کنفرانس پاریس و دور نمای تاریک
لطف الله راشد
به زودی پاریس میزبان اجلاس بزرگی برای باز سازی افغانستان خواهد بود دراین اجلاس تسریع روند بازسازی وتوجه بیشتر به آن مورد بحث قرار خواهد گرفت .
بیشتر باور ها براین است که باز سازی در افغانستان خلاف انتظار مردم به کندی پیش میرود.اما چه عواملی سبب شده تا این پروسه خلاف آنچه شعار داده میشود حرکت کند ؟
بعد از آنکه در سال 2001 طالبان از افغانستان رانده شدند واین کشور در محراق توجه جامعه جهانی قرار گرفت ظاهرا کمکهای بیشماری برای بازسازی واحیای مجدد به آن تعهد گردید اما حال که بیشتر از پنج سال از این وعده و پیمان میگذرد عطف توجه به این کشور جنگ زده آنچنانی که باید میبود نیست .
درظاهرا نبرد امریکا در عراق و توجه جامعه جهانی به دومین جنگ امریکا درآغازین دهه قرن بیست ویک سبب شد تا عراق بیشتر مورد توجه واقع شود و افغانستان در ردیف دوم قرار گیرد اما درواقع نبرد فرسایشی و دلگیر جامعه بین المللی با طالبان مسلح و سرد شدن شعار مبارزه با تروریزم سبب شد تا حرکت افغانستان ء که به باور بسیاری از مردم درسیر سعودی پیشرفت و ترقی قرار گرفته بود کماکان متوقف شود
درطی پنج سال گذشته وعده های داده شده با کم علاقگی و بی توجهی دنبال شد .کشورهای مشترک در عملیات ضد تروریزم وباز سازی افغانستان اندک اندک از این حلقه پا کشیدند وبیشتر توجه به مصارف نظامی معطوف شد .
یک مقام بلند رتبه ناتو درافغانستان حدود دوماه پیش مدعی شد که نبرد با تروریزم درافغانستان روزانه صد میلیون دالر هزینه بر میدارد. در کنار این مسله موسسه مدیرا در افغانستان در تحقیقی که انجام داده میگوید از هر یکصد دالری که درافغانستان به مصرف میرسد صرف 7 دالر آن در راه بازسازی این کشور هزینه میشود ومتباقی همه به مصارف جنگی اختصاص داده میشود .
دربررسی های دیگری که از سوی موسسه اکبر که بزرگترین تنظیم کننده برنامه های بازسازی درافغانستان آمده است که جامعه بین المللی از 25 میلیارد دالری که برای باز سازی افغانستان وعده داده شده بود صرف 15 میلیارد آنرا پرداخته اند .
از سوی دیگر روند بازسازی درافغانستان که بیشتر به خواست کشورهای کمک کننده اجرا میشود با ( باید ) هایی نیز همرا بوده .شمول مشاوران خارجی دراین پروژه ها ، پرداخت معاش های افسانوی به این مشاوران که از جمله این باید ها است سبب شده تا چهل درصد مبالغ کمک شده دوباره تحت عناوین مختلف به کشور کمک کننده بازگردانده شود.
حیف ومیل برخی از مسوولان بلند رتبه دولتی د رقرار داد های کلان خارجی و اخاذی شماری از وزرا ونماینده های کشورهای بین المللی از دراین قرار داد ها ضربه دیگریست که برکمک های داده شده وارد میشود .
بدون شک سومین دستبرد از این پول نصیب انجیو داران و موسسات خورد و کوچک خارجی و داخلی که تحت عناوین مختلف درافغانستان حضور دارند میشود .بازتاب ضعیف فعالیت های اکثر این موسسات در گوشه وکنار افغانستان ثبوت خوبی به این مدعا بوده میتواند پس با این موارد و دها مورد مشابه به آن چگونه میتوان منتظر تحول بزرگ وباز سازی چشمگیر درافغانستان بود ؟
فساد اداری عمده ترین چالش سرراه اقتدار و اعتباردولت ریس جمهور کرزی شناساخته شده است این پدیده درطی شش سال گذشته ریشه هایی سرطانی حتی در کوچکترین پست و اداره نظام دولتی در افغانستان دارد .
عوامل مشخصی برای رشد این پدیده از جمله حضور افراد استفاده جو ، دست داشتن مافیای مواد مخدر، نبود کدر های مسلکی و ناتوانی دولت درقبال برخورد با افرادی که رده های بالا و متهم به این فساد اند شناسایی شده است.
برخورد ملایم دولت با مفسدین اداری بادر نظر داشت مصلحت ها وزدوبندهای قومی ، ملیتی ، تنظیمی ودیگر موارد سبب شده تا دولت در قبال این مبارزه ناکام شود.
دولت تا امروز توانسته صرف با حرکتهای سمبولیک و ایجاد اداره های مبارزه با فساد توانسته تشکیلاتی را برای امتیازدهی به افراد به خصوص ایجاد کند که این حرکات در نفس خود یک فساد است .
با در نظر داشت موارد یاد شده این یک خبر خوش برای مردم افغانستان خواهد بود که مجامع بین المللی از بیست وپنج ملیارد دالر کمک وعده شده صرف 15 ملیارد آنرا پرداخته اند .چون بدون شک ده ملیارد دیگر نیز به همان راهی میرفت که آن پانزده ملیارد ( مصرف!؟) شده است .
در حال حاضر دورنمای نتایج کنفرانس پاریس در این چنین وضعیت جز تاریکی و بحران بیشتر درافغانستان تصویری روشنی تحویل مردم نخواهد داد .دولت و کشورهای کمک کننده که ظاهرا برای بازسازی افغانستان تلاش میکنند اگر بخواهند مسیراین جاده یک طرفه یی را که تا امروز طی کرده اند باز هم بپیمایند بدون شک به بن بستی خواهند رسید که راه بازگشت برای آن وجود ندارد .
تلاش برای محو فساد اداری ، جدیت در برابر استفاده جویان ومجازات آنها از یک طرف و مصارف هزینه های کمک شده به صلاحیت مردم افغانستان و بادرنظر داشت اولویت های باز سازی بدون پذیرفتن (لست باید ) کشورهای کمک کننده ازسوی دیگر میتواند در حل این مشکل تاحدی موثر باشد.بدون شک که عملی شدن این برنامه از ظرفیت و توانایی دولت فعلی در افغانستان خارج است و دشوار است تا با این عصای شکسته به قله های شامخ پیروزی پانهاد .