اینجانب سید موسی عثمان مدیرمسوول ماهنامه بینام در تورنتو ی کانادا،بخاطرنشرنوشته های خودم وهمکاری قلمی که باوب سایت جرمن آنلاین قبلاً داشتم ازملت نجیب افغانستان معذرت می خواهم

 

من هیچ وقت باحزب ساما نبودم ولی بارهبرپرافتخارساما  عبدالمجیدخان کلکانی که بعضی نویسنده ها اورااز روی محبت کلمه سیدرادرسرنامش می آورند،درحالیکه ازطرف مادرنواسه صاحب زاده صاخب پغمان است، که صاحب زاده های پغمان سیدنیستند، مردم نجیب ومتدین ما به احترام بزرگی ومحترم بودن صاحب زاده های ولسوالی پغمان کابل مردم مابه خانواده ی صاحب زاده های پغمان کلمه آقارا همشه به آنها خطاب می کنند، از روی احترام بوده من هم همیشه به احترامی که به آقاعبدالمجیدکلکانی وبرادرکوچکش که خیلی انسان بزگواربودعبدالقیوم خان دانشمدونابغه زمانش داشتم ودارم .همیشه آقا صاحب گفته بااحترام یادکرده ام .نظربه برخوردانسانی ودانشی که دوبرادرداشت، پیش ملت افغانستان واجب الاحترام بودند،وهستند. من وآقا عبدالمجید دردوران مدرسه که مجیدآقا اول نمره صنف مابود، روبط نزدیگ رفت وآمدخانگی داشتیم که ماننددوبرادرباهم صممیت وخیلی نزدک بودیم وحتی تاامروزبعضی کسان فکرمی کنند. که ما روابط قومی وخونی داریم ،عبدالمجیدآقاعیارزمان خود، کاکه ، انسان دوست ، مهربان ،خوش خلق، پیشانی باز،شجاع ،بی ترس ، امانتکاروازنگاه اقتصادی خود وخانواده ی آن محتاج نبودپدر ونیاکانش باغداروزمینداربود، زمین وباغ های شان توسط مردمان غریب منطقه دربرابرمزدعادلانه کشت ونگهداری می شدخانواده ی اوازسرشناسان شمالی بود، که پدروپدرکلانش توسط نادروخاندان نادرغداربه خاطروطن پرستی ومحبوبیتکه دربین اقوام پروان وکاپیسا داشتند. نا جوان مردانه توسط خانواده نادری بعدازگرفتاری امیرکلکانی امیر حبیب الله خان  خادم دین رسول الله پادشاه افغانستان ازطرف خاندان غدارنادری درارگ کابل بدست سید شریف خان قاتل یاور نادرغداربدون فیصله محکمه قانونی ناجوان مردانه به جرم وطن پرستی اعدام گردیدند، روان پدروپدر کلانش شادباد.

آقامجیدوبردرکوچک آقامجید کلکانی هنوزهردوبرادر وخوهرصغیربودندبه فرمان شخص هاشم خان جلاد به ولایت قندهارباخانواده ی پدری مجیدآقا ظالمانه تعبیدازطرف دولت  خانواده نادری کردیدند. مجیدفرزند دلاورمرد،ودلاورزنی بود، که نذیرش کمتردیده شده است. مادرمجید آن قدرزن دلاوربود،که اورابخاطرشجاعتش مادرحسنک وزیرمی گفتند درتاریخ آمده حسنک وزیر، وزیرخانواده غزنویان بود، شاه غزنه اورا به دارزد بستور شاه غزنه یک سال مرده حسنک وزیردرچارراهی شهرغزنه آویزان ماند. یک روز مادرحسنک وزیردرشهرازنزدیک چوبه دارحسنک وزیرمی گذشت نظرش به چوبه دارپسرش حسنک وزیرافتادعوضیکه اشک بخاطر پسرش در آن لحظه بریزد،وغم دردلش جوش بزند، اشک ازچشمان ماتم زده ی مادرسرازیرشود، بدون جزوی ترین تحسر روی خودرا به طرف همرکابش باتبسم نمکی کردوگفت این شهسوارهنوزهم ازاسپ پرغرورش پاین نشده ؟ کاکا ایاس دکوه راکه آقاعبدالمجید کلکانی ازمجبت ودوستی که رفیق روز گردی و شب گردی هایش بوداورا« نسیم شمال شب» به عوض نامش صدا می کردیادوروانش شاد که ازعیاران قریه دکوه سرای خواجه بودازهمرکابان خود وعیاران شمالی کمترنبود لنگی مقبول عیاری می زد وجیلک ابریشمی سرشانه می انداخت . درراه ی مجید شهید اوهم جام شهادت نوشید.رفیق دوران زندگی مخفی رونشادعبدالمجید کلکانی بود .گفت : روزیکه مجید آقا توسط حزب دموکراتیک خلق شهید شدازشهادت پرافتخارش به مادراش پیغام شهادت  بردند چای پیش رویش مادرمجید آقا ماندگی بود،شگرکفته چای را نوشید.عوضیکه اشک ماتم بریزدبر یاد جگر گوشه ی دلاورش که شهسوری راازدست داده به جای اشک وماتم  مانند مادر جسنک وزیرشگرخدا را بجاکردوگفت شیرم حلالت بادکه آنچه آروزوداشتی مردانه واردرراه مردم وانسانیت شهید شدی وتومن نمی دانستم که تومرد تاریخ تاحال زنده بودی.مجیدویاران اش ازاحترام خاص درشمالی برخورداربودند وفعلاًهستند. وهمه کس خانواده عبدالمجید شهید کلکانی را تاامروزخانواده آقاگفته یادمی کنند.چون جوان مردی وعیاری درشمال جزفرهنگ مردم شمالی است حتی دشمنان مجیداورا یک عیار،امین ،شجاع وطن پرست ،وصرف نظرازدشمنی که با اووخاندانش داشتند. ودارند به پاس غیرت وجوان مردی اووخانواده سر شناس اش آغا عبدالمجیدگفته یاد می کنند.ومجیدآقا سالهای  طولانی بعدازصنف هشت که مدرسه را رها کرد.به زندگی مخفی و مطالعات شخصی پرداخت و به خاطرانسان وانسانیت ازنظردولت خانواده نادری پنهان شد درببین مردم شمالی به حمایت مردمش مخفی درقریه های منطقه وازنظرمردم خودپنهان نبود وتا روزگرفتاری اش توسط حزب دموکراتیک خلق درغم وشادی ملتش شریک بود،هیج وقت ازنظرمردم خودپنهان نشده بود، من خود را نویسنده وشاعرنمی گویم ولی چند مرتبه که به وب سایت جرمن انلاین نوشته کرده ام. ازملت خودپوزش خواسته که چرامن در.ب سایت جرمن آنلاین که از واقیعت ها چشم می پوشدوپالیسی خانواده نادررادرقسمت شخصیت های ملی ومردمی پیروی وچشم پوشی می کند ،همکاری قلمی کرده ام . من فقط به خاطرمعذرت خواهی ازملت افغانستان بخاطرنوشته هایم درجرمن آنلاین نه بخاطرمعرفی کردن عبدالمجید آقای شهیدکلگانی رهبرخردمند ساما که هرکس اوراازمن کرده بهتر وخوب ترمی شناسند.

 من توان معرفی کردن آن را ندارم ومن ازخودشخصیت خود را دارم ونمی خواهم که مرابه خاطرشخصیت بزرگان ملتم بشناسند.

من آن مردمیدانم که برغیرتم عهدمردی بستم

به میدان اگردشمن آمد پای ودستش شکستم

این چندسطرکوتارا بخاطر یادی ازتاریخ گذشتگان وبخاطرمعذرت خواهی ازملت با شرف وباپاس افغانستان عوضکه بطرف افغان جرمن آنلاین زبان کله وشکوه درازمی کردم وخود را بی پاس جلوه می دادم ازملت خود معذرت خواستم 

 


بالا
 
بازگشت