شهر هرات؛
عرصهء عُرُوج قُرُوتِیزم!
نوشته: میوند – شهر عشق آباد
هرات - همچنانیکه با این گفته ها و توصیف ها همیشه چاخان شده- شهریست تاریخی،
فرهنگی، ادبی، شعری، باستانی، داستانی و ....!؟
این ولایت با دو بندر کشورهای ایران و ترکمنستان متصل شده که از بعد اقتصادی
برای افغانستان نهایت مهم و حیاتی بشمار می رود که هر چه قانونمندی در این شهر
بگسترد، به همان پیمانه منفعت دولت و مردم افغانستان در سراسر کشور تامین می
گردد.
هر چند از بعد جامعه شناختی، این شهر به دلیل دوری اش از مرکز کشور و...؛ همیشه
و همواره در ادوار گوناگون برای دول افغانستان کلک ششم بشمار رفته و همیشه آماج
تازیانه های جفای دولتمردان و سلیقه های جفا منشانهء دولتمداران مرکزی [حتا
هراتی ها] قرار گرفته، با آنهم مردم افغانستان میدانند که این گوشهء غربی کشور
شان چقدر می تواند برای رشد و انکشاف سرتاسر کشور مفید و ارزنده و در نهایت
حیاتی بشمار رود.
پس: دریغا هریوا که ویران شود
کـــنام پلنگان و شیران شود
اما با اینهمه ویژگی ها، آنچه ذهن افراد با احساس و میهن دوست را می آزارد،
رفتار چند پهلوی دولت ها در قبال این گوشهء غربی کشور است که این امر در طول
تاریخ سبب شده که شهر هرات، امروز دستخوش آروزهای نا بجای فلان قومندان ملیشه
یی، فردا سنگر فلان فرمانده، پس فردا مرکز حکمروایی فلان والی، فلان وزیر، فلان
خویشاوند وزیر و در نهایت میدان تاخت و تاز و خرامش فلان لیدر دگر ستیز قومی و
عشیره یی و یا وابستگان فلان رییس جمهور و ... قرار بگیرد، و آنگاه دولت ها به
بهانهء همان موارد، دست خویشرا از امور اداری و سرنوشتی این ولایت و مردم آن
دور نگهدارند، رسم جفا پیشگی را از سر گرفته و این شهر و این مردم را بحال
خودشان رها کنند تا هر کس هر چه می خواهد بکند.
روی همین علل، امروز شهر هرات شاهد خرامش پدیدهء نو: نخست جنگلی، سپس اجتماعی و
نظامی است و فردا شاهد سیاسی شدن و در آخر سردمداران این شهر، بنام "قروتک"
خواهد بود.
امروز در جاده های شهرهرات [قروتک] صفت زیبا و خود پسند تعدادی از جوانهایی
است، که نه در خانه، نه در مدرسه و نه در مکتب و اجتماع برای شان جای پایی
میابند، و نه در عرصهء اخلاقی و انسانی، بناء این گروه خود سر خویشرا [قروتک]
نام نهاده و به شکل انفرادی و گروهی در بین جاده های شهر هرات، دست به ریختن
آبرو و حیثیت مردان زده و به آزار و اذیت زنان و کودکان همت میگمارند، و گهگاهی
هم دست به سرقت های موترسایکل، موتر، اموال منازل مردم میزنند، گاهی هم به
تخلیهء جیب های رهگذران در جاده های کم ازدحام می پردازند!؟
شاید با خواندن این نوشته پرسشی به ذهن مان خلق شود که: پولیس چرا ...!؟
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!
هر چند گاهگاهی پولیس امنیتی یک کمی در بین جاده های شهر می خرامد، اما این
پولیس زمانی می تواند امنیت عامه را تامین نماید، که بصورت جدی و قاطع "قروت"
یاب و "قروتک" ستیز باشد، در غیر آن همین قروتک ها در آیندهء نه چندان دور،
تمام شهر را به آشوب کشیده و آنگاه یشگیری از آشوب آنان برای پولیس هرات چه که
برای وزارت امور داخله با "پولیس 119" اش هم ناممکن خواهد شد.
بناء بدین وسیله پیشنهاد می شود که در فاکولتهء حقوق و علوم سیاسی هرات نیز
مضمونی بنام "قروتولوژی" ضمیمه گردد، تا در عرصهء سیاسی نیز محصلین با قروت و
قروتک آشنایی بیشتری حاصل کرده و چال های سیاسی را برای صلح و گفتگو و مدارا با
این پدیدهء تازه به میدان آمده، بیابند، یا با آنها همکار شوند و یا هم بجنگند،
آما آگاهانه!!!؟ چون پشتوانه دارند برادر!؟