نویسنده  : مهرالدین  مشید

 

چانه زدنهای سیاسی برسرحاکمیتی شکننده ودرحال فروریختن

 

آنانیکه پرچانه ترازهرزمانی واردچنه زنیهای سیاسی برای رسیدن براریکۀ قدرت کابل شده اند ، باید دانسته باشندکه بازیهای دیروربیشتردرزیرپروازبمب افگن های امریکایی شکل میگرفت ونه برمبنای خواست واقعی مردم ؛ ولی امروزاین بازی درحال رنگ باختن است ، وضعیت باوجودشکننده گیهایش درحال دگرگونی است وغرب وامریکابرای بستن قافله های سنگین نظامی وحتاسیاسی خودازافغانستان لحظه شماری میکنند واین لحظه شماریهاسازوبرگ دیگری رادرپی دارد. چانه زنهای دیروزمیزان بردوباخت خویش راصرف درخم ابروی امریکابه تماشامیگرفتند تازمامداران کاخ سفیدگوشۀ چشمی به کدام یک از آنهانمایدودست کدام یک رازودترفشاربدهدکه دراین معامله میزان موفقیت های سیاسی متناسب به وفاداری ومزدوری باامریکابود.

یازهم چانه زنیهای سیاسی برسرقدرت درکشوریکه  جغرافیای سیاسی  ومرزهای تاریخی آن درکشمکش های منطقه یی وبین المللی سخت آسیب پذیرگردیده  است ومرزهای  زمینی آن درزیرتانکهای زرهی امریکاواروپاوسرحدات هوایی آن دربرش خطوط بمب افگن های آنها هرروزخوردترمیشود وپیشروی سربازان پاکستانی به بهانۀ مبارزه باتروریزم هرروزبیشترازروزدیگرسرحدات موهومی دیورند راباقیچی های "عمق استراتیژِی " خودمیبردوباایجادپوسته های جدید به جاهای تازه یی میدوزد. سرنوشت تاریخی وهویت ملی آن دربازیهای معامله گرانه وترفند آلود استرتیژیهای منطقه یی وبین المللی درآتش مبارزه باتروریزم درحال ذوب شدن است. این آتش چنان هرروزدامن میگسترد که قلمروحکومت کابل رامحدودبه اشعۀ چند کیلومتری ارگ آن نموده است. محاصرۀ کابل بوسیلۀ طالبان هرروزتنگترمیشود ودرسایۀ زدوبندهای رقابت باروناهماهنگ پیداوپنهان امریکاوناتوبویژه بریتانیااوضاع کلی متشنج ومتورم کشورگاهی به سوی بالاوزمانی بطرف پایین کشانده میشود. این اوضاع شکننده ولرزان باتغییرات سیاسی درکاخهای حکمروایی درامریکاواروپا شکننده ترمیشودودرزیرانبان سیاستگذاریهای آنهاخوردترمیگردد. پس درچنین کشوری چانه زنیهابرسررسیدن به قدرت آنهم ازطرف شماری محدود میتواند معنای واقعی وتاریخی داشته باشد و برگزاری نشست هایی دردوبی وجاهای دیگردرپشت دروازه های بازوبسته میتوانند حلال واقعی دشواریهاوپاسخگوی سیلی ازمشکلات درکشورباشد. آنهم درکشوریکه وضعیت شکستۀ آن درزیرچکمۀ سیاستگذاریهای لرزان وتغییرپذیربوش هاواوباماهالرزانتروشکسته ترمیشود . اوزیرعنوان طرح استراتیژیهای جدید چنان زیکزاک وشکننده عمل مینمایدکه روزی ازحمله به پناهگاه های القاعده درپاکستان حرف میزند و(1) برای سرکوبی القاعده همکاری افغانهاوپاکستانیها راخواستارشدوتاکیدداشت  که درهرتغییری درافغانستان باید منافع این کشوردرنظرگرفته شود. (2)زمانیکه  سربازان انگلیسی از اوخواهان رهایی ازدوزخ افغانستان میشوند. (3) واز"زیبگینوبرژینسکی " (4)مشاورامنیت ملی خودمیشنودکه آنهادرمعرض تکراراشتباۀ شوروی درافغانستان قراردارند  وهم  چنان گاهیکه موفقیت تیم خودرادرنحوۀ بازگرداندن مسآلۀ بن لادن به راس دستورکارمقابله باتروریزم درتردید میبیند (5) . زمانیکه رابرت گیتس(6) میگوید : این اشتباۀ خطرناکی خواهدبوداگرگفته شود، این جنگ ، جنگ امریکااست. از پاتریک مون" (7)دستیارمعاون وزیرامورخارجۀ امریکامی شنودکه هیچ گونه تحول وتغییرخاصی دراستراتیژی امریکادرافغانستان ایجادنخواهدشد بصورت فوری تغییرلحن میدهدو حتاگزارشهاپخش می گردند که تیم کاری اودرزیرپوشش طرح حل منطقه یی افغانستان موضوع خروج نیروهای امریکایی رازیرارزیابی دارند (8).

وشاید گزاف نباشد اگرگفته شودکه اولین ملاقات اوبامابامقامات "سیا" به رهبری "مایکل هید" بسیاری ازمعادلات سیاسی وپرامترهای فکری اورادچارنوسانات گردانیده باشد، بربسیاری ازتصامیم مهم  کشوری وبین المللی او وزنۀ واردکرده باشد وسیمای بشاش وخندان این سیاۀ برخاسته ازکوله بارتبعیض هاراپیش ازآغازاندکی غبارتوهم گرفته باشد که رسیدن اوبه کاخ سفیدبه مثابۀ تحول درخشانی درمسیرتکامل جامعۀ  بشری پنداشته شده است . این سیاه پوست سفید طینت رادربرزخ تصمیم سفیدپوستانی سیاه دلی که امنیت جهان راپرمخاطره گردانیده اند ، به پیش کشانده باشدوباردیگر اوراخاطرات خونین لوترکنگ ها، ماندیلاها، محمدعلی کلی ها، فرنتس فانون ها، روزه پارکس ها، امه سزرها، مالکم اکس وهزاران اکس گمنامی دیگرتکانی داده باشد ؛ ولی بازهم باافتادن نگاه های اوبه اشک های سخاوتمندانۀ چهره های نمادین امریکاچون  جیسی جکسون ها، اوپراها ودیگران اندکی تلطیف شده باشدوخاطرات جاودان "فلیپ رید" برده ییکه مجسمۀ برونزگنبد"گپیتال" رادرکاخ سفید ساخته است وباتجسم عینی یافتن  رویاهای اودرموجی ازخاطرات 25 هزاربردۀ سیاهی  که درکارساختمان کاخ سفید نقش داشتند یک آن اورادگرگون نماید وبایکه خوردن بازهم به خودآید وباتداعی این حرف امه سزرسیاۀ  فرانسه یی " هیچ انسانی حقارت کشیده یی نیست که من دروجوداوحقارت نکشیده باشم " شانه هابلنداندازد وقامت برافرازد وبایادهانی این حرف سارتر" سیاهان کلمۀ زنگی راکه اروپاچون سنگی شناوربه سوی آنهاپرتاب کرده بودند ، برداشتند وبرفرق اروپایی هاکوبیدند" شوروشادی شگفت آوری به اودست داده باشد. این سیاۀ پولادین عزم ودشمن تعصب وتنگ نظری راباهمه دشواریهاییکه درمقابل اوقراردارد ، آبدیده ترکرده باشد. دوباره  این حرف  خودرا(9)" این پیروزی به تنهایی مبین آن تغییرکه ماباید بدنبال آنیم نیست ؛ بلکه صرف چانسی است ، برای آودن آن وباپافشاری برراه وروش های قبلی آرزوی ماعینیت نخواهدیافت . " موردبازنگری قرارداده باشد وباگفتن این حرف که (10)"سرگذشت ماشاید متفاوت ؛ اماسرنوشت یکی ومشترک است "باردیگرخاطرات زنده یادجان کنیدی رازنده کرده باشد که گفته است " مردم جهان نباید فکرکنندکه امریکابرای آنهاچه میکند ؛ بلکه به این فکرکنیم که ماهمه برای مردم جهان چه کاری کرده میتوانیم " تداعی این حرف چنان به اوقوت بخشیدکه صریح وبی باکانه گفت " آنهاییکه درپی نابودی دنیااند آنهاراشکست خواهیم دادوآنهاییراکه درجستجوی صلح اند ، حامی وپشتیبان خواهیم بود. هرچه باشد، بالاخره اوبرای جامعۀ خودکارهاییراانجام خواهدداد؛ ولی برای بازیگران سیاسی درکابل ساده لوحانه خواهدبود که سرنوشت ملت خویش راباتصمیم های سرنوشت سازاورقم بزنند ودرسایه وروشن تصمیمگیریهای اولنگ لنگان قدم بردارند. درحالیکه میدانند " رفتن به پای مردم بیگانه دربهشت    حقاکه باعقوبت دوزخ برابراست"

هنوزآشکارهم نیست که بازیگران سیاسی برسراخذقدرت ارگ کابل به چه میزانی خودرادرمعادلات سیاسی وپرامترهای فکری اوجاداده اند ورگه های تصمیمگیری اورابصورت واضح دریافته اندتابرمصداق حکایت معروف مثنون معنون چون صوفی بیچاره حال غرق درشوروهیجانات صوفیان داخل مسجد شودباگفتن "خربرفت وخربرفت " یکباره متوجه شودکه خرقدرتش وقت موردمعاملۀ دیگرصوفیان قرارگرفته است.

به هرحال بازی هنوزهم ادامه دارد . ازبازیهای نبردورویارویی و سازش ناپذیرباالقاعده تامصالحه وگفتگو وبالاخره برگزاری کنفرانس منطقه یی بااشتراک کشورهای همسایه برای حل اساسی معضلۀ افغانستان قدمهای شکسته وریخته است که دراستراتیژی تازۀ کاخ سفید پیرامون افغانستان درحال شکل گیری است واین شکل گیری هاهنوزهم بصورت درست فورمولیته وقالبریزی نشده اند . پس درچالۀ چنین ابهام تازه  بازیگران سیاسی قدرت درکابل وهمدستان پیشین کاخ سفید ؛ سفیدپوستهای جهانخواروتمامیت خواه به چه فورمولهای جدیدی اندیشیده اند وفورمول های رسیدن به قدرت آنهاچقدربافورمولهای تازۀ کاخ سفید موافق وموازی میباشند .  یااینکه این دوستان ماباتوپهای خالی گلوله ها فیرمیکنند واگرگلوله یی هم دردستگاه های پرتاب دارند، قابلیت فیرکردن راندارند واگرفیری هم مینمایند .  برمصداق توپ " دوران امیرعبدالرحمن خان " که باانفجاردرداخل توپ اطرافیان خودرابه خاک وخون میکشاند وبازمانده هاهم بااین گفته دل خوش نمایند" اینجاکه این حال است ، درآنجاچه حال خواهدبود"

پس درسایۀ اینگونه سیاستهای لرزان وشکسته چگونه میتوان به بیگانه هاامیدواربودو چه رسد به اینکه چانه زنیهای سیاسی رابرمبنای سیاستهای بیرونیهابرگزید وطرف وزنۀ سنگین ترازوراباوجود پرازباری اززشتیهپا ترجیح داد.

دراین شکی نیست که اینگونه جلسات نتایج موردنظراشتراک کننده هارادربرداشته باشد وبه نیات وخواستهای  آنهاپاسخ بگوید وشایدهم هدف ازاینگونه نشست هاایجادنفاق ورخنه افگندن درصفوف ایتلافهاوگروه هایی  باشدکه بنابرتکشکل شکننده وناموزون آسیب پذیراند ودرچنین حالاتی که بحث برسرمنافع و رسیدن به قدرت باشد، دربرابرکوچک ترین مانورمخالفان خود زودازهم می پاشند. بویژه آنکه مخالفان آنهااین تنگدستیهارادرگذشته هادرآنهاآزموده باشند ؛ ولی هرگزبه خواست ها وآرزوهای ملتی هرگزنمیتواندپاسخگوباشد. چندی پیش مطلبی رادرروزنامۀ پیمان ملی زیرعنوان " چانه زنی های سیاسی دردوبی" خواندم که حاکی ازمذاکرات سری بود، برسررسیدن به یک توافق عمومی آنهم به نفع جناب حامدکرزی که آقایانی چون علی احمد جلالی ، ضیامسعودنمایندۀ جبهۀ متحدملی و... درآن اشتراک داشتند . گذشته ازاینکه بازیگران این نشست باپیش کشانبدن سید احمدگیلانی وبه عقب کشانیدن آن به نفع کرزی ویابه پیش راندن علی احمد جلالی وشخصیت های دیگری که هنوززیرپرده اندومنتظراندتابرمصداق حکایت "دزدی خری" قرۀ فال بنام آنهازده شود، چه اهدافی رادنبال مینمایند ویااینکه درتختۀ  شطرنج این گونه مذاکرات باآمدن پیاده های جدید وزیرها ومیدانداران دیگری واردبازی تازه میشوند وباکشت پیاده یی شاهی درمحاصره قرارمیگیردوازمیدان بیرون پرتاب میشود وشاهی تازه دم درفش پیروزی رابه نفع خودبه اهتزازدرمی آورد. آنچه مایۀ شگفتی وحیرت است . تلاشهادرراستای پروزنه گردانیدن حامد کرزی ودوباره برداشتن اوبرتخت کابل است . گرچه اشتعمارباحیله های زیرکانه یی  شخصیت های سالم وصالح راازصحنۀ فعال سیاسی کشوربیرو ن رانده است ویاآنهاراچنان تنگدست ومفلس نموده است که هرگزامکانات ومجالی برای اشتراک درانتخابات ریاست جمهوری به خصوص زیرحمایت بمب افگن های امریکای وتانکهای زرهی آنهاراندارند . این شرایط ازپیش ساخته شده میدان رابرای شماری خالی کرده است که برمصداق این حرف " درشهرکورهای یک چشم پادشاه است " وحتاازکورهای مادرزادی پادشاه بتراشندوباهفت قلم رنگ آمیزیهای سیاسی واردمیدانش نمایند. بویژه کورهاییکه به اندازۀ کافی شخصیت های آنهاکوبیده شده وبنابرکم ظرفی های آنهادردهنیت هاسخت کوبیده شده اند. این شرایط  میدان رقابت رابرای حامد کرزی بیشترازدیگران فراخترنموده است تامردم ناگزیرشوند ازدوانتخاب "بدوبدتر" انتخاب بدراترجیج بدهند. ودرنتیجۀ یک بازی غم انگیردیگرقرعۀ فال دوباره بنام اوزده شود و  به مثابۀ بازیگر موفقترچهربنمایاند.

دراین گونه چانه زنیهاشاید بارهابازنده گانی دوباره برنده شوند وبرنده گانی بازه بازنده گردند ؛ ولی آنچه مسلم است اینکه هرگزاتنخاب های دوباره وسه باره یک شخصی  دربازارمکارۀ سیاست نمیتواند پرده بروی ناکارآییهای گذشتۀ آن بکشاند که رسوایی های آن ازمرزهای کشورفراتررفته است وروزنامه ها رسانه های غرب ازبام تاشام آنهارازمزمه میکنند. چنانیکه  روزنامۀ تایمزلندن  (11): دریکی ازشماره های خود چنین نوشته است که اوضاع افغانستان باید بصورت جدی موردبازنگری قراربگیردوافزوده است که وضعیت درافغانستان چنان آشفته ودرهم برهم است ، فساداداری وضعف اداره درآن بیداد میکندکه کمترنظیرش رادرتاریخ این کشورمشاهده کرد و درضمن به خویش خواریها ، واسطه بازیهاوسازش های فزایندۀ دراین کشورنیزاشاره کرده است وازسویی هم به پیشرویهای طالبان به دروازه های کابل وازبه محاصره کشانیدن این شهرنیزاشاره کرده است که همزمان به آن ازافزایش تلفات ملکی نیزسخن رانده است . درآخرین تحلیل نتیجه گرفته است  که کرزی دیگرشایستگی دوبارۀ ادارۀ این کشورراندارد. وهم به تحولاتی چون قرارگرفتن افغانستان زیرفرماندهی "پترایوس" فرماندۀ آسیای مرکزی  امریکا، عدم اعزام نیروهای بیشترازطرف ناتوبه این کشوروروی کارآمدن "اوباما" رابه کاخ سفید اشاره نموده وتغییرات یادشده رابه نحوی مایۀ امیدواری بررسی کرده است . این روزنامه افزوده است که کرزی درسفراخیرخودبه لندن درنظرداردتاتوجۀ مقامات برینانیارابه سوی خودجلب نماید تاباردیگربر ادامۀ حکومت اوصحه بگذارند. وچه شگفت آوراست که سخنگوی دولت آقای کرزی بادهن کجیهای وپرروییهای حیرت آوری به پاسخ تبصره های این روزنامه پرداخت وباحرفهای "قلمبه وسلمبه" یی بدفاع ازحاکمیتی پرداخت که ناکارآیی ، فساداداری وضعف مدیریت درآن به مراتب شدیدترازگفته های روزنامۀ یادشده بیدادمیکند  . فسادچنان دردم ودستگاۀ آن آفتابی است که گویادموکراسی باقیافۀ شرمسارانه ورشوت آلودی سیمای کریۀ خودرابه چشمان مردم هرآن درحول وحوش ادارات دولتی مینمایاند . فساداداری ازقضاتاسارنوالی ، شاروالی ، مستوفیت ، گمرک وسایرادارات سکتوری وعایداتی  روبه آسمان دارد. مردم سالاری درهاله یی ازابهام درسایۀ نردبان حقوق بشرچنان کج شده است که درزیرساطوراستفاده جوییهای مقامات بلنددولتی ناگزیرانه ضجه میکشد. دولتمردان باچنگ ودندان تنۀ زخمی آنرادرتابوتی افگنده اند وپرت وپوست کنان به پیش میکشانند وکارمندان پایین رتبه هم باچاقوهای تیزچنان به جان آن افتاده اندکه درموجی ازهیجانات یک چاقورابه تابوت وچاقوی دیگررابه جیب مراجعین وارمینمایندتاآخرین گوشه های جیب آنهارابدرند وآنچه درکنج وکنارآن باقیمانده است آنرانیزبقاپند وباسیلی بروکراسی وکاغذ پرانی آنهارانوازش بدهند .

ازنظراین روزنامه  کرزی آرزوداردتاباردیگرتفنگداران رابه رکاب خودبکشاند، بازهم برای  چرشهای انسانخوارانه وچپاولگرانۀ آنها فرصت های جدیدی رامیسربگرداند تاآنهابه چوروچپاول دارایی مردم پرداخته وجناب کرزی هم باشادمانی وخوشباش گویان دربرابرجنایات آنهاچون گذشته مهرسکوت برلب بنهدوگویا"برسرمردم باردیگرکلاه بگذارد" وباخویش خواری هاومصلحت پذیری هادیگ جوشان آتش رابرسرمردم بگذاردوبه حکمروایی درچهاردیوارهای کابل که خودباموجودیت  موسسات دولتی وخارجی وقرارگاه های نظامی داخلی وخارجی به دیوارهای عبورناپذیرسمنتی تبدیل شده است ، ادامه بدهد تابازهم  چندسالی دیگربرغمنامۀ تلفات بی سابقۀ افرادملکی این ملت دردمندچون 16 تن درفارم هدۀ و47 تن درهسکه مینۀ ننگرهار، 48 تن درزرمت پکتیا، 12تن دربگواو20تن دربالابلوک  فراه ، 57 تن درزیرکوۀ شیندنددرهرات ، 27 تن دردرۀ پیچ کنر، 20 تن درلغمان ، 90تن درزیرکوۀ شیندند،38تن در قندهار ، بازهم 37 تن کشته و31تن زخمی درشاه ولیکوت قندهاردرمراسم عروسی ، کشته شدن 14 کارگریک موسسۀ سرک سازی درخوست ( دهم نوومبر)، بمباردمان یک محفل عروسی درغزنی وکشته شدن 3تن درآن(12نوومبر) وبه همین گونه بارباردرولسوالیهای پنجوایی ، ژیری ، بغنی وجاهای دیگر اشک تمساح بریزد، خون هرانسان بیگناۀ افغان رابه قیمت صدهزارافغانی به امریکاییهابه فروش برساند وبااجرای فرمانهای فاقدارزش عملی به ایجادکمیسیونهای نابکاربپردازد ، وزرا، قاضیان ، فرماندهان ، والی ها، ولسوالی هارافرصت های تازه بدهدتامقامهای دولتی رابه اصطلاح به یکدیگربه اصطلا ح "سرقفلی بدهند" ، برمردم بیشترازدیروزبتازند وهرچه درتوان دارند به حق مردم روابدارندتاتیغ ازدمارآنهابرآورند تاباشدکه تخت وبخت جناب کرزی در ارگ شاهی قدیم برقراربازهم برقرارباشد ،  طبق های رنگین  حشم وکباراودرچهاردیوارهای ارگ باحق گیریها ازوزراوغیره اراکین بلند پایۀ دولتی باخورش ها ی بوقلمون رنگین ترگردد. بیجانخواهدبود ، اگرحرف یکی ازنزدیکان کرزی راکه آدم خیلی هامعززی است وخوشبختانه که جایش درنظام اوخالی است وچه خوب که خالی است واگرخدای ناخواسته پرمیشد ، شاید کارکردهای آبرومندانه وشرافتمندانۀ گذشتۀ اونیزسخت زیرسوال میرفت. دراینجانقل نمایم که روزی گفت بروی دسترخوان پرتنعم ارگ نشسته بودم ، به آقای هیوادمل گفتم : "هیوادمل صاحب فلان شخصی راکه درموردمقرری اش برایت چیزی گفته بودم ، گرچه پشتوصحبت نمیکند ؛ ولی ازنزدیکان من است ؛ بنابراین باید بالای اواعتمادنمایید." یااینکه اویک زن معززی راکه هرگزقصدکاندید شدن به پارلمان کشوررانداشت ، اوراعلیرغم ناگزیری هایش واداربه کاندیداتوری نمود؛ ولی درآخرباهمه وعده های چرب وگرم صرف برای او ده هزارافغانی داد درحالیکه اوبه نام اوازمراجع مربوط پول هنگفتی فراچنگ آورده بود، یاحرف یکی ازدوستان دیگرم رایادآورشوم که بعدازملاقات باهیوادمل گفت : گویادریافتم که جناب هیوادمل ازمن توقعی  داردوبرداشت اوچنان بود که این آقادرهرزمان که کسی رابوسیلۀ فرمان آقای کرزی مقررمیکند ، ازآن شخص طالب امتیازی است  دریافت میداردوهم امتیازمستمری رابروی تحمیل میدارد. بگذریم ازاینکه اوچه خویشخواریهاکرده است . به همین ترتیب جمعی ازدوستان شخصی خودرادرمقامات بالای دولت مقررنموده است. این جناب باسابقۀ افکارچپی  خودامروزدستارقبیله رابرسرکرده است ،  دیروزازانترناسیونالیزم کارگری وامروزازناسیونالیزم منحط قبیله به گونۀ زیرکانه یی دفاع میکندودیروزچاوش ارتش شرق  وامروزقافله داراردوی غرب است ودرزیرچادرسیاست دیوهفت رنگ گرایش های فکری خودرارنگ تازه به دوران رسیده یی داده است وباکلاه گذاشتن برفرق جناب کرزی ، راۀ ناهموارحق گیریهارادرچاشنی ضددینی وضدملی " قبیله گرایانه وپشتونخواهانه"برای خودهموارگردانیده است . این است گوشۀ ناچیزی ازکارنامۀ ارگ نشینان زمان کرزی برمصداق" مشت نمونۀ خروار". البته دراداره ییکه ازبازپرس درآن خبری نیست ، درسایۀ حاکمیت آن جنایت کاران بصورت کل احساس امن منیمایند ، حق کشی هادرزیرتیغ نرم دموکراسی نارس وناپخته وچکمۀ گشادۀ آن به اوجش رسیده است ، آنهم درکشوری که موادمخدرحرف اول رامیزند وچنان فضای آشفته ودرهم وبرهم درکشوربوجودآمده است که دراصل دادخواهی وحق گیری به سوال بزرگی مبدل شده است وموید این نظرمردم است که میگویند : زمامداران کابل اوضاع رابصورت قصدی اینگونه برگردانده اند تازیرپوشش آن مقامات دولتی به اختلاس بیشتربپردازند ، دزدان چاقترمی شوند، رهزنان وراهگیران همه همدست پولیس ها وتهانه داران اند ، قاضی هامرتشی ، حاجبان دزدوپرده داران دزدپران شده اند . قهرهای گاه وناگاۀ کرزی هم برمصداق "رسیدن کاردبه استخوان" برای برطرف کردن وزیری بارویۀ جدیدترکه راه اش راحتابه سوی سارنوالی باز مینمایدکه گویابعدازاین پرسان وبازخواست آغازشده است وجاداردتامردم زمان آیندۀ ریاست جهموری اش راباخیرگفتن ومیمنت گویان به استقبال بگیرند.  پس بااین حال چه مانعی برسرراۀ دوباره آمدن کرزی برمقام دولت شهرکابل باقیمانده است. این درحالی است که باتاسف گروه هاواحزاب به اصطلاح سیاسی درکشوربویژه شماری ازآنهاکه تاحال ازداشتن کاخ وویلا ومارکیت های بزرگ تجارتی سخت رنج میبرند ، سیاست بازیهابرسرمنافع مردم چاشنی فرصت طلبانۀ خوان های بیدردانۀ آنهاشده است، سیاست روزمره زده گی ومردم فریبی ومردم آزاری پیشۀ آنهاشده است . بدست آوردن چنین داراییهاراهم جزدرزیرسایۀ نظام آقای کرزی درزیرسایۀ  نظام دیگری ناممکن ترمیدانند . ازسویی هم میدانندکه مردم آنهاراازخودرانده  است ودرهیچ جا ، جای پایی ندارند ومردودخداومردم شده اند . پس راهی  جزمشارکت وایتلاف باکرزی برای رسیدن به شاخ قدرت چه راۀ دیگری درپیش دارند تاباواردشدن چانه زنیهابااوبرسرگرفتن کورسی ومقام نه برای تحکیم ثبات وتامین امنیت واستقرارصلح سراسری درکشورجزباکرزی ، شخص دیگری رابگزینند . چنانیکه درروزنامۀ پیمان تبصره وتحلیلی راخواندم وازخواندن آن خیلی هاشگفت زده شدم که چگونه برمصداق تمثیل مولانای بزرگ شماری باوجوددشمنی هابرسرمنافع باهم کنارمی آیند وزنجیرهای شکستۀ دشمنی هارادوباره میبندند وکوس دوستیهارابرای فصلی تازه وروزگاران دیگرفراترازمرزها آنهم درشهردوبی میکوبند؛ دوبی یعنی مرکززدوبندهای سیاسی جهان وشهرپررفت وآمد سیاستمداران وچه جایی امن برای سیاستمداران بزدل وترسوتاباشدکه  درزیرچترحاکمیت ومیزبانی امیرنشینان برخواسته ازغسل تمهیدچاه های نفتی وباترغیب وتشویق انگلیس کهنه کار که بازیهای به اصطلاح بادم مارش درهلمند برای جهانیان آشکاروهویدااست.  بیرابطه نخواهد بودتابه نامۀ سربازان انگلیسی اشاره رودکه طی نامه یی ازاوباماخواسته اند تاآنهاراازدوزخ افغانستان نجات بدهد. چنانیکه روزنامۀ اندپندنت آنلاین(12) نوشته است : نامۀ سرگشادۀ  سربازان انگلیسی به اوباما: ازاوباماخواستند تاآنهاراازدوزخ افغانستان رهایی ببخشد. دراین نامه ازحملا ت طالبان امان خواسته اند وماموریت خوددرافغانستان رابسیارپیچیده، درهم وبرهم وآشفته توصیف کرده اند . آنها افزوده اندکه این مسالۀ به شکست خیانتبارمقامات بریتانیای مبدل شده است ؛ زیراآنهاسلاح درستی دراختیارندارند وازدرخواست تقاضابرای جنگ هم شگفت زده میشوند وحتانمیدانندکه فرماندۀ آنهاکه است.

درآنجادغدغه برای حاکمیت درکشوری دارند که مردمش باپشت پازدن به هرنوع موازین بین المللی قربانی دستورهاوفرمانهای رامزفلدو بوش میباشند وهیچ مصوئنیتی احساس نمی نمایندوحریم فضایی آن بدون هرگونه ممانعتی انتظارتجاوزآشکاربمب افگن های امریکایی رادارد. امریکادرقلمرو اش چنان خودرامختارمی بیندکه هرکس رادرهرجا ومحلی که خواسته باشد، بدون هرگونه رودربایستی هدف بگیرد، حتادرمحافل عروسی خویش ، خودرادرامان نیابند ؛ برمحافل خوشی وعروسی آنهادرشاه ولیکوت حمله کند ، برکاروانهای مسافری آنهابتازد، کارگران راه سازی وسرک سازی آنهارادرخوست بکشد. چنانیکه روزنامۀ   فایننشل تایمز(13)دریکی ازشماره های خودازاین رازپرده برداشته است ونوشته است: بوش فرمانی رابه درخواست رامزفلد وزیردفاع این کشوربه امضارسانیده بودکه برای امریکااجازه میدادتامراکزالقاعده رادرهرکجای دنیای موردحمله قراربدهد که تاحال 12 مرتبه ازاین گونه حملات بوسیله نیروهای امریکایی درنقاط مختلف جهان به اجرادرآمده است که یکی ازاین حملات درباجورپاکستان به صورت مستقیم ازطریق ویدیودرکلیفرنیای امریکابه مشاهده رسید

چه شگفت آوراینکه اسم این نشستهارازیرپوشش کنفرانس تجارتی  اجماع ملی گذاشته اند وبااینگونه نیشخندزنیهابه اصطلاح "به ریش بابه "مردم خویش راموردتوهین قرارمیدهند. آیاشگفت آورنیست که شماری افرادمردم رانده شده بااستفاده ازناچاریهای توده هاخودرابه اصطلاح" میروملک" جابزنند وبرای جلوگیری ازدست رفتن منافع شخصی خود دورهم بنشینند وبه اجلاس خودرنگ اجماع ملی بدهند . درحالیکه احماع ملی معنای وسیع وگسترده ییراارایه مینمایدکه بازگوکنندۀ سهمگیری اقشارگوناگون جامعه اعم ازگروه ها، ملیت هاو حلقات مختلف دریک پروسۀ  بزرگ ملی باشد که به هدف تامین صلح سراسری ، وحدت ملی ، ومنافع همگانی برگزارشده باشد وطرح های جامع ، وسیع البنیادوفراگیرراکه ممثل واقعی ارادۀ ملتی باشد، ارایه بدهند ودرتصویب فیصله هایی همت بگمارندکه ارادۀ جمعی وآرزوهای ملی یک کشوردرآن بازتاب روشنی یابند.

دراین نشست نامهای آشنایی به چشم میخورندکه شماری براریکۀ قدرت سواراندوشماری هم ازپلۀ آزمونی قدرت برافتاده اند وجالب تراینکه یکی ازآنهاجناب جلالی بودکه بعدازبرکناری ازوزارت حتاحوصلۀ یک روزسپری کردن درافغانستان رانداشت ، درفردای روزبرطرفی خود بصورت فوری افغانستان راترک گفت ونزددوستان خارجی خودشتافت تاهرچه زودترگله وشکایت های خویش راباآنهادرمیان بگذاردودرآیندۀ نظرمساعد آنهارانسبت به خودجلب نماید که گویا اوهرگاه برکورسی قدرت کابل  سوارشود ، نسبت به هرکسی وفادارانه به ولی نعمتان خود عمل خواهدنمود. آن مرتبه باباری ازپسته وقالین واین مرتبه باباری ازدالرویوروبه کشورمتبوع خودبرود.

به هرحال این است سرنوشت دردناک ملتی که درزیرتجاوزوحشتناک امریکایی هاشب وروزدرخون وآتش غوطه وراست ، سیاستمداران تمامیت خواۀ آن کمتر به فکررهایی کشورازبدبختی هاومصیبت های بی شماری اند که دامن گیراین ملت بیچاره میباشد و بیشتربه خودوآرزوهای شخصی وگروهی خود توجه دارندوهرکدام زیرپوشش جرفهای پرطمطراق تلاش دارندتاازکاروان قدرت بیرون نمانند وبه هرنحوی که ممکن باشد درگوشه یی ازقدرت بخزند تاتوان دارند ، برای قاپیدن وچاپیدن داراییهای مردم دست وپنجه نرم نمایند. حقا که این حرف حساب شده یی است که گفته اند "آزموده راآزمودن خطااست" وتکراراشتباه هم برمصداق این حدیث پیامبر" نباید یک مسلمان رادوبارازیک سوراخ ماربگزد" خطای نابخشودنی خواهدبود.

 

دگرگونیهای ظاهری درکاخ سفیدچانه زنیهابرسراخذقدرت درکابل راپیچیده ترگردانیده است            

 

این درحالی است که حضورنظامی امریکاوناتودرافغانستان باروحیۀ مهارساختن قدرت  های منطقه یی بسیاری ازجریانات فعال منطقه یی یرازیرپوشش قرارداده است وموضعگیری های فعال آنهاراباوجودمنافع سنتی آنهادراین کشوربه نحوی به ابهام کشانیده است . درحالیکه کشورهای منطقه علیرغم رقابت های منطقه یی هرکدام به گونه یی درافغانستان حضورخودراانکارناپذیروحتمی میدانند . ازجمله ایران درموازات تایید مبارزه باتروریزم باوجودرویارویی باامریکادربسیاری مواردپیرمون اوضاع افغانستان به گونۀ بی تفاوتی رااختیارکرد ه است وحتاسیاست های سیاست های حصمانه وانعطاف ناپذیرامریکادربرابرایران سبب شدکه این کشوربرای تحت فشارقراردادن امریکابه نحوی باطالبان ازدرهمکاری های جسته وگریخته کنارآید. پاکستان وهند باتوجه به رقابت های شدیدسیاسی ونظامی آنهامیان یکدیگرهیچگاهی ازمنافع خوددرافغانستان نمی گذرندوهرکدام بااسترتیژی مشخصی دراین راستاحرکت میکنند . گرچه هند به گونۀ پاکستان دیدگاۀ عمق استرتیژیک رانسبت به افغانستان ندارد. روسیه بعدازپذیرش نوعی انزوای دیرپابعدازفروپاشی شوروی سابق وشکست افتضاح باراربش سرخ درافغانستان ، به دلایل متضادی ازتهاجم امریکابه افغانستان حمایت کردوحتابه این تهاجم رابه نحوی به دیدۀ انتقامجویانه ازامریکاتلقی میدارد، بعدازسپر کردن بحرانهای سیاسی واقتصادی به تدریج واردچنه زنیهاباامریکاگردید ومخالفت خودراپیرامون نصب راکتهای سپردفاعی امریکادرپولیند وچکسلواکیاابرازکرده است واین رویارویی به تدریج درحال بزرگ شدن است . کشورهای آسیای میانه که روسیه آنهارامتحدسنتی واسترتژیک زمان شوروی سابق میداند ، باتوجه به حضورامریکادرافغانستان بازیهای محتاطانۀ سیاسی رادرپیش گرفته اند که این موضعگیریهای  دربسیاری مواردشکننده گاه گاهی برخوردهای لفظی غرب باروسیه رادرپی دارد. این کشورهاباوجودیک نوع سکوت هرگزحاضرنیستندتابگذارند، دیگران منافع آنهارادرافغانستان پایمال نمایند، باوجودپیچ وتاب خوردن دردام حیرت انگیزمبارزه باتروریزم ، باکشیدن آه ازجگربرزخم های سکوت خویش مرحم میگذارند . ازسویی دیگرچین که به تعبیرادیان به مثابۀ "عاجووماجوج اقتصادی " زمان خودقدبرافراشته است وجهان راازنگاۀ اقتصادی اشغال کرده است ، باوجودداشت رابطۀ سنتی ودیرینه باپاکستان ودرک سیاست های این کشورنسبت به افغانستان وتایید ناگزیرانۀ تهاجم امریکا به افغانستان به نحوی باپذیرش سکوت شکننده ، راۀ سازش باامریکاردرپیش گرفته است .

بالاخره شکست افتضاح بارغرب وامریکادرافغانستان به اعتراف مقامات ارشد غربی وامریکایی مویداین ادعااست .  چنانیکه ستراپ لوی درستیزبریتانیا (14)گفت که افزایش نیروهادرافغانستان به تنهایی راه به  جایی نمیبردودرضمن کاهش نیروهای انگیسی رایک ضرورت خواندوبه یک نوع توازن اشاره کردکه کاهش نیروهای انگلیسی رادرپی داشته باشد. مشاورمرکزمطالعات تمدنهادرلندن (15): دریک کنفرانس خبری درلندن گفت که امریکابدین باوررسیده است که راهکارنظامی درافغانستان شکست خورده است . به گزارش فارس نیوزازاسلام آباد شاه محمودقریشی (16)وزیرامورخارجۀ پاکستان : امریکامسؤولیت شکست خوددرافغانستان رابه گردن  دیگران می اندازد. وی این سخنان رازمانی ابرازداشت که روزنامه های امریکایی برپاکستان حمله کرده واستخبارات این کشوررابه حمایت ازطالبان متهم کردند. این درحالی است که باافزایش حملات  طیارات امریکایی به داخل خاک پاکستان تنش هامیان این کشوروامریکا افزایش یافته است . عبدالباری عطوان سردبیرروزنامۀ "القدس العربی"(17) درمصاحبه یی باشبکۀ تلویزیونی الحوارگفت :"امریکابه دنبال فرارآبرومندانه ازافغانستان است . وی افزودواشنگتن درمبارزه باتروریز درافغانستان شکست خورده است و700ملیارددالرزیان دیده است که بحران موجودمالی امریکاناشی ازهزینه های هنگفت نظامی است که درافغانستان وعراق به مصرف رسیده است.

این حالت به گونه یی سکوت کشورهای یادشده پیرامون اوضاع افغانستان رادرچاردیوار های کشورهای آنها شکسته است و درکنج وکناراین کشورهازگنال های تحرک درحال به صدادرآمدن است که باآمدن اوبامادرصحنۀ سیاست امریکادرزمانی حساسی که امریکابابحرانهای خطرناک اقتصادی مواجه میباشد، تحرک جدیدی درجهان درحال ایجاداست که چرخش های سیاسی امیدوارکننده رادرپی دارد. چنانیکه رییس "اسامبلۀ پارلمان سازمان ناتو" (18)که فیصله های آن قدرت اجرایی ندارد، طی سخنانی گفت که درنشستی که قراراست درهسپانیه به اشتراک اضافه تراز300 نفردرهسپانیابرگزارمیشود ، اشتراک کننده  گان پیرامون تجدیدنظرسیاست ناتودرمورداستراتیژی  ناتو درافغانستان به بحث خواهند پرداخت که باوجوداستقبال ازافزایش نیروهای امریکایی به این  کشوردپلوماسی فعال رایگانه راۀ موثربرای حل اوضاع افغانستان موردبررسی قراربدهند .

باایجاداین موج تازه درمیان کشورهای منطقه نیزحرکت تازه یی به بارآمده است تاپیرامون اوضاع افغانستان سکوت رابشکنند وبرای حل مسالۀ افغانستان راۀ  حلی راجسجونمایند. گفتنی است که گرچه کشورهای عضو" شانگهای " درگذشته هم حرف های جسته وگریختۀ هشداردهنده  یی نسبت به اوضاع افغانستان ابرازمیکردندکه بازگوکنندۀ یک موضع پایداروسیاست فعال نسبت به اوضاع این کشورنبودتنهابدان وسیله بی تفاوتی خویش رانسبت تکرویها وزورگویی های امریکا ابرازنمایند وآنقدرهاتاثیرگذارهم نبود.

باایجادموج جدید  کشورهای همسایۀ افغانستان باعلاقمندی وجدیت بیشتری به اوضاع افغانستان نگاه نمایند. چنانیکه چندروزپیش کنفرانس دوروزه یی درتاجکستان (19)دایرشدکه یکی ازمقامات وزارت خارجۀ امریکانیزدرآن حضورداشت . معضلۀ افغانستان رابه زیربحث های داغی قراردادند. دراین نشست  ازمذاکرات باطالبان برای اشتراک درقدرت کابل استقبال به عمل آمد. یصله های این اجلاس درراستای استراتیژی حل منطقه یی اوبامادورمیخوردکه متشکل ازسیاست نظامی همراه باتلاشهای مصالحه وکمک های موثراقتصادی درافغانستان میباشدوهم اکنون زیربحث است.  چنانیکه روزنامۀ واشنگتن پست (20)نوشته است : اوبامادریک سخنرانی رادیویی موضوع افغانستان رابه حیث یک مسآلۀ پیچیدۀ منطقی خواند وبه حل منطقه یی آن اشاره کردوپیشنهادکردکه دراین طرح مذاکره باایران وسوریه نیزشامل میگردد.  این روزنامه به حکومت کمزور، ضعیف وناکارای کرزی اشاره نمودوحمایت ازچنین نظامی راتحت زعامت کرزی نابجاخواند وآنراجفابه مردم افغانستان دانست . اوبامادراین طرح مذاکرات باطالبان رانیزجاداده است ؛ ولی ریچاردبوچرمعاون وزیرخارجۀ امریکاگفته است که طالبان شرایط مذاکره رانمی پذیرند . بنابراین هرنوع مذاکره باآنهاراناممکن میداند. اوبامادرطرح خود فرستادن سربازان بیشتربه افغانستان وکشیدن پای امریکاازعراق رادرنظردارد. باآن که یکی ازمشارین اواسامه رادشمن خواند وافزودکه هدف امریکاباید اوباشد ؛ ولی موفقیت تیم اودرنحوۀ بازگرداندن مسآلۀ بن لادن به راس دستورکارمقابله باتروریزم موردتردید است . 20

 طرح کنفرانس منطقه یی اوبامابرای حل اوضاع افغانستان هرطوری که باشد ، بازهم بازگوکنندۀ تغییراسترتیژی امریکا وبازگشت وارجحیت دادن به گفتگواست که برای کشورهای منطقه مایۀ امیدواری تلقی شده است تاباجرئت بیشترباتوجه به تبعات منافع خودنسبت به اوضاع افغانستان صریحترابرازنظرنمایند. آشکاراست که این جنبش منطقه یی اوضاع افغانستان رادرسطح منطقه وجهان تحت تاثیرمی آوردوروزتاروزموج آن بزرگترمیگرددوکشورهای تازه یی به محورآن برمیگردند که باپیوستن آنهاکارزارسیاسی ونظامی درافغانستان رنگ دیگری خواهدگرفت وحتاممکن درشماری موارپیچیده ترودشوارترشود که دراین حال  چانه زنیهای سیاسی برسرقدرت درافغانستان رانیزواردمرحلۀ دیگری خواهدکرد وبرخوردهای زیرکانه تر، مال اندیشانه تروحساستری رابوسیلۀ بازیکنان سیاسی هوشیارتریرابادیدی ملی ، منطقه یی وفرامنطقه یی می طلبد ومیزان موفقیت ساست بازان گروه گرا، قوم گراوزبان گرا هم دراین بازی کمترخواهدبود.

چانه زنان سیاسی کشورباید دانسته باشندکه بازیهای دیروربیشتردرزیرپروازبمب افگن های امریکایی شکل میگرفت تابرمبنای خواست واقعی مردم ؛ ولی امروزاین بازی درحال رنگ باختن است ، وضعیت باوجودشکننده گیهایش درحال دگرگونی است وغرب برای بستن قافله های سنگین نظامی وحتاسیاسی خودازافغانستان لحظه شماری میکنند واین لحظه شماریهاسازوبرگ دیگری رادرپی دارد. چانه زنهای دیروزمیزان بردوباخت خویش راصرف درخم ابروی امریکابه تماشامیگرفتند تازمامداران کاخ سفیدگوشۀ چشمی به کدام یک آنهانمایدودست کدام یک رازودترفشاربدهدکه دراین معامله میزان موفقیت های سیاسی متناسب به وفاداری ومزدوری باامریکابود . این درحالی است که پیروزی اوباماچه درست بوده باشد ویانادرست ، ازنظربسیاری ازمردم دنیابه مثابۀ وقوع یک تغییربنیادین درسیاست خارجی امریکاتلقی شده است . گرچه هنوزهم خوش باورانه خواهدبودکه درروشنی تحولات جدید به این زودیهابه مقام داروی نشست ؛ ولی اینقدرمیتوان مطینانه گفت که حالاآنطورنیست ، بازی اقتضات دیگری دارد، چانه زنیهاعرض وطول دیگری ورنگ وحنای دیگری یافته اند . به همین گونه مزدوریهابرای دستیازی به قدرت بال وپری دیگری پیداکرده اند . میدان معرکه هم سیاست بازان "وزوچانه دارتری" رابه انتظارمیکشد . ازسویی هم چانه زنان سیاسی  وهواخواهان قدرت کابل باید باتوجه داشتن تحلیل دقیق ازجنگ نوین امریکاونفرت وانزجارمسلمانان نسبت به سیاست های  این کشورکه ریشه درموضعگیریهای یک جانبۀ امریکابه نفع اسراییل وبرخوردخصمانۀ آن برضدفلسطینی که تهاجم امریکابه عراق وافغانستان به این خشم ونفرت بیشترافزودوتراکم این خشم جانکاه واستخوان شکن به اعتراض انزجاربزرگی علیۀ امریکامبدل شده است که یکی ازاشکال ازکنترول بیرون شدۀ آن پرخاش سازش ناپذیرانه البته بااحساس یک نوع ازخودبیزاری است که به مبارزۀ خشونت باربرضدامریکاتبریل گردیده است. هرگونه بی توجهی به مواردفوق  بقای قدرت واقعی  درکابل رابه هرنحوی که باشد، سخت زیرسوال خواهدبرد.  پس درچنین حالی بازیگران سیاسی تردست تری باید واردمیدان کارزارسیاسی شوند . البته شخصیت هایی که جرئت ایثارراداشته باشند ، توان بریدن ازکاخها وافتادن درپای مردم راداشته باشند نه آنهاییکه شب وروز به حساب افزایش پول های بادآورده وچپاولگرانۀ خودافتاده اند ودغدغۀ تاراج دارایی مردم بیشترازهرچیزی روح ناقراروقناعت ناپذیرآنهارابه گروگان گرفته است ودرراس هرتلاشی تنهابه منافع شخصی ، گروهی وسمتی خودمنیگرند . بدون شک راۀ اینگونه افرادبه دوزخ رسواییهاخواهدانجامید وبدنامیهای بیشتری درانتظارآنهاخواهدبودوبس

 

منابع ورویکردها:       

 

1-  برای سرکوبی القاعده به همکاری افغانهاوپاکستانیها نیازمندیم،  ویسا، شمارۀ 758

2-  راۀ نجات ، شمارۀ 1017

3-  ماراازدوزخ افغانستان رهایی ببخش ، اراده ، شمارۀ 1416

4-  مادرمعرض تکراراشتباۀ شوروی درافغانستان قرارداریم ، اراده ، شمارۀ 126

5-  رادیوآزادی ، شام 12نوومبر؛ اراده ، شمارۀ 1417

6-  امریکاهم برای فرارآماده میشود،  8صبح ، شمارۀ 426.

7-  واماامریکابدنبال چیست ، راۀ نجات ، شمارۀ 998

8-  به نقل ازیک سایت انترنیتی  ؛ رادیوآزادی ، 12 نوومبر،  1:00 بعدازظهر

9-  سخنرانی اوبامابعدازپیروزی ، مشارکت ملی ، شمارۀ 288

10-            همان منبع

11-   رادیوآزادی ، 12نوومبر، 10:45 صبح

12-  ماراازدوزخ افغانستان رهایی ببخش ، اراده ، شمارۀ 1416

13- رادیو آزادی ، شام 11 نوومبر؛ اراده ، شمارۀ 1416

14-  افزایش نیروهادرافغانستان به تنهایی راه به  جایی نمیبرد، راۀ نجات ، شمارۀ 1017

15-  راهکارنظامی درافغانستان شکست خورده است ، راۀ نجات ، شمارۀ 1006

16-  امریکامسؤولیت شکست خوددرافغانستان رابه گردن  دیگران می اندازد، راۀ نجات ، شمارۀ 112

17-  امریکابه دنبال فرارآبرومندانه ازافغانستان است ، راۀ نجات ،  شمارۀ 987

18-  رادیوآزادی ، 15 نوومبر، اخبارصبح

19-   رادیوآزادی ، 12نوومبر ، 1:00 بعدازظهر

20-  رادیوآزادی ، شام 12نوومبر؛ اراده ، شمارۀ 1417

 

 

 


بالا
 
بازگشت