که به نحوی خودرادرغنیمت هاشریک میدانندکه  هدفی جزچپاول دارای دولتی وعامه وانتقال ثروتهای ملی این کشورها به کشورهای متبوع وولینعمتان شان چیزدیگری نیست. یکی ازویژه گی های همچونظام هادرزیرپوشش سیاست های مقطعی قدرتهای جهانخواربه قربانی گرفتن زمامدران کشورهای تحت تهاجم است . پس درچنین نظامی که حاکمان به نحوی خودرامحکوم مییابندوزنده گی خویش رادرقیدمنافع دیگران میبیند وخودرادرنجیرۀ قدرت به گونه یی شریک منافع مییابند . ازسویی هم میدانندکه دولت مستعجل آنهازودگذرترازآن است که ازآن تصوردارند، چه اندیشه ییرابالاترازاندوختن میتوان دربالاخانه های مغزشستشوشدۀ آنهادریافت. واضح وآشکاراست که درزیرچترتهاجم غرب قربانیهای حکمروایان درچنین نظام هاپروندۀ ناتمامی  راماندکه سرنوشت هرزمامداری رادرخودپیچانیده است وشایدشمارزیادی ازرهبران رادرکشورهایی چون افغانستان بعدازآقای حامدکرزی نیزبه قربانی بگیرد. آنهایی که درهمچونظام هاادعاهای بلندی برای رفاه وشگوفایی  کشوری دارند، حرف گزافی بیش نیست . ازهمین رواست که اقبال لاهوری پس ازاحساس ودرک ستم چندصدسالۀ استعماربریتانیا باگوشت وپوست خود چنین سروده است :

رفتن به پای مردم بیگانه دربهشت

حقاکه باعقوبت دوزخ برابر  است

بااین حال  کمترمجالی باقی است تاتوصیه هاونکته نظرات جلالی وزیرداخلۀ پیشین  برای تحقق صلح وثبات دایمی دراین کشورمیسرگردد . چنانکه او(11)دردرکتاب خود" آیندۀ افغانستان. " نوشته است: ضعف های اقتصادی ، نقایص وکاستی های موجوددرزیرساخت های افغانستان ورایج فساددراین کشورازدیگرموانعی است که تلاش های حامدکرز ی وامریکارادرافغانستان مختل کرده است . وی براین عقیده است  که تنهاباتسریع روندآموزش وتقویت نیروهای نظامی وامنیتی  افغانستان میتوان به جلوگیری یادستکم  کاهش تولیدوقاچاق مواددمخدردراین کشورامیدواربود. وی به نقل ازبارنت روبین کارشناس امریکایی نوشته است که حامدکرزی توان مبارزه باسونامی فسادراکه درسازمانهاونهادهای دولتی این کشورریشه دارد، ندارد. روبین  افغانستان رابه حیث کشوری مقتدروباثبات حتاتاده سال آینده باشک وتردیدنگاه مینماید. دراین میان بیشترمیتوان به تحلیل روبین توجه کردوآنرامحک قرارداد؛ زیرااوباتوجه به کالبدشناسی جامعۀ افغانی وساختارهای دینی وقبیله یی دراین کشور، هرگززیرچترزوروسرنیزۀ دیگران دراین کشورحکومت مقتدری بوجودآمده نمیتواند . ازهمین رواست که شماری سیاستمداران ونظامیان منطقه باتوجه به ویژه گیهای کشورهای منطقه واشتراکات فرهنگی آنهاآنقدرعلاقمندی بادرگیری باطالبان راندارندودراین حصه  حرفهای احمدپاشا(12)رییس استخبارات پاکستان قابل دقت است که درموردطالبان میگوید:" آنهاجهادرامجبوریت شان میدانند، آیااین آزادی عقیده نیست ". ازاین گفتۀ اوپیدااست که تمایلی برای گرفتاری رهبران طالبان ندارد. باآنکه اومیگوید، باهمکاری مشترک غرب وپاکستان هرکس قادرخواهدبودتاتروریزم راشکست بدهدودرصمن میگویدکه این کارباتعیین تقسیم اوقات وبرنامه ، آن  جنانکه درآلمان مرسوم است ، ممکن نیست.

ازآنچه گفته آمد، داستان تهاجم غرب درزیرسیاست های "گاه برسم وگاه برنعل"به رهیری امریکادر افغانستان پروندۀ ناکامی راماندکه سرنوشت زمامداران زیادی چون کرزی هارادراین کشوردرخودخواهدپیچانید ، هزاران سری رابه بادخواهددادوسروران زیادی رادست نگروچشم بین بیگانه هاخواهدنمود، شایدهم طلسم  جادویی عصیانگریهارادرآزادی خواهانی بکشد وگردن فرازانی راازسکوی پرعظمت انتخاب "نه" به زیرافگندورسم بدوخیلی مزدورمنشانۀ "آری" گویی هاراباخط زشتی درصفحات زرین تاریخ به یادگارماند؛ ولی هرچه باشد، نمیتواندسدمحکم ودیوارشکست ناپذیری رادربرابرآزادیخواهان جهان باوجودهمه دشواریهادراین دنیایی درهم بسته ودرهم پیچیده درزیرچتراطلاعات وارتباطات وسیع ودرسایۀ مناسبات دشواراقتصادی بوجودآورد. آنچه مسلم است اینکه دربرابرتغییراستراتیژی ها ، سیاست هاوتاکتیک هاارادۀ تسلیم ناپذیرانسان برای آزادی ، جوش وخروش بی پایان اوبرای رستگاری ونجات وجذبه وشوراوبرای رفاۀ مادی ومعنوی هرگزتغییرچشمگیرنخواهدکرد؛ درضمن هیچگاهی زشتی ها، بدکنشی ها، ستم ها، بیرحمانه ترین کشتارهاووحشیانه ترین دهشت آفرینی هاوحق کشی ها هرگزغباردلهره وبی باوری ها رابروی ارادۀ آهنین انسان  رسوب نداده وبرعکس جذبۀ پایان ناپذیراورابرای ستیزنده گی برضدباطل وجورواستقرارحق وزیبایی درانسان دوچندان میسازد. این ارادۀ استوارکه امانت الهی اش خوانند، باکی نداردکه ظلم ازکجامیرسددوازچه مقامی  صادرمیشودوظالم ازچه دستگاهی  وکدام موقف ومقامی  اریکۀ حکمروایی خویش راخونین ترمیسازد. به یک حرف تنها خودرادربرابرظلم وظالم مکلف به مبارزه میداندوبس . برای اوفرقی نمیکندکه ظالم به کدام قبیله یی وملتی وکشوری تعلق دارد واوتنهانبردبی پایان رامکلفیتی الهی  وامری انسانی دردرازراۀ رسیدن به مقاصد انسانی وحقیقی  تلقی میکند وبس . انسان بااین تفکرشفاف وارادۀ متین به یاری قدرت ودانش به جنگ سیاهی میرودوسیاه کاران راازهرقماشی که باشند نیست ونابودمینمایند. ازهمین رواست که جنگ دادبابیدادسرنوشت خونین انسان مظلوم درهرروزگاری است واین نبردتاپایان تاریخ بیدادگریهادرجهان ادامه دارد. نبردحق طلبانه درتاریخ تنهاپاسخگوی واقعی برای آنانی است که درزیرپوشش سیاست های مزورانه وترفندآلود به گونه های مخلتفی سرنوشت ملتهاراچه مستقیم وچه غیرمستقیم ازطریق زمامداران مزدوری به بازی میگیرندوبرای فریب مردم باسیاست های به ظاهرمتفاوت ؛ ولی دراصل یک گونه خودنمایی میکنند.

 

 

منابع ورویکردها:

 

1-  درس هایی ازتاریخ ، هفته نامۀ انصاف ، شمارۀ 21جدی

2-  ایتلاف ازتجربۀ خونین وخوفناک سربازان روس درس بگیرد،  ویسا، شمارۀ 809

3-  نامۀ سرگشادۀ ماهاتیرمحمد، چراغ ، شمارۀ 1219

4-  نبایداجاره دادبوش به این راحتی فرارکند، چراغ ، شمارۀ 1216

5-  امیدوارم اوباماسیاست هایم رادرامورضدتروریزم ادامه بدهد، ویسا، شمارۀ 810  

6-  بودجۀ جنگ امریکابررسی شود،  8صبح ، شمارۀ 467

7-  جان اف تیه رنی رییس ادارۀ حسابدهی امریکااین گزارش رابه مجلس سنای این کشورفرستاده است . وی گفت که هدررفتن این کمک هااورابرانگیخته گردانیده است. ویسا ، شمارۀ 652

8-  جنگ امریکادرافغانستان،  نوشتۀ اکرام اندیشمند

9-  جنرال روسی ومداخلۀ امریکا، چراغ ، شمارۀ 1201

          10-  روش فعلی امریکادرمنطقه افغانستان رابطرف روسیه وچین می کشاند ، ویسا، شمارۀ 791

11-   افغانستان همچنان یکی ازناامن ترین وفقیرترین کشورهای جهان است ، اراده ، شمارۀ 1462

12-  تمایلی برای گرفتاری رهبران طالبان ندارد، راۀ نجات ، شمارۀ482

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت