ناگفته ها را از گفته های حاجی دین محمد والی کابل بخوانید
حاجی دین محمد والی کابل در سفر ایالت متحده امریکا مصاحبه های متعددی با شبکه های تلویزیونی افغانی انجام داد که اتفاقا قسمت بیشتر سخنان اقای حاجی دین محمد رااز طریق تلویزیون نور در برنامه چهره ها وشخصیت ها وقسمتی را درمصاحبه تیلفونی تلویزیون پیام افغان شنیدم شاید بسیاری از شنوندگان این مصاحبه ها را بطور مکمل شنیده اند واز انجا که قلم های زیادی در مورد مردم ومملکت افغانستان ،فضای سیاسی آن ، سرنوشت سازان داخلی وخارجی این سرزمین، ازمایشات سیاست ها وشخصیت های مدل ساخته شده استعمار ، پرداخته وخواهند پرداخت در باره این مصاحبه هم برداشت ها وتحلیل های شان را نیز دارند واحتمالا از این نمونه ها در بیان حقایق استفاده خواهند نمود .
بنده هم به حیث یک افغان در جانبداری از مردم جریان سوالات وجوابات مصاحبه اقای حاجی دین محمد والی کابل را با شبکه های تلویزیونی فوق در معرض باز خواست قلم قرار میدهم تا شیر ،شیر باشد وآب ،آب .
مجموع سوالاتی که از طرف شنوندگان وگرداننده برنامه چهره ها وشخصیت ها مطرح شد قرار ذیل اند:
در مورد زمان ودلیل رفتن آقای حاجی دین محمد به پاکستان ، از وجود دو حزب بنام حزب اسلامی چون جناب حاجی دین محمد عضو یکی از ان ا حزاب بنام حزب خورد میباشد ، درباره ناکامی قوت های امریکا وکشور های غربی در برابر طالبان و مخصوصا با کمیت نا متوازن که بین دو طرف موجود است ،در مورد چگونگی مذاکرا ت دولت با گروه طالبان، در باره جبهه متحد ملی وموقف مصطفی ظاهر نواسه محمد ظاهر شاه سابق وافواهات کاندید ی او به ریاست جمهوری کشور ،در باره کار کردهای مقام ولایت کابل ازحاجی دین محمد پرسیده شد .
انچه فرموده آقای حاجی دین محمد است با ضمیمه تبصره خود وشنوندگان ارزمند مسلسل یادداشت مینمایم هرگاه به این یاددشت اعتراضی وجود داشت بهترو کوتا ه تر این خواهد بود که معترض خواهش نشر دوباره این مصاحبه ها را از شبکه های افغانی نماید تادانسته شود که این یادداشت غلط است .
آقای حاجی دین محمد والی برحال کابل در پاسخ به این سولات گفت :
"من در زمان حکومت دادود خان بسیار میترسیدم که بندی نشوم به پاکستان رفتم در ان وقت که در پاکستان رفتم مولوی صاحب یونس خالص هم امد ما حزب اسلامی را ایجاد نمودیم وبعدا که انجنیر صاحب حکمتیار امد او هم با استاد ربانی بنام حزب اسلامی تنظیم خودرا ساخت ما همان وقت برای انجینر صاحب گفتیم که اول ما بنام حزب اسلامی تنظیم جور کردیم حزب اسلامی از ما است از همان وقت این دو حزب بنام حزب اسلامی یاد میشود. دلیلی که پاکستان رفتیم چون در حکومت محمد داود خلقی ها وپرچمی ها بود من ترسیدیم که بندی نشوم پاکستان رفتم.
در حزب اسلامی من معاون حزب بودم بعد از اینکه حکومت کمونیست ها سقوط کرد من به افغانستان امدم در انوقت جنگ های داخلی شروع شد من دوباره خانه خود پاکستان رفتم.
بعد از اینکه بنا به فیصله بن حکومت موقت امد من دوباره به جلال اباد امدم .در حکومت موقت سهم گرفتم .
امریکا برای کمک برای ما امده اند روسها یک کشور بود انها تجاوز کرده بودند حالا چندین مملکت دنیا یکجایی در افغانستان کار میکنند این اشغال نیست اگر به همان مقصد که گفته اند کار کنند ما هیچ گپ نداریم اگر از مقصدی که امده اند غیر از ان چیز دگر بکنند باز ما پس همان گپ ها را شروع میکنیم.
درست است که طالبان تعدادشان کم است قوت های خارجی زیاد است مگر کسانیکه جنگ چریکی را دیده اند من خودم دیده ام سه نفر در برابر یک قواه بس است طالبان هم از همان تاکتیک کار میگیرند .
مذاکره با طالبان جریان داردیک مقدار کار در این باره صورت گرفته است طالبان هم افغانان هستند اما کسانی در دولت هستند که نمیخواهند با طالبان مذاکره شود .
در مورد کاندید مصطفی ظاهر به ریاست جمهوری بگویم که وقتی او با جبهه متحد ملی رفت محمد ظاهر {شاه اسبق} اعلامیه داد که از محمد ظاهر نماینده گی نمیکند.
کار های ولایت بخوبی اجرا میشود چون ولایت کابل در مرکز است که تمام وزارت ها هم در مرکز است بسیاری کار های ما را وزارت ها میکنند ما در مورد ولسوالی ها یکصد پروژه را روی دست داشتیم که هشنادو پنج پروژه ان تکمیل شده است.
پیام من به افغانان این است که از جنگ دست بکشند وبد بینی نکنند ."
مصاحبه تیلفونی پیام افغان به نسبت دعوت والی کابل در کدام مهمانی بیشتر نبود بسیاری از شنوندگان سوالات شان وسخنان شان در حضور والی کابل گفته نشد اما نا گفته هم نگذاشتند .
یکی از شنوندگان که بگفته خود شان ازمدت دو سال پیش در کانادا اقامت دارد و قبلا در هندوستان زندگی مینمود جایداد اش از طرف مجاهدین در جلال اباد تصرف شده بود با مراجعه به مقامات مسوول ودادن پنج هزار دالر امریکایی نتوانسته بود جایداد خود را بدست اورد در حالیکه تلاش نموده تا یگانه شخص مسوول{ که جناب حاجی دین محمد در انوقت بود} را ببیند مگر از طرف اشخاصی تهدید شده که اگر سرت بوی قورمه میدهد برای بدست اوردن جایداد تلاش بکنید ودر غیر ان بهتر است که راه خود را بگیرید وبروید.
شنونده دگری تیلفون نمود که جناب والی صاحب حاجی دین محمد قبرستان شخصی وفامیلی شانرا با صلاحیت خود غصب نموده است وبرادر خود را حاجی عبالقدیر را در انجا دفن نموده است ان برادر میگفت اگر منار یادگاری در چوک شهر{ چهار راه} بنامش بسازند قدرت دارند بسازند من اعتراض ندارم اما این زمین پدری وقبرستان فامیلی وپدر ی ماست حق ندارند مالکیت ما را به هر نامی که باشد تصاحب نمایند ایشان با تخلص مستغنی صحبت مینمودند.
خواهر دگری تیلفون نمود که مدت ششماه را در برگرفت که میخواسته والی کابل را ببیند مگر موفق نشد که در دفتر کارش والی صاحب را ملاقات نماید همیشه جواب داده میشد که جلسه دارد . شاید نزد کسانی چون اقای عمر خطاب دربار نشین تلویزیون پیام افغان ومصاحبه کننده موضوع یک امر عادی است اماآقای خطاب با نیات تفتین آمیز بار ها واقع شده تا موضوعات خورد را کلان وبر عکس آنرا انجام دهد . لذا از آن خواهر آقای خطاب پرسید که مالکیت شما هم غصب شده بود که میخواستید سوال کنید ؟ آن خواهر گفت من میخواستم سوال نمایم که ما بیاد داریم روز های را که شما به هزاران راکت را بالای مردم کابل فیر کردید اکنون به حیث والی کابل چه جواب دارید که صدها خانه راویران وهزاران باشنده کابل را شهید نمودید. آقای خطاب میگوید این شخص نبود این شخص در جلال آباد بود آن خواهر گفت چرا نبود برادرش حاجی عبدالقدیر قوماندان چریکی کابل بود که این کار را میکرد آقای خطاب با زمزه تفتین آمیز میگوید خو اووخت دگه بود وتیلفون را قطع میکند .
اما من جریان این مصاحبه را به دلیلی یادداشت نمودم تا از یک طرف به خوانش انانیکه انرا نشنیده اند بگذارم واز طرفی ما مدعی جانبدار مردم هستیم لذا انانیکه دروغ گفته اند ومردم را فریب داده اند هر نیات ، گفتار و کردار شان باید افشا گردد.
هموطنان شرافتمند!
این بود گفتار حاکم مردم شریف کابل که بدون هیچ نوع ارتباط کاری به ایالت متحده امریکا سفر نموده بود شما شنیده اید و یا اکنون خواندید که والی صاحب با چنان اب وتاب از گلبدین حکمتیار نام میبرد و در باره اش صحبت مینماید که مردم شریف کابل برای یک بار هم از چشمش نمیگذرد که همین اقای حکمتیار هزاران تن بی گناهان را در کابل با راکت وهاوان مرمی شهید نمود وهزاران خانه را به خاک وخون کشانید و همین اکنون دولتی که اورا{ حاجی دین محمد} به سرنوشت مردم کابل حاکم نموده در حال جنگ با اقای حکمتیار بنام تروریست میباشد وحتی بنام تروریست جهانی در لست تروریستان شامل است جای تعجب است که هنوز هم میخواهند به چشم حقیقت خاک بزنند .
او راست میگوید این قماش ادمک ها بسیار ترسو وبزدل اند تنها در کشتار انسانهای بی گناه بسیار د لاور اند از همین لحاظ از دور هزاران راکت را بالای مردم با این فیصله که گنهکار به دوزخ وبی گناه در جنت میرود فیر میکردند در قراه وقصبات که مردم بی دفاع را گیر میکردند میکشتند عشر وجزیه وجریمه میگرفتند اکنون این معما را چه کسی حل نماید که چنین ادمک های ترسو وبیدل چگونه{ ادعای خود شان است} جهان را تغیر دادند. بسیار خنده دار خواهد بود کسانیکه از خس پوشک به راحتی بگذرند زمین زیر پای شان بلرزد.
وقتی به تاریخ نظر انداخته شود واقعا مردم ما در دفاع از سر زمین ما در برابر استعمار با ایثار جانهای شان کار نامه های ماندگار بجا گذاشته اند آنان قهرمانان با نام وگم نامی اند که آدمک های از قماش حاجی دین محمد اولاده شان بحساب نمیآیند چون آنها برای آوردن استعمار نه جنگیده اند بلکه برای راندن استعمار جنگیده اند از این خاطر است استعمار در برابر فرزندان اصیل وطن ارام ننشسته و بعد از شکست های مکرر ، با ایجاد سر زمینی بنام پاکستان به اساس وجوهات مذهبی و در پهلو هایی آن ایجاد معضلات سرحدی در منطقه با سر تکانی عمال داخلی ، و سرمایه گذاری های در بخش های استخباراتی در دور نما ی این معضلات نموده تا هر ان که ضرورت احساس نمایند مورد استفاده قرار دهند .
رفت و آمد های افرادی از قبیل حاجی دین محمد قبل از حکومت محمد داود و در زمان حکومت ومحمد داود وبعد از آن همانطوریکه یک امر تصادفی نبود بهانه سازی های گذشته وحال آنان حقیقت نیز نیست بلکه وابسته به وضیعت پالیسی های جهان استعمار میباشد . شما تصور نماید گفته میشود کمپ شمشتو گلبدین حکمتیار با قرار داد یکصد سال فعال ساخته شد هرگاه شسصت سال بعد واقعاتی پیش بیاید که این کمپ به حیث یک قرار گاه در موارد مختلف مورد استفاده قرار گیرد ممکن نیست فقط وفقط ارتباط تنگاتنگ با حوادث همان وقت داشته باشد .
هم وطنان ما توجه فرمایند گلبدین حکمتیار در لست تروریست جهانی است پاکستان که یکی از الم برداران ضد تروریزم {در حقیقت الم دار تروریزم} وهمکار نزدیک ایالت متحده به اصطلاح بر ضد تروریزم در منطقه است مگر کمپ های حکمتیار در پاکستان فعال است واز دفاتر ان هفته نامه های خبری حکمتیار نشر وچاپ میشود . از اینرو است که اقای حاجی دین محمد، نام حکمتیار را با عزت واحترام باید ادا نماید.
ولذا وقتی حاجی دین محمد میگوید بعد از جنگ های داخلی دوباره به خانه خود پاکستان رفتم جای تعجب نیست زیرا در گنجایش چنین افراد تعریف وطن در تمام مولفه های آن مطرح نیست برای انان وطن جای است که از نعمات اش استفاده میشود افرادی چون حاجی دین محمد نعمات زیادی را از سر زمین ها ی زیادی نوش جان نموده اند.
اگر افرادی چون حاجی دین محمد حضور قوت های استعمار را بنام خدمت توجیه پذیر میدانند هیچ جای تعجب نیست زیراآنان عمالی بوده اند که برای تحقق همین حضور کار کرده اند دروغ گفته اند فریب داده اند دسیسه ساخته اند وتهمت بسته اند آدم کشته اند ویران نموده اند وحشت آفریده اند و مردم را به چنان مرگ گرفتند که به این تب راضی شوند .
وقتی حاجی دین محمد میگوید اگر نیرو های های خارجی از مقصدی که آمده اند غیر ا ن کنند آن وقت باز همان گپ ها را شروع میکنیم روشن است اگر افرادی چون حاجی دین محمد که به گرده مردم تحمیل شده اند دور ساخته شوند آن وقت این حضور قوت ها حیثیت تجاوز را اختیار میکند. اما این یک لافی بیش نیست .
در این باره هم مردم مثل دارند ومیگویند زور کاکا است که انگور در تاکهاست . بیشک که استعمار خوب اجنت پرور است اما همین زبان داده شده به او هم ، زبان صلاحیت عطا شده است لیکن سیستم اجنتوری استعمار نشان داده که داغمه های اجنتوری را ریسایکل نمیکند بلکه بشکل داغمه نگهمیدارد مثل اسامه بن لادن در موقعیتی قرار میدهند که نه عقب رفته بتواند ونه جلو . وبدا به حال آنانیکه در این موقعیت قرار میگیرند.
حاجی دین محمد وقتی در باره نامتوازن بودن قواه اـتلاف وطالبان اظهار عقیده میکند درست یک ادعای دیگر را نیز پوچ میسازد که گفته میشد نود فیصد مردم افغانستان با اوشان بوده است . جناب والی صاحب میگوید که در جنگ چریکی در مقابل یک قواه سه نفر کافی است اگر دیگران ندیده اند من خودم دیده ام . اینان با سه نفر خام شان ادعا داشتند که نود فیصد مردم با انان بود البته از شرکت تروریستان وباند گروپ های خارجی در جنگ علیه افغانستان وملیشه های پاکستانی ودر مراحل بخصوص قواه منظم پاکستانی نمیشود انکار کرد چنانچه بار ها با افتخارخود ایشان از کمک برادران ودوستان بین المللی شان یاد نموده اند . اکنون ثابت شده که حمایت نود فیصد مردم از انان همانقدر دروغ بود مثلی که یازده ملیون رای ریس جمهور حامد کرزی تقلب است شخصیکه در یک مملکت بیست هفت ملیونی که نیم نفوس آن در خارج کشور بسر میبرد وبا یازده ملیون حمایت کننده در پناه گارد امریکای گشت وگذار نماید چقدر حقیقت میتواند داشته باشد .
حاجی دین محمدمیگوید عناصری در دولت است که مذاکره با طالبان را نمیخواهند فکر میشود بیشتر اشاره بطرف افرادی از جبهه ملی میباشد که تعدادی انان در دولت نیز شرکت دارند اما اتفاقا یک روز بعد جبهه ملی جریان مذاکرا ت با طالبان را اعلان کردند.
درباره مذاکره با طالبان گفتنی است اگر مساله ختم جنگ با انان است در اینصورت سهمیه وشرکت در قدرت مطرح است بنا به آن طالبان با کدام طرح ها شامل قدرت میشوند برای سرنوشت وآینده ملت افغانستان اثرات آن چه خواهد بود به اصطلاح بهترین های از آن گروه ها به سرنوشت مردم حکومت میکنند بلی مذاکرات در وضعیت جنگی موجود عموما روی شرکت در حاکمیت وتقسیم سهمیه بندی ها صورت می پزیرد اینکه چه برنامه ای را طالبان برای بهبود سرنوشت مردم ارایه خواهند داشت اقای دین محمد نسبت به این مساله نگران نیست مقصد اش ان است که یاران همدیگر خود را در کوه وکمر ویا در پاکستان وسایر کشور ها نه بلکه در زیر سقف حاکمیت ببینند تا یکجا به سرنوشت مردم حاکم باشند.
درباره افواه کاندید مصطفی ظاهر نواسه محمد ظاهر شاه سابق به ریاست جمهوری حاجی دین محمد بسیار بی ارتباط میگوید که وقتی مصطفی ظاهر به جبهه ملی شامل شد محمد ظاهر شاه سابق اعلان نمود که مصطفی ظاهر از محمد ظاهر نمایندگی نمیکند .
این حاجی دین محمد خیلان عجب مدعیون مقام وکرسی اند آنان درمیان خود وخیالات خود چه تقسیمات های را که نه سنجیده اند این حقیقت است که ایشان در دامان شبکه های جاسوسی استعمارپرورش یافتند و از برکت بابای غلامان صاحب هویت سیاسی شدندوبه سرنوشت مردم حاکم شدند اما این پاسخ بی ارتباط او ناشی از تعصبی است که نسبت به نیرو های آگاه در جبهه ملی دارد که حضور این روشنفکران وعناصر مترقی در جبهه ملی باعث لجام گسیختگی زبان او شد و دفتعا عقده خود را به بهانه موضع{ شاه} محمد ظاهر وموقف نواسه اش مصطفی ظاهر می ترکاند و نشان میدهد که به وصیت ونصیحت بابا های داخلی وخارجی وفا دار است . به نظر این یادداشت اگر احیانا جبهه ملی در نظر داشته باشد شامل رقابت های انتخاباتی ریاست جمهوری شود ونتواند یک شخصیت اگاه را درپیشا پیش یک خط مشی اصولی وقابل پذیرش مطرح نماید البته در اینصورت ما از یک سیاست چپن پوشی به یک سیاست عبا وقبای دگر میگذریم وبس .
حاجی دین محمد نماینده ریس جمهور در کابل کار های ولایت کابل را در نواحی وولسوالی های شامل یکصد وپنجاه پروژه نامعلوم خلاصه ساخت که چه است به خداوند معلوم است اما در عالم اسباب آنچه ما میبینیم وضع فلاکتبار مردم کابل در همه عرصه های زندگی {نبود امنیت ومصونیت، ازدیاد فقر وغربت ، بی سر پناهی ، قیمتی ، فساد اداره ومحیط ، بی قانونی ، نبود خدمات عامه ازقبیل ترانسپورت ،صحت ، نظم عامه ، مشغولیت های کاری، و ده ها نابسامانی دگر است که یکصدو وپنجاه پروژه والی صاحب کابل به دلیل وجود سایر ادارات دولتی در کابل آنرا احتوا نکرده است لذا اذهان میدارد که بسیاری کار های ولایت کابل را سایر وزارت خانه ها که در کابل اند انجام میدهند شنیده بودیم که میگفتند دنیای بی خبری هم عالمی دارد اینک این عالم بیخبری را والی صاحب در یک شهری بنام کابل بما به نمایش گذاشت خانه نا آباد بادوالی صاحب حاجی دین محمد.
حاجی دین محمد در پیام های خود از طریق این مصاحبه ها میگوید جنگ وبد بینی نکنید .
بنده با دو مثل مردم تبصره خود را دراین باره خاتمه میدهم .
دزد هم میگوید خدا وصاحب خانه هم میگوید خدا.
دزد را میگوید دزدی کن صاحب خانه را میگوید هوشیار باش.
م ی هادی