نامه سرگشاده به آقای توبیاس بیلستروم وزیر مهاجرت سوئد

در مورد تحصن پناهجویان ایرانی و افغان

 

با سلام

آقای بیلستروم در این نامه کوتاه میخواهم از طرف فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی به اطلاع شما برسانم که بسیاری از پناهجویان ایرانی و افغان از روز دوشنبه 23 تا شنبه 28 فوریه در میدان گوستاو آدولف در شهر گوتنبرگ در اعتراض به سیاست پناهندگی دولت سوئد دست به اعتراض خواهند زد و در یک چادر بزرگ بطور شبانه روزی به تحصن خواهد نشست.

 

آقای بیلستروم پناهجویانی که در سرمای زمستان دست به تحصن میزنند از جمله کسانی هستند که جان به لبشان رسیده است. پناهجویانی هستند که سالهای سال است در کشور سوئد در انتظار یک برگه کاغذ به عنوان اجازه اقامت نشسته اند. هیچ نشانی از بهبود در زندگی این پناهجویان دیده نمیشود و هیچ کس هم به فکر آنها نیست. منظور من از هیچکس از شما بعنوان وزیر مهاجرت سوئد است، منظور من مقامات دولتی و دپارتمانهایی است که سیاست گذاری میکنند و سیاست دولت را در امور پناهندگی و مهاجرت تعیین مینمایند.

 

سؤالی که امروز برای همه مطرح است این است که مگر قوانین کنوانسیون ژنو و پروتکل 1967 که دولت سوئد خود پای آن امضاء گذاشته است بر اساس ترس افراد، ترس از مرگ و نابودی، ترس از زندان و شکنجه، ترس از مورد ظلم واقع شدن، ترس از اینکه ممکن است افراد بخاطر جنسیت و تمایلات جنسیشان  مورد سؤاستفاده و تبعیض قراربگیرند و ترس از اینکه ممکن است بدلیل فعالیت سیاسی وابستگی به سازمانهای سیاسی و اجتماعی و بدلیل عقاید و تمایلات مذهبی مورد بد رفتاری قرار بیگرند بنا نشده است؟!!

 

دولت سوئد هیچگاه رسما ٌ و کتبا ٌ بیان نکرده است که این معاهده را قبول ندارد ولی سؤال این است، چند درصد پناهجو در میان پناهجویان ایرانی براساس آن بعنوان پناهنده پذیرفته میشوند، چند درصد در میان پناهجویان از کشورهای عراق و افغانستان بر طبق این معاهده پذیرفته میشوند؟

 

آقای بیلستروم از نظر شما و دولت سوئد  در کجای دنیا به اندازه ایران دستگیری، بازداشت و شکنجه افراد وجود دارد؟ مگر شما خبر ندارید که متهمین در ایران به مجازات مرگ محکوم میشوند و حکم مرگ آنها در دسته ها و گروههای 10-20 و 30 نفره هر هفته و هر ماه به اجرا در میاید، مگر در ایران به قوانین الهی برای پرتاب متهمین از بلندی و سنگسار و قطع اعضای بدن متوصل نمیشوند و چنین قوانینی را در مورد افراد به اجرا نمی گذارند؟

مگر در ایران زنان بدلیل زن بودنشان بر طبق شرع اسلام و قوانین الهی مورد بیشترین تبعیض و نابرابری قرار نمیگیرند و قوانین اسلامی را در کلیه شئونات زندگی آنها دخالت نمی دهند و هر نوع تخطی از آن را با سختترین مجازاتها پاسخ نمیدهند؟ با این وجود چرا در نحوه پذیرش پناهجویان زن از ایران ذره ای تخفیف وجود ندارد و سالهای طولانی در کشور سوئد مجبور و محکوم به زندگی نابرابر میشوند؟

 

آقای بیلستروم، ذکر تمامی آنچه که بر مردم ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی میگذرد و اعمالی که برای سرکوب و ایجاد رعب و وحشت در میان آنها به کار گرفته می شود در حوصله این نامه نمیگنجد ولی با توجه به ذکر نکات فوق، سیاست پناهندگی دولت سوئد در مورد پناهجویان ایرانی و دلایلی که برای رد درخواست پناهندگی آنها  ارائه میدهند غیر واقعی است و شرایطی که به آنها تحمیل کرده اند بسیار غیر انسانی است.

 

آقای بیلستروم، در مورد پناهجویان افغان چه جوابی دارید؟ پناهجویان افغان در طول دو سال گذشته از ترس پلیس سوئد خواب راحتی نداشته اند و هر روز و هر هفته در محل کار و در منزل دستگیر و به افغانستان دیپورتشان میکنند. دیپورت پناهجویان افغان در حالی صورت میگیرد که جنگ قبیله ای و مذهبی، فقر و گرسنگی، کمبود خدمات درمانی، چادرنشینی در سرمای سخت زمستان و کمبود سوخت از یک طرف و ازطرف دیگر نفوذ مافیای مواد مخدر توجه تمام جهان را به زندگی پر از مشقت مردم افغانستان جلب کرده است. شما بر اساس کدام فاکتور و بازگشت کدام امنیت و آسایش این پناهجویان را به جهنم افغانستان باز می گردانید؟

 

با وجود حضور هزاران نفر از نیروهای نظامی پیمان ناتو، جنگ داخلی در افغانستان به جایی رسیده است که جان و هستی هیچکس در امان باقی نمانده است. گفته میشود طالبان در مناطق مرزی پاکستان اعلام کرده است هیچ دختری نباید به مدرسه برود و تهدید کرده اند که تمام مدارس دخترانه را به آتش خواهند کشید. گزارشات رسیده از آن کشور

حاکی از آن است که 300 مدرسه تعطیل شده و در اثر آن 600000 دانش آموز از رفتن بر سر کلاس و درس محروم شده اند.

پناهجویان عراقی نیز وضعیتی مشابه پناهجویان افغان را پیدا کرده اند و هر هفته تعدادی از آنها به آن جهنم بازگردانده میشوند در حالیکه نه از فروکش کردن فقر و سیه روزی  و جنگ خان خانی و قبیله ای خبری است  و نه از بازگشت امنیت به آن کشور.

 

آقای بیلستروم این پناهجویان همانطور که در ابتدای نامه به آن اشاره کردم دست به اعتراض میزنند تا به آن زندگی جهنمی بازنگردند، دست به اعتراض می زنند تا توجه جامعه سوئد و همه جهان را به بی حقوقی خود در سوئد جلب نمایند. این پناهجویان میخواهند در تحصن 6 روزه خود اعلام کنند حق پناهندگی، حق انسانی و جزئی از ابتدایی ترین مطالبه آنان است. آقای بیلستروم این پناهجویان به تحصن می نشینند تا به خط و نشان کشیدنهای شما و تهدید آنها به ترک سوئد اعتراض نمایند.  پاسخ شما بعنوان وزیر مهاجرت سوئد به پناهجویانی که به درخواست آنها پاسخ منفی داده میشود و امکان بازگشت به کشور خود را ندارند چیست ؟ امیدوارم به هر شکل ممکن به این نامه پاسخ دهید و سیاست انسانی و سخاوتمندانه تری در مورد پذیرش پناهجویان اتخاذ کنید.

 

با احترام عبدالله اسدی دبیر فدراسیون سراسری پناهندگان ایرانی

16فوریه 2009

 

 


بالا
 
بازگشت