احمد نکته سنج
مکثي بر حاشيه نگاري محترم نعمت الله ترکاني
از انجائيکه بحث و تبادل نظر در رابطه به درس ها، تجارب و پيامد هاي قيام 24 حوت هرات، در روشن ساختن هرچه بيشتر زواياي تاريک اين حرکت از نقش بسزائي برخوردار است، تبصرهء محترم نعمت الله ترکاني را در مورد نکات نظرم پيرامون حرکت 24 حوت هرات را مفيد و در خور ستايش ميدانم.
آقاي ترکاني در حاليکه در بسياري از موارد بر نکات نظر ام صحه گذاشته اند، مقداري از نظرات ام را خلاف واقعيت دانسته و به اصطلاح خوشان در آمد است.
يقينا ، نکات نظرم که انعکاس دهنده ء برداشت ها و تجارب خودم بوده در مواردي با برداشت هاي آقاي ترکاني متفاوت است. محترم نعمت الله ترکاني سعي ورزيده اند که برداشت هاي اينجانب را از حوادت 24 حوت خلاف واقعيت و برداشت هاي خود را درست ، دقيق و عيني توصيف نمايند.
اوشان در مقدمه ء نبشته خويش سازمان هاي اوليه هرات را ( شايد منظور شان حوزه هاي حزبي ح.د.خ.ا و جلسات سازمان جوانان باشد) مورد انتقاد قرار داده مي نويسند: " شاگردان مکتب چه از ذکور و اناث را به وعده هاي فريبنده به سازمان هاي اوليه حزبي ميکشاندند. براي معلمين ابلاغ ميگرديد که نبايد کسي ناکام شود و به اينترتيب غبي ترين شاگردان به سازمان هاي اوليه جلب ميشدند..."
هموطن عزيز! ازين حقيقت سرسخت نمي توان انکار ورزيد که مردم افغانستان از جمله مردم هرات با روحيه نوپذيزِِي و اميد به زندگي بهتر از سقوط رژِيم مرحوم محمد داود و پيروزي ح.د.خ.ا در سال 1357 بگرمي استقبال کردند و شاگردان مکاتب و محصلين با علاقه گرفتن به سياست با شور و هلهله زايد الوصفي خواهان عضويت در سازمانهاي حزبي و سازمانهاي جوانان بودند. درين مقطع زماني عمدتا افراد نيک نام، با استعداد و متعهد مي توانستند که عضويت سازمانهاي حزبي را کسب نمايند. شاگردانيکه در سال 1357 عضويت سازمانهاي اوليه هرات را کسب کرده بودند از جمله غبي ترين ( کودن ترين) شاگردان نه، بلکه از جمله ممتاز ترين شاگردان دورهء خويش بودند. تعداد زيادي از آنها امروز بصفت داکتران طب، انجنيران و استادان مؤسسات تحصيلات عالي کشور در هرات و ساير ولايات افغانستان ايفاي وظيفه مي نمايند و با آن تعهدي که در برابر مردم و وطن خويش داشتند و دارند، حتي در زمان حاکميت مجاهدين و طالبان وطن را ترک نکردند و با دانش و فهم مسلکي خويش در خدمت مردم خود قرار داشتند. اگر ما اين افراد متعهد و وطن دوست را که در ميان مردم خويش از نام و شهرت خوبي برخوردار اند، غبي ترين شاگردان دوران آموزش شان خطاب کنيم، فکر مي کنم که حد اقل بحق شان بي انصافي نموده ايم.
هکذا يک تعداد افراد مغرض، فرصت طلب و استفاده جو هم توانستند که عضويت سازمانهاي اوليه را بدست آورند که تعداد آنها در مقايسه با تعداد عمومي اعضاي سازمانهاي اوليه بسيار نا چيز بوده است.
ازينکه در سال هاي بعدي حاکميت ح.د.خ.ا و هجوم شوروي ها به کشور، کيفيت آموزش و پرورش در مکاتب کشور در يک سطح نازل کاهش يافت و آنعده اعضاي سازمان هاي حزبي که به فعاليت هاي جنگي سوق داده ميشدند از يک صنف به صنف بالاتر اتماتيک ارتقا ميکردند و بدون درنظر داشت لياقت درسي به بورس هاي تحصيلي به خارج فرستاده مي شدند، به سال 1357 و حرکت 24 حوت ارتباط نميگيرد.
در سازمان هاي اوليه عمدتا افغانهاي پاک ضمير تنظيم بودند که بخاطر تحقق ايديال هاي خويش مي رزميدند . من به هيچ وجه از حلقه رهبري حزبي و دولتي آن زمان هرات که بي کفايتي و عدم مسؤوليت پروري آن در بروز قيام مردم هرات مانند آفتاب آشکار گرديد، دفاع نمي کنم. بنظر من، عضو عادي سازمان اوليه و نظيف الله نهضت و امثال انرا را بيک چشم ديدن دور از عدل و انصاف است. اتهاماتي را که آقاي ترکاني درمورد نظيف الله نهضت مطرح ساخته اند، خود آقاي نهضت بايد به آنها پاسخ بگويد.
مگر اين اتهام : زمانيکه آقا گل باعث ( بائس ) منشي کميته ولايتي هرات بود، در مسجد جامع بزرگ شهر به نمازگذاران گفته شده بود که دنبال نماز را رها کنند، وارد نمي دانم.
شهيد آقا گل بائس يکي از معلمين سابقه دار کشور بود که با تاريخ ، ادبيات و فرهنگ افغانستان ، بخصوص با رسوم ؛ عادات وعنعنات مردم هرات بلديت کامل داشت و هميش شاگردانش را به رعايت نورم ها و ارزشهاي مذهبي و فرهنگي مردم فرا ميخواند. از همين سبب موصوف مورد احترام و اعتماد مردم و حتي مورد احترام سازمانهاي مخالف سياسي خويش قرارداشت. تا زمانيکه مرحوم بائس منشي کميته ولايتي هرات بود همکاري مردم با ارگانهاي حزبي و دولتي در سطح نسبتا خوبي قرار داشت.
اقاي ترکاني با نظرم مبني براينکه ايران در بي ثباتي وضع آنوقت هرات نقش داشته، موافق نبوده، چنين مي نويسند: " در فاصله يک ماهي که از پيروزي اسلاميون در ايران ميگذشت قيام مردم هرات به وقوع پيوست و طبيعتا درين مقطع تاريخي مشکلات اخند هاي ايران به اندازهء بود که نه هنوز به شعار صدور انقلاب اسلامي فکر مي کردند و نه حوصله مندي مداخله به همسايگان را داشتند."
ازديد من، نظر فوق بر تبليغات رسمي حکومت ايران که هميشه از عدم مداخله در امور داخلي افغانستان حکايت مي نمايد، صحه ميگذارد.
محترم احمدشاه فرزان، در اثر خويش بنام " قيام هرات"، مشاهدات خود را از زندان هرات، قومانداني امنيه و حرکت 24 به رشته تحرير در اورده اند که در قسمت مقد مه آن چنين ميخوانيم: "24 حوت( اسفند) نقطه عطفي بود در تاريخ کشور مان. از آنجا که قيام هرات مقارن با اوج پيروزي انقلاب اسلامي ايران بود، تاثير پذيري انقلاب اسلامي ايران در هرات و الگو قراردادن مشي سياسي انقلابيون مسلمان ايران توسط جوانان مسلمان هرات، مارکسيست هاي دو اتشه را بر ان مي داشت تا با بي رحمي و شدت هر چه تمامتر ، قيام را سر کوب کنند. (1)
در مورد نشرات تيلويزيون ايران بايد گفت که من ادعا ننمودم که دستگاه تيلويزيوني ايران صرفا براي ايجاد تحريکات و پخش تبليغات عليه نظم دولتي هرات اختصاص داده شده بود ؛ تيلويزيون متذکره که عمدتا مصروف مسايل داخلي ايران بود، انقلاب اسلامي ايران و مشي سياسي انقلابيون مسلمان ايران را بمثابه الگو براي مردم و جوانان افغانستان معرفي مي نمود که اين خود در ايجاد بي اعتمادي مردم نسبت به دولت و برهم خوردن نظم و ثبات نقش عمده داشت.
مزيد بر ان در استانه قيام هرات اوراق تبليغاتي و شعار هاي ضد دولتي که در کشور ايران تهيه گرديده بود بشکل وسيع در ولايت هرات توزيع مي گرديد.
هکذا حکومت آخند ها، جنگ يک قريه عليه قريه ديگر ، جنگ يک فاميل عليه فاميل ديگر و بالاخره جنگ يک افغان عليه افغان ديگر را با همه وسايل و ذرايع ممکن، کمک تشويق و تحريک مي نمود. چنانچه محترم فرزان در کتاب خويش مي نويسند" يکي از معلمين که تازه از جمهوري اسلامي ايران بازگشته بود و با خود علاميه آورده بود، گفت: قبل از همه چيز بايد بگوئيم که رژيم با تبليغات وسيع سعي بر اين دارد تا افکار مردم را از مسير انقلاب اسلامي منحرف سازد و ما نيز با صدور اعلاميه ها و اطلاعيه ها جلو جنگ تبليغاتي دشمن را مي گيريم، ما با پخش اعلاميه ها در شهر و روستاها ، آگاهي بيشتر بمردم مي دهيم.(2 ) " اعلاميه هاي که در ايران تهيه ميشد و پيروزي يک انقلاب اسلامي تيپ ايران را بمردم " مژده " ميداد بجز از تداوم خونريزي و تامين منافع شؤنيستي حکومت آخند هاي ايران پيام ديگري نمي توانست داشته باشد. چنانچه احزاب هشتگانه که محصول سرمايه گذاري سياسي ايران بود در مقابله باساير برادران خويش ( هفتگانه مستقر در پاکستان و شوراي نظار) استقلال، هويت و افتخارات ملي افغانستان را فداي منافع سياسي خود و دوستان بين امللي خويش ساخته بودند و امروز بمثابه بازيگران تياتر سياسي افغانستان عمل مي نمايند.
سال پار، اقاي احمدي نژاد رئيس جمهور جمهوري اسلامي ايران به افغانستان يک سفر رسمي داشت. موصوف يکجا با اقاي کرزي به سوالات خبرنگاران پاسخ ميداد. در حاليکه آقاي احمدي نژاد در پهلوي آقاي کرزي رئيس جمهور منتخب مردم افغانستان و جامعه جهاني ايستاده بود، مردم افغانستان را افغانستاني ها خطاب نمود. اقاي احمدي نژاد با بکار برد اگا هانه اصطلاح افغانستاني، خواست تا روحيه افغانيت و روحيه همبستگي ملي افغانها را خدشه دار سازد.
اقاي ترکاني بدين نظر اند که در سال 1357 در کشور نظم سياسي وجود نداشت که ايران باعث اخلال آن شده باشد. بنظر من، نظم سياسي درسال 1357 با همه کمبودي ها ، نواقص، اشتباهات ، کجروي ها و يکته تازي هاي که داشت در سرتاسر کشور مستقربود و از جانب همه کشور هاي جهان برسميت شناخته شده بود که حضور فعال نمايندگي هاي سياسي ملل مختلف جهان در کابل بر اين امر صحه ميگذارد.
خصوصيت عمده و برجسته ء نظم سياسي 1357 بمثابه محصول مبارزات سياسي افغانها درين بود که در پيروزي آن يک ربل و يک دالر هم بمصرف نرسيده بود. ازينکه، مقدم برهمه مرکز صدور نظام هاي سويتيستي - کرملين- و مرکز صدور انقلابات اسلامي- اداره ء آخند هاي ايران- و عمال داخلي شان در پي اضمحلال و شکست نظم سياسي 1357 بودند، بدين معني نيست که در آن سال در کشور نظم سياسي وجود نداشت که ايران آنرا مختل نمايد.
محترم نعمت الله ترکاني از نبشته ام چنين برداشت کرده اند که من آغاز قيام 24 حوت را از شهر هرات قلمداد کرده ام و درين مورد مي نويسند که " اما واقعيت امر آنست که بر خلاف ادعاي نکته سنج قيام نه از شهر ها بلکه از روستا هاي پنجاه تا صد متري شهر هرات يعني غوريان و پشتون زرغون آغاز شده بود جايکه در آن تيلويزيون و نه هم مطبوعاتي بود. "
من در مورد چنين نوشته بودم که " متاسفانه يک تعداد از شهريان هرات که توانائي فکري و قدرت سازماندهي حرکت سياسي ضد دولتي را داشتند، نظام سياسي آنوقت افغانستان را صرفا از چشم و نظر مطبوعات ايران مي ديدند" اگر خواننده محترم دقت فرمايند من از نقطه آغاز قيام حرف نزده ام بلکه مقصد ام از امور سازماندهي قيام بوده است.
در قسمت ديگري از نبشته آقاي ترکاني چنين مي خوانيم" موضوع دیگری را که آقای نکته سنج علت قیام مردم هرات میدانند چنین است ... در آوان رياست جمهوري مرحوم و مغفور سردارمحمد داود خان، تعداد زيادي از مردم از افغانستان بخصوص از هرات براي کار و غريبي به ايران مي رفتند تا با فروش نيروي کار خويش بتوانند فاميل هاي خود را اعاشه نموده و مشکلات اقتصادي خود را رفع نمايند. درين ميان يک تعداد افرديکه سوابق جرمي ازقبيل دزدي و قتل هاي مکرر داشتند و مورد تعقيب قانوني قرار داشتند به ايران فرار نموده بودند و جرات بازگشت را بوطن نداشتند..."
هموطن عزيز! من در نبشته خود عوامل بروز قيام 24 حوت را چنين برشمرده بودم:
· کشمکش هاي فرکسيوني در ميان رهبران و کدر هاي ح.د.خ.ا، اشتباهات، غلطي ها و کجروي هاي اداره حزبي و دولتي آنوقت هرات
· نقش منفي گروه ها و سازمانهاي سياسي مخالف حاکميت آنوقت در مشتعل شدن جنگ و خونريزي
· نقش ايران در بي ثباتي وضع انزمان هرات.
در نوشته ام آمده است که حکومت خميني افرادي را که سوابق جرمي ازقبيل دزدي و قتل هاي مکرر داشتند به پول و اسلحه تامين و بخاطر مقاصد سياسي خود به هرات اعزام نمود. بدين معني که افراد مذکور متاسفانه آله دست بيگانکان و وسيله تحقق اهداف شيطاني آنها قرار گرفتند.
اگر حرکت عادلانه 24 حوت به خشونت، کشتن و بستن، ترور و اختناق سوق داده نمي شد و بمردم مجال آن داده ميشد که بگونه آرام و بدون مبادرت ورزيدن به به زور و خشونت، خواسته هاي خويش را طرح نمايند، حاکميت آنوقت زير فشار مردم مجبور مي گرديد که به خواستهاي عادلانه سياسي و اجتماعي مردم پاسخ بگويد.
در مورد ارقام تلفات انساني قيام مردم هرات بايد متذکر شوم که هر کس نظر به خوشبيني ها و بدبيني هاي سياسي خويش ارقام تلفات را مشخص مي سازد.
آقاي نکته دان تلفات انساني قيام هرات را 25 هزار نفر مشخص ساخته اند، آقاي ترکاني ميکويند که " جاي شک نيست که در امار و ارقام کشته شدگان مبالغه اي در کار نباشد" من بدين نظرم، با انکه قتل يک افغان و يک انسان يک جرم نابخشودني است
است، تلفات 25 هزار انسان در قيام هرات يک رقم مبالغه اميز است.
محترم احمدشاه فرزان در کتاب خود بنام " قيام هرات " چنين مي نويسد " اگر در هرات خون جاري شد، اگر قيام خونين 24 حوت 57 با بي رحمي و سنگدلي سرکوب شد، اگر 3 هزار کشته بجاي گذاشت، در عوض بعد از قيام هزاران جوان داوطلب و مشتاق آماده نبرد مسلحانه و جنگ هاي چريکي عليه رژيم شدند. " (3) بقول محترم فرزان قيام هرات 3 هزار کشته از خود بجا گداشته است.
آقاي جبرائيلي نماينده مردم هرات در پارلمان کشور، طي يک مصاحبه خويش با يکي از پروگرام هاي تلويزيون آريانا که از افغانستان پخش ميگردد،رقم تلفات قيام 24 حوت را که بعضي ها 24 هزار نفر قلمداد مي نمايند غير واقعي خوانده گفت ، چون قيام هرات در 24 حوت صورت گرفته است بنا تعدادي ، تلفات آنرا 24 هزار انسان قبول کرده اند . موصوف بمثابه شاهد عيني قيام هرات، تلفات انساني ( هر دو جانب ) را در حدود هزار نفر تخمين مي زند.
آقاي ترکاني سعي ورزيده اند تا ثابت نمايند که حرکت 24 حوت يک حرکت غير عادلانه نبوده است. واقعا که خشم و طوفان مردم هرات در 24 حوت در برابر عملکرد هاي تند و تيز سياسي، اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي حاکميت آنوقت عادلانه بوده است اما دريغا که دشمنان آب و خاک کشور ما و گروه هاي سياسي وابسته به آنها از احساسات پاک و حرکت عدالت خواهانه مردم شريف هرات سؤ استفاده کردند و هرات زيبا را بخاطر بميدان جنگ مبدل ساختند.
خوانندهء عزيز! من حکم نمي کنم و حق هم ندارم که حکم نمايم که برداشت من از حوادث 24 حوت 1357 يگانه برداشت درست و واقعي است. من سعي ورزيده ام تا با ارائه پاسخ به ملاحظات استاد محترم آقاي ترکاني، در روشني گوشه هاي تاريک حوادث دردناک 24 حوت خدمتي را انجام داده باشم.
---------------------------------------------------------------------------
(1 ) قيام هرات صفحه 8
(2) قيام هرات صفحه 113
(3) قيام هرات صفحه 8