خلاء قدرت ، بازگشت افراط وتفریط

درجنگ ودموکراسی

شریف حبیبی

 

به دلیل نبود توافق نظر میان کمسیون برگزاری انتخابات ، رییس جمهوری ، کشورهای تمویل کننده انتخابات ریاست جمهوری افغانستان ومخالفین سیاسی حکومت ، دراین روزها بحث وگفتگو های داغ در ارتباط با خلاء قدرت ونبود یک نهاد قدرتمند بعد از پایان وقت ریاست جمهوری  تا برگزاری انتخابات صورت می گیرد.

انتخابات درافغانستان مانند حاکمیت ودولت نوپایش چیزیست نو وتا حدود برای اکثریت به اتفاق مردم که از سواد محروم اند ، نا آشنا به نظر می رسد ، انتخاباتی که دوره اول آن اگرچه مردم کشور با آن نا آشنا بودند ، با دلگرمی تمام وعلاقه وافر مردم وحضور بی د لیل آن ها برگزار شد ومردم افغانستان احساس کردند که پس از سالهای دراز جنگ وخونریزی ، توانستند نفسی راحت کشیده وگامی به سوی دموکراسی بنهند .

همانگونه که گفته شد انتخابات درکشور ما نو وقابل قدر توسط مردم بود ، به همین میزان دموکراسی نیز نو وکاملاً تازه به نظر می رسید ، آنچه که درکشور های دیگر مخصوصاً ممالک اروپایی عمری دراز از آن سپری شده است . پذیرش واستقبال از دموکراسی درافغانستان به حد سریع وبی وقفه بود که شاید درهیچ جای دنیا به این پیمانه از آن استقبال نشده بود ، اما فهم ودرک دموکراسی به معنای درست آن دراین کشور بسیارضعیف ودرسطح سواد عامه مردم بود ، آنچه که منشاء بروز مشکلات مردم حساب می شود. به این دلیل نبود دموکراسی درکشوربه نظر اکثریت مردم ، به بیداد ودیکتاتوری وجنایت تشبیه شد وحضور آن را اکثریت بهانه برای  ایجاد خواسته هاومقاصد خلاف ایده وعقاید مردم ساختند .

درکشوری که دموکراسی ازدید عده ای با ورود پرینا وتولسی وفیلم های مانند آن درخانه های مردم تعبیر می شود واز دید عدۀ کمی پیشرفته تر ازآن ؛ یعنی با راهگشایی فیلم ها ونمایش های نیمه برهنه درتلویزیون ها و ویدیو کلپ ها معنا می گردد ، به یقین آغاز مشکلات ازآغاز گامگذاری دموکراسی درهمانجا شکل می گیرد، مشکلاتی که می تواند استخوان بندی واسکلتهای خانواده مسلمان افغانی را درهم بشکند .

با این وضعیت ، تعبیر مخالف دموکراسی از آنچه که درکشور یافت می شود ، ظهور استبداد ، دیکتاتوری وناهمگونی های ا جتماعی همراه با خشونت علیه اقلیت ها ومخصوصاً زنان به حساب می آید ، خشونتی که یک پایش به دموکراسی گره خورده وپای دیگر آن به افراط گرایی ، جمود گرایی وتنگ نظری اجتماعی . براین اساس زمانی که مردمان یک کشور درمیان دو پدیده جدید وقدیم آرد می شود ودرزمانی که دموکراسی خلاف جنگ تعبیر می گردد وجنگ وخشونت دربرابر دموکراسی ، احساس نبود یک حاکمیت درکشور به مثابه افغانستان حتی برای یک دوره کوتاه چه عوامل ودستاوردهایی را به همراه خواهد داشت ؟ واضح است که پیشامد خلاء قدرت درکشور حتی به مدت بسیار کوتاه آن ، موازینه سیاسی واجتماعی دراین سرزمین را وارونه خواهد کرد ودراین صورت بیم آن می رود که بازهم افغانستان سرزمینی باشد برای آزمایش های سلاحهای جدیدی که اکنون حتی توسط کشورهای همسایه نیز تولید وبه فروش می رسد .گذشته از آن که اکنون روسیه نیز قصد دوباره بازگشت به صحنه های سیاسی ورقابتی با امریکا را در ذهن می پروراند .

بنابراین آنچه که بسیار مهم به نظر می رسد ، درایت ودرک سیاسی افغانهاست تا دیگر فرصت بازگشت در روآوری به جنگ وصلح ودموکراسی به معنای افراط وتفریط آن را مهیا نسازند .

 


بالا
 
بازگشت