نویسنده : مهرالدین مشید
جنگ امریکادرافغانستان اشتباهی است سیاسی وشکستی است ، استراتیژیک
مبارزه باتروریزم درازراۀ دشواروبی سرانجامی راماندکه درهرگام استرتیژی دیگری رادرپی دارد. توسن تارجگرآن باعبورازنعش های آغشته به خون ملتهای مظلوم گیتی بویژه امت اسلامی برای قربانی گرفتن های بیشترشتابزده ترحرکت میکند، درهرشتاب بابازی تازه یی باسرنوشت ملتهای اسلامی قامت راست مینمایدو درفرازونشیب این کوره راۀ ناهمواربه گونه های مختلفی مانورمینماید. درآنزمانکه امریکاشکست خودراآفتابی می بیند، ناگزیرمیشودتابرای فریب اذهان مردم شکست افتضاح بارخودرااستباه عنوان کندوفاجعه بارترین تراژیدی هارابه آن توجیه نماید .
شکی نیست که درعقب هرشکست اشتباهی نهفته باشد؛ ولی نمیتوان هرشکستی رابااشتباهی توجیه کرد وهراشتباهی رامعبری برای فرارازذلت هاوناتوانیهاعنوان نمود، هرزبونی رادرگرواشتباهی برشمردودرآذرآویزپندارنقش واژگونه یی برای آن درست کرد. آنهم ازسوی کشورهاییکه سالهاتجربۀ اشغال وتهاجم برکشورهایی چون ویتنام ، کامبوج ، لائوس ، تایلند، کوریاوبرماراداردوبسادرس بزرگ اشغالگری راازاسلاف خودچون هالندیها، آلمانیها، پرتگالیها، فرانسه یی وسایرکشورهای مهاجم اروپایی درقرن نزدهم آموخته است . بااستفاده ازتجارب کشورهای یادشده ازروان شناختی ، جامعه شناختی ومردم شناختی ملتهای آسیا، افریقاوامریکای لاتین آگاهی های زیادی دارد، رگه های ضعف وقوت آنهارامیداند، خالیگاه های نفوذپذیروآسیب پذیردرانسان وجامعه های یادشده راازقبل دریافته است.
بااین حال چگونه میتوان برخوردهای سیاسی ونظامی وراهکارهای اقتصادی واجتماعی چنین کشورهاراباوجودیک سلسله پیشامدهای جدیدسیاسی ونظامی ورشد چشمگیرفناوریهای اطلاعاتی وارتباطاتی ووقوع رویدادهای غیرمنتظرۀ دیگراشتباه خواندوشاید بتوان اشتباۀ عمدی یی خواندکه باخاک افگندن یه چشم دیگران سیمای استباه آلودازآن ارایه داد. بنابراین شکست امریکادرافغانستان یک اشتباه نه ؛ بلکه دنبالۀ یک استرتیژی درازمدت است که به قول خانم رایس وزیرخارجۀ امریکاتوجیه کنندۀ استرتیژی امریکادرمنطقه است. وی این سخنان رازمانی گفت که حملۀ امریکابرعراق رااشتباۀ اطلاعاتی خواند. درصورتیکه این حرف تعیین کنندۀ مسیرواقعی جنگ نوین امریکا درمنطقه باشد ، پس اشتباه خواندن کارنامه های هفت سالۀ امریکاوناتودرافغانستان یک حرف تاکتیکی است نه یک اشتباۀ سنگین سیاسی وجبران ناپذیر؛ آنهم اشتباۀ سنگینی که پای تحلیل رادرچهارچوب استدلال های سیاسی چوبین ترمیسازد. این درحالی است که هراشتباهی نمیتواند شکست بزرگی راتوجیه نماید وازسویی هم بااشتباه خواندن شکستی ممکن نیست تابرناکارآییها، ضعف هاوناتوانیهای سیاسی ونظامی امریکاوناتوپرده کشانید، هرگزنه. هرگاه پذیرفته شودکه استرتیژی غرب درافغانستان طی هفت سال گذشته اشتباه آمیزبوده است . پس گفته میتوان که این استرتیژی ناموفق درمرزی ازاشتباه تاشکست افتضاح باراشباحی راماندکه به مثابۀ اختاپوطی برفضای کشورماسایه افگنده است ، گویی سواربرشانه های نحیف مردم ما، روان آنهارابه گروگان گرفته است. گروگانگیری شرم آلودی که نعش تاریخ اسارتگران واستعمارگران رابه پرتگاۀ نابودی حتمی میکشاندوتاریخ آزادیخواهان ورزم آوران گیتی رابانوشتن دوباره وسه باره به افق های خونین مینشاندوخطی به سوی شفق دیررس تاریخ میکشدکه راهیان راۀ آزادی بدون هیچ هراسی عاشق سرانجام خونین آن اندوسلسله جنبان تاریخ دادراتاآنسوی کرانه های زمان به اهتزازدرمی آورند.
طوریکه برهمگان آشکارشده است که تجربۀ هفت سالۀ ناکام وشکست خوردۀ مبارزه باتروریزم وبه تحلیلی جنگ اعلام ناشده برضدملت های افغانستان وعراق ازسوی غرب درزیرپوشش استراتیژی های مبهم امریکاوناتو، خروج نیروهای خارجی راازافغانستان به یک ضرورت منطقی مبدل کرده است که به مثابۀ نبردتحمیلی وبی سرانجام برضدملت های افغانستان وعراق درتحت حاکمیت رژیم های آسیب پذیر، ناجورو فاقد مدیریت تلقی شده است وبس
ویژه گیهای ساختاری چنین نظامهاچه ازلحاظ سیاسی وچه ازلحاظ تشکیلاتی تا جابجایی مهره هاوکارگزاران آنهاازرأس تاقاعدۀ هرم به اساس رابطه هانه ضابطه ها، تعددمراکزقدرت به تناسب حضورنیروهاوکمک های مالی به این کشورها ، موضعگیری های متضادمقامات دولتی درحوزه های گوناگون تادامن زدن به آشفتگیهای سیاسی وازهم گسیختگیهای اجتماعی وترورشخصیت هاوایجادبدامنی های وحتادامن زدن به آن هابرای برآورده شدن اهداف گروهی وشخصی همه وهمه موردبحث گرفته شوند، بیگانه گراییهاومردم ستیزی هاهمراه باتاراجگریهای مقامات دولتی البته باایجادفضای مغشوش وزمینه سازبرای کارشکنی ، اذیت و رشوت درچنین نظامهامطرح بحث قراربگیرند. گسترش دامن فسادواختلاص ، شایعه پراگنی ، ساختن هاوبافتن های بدترازصدهاطامات وحیل وچپاول داراییهاعامه وشخصی درسایۀ مدیریت ضعیف ومدیران معلوم الحال فاسداعم ازقاچاقبران موادمخدروسایرگروههای مافیایی شریک دزان ورهزنان درآن تحلیل شود، گویی درخواهی یافت که همه چنان دست بدست هم داده اندکه دست مظلومان رادراردوگاۀ ستمگران تاریخ ازپشت می بندندودرزوایای پیداوپنهانی دریک زدوبندنامشروعی بابه حاشیه کشانیدن نیروهای دلسوزبه مردم باژست های عجیب وغریبی بروی حق مردم مانورمینمایند. درحالیکه درهرمانورآنهاحجم گسترده یی ازفساددردروازه ودیوارکج آهنگ نظام آشکارامیشوندوجفاهای به ظاهردولتمردان داخلی این کشورها درکناربمباردمانهای هوایی وزمینی نیروهای خارجی بروی افرادبیگناه وغیرنظامیان تاجنایات بی حساب وعیورازخط قرمزحرمت انسانی آنهادرزندانهای بگرام افغانستان ، گوانتاموی کیوبادورترازقلمروبهشت دموکراسی، ابوغریب بغدادوجاهای دیگرکه به مثابۀ دواشباح درسیمای یک اختاپوط خودنمایی مینمایند، همه به تفصیل موردبحث قراربگیرند، شاید کتابی بیشتراز"مثنوی هفت منی" شود . اینهاهمه درواقع بیانگرآسیب های سنگین ، پرحجم وجبران ناپذیرنظامهای تحت الحمایه درکابل ، عراق وجاهای دیگردنیااست که پراگنده گیها، سردرگمی ها، بیکاریها ، فقروآوارگی هاوآشفتگیهای دردباردرزیرچترنظام بسیارفاسدوفاقدمدیریت سالم ضجه میکشندکه حتاراۀ بیرون رفت رابرای آنهاازبین برده است .
ازسویی دیگر نبودحاکمیت قانون درکشورهای بحران زده یی چون افغانستان وعراق ازعوامل مهم بدامنی ها ، شیوع فسادوبیکاری است که درکنارآن ضعف دیدگاه هانسبت به شناخت واقعی دین ، حقوق بشروارزشهای فرهنگی وتاریخی برآسیب پذیریهای چنین نظامها افزوده است ، ازیک سوزمینه رابرای دوری مردم ازدولت وازسویی هم زمینه رابرای مجازات جنایت کاران ناممکن گردانیده که هردوعامل به نحوی دست بدست هم داده اند وبسترمناسبی رابرای فعالیت های مخالفان دولت فراهم کرده اند.
گفتنی است که تنهاملتهای مظلوم افغانستان وعراق نیستند که درزیرچکمۀ استعمارجدید امریکاوناتوفریادبرمی آورند وفریادرسی ندارندوزندانیان بیگناۀ این کشورهادزندانهای گوانتاناموکیوبا، ابوغریب بغداد ، بگرام افغانستان ومحل های دیگر شکنجه ها، هتک حرمت هاگردیده وقربانیهای بدترین تجاوزجنسی شده اند که افتضاح زندان ابوغریب دموکراسی امریکاراسیاه روی گردانید ودراین اواخرگزارشی منتشرشده است که بازهم پرده ازجنایات امریکاییهادرزندان گوانتاناموبرمیدارد. طوریکه شبکۀ فرانس 24 فرانسه (1)گزارش داد که امریکاییان زندانیان گوانتاناموراباموسیقی شکنجه می کنند. این شبکه به نقل ازیکی اززندانیان سابق عراق نوشته است که مسؤولان زندان به طور24 ساعته اقدام به پخش موسیقی درسلول های کوچک به ابعادچهارمترمی کردند. یکی دیگرازاین زندانیان گفته است که صدای بلندموسیقی باعث احساس دیوانه گی درانسان میشودوپس ازمدتی انسان فکرمینمایدکه گویادیوانه شده است . بنابراعلام" اف بی آی "موسیقی به طورغیرمنقطع به مدت شانزده ساعت درزندان هاپخش وپس ازآن چهارساعت سکوت برقرارمیشود. جنایات امریکاییهادرزندان گوانتاموبه داستان غم انگیزوشرم آوری در کاخ سفید مبدل شده است که حتابرفضای مبارزات انتخاباتی آنهانیزسایه افگنده بود. چنانکه بارک اوباما(2)که زندان گوانتانامورادرجریان مبارزات انتخاباتی خودفصل غم انگیزی درتاریخ امریکا توصیف کرده بود. برخی مشاوانش خبردادندکه سرگرم طرحی است که شماری اززندانیان گوانتاناموراآزادوتعدادی راهم محاکم امریکابه محکمه خواهد کرد. جنایات بوش درزیرچترمبارزه باتروریزم بویزه رسواییهای اودرزندانهای این کشوردرسراسرجهان چنان برسیاستگذاران کاخ سفید سایه افگنده است که ناگزیرشده اند تابرای پاک کردن این لکۀ ننگ وانداختن بارمسؤولیت بدوش این شخص یاآن شخص ، کاخ سفید رابه اصطلاح بری ذمه بسازد . چنانکه کمیسیون قوای نظامی سنای امریک(*)ادراین اواخر باانتشارگزارشی سؤبرخوردهای ماموران امریکایی رابازندانیان ابوغریب وگوانتامودرحوزۀ مسؤولیت دونالدرامسفلدوزیرسابق دفاع امریکا ونیزمقامهای بلندپایۀ این کشورعنوان کرد. سناتوردموکرات کارل له وین ، رییس این کمیسیون که همراه باهمکارجمهوری خواۀ خودجان مکین ، خلاصه یی ازاین گزارش رادراختیارنماینده گان این کشورگذاشتند، درآن توضیح داده اندکه رامسفلدبه همه محافظان زندان گوانتانامواجازه داده است که درروند تحقیقات خودمیتوانندازروشهای اقتدارگرایانه استتفاده نمایند. این رهنمودتمام روش ها وتکنیک های تهاجمی ماموران امریکایی رادرعراق وافغانستان تحت تاثیرخودقرارداده است که سربازان امریکایی درزندانهای گوانتامو، ابوغریب بغدادوبگرام افغانستان ازروش های تحقیق چون برهنه کردن زندانیان ، قراردادن آنهادرموقعیت های دردآورواستفاده ازسگ برای ترساندن آنهااستفاده کرده اند.
جنایات بوش بویژه درزندانهای قربانیان مبارزه باتروریزم همراه بابمباردمانهای وحشیانه برمردم غیرنظامی چنان حیثیت امریکارادرجهان زیرسوال برده ودموکراسی امریکایی ودفاع ازحقوق بشرامریکایی را به چالش کشانیده است که طشت رسوایی امریکازیرنام دفاع ازحقوق بشربیشترازهرزمانی ازبام به زیرافتاده است . مردم جهان خوبترنیات امریکارانسبت به دفاع جناحی ازحقوق بشردریافتندوهدف امریکارادراین راستاازجنگ سردبدینسودرک کرده اندکه چگونه امریکادیروزازاین حربه برضدشوروی سابق اسفاده میکردواین کشوررامتهم به نقض حقوق بشرمینمودوشوروی سابق هم بااستفاده ازابزارهایی زیرپوشش دفاع ازحق استقلال وآزادی ملتهاومبارزه باامپریالیزم برضدغرب برغرب میتاخت تاآنکه بعدازحادثه یازدهم سپتمبراین بازی تغییرکردوامریکادفاع ازحقوق بشرر زیرنام مبارزه باتروریزم
ابزاری برای بهره کشی های سیاسی خود برضدشماری ازکشورها به کاربردوزیربهانۀ " تهدیدبه امنیت ملی خویش ازجانب یک کشوری " حق هرگونه اقدامات نظامی راعلیۀ آن کشوربرخودمصؤون میپندارد . درحالیکه مستبدترین دولتهای همپیمان امریکاکه ناقضین درجۀ یک حقوق بشراند، ازاین انتقادامریکادرامان هستند. امروزما شاهدمانورهای محدودگروهی وجناحی کمیسیونهای حقوق بشردرافغانستان هستیم که باهدف دادن گروۀ خاصی ازبدترین عاملین جنایات دهۀ پنجاوشصت دراین کشورچشم پوشی کرده است وازهمین روبرنامۀ "عدالت انتقالی" حقوق بشردرافغانستان رنگ سیاسی به خودگرفت و حاکمیت ضعیف دولتی وعملکردهای یک جانبۀ بامانورهای تنگ موسسات حقوق بشردرافغانستان به این پروسه سرعت دادودرنتیجه آنرابه یک پدیدۀ زشت وبدسیاسی تبدیل نمود. بالاخره استفادۀ ابزاری ازحقوق بشرهم نتوانست درازراۀ جنگ امریکادرافغانستان راکوتاهتربسازدوزورگوییهای این کشوررابرضدکشورهای دیگرتوجیه نماید.
این زورگویان ویکه تازان گیتی چنان درجنگ افغانستان سخت دست وپاگیرگردیده اندکه جفاهاودردهای بیدرمانی رادریک جنگ فرسایشی برای سربازان وافسران خودنیزدراین کشورهافراهم کرده اند. چنانکه روزنامه هاهرآنگاهی ازدشواریهای علاج ناپذیرسربازان غرب درافغانستان وعراق پرده برمیدارد. شبکۀ فارس (3)گزارش دادکه براساس یک آمارجدیدیک چهارم کشته شده گان بریتانیادرعراق وافغانستان خودکشی کرده اند. این گزارش جدیدبه نقل ازمنابع موثق غربی میگویدکه امراض روانی درمیان سربازان بریتانیایی درعراق وافغانستان روبه افزایش است. ازجملۀ این مشکلات حمله به قوماندان هاتوسط سربازان واقدام به خودکشی درمیان آنهارانام برده است . این شبکه به نقل ازیک گزارش وزارت دفاع بریتانیا ازسال 2003 تاحال شمارسربازان این کشورراکه دست به خودکشی زده اند ، 42تن ذکرکرده است . گفتنی است 1700نیروهای امریکایی که درجنگ خلیج درسال 1991شرکت کرده بودند، به امراض گوناگون سرطانی مصاب شده اند که ناشی ازبرخوردآنهاباموادزهری دراین جنگ است .
ازسویی هم باگسترده شدن دامن جنگ افغانستان به فراترامرزهای این کشور باحضوراضافه ترازهفتادهزارنیروهای خارجی به حیث عامل مداخلۀ کشورهای دورونزدیک وشبکه های چندملیتی مانند القاعده دراموراین کشور، جنگ افغانستان رابه یک جنگ منطقه یی وحتافرامنطقه یی وبین المللی تبدیل کرده است وبحران دراین کشورراازسطح جنگ داخلی فراتربرده است که هرگونه پیشداوری هارابرای حل اساسی افغانستان دررابطه بابه نتیجه رسیدن مذاکرات ابتدایی کابل بابرخی گروههای طالبان ناسنجیده وخام ارزیابی نموده وهرگونه حدث وگمانهاراکه گویا کلیداصلی حل اوضاع افغانستان دربه نتیجه رسیدن مذاکرات باطالبان است ، زیرسوال برده است . درحالیکه موقعیت استرتیژیکی وجیوپولیتیکی افغانستان ، دیروزاین کشورراصحنۀ رقابت هاوکشمکش های روسیۀ تزاری وامپریالیزم بریتانیاگردنیده بود وامروزباقرارداشتن این کشوربرسرچهارراۀ شرق وغرب وذخیره گاههای سرشارنفتی و نقش محوری آن دراتصال سه منطقۀ مهم چون شرق میانه ، آسیای مرکزی و جنوب شبه قارۀ هندبه اهمیت استرتیژیکی وجپیوپولیتیکی آن بیش ازگذشته افزوده است . وقوع اندکترین رویدادی درکشورهای منطقه بیش ازهرکشوری اوضاع افغانستان رامتاثرگردانیده وصدورهررویدادتازۀ منطقه یی چون انقلاب هفدهم اوکتبروانقلاب اسلام ایران درسال 1980 این کشوررابه صحنۀ داغ تشنج وبستررویاروهای تندمیان قدرتهای منطقه یی وبین المللی مبدل کرده است . چنانکه شور لوموندآنلاین (4)فرانسه جنگ افغانستان را یک جنگ بین المللی خوانده است .
پیچیده گی اوضاع افغانستان سران غرب راشگفت زده گردانیده است واین شگفت زده گیهاسبب شده است که مقامات ارشد وآگاهان سیاسی درغرب پیرامون چنگ افغانستان دچاریک نوع سرگیچی وسردرگمی شده اندکه باماندن دردوراهۀ صلح وجنگ دردستیابی به بدیل سومی هرآن نگرانتر ولالهانترشده اندواین نگرانیهابه اندازه یی زمامداران وسیاستگذاران رادرغرب به چاشلش کشانیده است که نه تنهابرای جستجوی راهکارهای ثبات سیاسی درافغانستان پادرگل مانده اند، درگستره یی از نوسانات نظامی وسیاسی همراه بابرخوردهای مقطعی برسرتوافق به یک استرتیژی مشخص نیزدستپاچه شده اند . این دستپاچگی هاسبب شده است که هرچندگاهی مقامات غرب حرفهای ضدونقیضی پیرامون این جنگ بزنند. یک زمانی بوش خودرامکلف به تامین صلح درافغانستان می پنداردوزمانی مقام دیگرامریکایی باابرازحرفهایی ماموریت صلح امریکایی رادرافغانستان زیرسوال برده است . چنانکه
جان ناگل ، مشاورکنونی پنتاگون ومشاورپیشین بل کلنتن ،رییس جمهورسابق امریکا(5)طی سخنانی گفت : مادرافغانستان ماموریت تضمین صلح رانداریم . امریکادرقبال افغانستان به گونه یی عمل مینمایدکه گویی به خواب رفته است . وی تمرکزامریکابرعراق راموجب افزایش فشاردرافغانستان خوانده وتاکیدکرده است که مقاومت درعراق ازداخل این کشورسرچشمه میگیرد . درحالیکه درافغانستان آشوب هاازنقاط سرحدی پاکستان سرچشمه میگیرندوبرای اوباماتوصیه کرده است تا او اردوی افغانستان رااز70 هزارتن افزایش بدهدتابتواندانگیزه های دشمن راازمخالفان دولت بگیرد. درحالیکه بوش درآخرین سفرخودبه کابل که طرف استقبال حامدکرزی بااعطای مدال غازی امان الله خان گردید ودرعراق باصدای بلند "خطاب سگ "باپرتاب بوت (قیمت این کفش هادریک مزایدۀ انترنیتی ازصدهزاردالرامریکایی به 500هزاردالرامریکایی رسید)بوسیلۀ خبرنگارعراقی قرارگرفت ، برای طفره رفتن ازبارمسؤلیت های آینده، جنگ افغانستان راجنگ ایده ئولوژیک خوانده وبه قول او جنگ هایی ازاین دست عمردرازی دارد. (6) وگویابرای حل چنین نبردی درواقع راۀ حلی وجودنداشته ، هرگونه آرزوی تامین صلح وثبات درچنین کشورها رویایی بیش نیست ، این کشورهاناگزیراندتابرای مدت های طولانی کوله باردردناک تهاجم امریکاییهارابه سرودوش خودپذیراشوندوورودنیروهای تازه دم امریکایی رابرای آزمایش های جدید ناگزیرانه انتظاربکشند. این درحالی است که بسیاری ازکارشناسان سیاسی درغرب ومنطقه مخالف افزایش سربازان امریکایی درافغانستان هستند. چنانکه سایت خبری انتی وار (7)دریک گزارش تحلیلی خویش ازاوباماخواستارخروج نیروهای خارجی ازافغانستان گردید و دراین گزارش افزوده شده است که افغانهااکنون به مرحله یی رسیده اندکه دیگراعتمادی به نیروهای امریکایی برای ازبین بردن نیروهای القاعده ندارند. وکای ایده (8)نمایندۀ سرمنشی سازمان ملل درکابلنیزبدین نظراست که بجای افزایش نیروهای خارجی به اردووپولیس افغان توجه شود.
شماری کارشناسان چون مایکل اوهانلون ، تحلیلگر مرکزتحقیقاتی برکینز(9)باتوجه به سیاستهای مبهم امریکا درافغانستان مخالف افزایش نیروهابه این کشوراست . چنانکه او درگفتگوباشبکۀ تلویزیونی فاکس نیوزگفته است که امریکابجای اسراییل ومصراردوی افغانستان راتقویه نماید . وی افزوده است . درحالیکه امریکامیداندوبدین باوراست که افغانستان نمی تواندازخوداردویی داشته باشند. وی علاوه کردکه آنهاحتاآنراآزمایش هم نکرده اند. هفته نامۀ نیوزویک(10) دریکی ازشماره های خودنوشته است که امریکاازوسایل وشیوه های غلط درافغانستان کارمیگیرد. امریکاوهم پیمانانش این روزهادرافغانستان درحال بکارگیری ابزاروشیوه های اشتباه برای پیشبردماموریت اشتباه می باشند. واشنگتن به صورت اساسی ماهیت مشکلات کابل رابه درستی درک نکرده ودرموردمنافع امریکادرافغانستان نیزبرداشت غلطی داشته است . اوبامابایدبه جای اعزام عساکربه عقب نشینی نیروهاازافغانستان مبادرت نماید واسترتیژی واقع گرایانه تربرای این کشورترسیم نماید. لوموندآنلاین(11) درشماره یی زیرعنوان " کابوسی که درانتظاراوبامااست " نوشته است که . اوبامادرمقابل واقعیت های جدید درعراق وافغانسان قرارگرفته است . ازامضای توافقنامۀ امنیتی این کشورتاسال 2011باعراق ، مذاکره طالبان بادولت افغانستان بامیانجیگری عربستان سعودی آماده است تاباطالبان وازاتاسیس جبهۀ سوم جنگ درپاکستان باایجادحکومت غیرنظامی اوضاع دراین کشورسخن گفته است که چاش هی تازه ییرافراراۀ اوباماقرارداده اند. باتوجه به این مشکلات درافغانستان است که روزنامۀ نیویارک تایمز(12) دریکی ازشمارههای خودچنین نوشته است که استرتیژی اوبامادرافغانستان موفقانه نیست. دیویدکیلکولن مشاورسابق خانم رایس وافسرمتقاعداردوی استرالیاگفته است که ممکن نبرددرافغانستان ادامه یابدکه برای اوباماجنگ های شدیدی رادرپی داشته باشد. این درحالی است که فعالیت های طالبان سازمانیافته تروگسترده ترمیشودوبه اساس گزارش هفته نامۀ تایمزامریکایی (13)حملات تازۀ طالبان به کاروانهای اکمالاتی نیروهای ایتلاف درپاکستان نشاندهندۀ این است که شایدطالبان به اصول آموزش نظامی نگاه میکنندکه تازه کارهای آنهابه استرتیژِی اهمیت میدهند، حرفه های لوجستیک رافرامیگیرندو نیروهای امریکایی رابصورت تدریجی فلج میکنند . درآخرجنگ افغانستان رابی هدف ومسخره خوانده است وعلاوه نموده است که دیروزافغانستان محل زنده گی القاعده وطالبان بود؛ اماظرف هفت سال گذشته دشمن به پاکستان فرارکرده است.
ازآنچه گفته امد، آشکارمیشودکه اوضاع سیاسی ونظامی درجهان باتوجه به سیاست های جنگ طلبانۀ امریکا ، جهان رابه سوی آشوب میکشاند ودرهرلحظه فاجعۀ بزرگتربانسان روی زمین راتهدید مینمایدو جهان رابرسردوراهی آشوب ونظم قرارداده است . هرگاه اوضاع به همین گونه به پیش برودواسترتیژیهاموردتجدیدنظرقرارنگیرند. دراین حال اوضاع به سوی آشوب به پیش میرود ، آشوبی که بر بنای شماری ازگزارش ها (14) بعدااز 4تا8 سال آینده دگرگونی های مهمی درکاخ سفیددرپی خواهدداشت وحتاشماری گزارشهاقدرت کاخ سفیدرادرحال تحلیل وازبین رفتن پیش بینی مینمایند. هرگاه روی استراتیژی هاتجدیدنظرصورت گیرد، بعیدنخواهدبودکه درپشت این آشوب نظمی پیش آید.
بااین حال هرگونه تغییراسترتیژی امریکادرافغانستان مبنی برافزایش نیروهاتجربۀ ناکام این کشورراناکامترمینماید و افزایش نیروهای امریکایی وناتودرافغانستان اوضاع این کشور رادشوارتروپیچیده ترمیسازد که دردرازمدت نیروهای خارجی رازمینگرتروقوت مخالفان راافزایش داده وقیام آنهاراقوام بیشترمیدهدکه اشتباهی است براشتباۀ دیگروشکستی است دربستراسترتیژی های تازه وبی سرانجام امریکادرافغانستان ومنطقه که درنتیجۀ دنباله رویهای امریکا ازبریتانیا دررابطه به آسیای مرکزی وجنوب آسیا شکل گرفته است که افغانستان راازامریکادوربه دامن روسیه وچین می افگند. چنانکه "پل فیتزالیند" و"الیزابت گولد"(15) نویسنده گان کتاب " تاریخ نامریی : افغانستان قصۀ ناگفته " که درجنوری آینده منتشرخواهدشد، دریک تحلیل ضرورت تغییردرپالیسی امریکاراراجع به افغانستان حیاتی خوانده اند وبدین باوراندکه روش فعلی امریکادرمنطقه افغانستان رابطرف روسیه وچین می کشاند ، حادث، اخیرممبی نتیجۀ پالیسی امریکااست که درپیروی ازپالیسی بریتانیادررابطه باآسیای مرکزی وجنوب آسیاشکل گرفته است ، انگیسها ایجاددولت قوی بوسیلۀ امان الله خان رابه ضررمنافع خوددرهندمیدانست وامریکامخالف پلان تقویۀ اردوی افغانستان جهت استحکام موقفش درامتدادخط دیورند بود.
ازهمین روشماری کارشناسان تجدیدنظرامریکارادراستراتیژیهای بزرگ منطقه یی وبین المللی آن بویژه پیرامون جهان اسلام خواهان اندو به معنای دیگر تغییرکلی استرتیژی امریکارانیزدرپی داردکه گویابرپایۀ تقسیم بندیهای ایده ئولوژیک درجهان اسلام زیرعنوان بینادگراها، تجددگراها، سنت گراهاوعرفی گراها( سکولارها)آنهم به شکل متصل نه منفصل درصددایجادنفاق عمیق میان سنت گراهاوبنیادگراها است که باحمایت مالی واقتصادی وایجادمراکزرسانه یی وتبلیغاتی برای تجددگراهابنابرسازگاری آنهاازروحیۀ جامعۀ مدرن مردم سالارغرب زمینه رابرای افتادن حنفی های سنت گرابه محورتجددگراهافراهم بنماید و باایجاداختلاف میان حنبلی وحنفی شکاف عمیقی رامیان سنت گراهای عربی وعجمی ایجادنماید. تاازاین طریق بایاایجادنفاق درمیان مسلمانان یک نوع انقلابهای نارنجی گونه ومخملی گونه رادرکشورهای اسلامی تاسرحدتجزیۀ آنها راه اندازی نماید. نظریه پردازان بهشت موعوددموکراسی ناتوانیهای مسلمانان رابرای بالنده گی ورشدونبودپیوندوارتباط آنهاراباجریان غالب جهانی دلیلی برای گرایش های ملی ، پان عربیسم ، سوسیالیزم عربی وانقلاب اسلامی تلقی مینمایندکه هیجکدام گویابه جایگاه منزلی که میخواست برودتاهنوزنرفته است .
گفته های بالابه این صحه میگذاردکه جنگ امریکادرافغانستان ، نه تنهااشتباهی است سیاسی ؛ بلکه شکستی است استراتیژیک ویابه تعبیری دیگر جنگ امریکادرافغانستان درمرزی ازاشتباه تاشکست؛ بستری است ، برای کشاندن جهان به سوی آشوب های بزرگتر؛ اشتباۀ سیاسی ازآنروکه امریکاوغرب بی توجه به ویژه گی های ملی وسابقۀ تاریخی افغانستان وحماسه آفرینی های دشمن براندازاین مردم دربرابرمهاجمین بزرگ تاریخ ازسکندرتاچنگیز، تیمورلنگ ودیگران وعبرت نگرفتن آنهاازتهاجم بریتانیا وشوروی سابق به افغانستان وبویژه کم بهادادن غرب به شکست افتضاح بارشوروی سابق دراین کشور، زیرپوشش کنفرانس بن نیروهای خویش رابه این کشورسرازیرنمودند. به این بهانه تهاجم خودرابرافغانستان به گونه یی مشروعیت بخشیدند . درحالیکه این کنفرانس دمبریده وناتمام سرآغازی بود، برای رنجهای بی پایان وبیدرمان این ملت وبه قول لخضرابراهیمی(16) سابق نمایندۀ خاص سرمنشی ملل متحددرافغانستان وعضومهم کنفرانس بن که درمصاحبه یی بارادیوآزادی پیرامون نقص وکمبودیهای این کنفرانس چنین گفته است ، باوجودآماده گیهای طالبان برای اشتراک دراین کنفرانس شانسن اشتراک آنها همزمان بابرگزاری این کنفرانس میسرنبود . ازیکسو جبهۀ متحدملی خواهان حضورحریفی نیرومند چون طالبان درقدرت نبودند وازسویی هم روسیه ، امریکا، هندو ایران فکرمیکردندکه دیگرطالبان ازبین رفته اند. ازسویی دیگر حضوربازنده وخاموش پاکستان بنابرعدم حضوردوستان نزدیک آنها، مخالفت جبهۀ متحدوپررنگ بودن نقش ایران در این کنفرانس ، ازجمله عواملی بودندکه دست بدست هم دادند تاناکارآیی این کنفرانس راسرعت بیشتردادند.درکنارعوامل یادشده وضعیت متحول پاکستان درموازات تحولات داخلی ، منطقه یی وبین المللی وسریع حرکت کردن زمان راکه هرآن هزینۀ بیشترمیخواهد ازجمله عواملی برشمرد که کنفرانس بن رابیشترزیرسوال برده است. وی افزودکه او برای پرشدن خلای این کنفرانس درسال 2003پیشنهادکرد تاکنفرانس دوم بن برگزارشود؛ ولی کاری صورت نگرفت . به باوراو غرب برای پایان دادن جنگ درافغانستان مایوس کننده عمل کرده است، ملل متحدمنافع مردم افغانستان رافراموش کرده است . درحالیکه جنگ باتروریزم بی معنااست ، حتااسترتیژی جدیدی هم برای حل اساسی اوضاع افغانستان درکارنیست ، درواقع تاحال استرتیژی یی وجودنداشته است ؛ تنها یک استرتیژی و جودداردکه همانا صادقانه عمل نمودن جامعۀ جهانی برای حل مشکلات افغانهااست که تمرکزامریکاروی مصارف نظامی ودوری وی ازتاسیس زیرساخت های بازدۀ اقتصادی درکشورهای افغانستان وعراق شکست به این مشکلات افزوده است ، بویژه زمانیکه امریکا184 ملیارددالرراصرف بازسازی افغانستان مینمود
. استراتیژی هاییکه دربروکسل ، واشنگتن وجاهای دیگردرست میشوند ، حلال مشکلات افغانهانیست ، بویژه حالاکه زمان برای صلح درافغانستان بسیاردیرشده است وبسیارچیزها تغییرنموده است واوضاع به سوی خطرناکی به پیش میرود .
شکست دراستراتیژی ازآنروکه کارنامه های تکبرمنشانه ومایوس کنندۀ عرب درافغانستان بسیاری ازاهداف بلندمدت امریکاوغرب رادرسطح منطقه آسیب پذیروناتمام گذاشته است . تهاجم امریکاوغرب به افغانستان وعراق دموکراسی غرب به خصوص تیپ امریکایی آنراباشعارهای ابزاری حقوق بشرپدیدۀ زورگویانه برضدملت های مظلوم وابزاری برای اشغال کشورهای ضعیف زیربهانۀ " تهدیدبه امنیت ملی خویش ازجانب یک کشوری "وانمودکرد. این تهاجم امریکابسیاری ازبسترهاراکه درآینده هازمینه سازورویندۀ منافع استرتیژیک امریکادرمنطقه بود ، نه باآب ؛ بلکه باخون شستشوداده و درواقع ریشه های منافع حیاتی خودرادرمنطقه خشکانیده است . تهاجم امریکابه مینطقه به اندازۀ کافی روحیۀ ضدامریکایی رادرمنطقه نیرومندترگردانیده وفضارابرای سربازگیری القاعده وطالبان درسراسرجهان اسلام مساعدترنموده است . طالبان بااستفاده از فرصت هابه اندازۀ کافی نیرومند شده اندوتا15 کیلومتری اطراف کابل نفوذ قوی دارند، دربسیاری جاها ازخودوالی ، حکمران وولسوال هادارند وازمردم مالیات وعوارض سرک اخذمینمایند. این درحالی است که طالبان تغییرات زیادی کرده وبه مثابۀ نسل تازه یی درآمده اندودرهمه گوشه های کشورازحمایت مردم برخورداراند وشکست دادن آنهاغیرممکن شده است ، حتاداعیۀ آنهاجهانی شده است ، نیروهای آنهادربسیاری کشورهاچون نیجیریادرافریقاحضوریافته اندوخواستارخروج نیروهای امریکایی ازعراق وتمامی کشورهای اسلامی هستند. پس درچنین حالی تغییراسترتیژی امریکادرافغانستان بسیاردیرهنگام وحتابی معنااست.
منابع ورویکردها:
1- ا مریکاییان زندانیان گوانتاناموراباموسیقی شکنجه می کنند اراده ، شمارۀ 1438
2- اراده ، شمارههای 1416 و1437
*- رامسفلدمسؤول بدرفتاری بازندانیان ، اراده ، شمارۀ 1437
3- یک چهارم کشته شده گان بریتانیادرعراق وافغانستان خودکشی کرده اند، اراده ، شمارۀ 1438
4- جنگ افغانستان به یک جنگ بین المللی تبدیل شده ست، اراده ، شمارۀ 1437
5- مادرافغانستان ماموریت تضمین صلح رانداریم ، ویسا، شمارۀ 779
6- بدرقه بابوت واستقبال بامدال، هشت صبح ، شمارۀ 458
7- ویسا، شمارۀ 777
8- ویسا، شمارۀ 777
9- ویسا، شمارۀ 771
10- امریکاازوسایل وشیوه های غلط درافغانستان کارمیگیرد. ویسا ، شمارۀ 783
11- کابوسی که درانتظاراوبامااست، اراده، شمارۀ 1435
12- استرتیژی اوبامادرافغانستان موفقانه نیست، ویسا ، شمارۀ 783
13- طالبان نیروهای امریکایی رابصورت تدریجی فلج میکنند ، ویسا، شمارۀ 786
14- طالبان نیروهای امریکایی رابصورت تدریجی فلج میکنند ، ویسا، شمارۀ 786
15- روش فعلی امریکادرمنطقه افغانستان رابطرف روسیه وچین می کشاند، ویسا، شمارۀ 791
16- رادیوآزادی ، 18 دسمبر، اخبارصبح ؛ شماری جناح هامخالف اشتراک طالبان درپروسۀ بن بودند، ویسا، شمارۀ 790