په ارو پا کی دمیشته افغانانو د تولنو فدراسیون
فدراسیون سازمانهای پناهندگان افغان در اروپا
Federation of Afghan Refugee Organizations in Europe
اعلامیه
لیدن، 21 اکتوبر2008
بیست سال حبس بخاطریک اتهام واهی وثابت نشده؟ کامبخش بیگناه است!
با تعجب اطلاع یافتیم که امروز محکمۀ استیناف ولایت کابل پرویز کامبخش را به اساس اتهام واهی وثابت نشدۀ که ساخته وپرداختۀ ریاست امنیت ملی ولایت بلخ است به بیست سال حبس تنفیذی محکوم نمود. بیایید ببینیم ستره محکمه در رابطه با سایرمتهمین چه کرده است؟
ستره محکمۀ افغانستان از فیصلۀ دوسیۀ جرمی جنایت سالار بدنام اسدالله سروری طفره رفته ودوسیۀ ویرا به این دلیل که وی زمانی افسر بوده است به محکمۀ نظامی راجع ساخت. در حالیکه فیصلۀ ابتدایی در محکمۀ ملکی صورت گرفته بود و اگسا تحت اثر صدارت در چوکات ملکی کارمیکرد. هرگاه این حرکت به تخفیف مجازات یا رهایی سروری بیانجامد قضات ذیربط ستره محکمه مسوولیت تاریخی بزرگی را بدوش خواهند کشید.
درآغاز سال 2007 لوی څارنوال افغانستان توسط یک جنگسالار بنام جرأت در محضرعام لت وکوب گردید. قوماندان جرأت حتا برای یکساعت هم توقیف نشد. ارگانهای حراست ازقانون وعدالت بشمول ستره محکمه در برابر این قانون شکنی بزرگ وتوهین به اتوریته جمهوری اسلامی عاجزانه سکوت اختیار نمودند. متعاقبإ اکبربای رییس یک حزب سیاسی همراه با اعضای فامیل خویش توسط قوماندان ملیشیه جنرال دوستم، که کارنامۀ اعمال خلافش در دوران ببرک کارمل ونجیب الله به همگان روشن است، لت وکوب وتوهین گردید. پولیس کابل دوسیۀ این قانون شکنی را تکمیل کرد. اما ارگانهای حراست ازتطبیق قانون چشمهای شان را دربرابر این توهین بزرگ به قانونیت ودموکراسی توسط یک جنگسالار معلوم الحال بستند. چند ماه قبل ده ها نفربیواسطه به اتهام جرایم جنایی اعدام شدند. یکی از محکومین که پشتیبانی جنگسالاران قدرتمند راجلب نموده بودبشکل افسانوی از میان اعدامیان فرارداده شد. مامورین مؤظف به تطبیق قانون که مسوولیت فرار دادن این اعدامی را داشتند بدون مجازات به کار خویش ادامه دادند. این توهین بزرگ به قانونیت واتوریتۀ ستره محکمه نیزبا سکوت استقبال گردید.
در مقابل در ماه می سال جاری یک پدر به جرم دزدی یک جوال آرد برای فرزندان گرسنه اش بطور علنی محاکمه شد وبه حبس طویل محکوم گردید. واکنون محصل جوانی بنام پرویزکامبخش به اتهام چاپ یک ورق انتقادی ازانترنت به حبس ابد محکوم میگردد.
قسمت های معینی ازجریان جلسۀ قضایی که از طریق رسانه ها پخش گردید بوضاحت حاکی
ازنکات ذیل بود:
- کامبخش با پا های به زنجیربسته در جلسۀ قضایی نشسته بود. بایست قضات ازاین عمل پولیس که حتک حرمت به متهم وقضأ محسوب میگردد، جلوگیری مینمودند.
- کامبخش حین انتقال به کابل ابراز داشته بود که اظهارات قبلی اش تحت شکنجۀ امنیت ملی گرفته شده است. چون څارنوال نتوانسته است اظهارات متنازع فیه را با سایر وسایل ثبوت به اثبات برساند، اظهارات موصوف فاقدارزش اثباطیه میباشند.
- شاهد اصلی که قبلأ ادعا نموده بود کامبخش کاغذ پرنت شده را بوی داده ، شهادت خود را واپس گرفته وابراز داشت که امنیت ملی ویرا با تهدید واداربه امضای اظهارات اتهام آمیزدر مورد کامبخش نموده بود.
- پنج شاهد متباقی استادان فاکولتۀ بودند که شهادت دادند که کامبخش در جریان درس سوالات انتقادی میکرد که قسمأ در مورد اسلام بوده وفضای صنف درسی را خراب میساخت. نخست از همه باید گفت که کامبخش بحیث یک محصل حق سوال کردن را داشت. این وظیفۀ استادان بود که با دادن جواب های قانع کننده این جوان را به راه درست رهنمایی میکردند. اینکه فضای صنف خراب میگردید از فقدان فضای اکادمیک درصنف حکایت میکند که مسولیت آنرا استادان وادرۀ فاکولته دارد نه شاگردیکه سوال میکند. پوهنتون بلخ باید به حل این مشکل خویش توجه کند.
- محکمه با تخطی ازاصول محاکمات جزایی به وکیل مدافع اجازه نداد که شهوددیگری را که بنفع متهم اظهاراتی داشتند، به عقب میزشهادت دعوت کند؟ آیا در چنین شرایط میتوان از بیطرفی قضا صحبت نمود؟
- نمیدانیم درین قضیه که نه اعتراف قابل اتکا وجود دارد، نه شهودی که بر ارتکاب عمل جرمی ادعا شده شهادت بدهند ونه مدارک دیگرآقای عبدالسلام قاضی زاده حکم خویش را برچه استوار ساخته است؟ نمیدانیم آقای بهالدین بها سخنگوی ستره محکمه که معمولأ فعالین حقوق بشر را به اعتراضات احساسی متهم میکند، در رابطه به این "شاهکار"قضایی چه فرمایشی دارند؟
"کمیتۀ حقوق بشرفارو"
FAROE, Post Box 707, 2300 AS, Leiden, www.afghandiaspora.org,
faroe_af@hotmail.com