نگارنده: م. نبی هیکل
یک پیشنهاد
چند هفته پیش از امروز روشنفکران متخصص افغان را طی یک مقاله فرا خواند م تا به تشکیل انجمن های علمی همت گمارند. در این مقاله نه تنها این پیشنهاد را دوباره مطرح مینمایم، بلکه با جزیات بیشتر مورد بحث قرار میدهم. پیش از وارد شدن به جزیات پیشنهاد مکث بر اهمیت و صرورت چنین انجمن ها را لازمی میدانم.
تشکیل انجمنها ی علمی ممکن است یک اقدام خالص علمی باشد و یا رنگ و روی سیاسی داشته باشد، مگربرای افغانستان در شرایط کنونی اهمیت حیاتی دارد. روشنفکران افغان نه تنها اراده ی مشترک مسلکی را برای خدمت به مرد و میهن تبارز میدهند (تبارز اراده ی مشترک مسلکی) ، بکه توانمندی مسلکی خود را ازراه تشکیل انجمن های مسلکی و حرفوی متحدانه به کار میاندازند( اتحاد عمل مسلکی). این انجمنها بجیث سازمانهای روشنفکری مدنی میتوانند بحیث حلقه های فشار، نیروی مدافع و مراکز تفکر حرفوی و بحیث گروپهای فشار در جامعه فعالیت نمایند. مردم، احزاب سیاسی، سازمانها ی اجتماعی، شرکتها ، بیروکراسی، مکاتب و موسسات تعلیمی همه از فعالیت فکری و پژوهشی آنها بهرمند خواهند شد. از لحاظ سیاسی این انجمن ها میتونند بحیث متحدان احزاب سیاسی نیز نفش ایفا نمایند.
با تشکیل انجمنها ی مسلکی نه تنها نیروی تفکر فردی به تفکر جمعی تکامل مینماید، بلکه فرهنگ و اصول کار مسلکی رشد و انکشاف مینمایند. با تشکیل انجمن شخصیت حکمی شکل میگیرد، منبع قدرت گروپی بوجود میاید و امکانات فراختر روابط فراهم میگرند. مهمتر از همه چنین اتحاد ها ، اعتماد را بنیان میدهد.
نیاز به تشکیل انجمنها را باید در وضعیتی جستجو کرد که هم روشنفکران افغان، هم کشور در آن قرار دارند. در حالیکه هیچ افغانی بدون جهتگیری و موضعگیری ممکن است وجود نداشته باشد و تعداد سازمانهای سیاسی را تنها با ماشین حساب میتوان شمرد، شمار انجمنها ی علمی شاید هم هیچ باشد. تشکیل انجمنهای ادبی و هنری و اتحادیه های پناهندگان افغان نیز به صورت عمده و ناگزیر نیز در استقامتهای دسته بندیهای سیاسی شکل گرفته اند. این انجمنها اساسی را برای گذار به آنچه این پیشنهاد در نظرد ارد میتوانند تشکیل دهند.
بدون درنگ بیشتر میخواهم به معرفی خطوط اساسی پیشنهاد بپردازم. نکته اساسی مورد نظر معرفی کار پژوهشی و علمی در لایحه ی وظایف انجمنها میباشد. انجمن های ادبی و هنری موجود را میتوان با پذیرش اعضای جدید وپروگرام تحقیقی کمال بخشید. کار بر زبانهای مختلف ملیتها و اقوام ساکن در کشور، آموزش دستوری زبان، غنا مندی علمی زبان های ملی پشتو و دری از زمره وظایف عمده به شمار میروند. زبانهای پشتو دری تا جاییکه به علوم معاصر ارتباط میگیرد به مدد انشمندان زبان و ادبیات نیاز دارند. در واقعیت زبان ما برای بیان علو معاصرکوتاهی میکند. دانشمندان ادب و هنر بهتر از من در این موقعیت قرار دارند تا اولویتها ی کاری را در این عرصه تعیین نمایند.
به این ترتیب تشکیل انجمن هنر و ادبیات در اولویت قرار میگیرد.
همچنان به انجمن علوم سیاسی، انجمن افتصاد دانان و انجمن مهندسان نیاز اشد احساس میگردد. نامیدن برخی از انجمن ها تشکیل سایر انجمنها را نفی نمیکند.
افغانان تحصیلکرده بدون در نظرداشت محل زیست و علایق سیاسی میتوانند عضویت انجمنهای مورد نظر را دریابند. این انجمنها میتوانند از راه ایمیل و سایتها تشکیل گردند، اصول کاری خود را تنطیم نمایند، به بحث بپردازند وتحقیقات خود را به نشر رسانند.
تشکیل انجمنهای تخصصی یا مسلکی نشان میدهند که:
1) روشنفکران تحصیل کرده افغان تنها علاقمند رقابتها در مارکیت سیاسی نیستند،
2) ازراه توانایی علمی به انکشاف مادی و معنوی کشور کمک میر سانند،
3) برای دریافت حقایق علمی بصورت مشرک کار مینمایند.
معیاری سازی کار عبارت از نخستین گامی است که باید برداشت. در این زمره میتوان ازنیاز کاربرد زبان معیاری و دستوری در نوشته ها، معیاری ساختن مقاله های علمی ( تیوریتیکی و تجربی) ، رساله ها و کتب قابل چاپ، کمک دانشمندان زبان و ادبیات در معرفی بدیلها ی اصطلاحات علمی در زبانهای ملی دری و پشتو، تصمیم در مورد اصطلاحات نهادینه شده و یا پذیرفته شده ، نامبرد.
هم اکنون نویسندگانی که به تهیه ی آثار ادبی یا علمی میپردازند به گمانم از زمره با دو مشکل میتوانند روبرو گردند. مشکل نخستی نکته ی نظر یک خواننده و یا ناظر است و مشکل دومی موضوع تصحیح یا ادیتنگ میباشد. نگارنده ی افغان در بسا موارد اگر نه همه ی این وظایف برخی از آنها را خود باید انجام دهد.
عنعنه ی کار مشترک میان دو یا بیشتر از محققان به دلایل روشن در مجامع علمی شکل گرفته است.
دشواریهایی همانند عدم اعتماد و موضعگیریهای سیاسی نهادینه شده ممکن است بحیث موانع در سر کار قرارگیرند. بر این چنین دشواریها از راه پیشبینی میکانیزمها و یا گذشت زمان میتوان فایق آمد.
اتحاد مجموع انجمنها میتواند بحیث اکادمی ( برون مرزی )علوم تبارز نماید.
به نظر نگارنده این گونه اقدام ها نه تنها برای زنده نگهداشتن فرهنگ و کمک به معرفی و انکشاف فرهنگ بلکه برای پیشرفت علم و معرفت نیزضروری میباشد.
داشنشمندان زبان و ادب را که همواره با تشکیل انجمنها استعداد شان را ثابت کرده اند، دعوت مینمایم ابتکار عمل را در دست بگیرند و با تعیین اولویتها ی تاریخی انجمن هایشان را با بخش تحقیقات علمی به مرکز فعالیت علمی تبدیل نمایند. آنان بهتر میدانند کدام اولویتها را هدف قرار دهند.
همچنان آنانی راکه در رشته ها ی علوم سیاسی، اقتصاد و مهندسی تخصص دارند، فرا میخوانم تا به تشکیل انجمنهای مربوطه آغاز نمایند.
همین پیشنهاد میتواند نقطه ی آغاز کار تشکیل انجمنها قرار داده شود. لست افراد مورد علاقمند میتواند از راه روابط و شناسایی ها تکمیل گردد و بحث بر پلان کار، طرزالعمل کار و ازاین گونه مسایل مورد بحث قرار داده شوند. حسن نیت و اراده میتوانند به تشکیل این انجمنها کمک نمایند.
آرزومندم چنین آرمانی مورد حمایت سایرین قرار گیرد.