نویسنده : مهرالدین مشید

 

 

 

اوبامادربسترپرچالش استرتیژی جنگ نوین امریکاوبحرانهای ناشی ا زآن

 

دراین شکی نیست که عواملی چون جنگ نوین امریکازیرنام مبارزه باتروریزم وبحرانهای شدیداقتصادی ومالی همراه باآشفتگی هاونابرابریهای آجتماعی درحوزه های گوناگون که همه زادۀ تضادهای درون ساختاری نظام گرگ ومیش سرمایه داری است ، دربه قدرت رسیدن اوبامانقش تعیین کننده یی  داشته اشت . این حالت مردم امریکارادرچالش اتنخاب شگفت آوری قراردادتادغدغۀ نژادسفید وسیاه رایک آن کناربگذارند ورای خودرادرپای صندوق مردی بریزندکه باعالمی ازدشواریهاتزادهای نژادی رادردرون این نظام باگوشت وپوست خودلمس کرده است. بااین کاردرازراۀ دموکراسی رابرای آمیختن انسانهافارغ ازرنگ ونژادکه باخونهای فراوان آبیاری شده است ،  گویی یک شبه  پیمودند وباانتخاب سیاه پوستی باعبورازپل سیاه نگریهادموکراسی رابرمقام بالندۀ انسان برتری برگزیدند وبابرگزیدن انسان وارزشهای اوتابوی نژادرابشکستند وطشت رسوایی حکومت بوش راازکاخ سفید به زیرافگندند.

اوباچاش های زیادی روبرواست ازیکسوبحران بی سابقۀ اقتصادی درامریکا، ازسویی جنگ نوین زیرنام مبارزه باتروریزم دربستراختلافات ورقابت امریکاباناتوبویژه بریتانیا، ازسویی هم نابسامانیهای روبه افزایش اجتماعی وازسویی دیگررسواییهای زندان ابوغریب بغداد، گوانتاموی کیوباوبگرام افغانسان که افسران وسربازان امریکایی باحرکتی انتقامجویانه باعبورازخط قرمزعزت انسانی وتجاوزبه حریم مقدس اووحشتناکترین ودردناکترین فاجعۀ هتک حرمت به انسان رابه نمایش گذاشتند وموجی ازخشم ونفرت جهانیان رابرضدامریکاودموکراسی زوروسرنیزۀ اوبرانگیختند. ازسویی دیگرکشتارهای هزاران انسان  بیگناۀ افغانی ، عراقی وپاکستانی پیش چشمان اوبامابه مثابۀ آتش وخون سایۀ سوزنده یی رابازگویی مینماید. اینهاهمه دشواریهایی است که باافزایش روزافزون ده هزاربیکار به میزان 6 درصدوازدست رفتن دست کم 240 شغل تنهادرماۀ اکتبرچون ناقوسهای خطرناکی درگوشهای اوباماهرآن یکی پی دیگری  به صدامی آیند.

میراث افتضاح بارمملوازخون وآتش وبیرحمی وبحران  مردم امریکاراواداشت تاباانتخاب بی سابقه یی هرسفیدی رابرسیاهی ترجیح بدهندتا باانتخاب اوبامابرخستگی های هشت سالۀ دوران بوش پایان بدهند. البته به این امید که شاهدتغییرتاریخی درکشورخودباشندوبابرعکس همه  چیزدگرگون خوادشدواین حرف  ژینوفسکی (*)رهبرملی گرای افراطی روسیه  که گفت "اوباما، گورباچوف امریکااست. آنراویران خواهدکرد " گرچه درپاسخ به اظهارات ژنیوفسکی خبرگزاری فرانسه اعلام کرد ، درحالیکه جهان گورباچوف رابه چشم پایان دهندۀ جنگ سردوعامل دموکراتیک کردن "امپراطوری شر" می نگرند. بسیاری ازهموطنانش اوراعامل فروپاشی شوروی سابق میدانند.

 ؛ ولی حالامهمتراین است که اوباماچگونه قادرخواهدبودتااین تغییرراچگونه وازکجاآغازنمایدوچه تواناییها، امکانات وفرصت هایی دراختیارداردتا اول برای پایان بحران فزایندۀ اقتصادی ومالی کشورش بپردازد؛ به انسجام وهماهنگی ناتودرقبال مبارزه باتروریزم بپردازدوبرنمیدانم کاریهای آنها پایان بدهدو بعدمتوجه جنگ امریکادرعراق وافغانستان شود وشانه های مردم امریکارااززیربارهزینۀ ده ملیارددالری هنگفت نظامی سبک نماید که 24000دالرامریکایی مصرف روزانۀ هرسربازامریکایی درجنگ نوین امریکا راتشکیل میدهد؛  بعدتربرای بدست آوردن اعراب وتسلی آنهابه  حل اساسی مناقشۀ شرق میانه بپردازدوبه تمامیت خواهیهای اسراییل وقعی ننهد ؛ یابافشردن دست دوستی باهاشمی نژادکینۀ یهودیان امریکایی رابرضدخودمهارنمایدوازبرانگیختن آن جلوگیری نمایدکه دراین رابطه خودنگرانی داردودپلوماسی باایران راباتانی خواند ؛ بابادرازکردن دست دوستی باایهول کاستروبرادرکاسترو" تابوی" دشمنی های دیرینه میان اخلاف اووزمامداران قبلی کاخ سفید بشکند؛ یاباکنارآمدن باکوریای شمالی باپشت پازدن به خواست های زمامداران گذشتۀ کاخ سفید، حق داشتن  اتوم  رابرای مقاصد صلح آمیزبرای هرکشوری لازم شماردیادرتصویب واجرای تجارت آزادباکشورهای کیوبا ، ترینادا، کولمبیاوماناگواکاری راازپیش خواهدبردیادرچنه زنیهای سیاسی باروسیه ، چین وپولیند برگ برنده یی بدست خواهدآوردوبه حداقلی ازپرسش های آنهاپاسخ خواهدگفت ویاباپاگذاشتن برطرح جهانخوارانۀ کاخ سفید زیرعنوان "خاورمیانۀ بزرگ" برتمامیت خواهی های امریکادرشرق میانه وسراسرجهان نقطۀپایان بگذاردوفرصت بدهدتامردمان امریکاوسایرجهان دست های دوستی راصمیمانه فشاربدهندوباشناختن حق انسانی یکدیگربه زنده گی مسالمت آمیزادامه بدهند. اوباماکه سمبول تبعیض سراسرتاریخ امریکادرکاخ سفید خوانده شد ه است وباانتخاب خویش به هرگونه برتریخواهی نژادی پایان دادوپیروزی دربرابری انسان رامحک زد.  بااین همه دشواریهایی که درفراراۀ اوقرارگرفته اند وآیاقادرخواهدبودتاکاخ سفید راتجسم عینی انسان به معنای واقعی آن به نمایش بگذارد ، واقعیتی که درآن تفاوتهای رنگ وبوونژادحرام شمرده شده است وگواۀ روشنی به  این شعر " تمیزرنگ وبوبرماحرام است " مولانای روم باشد.

 

جنگ باالقاعده وطالبان !؟

بالاخره اوبامادربستراسترتیژی ناپایدارامریکاچه کارهایی راانجام خواهددادوآیادردرنظرداردتازیرپوشش جدایی طالبان ازالقاعده اختلاف ودودستگی درجهان اسلام راایجادنمایدوبرای رسیدن به منافع استراتیژیک خوددرمنطقه وجهان بازی دیگری رادرچاشنی سیاسی تازه سروسامان بدهد وبادرازمدت  گردانیدن چالش هادرجهان زمینه های رسیدن به منافع حیاتی خودرادربزرگترین منطقۀ نفتی جهان میسرسازد . شکم انداختن نیروهای امریکایی درمنطقه جزهدفی رسیدن به رویاهای دیرینۀ امریکاچیزدیگری نمیباشد. امریکامیل داردتاآرزوهای ناتمام خودراکه درزمان جنگ سرد دررویارویی بامسکوبرآورده نتوانست ، حالابرآورده سازد.

طرح جدایی القاعده وطالبان رانمیتوان طرحی صادقانه ازسوی امریکا دانست ؛ زیراازیکطرف افغانستان عراق نیست ودوطرف خط دیورند ، الانبارعراق نیست تازمینه برای پیاده شدن طرح فرماندۀ امریکایی درافغانستان ممکن باشدوازطرف دیگر این طرح برای حل اساسی دشواریهای جهان بویژه جهان اسلام جامع وکامل نیست . دراین شکی نیست که امروزالقاعده درسراسرجهان اسلام ازآسیاتافریقا، اروپاووامریکاطرفداران وحامیانی داردکه باوجود روآوردن به مبارزات خشونت بارآرزوهایی دارند وروآوری آنهابه خشونت ازناگزیریهایی منشآ گرفته باشدکه ریشه دربلندپروازیهای وجهانخواریهای امریکادارد. پرداختن به آرزوهای آنهایک امرانسانی خواهدبود وهرگاه پرداختن به خواست های آنهاناممکن است ، بایست به قناعت آنهاپرداخته شود ، مذاکره باآنهایگانه راه خواهدبود ؛ ولی امریکاازمذاکره باآنهاابامیورزد. هرگاه امریکانسبت حل قضایای جهان نیت نیک دارد، بدون حاشیه روی باید برای حل اساسی آن برآید. به حداقلی ازخواستهای معقول القاعده درجهان پاسخ مثبت بگوید . درحالیکه انسان آزادآفریده شده است وحق داردتاآزادازهرگونه قیدوبند غیرانسانی زنده گی نماید وبه صورت قطع آرامش ورفاه درجهان زمانی پدیدمی آید که قدرت های بزرگ بویژه امریکاازبزرگ خواهیهاوتک رویها پایین ترآید . این زمانی خواهدبودکه امریکاحق واقعی انسان شرقی رابشناسد وحقی راکه برای یک امریکایی واروپایی لازم میداند آن حق رابدون هرگونه تفاوت برای آن نیزقایل شود.  حاضرشودتابرسرتوزیع ثروت جهان برای تمامی مردم جهان بصورت عادلانه ومساویانه باملتهای فقیرکنارآید. شاید این آغازی باشد برای حل واقعی مسایل سیاسی ، اقتصادی ونظامی دنیا. لشکرکشی امریکابرعراق ونابودی بنیادهای سیاسی واقتصادی این کشوربه بهانۀ موجودیت سلاح اتومی دراین کشورزیرانام مبارزه باتروریزم خودپرده ازبازیهای یک جانبۀ امریکابرمیدارد. درحالیکه نتایج بعدی نشان دادکه سلاح های اتومی دراین کشورموجودنبود وبوش هم برای خاک افگندن به چشم مردم جهان گناه رابدوش کارمندان "سیا" افگند که گویااطلاعات غلط رادراختیاراوقرارداده بودند. آیامیشود که کشتن هزاران انسان بیگناه رادرارایۀ  اطلاعات غلط توجیه نمود. هرگزنه ! هدف اصلی امریکابه برده کشاندن ملتهای دیگروبه یغما بردن داراییهای انهااست وبس . لشکرکشیهای اوبه سایرجهان بیانگراین ادعااست. درحالیکه آشکاراست که جهان امروزشاهدبدترین بحران اقتصادی است که منشآ این بحران ریشه درجنگ افروزیهاولشکرکشیهای این کشوردرسراسرجهان دارد.

سیاستمداران امریکایی  باانتباه گیری ازسیاستمداران فبلی این کشور، باپیشامدازدرتعقل وبرخوردواقعی بادشواریهای موجوددرجهان باید راهی رادرپیش بگیرندکه ازسایرین آنهامتفاوت باشد.

طرح جدایی طالب ازالقاعده ادامۀ سیاست بازیهاوسیاست گذاریهای امریکااست که درگذشته ها زیرنامها والقاب های متفاوت به گونۀ دیگری ریخته شده بودند که به وضوح نشاندهندۀ استرتیژیهای تبلیغاتی وسیاسی مقطعی ، ناتمام وشکست خوردۀ  این کشوراست . چنانیکه بعدازسرنگونی رژیم سردارداوددرنتیجۀ مداخلات شوروی سابق وکودتای فاجعه بارهفتم ثوریاسرآغازطرح تهاجم شوروی به افغانستان مناسباتی رابااین رژیم برقراروحتاچندقراردادی راباآن امضانمود که شامل همکاریهای فرهنگی نیزمیشد. امریکابااین راهکاربه نحوی رژیم کودتایی رابه رسمیت شناخت وحتانارضایتی وقیام مردم رادربرابراین رژیم دبکتاتوری نادیده گرفت، چه رسدبه اینکه ازمبارزات برحق مردم افغانستان دربرابرمهاجمین حمایت مینمود؛ ولی زمانیکه دریافت قیام مردم افغانستان برضدشوروی سابق حرکتی شکست ناپذیراست وسرنوشت رژیم دست نشانده رادرهاله یی ازابهام یافت ، ناگزیرشدتا به حمایت مجاهدین روآوردوآنهاراباغی میخواند، آزادی خواهان خواندوبعدترلقب مجاهدین رابرای آنهاپذیراشدوبالاخره ریگن مجاهدین را"مبارزان راۀ آزادی" نامید. امازمانیکه مجاهدین به دروازه های فتح نزدنک شدند، امریکابرعکس آنهارابنیادگرانامیدو" بنیادگرایی رابه مثابۀ کمربندسبزخطرناکترازکمونیزم " عنوان نمود . باتبلیغات خطرناکی کابل رادرانظارجهانیان به لبنان شرقی وغربی به تصویرکشیدودرواقع بااین تبلیغات زمینه های جنگ گروهی رادرکشورمشتعل گردانید افغانستان راببادفراموشی گذاشت وخودش  ازصحنۀ رفت . تنهاباواردکردن اتهامات تازه یی چون فونده منتالیست ، قاچاقبران موادمخدربسنده کرد وبعدازآنکه طالبان رابه کمک مالی سعودی وبه همکاری نزدیک اردوی پاکستان  اجرایی پاکستان به قدرت رسانیدوظهورآنهاراتضین کرد. دیری نگذشت که طالبان ازکنترول سیابیرون شدند وبیشتروابسته به " آی اس آی " پاکستان گردیدند. رابطۀ تنگاتنگ طالبان باالقاعده بادست بالای پاکستان باب جدیدی رادرارابطه میان امریکاوطالبان گشود که بالاخره باوقوع رویدادیازدهم سپتمبرهمه چیزدگرگون شد وطالبان تروریست خوانده شدند . این بازی حالابه گونۀ دیگری ادامه دارد. ادامۀ این بازی درزیرپوشش "جدایی طالبان ازالقاعده" همین اکنون به تماشاگذاشته شده است .

بازی خطرناک امریکازیرنام مبارزه باتروریزم ازاسامه چهرۀ استثنایی بوجودآورد واوراقهرمان خلق های عرب جازدوالقاعده طی هفت سال چنان ازجنگ نوین امریکابهره بردکه قادربه سربازگیری وسیعی از ازسراسرجهان اسلام شد. حالاالقاعده آنقدرنیرومند وانسجام یافته گردیده است که درسراسرجهان مراکزی داردودنیارابه حوزه های گوناگون مبارزاتی خودتقسیم نموده است . فرماندهان اودرسطح قاره یی ، منطقه یی وفرامنطقه یی عمل مینمایند . ازامکانات پیشرفتۀ اطلاعاتی وفناوریها جدیدمعلوماتی وارتباطاتی برخورداراندکه حتابرتواناییهای استفاده ازپایگاه های انترنیتی آنهاامریکابه صراحت اعتراف نموده است که القاعده انقلابی رادرحوزۀ رایانه هاوبه کارگیری ازآنهابوجودآورده است. بااین حال امریکادرمبارزه باالقاعده خودراشکست خورده یافته است ، راهی جزتغییراسترتیژی زیرنام جدایی طالبان ازالقاعده راۀ دیگری ندارد. امریکاآرزوداردتابااین بهانه میان نیروهای مخالف خودرخنه واردنماید و ازاین رخنه تاسرحد به جان هم افگندن آنهابریکدیگراستفاده ببرد. امریکادرنظرداردتابابه کارگیری استراتیژی جدیدش جبهۀ تازه ییرامیان مخالفان خودبازنمایدتابه کمک رسانیدن یکی ازطرفهای درگیرآتش جنگ رادرمنطقه تارسیدن به اهداف بلند خودمشتعل نگاه دارد.

ازسویی هم آشکاراست که  سیاستگذاران اصلی درامریکارییسان جمهورآن نیست بلکه استرتیژی های کلان درامریکادرسطح بزرگتری شکل میگیرند که اوبامابه تنهایی ازعهدۀ آن برآمده نمیتواندوهرگز وعده های انتخاباتی رانمیتوان محکی برای سیاست گذاریهای اصلی این کشوردانست . درواقع منافع درازمدت امریکاتعیین  کنندۀ اصلی سیاست های بزرگ این کشورمیباشدکه آمدن ورفتن رییس جمهوری کمتربرآن اثرگذاراست واگرتغییری هم رونماشود ، جزیی واندک بودونه کلی وعمومی زیرا سیاست های بزرگ درسطح بلندتری دراین کشورطرح میشوندکه چندین رییس جمهوراین کشوربرای اجرای آن مکلفیت پیدامیکنندوشایدهم ناگزیربرای اجرای آن باشند. ازسویی هم دومجلس کانگرس وسنای امریکامرجع اصلی قانونگذاری وتصمیم گیری دراین کشوراست ودرسیاستگذاری های این کشورنقش تعیین کننده دارند. این درحالی است که هنوزهم اوباماباداشتن 56 عضودرمجلس سنای این کشورقادرنیست تادرتصویب قوانین دست بازداشته باشد.  ازطرف دیگرگروههای فشاردرامریکا( انترست گروپ) چون اتحادیه های عرب ، ارمنی وشرکتهای بزرگ نفتی وسایرشرکتهادرساختن پالیسی امریکابه نحوی نقش دارند. هنوزمعلوم نیست که اوباماچقدرانرژی برای پیاده کردن اهداف خوددرامریکاودرجهان دارد.

گفتنی  است که پاتریک مون"(1) دستیارمعاون وزیرامورخارجۀ امریکادرگرماگرمی ازهیاهوهامبنی برتغییروبازنگری استرتیژی امریکادرافغانستان طی سخنانی ابرازکردکه هیچ گونه تحول وتغییرخاصی دراستراتیژی امریکادرافغانستان ایجادنخواهدشد. وی به تفاوت اوضاع افغانستان وعراق اشاره کردوفزودکه تنهاازتجربه های عراق میتوان درفغانستان استفاده کرد؛ ولی اوگفت که امریکادرافغانستان به دنبال افزایش شرایط امنیتی برای موفقیت عملیات ها میباشد وبس. نه بدنبال سرکوبی قطعی شورشیان وپیروزی دربرابرجنبش شورشی(مردمی) راناممکن خواند و این گفتۀ هنری کیسنجرکه سرکوب جنبش چریکی راناممکن خوانده است . استرتیژی جدیدامریکارابه چالش کشانیده است . چنانیکه اوگفت: اردوی متعارف پیروزمیشوداگر شکست نخورد . درحالیکه چریک پیروزمیشوداگرشکست نخورد . بدین ترتیب طالبان حتامجبورنیستندکه پیروزشوند، تنهالازم است آنهامنتظربمانند تادشمنان شان شکست بخورند( به نقل ازیک منبع نظامی ناتو) . طالبان مسلح باکلاشنیکوف وبمب دستی بدون هرگونه مشکلی درسرکهای اصلی وبازارهارفت وآمد میکنند ( یک دیپلومات خارجی) . درمجموع هدف طالبان ضربه واردکردن وازصحنه فرارکردن است؛ زیراآنهاقصداشغال منطقه راندارند ، میخواهندبافرسایشی کردن جنگ دشمن راخسته بسازند تاناگزیرشکست راتحمل نمایند.

هم چنان  در مجلۀ تحقیقی فارین افیرز (2)مطلبی  زیرعنوان " ازبازی بزرگ به چانه زنی بزرگ " به هدف پایان دادن به اغتشاش درافغانستان انتشاریافته است وپیش بین شده است که شاید اوباماوجان مکین رابرت گیتس ووزیردفاع وجنرال دیویدپتریوس قوماندان قول اردوی مرکزی امریکاراتوظیف خواهند کردتااسترتیژی جدیدی رابرای مبارزه باتروریزم ترتیب بدهند. پتریوس به تیم استرتیژیک خوددستورداده است تاروی دوموضوع  درقدم اول آشتی باطالبان راتحت نظرحکومت های پاکستان وافغانستان رامدنظرقراربدهدودرقدم دوم بکارگیری ابتکارات دیپلوماتیک واقتصادی رادررابطه باآن کشورها ی همسایه ونزدیک که درجنگ افغانستان نفوذ دارند، موردارزیابی قراربدهد. این بدنبال آن صورت گرفت که نیویارک تایمزباتوجه به گزارش 16 دستگاۀ استخباراتی مخفی که تحت عنوان "حدس استخباراتی ملی "یادشده بودودرآن ازخرابی وضع امنیتی ، رشد فساددرحکومت کرزی ، تجارت مواردمخدرکه نصف افغانستان راتشکیل میدهد وهم ازپیچیده شدن وافزایش حملات طالبان وافزایش تلفات نیروهای خارجی درافغانستان سخن به میان آمده بود. این موضوع پس ازآن دررسانه هادرزکرد که  دگروال کالتن سمیت قومانان بریتانیایی درافغانستان گفته بودکه رییس جمهورآیندۀ امریکابایدازبازفرورفتن درباطلاق افغانستان منصرف ساخته شود. درادامۀ این مطلت بارنت روبین واحمدرشید گفتندکه امریکاباید اهداف ضدتروریستی اش رابه صورت مجددتعریف نماید وبافرق قراردادن میان اسلام گرایان ملی که اهداف محلی دارند وآن اسلام گرایانیکه اهداف بین المللی وضربه زدن به منافع امریکارادرسراسرجهان دارند هدف مشخصی رادنبال نماید وباآنانی که می خواهند روابط شان راباالقاعده برهم بزنند ، باید تماس گرفته شود. به نظراینهاهرموافقت نامه یی بایداستعمال قلمرو افغانستان وپاکستان را برای مقاصدتروریزم بین المللی ردبکند. البته باموافقت نامۀ ناتووامریکا. آشکاراست هرموافقت نامه ییکه درآن طالبان ویاسایرشورشیان ، القاعده رارد بکنند ، شکست استتراتیژیکی رابرای القاعده به وجودخواهدآورد. این دوکارشناس پیشنهاد مینمایندکه گروۀ تماسی متشکل از عضو شورای امنیت سازمان ملل متحد ودولت سعودی بایدبرای خاتمه دادن به تشنج مرزی میان هندوپاکستان مسآلۀ کشمیروپایان دادن به تشنج مرزی میان افغانستان وپاکستان خط دیورند راحل نمایند. گفته میشود که پتریوس چنین طرحی رابرای عراق تدوین کرده بود؛ اما طوری که شایع است ، کاخ سفید به وی اجازه دیدارازدمشق ندادهمه تماسهای رسمی راازطریق سفیرش دربغداد باایران برقرارکرد. تلاشهای مهم پترایوس درظاهر شایدرهایی امریکاازباطلاق جنگ امریکادرعراق وافغانستان باشد ؛ ولی راهکارهای سیاسی ونظامی آن دردرازمدت عکس آنرابه اثبات میرساندوطرح یادشده خودبه نحوی دربلندمدت تشنج درمنطقه وجهان رابیشتردامن میزند. این درحالی است که هنوزمبارزه باتروریزم تعریف نشده است وکشتارهزاران انسان بیگناه بوسیلۀ بمباردمانهای هواییی وزمینی درقاموس مبارزه باتروریزم کاخ سفید چه معنایی داردوآیااوبامای سیاه به تعبیرروزنامۀ فرانسه یی "فیگارو"(3) ، "کاخ سفیدبامیراث های سیاه درانتظارکاخ نشین سیاه"به چه میزانی قادرخواهدبودتابرکاستیهای بازمانده اززمان بوش پاسخ بگویدوهنوزهم روشن نیست که کاخ سفید انتقام یازدهم سپتمبرراازمسلمانان جهان گرفته است ویاخیر. این روزنامه نوشته استکه  بوش درنتیچۀ لشکرکشی هایش به افغانستان وعراق تخمی راکه بنام دموکراسی وعدالت کاشته بودجزظلم ووحشت دیگرثمری نداشت. این درحالی است که سرنوشت جنگ درکشوری  معلوم نیست که موادمخدرحرف اول رامیزند. این کشورهنوزازبرق محروم است ، فسادمالی بیدادمیکند وغارت وچپاول داراییهای عامه ودولتی به اوجش رسیده است . بوش بعدازهفت سال حتاحرفی به گفتن ندارد. این درحالی است که سیاست های امریکادردوره های مختلف فرمانروایان کاخ سفید مقطعی ودرظاهربی ثبات به اثبات رسیده اند وپرده ازسیاست های آشکاروپنهان این کشوربرداشته اند . چنانیکه نشریۀ نیوز (4)اسنادجدیدیرادرشمارۀ 16جولای خود گزارشی منتشرکرده است که حاکی ازشواهدواسنادی است که ا زطرف امریکایی هاافشاگردید ه است . این سندبوضوح نشان میدهدکه ادارۀ استخبارات پاکستان پیش ازحادثۀ یازدهم  کمک های نظامی ولوژستیکی به شمول اسلحه وسربازرابه افغانستان می فرستادوهمچنان این گزارش ازهمکاری نیروهای پاکستانی درداخل افغانستان تاطالبان پرده برمیدارد

ناپایداریها در سیاستهای امریکا!؟

 

ناپایداریهای سیاستهای امریکادربیشترمواردپای سیاست های تازۀ اوباماراپادرگل خواهدماند زیراهنوزمعلوم نیست که برای اوچقدرتواناییهای مالی ونظامی  ازسلافش باقیمانده است وآیادیگرانگیزه یی درامریکابرای ادامۀ  جنگ باقیمانده است تااوباماراقادربه پپاده گردانیدن طرح های تازۀ جنگی اش نمایدوبرای او(5)مجال بدهدتابااین حرفهای خودبعدعملی بدهد: برای سرکوبی القاعده به همکاری افغانهاوپاکستانیها نیازمندیم . وی افزودکه دیدگاۀ کلی من درقبال القاعده این است که باید ازشرآنهاراحت شویم وبن لادن رادستیگیرکنیم یابه قبل برسانیم . ویااینکه او(6) دردردومین سفرخود در افغانستان درمصاحبه باتلویزیون سی بی اس گفت وبه دولت پاکستان هشدارداد، هرگاه امریکااطلاعات درستی درموردپناهگاههای القاعده درخاک آن کشوردریابد، امریکامراکزآنهارابمباردخواهدکرد. وی افزورکه امیدواراست، درصورتیکه پاکستان اطلاعی ازپناهگاۀ اسامه دارد، اورابه امریکاتسلیم نماید.

پیش ازاین خانم رایز گفته بود:" روشن است که اقدامات دولت پاکستان که اقدامات بیشتری برای برقراری امنیت درسرحدپاکستان وافغانستان باید اتخاذشود. اوباماتاکیدکرد مشکلات درسرحد افغانستان حل نخواهدشد مگراینکه دولت پاکستان رادراین مسایل دخیل سازیم . باآنکه او درکنارمبارزه باتروریزم درافغانستان خواهان توسعۀ فعالیت های اقتصادی واجتماعی چون ایجادزمینه هایکاریابی نیزدراین کشورمیباشد. وی ازادارۀ ناموفق وفسادآلودکرزی شاکی است. (7)

این درحالی است که نیویارک تایمز(8)درراپورنزده صفحه یی خوددرموردپاکستان چنین نوشته است :" دولت پاکستان ازوجودجنگجویان به  حیث ایجادکنندۀ توازن استفاده مینماید. اسلام آبادطالبان ودیگرجنگجویان رابرای روزهای بدخودنگهداری کره است. فوج پاکستان وحکومت ملکی این کشوربنام طالبان ازغرب پول ووسلاح دریافت میدارد. درساحات قبایلی پاکستان هرگزنشانۀ عملیات نظامی نیست ، درآنجانه اردوی پاکستان حضورداردونه تانکهای این کشور، این یک جنگ سمبولیک است. اردووطالبان به مثابۀ دوستان نزدیک عمل میکنند ، زمانیکه جنگجویی کشته میشود، اردوی پاکستان درجنازه وخیرات اواشتراک میکنند.

ورابرت گیتس بارها گفته است چنانیکه  رابرت گیتس ومایک مولن (9)گفتند:" ناامنی وخشونت درافغانستان هم چنان ادامه دارد، چراکه شبه نظامیان پاکستان راپناهگاۀ امنی برای خودیافته اند. درپاسخ این حرفهای رییس ستاداردوی امریکایک روزنامۀ آلمانی بنام فرانگفورترآلگمانیه شروع جنگ عراق رایک خطای استرتیژیک ازطرف امریکاعنوان کرد که مبارزه باطالبان درافغانستان رابه حاشیه راند .

 

ازسویی هم ترس آن میرودکه چرخش سیاست های کنونی امریکادرقبال پاکستان مقطعی وظاهرفریبانه نباشد؛ زیرادراین اواخرمیزان تلفات افرادملکی درافغانستان افزایش یافته است که سبب خشم وانزجارمردم شده است . این انزجاربه حدی روبه افزایش است که حتادولت کابل هم موضع خویش رادربرابرنیروهای خارجی تغییرداده است ومدعی است که پس ازاین به خارجی هاموقع بیشترنخواهدداد. برانگیختگی مردم برضدامریکازمانی اوج میگیردکه سیاست های غیرعاقلانه ونامدبرانه ونادرست سیاستمداران وسیاست گزاریهای آنهابیشترمردم رابه   جان رسانیده است. اوبامابا(10)این همه دشواریهاییکه فراه راۀ خودداردآیامیتواند به این حرف خودکه گفته است : پیروز ی مادرافغانستان نه فقط به فرستادن سربازان بیشتربه این کشوراست ؛ بلکه پیروزی مادرافغانستان به تعامل باپاکستان دربخش های مهمی بستگی دارد. اسلام آبادهیچ فشاری برالقاعده واردنمیکندوآنهادرمرزها مکانهای امنی دارندکه درآن به تعلیم نیروهای خودمی پردازند.. آیااوباماناگزیرخواهدشد تاباصدوراخطاریه هایی چون جورج بوش (11)که گفت  : بوش برای پاکستان هشدارداد، هرگاه حادثۀ دیگری درافغانستان بوقوع بپیونددکه دست پاکستان درآن دخیل باشد ، پاکستان متنظرپاسخ آن باشد. وی این سخنان رابدنبال کشف صحبت تلفونی بودکه یکی ازتروریست های دخیل درحادثۀ سفارت هند بایکی ازاعضای استخبارات پاکستان تماس گرفته بود ، بسنده نماید.

گفتنی است که لشکرکشی های یک جانبه وزورگویانۀ امریکازیرپوشش کذایی  سازمان ملل متحدبرعراق به بهانۀ داشتن سلاح اتومی که بالاخره همه غلط ازآب بیرون گردید وبوش مسؤولیت آنرابدوش مقامات سی آی ای افگند که گویااطلاعات غلط رادراختیاراوقرارداده بودندو حمایت یک طرفه بوش ازرژیم اسراییل واقدامات تروریستی آن برضدفلسطینی های بیگناه  ازجمله برخوردهای ناپایداروکاذبانۀ امریکامیباشد که حیثیت سیاسی این کشوررادرجهان خدشه دارگردانید وازاعتباراین کشوردرسطح کاسته است . ازسویی دیگرسناریوی یازدهم سپتمبرباهزینۀ 555ملیارددالری آن  به مثابۀ تراژیدی ترین رویدادتاریخی وابهامات موجوددرآن که پیامدهای خطرناکی رادرقبال داشت . بوش بامظلوم نشاندادن امریکاچنان مانورشگفت آوری رادرسطح جهان انجام دادکه باسیاست یک گام به عقب وچندین گام به جلوبه پیش تاخت وباپایان گرفتن جنگ سرد ، جهان رابسوی یک قطبی شدن کشانید که بلندپروازیهای بعدی بوش پرده ازسیمای سیاست های تمامیت خواهانۀ اوبرداشت ودرضمن عزت سیاسی این کشوررالطمۀ جبران ناپذیری زدکه گواۀ روشنی برسیاست های ناپایداربوش درزمان زمامداری اش میباشد.

بحران اقتصادی ومالی !؟

 

میراث شوم هفت سالۀ جنگ امریکادرعراق وافغانستان وهزینه های  اضافه تراز700ملیاردالیری آن  که تاسال های 2015 درحدود 2100ملیارددالرپیش بینی شده است چنان کمراقتصادپرقدرت امریکاراشکست که زیان 2 تریلیون دالری اقتصادامریکارادرپی آوردوبحران مالیی رابوجودآورکه نظیرآن راتنهادرسال 1929 دراین کشوردید وبس . به اعتقادکارشناسان (12)حتاطرح 700ملیارددالری دولت بوش به هیج وجه برای کنترول بحران مالی این کشورکافی نیست ونجات سیستم مالی امریکابه طرح بزرگتری برای نجات ازبحران نیازدارد. این گزارش کسربودجۀ امریکارادرسال 2009 به بیش از2000ملیارددالرپیش بینی کرده است . که معادل 12.5 درصدتولیدناخالص داخلی امریکاخواهدبود. این رقم طی سالهای 1983 درحدود6 درصدتولیدناخالص این کشوربود.  کسربودجۀ امریکادرگذشته طی سال 2009حدود1. 5 ملیارددالرپیش بینی شده بودکه بعدهامعلوم شده که این رقم اندک است ؛ زیراتنهاشرکت ای آی جی بزرگترین شرکت بیمۀ  جهان برای رهایی ازبحران 85 ملیارددالربدست آوردکه قصددارد تا37. 8 ملیارددالردیگرنیزازدولت امریکا(فدرال ریزرف )دریافت نماید. بعدهامعلوم شدکه کمپنیهای بزرگ موترسازی امریکاخسارات هنگفتی رامتقبل شده اند که حتاکمک های 3 ملیارددالری این کشورازجمع محمولۀ 700ملیارددالری کمک های دولت برای برپانگهداشتن کمپنی های کلان این کشورناچیزاست. چنانیکه وزیرمالیۀ امریکانیزاعلان کردکه دولت سهام موسسسات مالی وبانک های بحران زده راخریداری خواهدکرد. ادموندفلپس برندۀ جایزۀ نوبل اقتصاددرسال 2006 واستاددانشگاۀ کلمبیانیزپیرامون بحران مالی امریکاگفته بودکه بانک های امریکایی بایددوباره ازنظرسرمایه ودارایی تجهیزشوند. البته فکرنمی کنم ، طرح 700 ملیارددالری برای خروج ازاین بحران کافی باشد .

این درحالی است که میزان قرضداری یابدهی ناخالص امریکادرسال جاری به بیش از9. 6 تریلیون دالرخواهدرسیدکه معادل 68درصدتولید ناخالص داخلی این کشوراست وطرح 700ملیارددالری بوش بدهی دولت امریکارااز10.6 تریلیون دالربه بیش از11.3تریلیون دالرافزایش داده است.

دیگری درامریکاورشکست وبسته میشوند. غولهای والستریت یکی پس ازدیگری به زمین میخورند . رکود، تورم وانواع بحرانهای مالی همزمان به سراغ اقتصادامریکاآمده وحتابازارهای اروپاوآسیاراهم دچارتلاطم شدیدکرده است. این بحران امریکاراواداشته است تاخلاف اصول بازارآزادمبلغ 700ملیارددالررازپول مالیات دهنده گان رابه وال این درحالی است که  دراین روزهاشمارزیادی ازبانکها، بیمه هاوموسسات سرمایه گذاری یک پی ستریت هابسپاردوبرای جلوگیری ازبحرانهای مالی آنهارایاری رساند.

  زمین لرزه های بحران مالی درامریکاپیرشتاین بروئک (13)وزیرمالیۀ آلمان راواداشت تا پیرامون زمین لرزه های بانکی امریکاواثرات بدآن دراروپابگوید که علت بحران اغراق غیرمسؤولانه اصل آزادی بازارولجام گسیختگی آن است.

گراف بحران مالی  درامریکاآنقدردرحال افزایش است که نشریه هاوکارشناسان اقتصادی جهان علت اصلی آنردرجنگ امریکادرعراق وافغانستان واشغال این کشورهابرشمردند. چنانیکه عبدالباری عطوان(14)بیرروزنامۀ "القدس العربی" درمصاحبه یی باشبکۀ تلویزیونی الحوارگفت :"امریکابه دنبال فرارآبرومندانه ازافغانستان است . وی افزودواشنگتن درمبارزه باتروریز درافغانستان شکست خورده است و700ملیارددالرزیان دیده است که بحران موجودمالی امریکاناشی ازهزینه های هنگفت نظامی است که درافغانستان وعراق به مصرف رسیده است.

 

باآنکه اوبامابرای جلوگیری ازبحران اقتصادی درامریکاطرحهای جداگانه یی دارد. وی درنظرداردتابرای بهبودی خانواده های فقیرومتوسط بکوشد، درعرصۀ تعلیم وتربیه ، صحت ، بیمه، کاریابی وایجادمشاغل تسهیلات فراوانی رابرای آنهافراهم نماید وتصمیم بلند بردن مالیات برشرکتهای بزرگ راداردتاازعاید هشتادملیارددالری آن شصت ملیاردآنراصرف رفاۀ اجتماعی  طبقۀ متوسط نماید تابابه کاربردن این پول این کاهشی رابرمالیات طبقۀ متوسط بوجودآورد. این درحالی است که هنوزمعلوم نیست ، برای اجرای طرح یادشده به چه موانعی روبروخواهد شد وآیاعبورازاین موانع برایش ممکن میباشد.

درساحۀ بین المللی نیزبادشواریهایی چون جنگ امریکادرعراق وافغانستان وچنه زنیهابرسر شماری ازمشکلات سیاسی واقتصادی امریکا باکشورهای جهان چون ایران ، کوریای شمالی وکیوبا ناگزیراست تاباآنها ازدرمصالحه پیش آید. چنانیکه اودراول اعلان مذاکره بااحمدی نژادرییس جمهورایران راکرد وگفت مذاکره با احمدی نژادسوال برانگیزاست وشاید هم اولیاقت مذاکره  باامریکارانداشته باشد ؛ ولی بعدهابنابرفشارهایی موقف خودراتغییردادوگفت که دپلوماسی فعال مذاکره باایران یگانه راۀ  حل اساسی امریکابرای جلوگیری ازحملۀ اسراییل به این کشوراست . به همین گونه مذاکرات بی قیدوشرط راباایهول کاستروبرادرکاسترواعلان نموده است وخواستارحل مسالمت آمیزمسألۀ اتومی کوریای شمالی و حل منازعات شرق میان میباشد. درمورنصب سیستم دفاعی راکتهای قاره پیمای امریکادپولیند وچکسلواکیا نظردیگری دارد. اوبدین باوراست که هزینۀ نصب این سیستم آنقدرهنگفت است که به نصب آن نمی ارزد. وی تاکیدداشته است که بایدقبل ازهمه این راکتهاموردآزمایش قراربگیرند تافهمیده شودکه ارزش چنین هزینۀ هنگفت نظامی راداردویاخیر.  

پس بارک اوباماچگونه قادرخواهدبودتاباری ازاین دشواریهای اقتصادی راازشانۀ خوددورسازد وباگرم کردن آتش جنگ مبارزه باتروریزم درافغانستان برگ برندۀ پیروزی دراین جنگ رابدست آورد. این درحالی است که هنوزآشکارنیست که اوباما (15)بعدازآگاهی یافتن ازاطلاعات سری " سی آی ای" درموردمسایل گوناگون چه میدان محدویت هاییرابرای اجرای برنامه های خودمییابد.

 

 

 منابع ورویکردها:

 

اوباما، گورباچوف امریکااست ، اراده ، شمارۀ 1411

1-  واماامریکابدنبال چیست ، راۀ نجات ، شمارۀ 998

2-  قواعدگفتگوباطالبان چگونه طراحی شده است ؟ چراغ ، شمارۀ 1164

3-  سفیدبامیراث های سیاه درانتظارکاخ نشین سیاه،  اراده ، شمارۀ 1411

4-  اسنادجدید ؛ پاکستان جامی طالبان است  ، چراغ ، شمارۀ 1091

5-  برای سرکوبی القاعده به همکاری افغانهاوپاکستانیها نیازمندیم،  ویسا، شمارۀ 758

6-  امریکابه پایگاههای القاعده ...، ویسا، شماره 672

 

7- برای سرکوبی القاعده به همکاری افغانهاوپاکستانیها نیازمندیم،  ویسا، شمارۀ 758

(8)پاکستان ازوجودجنگجویان درساحه برای ایحادتعادل استفاده میکند، ویسا ، شمارۀ 716

          9-  امریکادرآستانۀ جهنم قراردارد،  راۀ نجات ، شمارۀ 969

10- پیروزی مادرافغانستان نه فقط به فرستادن سربازان بیشتربه این کشوراست ، اراده ، شمارۀ 1275

11- بوش پاکستان رااخطارداد،  رادیوآزادی ، 3 اگست 2008 ، 9:20 صبح

12- زیان 2 تریلیون دالری اقتصادامریکادراثربحران مالی، راۀ نجات ، شمارۀ 993

13- پیمان ملی ، شمارۀ 159

14- راۀ نجات ،  شمارۀ 987

15- رادیوآزادی، 6 اکتبر، اخبارصبح

 

 

 

 

 

 


بالا
 
بازگشت