پژواک صدای مزاری
همگام با رهبر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان، محمد محقق در سفر به اروپای مرکزی و شمالی ) )
پس از ختم جلسات و دیدار های رسمی محمد محقق رهبر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان با اعضای پارلمان و وزارت خارجه آلمان، جلسات و دیدار های مردمی او با مهاجرین و هموطنان مقیم در کشور های آلمان ، هالند، اتریش بلژیک و اسکاندیناویا آغاز گردید.
محمد محقق که که در پی اعتصاب غذای ممتد در اعتراض به جنگ و خونریزی و هجوم کوچی ها به هزارجات و بر پایی تظاهرات نیم میلیونی مردم کابل به اروپا سفر کرده بود، مورد استقبال بی سابقه مهاجرین و مجامع روشنفکری افغانی در اروپای مرکزی و شمالی قرارگرفت.
انجمن ها و اتحادیه ها و محافل روشنفکری افغانی مقیم در کشور های اسکاندیناویا، آلمان، اتریش، بلژیک و هالند با برگزاری جلسات سخنرانی و سمینار از سخنان و طرح های استاد محقق استقبال نموده و از مواضع سیاسی و ملی رهبر حزب وحدت در قبال قضایای سیاسی کشور حمایت کردند.
در آلمان فدراسیون فرهنگی ترک های افغانستان با صدور بیانیه ای ضمن تأکید بر ایجاد و گسترش همسویی بیشتر بین نخبگان اقوام کشورموضعگیریهای محمد محقق را مورد تأیید و پشتیبانی قرار داده و به ضرورت تفاهم و همکاری بیشتر بین ملیت های باهم برادر کشور تأکید کرد.
در حاشیه "همایش صلح و مشارکت" در آمستردام هالند شخصیت های سیاسی فرهنگی افغانی مقیم اروپا ضمن تأکید بر مبارزه علیه انحصارگرایی تیم حاکم، بر ایجاد هماهنگی بیشتر بین شخصیت ها و تشکل های عدالت طلب و دموکراسی خواه کشور تأکید نمودند.
سفر استاد محقق به اروپا در مطبوعات اروپایی و نشریات افغانی مقیم اروپا نیز بازتاب یافت. رهبر حزب وحدت را در سفر اروپایی اش تعدادی از روشنفکران هزاره و شخصیت های سیاسی - اجتماعی کشور مقیم اروپا همراهی می کرد. آن چه در پی می آید گزارشی است از برخی جزییات این سفر تاریخی.
***
27-09-2008 مونشن. آلمان
جلسه ی بزرگی از سوی " انجمن اسلامی هزاره های مقیم آلمان" به خاطر ورود استاد محقق به مونشن دایر گردید. محمد محقق با تشریح وضعیت سیاسی جاری در کشور و ابراز نگرانی از روند قضایا در بخشی از سخنان خود حکومت افغانستان را به دامن زدن به مسایل قومی و حساسیت های زبانی متهم ساخت. او از باز سازی نامتوازن و ناعادلانه در افغانستان ابراز نارضایتی کرده و گفت قسمت عمده ی کمک های 18 میلیاردی جامعه جهانی در 16 ولایت ناآرام جنوب به مصرف رسیده که اکثر جاده های ساخته شده دوباره تخریب گردیده و مکاتب آتش زده شده و مراکز صحی ویران گردیده. این در حالی است که رییس جمهور خطاب به مردم جنوب و طالبان می گوید که شما هرچند بار ها راه ها را خراب کنید، پل ها را ویران کنید و مکاتب را بسوزانید؛ بیاجورووم. بیاجورووم. بیاجورووم!
یعنی در جنوب هرچه و یران کنند، آتش بزنند و تخریب کنند، دو باره و چند باره می سازند. اما در شمال و مناطق مرکزی کشور که امن وآماده بازسازی است، حتا یک بار هم حوصله و انگیزه ی ساختن این مناطق در رییس جمهور و تیم حاکم وجود ندارد. ولذا سهم مردم هزاره از کمک 18 میلیاردی جامعه جهانی چیزی در حد صفر است. آقای محقق در ادامه ی سخنرانی خود نقش تاریخی و تعیین کننده هزاره ها و مردم شمال را در جریان جهاد ضد اشغال کشور و هم چنان مقاومت هزاره ها و مردم شمال در برابر تروریسم بین المللی و گروه طالبان، تشریح کرده و با یاد آوری خاطراتی از آغاز جهاد در کشور گفت: ما افتخار داریم که اولین جرقه های جهاد از دره صوف شروع شد و باز هم دره صوف و بلخاب از جمله آخرین پایگاه های مقاومت بر علیه طالبان و تروریزم بین المللی بود. اما برخوردی که از سوی حکومت و جامعه جهانی در قبال بازسازی مناطق مرکزی و شمال کشور صورت گرفت متناسب با شأن و حضور و نقش بزرگ این مردم در قضایای سرنوشت ساز کشور نبود.
در محفل مذکورکه صدها نفر از هموطنان و روشنفکران و تاجران افغانی حضور داشتند، بیانه ی فدراسیون فرهنگی ترکان افغانستان توسط یکی از اعضای این فدراسیون به خوانش گرفته شد. در بیانیه مذکور بر گسترش همکاری و همفکری بیشتر بین نخبه های اقوام تأکید شده و از مبارزات رهبر حزب و حدت برای احقاق حقوق ملیت های کشور پشتیبانی شده است.
نماینده آیت الله العظما محقق کابلی در اروپا ضمن تجلیل از مبارزات عدالت طلبانه استاد محقق از او به عنوان " یادگار معنوی رهبر شهید " یاد کرد و از طرف هموطنان و میزبانان به ایشان خیر مقدم گفت.
***
28-09-2008 آمستردام. هالند
با اشتراک صد ها نفراز هموطنان مقیم کشور های آلمان، هالند، اتریش، بلژیک، فرانسه، دنمارک، سویدن و ناروی محفل باشکوهی زیر عنوان " همایش صلح و مشارکت " برگزار گردید. در محفل مذکور چند نفر از شخصیت ها و میزبانان ضمن خوش آمد گویی به رهبر حزب وحدت در مورد قضایای جاری و مسایل آینده کشور صحبت نمودند. سخنرانی طولانی و جالب استاد محقق نیز با کف های زدن های ممتد و متوالی حاضران استقبال گردید.
وی ضمن ابراز همدردی با مهاجرین خارج از کشور به خاطر غربت و دوری از یار و دیار و آغوش وطن، خاطر نشان کرد که مهاجرین دلشکسته نباشند و از امکانات موجود و نعمت آزادی که در غرب میسر شده به شکل مطلوب بهره ببرند و خود و فرزندان خود را مجهز به دانش و دست آورد های علمی نمایند و برای کمک به پیشرفت کشور و هموطنان خود تلاش نمایند.
رییس کمیسیون فرهنگی ... پارلمان در بخش دیگر از سخنان اش گفت شرایط فعلی کشور از آینده خوب و درخشان خبر نمی دهد. سرمایه ها در حال فرار است. مهاجرین به صورت سرسام آوری در حال بازگشت دوباره به سوی خارج و آوارگی مجدد هستند و میلیارد ها دالر کمک جامعه جهانی به شکل یک جانبه و نامتوازن به سمت جنوب سرازیر می شود. جایی که نا امنی, تروریسم و مواد مخدر بیداد می کند و تمام کمک های جهانی را به هدر می دهد.
رهبر حزب وحدت با اشاره به پشتیبانی فعال و مؤثر مردم هزاره از جریان صلح و پروسه خلع سلاح و همسویی با جامعه ی جهانی گفت: اما هزارجات کم ترین سهم را هم از امکانات و کمک های میلیاردی نبرده.
وزیر سابق پلان از تک قومی شدن حکومت ابراز نگرانی و نارضایتی کرده در بخشی از سخنان خود گفت: پلان ساخت " شاهراه هرات- کابل " از طریق هزارجات را بار ها با رییس جمهور و ارگان های ذیربط در میان گذاشتیم و فواید اقتصادی و اجتماعی آن را که در حد ملی عاید تمام مردم می شود به آن ها گوشزد کردیم. اما آخرش به ما گفته شد که " این طرح مشکل سیاسی " دارد. نماینده مردم کابل در پارلمان کشوربا تشریح جزییات محرومیت مردم هزارجات به خاطر نبود راه ومراکز صحی و آموزشی این پرسش را مطرح ساخت که آیا هزارجات جزو افغانستان نیست؟
رهبر حزب وحدت با یاد آوری جلسات متعدد رهبران و بزرگان هزاره با رییس جمهور برای جلوگیری از جنگ و خونریزی و هجوم کوچی ها به هزارجات به ذکر خاطره یی پرداخت. او گفت: در جلسه ای که برای جلوگیری از هجوم کوچی ها به هزارجات نزد رییس جمهور بودیم، کرزی با نادیده گرفتن خواسته های ما خطاب به بزرگان هزاره گفت: که در زمان محمود افغان پس از فتح اصفهان توسط لشکریان او، به قوماندان عمومی آن ها که یک هزاره بوده لقب " زبردست خان " اعطا شده بود. این بار من - کرزی- باز هم هزاره ها را به جنگ روان می کنم. - جایی در حوالی خط دیورند را نام گرفته بوده. - محقق گفت به کرزی گفتم : آقای رییس جمهور،مردم هزاره همیشه وظیفه ملی و میهنی خود را انجام می دهند ولی ما دیگر زبردست خان نمی شویم. دل مارا به القاب خشک و خالی خوش نکنید. من گفتم مقابله با پاکستان چند پیش شرط لازم دارد: ما باید در قدم اول مطمین شویم که در این آب و خاک حق زندگی داریم و خانه و زمین ما توسط کوچی یا طالب و یا عناوین دیگر تاراج نمی شود. آنگاه حقوق مردم را بدهید. ترکیب اداری را اصلاح کنید برای مردم سرک و مراکز صحی و تعلیمی و تحصیلاتی درست کنید.این حقوق مردم را بدهید. مارا " غیرتزایی" و "زبردست خان" هم هرگز نگویید.
محفل در یک فضای عاطفی و صمیمانه با سخنرانی محمد محقق و کف زدن ها و درود های پیاپی حاضران دوام یافت. آقای محقق در قسمتی از سخنان خود روشنفکران خارج از کشور را به کار ها و فعالیت های تشکیلاتی و حزبی تشویق نموده گفت در احزاب سیاسی جامعه ی خود حضور پیدا کنید. احزاب وحدت هم زیاد با هم فرق ندارند. حزب وحدت الف و ب و پ خیلی تفاوت ندارند مقصد از تشکیلات سیاسی جامعه ی خود دوری نکنید. این که برخی می گویند دوران حزب وحدت گذشته، حرف رقبا یا دشمنان سیاسی جامعه ی شما را تکرار می کنند تا بین روشنفکران و احزاب سیاسی جدایی انداخته و احزاب سیاسی جامعه ی شمارا از کارایی لازم بیندازند. او به عنوان نمونه از "حزب کنگره" هندوستان و مسلم لیگ پاکستان یاد کرد که سابقه طولانی ده ها ساله دارند. رهبران و کادرها تازه و نو می شوند اما احزاب از بین نمی روند.
جلسه اول " همایش صلح و مشارکت" با دعا برای صلح و تحقق عدالت در کشور و صرف افطاریه به پایان رسید.
***
29-09-2008 آمستردام - هالند
سیمینار " صلح و مشارکت" در روز دوم اقامت استاد محقق در آمستردام با اشتراک روشنفکران و صاحب نظران و مهاجرین مقیم در اروپای مرکزی وشمالی با سخنرانی محمد محقق آغاز گردید. وی با اشاره به نقش هزاره ها در ایجاد حسن نیت مجدد، پس از قتل عام های طالبان در مزار، بامیان و یکاولنگ و آتش زدن مزارع و باغات شمالی، گفت: من با سفر به شمال و ولایات جنوب و میانجیگری در آزاد سازی حدود 1200 نفر اسیر طالبان از نزد قوماندانان جنرال دوستم، حسن نیت خود را نشان دادیم و در صدد انتقام نشدیم. در نظر داشتیم که در ساختار حکومت حضور اقوام متناسب با شد و انکشاف متوازن و عادلانه اعمال گردد. اما بر خلاف انتظار آهسته آهسته دیگران را از حکومت وقدرت کنار گذاشتند و کمک های جهانی را یک سره به سمت جنوب واریز کردند. بازسازی در آن جا به سرعت آغاز شد در حالیکه به مناطق مرکزی هیچ توجهی صورت نگرفت. لذا در اعتراض به این مسأله از کابینه خارج شدم. تاکنون هم همان سیاست ادامه دارد واز تمام میلیاردها دالر کمک جامعه جهانی سهم هزارجات در حد صفر است. مردم ما دیگر نمی توانند این وضع را تحمل کنند. مردم خیلی تغییر کرده و نمی توانند مثل صد سال قبل زندگی کنند.
رهبر حزب وحدت گفت از ادامه وضعیت بسیار احساس خطر می کنم. از طرفی در ولایات جنوب نا امنی و کشتار و مکتب سوزی جریان دارد و افغانستان پایتخت مواد مخدر دنیا شده، از جانب دیگر وحدت و برادری و همدلی وجود ندارد.
رییس کمیسیون فرهنگی... پارلمان گفت راه حل مشکلات این است که افغانستان خانه مشترک همه ی اقوام کشور است، باید تمام اقوام نسبت به حضور و نفوس خود در ساختار حکومت تمثیل شود. پارلمان باید قدرت داشته باشد و حکومت باید از اراده وآرای مردم نشأت بگیرد. رییس جمهور نباید فقط رأی بگیرد و دیگر هیچ مسؤلیتی در قبال شهروندان نداشته باشد. رییس جمهور باید رییس جمهور تمام کشور باشد، نه این که نگاهش فقط به بخش های خاصی از کشور معطوف گردد. امروز تخصیص های کلان کلان فقط به جنوب داده می شود در حالیکه این گونه تخصیص دادن ها به هیچ وجه عادلانه نیست. همانگونه که به جنوب بودجه تخصیص می دهند به شمال و مناطق مرکزی هم تخصیص بدهند، که نمی دهند. امروز هزارجات احساس نمی کند که حکومت، حکومت آن ها است.
استاد محقق در بخش دیگر از سخنان خود تکرار کرد که : در افغانستان باید سیستم حکومتی از ریاستی به پارلمانی تغییر کند و نقش احزاب در تعیین حکومت به رسمیت شناخته شود. تا ما دامیکه احزاب تصمیم گیرنده نشوند، ما پارلمان قدرتمند نخواهیم داشت. در آلمان، امریکا و برخی کشورهای قدرتمند و مدرن دیگر احزاب تصمیم گیرنده هستند و دولت را می سازند. اما در افغانستان در قانون آورده اند که کسی حق رأی دادن به احزاب ندارد.
وی با اشاره به ماهیت مجالس سنتی و قبیلوی تحت نام " جرگه " گفت این جرگه ها بر می گردد به معیار های قبیلوی صد ها سال پیش که بسیاری از فیصله های آن نه با شرع سازگار است ونه با قوانین مدنی. مثلا یکی از اقوام جنوبی در یک جرگه قومی و قبیله یی فیصله کرده بودند که هرکس به غیر از کرزی رأی بدهد، خانه اش سوختانده شود خود و فامیلش از منطقه اخراج گردند.
رهبر حزب وحدت ضمن رد طرح مسلح کردن قبایل جنوب گفت: این یک تجربه ی ناکام است. زیرا اگر قبایل مسلح شوند آن ها با سلاح خود به طرف طالبان می روند. در ثانی اگر مسأله مسلح کردن قبایل مطرح است چرا فقط به اقوام و قبایل جنوب سلاح داده می شود و از دیگر اقوام کشور سلاح جمع آوری می شود؟ راه حل این است که اردوی ملی تقویت شود.
درادامه سیمینار، داکتر همت فاریابی رییس فدراسیون فرهنگی ترکان سخنرانی نموده و روی چند مسأله تأکید کرد. وی گفت مسأله تغییر نظام اساسی ترین حرف است. نظام سیاسی ما باید پارلمان تاریسم باشد. پارلمان کشور باید تصمیم گیرنده و قوی باشد.
این صاحب نظر در مسایل سیاسی تاریخی کشور روی قضیه خط دیورند مکث کرده گفت: تا قضیه خط مرزی دیورند حل و فصل نگردد، کشور ما روی آرامی به خود نمی بیند و قضیه تروریسم هم حل نخواهد شد.افغانستان بار ها از ناحیه مسأله خط دیورند ضربه خورده.
داکتر فاریابی تقسیم عادلانه قدرت سیاسی بین اقوام و محلات را بخش دیگری از راه حل بحران کشور قلمداد کرده گفت. تمام اقوام کشور متناسب با حضور خود باید در قدرت شریک باشند.
آقای زیارمل، شخصیت سیاسی افغانستان مقیم هالند به نمایندگی از سازمان " نهضت فراگیردموکراسی" سخنران دیگر سیمینار بود. وی با ابراز علاقمندی و همسویی با سیاست های رهبری حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان خطاب به استاد محقق گفت:
ما - نهضت فراگیر دموکراسی - و شما در نکات مشخصی وجوه مشترک فراوان داریم. از جمله : در رابطه با حل مسأله ملی، اشتراک متوازن تمام ملیت ها در سرنوشت سیاسی کشور، انتقال قدرت به محلات و انتخابی بودن پست های دولتی از قریه ها گرفته تا ریاست جمهوری، تأمین عدالت اجتماعی و...
آقای زیارمل با تأکید بر این که در افغانستان،همه ی اقوام مساوی هستند و هیچ قومی بر قوم دیگر بر تری و بزرگی ندارد گفت: ما گام به گام ، راه شمارا که راه همه ی وطن پرست های کشور است تعقیب می کنیم. امیدواریم که شما در جهت اهداف تان به پیش بروید. ما، شما را همراهی خواهیم کرد. وی اضافه کرد: ما خواهان ایجاد یک جبهه سراسری ملی هستیم.
آقای زیارمل در ادامه سخنان خود اظهار داشت که در آینده انتخابات باید به شکل آزاد برگزار شود و قدرت به مردم منتقل گردد. تابا حضور همه ی اقوام در ساختار حکومت به سوی ایجاد یک جامعه ی مدنی حرکت کنیم.
حمزه واعظی نویسنده و پژوهشگر نامدار کشور زیرعنوان "مبانی وحدت ملی" سخنرانی جالبی کرد که با کف زدن های حضار استقبال گردید. آقای روزبه، مدیر مسؤل نشریه مشعل، از دیگر سخنرانان سیمینار بود. وی در پایان سخنانش شماره هایی از نشریه اش را به استاد محقق تقدیم نمود.
عبدالقدیر علم شخصیت فرهنگی و مدیر مسؤل سایت اینترنتی "غور" به ایراد سخن پرداخت. او گفت مسأله کوچیگری یک معضله یی است که باید ریشه یی حل شود. وی پیشنهاد کرد که مسأله کوچی ها نباید به صورت مقطعی و فقط در زمان التهاب مطرح باشد و بعد تا یک سال دیگر فراموش گردد، بلکه باید قضیه را بسیار جدی وریشه یی پیگیری کرد. کوچی ها باید متوطن شوند. متوطن ساختن کوچی ها یعنی متمدن ساختن آن ها.
آقای علم در بخش دیگر از سخنان خودگفت در افغانستان فقط شعار دموکراسی سرداده می شود. وی خطاب به استاد محقق گفت شما باید این داعیه را سر دهید که کاندیدای ریاست جمهوری از افغانستان باشد و بعد دیگر کشور ها آن را پشتیبانی و تأیید کنند نه این که رییس جمهور از خارج تحمیل گردد.
در ادامه سیمینار آقای اسلم سلیم عضو شورای رهبری کنگره ملی افغانستان صحبت نمود و بر حل ریشه یی مسأله کوچی گری، انکشاف متوازن و حضور اقوام در ساختار حکومت تأکید کرد.
قابل یاد دهانی این که روز اول " همایش صلح و مشارکت" از سوی انجمن هزاره های هالند برگزار شده بود. و " سیمینار صلح و مشارکت" از سوی" فدراسیون فرهنگی غرجستان" مدیریت می شد.
***
30-09-2008 هامبورگ - آلمان
درمسیر هالند به سمت دانمارک جلسه کوتاه دیدار با جمعی از هموطنان و هزاره های مقیم هامبورگ در این شهربرگزار شد. هزاره های مقیم هامبورگ محفل ضیافت صمیمانه یی را به افتخار استاد محقق برگزار کردند.در محفل مذکورتعدادی از همو طنان ضمن پذیرایی از استاد محقق و هیأت همراه وی صحبت های دوستانه یی با استاد محقق داشتند و سوالاتی راجع به مسایل جاری کشور مطرح کردند. مسأله کوچی ها، انتخابات، و عدم بازسازی مناطق مرکزی کشور اصلی ترین دغدغه ی هموطنان ما را در محفل هامبورگ تشکیل می داد.
***
1-10-2008 کپنهاگ - دنمارک
مراسم مشترکی از سوی انجمن فرهنگی کاتب هزاره، اتحادیه دوستی افغانستان- دنمارک و اتحادیه هزاره ها مقیم کپنهاگ به افتخار ورود استاد محقق به دنمارک برگزار گردید. محفل با تلاوت کلام الله مجید آغاز گردید.حجت الاسلام علی کاظمی با تجلیل از مبارزات عدالت طلبانه و شخصیت شجاع محمد محقق از سوی تشکل های فرهنگی - اجتماعی جامعه افغانی مقیم کپنهاگ، به رهبر حزب وحدت خیر مقدم و خوش آمدید گفت.آن گاه استاد محقق به ایراد سخن پرداخت که خلاصه ای از سخنرانی ایشان گزارش می شود:
آقای محقق در ابتدا ابراز امید واری کرد که سفرش بتواند به برخی سؤالات برای تصمیم گیرندگان اروپایی در ارتباط با قضایای افغانستان پاسخ گو باشد. و هم چنان بتواند با هموطنان مقیم کشور های اروپایی به تفاهم و همکاری بیشتر منجر شود. وی گفت امید وارم بتوانیم به تصمیمات مشترک برسیم تا منسجم تر عمل کنیم و یک هماهنگی بین نیروهای داخل و خارج به وجود آید.
وی در ادامه اظهار داشت: مرور سرگذشت سی ساله مبارزات مردم ما می تواند درس بزرگی به ما بدهد. دوره جهاد، دوره مقاومت، دوره دموکراسی - که خود به چند دوره تقسیم می شود - برای ما درس ها و دست آورد هایی داشته است. در دوره جهاد، با آغاز قیام در سال 1357 در دره صوف و چارکنت، ما پیشتاز قیام بر ضد اشغالگران شوروی سابق در افغانستان هستیم. اولین قیام، قیام شما مردم بود. شما در این دوره مشکلات زیادی دیدید. صدمه دیدید. شهید دادید و مهاجر شدید. مهاجرت هم البته بدون دست آورد نبوده. شما علم و دانش آموختید و آگاهی تان بیشتر شد. چیزی که در افغانستان آن روز برای تان میسر نبود. بسیاری از شخصیت هایی که فعلا مؤثر اند از جامعه ی شما بر خاسته اند.
در دوران مقاومت، برمردم ما سخت تر از دوران جهاد گذشت. زیرا فشار برمردم ما مضاعف بود. به عنوان مثال کشتارمردم فاریاب و سرپل بسیار وحشتناک بود ولی به وحشتی که طالبان در مزارایجاد کردند نمی رسید. در تابستان 1377 طی سه روز ده هزار انسان غیر نظامی به خاطر هزاره بودن و شیعه بودن قتل عام شدند. در این دوره که از تمام دنیا تروریست ها به افغانستان ریخته بودند بالاترین فشار روی مردم هزاره بود. مردم ما را قتل عام کردند. آخرین پایگاه ما در بامیان هم سقوط کرد. دیگر هزاره ها از صحنه سیاسی حذف شدند و ما بی ارزش شدیم. تا این که مقاومت بلخاب شروع شد. آن گاه هزاره ها به عنوان یک طرف قضیه دوباره ارزش پیدا کردند. ما برای این که به مردم خود روحیه بدهیم و نشان دهیم که آن ها از صحنه سیاسی به کلی حذف نشده اند در مبادله اسرایی که با طالبان داشتیم، گفتم افراد ما که آزاد شده اند از مسیر بامیان به بلخاب منتقل شوند تا مردم آن ها را ببینند و متوجه شوند که پایگاه سیاسی نظامی شان از بین نرفته. ما در مقابل تروریسم مجبور به مقاومت بودیم. باید می جنگیدیم.ازآن هایی که به عنوان "جنگ سالار" با مجاهدین برخورد می کنند می پرسم که اگر کشور شما اشغال می شد یا تروریست ها آن جا می آمدند، شما چه می کردید؟ ما فقط وظیفه ملی - دینی و میهنی خود را انجام داده ایم. ما جنگ دفاعی کردیم ولی ارزش های انسانی را هرگز فراموش نکردیم.
من پس از سقوط طالبان با پنج هزار نیرو به سمت مزار روان بودم. سه روز برای آن ها ورکشاپ گذاشتم و برای شان توضیح دادم که وقتی به مزار رسیدید به پشتون ها تعرض نکنید. به آن ها گفتم که درست است که شما مصیبت دیده هستید ولی به پشتون ها به خاطر پشتون بودن شان تعرض نکنید. همان بود که هموطنان پشتون ما در مزار در امان ماندند و هیچ صدمه یی ندیدند. آن چه که گفته می شود در مورد آزار پشتون ها تهمت است و بدون کدام سند ادعا می شود.
بعد از چند روز کلان های مجاهدین را گفتم بروند دنبال کار و زندگی عادی شان. ما امکانات برای اعاشه چند هزار نفر و علوفه حدود یک هزار رأس اسپ را نداشتیم. آن ها گفتند حالا می گویی بروید! اما اگر فردایی آمد و جنگ شد باز سر ما صدا خواهی کرد. آن گاه چه خواهی کرد؟ گفتم خدا آن روز را نیاورد که جنگ شود. اگر خدای نخواسته چنین روزی پیش آمد باز گپ می زنیم.
حالا بعد از حدود هفت سال حمایت هزاره ها از پروسه صلح، نام نیک هزاره به تمام دنیا رفته که هزاره ها صلح طلب و دموکراسی خواه اند. اما بهره ی ما ازین دموکراسی و سهم ما از 18 میلیارد کمک خارجی چه بوده ؟ یک و نیم کیلو متر سرک پخته کاری در بامیان! یعنی هیچ.
ما تا حالا از امکانات مردمی و ارتباطات خود استفاده کردیم. حتا در این گونه موارد هم دستگاه حکومتی کارشکنی می کند. نه تنها کاری برای مردم انجام نمی دهند که کاری را که خود مردم هم انجام می دهند حکومت تلاش می کند که مانع ایجاد کند. به عنوان نمونه: با یک شرکت قرارداد شده بود که "پل سوخته" در غرب کابل را که فرسوده و خیلی کوچک بود و ساعت ها وقت مردم را در ترافیک ضایع می کرد، تعریض کند؛ وزارت اطلاعات آمد که نباید پل سوخته دست بخورد. چون از روی این شاه امان الله گذشته! لذا این پل، یک پل تاریخی است.در حالی که پل سوخته بعد از دوران امان الله ساخته شده. ( در این حال الحاج نظری پیرمرد هفتاد و هشت ساله بلند شد و گفت: پل سوخته را که ساختند به یاد من می آید. در آن دوره امان الله خان - شاید مرده بود و - اصلا در افغانستان نبود تا از روی آن بگذرد. )
در دوره ای که وزیر بودم متوجه شدم که دورادور هزارجات را خط سرخ کشیده اند که نباید آن جا آبادی شود. من در اعتراض به این بی عدالتی آشکار از کابینه خارج شدم. با توجه به ادامه این بی عدالتی ها در حق مردم هزاره بود که ما تصمیم گرفتیم صدای هزاره ها را بلند کنیم. در راستای بلند کردن صدای مردم هزاره بود که " حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان" تأسیس شد.زیرا نمی شد که یک حزب دو رقم سیاست داشته باشد. یکی از کرزی حمایت کند و دیگری از همان حزب در برابر او موضع بگیرد.
همیشه تلاشم این بوده که کاری نو و ابتکاری برای مردم انجام بدهم که تاکنون نشده باشد. مقاومت بلخاب، کاندیدا شدن در انتخابات ریاست جمهوری، ساختن رادیو و تلویزیون فردا، اعتصاب غذا و راهپیمایی نیم میلیون نفری در کابل یک ابتکار بود. در انتخابات آینده مستقلا - و بدون ایتلاف بادیگر اطراف - کاندیدا نمی شوم. زیرا به هدفم که تثبیت موقعیت و آمار نسبی هزاره ها بود دست یافته ام. و اگر باز هم مستقلا شرکت کنم یک کار تکراری است که دوست ندارم.
پس از ختم سخنرانی، استاد محقق به سوالات حاضرین پاسخ گفتند.
***
2-10-2008 مالمو- سویدن
محفل سخنرانی از سوی " هیأت دوستداران بابه مزاری" مقیم مالمو برگزار گردیده بود. حسین شرق از سوی هیأت مذکور به رهبر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان خیر مقدم گفت. آنگاه استاد محقق سخنرانی اش را آغاز نموده گفت: جدی ترین سؤال این است که افغانستان چه وقت آرام می شود؟ مثلا نمایندگان پارلمان آلمان از من می پرسیدند که تا چه وقت نیروهای ما در افغانستان باید بمانند؟ چرا کار های جامعه جهانی به نتیجه مطلوب نمی رسد؟
مادرافغانستان باید شاهد یک نظام نوین و تفکر نوین می بودیم. مناطقی که بر علیه طالبان مبارزه کرده بودند باید به سرعت بازسازی و آباد می شد. اما نشد. در عوض قضیه بر عکس شد. هنوز شش ماه از سقوط طالبان نگذشته بود که زمزمه های مذاکره با طالبان از سوی دولتمردان مطرح شد و حملات بر ضد عناصر و شخصیت هایی آغاز گردید که بر علیه طالبان مبارزه کرده بودند. حرف این بود که طالبان مردم خوب و مسلمان بودند باید به دولت برگردند. باید جلو جنگسالاران گرفته شود. عناصرمهمی از طالبان یا همفکران طالبان در داخل دولت به مسأله آشتی کردن با طالبان پرداختند. این کار های اشتباه افکار عمومی را به نفع طالبان برگشتاند.
حالا در 16 ولایت جنوب به جز مراکز ولایات، دولت با مشکل روبرو است. نشانه های روشنی وجود دارد که در جنوب کشور طالبان بیشتر از دولت مرکزی حاکمیت دارد. این ها همه نتیجه عملکرد غلط دولت است. اشخاص مهمی در دولت اظهار کردند که اصل مجاهدین طالبان است. خلاصه این که بهره وری 18 میلیارد دالری که در جنوب مصرف شده حدود یک میلیارد هم نبوده.
با ساخته شدن سرک کابل- هرات از طریق هزارجات حد اقل سه میلیون نفر به مدنیت می رسید. ما کوشش کردیم که این پروژه عملی شود. در آخر گفتند که نمی شود این یک مسأله سیاسی است. تفسیر مسأله سیاسی این است که هزاره ها نباید به مکتب، به مدنیت، به آموزش و رفاه دست یابند.
بارها به کرزی گفتم که اگر می خواهی جامعه ی هزاره از تو راضی باشد سرک کابل- هرات را بساز ودهلیز شمال جنوب را چهار صد کیلومتر سرک در منطقه دایکندی بسازید و پل ها و کلینیک ومراکز آموزشی مورد نیاز مردم را بساز، لازم نیست که هزاره را "زبردست خان" لقب دهی.
استاد محقق در بخش دیگری گفت: طرح هایی برای آینده داریم که خستگی ناپذیر در پای آن ایستاد خواهیم شد. حرکت اخیر مردم ما در کابل تحول عظیمی را در افکار جامعه جهانی به وجود آورده. حال ببینیم اگر حرف ما شنیده شد برای دوسال آینده کارهای زیادی خواهیم داشت. ولی شما باید سال های زیادی انتظار بکشید تا جامعه ی افغانستان یک جامعه ی عادلانه و انسانی شود.
پس از پایان سخنرانی در مالمو، رهبر حزب وحدت، سویدن را به مقصد وین پایتخت اتریش ترک کردند. در وین جلسات و مذاکرات فشرده یی با برخی مقامات اروپایی در ارتباط با مسایل افغانستان داشتند.
***
3-10-2008 اوسلو- ناروی
مراسم منظم و با شکوهی در پایتخت ناروی از سوی مهاجرین مقیم این کشور در یکی از تالار های شهر زیبای اسلو برگزارگردید. محفل با قراأت قرآن کریم آغاز شد. حجت الاسلام صادقی زاده نماینده آیت الله العظما محقق کابلی از طرف میزبانان محفل به استاد محقق خوش آمدید و خیر مقدم گفت. او در تجلیل از محمد محقق گفت: به شما به عنوان کسی که فریاد مزاری در حنجره ی شما طنین انداز است خیر مقدم می گوییم. حضور پررنگ شما در کنار بابه ی شهید از شما یک شخصیت برازنده و استوار ساخته که در برابر فاشیسم ایستادید و احقاق حقوق ملیت های محروم و عدالت اجتماعی را سرلوحه ی کار و پیکار تان قراردادید.
حجت الاسلام استاد محقق در مقدمه ی سخنرانی خود در مورد سختی های مهاجرت و آوارگی توضیحاتی داد و مهاجرین را به استواری و پند آموزی از سختی ها دعوت کرد. وی گفت درد دوری از وطن، درد بسیار سختی است. اما در افغانستان هم گرسنگی، ناامنی، ظلم و بی عدالتی زیاد است. ما نباید بشکنیم. باید ایستاد. امید وار استیم که تحولات مایه ی پختگی ملت ما شود. در این مهاجرت ها و سفر ها باید بیشتر بیاموزیم. باید خود را بسازیم و فرهنگ و دین و معتقدات خود را حفظ کنیم. با فرهنگ های دیگر هم آشنا شویم. اما زبان و فرهنگ و دیانت خود را نگهداریم. اگر زبان و فرهنگ و دین خود را از دست بدهیم، هویت خود را از دست خواهیم داد. باید امید وار باشیم که یک روزی جنگ ها وآوارگی ها پایان یابد و ما دوباره به عنوان یک ملت با فرهنگ و دانش ظهور کنیم.
رهبر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان در تشریح اوضاع کشور گفت افغانستان را مجموعه یی از بحران ها فراگرفته که تا عوامل بحران زا از بین نروند کشور روی امنیت و رفاه را نخواهد دید. وی از بحران امنیت، بحران اقتصادی، بحران قومی و اجتماعی و بحران سیاسی یاد نمود.
وی در تشریح این عناوین گفت: بحران امنیتی همه چیز را تحت شعاع گرفته. این خبر خوشی نیست که که در 16 ولایت جنوبی امنیت وجود ندارد و ناامنی به دروازه های کابل رسیده. نمایندگان پارلمان آلمان از من می پرسیدند که نیروی نظامی ما تا چه وقت آن جا باشند؟ و آیا مردم، ما را می خواهند یا نه؟
در جواب گفتم حضور شما تنها برای امنیت افغانستان نیست. اگر صرفا به خاطر مردم افغانستان بود، وقتی که مردم ما در مزار قتل عام شدند و سرزمین شمالی در آتش می سوخت می آمدید. شما وقتی به افغانستان آمدید که تروریسم دنیا را تهدید کرد. و تروریسم هنوز نابود نشده. بناأ شما باید تا مدت ها در افغانستان بمانید. مردم هزاره هم وقتی از شما بیشتر خوش می شوند که تیم بازسازی تان را به بامیان و دایکندی ببرید که به مردم کمک کنند. برای نمایندگان پارلمان آلمان گفتم ممکن است حضور شما در افغانستان ده ها سال طول بکشد.
بحران اقتصادی:
18 میلیارد دالر کمک مصرف شده بسیار نامتوازن بوده. بخش بزرگی از هزینه ها صرف کار های غیر زیربنایی شده و پول در جاهایی مصرف شده که امروز آباد نیست. اگر مقداری ازین پول در شمال و مناطق هزارجات مصرف می شد، ماندگار می شد. سرک های جنوب به سرعت ساخته شد ولی به زودی از کار افتاد و تخریب شد.جایی که حکومت سرمایه گزاری می کند رعیت نمی خواهد. جایی که رعیت می خواهد دل حکومت نمی شود! همینک در کشور ما نان نیست. کار نیست.
بحران قومی و اجتماعی:
پس از هفت سال شعار دموکراسی سر دادن، باز هم دشمنی های قومی دامن زده می شود. وقتی مسایل قومی از طرف حکومت مطرح می شود و بحران را خود حکومت به داخل اجتماع می کشاند، چه باید کرد؟
با وزیر فرهنگ در این مورد صحبت کردم که حالا تمام مسایل حل شد که شما مسأله " پوهنتون و دانشگاه" را روی دست گرفته اید؟ تو کار زمین را نکوساختی که در آسمان پنجه انداختی؟
من نخواستم که بحران عمیق شود لذا قضیه را فقط در کمیسیون مربوطه ارجاع دادم. وقتی به کمیسیون رفتم دیدم که آن جا حدود شصت نفر از پشتون ها جمع شده اند و غوغا راه انداخته اند. کسی ازیشان به من گفت که تو متعصب استی که به پشتو گپ نمی زنی. به او گفتم من یاد ندارم. اگر یاد نداشتن پشتو تعصب است، ظاهر شاه و داوود خان هم پشتو یاد نداشتند. به آن ها گفتم اگر می خواهید حکومت کنید با دیگران مدارا و محبت کنید. با خشونت و تحمیل به جایی نمی رسید.
بحران سیاسی:
در پارلمان کشور دو صدو پنجاه نفر به دو صدو پنجاه راه روان اند. تا مادامی که بحران سیاسی حل نشود ما به جایی نمی رسیم. باید اقوام و اتنیک های قومی به رسمیت شناخته شوند و در ساختار نظام مشکل شان حل گردد. هویت اقوام باید حفظ شود. 19 میلیون دالر مصرف شده که در تذکره تابعیت پیش روی کلمه ملیت، " افغان" نوشته شود. تا به دنیا بگویند که در افغانستان همه "افغان" هستند و پشتون. یگان دودرصد هم هزاره است. در قرآن شریف خداوند همه ی هویت ها را به رسمیت شناخته ولی این ها نمی شناسند. این بد است!
این ها می گویند ما باید یک کشور افغان- ستان داشته باشیم. یعنی همه باید افغان باشند. می گوییم برادر پس دیگران کجا بروند؟
قضیه کوچی ها:
در مورد قضیه کوچی ها بسیار عذر و الحاح کردیم که کوچی ها به هزارجات نروند چون با رفتن آن ها جنگ می شود و نفر کشته می شود. وقتی نفر کشته شد در تمام کشور می شنوند و به شما - کرزی - رأی نمی دهند دیگر. کرزی به ما گفت نرفتن کوچی به هزارجات غیر ممکن است.
در این قضیه تقریبا تمام بزرگان هزاره پیش کرزی رفتیم و لی کرزی ما را با چند تا خان کوچی مقابل ساخت. این به معنای این بود که دیگر جامعه ی ما در نظر کرزی رهبر سیاسی نداشت، چون تمام رهبران هزاره را در برابر چند تا کوچی قرار داده بود. به کرزی گفتم که آقای رییس جمهور! ما با این ها طرف نیستیم. طرف ما در قضیه کوچی خودت به عنوان رییس جمهور استی. اگر یک خون در هزاره جات به زمین بریزد، من اعتصاب غذا می کنم تا سر حد مرگ. تظاهرات نیم میلیون نفری در کابل راه می اندازم و به مردم خواهم گفت که دیگر به کرزی رأی ندهید.
***
پس از جلسات سخنرانی و پرسش و پاسخ که در کشورهای آلمان، هالند، دنمارک و ناروی برگزار گردید. صحبت های دوستانه در مورد قضایای سیاسی کشور و آینده سیاسی هزاره ها در جمع روشنفکران و شخصیت های علمی و اجتماعی دراین کشورها در اقامت گاه رهبر حزب و حدت استاد محقق، تا پاسی از شب ادامه می یافت.
ح. س