ضرورت ایجاد دانشگاه در ولایت فاریاب


نجیب الله ضیارحمان

 

فاریاب منطقه‌ء كوهستانی با كوهپايه‌هاي سرسبز و دره‌های خرم، همراه با رودخانه‌های خروشان در قسمت شمالغرب افغانستان  واقع و مرکز آن شهر میمنه می باشد.

اين ولایت  دلپذير از طبيعت بكر و اصيل برخوردار بوده ، مردم آن داراي يك زندگي اصيل طبيعي بدور از مظاهر تصنعي زندگی  مدرن هستند. روش زندگي، آداب و رسوم  و البسه و ابزارهاي مورد استفاده ي روزمره مردمان اين ديار از چنان اصالتي برخوردار است كه توجه نافذ هر گردشگر را به خود جلب مي‌كند.

 جدا از اين موارد، فاریاب صاحب فرهنگ فولكلوريك ريشه‌ دار و گسترده ‌یی است كه در قالب ترانه‌هاي شفاهي، بازيهاي مختلف محلي ، مراسم آئيني مختص به خود وموسيقي متمايز اوزبیکی كه غالباً از آن بنام « تار و تال » ياد مي‌شود پديدار گشته است. فاریاب  همچنين خاستگاه بخش عظیمي از ادبيات كلاسيك اوزبیکی و دری  است كه نمونه‌هاي بارز آنرا می توان در آثار شعراي بزرگ همچون ظهیرالدین فاریابی ، غلام محمد میمنگی ، مولوي قربت ، نادم قیصاری ، ابوالخیر خیری ، نظرمحمد نوا، منشی علی رضا ، عبدالرحیم شیدا ،مولوی عبدالغنی علمی ، مولوی سراج الدین ساهی ، مولوی عبدالملک ، مولوی علاءالدین و...، کشوریست در عرصۀ جغرافیای افغانستان بدورازستایش گوهر اندیشه قلمداران فاریاب  دربازیگاه تاریخی عصر شان، نه خیالبافانه وبی بنیاد و داد وستد با تاریخ بوده ، بلکه دربلندپایگی شرافت انسانی درستیز با جنایت حاکمان مستبد کشور ما بوده است. گرچه حاکمان فرهنگ ستیز قبیله گرا ی افغانستان  مارا نگذاشتند که  وام خود را به میراث فرهنگی خویش - که یکی از فرهنگ متمدن دیرینه سال و پایدار جهان است -  ادا نماییم. ملت ما را نگذاشتند که حتی یک دوره تاریخ عمومی خود را که در معیارهای پذیرفته شدۀ تاریخ نویسی، یعنی فارغ از ملاحظات تعصبی قومی و زبانی باشد، تکثیرکنند. اما فقط کوشش های ارجمندان خودانگیخته و دانشوران فرهیختۀ این ولایت بوده است که  در دهه های اخیر با نثار نقد هستی شان و با قبول تهمت و دشنام، گوشه هایی ازاین  کاربزرگ را توانسته اند به شایستگی بگیرند.

افزون بر این،با وجود ظلم و استبداد فرهنگی حکومت های قبیله گرا، قلمداران این ولایت بار فرهنگ و ناگفته های تاریخ خویش را با همۀ خشم و خراشه های آوار شده بر اندام این تاریخ را بر دوش کشیدند و همین قلم بدستان  تلاش كردند تا به نحوی از جامعهء ترکها در برابر سياست های ويرانگر حكومت هاي فاشيستی، دفاع نمايند و از فروپاشي كامل موجوديت و هويت فرهنگی و تاریخی قوم خویش، نه تنها جلوگيري كنند، بلکه علیرغم  استبداد دولتی  و فاشیزم زبانی با تأکید فراوان بر مفاهیمی مثل خرد ورزی، آئین های ملی و انسان دوستی به همساز کردن این ناهمسازها کوشیده اند. از چهره های شاخص اين دسته، می توان از سخنگویان بزرگ  فاریاب چون : ظهرالدین فاریابی ، ابوالخیر خیری، نظر محمد نوا ،نفیر فاریابی ،مولوی عبدالملک  فاریابی، حامد فاریابی ،محمد نزیهی .عبدالرحیم شیدا و.... نام برد.

آمیختگی تاریخ ملی ما با سرودن و نوشتن وترسیم کردن  چندان زیاد است که بی شناخت دقیق و همه جانبۀ میراث ظهیرالدین فاریابی غلام محمد میمنگی تا امروز، تاریخ حقیقی ما بازشناخته نمی شود. منظورم از تاریخ البته آنچیزهایی  نیست که اکثرچاپلوسان درباری، مدح  فرمان روایان را، به شیوه های گوناگون دروغ بافی عرضه داشته اند.  منظورم حرف و حدیث و درد دل جان های روشن و نگران ارزش های انسانی ا ست.

از ويژگيهاي نكات فوق‌الذكر اينگونه می‌توان استنباط كرد كه در فرهنگ و ادبيات و جنبه‌های زندگي مردم فاریاب - كه به زبان اوزبیکی و با لهجه گوناگون تكلم مي‌كنند- نوعی خاص از آرمانگرايی، سر زندگی و پويايی وجود دارد. شايد بتوان گفت كه خصوصيات ذكر شده بيشتر از هر جنبه فرهنگی ديگر  فاریاب در ادبيات و موسيقي آن به چشم مي‌خورد.

 در تاریخ افغانستان صدها شاعرو عالم از این ولایت سربرداشته اند، لیسه های متعدد  ذکور و اناث در این ولایت درحال تربیت هزاران نونهال و جوانان قرار دارند، مکاتب ابتدائیه ومتوسطه در شهر و تمام ولسوالی ها فعال می باشد  که خود دلالت از علم پروری مردم این ولایت می کند   ودر بخش موسسات تحصیلات عالی  هم اکنون در این ولایت  فاکولته ادبیات و علوم بشری ، زراعت ، شرعیات و تعلیم و تربیه با ديپارتمنت هايی چون انگلیسي ، دري ، پشتو ، جغرافيه ، تاريخ ، علوم اسلام اوزبیکۍ  فعال بوده و سالانه صدها متخصص جوان را به خاطرواقع شدن مصدر خدمت به وطن و جامعه تقدیم می کند.

به گونۀ مثال جدولی را از« معارف عصری افغانستان » نوشتهء نویسنده شناخته شدۀ کشور ما محترم محمد اکرم اندیشمند تقدیم میدارم که معارف دوستی مردم این ولایت باستانی را به اثبات می رساند.

جدول ذیل فیصدی تعداد داخله اناث را در مجموع تعداد داخلۀ دورۀ ابتدایی در سال 1345 (1966) در ولایات مختلف ارائه می دارد:

6/8 فیصد

غزنی

9/11 فیصد

قندهار

%3،2

ارزگان

4/24 "

فاریاب

8/ 6 "

لغمان

%9،7

بامیان

4/11 "

فراه

0/7 "

ننگرهار

3/10 "

بغلان

7/12 "

قندز

7/18 "

هرات

5/11 "

پروان

3/4

کنرها

6/9 "

بادغیس

3/6 "

تخار

9/2 "

لوگر

6/8 "

بدخشان

3/14 "

چخانسور

0/1

وردک

6/17 "

بلخ

8/10 "

سمنگان

6/4 "

هلمند

7/1 "

پکتیا

7/7 "

غورات

 

 

0/11 "

جوزجان

6/14 "

کابل

 

 

9/4 "

زابل

1/16 "

کاپیسا

 

 

 

 

 

 

 

اگر از زاویه ساختار و خصوصیت فرهنگی به تعلیم و تربیه در افغانستان نظراندازیم ، درمی یابیم که موانع درعرصه آموزش و پرورش ازیک ولایت تا ولایت دیگر تفاوت می کند.اگر درولایات جنوب و شرق کشور ساختار قبیلوی جامعه مانع عمده در پیشبرد تعلیم و تحصیل خصوصاً برای طبقه اناث که نیم نفوس افغانستان را تشکیل میدهند، باشد.

در زون شمال شرق عاملی که بيشتر از ديگر عوامل اطفال را از تحصيل باز می دارد، فقر و تنگدستی خانواده ها می باشد. به طور مثال می توان اشاره نمود که ولايت فارياب دارای ( ۵ ) ليسه دخترانه می باشد در حالی که ولايت غور حتی يک ليسه دخترانه هم ندارد، و یا بنابر ارزیابی یک مؤسسه ی مستقل تحقیقاتی از درصدی شمولیت پسران و دختران درسال (2006) درولسوالی چهار آسیاب کابل درجوار پایتخت و ولسوالی بلچراغ فاریاب  صد ها کیلومتر دور از پایتخت در واقع تصویری ازاین تفاوت را ارائه می کند. برمبنای تحقیقات این مؤسسه میزان شمولیت دختران درسیزده خانواده درولسوالی بلچراغ ولایت فاریاب 44 درصد اما درولسوالی چهارآسیاب ولایت کابل 22 درصد تثبیت می شود.( ۱)

افغانستان یکی از چند فرهنگی ترین و چند زبانه ترین کشور های جهان می باشد. تحصیل٬ خواندن و نوشتن به زبان مادری یک حق غیر قابل انکار برای همه گروه های اتنیکی است  چون  آموزش به زبان مادری در رشد فکری، احساسی، معنوی و آموزشی دانش آموزان به مراتب موثرتر نسبت به زبان های دیگر می باشد.

کشور عزیز ما افغانستان که در طول سالها جنگ خسارات مادی و معنوی زیادی را متحمل گردیده ، بیشتر از پیش نیاز به جوانان تحصیل کرده و متخصصین ورزیده در عرصه‌های مختلف دارد.

طوری که همه می دانند ترقی و تعالی هر جامعه و هر ملت رابطۀ مستقیم به داشتن تعداد بیشترمتخصصین  و دانشمندان دارد که مسلماً بدون تحصیل علم و پیمودن مراحل مختلف آموزش و کشیدن رنج و زحمت فراوان مقدور نیست تا متخصص و یا دانشمند شد. لذا به خاطرتعمیم و گسترش تعلیم و تربیه در مناطق همجوار ولایت فاریاب و به پاس و قدردانی از علم پروری مردم منوراین ولایت ، دولت باید تحصیلات عالی ولایت فاریاب را  به سطح  دانشــــــــــــــــگاه ( پوهنتون )  ارتقاع دهد.

........................................................

۱- معارف عصری افغانستان محمد اکرم اندیشمند

 

             


بالا
 
بازگشت