سرور منگل    

 

افغانستان درمرکزسیاستهای قصرسفید ! 

ازمیراث بوش به ــ اوبا ما !

 

هفته نامه وزین شپیگل  درشماره 42 / 2008 خود تحت عنوان " دردام یا تله "   با سرخط درشت می نویسند : " هفت سال ماموریت درهندوکش در آخرخود است وتا حال یکی از خونین ترین حوادث بوده ونشان میدهندکه طالبان ونیروهای ائتلاف توان موفقیت دراین جنگ را ندارند ." ( 1 ) این کلمات با آنکه بار اول نیست که از قلم یک هفته نامه معتبر ومستقل غربی بطورصریح وروشن ازناکامی سیاستهای در بن بست وتاریک امریکا در افغانستان حرف می زند . بلکه باید علاوه کرد که سیاست ها ازآغاز« بن » بطورتحمیلی ، یکجانبه وتنها متکی به توانائی نظامی وقدرت بمباردمانهای هوائی امریکا پیش بینی وارزیابی شده بود . امریکا بحیث سردمدار جهانی مغرور تا هنوزحاضرنیست به شکست ها وناکامیها وناتوانیهایش بیاندیشد ودیگران را وحتی اگر شده متحدان غربی اش را درنظر گیرد.

زمامداران یا روسای جمهورامریکا باقدرت عام وتام درمقام  یک امپراطورکه درراس امپراطوری امریکا قرارمیگیرند بطور لجوجانه وپیهم دردوره های کوتاه وطولانی ( 4ساله و8 سال تعویض پست های ریاست جمهورها چه دموکرات چه جمهوری خواهان ) نخست ازهمه ناگزیراند مزارع ماضی را به حاصل ببرند . بدین معنی که طی سه دهه ای اخیر ً« بوش پدر » مکلف به رسیدگی ازکشتهً ای سلفش ریگان جمهوریخواهان بود . « کلنتون » دموکرات ( چهل ودومین رئیس جمهور امریکا ) نمیتوانست وظایف راکه « بوش پدر» (چهل ویکمین   رئیس جهورامریکا )  برسرراهش گذاشته بود نادیده بگیرد . وی به ادامه سیاستهای بوش پدربه تحدید های نظامی به اصطلاح کشورها ونظامهای شروروحملات نظامی به افغانستان وعراق ادامه داد . هنوز کارزارجمهوریخواهان بپایان نرسیده بود که بازی دوباره به « بوش پسر»   (چهل وسومین  رئیس جمهور امریکا ) بطور مصیبت بارتری رسید . وی دراین قلمرو بی همتای خویش چنان به پیش تاخت که کسی را مجال حرف وشبهه دراینکه ؛ همه رعایای بی چون وچرای وی اند تردیدی نگذاشت . بوش پسردرجایگاه خدای یگانگی اش با نادیده گرفتن دولتهای مستقل کشورهای جهان ومواضع  شان درقبال رویداد ها وحوادث جهانی به ادامه سیاستهای افراطی  زور گویانه ونظامیگرانه ای تک قطبی  از سلف خود کلنتون وپدر پیشی گرفت و« سیاست چماق وهوویج » را که هنوزهم برفضای کاخ سفید مسلط است بشکل قبیح آن به پیش کشید .

با آغاز قرن 21 ام که پیروزی های سردمدارانه ای نظامی امریکا درجهان چشمان را خیره میکرد امریکا با دنباله روان یا متحدان غربی اش ازتجزیه خون بار یوگوسلاوی فارغ میشد  ونوبت یکی از کشورهای آسیا یا آفریقا فرا رسیده بود . اززمانیکه خانم « مادلین البرایت » وزیر خارجه دولت کلنتون در 18 نومبر1997 دریکی ازخرابه های اردوگاه های کودکان ومهاجران افغانی، در ناصر باغ بروی با چاردست وپا رفت وگفت " که من هرگز این ملاقات باشمارا فراموش نخواهم کرد وهرکمکی راکه درتوانم باشدبشما خواهم کرد تا بکشور تان کمک کنید "  وبشدت گریست وسوگند یاد کرد تا رژیم طالبان را ساقط نسازد آرام نه نشیند ، امریکا ازسیاست حمایت طالبان دست کشید وافغانستان را نشانه گرفت . ( 2 )

وبه این ترتیب فاجعه 11/9 سپتمبربه استراتیژی مبارزه باتروریزم علیه طالبان که القاعده بعدا به  آن ضمیمه شد ، مصادف به تخت نشینی بوش وسوگند وفاداریش به سیاستهای توسعه طلبانه قصرسفید زمینه سازهجوم اردوهای متحدین درراس امریکا به افغانستان بود وعراق بدون معطلی وبهانه جوئی بدان اضافه شد وهم مواضع امریکا درقبال به اصطلاح دولتهای "شرور" بطور خشن ومتجاوز نظامی هرچه بیشترروشنتر شد .  

   ماشین نظامی وتبلیغاتی امریکا وجهان علیه تروریزم طالبا ن بحرکت افتاد وهم درسایه ای آن  24 ملیون دالر که غرض تدارک جنگ وعملیات پیشرفت زمینی تادیه نقدی به سران الیانس شمال بود وبه سهم جنرال مشرف بالاترازیک ملیارد دالرغرض تطمیع وخریداری سران وحامیان اسلامی طالبان وصدورفرمان عقب نشینی به جنگجویان طالب وهم تضمین های غرض برگشت سلامت ملیشاه های اردوی پاکستان به پایگاه های شان محاسبه وپرداخته شد . با اطمینان ومتکی بقدرت هوائی و بمباردمانهای که اکثرا قربانی آن اطفال وزنان وافراد ملکی بود راه را برای تسخیر قدرت  به اجیران الیانس شمال باز ساخت ورژیم طالبان دریک چشم بهم زدن طی چند روزناپدید شد .    

 به این ترتیب طالبان این اردوی خدا وپیغمبراسلام باردیگر بدست شیادان پاکستانی معامله وفروخته شدند وضمانت های سلامت سر سران وبرگشت شان بسرزمین موعود پاکستان ازقبل دردستور کار معامله داران پاکستانی وامریکائی شامل بود .  نیروهای اصلی طالبان والقاعده بکمک ویاری دولت و آی اس آی پاکستان واستخبارات کشورهای ذینفع به مخفیگاه های امن غرض روز مبادا که از قبل آمادگی داشتند رهنمائی گردیدند .  طیارات امریکائی با پرتاب بمهای دهش زاوهیبت ناک غرض نمایش قدرت بکشور های منطقه مثل روسیه ، هند ، چین وایران ومردم بی دفاع افغانستان را بنمایش گذاشتند .  

  با نقل از اخبارهمانروزها ؛  قبل از آنکه بمباردمانها به اطراف کابل آغاز گردد ، آخرین پیکپ های طالبان سحرگاهان قبل از طلوع روشنی آفتاب مرزهای افغانستان را پشت سر گذاشته بودند وسنگر های کابل همه از وجود طالبان خالی بود . ( اخبار تیلویزیونهای غربی از هوا وزمین نشان میداد که سنگرها ازوجود طالبان  خالی وحتی سلاحهای ثقیل وخفیف رابجا مانده درشب هنگام فرار نموده اند .)  الیانس شجاع در گرفتن کابل یا دخول بکابل هیچ مشکلی نداشت . 

  اما درشمال ودر ولایت قندزچه میگذشت ؟     

 به نقل از اخبار ازجمله 15 هزارنیروهای مسلح تحت نام طالبان که نصف شان نیروهای نظامی وملیشائی پاکستانی بودند در قلابندی ومحاصره قندزگیر کردند که « رامز فیلد »  وزیر دفاع  بوش درجوابی بسوال بی بی سی از قلع وقمع وکشتار این همه افرادسخن زد وگفت که : اینجا ما برای مهمانی نیآمده ایم ومهمانخانه نداریم وشفاخانه ،بندیخانه ومحکمه سراغ ندارد ، آنها به سزای اعمال شان رسانده می شوند . جواب صریح بود . بلی همه آنهای که باید کشته می شدند کشته شدند وعده ائیکه باید بماوای اصلی شان برمیکشتند برگشتانده شدند . کشتاراسیران دردشت لیلی را هیچکس فراموش نمی کند . ( اضافه ازهفت هزاراسیر طالب )  الیانس های شمال که با دستپاچگی مسلح ولباس نظامی ناجوروکشاد بتن وبوت های فراخ نظامیان را بپا کرده بودند بهیچصورت نمایش از جنگجویان دوران جهاد علیه شوروی رابخاطر نمی آورد . بلکه مضحکه ازیک نمایش مسخره آمیزچیزی بیشتری را بنمایش نمی گذاشت .  

ازهمان آغازبا پیش کشیدن الیانسها وتشکیل یکرویه ای « کنفرانس بن » امید های ساده ترین روستائیان را به یاس مبدل کرد وسرنوشت دولت آینده وعملکرد های دولت مداران آینده را بی اعتبار وضعیف ساخت . دولت کرزی ازهمان آغاز به کمک وتدبیرکشورهای غربی درراس امریکا به چند سوئی ، چند دسته گی وانارشی  وعملکرد های جدا جدائی از صلاحیتداران وقدرتمندان جهادی در محلات واراکین دولتی وداردستهً الیانس شمال دچار بود . تعین ، نصب وحمایت افراد درمقامات دولتی که مغایرانتظام قانونی دولت ودرراس هرم ـ رئیس جمهورو دار ودسته  تکنوکرات های منفرد وجدا جدا ودرپی منافع شخصی ، خانوادگی ومحلی شان درمقامهای دولتی که تنها نشیمنگاه شان در حدی امریکائی بودنشان واطاعت از مربیان امریکائی بود تعین میکرد نصب وحمایت شدند ودیگران همه رعیت گوش بفرمان شامل محاسبه گردیدند . 

   با آنکه نمایش حمایت ازدولت داری مستقل ومتمرکزجناب کرزی بیش ازمضحکه ای  تیاترگودیها دوام نیآورد ، که تشکل وانتظام قانونی دولت را که درحال شکل گیری وانسجام اولی که گزارازبی دولتی به دولت  بود ، دربرابرمنافع وعملکرد های منفردانه اشخاص وگروه ها قرار داد وازمصالح انتظام قانونی دولت همانطوریکه درروی صحنه بنمایش گذاشته شد درعمل بی بهره ساخت .        

  مصالح انتظام قانونی دولت تنها وصرفادرشعار های دموکراسی سازی باقی ماند وکار آمدی دولت راکه درزمین های سنگلاخ حمایت ها ازجنگسالاران ، چوروچپاول وهرج ومرج داخل نظام بذرآن پاشیده شده بود ، نمی توانست حاصل آن بجزفساد ، انارشی وادامه جنگ وتضعیف نظام قانونی دولت چیزی دیگری باشد .    آنان کرزی را با سناریوی نه چندان مبهم وپوشیده به زعامت برداشتند وطی اینهمه سالها چنان بلند اش کردند که از زمین وروابط با مخلوقات آن بخصوص مردم افغانستان به  سماء فاصله وپله ای توپیر کشید. دموکراسی را با قوماندانسالاری وحکومت ملوک الطوایف های محلی زورمندان که امروز تعریف رژِیم فاسدوخرابی راکه درراس آن اشخاص با امتیاز ورشوه خوارو قاچاقچیان مواد مخدرکه اراکین  دولت را میسازند ومردم از آن بیزار است را بخود گرفته است.

ازبوش به ـــ اوباما !

اداره قصر سفید ومتحدان غربی آن دریک برگشت وآمد جدید از «بوش » به « اوباما » یا بهتر است گفته شود از جمهوریخواهان به دموکراتها خواسته اند از کرزی ودارودسته اش خودرا ناراضی نشان بدهند وهم نشان بدهند که در حال فاصله گرفتن ازدولت ناکارآمد وفاسد کرزی اند وکرزی رامسئول اینهمه کشتاروبمباردمانهای بی هدف هوائی ورواج زرع خشخاش ، پروسس ، قاچاق موادمخدر ، رشوه ، فساد اداری ، دزدی وچوروچپاول دارائیهای عامه وپولهای تحت نام امداد وبازسازی میدانند .                                                                                                    

  با اینکه انگشت انتقاد اینهمه ناکامیها در افغانستان بطرف دولت ناکار آمد کرزی است ، بزودیها معلوم ودیده خواهد شد که ادامه این بازی ازطرف قصرسفید به کرزی یا یکی دیگری ازمهره ها تفویض وازسر گرفته خواهد شد . باپیش بینی تغیرات در چهره ها وافراد درمقامات یا عدم آن ـ این جریان آب کثیف بازهم گرداننده چرخهای همین آسیاب خواهد بود . 

  بارها به تجربه رسیده است ودیده شده که سیاست بازیهای که گرداننده های واقعی آنان سازمانهای نظامی ، جاسوسی واستخبارات خارجی هستند ، منافع مردم وعملکرد های سیاسی مناسب ومتناسب با استقرار وثبات را نه تنها نادیده گرفته اند ، بلکه بطورتوطئه گرانه ودرتضاد با منافع علیای دولت  آنرا درخدمت حلقات وگروه بندیهای مفسده جو وافراد فاسد سازگار ساخته ودولت را درفساد فرو می برند ، تا هرچه بیشتر برآن اعمال نفوذ نمایند .

  جناب کرزی رئیس جمهورافغانستان بخوبی ملتفت است ونمی تواند اینهمه فرمایشات نمایندگیها وافراد صلاحیتدارومسئولان نظامی خارجی ومشاوران ونمایندگان سیاسی رادرامور داخلی کشوردر نظر نگیردوحتی گاهی کارد به استخوان می رسدوفریاد وی بلند میگردد. چندی قبل حامد کرزی رئیس جمهورافغانستان دریک مصاحبه تند لقظی با مجله هفتگی شپیگل المان بجواب سوالی درمورد مزایای طالبان وشکایت ازکشورهای غربی میگویند که : " ای کاش طالبان سربازان من می بودند، کاش آنها برای من خدمت میکردند ونه برای افراد پاکستانی ." وی می افزاید که : " ما زمانیکه دوباره ، به افغانستان آمدیم ، جامعه جهانی آنهای راکه از طالبان متواری بودند باخود نیز به افغانستان آوردند ."

  "سوال شپیگل  : هدف شماازقوماندانهای وحشی بیرحم وخشن دوره جنگ داخلی است ؟ 

  جواب کرزی : بلی اینها همه همکاران ، متحدین غربی وامریکائی شدند واین متحدین غربی تا امروز از آنها حمایت می کنندوبرایشان پول مخارج پرداخته می شود." 

 "سوال شپیگل : آیا راه بسوی دموکراسی بدون چنین معاملات کثیف سیاسی موجود نیست ؟ 

 جواب کرزی : چنین معاملات کثیف سیاسی کاملاضروری است ، بخاطریکه ما این توان ونیرومندی را نداریم که این مشکلات رابشکل دیگری حل بسازیم . چه میخواهید شما ؟ جنگ ؟ "

شده بود . تعین جوایزی بود که به زارعینی پرداخته می شد که از زرع تریاک صرف نظر میکنند وآنانیکه بزرع خشخاش نمی پردازند ویا حاضراند مزارع شان تخریب ودربدل مبلغی تحت عنوان تلافی خسارت دریافت کنند وسایرین ازاین جوایز یقنا بی نصیب اند. با این سیستم تشویقی ها طی یکسال زرع خشخاش ازسه ولایت به 8 ولایت ودرسال سوم به سراسر افغانستان توسعه یافت حتی درولایات غور ونیمروز که زمین واقلیم برای زرع آن سازگار نیست غرض حصول ورسیدن به جوایز، خشخاش زرع گردید به این ترتیب تحت نام مبارزه با کشت خشخاش ، زرع خشخاش را به سراسر افغانستان توسعه دادند که جناب کرزی ازاین اشتباه دولت خود درکنفرانس برلین عرق برپیشانی داشت وملامتی آنرا برگردن خود گرفت . 

   امروز دیگر آنروزها سپری گردیده ، کرزی ویاران کارپشته تر نسبت 5 ــ 6 سال پیش درقلمرو سیاست وزمامداری گام می زنند ودیگرعرقی از مذلت «اشتباهات » دیگران را بسادگی بگردن نمی گیرد وحاضر است ؛ بجواب شپیگل مثال وتوضیح  بدهد وسهم کشور های غربی را  درتخریب وتخریش اوضاع جاری بررخ شان بکشد درمصاحبه با شپیگل به نمونه مثال می افزاید : " ما میخواستیم یک جنگسالاررادستگیر نمائیم ، اما نخواستیم که این کار عملی گردد، بخاطریکه اواز یک کشوردیگری حمایت ومحافظه می شودواطلاع گرفتیم که آنها به این شخص 30000 دلارماهانه می پردازند تا مناسبات خوبی با این جنگ سالار داشته باشند . حتی آنها عساکر ملیشائی این شخص را بحیث پهره داراستفاده میکنند . "  

   سوال شپیگل : " این شنیده می شودمثل قصه قوماندان نصیرمحمد ازبدخشان یک قریه ً که در آنجا عساکر المانی هم جا بجا شده است ."

  جواب کرزی : " من نمی خواهم نام اینکشور را بزبان بیآورم بخاطریکه او از دوستان ومتحدین غربی ها است .  مانند اینکشور ، کشور های زیادی دیگری هم است که ملیشای افغانی ورهبران شان دراین وطن مصروف هستند. من فقط می توانم کاری را کنم که برایم امکان آن میسرباشدومن باید درست محاسبه کنم ، چه خواهد صورت گرفت در صورتیکه این یا آن کار را بکنم . "

   با پایان سال 2008 عیسوی وآغاز سال نو هنگامه سازی کارزار تبلیغاتی  انتخابات ریاست جمهوری امریکا نیزبطرف سرد شدن رفت . « بارک حسین اوباما » نه تنها دراین کارزار انتخاباتی درخشید ، بلکه پیروزی دموکراتها را بکرسی نشاند . طوریکه معمول کمپاین تبلیغاتی انتخاباتی درامریکا است وعده وعید های بیشماری به رای دهندگان  واذهان عامه جهان داده می شود ،« اوباما » دراین امر با آنکه سیاه بود مستثنی نبود بخوبی درخشید . با آنکه در گفتار های روشن وپیام های صریح اولی خود صمیمی تروگویا ترنقش امریکای آینده را امید میداد ، اما بتدریج تا پایان انتخابات درخط اولی باقی نماند وازخط جناح چپ دموکراتها به راست تا رعایت استراتیژی جنگ طلب زعامت بوش جمهوری خواه به پیش تاخته است . با آنکه صاحب نظران معتقد اند که مردم امریکا از مرز نژادپرستی ، خصومت وتبعیض باسیاهان ومسلمانان گذشتند وبه اوبامای ازپدرسیاه ومسلمان رای دادند ، اما با آنهم دیده شود که اوباما از این اعتماد ووعده های بیشماری درداخل وخارج ، بخصوص در قضایای که راه حل های بیرون از ادامه سیاستهای دوران جورج بوش را می طلبد ، به پیگیری وسرسختی بیشترکه بنحو شایسته ای بعمل نیاز دارد دربرابر اوباما درقضایای جهانی وسیاستهای داخلی گسترده است .         

  درگیری درافغانستان وعراق ، حمایت بی قیدوبست ازاسرائیل درمنازعه علیه اعراب ، بهانه جوئی وخصومت علیه ایران وکشورهای محور شرارت که روز تا روز به عده ای آن ها افزوده میگردد بخصوص در کشورهای امریکای وسطی وجنوبی ، افریقا وآسیا وهم بحران مالی ـ اقتصادی امریکا که موسسات مالی ، بانکی  وتولیدی جهان غرب را برکود مزمن اقتصادی فروبرده وهم رشد سریع اقتصادهای کشورهای جهان سوم ونقش بین المللی شان مثل چین ، هندوستان ، برازیل وهم روسیه ودیگران که مزاحم ها وستونهای مهار کننده خود سریهای امپراطورمنشانه ای امریکا اند ، که برای امریکا چندش آور عذاب دهنده است واوباما ناگزیر بمحاسبه آنها خواهدبود .  

 یکی هم ازاین درگیریها که بطورعمده وحاضردربرابراوباما قراردارد ، برگشتاندن صلح وامنیت وبازسازی ومبارزه با زرع وقاچاق موادمخدر وفساد اداری درافغانستان است ، که دراین زمینه ارزیابی کاخ سفید ، دولت مردان مقتدرو رسانه ها ی غربی بطور پیهم  دولت کرزی را به فساد ، کشت وقاچاق مواد مخدر متهم ساخته اند  از آنجمله نیویورک تایمز طی مقاله مسبوطی  با نقل قول از مقامات امریکائی ازآنجمله جوزف بایدن معاون اوباما که از قول نیویورک تایمز میانه خوبی با کرزی ندارد وریچاردهالبروک نماینده خاص اوباما ورابرت گیتس وزیر دفاع امریکا وسایررسانه ها وشخصیت های غربی برضعف دولت کرزی ، فساد ، افزایش تولید وقاچاق مواد مخدروافزایش فعالیت های مجدد شورشیان متمرکز شده است . این درحالیست که رئیس جمهور کرزی دروضع بدی به انتخابات ریاست جمهوری آماده میگردد جو تبلیغات وسیع از دولت مردان امریکائی کاخ سفید تا کشورهای غربی و مخالفان داخلی وشخصیت های میانه وابسته به اداره قصرسفید بطور جدا جدا دربرابر کرزی صف آرائی دارند . رفت وآمد ها به افغانستان تندتروجدی ترازسابق صورت میگیرد وهم چارچهره افغان وابسته به امریکا طی سفری به امریکا سوالات زیادی را درقبال داشته است . هم ارزیابی مجدد برکارزار اداره دولت کرزی وشخص رئیس جمهوروهمکارانش دررسانه های غربی وپارلمانها سوالاتی را برانگیخته است درحالیکه متحدین ومنتقدین آنان درپارلمانهای کشورهای اروپائی مبارزه با تروریزم وموادمخدروشیوع فساد درافغانستان را ناکام دانسته وبردولت مردان فشارمی آورند تا ازاین مبارزه دست بکشند ، امابرعکس امریکا ودولت افغانستان همواره از بهبودی اوضاع اطمینان داده برکمکهای بیشتر تاکید داشته اند  .

  بی جا نخواهد بود که درچنین فضای غبار آلود انتخابات ریاست جمهوری افغانستان که از یکطرف به تقویت نیروهای نظامی امریکا هرچه بیشتر تکیه میگردد وبلندپایه ترین دولت مردان امریکا جوزف بایدن معاون اوباما وریچارد هالبروک نماینده خاص ورابرت گیتس وزیر دفاع امریکا غرض مطالعه اوضاع بکابل می روند وبدنبال آن سرمنشی سازمان ملل متحد اقای بان کی مون باشنیدن شکایات کرزی ازغربی ها برحضور طولانی جامعه جهانی و تامین امنیت ، ثبات وهمکاریهای منطقوی درکابل تاکید می ورزند وهم شخصا رئیس جمهوراوباما درحال سفر به افغانستان قراردارد .

از پیروزی تا ناکامی و" تله " !

   با ورود اوبا ما به قصر سفید مسئله افغانستان درمرکز توجه امریکا واروپا با ابعاد تازه ای از نقد ، دلواپسی  وارزیابی مجدد وشکایت از ناکامیها درعرصه های مبارزه با تروریزم ، کشت وقاچاق مواد مخدر وفساد گسترده در اداره ای تحت رهبری کرزی  بالا گرفته است . برای بهبود آن به ازدیاد نیروهای مسلح خارجی وتغیردراستراتیژی ومسئولان درجه یک افغانی تاکید میگردد . درپارلمانها ومطبوعات کشورهای اروپائی که متحدان بالفعل امریکا در افغانستان اند ، روز تا روز شکایت ها وفشارها براداره امریکا وکرزی غرض بهبود وضع موجود افزوده میگردد وبطور نمونه  از قول هفته نامه شپیگل که درآغاز سخن تحت عنوان « دردام  » ( تله ) از آن یاد شد به قسمتی از آن توجه ای تانرا جلب می نمایم :  

    " یکی از روزهای تابستان است ، یک حلقه از دیپلوماتها ونظامیهای عالی رتبه غربی به صورت محرم وخصوصی برای صرف غذای شام دریکی از سفارت خانه های غربی در منطقه وزیر اکبر خان گرد آمده بودند . اینها دوازده فرستاده ، ونمایند گان دولت های غربی که قطعات شان در جنوب افغانستان مستقرهستند . وضعیت وحالت نمایندگان بسیار مغشوش تنگ ونامساعد بود . "         

  "یکی از سفیر ها یاد آور می شودکه ( نه تنهاکه زیادتردرمسئله سیاسی ونظامی افغانستان پیشروی موجود نیست بلکه ما دردام ( تله ) قرار گرفتیم ) . به تعقیب نویسنده با تغافل می افزاید : که گویا  "جزئیات زیادتری ازین مسئله وجلسه سری چیزی زیادتر بدست ما نیست ولی پیامدی جدی وتغیر عقاید سیاسی درقبال مسئله افغانستان از طرف کشور های غربی یک کلتور جدیدی را بخود گرفته ( این کلتور جدید غربیها ، راه برای دیالوگ ومذاکره با طالبان ) است وادامه میدهد : 

  "ازجانب دیگراین جنرال هادیپلوماتهای غربی از طرف کشورهای شان خودرا در انزواوتنها فکر میکنند. زیرا اشخاص سیاسی دراین کشور ها با ملاحظه با داشتن آرائی اکثریت در پارلمانهای کشور های خود نمی خواهند که فکت ها وحقایق را بشنوندوهم نمی خواهندکه درک واحساس کنند . " وهم نویسنده از قول جنرال مارک کارلتون سمیت قوماندان سابق نیروی قوای مسلح انگلیس دریک مصاحبه با روزنامه سندی تایمزکه صریحا یاد آور شده بود  " ما نمی توانیم دراین جنگ پیروزشویم ، یک پیروزی نظامی درمقابل طالبان کاملا امکان پذیر نیست" استناد نموده می افزاید که " آقای سمیت در ظرف شش ماه اخیر سال 2008 درحدود 32 مرد جنگی خودرا در افغانستان ازدست داد . صحبت آقای سمیت ازیکطرف اثری گذاشت بحیث خیانت بمنافع انگلیس وازطرف دیگرمانند ساعت زنگ داری بود به سیاست مداران انگلیس . وی هم چنان افزود وضعیت در افغانستان جدی تر از آن است که شما از چوکی های پارلمان آنرا حدس می زنید دراین جا هرروز افراد ما کشته می شوندوقت آنست که تغییردرسیاست ما پدید بیاید" . وهم چنان هفته نامه از یک ملاقات دوجانبه سفیر انگلیس با همتای فرانسویش درکابل خبر میدهد که : " آقای سفیرفرانسه درکابل با تصویر تاریک وغمگین از وضعیت سیاسی ونظامی افغانستان به سفیر انگلیس آشکار ساخت وچنین ادامه داد که دولت ورهبری افغانستان هرگونه اعتبارواعتماد خودرا بمقابل مردم افغانستان ازدست داده سیاست واستراتیژی امریکا درافغانستان محکوم به شکست شده . " هم چنان مقاله با توجه به دستگاه استخبارات امریکا   می افزاید :  "دستگاه استخبارات سی آی ای امریکا نمی تواندازوضعیت فعلی افغانستان چشم پوشی کند وبه زحمت می شود که وضع رابشکل دیگری تحلیل کرد

 به اساس یک تحلیل وتجزیه دقیق از وضعیت افغانستان دستگاه استخباراتی با شرکت 16 نفر شرکت کنندگان  دستگاه جاسوسی امریکا ، بعداز انتخابات نومبر 2008 گزارشی را ارائه داشتند  که افغانستان را دریک وضعیت روبه پائین ویا ( بطرف پائین به شکل مارپیچ عمیق ترفرو می شود ) در حالت تعمیق قرار گرفته ، صحبت از زور روز افزون  قدرت وتسلط است ، صحبت از رژیمی است که در آن فساد اداری ، اجتماعی وسیاسی استوار است ، رژیمی که به زحمت قادر است در مقابل طالبان مقاومت کند.  " 

 بدنباله مقاله از بد بینی ها وروزنه های امید وخبر صلح با طالبان واز کمک صعودیها و تقاضاهای مکررآقای کرزی از شاه عربستان صعودی که نیروی با نفوذ سیاسی درمعضلات افغانستان دانسته می شود . وهم ازرجوع آقای کرزی بطور شور انگیز به ملا محمد عمر ( رهبر ) طالبان را با کلمه ً برادر عزیزصدیق ووفاداربرگرد دوباره به وطن خود ، برگرد دوباه وخدمت وکارکن برای وطن خود واز برادرکشی خودداری کن . را به تمسخرمیگیرد ومی افزاید که : " از کابل دوهیئت یکی آن برادر کرزی ودیگر آن فضل الهادی شینواری رئیس شورای مشورتی علماوفضلای اسلامی افغانستان ( محافظه کار مافوق ) به مکه سفر کرده بودند . عبدالسلام سیف سفیر اسبق طالبان در پاکستان ، وکیل احمد متوکل وزیر خارجه سابق طالبان که ازجمله نیروی اجرائیوی ومشورتی کرزی بشمار می رونداین گروپ را همرائی میکردند . واز جانب طالبان 11 نفرکه به دسترسی بکمیته تصمیم گیری شورای کویته را تشکیل می دهند دعوت شده بود وهم چنان رهبربد نام انگشت نما پشتون ها آقای گلبدین حکمتیاربحساب مهمان دعوت شده بود ،ولی آقای حکمتیاربه جای خود ، داماد خویشرا فرستاده بود. " ومقاله نتیجه میگیرد اینکه : 

 " به این مذاکرات غرض حصول نتائیج موثرنمی توان حساب کرد ، زیرا موقعیت ، خواستهای دوجناح متخاصم ودشمن خیلی دشوارواز هم فاصله دارند. آقای عبدالسلام سیف سفیر قبلی طالبان درپاکستان بعداز ختم این مذاکرات افزود ، جانب طالبان درمذاکرات امروز اختیارات زیادترنداشتند وهم نماینده خاص ملل متحد درامور افغانستان بعداز ختم این مذاکرات اظهار داشت .آنانیکه نتیجه قابل ملاحظه ازاین مذاکرات می خواهند داشته باشند ، بایدهم با افراد مهم وقابل ملاحظه در تماس شوند !"

  مقاله درپایان ازگزارشات شکایات آمیزنیروهای خارجی ازکرزی واز آنجمله  از قطعات مستقرشده هالند درولایت ارزگان گزارش میدهد : " که از سال گذشته بدین سو یک والی مقررشده که کدام نسبت وتعلق خانوادگی به قوم آقای کرزی ندارد، به زحمت از مرکزپول اختصاصی ( بودجه )برای ولایت خود بدست می آورد . ولی برعکس قضیه والی قبلی آقای جان محمد که از تیم ودارودسته آقای کرزی بود به صورت منظم پول برای ولایت بدست می آوردوامکانات ملاقات را با آقای کرزی هم داشت .           

   درولایت همجوارهلمند نیروهای انگلیس از وضعیت خراب روزافزون اداری شکایت دارند وگزارش میدهند که تمامی چوکی های دولتی این ولایت وتقسیم پول های دولتی به اشخاص وفادار آقای کرزی وبرادر او پرداخته می شوند. وبا آنکه 5 ملیون انسان را درافغانستان در زمستان امسال بمرگ تهدید میکند ولی تعداد ثروتمندان دراین کشور روز افزون است .  53 % در آمد ناخالص این کشور را مواد مخدر تشکیل میدهد وتا حال حتی یک وزیر رشوه خوار ، تاجروشیف وآمرین مواد مخدره متهم ویا محاکمه نشده اند . ناتو تصمیم بر آن گرفته که خود در تخریب زمین های کشت خشخاش ولابراتوار های مواد مخدر ودر دستگیری تاجران وحاملان مواد مخدر بپردازند . "  

 همچنان  نوشته هفته نامه شپیگل درپراگراف پایانی توجه واستناد به گزارش از روزنامه نیورک تایمزمشکل اعتماد امریکارا به آقای کرزی بطرز دوپهلووابهام آمیززیر سوال می برد : " بگزارش روزنامه نیورک  تایمزگویا برادر آقای کرزی ، آقای احمد ولی درمعاملات تجاری مواد مخدر مشغول بوده ،طی این روز ها شاهدان عینی خبر میدهدکه باشواهد دست داشته به سازمان جاسوسی امریکاتعلق دارند ودر تحقیقات وتجسسات برضد برادر آقای کرزی با دولت امریکا همکاری داشتند. آقای کرزی خنجر بد نامی ورسوائی را دربدن خود احساس کرده است ."

   اداره جدید اوباما درقصر سفید با  آرزوها وتمایلاتش هرچی باشد ؟  باید نخست ازهمه به میراثی که درقبال استراتیژی منافع امریکا واسلافش ازریگن تا بوش در افغانستان کاشته اند بطریقی ادامه بدهد . 

  انتخاب اداره ً جدید قصرسفید دربرابر چالشهای ازقبیل جنگ روبتزاید ، فساد گسترده دردرون دولت ومقامات بلند پایه آن ، تولید وقاچاق مواد مخدروکشتارغیر نظامیان دربمبارمانهای هوائی که چهره امریکا رانزد مردم افغانستان وجهانیان مکدرساخته وحضور آنرا مشکل آفرین می دانند .  درظاهرامراوضاع ناکام موجود ، اوبا ما رئیس جمهور جدید قصرسفید رابرآن داشته که با ازدیاد نیروی نظامی موضع امریکا را تحکیم نماید وبهمکاری منطقوی تمایل نشان داده وبه اشتراک طالبان در دولت وحذف رژیم کرزی ناکامیهارا بررژیم کرزی وبوش انداخته ، باچهره های جدید وحرفهای نو وارد کارزارافغانستان گردد . تغیر درافراد وازدیاد نیروهای خارجی یگانه راه حل نخواهدبود زیرا روشن است وهمه بخوبی میدانند که از« بن » به اینطرف حریم هوائی وزمینی افغانستان وحتی اطراف آن درانحصار نیروهای نظامی خارجی درراس امریکا قرار داشته است . اگرملامت وتقصیرازدیاد حملات نظامی طالبان وازدیاد تلفات ملکی ، تولید وقاچاق مواد مخدر، فساد روبه تزاید در اداره دولت وسایر چالشها وبن بست ها ی موجود در حدودی متوجه  اداره کرزی  است ، به همان پیمانه وبیشتروجدی ترازآن انگشت این ناکامیها متوجه امریکا وکشور های غربی است تا با کرزی واداره آن .

 تجربه نزدیک بیک دهه وسابقهً افغانستان نشان داده که بدون تکیه برتقویت نیروهای نظامی داخلی وایجاد اداره سالم ومستقل وکارا، با مشارکت نیروهای وطنپرست ومسلکی تمرکزنگردد ، راه حلی های حاشیوی در ائتلاف با طالبان وجنگ سالاران مجاهد وازدیاد اردوها وتغیر چهره ها ، جواب به  چالشهای بالا نخواهد بود .

 زیرا فشارهای وضعیت کنونی افغانستان از اهمیت حضورجامعه جهانی ، نیروهای ائتلاف که هنوز نتوانسته اند، امنیت وثبات را تامین کنند روز تا روز کاسته وبی اعتبارشده است وهم کینه وخصومتی را دربین مردم این خطه تاریخی ودولتهای اطراف افغانستان تحمیق وتغذیه میکند که به نا آرامیها بیشتر داخلی ومداخلات بیرون مرزی بیشتر را دامن خواهد زد .

 از سفر اخیر« بان کی مون » دبیرکل سازمان ملل متحد بکابل که تاکیدبرطولانی بودن تعهد ملل متحد وجامعه جهانی وسهم گیری کشورهای هجوارمنظقه تاکید داشتند  وهم ازچالشهای که طی سال 2009 افغانستان با آن روبروخواهدبود خبرمی داد.

 هم چنان اظهارات اخیر کرزی درمورد خریداری تجهیزات نظامی از منابع غیرغربی را می توان نشانه های از نرمش های امریکادربرابرروسیه وهم باز گشائی راه تزانزیت هوائی وزمینی برتجهیزات نظامی از طریق روسیه دانست وهم اظهارات اخیربان کی مون سرمنشی ملل متحد درکابل که دروضعیت کنونی افغانستان حضور جامعه جهانی را مهم خواند وبرهمکاریهای منطقوی تامین امنیت تاکید داشتند ، بهیچصورت با طرح واظهارات اخیر مدودف رئیس جمهور روسیه را درنشست سران کشورهای عضو« پیمان امنیت دسته جمعی» بی رابطه ندانست . مدودف رئیس جمهور روسیه در 4 نومبر 2009  از ایجاد « قوای جمعی واکنش سریع » که منافع کشورهای آسیای میانه را منعکس می سازدوتجهیزات آن کمتر ازناتو نخواهدبود ، آمادگی خودرا متظاهرمیسازد وعملا امروز ( 06.02 .2009 ) راه ترانزیت روسیه را برروی انتقالات امریکا به افغانستان باز ساخت . روسیه وسایر کشور های منطقه بی علاقه نیستند دراین همکاری ها سهم نداشته باشند .

 تا جائیکه از ارزیابیها معلوم میگردد استراتیژی امریکا بردوام فشار نظامی وازیاد نیروها تاکید میگذاردوتلاش خواهد کرد متحدان غربی را به این پالیسی راضی سازند وهم از کرزی بخواهند بیشتر فعال وکار آمد داشته باشد .

 بدلایل کاملا مشهود منافع استراتیژیک امریکا درمنطقه ای که نصب العین آن درپایان  دودهه اخیر قرن بیستم بخصوص دکتورین ریگن وگرباچف به افغانستان متمرکزگردید .این استراتیژی برتقویت پایگاه های نظامی وحضور نظامی امریکا براین گوشه ای از جهان تاکید داشت وغرض حضور به اهرمهای بی ثباتی وجنگها ومداخلات خارجی ، تروریزم ، بوجود مجاهدان وطالبان نیازبود ، تا طی جنگها وچورچپاول دارائیهای عامه ،  دولت را منحل وتسلط برقدرت قوت های نظامی ، عسکری وسلاح های راکتی ، قدرت هوائی ، زمینی ، توپخانه ئی ، جبه خانه ها وانبارهای سلاح ها وپرسونل نظامی وامنیتی را ازکشورتخلیه ساختند .

  به اینترتیب امریکائیها دولت راکه درقبال فاجعه 11/9 سپتمبربجای طالبان به افغانستان آوردند ( چه کرزی یا هرکی باشد ) معلول این استراتیژی بوده وهست وتغیر چهره ها وازدیاد اردوها وبلند بردن همکاریهای منطقوی وجلب طالبان بهمکاری کارکرد نخواهد داشت . زیرا ادامه وضعیت جاری ( بحران ) افغانستان حضوردایمی وطولانی نظامی امریکا وکشورهای غربی را توجهی میکند ومعلول آنست . این بحران زائی ازحضورامریکا ئیها وهم ازسرنوشت تاریخی وابستگی افغانها بکشورهای خارجی ونفاق درونی ووابستگی بقدرتهای بزرگ روز تا روزعمیق تر میگردد ، دیگر امروزکارد به استخوان رسیده  ، مردم برای تعین سرنوشت مستقل و آزاد خود به جرگه شدن درخانه ای آبائی خویش ازهروقت دیگربه تشکل وحدت سراسری  نیاز دارند . صلح ، آرامش ، عمران وبازسازی ، خوشبختی بمساعی وتلاش دستان کاری وآرزوهای نیک مردم ما وابسته است وبس . 

    قصرسفید ازمدتهااست که از اتخاذ یک استراتیژی موثروکارا در افغانستان دم میزند وهنوزبهیچ صورت درهیچیک از عرصه ها ( ادامه جنگ ، مبارزه با مفاسد اداره وبازسازی ، مبارزه باکشت خشخاش وقاچاق مواد مخدر) دستآورد مورد توجه نداشته است .

  نا ارامیهای فوق بطورعمده  وطوریکه دربالا نسبتا ارزیابی ونشانی شده اند ، چالشهای اند که  اداره جدید قصر سفید  با آن روبرو است  . سوال اینکه تغیر استراتیژی نیروهای ائتلاف بین المللی  درراس امریکا پس از آنکه بارک اوباما وارد کاخ سفید شد واقعا دم تازه یافته یا رونوشت جدیدی از تحکیم سیاستهای گذشته امریکارا دراین کشور ومنطقه باردیگر ببازی میگیرد ؟ بزودی پرده از روی ان برخواهد افتاد . 

 سوال اینکه کرزی دراین تغیر به اصطلاح استراتیژی جای مناسب خویش را حفظ خواهد کرد ؟ یا اینکه همه ناکامیها برشانه های کرزی وبوش رئیس جمهور سلف امریکا بار ورها خواهند شد ؟

 آنچه که روشن است اجرات مفسده جویانه وناکار آمد اداره بوش وکرزی در افغانستان سنگین وسهمگین است وناکام ،مایوس کننده ارزیابی شده اند.  

  برای طرح وادامه یک استراتیژی سالم وکار آمد به تنهائی کافی نیست ، که به اقدامات وتدابیر بیشتردرازدیاد نیروها وحملات هوائی وتغیر افراد تکیه شود . زیرا تقویت نیروی نظامی بیشتر پاسخگوی ضعف وکمبود نیروهای نظامی وامنیتی افغان را تلافی نکرده وتغیرافراد پاسخگوی بهبود سریع اوضاع داخل افغانستان نخواهد بود .  

  وهم بی توجه ئی به خواستهای دولت افغانستان درراس کرزی رئیس جمهورکه تغیر استراتیژی را در بیرون بردن مبارزه علیه تروریزم بخارج ازمرزها وجغرافیای افغانستان ومتمرکزساختن مبارزه بمراکز وپرورشگاه های آنان در پاکستان می داند  وهم تسلیح ، تجهیزوتقویت کمی وکیفی اردو وقوای امنیتی افغان را که بطوراشکار نقش ومسئولیت افغانهارا دراین مبارزه تحکیم خواهد کرد وازتلفات افرادعادی که به اثربمباردمانهای هوائی تلف میگردند کاسته وکارآئی خواهد داشت ،چنین استراتیژئی  به اهداف امریکا در منطقه سازگاری ندارد ، زیرا بیرون بردن عملیات نظامی ازمرزهای افغانستان درمناطق قبایلی بداخل پاکستان ابعاد درگیری را وسیعترمتوجه پاکستان ساخته که در اهداف امریکا عملیات علیه پاکستان شامل نیست ، تنها امریکا پاکستان را تحدید وترغیب بهمکاری دراین زمینه میسازد وهم تجهیزوتکمیل اردو از لحاظ کمی وکیفی به نقش اردوی افغانستان در استراتیژی امریکا جائی داده نشده است . اینها تنها می تواند بحیث استراتیژی درابهام ووهم سیاست مداران افغانی جای داشته باشد ، زیرا استراتیژی فوق ، افغانستان را در بیلانس پاکستان وتعویض موازنه بسود افغانستان مطرح میسازد که برای قصر سفید مطرح نیست وهنوزهمکاری پاکستان وکمک ان در استراتیژی امریکا مطرح است وپاکستان بحیث دوست وهمکارنادیده یاکم بها داده نمی شود .

 تا جائیکه از گفتار های مطبوعاتی وابراز نظرهای زمامداران امریکائی بخصوص معاون اوبا ما جوبایدن درمونیخ المان آشکارشد. سیاستهای جدید قصر سفید تاکید آن بیشتربر" سخن وشیوه ای تازه ای " است ،  این شیوه تازه وسخن نو در سیاست امریکا بیشتر متکی برنرمش های است که بیشتر بحیث تسکین تجویز میگردد نه حل .

روشن است تاکید برازدیاد نیروها وخواستن از کرزی  تا هرچه بیشتر خودرا با اداره امریکا سازگار تروکاری بسازد تاکید برتقویت پایگاه ها وادامه حضورنظامی  بوده ،  یادی از زعامت گرباچف دوران اتحاد شوروی درحمایت از دولت جمهوری دموکراتیک افغانستان درراس داکتر نجیب الله شهید را بخاطرزنده میسازد . ( 3 )

سرور منگل  

   09 .02 09     

 

 یاد داشت وامتنان :

( 1 ) ـــ از دوست محترم « مسعود صالحی »  که لطف نموده اند ترجمه متن مصاحبه کرزی را با هفته نامه شپیگل المان وهم مضمون

   ( 2 ) ـــ نقل یادداشت ازاخبار بی بی سی . 18 نوامبرسال 1997 ازدفتریادداشتهای اینجانب .

   ( 3 ) ـــ  با بقدرت رسیدن گرباچف قوای اتحادشوروی از 80 هزارنفر به 120 هزار وتقویت قوای راکتی وهوائی با راکتهای اورگان وستکاد وطیارات وهلیگوپتر های توپ دار تقویت شد . وطی کمتر ازدوسال بطور مایوسانه نه تنها به افغانستان پشت کرد ، بلکه از همه سرمایه گذاریهای اتحادشوروی طی اضافه ازنیم قرن  ( انسانی ومادی وتخنیکی ونظامی وغیره ) بطور یکجانبه صرفنظر کرد وحتی در متلاشی شدن افغانستان کمرهمت ببست .

 مطالب شامل گیمه ( "   " )  از هفته نامه شپیگل المان است ، که توسط دوست محترم مسعود صالحی بفارسی ترجمه واز طریق دستنویسهای شان بدسترس این جانب غرض استفاده قرار داده اند که با ابراز ممنونیت وسپاسگذاری از همکاری شان

 

 


بالا
 
بازگشت