لطف الله راشد
هیچ چیز به جز مرگ
اخیرا سایت خبری بی بی سی گزارشی را منتشر نمود که در آن از استفاده یورانیم تضعیف شده توسط نیروهای امریکایی در جنوب افغانستان و شیوع بیماری های مختلف از جمله سوء شکل اطفال ومعلولیت های مادر زادی نام برده شده است. به اساس آمار منتشر شده در این سایت معلولیت های مادرزادی که ناشی از پخش شدن یورانیم تضعیف شده در منطقه توسط نیروهای امریکایی درافغانستان خوانده شده از 40 مورد به 78 مورد افزایش یافته است. هرچند پوهاند نظیفی رییس بورد تخصصی کمیسیون انرژی اتومی افغانستان باری در صحبت با یکی از رسانه ها در پایتخت گفت که اثبات این موضوع که آیا نوزادان و مردم عادی از اثر پخش یورانیم تضعیف شده در جنوب کشور آسیب دیده اند یا خیر به بسیار ساده گی ممکن است اما وزیر صحت کشور به دنبال این گفته ها در کنفرانس خبریی گفت که هیچ لزومی برای تحقیق این موضوع دیده نمی شود زیرا تا اکنون برای مسوولان آن ها از این حادثه اطلاعی داده نشده است.
استفاده مواد مرگبار در افغانستان آن هم در ترکیب سلاح و مهمات جنگی مورد تازه یی نیست که برای مردم مایه تعجب باشد. از زمان تجاوز شوروی وقت در افغانستان مردم این کشور شکار آزمایش های مختلف سلاح، مهمات، و ترکیبات کیمیاوی ساخت کشورهای نیرومند و حتی کشورهای همسایه گردیده اند. اما آنچه مهم است این است که این موارد با حداقل واکنش دولت رو به رو نمی گردد. پارلمان خاموش است، مقامات دولتی به شمول رییس جمهور کوچکترین واکنشی در این برابر نشان نمی دهند و حاکمان امریکایی نیز با بی پروایی به این موارد می نگرند.
چندیست که رسانه های خبری جهان خبر مدفون شدن زباله های اتمی پاکستان در ولایت دور افتاده هلمند درجنوب افغانستان را نیز به نشر رسانده اند. ظاهرا این رویداد در دوران حاکمیت طالبان صورت گرفته و پاکستان زباله های اتمی خود را خلاف تمام قوانین بشری و بین المللی به افغانستان منتقل نموده و در این ولایت مدفون کرده است. این خبر تکان دهنده که بسته گی به جان نسل های آیند این سرزمین دارد نیز تکانی به دولت مردان به خواب رفته ما نداد و این حرکت نیز با تعیین کمیسیونی از سوی دولت استقبال شد.
تجربه کمیسیون داری و ایجاد کمیسیون در موارد مختلف از فریبنده ترین تجارب برای دولت و تلخ ترین نام برای مردم افغانستان است. این عنوان در آغازین سال های حکومت آقای کرزی و به دنبال کشته شدن مرموز وزیر هوانوردی وقت در نظام دولتی شکل گرفت و تا هنوز که شش سال از آن روز می گذرد این کمیسیون از نتایج کار خود چیزی به کسی نگفته است. از آن کمیسیون گرفته تا این کمیسیون آنچه مردم طعم این نام فریبنده را چشیده اند جز تلخی چیز دیگری نیست.
به هر حال آنچه برای مردم مهم است این است که سرانجام ما به کجا می رویم؟
بازی های سیاسی ظهور انواع جنگ جویان به نام های مختلف و صحنه سازی های جالب و حیرت انگیز در طی سه دهه جنگ در افغانستان به خصوص در ده سال گذشته به خوبی واضح نموده که این سرزمین عملا به تخته شطرنج سیاست بازان بزرگ دنیا مبدل شده است. ظهور طالبان، رشد غیر طبیعی آنان، شش سال نبرد، برچیده شدن حیرت انگیز گلیم آنان در کمتر از سه ماه از خاک افغانستان و به دنبال آن ظهور و نیرومندی مجدد آنان در طی سه سال گذشته همه و همه نمایان گر بازی های مضحک سیاست بازان جهان است.
استفاده از مواد مرگ آور در خاک افغانستان آن هم در برابر مردمی که کوچکترین آگاهی از اضرار این مواد ندارند آغاز کار در افغانستان نیست. این سرزمین پیش از این هم میدان آزمایش سلاح و محل تطبیق معادلات کیمیاوی بود. تطبیق سیاست کشتزار سوخته در شمال کابل توسط طالبان و پاکستانی ها و پاشیدن انواع مواد سمی که سبب خشکیدن نباتات به خصوص درختان در این مناطق شد یکی از این دست کارها بود. اما جالب است که با وجود این همه موارد نه دولت و نه مجامع بین المللی که ظاهرا برای خدمت به مردم افغانستان در این جا حضور دارند واکنشی نشان نمی دهند. خنده دار است که دو سال پیش بازی بزکشی در افغانستان از سوی یکی از نهاد های بین المللی حمایت از حقوق حیوانات یک حرکت خلاف خوانده شد زیرا به زعم این سازمان بازی با یک حیوان مرده آن هم در میدان های ورزشی خلاف موازین انسانی و خلاف قوانین بین المللی برخورد با حیوانات است اما تا هنوز هیچ سازمان بشری و یا غیر بشری حاضر نگردیده بگوید که استفاده از اسلحه کیمیاوی و دفن زباله های اتومی در خاک یک کشور فقیر خلاف قوانین انسانی است. و نباید صورت گیرد. مردم، امروز منتظر تطبیق برنامه عدالت انتقالی و مجازات جنگ سالاران ریش به صورت و کلاه به سر افغان اند اما شاید از خود می پرسند که آیا امیدی هم وجود خواهد داشت که فردا این پروسه در برابر ( دوستان خارجی!؟) هم تطبیق خواهد شد؟